طی چند سال، بیشتر از 50 سیستم مدیریت محتوای منبع باز بوجود اومد اما فقط بعضی هاشون تونستند تو این دنیای سریع تکنولوژی جونِ سالم به در ببرن. ساختن یه سیستم مدیریت محتوای خوب و رشد دادن و نگهداریش، تلاش زیاد و کمک یه جامعه دائمی و ثابت رو میطلبه. این مقاله خلاصه ای از برتری ها و مزیت های وردپرس رو بازگو میکنه و در واقع روایتیِ از این که من چرا وردپرس رو به بقیه ترجیح میدم. تو این پست، از جزئیات خیلی تخصصی فاکتور گرفتم تا برای همه قابل استفاده باشه.
همیشه وقتی با دیگران در مورد وردپرس صحبت میکنم، بحث با ترس و تردید شروع میشه. چون درباره وردپرس افسانه و سوءتفاهم زیاد بوجود اومده، اما پیشنهاد من برای شمایی که دارید این مقاله رو میخونید اینه که هر چیز بدی که درباره وردپرس شنیدید رو کنار بذارید. همش اشتباهه. البته خب شاید همش نباشه ولی تقریبا همش اشتباهه. پس ذهنتونو از هر قضاوت و فرضیه ای که داشتید پاک کنید و با اشتهای کامل این متن رو نوش جان کنید!
جامعه مصرف کننده های وردپرس خیلی بزرگه. حالا این مسئله چه اهمیتی داره؟ اگه بخواهید وب سایتتونو روی هر پلتفرمی بسازید، اول باید ببینید چند نفر آدم با اطلاعات و دو آتیشه پشتش هستن؛ اینهان که برای یه پلتفرم منبع باز کدنویسی میکنن. طراح ها، مدیران صنایع، کاربرهای تازه کار و ... رو هم حساب کنید. وردپرس چند سال پیاپی داره محبوبترین پلتفرم جهان میشه، طوری که برای ساخت بیش از 23/3 درصد از وب سایتها و حتی بهترین سایتهای جهان با وردپرس ساخته شدند. پس خیالتون راحت که اگه مشکلی پیش بیاد یکی هست که بتونه حلش کنه، فقط کافیه مشکلتونو گوگل کنید. پس دیگه این سوال که وردپرس قراره به کارش ادامه بده یا ما رو از اواسط کار رها میکنه هم دیگه خود به خود باطل میشه.
کسایی که هنوز قدرت یه نرم افزار منبع باز رو درک نکردند، بدونن وردپرس با همچین قدرتی متولد شد و با پیشرفتی که در طول این 12 سال داشته با هزاران توسعه دهنده باهوش از سراسر جهان رشد پیدا کرده (که بطور رایگان وقتشونو برای این کار گذاشتند). وردپرس بیشترِ موفقیتشو مدیون همینه. اما چرا اینو گفتم. چون این، یعنی اینکه تجربه و دانش هزاران توسعه دهنده و متخصص امنیت وب با هم این پلتفرم رو ساختند و این به وب سایت شما قدرت میبخشه. ترکیب تلاش یه جامعه به این بزرگی، غیره ممکنه نتونه یه تیم منحصر به فرد و خاص بسازه. اگه باگ یا مشکل امنیتی هم باشه، میتونید با خیال راحت استراحتتونو بکنید، چون زودتر از اکثر نرم افزارها رفع میشه.
انتخاب پلتفرمی به محبوبیت وردپرس، تصمیمیه که هیچ وقت کهنه نمیشه. سیستم های مدیریت محتوای زیادی وجود دارند، اما اکثرشون میان و بعد از یه مدت هم، بخاطر نبود کاربر یا افرادی که براشون افزونه های به درد بخور تولید کنه، محو میشن. موقع انتخاب CMS یا سیستم مدیریت محتوا، حتما باید به این مسئله دقت کنید و پلتفرمی انتخاب کنید که حداقل 5-10 سالی بمونه تا مجبور نباشید در آینده نزدیک دوباره یه سایت دیگه توسعه بدید. به جز موجود بودنِ خودِ پلتفرم، باید وجود توسعه دهنده رو هم در نظر بگیرید. در آینده اگه بخواهید توسعه دهنده وب سایتتونو تغییر بدید، آیا میتونید راحت یه نفر دیگه رو پیدا کنید؟ این مشکل در مورد وردپرس، با توجه به محبوبیت گسترده اش، وجود نداره.
با اینکه همه افزونه ها از نظر کیفیت یکی نیستند و بعضی ها واقعا ضعیف و به دردنخورن، اما وردپرس نسبت به سایر CMSهای منبع باز، بزرگترین و بهترین افزونه ها رو داره (هم رایگان و هم خریدنی). دیگه لازم نیست خودتون از اول چرخ رو اختراع کنید و قابلیتهایی که میخواهید وب سایتتون داشته باشه رو خودتون درست کنید. هرچی که بخواهید راحت و فراوون توسط آدمای مختلف تولید شده و در دسترسه. از جمله این افزونه ها میتونیم به فرم سازها، فروشگاه سازها، آمارگیرها و پرداختهای آنلاین اشاره کرد. البته این لیست به همین چند مدل محدود نمیشه. تولیدکننده های این افزونه ها هم آدمای متعددی هستند، کسایی که تو حرفه خودشون حرفی برای گفتن دارن و افزونه هایی بسیار عالی توسعه دادند. دیتابیس افزونه های وردپرس پره از افزونه های رنگارنگ. بعنوان دو تا از تولیدکننده های برتر افزونه های غیررایگان میتونیم از GravityForms و WooThemes یاد کنیم.
دیتابیس تم های وردپرس هم تو این موفقیت با دیتابیس افزونه ها شریکه. وردپرس تعداد بالایی تم استثنایی و قابل قبول داره و در نتیجه میتونید از بینشون یکی رو انتخاب کنید و به وب سایتتون ظاهری منحصر به فرد و متفاوت بدید. حتی بعضی از تم ها قابلیت هایی هم در خودشون دارند که تو قسمت توصیفاتشون نوشته شده. تم ها هم مثل افزون ها از نظر کیفیت متفاوتند. برای اینکه تم یا افزونه با کیفیت تری انتخاب کنید به تعداد ستاره ها/نصب هاش نگاه کنید و نظرات کسایی رو که ازش استفاده کردند بخونید. آخرین بروزرسانی افزونه و تم هم مهمه. تم یا افزونه ای که آخرین بروزرسانیش چند سال پیشه، احتمالا دیگه به درد نمیخوره و پشتیبانی هم نمیشه. برای تم های غیررایگان میتونید به StudioPress و WooThemes مراجعه کنید.
وردپرس فوق العاده تو روندی که پیش گرفته ثابت قدمه. توسعه دهنده های وردپرس تمام تلاششونو میکنند تا پلتفرم محکم و نفوذناپذیری بسازند. هر قابلیت جدیدی و هر تغییری که در وردپرس اعمال میشه، قبل از انتشار بارها تست میشه تا شما بتونید با اطمینان و بدون مشکل ازش استفاده کنید. تمام نرم افزارهای خوب باید این ویژگی رو داشته باشند و وردپرس هم یکی از اونهاست.
یاد گرفتن کار با یه سیستم مدیریت محتوا (به خصوص اگه اولین بارتون باشه) کار سختیه. بیشتر هم بخاطر نحوه سازماندهی و جداسازی محتواشونه. برای اینکه براحتی و اصولی بتونید محتواتونو روی وب سایت پیاده و مدیریت کنید، باید بتونید منطق پشت نحوه سازماندهی و جداسازی محتوای CMSتونو درک کنید. وردپرس تونسته خیلی خوب این منطق رو پیاده کنه. همه چیز روی وردپرس از یه نظم منطقی تبعیت میکنه و به همین دلیل یادگیریش نسبت به سایر سیستم های مدیریت محتوا خیلی ساده تره. برای اینکه با بقیه CMSها بتونید یه چیز حرفه ای درست کنید، اول باید آموزش ببینید. این کار هم زمان میبره و تازه آخرشم متوجه میشید تقریبا همشون مثل همن و برای این هدفی که کلی روش وقت گذاشتید راههای ساده تری هم وجود داره. میتونید از مقالات دارکوب با چگونگی طراحی سایت با وردپرس آشنا بشید.
وردپرس از این نظر که سطح پایینی داره. برای تازه کارهایی که تازه میخوان دست به توسعه وب سایت بزنند و وب سایت یا وبلاگ خودشونو طراحی کنند گزینه مناسبیه. بیشتر هم بخاطر جامعه توسعه دهنده هایی که کلی وقت صرف قسمتهای تنظیمات، نصب و راه انداز وب سایت وردپرسی میکنند. واقعا هم تو کارشون موفق بودند. یه رابط کاربری دقیق برای بخش ادمین که بتونید محتواتونو باهاش مدیریت کنید. اما اکثر مردم نمیدونن که وردپرس خیلی بیشتر از یه CMS آسونه. پشت این رابط کاربری ادمین زیبا یه زیربنای کد قابل گسترشه، پر از فرصت برای اینکه توسعه دهنده هایی مثل من بهش قابلیتهای جدید اضافه کنند و کاملا ظاهر هر گوشه شو تغییر بدن، حتی میتونن رابط ادمین رو طوری تغییر بدن که مطابق میل خودشون کار کنه. فایده این همه قابلیت برای مدیران وب سایت ها (مثل شما) اینه که اگر بعدها خواستند وب سایتشونو بهتر کنند، توسعه دهنده ها میتونن وب سایت وردپرسی ساده شونو به مرحله بعد ببرن و یه وب سایت/وبلاگ/رزومه کاری کاملا شخصی سازی شده، با ظاهری زیبا، مختص کسب و کار شما و مشتریهاتون بسازند.
سایت سازهای زیادی به صورت آنلاین در دسترس همه وجود داره و از خیلی جهات ابزار خیلی خوبی اند و بعضی هاشون حتی منحنی یادگیری ملایمی هم دارند. اما باید محدودیتهاشون هم بشناسید و بدونید فرق یه تم با وردپرس چیه. سایت ساز عموما یه پلتفرم میزبانی شده است، یعنی شرکت، اونو روی فضای ابری ارائه میده. اکثرا با یه سری تم ها و قابلیتهای پیش ساخته همراه هستند که میتونید از بینشون هر کدوم رو که بخواهید انتخاب کنید. اما وقتی سایتتونو روش ساختید و به محدودیتهاش رسیدید تازه با واقعیت روبرو میشید و مجبورید سایتتونو دوباره روی یه پلتفرم دیگه بسازید. بعضی از سایت سازها هم هستند – اگرچه تعدادشون خیلی کمه- که ابزاری در اختیار توسعه دهنده ها میذارن تا بتونن به وب سایتشون اضافه کنند و تا حدی از این محدودیت بکاهند. اما جامعه ای که پشت این قضیه است خیلی کمه و نمیشه هر چیزی که میخواهید پیدا کنید. اما سقف وردپرس آسمونه. حالا شاید یکم کمتر یا بیشتر. البته در بعضی موارد، پلتفرمهای دیگه ای مثل دروپال از نظر قابلیتهای مورد نیاز یه اپلیکیشن، بهتر عمل میکنند اما وردپرس از اونی که اکثر مردم درباره اش فکر میکنند خیلی بهتره.
وردپرس از نظر امنیت مثل سنگ محکمه. شاید شما چیز دیگه ای شنیده باشید اما کافیه اون هزاران توسعه دهنده و متخصص امنیتی که پشت وردپرس وایسادن یادتون باشه. این افراد دائما مواظب کدهای اصلی وردپرس هستند. گزارشهای خیلی خیلی کمی از نفوذ و ضعف امنیتی وردپرس در گذشته شده و این بخاطر افراد باهوشیه که همیشه در حال بررسی کدهای وردپرسند تا مشکلات امنیتی احتمالی رو پیدا کنند. شاید الآن که دارید این سطرها رو میخونید با خودتون بگید "ولی من کلی مطلب درباره وب سایتهای وردپرسی هک شده شنیدم و انگار این اتفاق خیلی زیاد میفته". شما درست میگید. وب سایتهای زیادی در هر زمان هک میشن، ولی این ربطی به کدنویسی وردپرس نداره، بلکه اکثر اوقات بخاطر نقایص کدنویسی برنامه هایی که مدیر سایت وردپرسی روی سایتش نصب میکنه پیش میاد. مثلا مدیر سایت خودش تم یا افزونه هایی نصب میکنه و از راه اونها هکر راه نفوذ به سایت رو پیدا میکنه. بخاطر همین گفتم وقتی میخواهید تم یا افزونه ای نصب کنید حتما به تعداد ستاره هاش و نظرات کاربرهاش نگاه کنید، تاریخ آخرین بروزرسانی رو ببینید و از منابع معتبری مثل اونهایی که گفتم فایلها رو دریافت کنید. یه سری افزونه های تأمین کننده امنیت وردپرس مثل iThemes Security و Wordfencهم هستند که مشکلات امنیتی رایج رو میشناسن و اگه براتون اتفاق بیفته بهتون هشدار میدن.
خودِ وردپرس از نظر سرعت بارگذاری صفحه و مسیریابی درون رابط کاربری ادمین خیلی خوب عمل میکنه. اکثر مشکلاتی که برای عملکرد سایت پیش میاد، از اونجایی شروع میشه که در تم یا اقزونه، قابلیتهایی به کار گرفته میشه که برای پردازشگر کامپیوتر در سرورِ وب سایت سنگینه و پردازش کدهاش کمی طول میکشه، به علاوه جاهایی که لازمه به درستی کش نمیشه. این مشکل از وردپرس نیست، بلکه مشکل از سازندگان افزونه ها و تم هاست که درست کارشونو انجام نمیدن. کش مناسب درون کدها به علاوه افزونه هایی مثل W3 Total Cache یا WP SuperCache میتونه وب سایت رو سریعتر کنه. راه حل های تخصصی تری هم هست که اونها باید روی سرورهای وب سایت اعمال بشن (مثل کش OpCode و کش لایه HTTP). حرف آخرم اینه که وردپرس خودش کند نیست. توسعه دهنده ها باید کارشونو بهتر انجام بدن وافزونه ها و تم های باکیفیتی تولید کنند.
همونطور که قبلا گفتم، رابط کاربری ادمین وردپرس واقعا تر و تمیز و مرتبه. نه تنها جذابه، بلکه مسیریابی نسبتا ساده ای هم داره. این تمیزی بخاطر انتخاب دقیق و مناسب رنگها، فونتها، اندازه نوشتهها، فهرست، قالب و غیره است. رابط کاربری بقیه CMS ها مثل دروپال (اگرچه من دروپال رو هم به خاطر ویژگیهای مثبت دیگش خیلی دوست دارم) به اندازه وردپرس خوب نیست. بخاطر همین ظاهر مرتب و دقیقشه که یادگیریش آسونه.
یکی از بزرگترین مزیت های بعضی از نرم افزارها منبع باز اینه که رایگانند. قیمت بعضی از CMSهای تجاری (منبع بسته) خیلی بالاست و اکثر قابلیتهاشون هم به کارتون نمیاد و فقط به درد وب سایتهای خیلی پیچیده میخوره. خوبیِ وردپرس (و هر CMS منبع باز و رایگان دیگه) اینه که میتونید پولتونو صرف چیزهای مهمتری بکنید، مثلا میتونید امکانات سایتتونو بیشتر کنید. ما هم که هممون دوست داریم حداکثر استفاده رو از پولمون بکنیم. مگه غیر از اینه؟
تا اینجا سعی کردم تمام رازهایی رو که درباره وردپرس سر زبونها افتاده بود باز کنیم تا با حقایق درونشون آشنا بشیم و تصور غلطی درباره این سیستم مدیریت محتوا نداشته باشیم. به جز اینها یه سری سوءتفاهم مشهور هم در مورد وردپرس هست که دوست دارم نظر منو در موردشون بشنوید:
من همیشه وقتی این جمله رو میشنوم خنده ام میگیره. باید دقت کنید تا متوجه نکته اش بشید. چون کار با وردپرس خیلی ساده است، خیلی از تازه کارها، اولین تجربه شونو با وردپرس شروع میکنند و چون همشون از آموزشهای ساده ای که روی نت هست استفاده میکنند، وب سایتهاشون شبیه هم میشه؛ وردپرس رو نصب کنید، یه تم انتخاب کنید، یه سری تنظیمات انجام بدید و وب سایتتونو راه بندازید. این وب سایتها که نباید بعنوان نمونه وب سایت وردپرسی قرار بگیرند. وردپرسو بدید به یه توسعه دهنده یا حتی به یه کاربر با تجربه و ببینید چی تحویلتون میده.
پیشتر راجع به امنیت وردپرس صحبت کردم و میدونید که چیزی کم از سایر CMSها نداره. امنیت وب سایت وابسته به امنیت سروری که روش میزبانی میشه و تم ها و افزونه هاییه که روش نصب شده اند. اگه شما مشکل امنیتی دارید، تقصیر وردپرس نیست بلکه بخاطر یکی از این سه تاست که گفتم.
برای من بارها اتفاق افتاده که وقتی دارم از مزیت های چیزهای دیگه هم تعریف میکنم، باز هم همینو میشنوم که چون طرفدار فلان چیزم دارم ازش دفاع میکنم. حالا هم که دارم از وردپرس حرف میزنم، بخاطر طرفداری کورکورانمه، ولی نه. من به عنوان متخصص این کار، شغلم ایجاب میکنه که نرم افزارهای موجود در بازار رو دقیق بررسی کنم. این کارو بخاطر حسم نسبت به یه برنامه که انجام نمیدم. من هم برای پروژه های شخصیم از نرم افزارها استفاده میکنم و هم برای حل مشکلات مشتریهام. نظرات من فقط بر اساس دو معیاره: اول چیزی که کل جامعه توسعه دهنده ها باید بگن، و دوم تحلیلهایی که خودم موقع کار کردن با نرم افزاها ازشون داشتم. تجربه من نشون داده، این حرف فقط از کمبود اطلاعات نرم افزاری ناشی میشه. من هیچ وقت راجع به نرم افزاری که بطور گسترده باهاش کار نکرده باشم نظر نمیدم.
توسعه و طراحی وب سایت، کار پیچیده ایه. فناوریهای وب ما خیلی سریع حرکت میکنند و برای ما اونقدر فرصت و گزینه بوجود میارن که خودمون خسته میشیم. من همیشه آدمای شجاع رو تشویق میکنم که همه چیز رو امتحان کنند و ببینند چی میتونن یاد بگیرن. خیلی از افراد متخصص تو این رشته هستند که اگه برای وب سایتتون مشکلی داشتید میتونن کمکتون کنند. دارکوب بنابر نیازی که بازار به متخصصان این حرفه داشت در 14 سال پیش بنا نهاده شد و از اونجایی که از همون ابتدا، هدفمون چیزی جز خدمت به هممیهنان عزیزمون نبوده، خوشحال میشیم اگه سوالاتتونو با ما در میون بذارید و بتونیم برای افزایش ترافیک و فروش بیشترتون کمکی کنیم. پس در تلفن زدن به ما تردید نکنید.
پاک کردن کش از اون چیزی که فکرشو میکنید مهمتره و باید خیلی بیشتر از قبل این کارو انجام بدید. نمیدونم چرا، اما انگار همه ما در برابر پاک کردن کش یه جور مقاومت داریم. شاید خیلی احساساتی هستیم و به سایتهایی که قبلا دیدیم یه جور تعلق خاطر پیدا میکنیم، شاید بعضی ها نمیدونن چجوری باید کش رو پاک کنند، شاید هم علت خاصی نداره و فقط یادمون میره. به نظرتون چرا انقدر پاک کردن کش مهمه؟ با خوندن این پست به جواب این سوال میرسید و اگه نمیدونید، متوجه میشید چطوری باید پاکش کنید. انقدر ساده است که مطمئنم بعدش میپرسید چیزهای دیگه رو چجوری پاک کنم، دسکتاپ تونو، کارت آزمون هاتونو، یه وقت دیدید حتی خواستید ذهنتون هم پاک کنید! شوخی کردم، اجازه بدید بریم سر اصل مطلب.
من کچلم، اولش خط رویش موهام رفت عقب و کم کم کمتر شد و الآن حتی یه خط مو هم دیگه روی سرم نیست. موهای من بخاطر بی رحمی به این روز افتاد... بی رحمیِ طبیعت، شاید میخواسته من مجرد بمونم. میدونید بزرگترین علت ریزش مو، به جز بی رحمی طبیعت! چیه؟ پاک نکردن کش. بعله. فکر میکنید شوخی میکنم؟ تو مقاله های علمی نوشته؛ شکست های پی در پی باعث حرص خوردن و ریزش مو میشه. موقع طراحی یه وب سایت جدید یا نرم افزار یا اَپ، وقتی میخواهید شاهکارتونو تست کنید و همش میبینید تغییراتتون اعمال نشده! بخاطر پاک نکردنِ کشِ و نمیدونید با این کار چه مشکلاتی برای تِستِرها بوجود میارید.
کش مثل انبار کامپیوتر میمونه. وقتی از مرورگرتون یه صفحه وب باز میکنید، کامپیوترتون یه کپی از صفحه یا قسمتهایی از صفحه در حافظه کش، ذخیره میکنه که بهش میگیم کش میکنه. اینطوری دیگه لازم نیست هر بار که همون صفحه رو باز میکنید، دوباره عکسها و عناصر صفحه از سرور وب بارگذاری بشن، بلکه از حافظه کش کامپیوتر خودتون، خیلی سریعتر باز میشن. درسته که سرعت بالا میره اما اگه حافظه کش رو پاک نکنید، عملکرد کامپیوترتون میاد پایین. به جز این، وقتی حافظه کش رو پاک میکنید، مشکلاتی که بوجود اومدند حل میشن و سایتهایی که قبلا باز کرده بودید، این بار اگه باز بشن به صورت نسخه جدیدشون باز میشن.
حالا شاید بپرسید پاک نکردن کش کامپیوتر من چه ربطی به مشکل تسترها داره؟ خب فرض کنید یکی از مشتریهای دارکوب، فایل یا برنامه ای رو بروز میکنه و فایلها رو تغییر میده. فایلهای قدیمی تو حافظه کش کامپیوترش ذخیره شدند و برای همین کامپیوتر اون برنامه یا وب رو از حافظه کش لود میکنه و در نتیجه آخرین تغییرات اعمال شده دیده نمیشن و فرد فکر میکنه تغییراتی که انجام داده اعمال نشدند یا باگ و مشکلی هست. این میشه که گوشی رو برمیداره و زنگ میزنه به دارکوب. اگه کش تونو پاک کنید، میتونید آخرین نسخه و فایلهای جدید رو ببینید و مشکلی پیش نمیاد و کسی هم ریزش مو نمیگیره!
اوایل توسعه هر چیزی باید عملکردشو بیشتر بسنجید، یعنی بیشتر از اینکه کد تولید میکنید، باید کدهایی که قبلا ساختید رو تست کنید و قبل از هر تست هم باید کش رو خالی کنید تا وقتی میخواهید نتیجه کارتونو ببینید، بروزرسانی ها مستقیما از سرور لود بشن نه از حافظه کامپیوتر. وقتی کش خالی باشه CSS و js قدیمی جاشونو به CSS و js جدید میدن.
این از چرایی خالی کردن کش. حالا بریم سراغ نحوه خالی کردن کش. خالی کردن کش روی هر مرورگری فرق داره، پس به دستورالعمل مرورگر خودتون مراجعه کنید و طبق راهنما عمل کنید:
1- برید به قسمت تنظیمات گوشی و بعد مدیر برنامه.
2- تب "همه" رو انتخاب کنید.
3- در فهرست برنامه های نصب شده، مرورگرتونو پیدا کنید و روش ضربه بزنید. روی گزینه CLEAR DATA یا "پاک کردن حافظه پنهان" و بعد CLEAR CACHE ضربه بزنید.
4- همه مرورگرهایی که باز کردید رو ببندید و دوباره مرورگر رو باز کنید.
یا
1- صفحه تنظیمات گوشیتونو باز کنید.
2- برید به بخش امنیت یا PRIVACY AND SECURITY
3- روی خالی کردن حافظه پنهان یا CLEAR CACHE ضربه بزنید.
4- OK کنید.
1- سمت راست بالای مرورگر، روی سه خط افقی کنار هم کلیک کنید.
2- روی SETTINGS MENU کلیک کنید.
3- روی فهرست سمت چپ، روی HISTORY کلیک کنید.
4- روی CLEAR BROWSING DATA کلیک کنید.
5- از فهرستی که هست گزینه EMPTY CACHE رو انتخاب کنید.
6- در قسمت پایین، روی CLEAR BROWSING DATA کلیک کنید.
1- از بخش تنظیمات، روی گزینه فهرست ضربه بزنید.
2- گزینه امنیت یا advanced یا PRIVACY رو لمس کنید.
3- روی CLEAR BROWSING DATA یا پاک کردن داده های مرورگر ضربه بزنید.
4- همه مرورگرها را ببندید و دوباره باز کنید.
یا
1- روی سه نقطه ای که گوشه بالا سمت راست مرورگر دیده میشه ضربه بزنید.
2- در فهرست، روی تنظیمات کلیک کنید.
3- در فهرستی که ظاهر شده امنیت یا PRIVACY رو کلیک کنید.
4- روی CLEAR BROWSING DATA یا پاک کردن داده های مرورگر ضربه بزنید.
5- از فهرست ظاهر شده، EMPTY THE CACHE رو کلیک کنید.
6- در پایین، روی CLEAR BROWSING DATA کلیک کنید.
کروم IOS:
1- روی سه خط افقی (فهرست) در بالا سمت راست مرورگر کلیک کنید.
2- تنظیمات رو کلیک کنید.
3- روی CLEAR BROWSING DATA کلیک کنید.
4- از فهرست ظاهر شده روی CLEAR CACHE کلیک کنید.
5- با کلیک روی CLEAR CACHE تصمیمتونو تأیید کنید.
1- از گوشه بالا سمت چپ، روی دکمه فایرفاکس کلیک کنید.
2- موس رو ببرید روی گزینه OPTIONS و از فهرست فرعی، گزینه OPTIONS رو کلیک کنید.
3- روی ADVANCED کلیک کنید.
4- روی تب NETWORK کلیک کنید.
5- از بخش CACHED WEB CONTENT گزینه CLEAR NOW را کلیک کنید.
1- اگه فهرست بالایی نمایشگر دیده نمیشه، دکمه ALT رو از صفحه کلید فشار بدید.
2- از فهرستی که ظاهر میشه روی ادیت یا ویرایش کلیک کنید.
3- روی EMPTY CACHE کلیک کنید.
بعضی وقتها برای اینکار، یک رفرش ساده هم کافیه. برای رفرش کردن، روی کامپیوتر دکمه های ctrl+F5 و روی مک CMD+R رو فشار بدید.
1- اول روی سفری و بعد روی EMPTY CACHE کلیک کنید.
2- دکمه EMPTY رو از فهرست ظاهر شده فشار بدید.
3- روی آیکون REFRESH کلیک کنید.
1- برید به بخش تنظیمات گوشیتون.
2- سفری رو انتخاب کنید.
3- روی CLEAR CACHE ضربه بزنید.
1- از بالا سمت چپ، روی اپرا کلیک کنید.
2- برید به بخش تنظیمات.
3- روی PRIVATE DATA کلیک کنید.
4- گزینه DELETE ENTIRE CACHE رو کلیک کنید.
5- گزینه DELETE رو کلیک کنید.
1- از فهرست، گزینه TOOLS رو کلیک کنید.
2- DELETE PRIVATE DATA رو کلیک کنید.
3- DELETE ENTIRE CACHE رو انتخاب کنید.
4- روی DELETE کلیک کنید.
سفری موبایل:
1- به بخش تنظیمات گوشیتون برید.
2- سفری رو انتخاب کنید.
3- روی CLEAR CACHE ضربه بزنید.
کروم IOS:
1- روی سه خط افقی (فهرست) در بالا سمت راست مرورگر کلیک کنید.
2- تنظیمات رو کلیک کنید.
3- روی CLEAR BROWSING DATA کلیک کنید.
4- از فهرست ظاهر شده روی CLEAR CACHE کلیک کنید.
5- با کلیک روی CLEAR CACHE تصمیمتونو تأیید کنید.
1- روی علامت چرخ دنده ای که گوشه بالا سمت راست دیده میشه کلیک کنید.
2- از فهرستی که ظاهر میشه روی SAFETY کلیک کنید.
3- از فهرست فرعی روی DELETE BROWSING HISTORY کلیک کنید.
4- TEMPORARY INTERNET FILES AND WEBSITE FILERS رو انتخاب کنید.
5- روی DELETE کلیک کنید.
6- هر وقت کش پاک بشه در پایین صفحه مرورگر بهتون اطلاع داده میشه.
در اینترنت اکسپلورر باید بعد از این کار، صفحه رو رفرش کنید، برای این کار از دکمه های ctrl+F5 صفحه کلیدتون استفاده کنید.
1- روی آیکونی که به شکل سه تا خط افقیه کلیک کنید.
2- روی آیکون تاریخچه که به شکل ساعته کلیک کنید.
3- روی لینکی که نوشته Clear all history کلیک کنید.
4- هر موردی رو که میخواهید پاک کنید، تیک بزنید.
5- روی دکمه Clear button کلیک کنید. وقتی کش پاک بشه، بالای صفحه پیام All Clear! رو میبینید.
1- روی سه نقطه ای که کنار نوار آدرس میبینید کلیک کنید.
2- روی تنظیمات کلیک کنید.
3- گزینه DELETE HISTORY رو انتخاب کنید.
1- روی سه نقطه ای که کنار نوار آدرس میبینید کلیک کنید.
2- روی تنظیمات کلیک کنید.
3- روی DELETE HISTORY کلیک کنید.
4- با کلیک روی دکمه DELETE پاک کردن رو تأیید کنید.
صبر کنید تا کار مرورگر تموم بشه.
- روی سه نقطه ای که کنار نوار آدرس میبینید کلیک کنید.
2- روی تنظیمات کلیک کنید.
3- روی DELETE HISTORY کلیک کنید.
4- با کلیک روی دکمه DELETE پاک کردن رو تأیید کنید.
صبر کنید تا کار مرورگر تموم بشه.
خب اینم از این. دلایل ساده، مراحل انجام کار آسون. دیگه چی میخواهید؟ حالا دیگه وقتی ازتون میخواهیم کش کامپیوترتونو پاک کنید، میدونید چرا اینو میگیم. خواهش میکنم داستان تسترهای بیچاره و ریزش موهاشون یادتون بمونه و کش کامپیوترتونو پاک کنید. ممنون.
امروزه اینترنت با صدها (اگه نگیم هزارها) وب سایت تجاری از سراسر دنیا پر شده، اما تا حالا از خودتون پرسیدید چه رنگهایی بیشتر مشتریها رو جذب میکنند و کدوم رنگها کاربرها رو فراری میدن؟ همه میدونن رنگها اولین تأثیر دائمی رو در ذهن میذارن و میتونن روی دید کاربرها از شرکت شما اثر داشته باشن.
بنابراین باید بدونید رنگها چه اثری روی مردم میذارن و هر کدوم چه احساساتی رو در اونها برمیانگیزند. تحقیقاتی که انجام شده میتونه با آمار دقیق و معتبر به طور واضح قدرت رنگها رو در ذهن مشتریها و اثری که بر قدرت خریدشون داره نشون بده. پس انتخاب رنگهایی که روی وب سایتتون استفاده میشن میتونه به سایت لطمه بزنه یا برعکس باعث رونقش بشه و مسلما در هر حال روی فروش آنلاین شرکتتون اثر میذاره. تو این پست یه فهرست از رنگهایی که با احتمال بالایی فروش سایتتونو کم میکنند، معرفی میشن.
این دو تا رنگ برای همدیگه زیادی قوی هستند و هر دو میخوان جلب توجه کنند. در نتیجه کاری میکنند که چشم بیننده خسته بشه و در نهایت باعث میشن مشتری خیلی زود از وب سایت خارج بشه، قبل از اینکه فرصت کنه در مورد محصولات یا خدماتی که ارائه میدید چیزی بفهمه.
زرد رنگ پرتحرکیه و براحتی توجه مشتری رو به خودش جلب میکنه اما بعنوان رنگ پس زمینه مناسب نیست. چون نشونه هشداره و به مشتری اخطار میده، برای همین (بعنوان پس زمینه) جالب نیست. از طرفی ایجاد تعادل بین قرمز و زرد کار سختیه و روی پس زمینه قرمز برای چشم زیادی قویه.
سفید نشون دهنده خلوص و پاکیزگیه. همه سایتها باید یه تعادل مناسبی از سفید داشته باشند اما اگه سفید زیادی باشه، حس خالی بودن بوجود میاره و برای چشم خسته کننده است. اگه برای پس زمینه تون سفید انتخاب میکنید، دیگه روش رنگهای روشن بکار نبرید، بلکه رنگهای تیره تر و قوی تری استفاده کنید.
سیاه باید به مقدار حداقل روی سایت بکار بره و به هیچ وجه نباید بعنوان پس زمینه سایت انتخاب بشه. چون زیادیه قویه و تمایل داره بر بقیه رنگهای صفحه حکمرانی کنه. نوشته های روی سیاه ناخوانا هستند.
برای وب سایت خیلی رنگ خوبیه ولی اگه برای پس زمینه استفاده بشه زیادیه قویه و نمیشه بهش نگاه کرد و هر چی به نئون نزدیک تر میشه نگاه کردن بهش سختتره و نمیشه به مدت طولانی بهش نگاه کرد.
همونقدر که جلب توجه میکنند، همونقدر هم خسته کننده اند و چشم رو براحتی خسته میکنند. در نتیجه به جای القای حس شادی، که برای شرکتتون لازمه و باید در کنار محصولاتتون این حس القا بشه، مخاطب رو خسته میکنند.
این رنگ باید با حساسیت خاصی بکار گرفته بشه و برای پس زمینه پیشنهاد نمیشه. چون زیادی شدیده و متن روش قابل خوندن نیست. بدترین رنگ هایی که میشه روی پس زمینه سبز استفاده کرد، طیفهای مختلف از رنگ زرد، سبز یا بنفش اند.
وقتی رنگهای مختلف با هم استفاده میشن، حداقل میشه گفت جذابیتی ندارند. چشم رو گیج میکنند و خواننده ها نمیتونن تمرکز کنند.
رنگ های وب سایتتونو خیلی با دقت انتخاب کنید، چون میتونن روی مشتریهایی که به قصد خرید وارد وب سایتتون میشن اثر بذارن. یه انتخاب بد، میتونن باعث خستگی خردیار بشه و حس و حالشو منفی کنه و مشتری مجبور شه از سایت خارج بشه. در نتیجه کسب و کارتون افت قابل توجهی رو تجربه خواهد کرد.
تقریبا مهر 94 بود که گوگل پروژه صفحات موبایل سریع یا AMP رو معرفی کرد. هدف این پروژه منبع باز، بهبود فوق العاده عملکرد وب موبایله. فعلا این پروژه به صورت دوستانه راه افتاده و مشغول حرکت به سمت اهداف گوگل و ارائه اینترنت موبایل سریعتر به کاربرهاست.
اما اینکه AMP دقیقا چی کار میکنه و چطوری میخواد تجربه وب موبایل رو تغییر بده، جای تأمل داره. تو این پست توضیح میدیم که AMP چیه و چطوری کار میکنه و چطوری روی سرعت وب سایت اثر میذاره و سایت رو به بالای صفحه نتایج میرسونه.
صفحات موبایل سریع که بطور خلاصه بهشون AMP هم میگیم یکی از پروژه های گوگله که با هدف ارسال محتوا بر روی وب موبایل، اونهم با سرعتی 4 برابر سریعتر و استفاده از داده های کمتر به نسبت صفحات قدیمی راه اندازی شده. با توجه به افزایش تعداد کاربرهایی که با استفاده از گوشی های همراهشون وب گردی میکنند، نیاز به وب موبایل سریع افزایش پیدا کرده. بنابراین AMP قصد داره بعنوان استانداردی عمل کنه که مدیران سایتها رو به داشتن سایتی با صفحات سریع و سبک تشویق کنه، طوری که صفحات وب ظرف کمتر از 2 ثانیه باز بشن.
پس AMP دقیقا چیه؟ یه نسخه در حال تکمیل از وب موبایل که روی نسخه های جدید HTML اجرا میشه. این فریم-ورک منبع باز، HTML رو دوبله میکنه و عناصری که سرعت بارگذاری صفحات رو روی موبایل کند میکنند، مثل جاوااسکریپت و اسکریپت های غیرمعتبر رو حذف میکنه.
AMP HTML روش جدیدیه که میشه باهاش کاری کرد که صفحات وب روی موبایل کاربر بلافاصله باز بشن. این پروژه برای پشتیبانی از کش هوشمند و عملکرد مدرن و قابل پیش بینی و محتوای موبایلی زیبا طراحی شده.
گوگل تأیید کرده که صفحه ای که با AMP HTML ساخته شده باشه میتونه همه جا از 15 تا 85% سریع تر از نسخه صفحات غیر AMP انجام بشه. یعنی وقتی کاربرها روشون ضربه میزنند، این صفحات سریعتر از سایر لینکها باز میشن.
AMP اول از همه، ناشران و سایتهایی رو هدف میگیره که پر از محتوای خبری، مقاله و پست وبلاگند. گوگل با این پروژه میخواد به ناشران کمک کنه تا محتوایی با سرعت نور به کاربرهای موبایل عرضه کنند.
الگوریتم سرچ گوگل طوری طراحی شده که به وب سایتهایی با تجربه کاربری خوب ارجحیت میده. میدونید این دقیقا یعنی چی؟ یعنی سایتی که سازگار با موبایله و سریع لود میشه.
سایتهای واکنشگرا هم به منظور ارسال محتوا و نمایش مناسب صفحات در تمام دستگاه ها، از کامپیوترهای میزی تا گوشیهای هوشمند، طراحی شده. پس اینجا تمرکز روی انعطاف پذیریه. اما طراحی واکنشگرا معمولا نمیتونه مشکل سرعت رو حل کنه. AMP روی سرعت تمرکز داره و سعی میکنه محتوا رو بلافاصله به دستگاه کاربر موبایل ارسال کنه.
یه فرق دیگه بین AMP و طراحی وب واکنشگرا اینه که AMP رو باید روی سایت آماده و ساخته شده اعمال کرد، اما برای واکنشگرا کردن سایت باید سایت رو بازسازی کنیم و طراحی واکنشگرا باید جایگزین طراحی فعلی سایت بشه.
یه مسئله دیگه اینه که AMP در حال حاضر فقط با محتوای ثابت کار میکنه، بنابراین برای سایتهای خبری، پستهای وبلاگ و محتوای وب سایت بهتره، اما طراحی واکنشگرا برای چیزهایی مثل برنامه های شخصی سازی شده و فرم های وب مناسبتره.
پس با اینکه طراحی واکنشگرا یکی از روشهای کار توسعه دهنده هاست، محدودیت سرعت داره و با اینکه AMP سرعت رو بهبود میبخشه، برای سایتهایی که بر عملکرد فرم های وب و جاوااسکریپت تکیه دارند مناسب نیست. پس اگه میخواهید تجربه کار با موبایل رو برای کاربرهاتون بهتر کنید، بهتره که یه نسخه موبایل از سایتتون درست کنید که AMP رو هم داشته باشه، چون AMP نسبت به چیزهای دیگه، سریعترین تجربه کاربری رو ارائه میده.
نتایج AMP قطعا بالای صفحه نتایج موتور جستجو ظاهر میشه و نتایج طبیعی رو پایین میزنه و حتی جایگزین تبلیغات پولی میشه. این نشون دهنده میزان اهمیتیه که گوگل برای پروژه AMP قائله. به علاوه چون سرعت صفحه یکی از عوامل تأثیرگذار بر نتایج گوگله، صفحات سریعتر بر سایر صفحات ارجحیت دارند.
بنابراین اولین اثری که AMP میتونه برای ناشرانی که محتواشونو AMP نکرده اند داره، پایین رفتن در صفحه نتایج جستجوئه که باعث میشه کمتر کلیک بگیرن. چون نتایج طبیعی به تای پایینی صفحه میرن، اگه برای تبلیغات کلیکی پول نداده باشید، کاربرها مجبورند صفحه رو اسکرول کنند تا آدرس صفحه شما نمایان بشه.
در سرچ پولی اوضاع خیلی شفاف نیست. چون AMP بر محتواهایی مثل مقاله های خبری، پست های وبلاگ و هر نوع محتوای آگاهی دهنده دیگه تکیه داره، احتمالش زیاده که برای عبارتهای کلی که تبلیغات کمتری میگیرن، دیده بشن. گوگل هنوز باید بیشتر کار کنه تا بتونه نیت کاربر رو بسنجه و اونو با الگوریتمش ارتباط بده تا تعیین کنه AMP کی و چطور نمایش داده بشه.
HTML هم شامل عناصری میشه که سریع لود میشن و هم عناصری رو در بر میگیره که کند لود میشن. AMP میخواد عناصر کند رو از بین ببره، به خصوص جاوااسکریپت. تگ های HTML خاصی هم ممنوع میشن، مثل iframe، embed، شی، به علاوه تگ های چند رسانه ای HTML5، تصاویر، فیلمها و فایلهای صوتی، همه با عناصر معمول مثل amp-imgو amp-video.
CSS در AMP HTML به شدت محدود شده. بین عناصر ممنوع شده میتونیم امکانات معمول CSS رو که برای انیمیشن استفاده میشدند ببینیم. در ضمن با اینکه امکان استفاده از فونتهای سفارشی وجود داره، در عین حال یه سری محدودیت هایی هم هست.
میشه چیزهایی رو روی صفحه AMP اعمال کرد اما باید از افزونه هایی مثل amp-youtube و amp-twitter که قبلا تأیید شده اند استفاده کنید. به علاوه نمیتونید در AMP نقشه های تعاملی یا داده های بصری بسازید. پس AMP برای سایتهایی خوبه که محتواشون به صورت مطلب نوشته شده باشه.
برای اطلاعات بیشتر به مقاله، بهبود سئو با AMP مراجعه کنید.
چون این یه پروژه منبع بازه، گوگل همه کدهاشو روی GitHub گذاشته. یه آموزش گام به گام هم هست که توضیح داده چطور یه صفحه با محوریت AMP HTML بسازید و چطور انطباق صفحه رو با AMP تأیید کنید.
کسایی که از وردپرس استفاده میکنند میتونن خیلی راحت فقط با نصب یه افزونه AMP رو روی وب سایتشون فعال کنند.
با راهنمایی که گوگل برای AMP نوشته، هر نوع وب سایتی، و با هر نوع سیستم مدیریت محتوایی، میشه کاری کرد که صفحاتمون روی نتایج گوگل ظاهر بشن. در ضمن این نکات رو هم فراموش نکنید:
با استفاده از این تگ روی یک صفحه معمولی، اون صفحه رو به نسخه AMP ش ارجاع بدید:
روی صفحه AMP این کد رو بکار ببرید تا اونو به نسخه معمولیش ارجاع بدید:
<link rel="canonical" href="https://www.example.com/url/to/regular-html-version.html" />
نکته: اگر سایتتون صفحه معمولی (غیر AMP) نداره، باید روی صفحه AMP یک تگ استاندارد بکار ببرید که صفحه رو به خودش ارجاع بده:
<link rel="canonical" href="https://www.example.com/url/to/amp-document.html" />
باید مقاله هاتونو بعنوان صفحات AMP نشونه گذاری (مارک-آپ) کنید. برای فیلتر کردن مقاله های AMP هم میتونید از ابزار تست داده های ساختاریافته گوگل استفاده کنید که مارک-آپ های کامل نشده رو پیدا میکنه.
در زیر، یک مثال از مارک-آپ رو میبینید که روی وب سایت رسمی AMP ارائه شده بود و میتونید برای شروع از همین استفاده کنید:
<!doctype html>
<html amp lang="en">
<head>
<meta charset="utf-8">
<title>Hello, AMPs</title>
<link rel="canonical" href="https://example.ampproject.org/article-metadata.html" />
<meta name="viewport" content="width=device-width,minimum-scale=1,initial-scale=1">
<script type="application/ld+json">
{
"@context": "https://schema.org",
"@type": "NewsArticle",
"headline": "Open-source framework for publishing content",
"datePublished": "2015-10-07T12:02:41Z",
"image": [
"logo.jpg"
]
}
</script>
<style amp-boilerplate>body{-webkit-animation:-amp-start 8s steps(1,end) 0s 1 normal both;-moz-animation:-amp-start 8s steps(1,end) 0s 1 normal both;-ms-animation:-amp-start 8s steps(1,end) 0s 1 normal both;animation:-amp-start 8s steps(1,end) 0s 1 normal both}@-webkit-keyframes
-amp-start{from{visibility:hidden}to{visibility:visible}}@-moz-keyframes
-amp-start{from{visibility:hidden}to{visibility:visible}}@-ms-keyframes
-amp-start{from{visibility:hidden}to{visibility:visible}}@-o-keyframes
-amp-start{from{visibility:hidden}to{visibility:visible}}@keyframes
-amp-start{from{visibility:hidden}to{visibility:visible}}</style><noscript><style
amp-boilerplate>body{-webkit-animation:none;-moz-animation:none;-ms-animation:none;animation:none}</style></noscript>
<script async src="https://cdn.ampproject.org/v0.js"></script>
</head>
<body>
<h1>Welcome to the mobile web</h1>
</body>
</html>
گوگل، تو کنسول سرچ گوگل، یه خطای جدید برای ناشرانی که AMP رو بکار میگیرند گزارش کرده و میگه گزارش خطای AMP یک دید کلی نسبت به شرایط سایتتون بهتون ارائه میده و بعد نوع خطا و URLهایی از سایتتون رو که دچار خطا شده اند نشون میده....با این فرایند میتونید خیلی سریع، رایج ترین مشکلات رو پیدا کنید تا بصورت سیستماتیک اونها رو در سایتتون مورد هدف قرار بدید (فقط باید در قالب یا افزونه هایی که در این صفحات استفاده کردید یه سری اقدامات انجام بدید).
میتونید این گزارش رو در کنسول جستجوی گوگل ببینید.
AMP نه تنها سرعت سایتتونو بهتر میکنه، بلکه قدرت اینو داره که رفتارهای کاربرهای موبایل رو در استفاده از محتوا تغییر بده. ناشران دلیل درستی برای عدم استفاده از AMP ندارند و از طرفی اگر ازش استفاده نکنند، حجم قابل توجهی از ترافیک رو از دست میدن.
بکارگیری AMP هم ساده است و گوگل هم آموزشها و منابع مفیدی در اینباره منتشر کرده که کار ناشران رو راحت کرده. نظر شما چیه؟ ازش استفاده میکنید؟
کسی که شبکه جهانی وب رو بوجود آورد، پیش بینی کرده بود که فقط یه تعداد محدودی پسوند لازم میشه. در آدرس وب سایتها، به پسوند یا همون آخرین عبارت بعد از نقطه، دامنه سطح بالا یا TLD میگن. برای نشون دادن شرکتها، سازمانهای آموزشی، دولتی و غیره یه سری gTLD (دامنه های سطح بالای جهانی یا global Top Level Domains) بوجود اومدند، مثل .com و org. علاوه بر این، یه سری دامنه های سطح بالای دیگه هم برای کد کشورها بودند که هر کدوم یه ملیتی رو نشون میدادند مثل .ir
بی نظمی و رایگان بودن اسامی دامنه، باعث شد خیلی از آدرسهای .com زود از بین برن و با بی نظمی به کار گرفته بشن. همین مسئله جرقه ای شد برای تشکیل شرکت اینترنتی (یا ICANN) که مسئول تخصیص اسامی و اعداد بود. ICANN مسئولیت نظم بخشیدن به فروش و مالکیت اسامی دامنه رو به عهده داشت و یکی از اولین وظایفش این بود که نیاز بیش از حد دامنه های شرکتی (پسوند .com) رو که همه جا و برای همه سایتها استفاده میشد کم کنه.
در حال حاضر بیش از 1500 دامنه سطح بالا در گردشه، از TLDهای اصلی مثل .wiki و .army تا چیزهای عجیب مثل .duck و .pink که بعضی هاشون خیلی سریع همه گیر شدند و بعضی هاشون ناشناخته موندند و کسی انتخابشون نکرد. اینجا یه سوالی به ذهن متبادر میشه: این اسامی دامنه چطوری میتونن روی سئو اثر بذارن و آیا شرکت های تازه تأسیس میتونن برای وب سایتشون از پسوندهای غیرمرسوم استفاده کنند؟
مهمترین جذابیت دامنه های سطح بالا ارزون تر بودن و آزاد بودنشونه. ICANN به کمک تنوع بخشیدن به دامنه ها، خیلی وقته که تونسته به هدف کم کردن قیمت ها برسه.
انتخاب پسوندهای تازه واردی مثل .space یا .ninja روی رتبه جستجو اثری نداره- حداقل تو تئوری. دارکوب هم به عنوان شرکتی که انواع خدمات مرتبط با وب رو ارائه میده، تنوع زیادی از پسوندها رو برای آدرس وب سایتها پوشش میده.
گوگل بطور عمومی اعلام کرده، الگوریتمش تفاوتی بین دامنه های سطح بالای مختلف قائل نمیشه. بنابراین صنایعی که برای خودشون پسوند اختصاصی دارند (مثل .sony یا .dentist) نباید بالاتر از پسوندهای سنتی مثل .org رتبه بندی بشن. پس مثلا اگه شما لبنیات فروشی داشته باشید و پسوند .cheese رو برای کارتون انتخاب کنید، نباید نسبت به وقتی که پسوند .com رو انتخاب میکنید فرقی داشته باشه.
رقیب گوگل، Bing و شریک فعلیش یاهو بخش قابل توجهی از بازار موتور جستجوی جهانی رو هنوز در دست دارند و بینگ برای محاسبه سئو روش دیگه ای رو در پیش گرفته. مثلا اینکه بینگ سایتهای قدیمی رو به سایتهای جدیدتر ترجیح میده و بیشتر به کیفیت بک لینکها اهمیت میده تا به تعدادشون. اما بینگ هم مثل گوگل اعلام کرده که دامنه های سطح بالا بر هم دیگه ارجحیت ندارند و اثری بر رتبه بندی سایتها نمیذارن.
با این همه، در عمل چیز دیگه ای میبینیم؛ شواهد نشون میدن بعضی از دامنه های سطح بالای جهانی در نتایج رتبه بندی ضعیف عمل میکنند و این هم به خود ما برمیگرده. چون طبق الگوریتم موتورهای جستجو، طرز رفتار و عملکرد آدم ها اثر زیادی بر رتبه بندی سایتهای میذاره. اگه مردم زیاد از یه وبسایت دیدن کنند، عملکرد اون وب سایت در جستجو بهتر میشه. اگه مردم روی سایت یه مدتی بمونن، باز هم بهتر میشه و اگه بهش لینک بدن که دیگه بهترترتر میشه.
همین قانون، اهمیت جذب بازدیدکننده دائمی رو برای وب سایتها بیشتر میکنه و باعث میشه تعصبی که آدما نسبت به پسوندهای نوظهور عجیب دارن به قوه خودش باقی بمونه. مردم به دامنه هایی که طبق استانداردهای سنتی نیستند کمتر اعتماد میکنند و کمتر ازشون بازدید میکنند. بینگ اقرار کرده اگه سایتی میخواد رتبه خوبی بگیره باید مردم دوستش داشته باشن.
با توجه به همه حرفهایی که زده شد، میشه نتیجه گرفت اسامی جدید دامنه تا وقتی که هنوز خوب بین مردم جا نیفتاده اند، بر سئوی سایت ها اثر میذارن. اینطور که تخمین زده اند، از وقتی که یه سایت راه اندازی بشه تا وقتی که مردم قبولش کنند، حدود 10 سال طول میکشه. دامن های جدید شاید هیچ وقت نتونن این همه دووم بیارن. البته بعضی هاشون الآن در مسیر کسب اعتبارند، ولی اگه کسی بخواد وب سایتش از همون روز اول عملکرد خوبی داشته باشه، باید از TLDهایی استفاده کنه که برای مردم جذابیت بیشتری دارند. انگار پسوندهای .com یا پسوندهای ملی یه خلوص و صداقتی تو ذاتشون دارن که دامنه های سطح بالای جدید ندارن. مثل شماره موبایل، که شماره های سنتی و دائمی، بین مردم اعتبار بیشتری دارن نسبت به شماره های اعتباری که بعدا به بازار اومدند. بعضی وقتا اینطوریه دیگه، بهتره از روشهایی که امتحان خودشونو پس دادند استفاده کرد.
بازاریابی محتوا برای صنایع مسئله مهمیه، اما این بازاریابی چطوری میتونه در بهینه سازی موتور جستجو نقش ایفا کنه؟ تو این پست مصاحبه ای میخونید که با آقای بالوی پور در مورد نقش محتوای خوب در موفقیت آنلاین و تفاوتی که میتونه ایجاد کنه صورت گرفته.
با اینکه سئو خودش یه تخصصه اما خیلی از همکارهای من آگاهانه یا غیرآگاهانه کارشون به سئو ربط پیدا میکنه. به نظر من خیلی خوبه که بتونم تو این زمینه بهشون کمک کنم. از اونجایی که دارکوب علاوه بر خدمات طراحی و توسعه و سئوی وب، خدمات هاستینگ و دامنه هم ارائه میده، ما دوست داریم مشتریهامون وب سایتهای موفقی بسازند. سئو برای موفقیت هر سایتی ضروریه و نقش مهمی در مدیریت محصول ایفا میکنه.
بازاریابی محتوا موضوع رو بورسیه و یه چیزیه که همه شرکتهایی که تو کار خدمات اینترنتی هستند باید بهش توجه داشته باشند. در واقع هر کسب و کاری به نحوی محتوای نوشتاری تولید میکنه، حالا بعضی ها این محتوا رو میذارن رو وبلاگشون، یا روی صفحات وبشون یا مقاله های تخصصی و گزارشهاشون. این محتوا اثر مستقیمی روی سئو داره، چون وب سایتهایی که دائما محتوای نوشتاری باکیفیت تولید میکنند، سئوی خودشونو افزایش میدن.
به همین دلیل این پتانسیل ارتباط بین بازاریابی محتوا و سئو برای ما خیلی جالبه. ما خودمونو متعهد میدونیم به صنایع کوچک در رسیدن به موفقیت کمک کنیم. یکی از راههایی که میتونیم به این هدف برسیم از طریق راهنمایی های دیجیتالیه که در وبلاگ دارکوب عرضه میکنیم و حاوی نکات، ترفندها، اطلاعات پیش زمینه ای و دستورالعملهاییه برای کاربرهامون که هم از بین افراد معمولین و هم از بین شرکتها و همه میخوان روی وب به موفقیت برسن. مطالب ما حول موضوعاتی مثل وب سایتها، هاستینگ، پلتفرمها، دامنه ها، بازاریابی آنلاین و بهینه سازی موتور جستجوئه.
بطور خلاصه، به پشتیبانی از مشتریها و برندها به کمک محتوایی هدفمند میگن بازاریابی محتوا. مثلا سوپرمارکتها معمولا محتوایی که روی وب سایتشون به مشتریهاشون میدن در مورد دستور غذا و برنامه ریزی وعده های غذاییه که مشتریها بتونن برای بودجه و خوراکشون برنامه ریزی کنند. این نوع بازاریابی محتوا، فرایند خرید رو برای مشتریها ساده میکنه و اونها رو به خرید ترغیب میکنه.
من اینطوری بهش نگاه میکنم؛ اگه کسی فقط یه نمایشنامه رو بخونه، نمیشه بهش بگیم تئاتر. تئاتر ملزومات خاصی داره مثلا به سالن نمایش و تماشاچی هم نیاز هست. اگه این تشبیه رو برای سئو بکار ببریم، سالن نمایش حکم فناوری هایی رو داره که محتوا به کمک اونها میتونه بطرز مناسبی به نمایش دربیاد و تماشاچی هم میشه ترافیک وب سایت. ما با سئو به این دو تا میرسیم، یعنی ما فناوری های موجودی که میتونن محتوا رو در دسترس قرار بدن و از همه مهمتر کاری کنند که براحتی دیده بشه رو در جهت اهدافمون بکار میگیریم و ما نمایش محتوا میتونم کاربرها رو به سمت محتوای جالب و مرتبطی که آماده کردیم فرابخونیم و در مقابل برندمونو به جهانیان معرفی کنیم. با بازاریابی مؤثر محتواتون، سئو شروع به رشد میکنه.
از نظر فروش هم محتوای خوب برای سئو خیلی مهمه. اجازه بدید یه نگاهی به نظریه کیفیت گوگل بندازیم: اگه برند مهمی باشید و محصولات باکیفیتی عرضه کنید، این کیفیت باید در محتوای باکیفیتی که ارائه میدید هم منعکس بشه. به این منظور، باید بین شما و اسپمرها تفاوت قابل ملاحظه ای وجود داشته باشه و این، رتبه بندی گوگلتونو بهبود میبخشه.
گوگل روز به روز داره توجهشو بیشتر معطوف به محتوای خوب میکنه. اخیرا این مسئله در صفحات نتایج جستجو تأکید میشه. صفحه هایی که بیشتر با یه درخواست سرچ مطابقت داشته باشند، در صفحه نتایج، بالاتر از بقیه صفحات وب قرار میگیرن و روز به روز هم شاهد این هستیم که صفحاتی که روی صفحه نتایج ارائه میشه مطابقت بیشتری با عبارت سرچ شده دارن. حتی عبارت "جایگاه صفر" هم بوجود اومده و به قطعاتی از محتوا اشاره داره که بالای اولین نتیجه جستجو و درون کادر قرار میگیرند.
این مسئله کمی بحث برانگیزه؛ از طرفی فرصتی برای خوندن محتوا در همون صفحه نتایج بوجود میاره و از طرف دیگه وقتی سوال کاربر در همون صفحه جواب داده میشه، دیگه نیازی به باز کردن صفحه وب نیست و کلیک روی اون وب کم میشه.
همونطور که گفتم، همه صنایع یه مقدار مشخصی محتوا تولید میکنند، اما از مقدار محتوا مهمتر، کیفیتشه. در بازاری که اینقدر اشتباع شده، صنایع و شرکتها باید سعی کنند به قدر کافی برجسته باشند تا تو این بازار شلوغ به چشم مخاطبشون بیان و دیده بشن. اینجا باید هدف "محتوای x10" باشه، یعنی محتوا باید ده برابر بهتر از مطالب دیگه ای باشه که در ارتباط با اون موضوع، قبلا نوشته شده.
ضمنا باید مخاطب رو حتما در نظر بگیرید. محتوا باید با هدف کاربر تطابق داشته باشه. اگه کاربر یه سوال مثل"وب هاستینگ چیست؟" سرچ کرده، نباید کاربر رو به بخش فروش هدایت کنیم. باید بی طرفانه و با جزئیات دقیق به این سوال جواب بدیم و با این کار، اول یه دید مثبتی در کاربر نسبت به برندمون بوجود بیاریم. از طرف دیگه، اگه یه مشتری کلمه "ارزان" رو سرچ میکنه، دوست نداره 2000 کلمه در مورد تاریخچه اینترنت بخونه. تو این مورد، فهرست تعرفه ها بهتره ارائه بشه.
به طور خلاصه، محتوای خوبی بسازید و اونو به دست مخاطب برسونید.
عنوان: عنوان صفحه وب باید بتونه محتوا اون صفحه رو به طور دقیق توصیف کنه. این مسئله هم از نظر تجربه کاربری (حس کاربر در هنگام کار با صفحه) اهمیت داره و هم از نظر بهینه سازی موتور جستجو (سئو).
توصیفات متا: با اینکه نوشتن تگ های توصیفات متا اجباری نیست، اما اگه میخواهید از صفحه نتایج گوگل کلیک بگیرید باید حتما بنویسیدشون.
آلت تگ: آلت تگها برای برچسب زدن به عکسهای صفحه استفاده میشن تا اگه عکس لود نشد، کاربر بدونه این عکس در مورد چیه، ابزارهای خواندن صفحه نمایشگر هم آلت تگ تصاویر رو میخونن و در نتیجه کاربرهای نابینایی که از این ابزار کمک میگیرند میتونن به محتوای تصویر پی ببرند. علاوه بر این در جستجوی تصاویر، موتور جستجو با توجه به این برچسب ها تصاویر رو ارائه میکنه.
محتوای سایتتونو با دقت بخونید تا اشتباه تایپی و غلط املایی نداشته باشه.
ریدایرکت 301 به این معنیه که محتوای اون صفحه بطور دائمی حذف شده و وقتی کاربر آدرس اون صفحه رو وارد کنه، صفحه به طور خودکار به صفحه دیگه ای منتقل میشه. ریدایرکت 301 به موتورهای جستجو میگه که دیگه این صفحه وجود نداره و همیشه به یک صفحه دیگه منتقل میشه.
باید همه سایتتونو بررسی کنید و اطمینان حاصل کنید که همه جوانب سایت نظر عملکرد مناسبی داشته باشند.
سایتتون باید عالی پیکسل بندی شده باشه. حتما بررسی کنید که سایت با همه مرورگرها و همه دستگاه ها سازگار باشه.
اگه بازدیدکننده های وبسایت به آخر URL چیزی اضافه کنند یا آدرس رو اشتباه وارد کنند، با صفحه 404 مواجه میشن. برای اینکه مسیریابی وب سایت راحتتر بشه باید یه صفحه 404 درست کنید که کاربر مدت طولانی تری روی سایت بمونه و با دیدن این صفحه از سایت خارج نشه.
اگه فاویکن داشته باشید، وقتی کاربر چند تا تب روی مرورگرش باز کرده باشه، میتونه بلافاصله با دیدن فاویکن، وبسایت شما رو بشناسه و بازش کنه. علاوه براین به وبسایتتون ظاهر حرفه ای میده و به صفحات مختلف وبسایتتون اتحاد میبخشه.