مدیر سایت

مدیر سایت

یکشنبه, 10 ارديبهشت 1396 16:30

طراحی سایت جدید بتا

طراحی سایت جدید بنا به صورت ریسپانسیو و سازگار با موبایل به پایان رسید. این وب سایت به صورت ریسپانسیو و سازگار با موبایل طراحی گردیده است. سیستم مدیریت محتوای این وب سایت جوملا می باشد. سایت به صورت دو زبانه راه اندازی گردیده است.
یکشنبه, 10 ارديبهشت 1396 16:28

طراحی وب شناسا پرتو ژن

طراحی سایت شناسا پرتو ژن به صورت ریسپانسیو و سازگار با موبایل توسط دارکوب به پایان رسید. درج اطلاعات این وب سایت برعهده دارکوب بوده است.

کسی که شبکه جهانی وب رو بوجود آورد، پیش بینی کرده بود که فقط یه تعداد محدودی پسوند لازم میشه. در آدرس وب سایتها، به پسوند یا همون آخرین عبارت بعد از نقطه، دامنه سطح بالا یا TLD میگن. برای نشون دادن شرکتها، سازمانهای آموزشی، دولتی و غیره یه سری gTLD (دامنه های سطح بالای جهانی یا global Top Level Domains) بوجود اومدند، مثل .com و org. علاوه بر این، یه سری دامنه های سطح بالای دیگه هم برای کد کشورها بودند که هر کدوم یه ملیتی رو نشون میدادند مثل .ir
بی نظمی و رایگان بودن اسامی دامنه، باعث شد خیلی از آدرسهای .com زود از بین برن و با بی نظمی به کار گرفته بشن. همین مسئله جرقه ای شد برای تشکیل شرکت اینترنتی (یا ICANN) که مسئول تخصیص اسامی و اعداد بود. ICANN مسئولیت نظم بخشیدن به فروش و مالکیت اسامی دامنه رو به عهده داشت و یکی از اولین وظایفش این بود که نیاز بیش از حد دامنه های شرکتی (پسوند .com) رو که همه جا و برای همه سایتها استفاده میشد کم کنه.
در حال حاضر بیش از 1500 دامنه سطح بالا در گردشه، از TLDهای اصلی مثل .wiki و .army تا چیزهای عجیب مثل .duck و .pink که بعضی هاشون خیلی سریع همه گیر شدند و بعضی هاشون ناشناخته موندند و کسی انتخابشون نکرد. اینجا یه سوالی به ذهن متبادر میشه: این اسامی دامنه چطوری میتونن روی سئو اثر بذارن و آیا شرکت های تازه تأسیس میتونن برای وب سایتشون از پسوندهای غیرمرسوم استفاده کنند؟
مهمترین جذابیت دامنه های سطح بالا ارزون تر بودن و آزاد بودنشونه. ICANN به کمک تنوع بخشیدن به دامنه ها، خیلی وقته که تونسته به هدف کم کردن قیمت ها برسه.
انتخاب پسوندهای تازه واردی مثل .space یا .ninja روی رتبه جستجو اثری نداره- حداقل تو تئوری. دارکوب هم به عنوان شرکتی که انواع خدمات مرتبط با وب رو ارائه میده، تنوع زیادی از پسوندها رو برای آدرس وب سایتها پوشش میده.
گوگل بطور عمومی اعلام کرده، الگوریتمش تفاوتی بین دامنه های سطح بالای مختلف قائل نمیشه. بنابراین صنایعی که برای خودشون پسوند اختصاصی دارند (مثل .sony یا .dentist) نباید بالاتر از پسوندهای سنتی مثل .org رتبه بندی بشن. پس مثلا اگه شما لبنیات فروشی داشته باشید و پسوند .cheese رو برای کارتون انتخاب کنید، نباید نسبت به وقتی که پسوند .com رو انتخاب میکنید فرقی داشته باشه.
رقیب گوگل، Bing و شریک فعلیش یاهو بخش قابل توجهی از بازار موتور جستجوی جهانی رو هنوز در دست دارند و بینگ برای محاسبه سئو روش دیگه ای رو در پیش گرفته. مثلا اینکه بینگ سایتهای قدیمی رو به سایتهای جدیدتر ترجیح میده و بیشتر به کیفیت بک لینکها اهمیت میده تا به تعدادشون. اما بینگ هم مثل گوگل اعلام کرده که دامنه های سطح بالا بر هم دیگه ارجحیت ندارند و اثری بر رتبه بندی سایتها نمیذارن.
با این همه، در عمل چیز دیگه ای میبینیم؛ شواهد نشون میدن بعضی از دامنه های سطح بالای جهانی در نتایج رتبه بندی ضعیف عمل میکنند و این هم به خود ما برمیگرده. چون طبق الگوریتم موتورهای جستجو، طرز رفتار و عملکرد آدم ها اثر زیادی بر رتبه بندی سایتهای میذاره. اگه مردم زیاد از یه وبسایت دیدن کنند، عملکرد اون وب سایت در جستجو بهتر میشه. اگه مردم روی سایت یه مدتی بمونن، باز هم بهتر میشه و اگه بهش لینک بدن که دیگه بهترترتر میشه.
همین قانون، اهمیت جذب بازدیدکننده دائمی رو برای وب سایتها بیشتر میکنه و باعث میشه تعصبی که آدما نسبت به پسوندهای نوظهور عجیب دارن به قوه خودش باقی بمونه. مردم به دامنه هایی که طبق استانداردهای سنتی نیستند کمتر اعتماد میکنند و کمتر ازشون بازدید میکنند. بینگ اقرار کرده اگه سایتی میخواد رتبه خوبی بگیره باید مردم دوستش داشته باشن.
با توجه به همه حرفهایی که زده شد، میشه نتیجه گرفت اسامی جدید دامنه تا وقتی که هنوز خوب بین مردم جا نیفتاده اند، بر سئوی سایت ها اثر میذارن. اینطور که تخمین زده اند، از وقتی که یه سایت راه اندازی بشه تا وقتی که مردم قبولش کنند، حدود 10 سال طول میکشه. دامن های جدید شاید هیچ وقت نتونن این همه دووم بیارن. البته بعضی هاشون الآن در مسیر کسب اعتبارند، ولی اگه کسی بخواد وب سایتش از همون روز اول عملکرد خوبی داشته باشه، باید از TLDهایی استفاده کنه که برای مردم جذابیت بیشتری دارند. انگار پسوندهای .com یا پسوندهای ملی یه خلوص و صداقتی تو ذاتشون دارن که دامنه های سطح بالای جدید ندارن. مثل شماره موبایل، که شماره های سنتی و دائمی، بین مردم اعتبار بیشتری دارن نسبت به شماره های اعتباری که بعدا به بازار اومدند. بعضی وقتا اینطوریه دیگه، بهتره از روشهایی که امتحان خودشونو پس دادند استفاده کرد.

بازاریابی محتوا برای صنایع مسئله مهمیه، اما این بازاریابی چطوری میتونه در بهینه سازی موتور جستجو نقش ایفا کنه؟ تو این پست مصاحبه ای میخونید که با آقای بالوی پور در مورد نقش محتوای خوب در موفقیت آنلاین و تفاوتی که میتونه ایجاد کنه صورت گرفته.

شما در زمینه بهینه سازی موتور جستجو کار میکنید، چرا سئو انقدر برای شما مهمه؟

با اینکه سئو خودش یه تخصصه اما خیلی از همکارهای من آگاهانه یا غیرآگاهانه کارشون به سئو ربط پیدا میکنه. به نظر من خیلی خوبه که بتونم تو این زمینه بهشون کمک کنم. از اونجایی که دارکوب علاوه بر خدمات طراحی و توسعه و سئوی وب، خدمات هاستینگ و دامنه هم ارائه میده، ما دوست داریم مشتریهامون وب سایتهای موفقی بسازند. سئو برای موفقیت هر سایتی ضروریه و نقش مهمی در مدیریت محصول ایفا میکنه.

بازاریابی محتوا در این زمینه چه نقشی داره؟

بازاریابی محتوا موضوع رو بورسیه و یه چیزیه که همه شرکتهایی که تو کار خدمات اینترنتی هستند باید بهش توجه داشته باشند. در واقع هر کسب و کاری به نحوی محتوای نوشتاری تولید میکنه، حالا بعضی ها این محتوا رو میذارن رو وبلاگشون، یا روی صفحات وبشون یا مقاله های تخصصی و گزارشهاشون. این محتوا اثر مستقیمی روی سئو داره، چون وب سایتهایی که دائما محتوای نوشتاری باکیفیت تولید میکنند، سئوی خودشونو افزایش میدن.
به همین دلیل این پتانسیل ارتباط بین بازاریابی محتوا و سئو برای ما خیلی جالبه. ما خودمونو متعهد میدونیم به صنایع کوچک در رسیدن به موفقیت کمک کنیم. یکی از راههایی که میتونیم به این هدف برسیم از طریق راهنمایی های دیجیتالیه که در وبلاگ دارکوب عرضه میکنیم و حاوی نکات، ترفندها، اطلاعات پیش زمینه ای و دستورالعملهاییه برای کاربرهامون که هم از بین افراد معمولین و هم از بین شرکتها و همه میخوان روی وب به موفقیت برسن. مطالب ما حول موضوعاتی مثل وب سایتها، هاستینگ، پلتفرمها، دامنه ها، بازاریابی آنلاین و بهینه سازی موتور جستجوئه.

شما بازاریابی محتوا رو چطور تعریف میکنید؟

بطور خلاصه، به پشتیبانی از مشتریها و برندها به کمک محتوایی هدفمند میگن بازاریابی محتوا. مثلا سوپرمارکتها معمولا محتوایی که روی وب سایتشون به مشتریهاشون میدن در مورد دستور غذا و برنامه ریزی وعده های غذاییه که مشتریها بتونن برای بودجه و خوراکشون برنامه ریزی کنند. این نوع بازاریابی محتوا، فرایند خرید رو برای مشتریها ساده میکنه و اونها رو به خرید ترغیب میکنه.

بازاریابی محتوا و بهینه سازی موتور جستجو چطور بهم مرتبط میشن؟

من اینطوری بهش نگاه میکنم؛ اگه کسی فقط یه نمایشنامه رو بخونه، نمیشه بهش بگیم تئاتر. تئاتر ملزومات خاصی داره مثلا به سالن نمایش و تماشاچی هم نیاز هست. اگه این تشبیه رو برای سئو بکار ببریم، سالن نمایش حکم فناوری هایی رو داره که محتوا به کمک اونها میتونه بطرز مناسبی به نمایش دربیاد و تماشاچی هم میشه ترافیک وب سایت. ما با سئو به این دو تا میرسیم، یعنی ما فناوری های موجودی که میتونن محتوا رو در دسترس قرار بدن و از همه مهمتر کاری کنند که براحتی دیده بشه رو در جهت اهدافمون بکار میگیریم و ما نمایش محتوا میتونم کاربرها رو به سمت محتوای جالب و مرتبطی که آماده کردیم فرابخونیم و در مقابل برندمونو به جهانیان معرفی کنیم. با بازاریابی مؤثر محتواتون، سئو شروع به رشد میکنه.
از نظر فروش هم محتوای خوب برای سئو خیلی مهمه. اجازه بدید یه نگاهی به نظریه کیفیت گوگل بندازیم: اگه برند مهمی باشید و محصولات باکیفیتی عرضه کنید، این کیفیت باید در محتوای باکیفیتی که ارائه میدید هم منعکس بشه. به این منظور، باید بین شما و اسپمرها تفاوت قابل ملاحظه ای وجود داشته باشه و این، رتبه بندی گوگلتونو بهبود میبخشه.

حالا که حرف گوگل شد، در حال حاضر از چه توسعه های در سئو بحث میشه؟

گوگل روز به روز داره توجهشو بیشتر معطوف به محتوای خوب میکنه. اخیرا این مسئله در صفحات نتایج جستجو تأکید میشه. صفحه هایی که بیشتر با یه درخواست سرچ مطابقت داشته باشند، در صفحه نتایج، بالاتر از بقیه صفحات وب قرار میگیرن و روز به روز هم شاهد این هستیم که صفحاتی که روی صفحه نتایج ارائه میشه مطابقت بیشتری با عبارت سرچ شده دارن. حتی عبارت "جایگاه صفر" هم بوجود اومده و به قطعاتی از محتوا اشاره داره که بالای اولین نتیجه جستجو و درون کادر قرار میگیرند.
این مسئله کمی بحث برانگیزه؛ از طرفی فرصتی برای خوندن محتوا در همون صفحه نتایج بوجود میاره و از طرف دیگه وقتی سوال کاربر در همون صفحه جواب داده میشه، دیگه نیازی به باز کردن صفحه وب نیست و کلیک روی اون وب کم میشه.

چه توصیه ای در مورد بازاریابی محتوا دارید؟

همونطور که گفتم، همه صنایع یه مقدار مشخصی محتوا تولید میکنند، اما از مقدار محتوا مهمتر، کیفیتشه. در بازاری که اینقدر اشتباع شده، صنایع و شرکتها باید سعی کنند به قدر کافی برجسته باشند تا تو این بازار شلوغ به چشم مخاطبشون بیان و دیده بشن. اینجا باید هدف "محتوای x10" باشه، یعنی محتوا باید ده برابر بهتر از مطالب دیگه ای باشه که در ارتباط با اون موضوع، قبلا نوشته شده.
ضمنا باید مخاطب رو حتما در نظر بگیرید. محتوا باید با هدف کاربر تطابق داشته باشه. اگه کاربر یه سوال مثل"وب هاستینگ چیست؟" سرچ کرده، نباید کاربر رو به بخش فروش هدایت کنیم. باید بی طرفانه و با جزئیات دقیق به این سوال جواب بدیم و با این کار، اول یه دید مثبتی در کاربر نسبت به برندمون بوجود بیاریم. از طرف دیگه، اگه یه مشتری کلمه "ارزان" رو سرچ میکنه، دوست نداره 2000 کلمه در مورد تاریخچه اینترنت بخونه. تو این مورد، فهرست تعرفه ها بهتره ارائه بشه.
به طور خلاصه، محتوای خوبی بسازید و اونو به دست مخاطب برسونید.

سئو: عنوان، توصیفات متا و آلت تگ

عنوان: عنوان صفحه وب باید بتونه محتوا اون صفحه رو به طور دقیق توصیف کنه. این مسئله هم از نظر تجربه کاربری (حس کاربر در هنگام کار با صفحه) اهمیت داره و هم از نظر بهینه سازی موتور جستجو (سئو).
توصیفات متا: با اینکه نوشتن تگ های توصیفات متا اجباری نیست، اما اگه میخواهید از صفحه نتایج گوگل کلیک بگیرید باید حتما بنویسیدشون.
آلت تگ: آلت تگها برای برچسب زدن به عکسهای صفحه استفاده میشن تا اگه عکس لود نشد، کاربر بدونه این عکس در مورد چیه، ابزارهای خواندن صفحه نمایشگر هم آلت تگ تصاویر رو میخونن و در نتیجه کاربرهای نابینایی که از این ابزار کمک میگیرند میتونن به محتوای تصویر پی ببرند. علاوه بر این در جستجوی تصاویر، موتور جستجو با توجه به این برچسب ها تصاویر رو ارائه میکنه.

خوانایی محتوای سایت

محتوای سایتتونو با دقت بخونید تا اشتباه تایپی و غلط املایی نداشته باشه.

ریدایرکت 301

ریدایرکت 301 به این معنیه که محتوای اون صفحه بطور دائمی حذف شده و وقتی کاربر آدرس اون صفحه رو وارد کنه، صفحه به طور خودکار به صفحه دیگه ای منتقل میشه. ریدایرکت 301 به موتورهای جستجو میگه که دیگه این صفحه وجود نداره و همیشه به یک صفحه دیگه منتقل میشه.

بررسی عملکرد

باید همه سایتتونو بررسی کنید و اطمینان حاصل کنید که همه جوانب سایت نظر عملکرد مناسبی داشته باشند.

بررسی واکنشگرا بودن وب سایت و نحوه نمایش اون در مرورگرهای مختلف

سایتتون باید عالی پیکسل بندی شده باشه. حتما بررسی کنید که سایت با همه مرورگرها و همه دستگاه ها سازگار باشه.

صفحه 404

اگه بازدیدکننده های وبسایت به آخر URL چیزی اضافه کنند یا آدرس رو اشتباه وارد کنند، با صفحه 404 مواجه میشن. برای اینکه مسیریابی وب سایت راحتتر بشه باید یه صفحه 404 درست کنید که کاربر مدت طولانی تری روی سایت بمونه و با دیدن این صفحه از سایت خارج نشه.

فاویکن

اگه فاویکن داشته باشید، وقتی کاربر چند تا تب روی مرورگرش باز کرده باشه، میتونه بلافاصله با دیدن فاویکن، وبسایت شما رو بشناسه و بازش کنه. علاوه براین به وبسایتتون ظاهر حرفه ای میده و به صفحات مختلف وبسایتتون اتحاد میبخشه.

چهارشنبه, 06 ارديبهشت 1396 16:08

طراحی ارزش محور وبسایت چیست؟

واقعیت: روش قدیمی ساخت و مدیریت وبسایت شکست خورده است.
بازسازی وبسایت میتونه میتونه خطرات جدی ای برای کسب و کارتون به همراه داشته باشه. خطراتی که هیچ وقت اجازه نمیدید در قسمتهای دیگه شرکتتون رخ بدن.
1- هزینه های بالا در ابتدای کار: باید یه چیزی بین 200 تا 500 هزار تومن (متوسط) هزینه کنید و تازه اصلا نمیدونید قراره چی تحویل بگیرید و آیا اصلا مؤثر میشه یا نه.
2- خدمات مبهم: با توجه به پیچیدگی های شرکت شما و وبسایتتون، احتمال هیچ کس از همون اول همه جزئیات رو نمیدونه.
3- هزینه منابع و زمان مورد نیاز: بازسازی وبسایت مستلزم صرف وقت و انرژی زیادیه. شما برای وظایفتون تو شرکت هم اینها رو لازم دارید.
4- تأخیر و هزینه های پیش بینی نشده: همونطور که کار وبسایتتون پیچیده است، همیشه یه سری چیزهای پیش بینی نشده هم وسط کار سر بلند میکنند که هزینه ها رو بیشتر میکنن یا زمان کار رو طولانی تر میکنند و در نتیجه برگشت سرمایه دیرتر اتفاق میفته.
5- تصمیم گیری سلیقه ای برای طراحی: معمولا هر کسی بر اساس تجربه هایی که در گذشته داشته، برای الآنش تصمیم گیری میکنه. بنابراین اگه سایتهای دیگه یه کاری انجام میدن یا اگه توسعه دهنده شما فکر میکنه مفیده، شاید از نظر بقیه نباشه و در واقع هیچ کس نمیدونه آیا واقعا اثر میکنه یا نه.
به جای همه این دردسرها، راه خیلی بهتری هم هست.
تو طراحی سنتی وبسایت آدم نمیدونه چی قراره تحویل بگیره، تا آخر کار چقدر براش هزینه برمیداره و آیا اصلا خوب کار میکنه یا نه. همه چی دست سرونوشته.
اما بذارید از یه زاویه دیگه ای به بازسازی وبسایت نگاه کنیم که هیچ کدوم از خطراتی که بالا گفتیم رو نداشته باشه.
باید یه راهی پیدا کنیم که سریع به هدف برسه و بودجه ای هم نداشته باشه، به علاوه اینکه بدونید وبسایت بازسازی شده قطعا درست کار خواهد کرد. به نظر من بهتره به جای اینکه یه پروژه درست کنیم، یه پروسه درست کنیم. در تئوری، اصلا هیچ سایتی نباید دوباره نیاز به بازسازی داشته باشه.

بدون هزینه

اگه فکر میکنید یه برنامه "دنباله دار" گرون تموم میشه، باید بگم اشتباه فکر میکنید. همه پولهایی که میخواهید اینجا خرد خرد خرج کنید رو اگه با هم جمع کنیم تازه شاید مساوی یا حتی کمتر از اون هزینه ای بشه که میخواهید هر 2-3 سال صرف بازسازی وبسایتتون کنید.
تازه اینطوری سایتتون همیشه بروز باقی میمونه و میتونه با کاربرها و مشتریهایی که جذب میکنه براتون برگشت سرمایه داشته باشه و دیگه هیچ وقت نیاز به بازسازی پیدا نمیکنید.

ما به این پروسه میگیم طراحی ارزش محور

طراحی ارزش محور یه روش جدید ساخت و رشد وبسایته. همونطور که از اسمش پیداست، تمرکز این طراحی بر ایجاد مستمر ارزش در وبسایته به طوری که خطراتی که کسب و کارتون دنبال میکنه رو به حداقل برسونه.

رقابت برای جذب مشتری تو جهان دیجیتالی با این رشد سریعش رقابت خشنیه. یکی از کارهای خوبی که میشه برای بیشتر کردن نرخ تبدیل کاربر به مشتری انجام داد اجرای طراحی تجربه کاربری عالیه. یه تجربه کاربری خوش ساخت و محکم باعث میشه کاربرها بیشتر روی سایت برندتون بگردند و لذت ببرند.
در سالی که گذشت، طراحی تجربه کاربری رشد قابل توجهی داشت و انتظار میره در سال 96 بیشتر هم بشه. در همین بین یه سری گرایشات جالبی هم بوجود اومدند که میتونن نگاه ما رو به تجربه کاربری تغییر بدن. تو این پست بعضی از این گرایشات رو پوشش خواهیم داد و در مورد اینکه از چه نظر مهمند و چه فایده ای میتونن برای برندها داشته باشند صحبت میکنیم.

مینیمالیزم

معمولا "کم گوی و گزیده گوی" علاوه بر صحبت کردن تو چیزهای دیگه هم جواب میده، به خصوص وقتی پای طراحی تجربه کاربری در میون باشه. مینیمالیزم یکی از مفاهیم خلق طراحی های چشمگیر و ساده است. در طراحی تجربه کاربری، کاربرها میدونن چی میخوان و اگه ندونن، میخوان زود بفهمن چی میخوان. مینیمالیزم بیشتر یعنی سادگی در طراحی بصری، اما مردم به اشتباه فکر میکنند یکی از مفاهیم طراحی بصریه. تو کسب و کارهای مدرن، اینکه کاربر چطور روی سایت سفر میکنه اهمیت زیادی داره؛ خوش دست بودن سایت، زیباییش و طراحی تجربه کاربری مینیمالی باعث میشه سفر کاربر لذتبخش تر و کم استرس تر و به یادماندنی تر باشه.
اگه میخواهید طراحی تجربه کاربری وبسایتتون به صورت مینیمالی باشه باید از وقتی که کاربر وارد سایتتون میشه تا وقتی که اون حرکتی که مد نظر شماست رو انجام میده (مثلا خرید کنه یا باهاتون تماس بگیره یا عضو خبرنامه بشه یا...) مراحل کمی داشته باشه. فکر نکنید طراحی مینیمالیستی حوصله کاربر رو سر میبره، برعکس باید مشتری رو سرگرم کنه اما زیادی دورشو شلوغ نکنه که گیج بشه. مسیریابی سایتتون باید ساده باشه ولی در عین حال خسته کننده نباشه.
اگه میخواهید مشتریها روی سایتتون مراحل خاصی رو طی کنند، باید مسیر انجام اون مراحل را تا جایی که میشه شفاف کنید. اکثر کاربرها اگه بلافاصله مشخص نباشه مرحله بعدی چیه، از سایتتون میرن بیرون و دیگه به خودشون زحمت نمیدن روی سایتتون بگردن. پس وقتی دارید از طراحی مینیمالیستی استفاده میکنید، مراحلی که باید توسط کاربر طی بشن باید کاملا روشن باشن. شرکتهایی که مینیمالی ترین طراحی رو دارن و تجربه به یاد ماندنی و مفیدی برای کاربرهاشون خلق کردند، شرکتهایی اند که پاشونو از حدود سال 96 هم فراتر گذاشتند.

انشعاب دادن به سفر مشتری

تو طراحی های مدرن، سفر مشتری مفهوم مهمیه و اهمیتش از این نظره که مشتری همیشه از اون مسیری که مد نظر شماست نمیره. یکی از گرایشاتی با توجه به این شرایط ظهور کرده، انشعاب دادن به سفر مشتری روی وبسایته.
سفر معمول مشتری به شدت به مدل سازی قابل پیش بینی شما وابسته است. اگه یه کاربری از مسیر الف بره، معلومه که به نتیجه ب میرسه. پس شما میخواهید کاربر رو هدایت کنید که حالا که مسیر الف رو انتخاب کرد بتونه براحتی راهشو به سمت ب پیدا کنه. تعداد کاربرهایی که نمیتونن به این هدف برسن نشون دهنده تعداد شکستهای شما هستند. طراح های تجربه کاربری به این مسیرهایی که مشتریها انتخاب میکنن و میرن میگن انشعاب های سفر مشتری.
پس بهتره به جای اینکه روی یک نتیجه و هدف متمرکز بشید، راههای جدیدی رو که مشتری ممکنه روی سایت شما در پیش بگیره پیدا کنید و تو این راهها دنبال موقعیت هایی بگردید که بتونید کاربر رو به مسیر مورد نظر خودتون هدایت کنید.
طی سالهای اخیر، مفهوم سادگی خیلی خوب به مملکت طراحی حکمرانی میکرد – تصور بر این بود که سادگی مساویه با کارایی بهتر و در نتیجه یه سفر راحتتر برای کاربر. اما این نظریه خیلی نتیجه محوره. امسال اکثر طراحان تجربه کاربری به سمت انشعاب دادن به مسیرها روی آوردند و از طراحی سفر مشتری که قبلا انجام میشد دوری میکنند.

خطی نبودن سفر مشتری

در نظر گرفتن همه مسیرهایی که ممکنه کاربر سایت طی کنه از خیلی جهات طراحی تجربه کاربری رو پیچیده میکنه اما در عین حال افقهای جدیدی رو به رومون باز میکنه. در ارتباط با سفر مشتری، اصلاحات بیشتری پیشنهاد شده. طراحان تجربه کاربری سعی کردند کاری کنند تا تجربه کاربری سایت برای تعداد بیشتری از کاربرها جذاب باشه و برای همین مسیرهای بیشتری در سفر کاربر قرار دادند. ممکنه دو تا کاربر روی وبسایت مشابه هم عمل نکنند و تو سفرشون از مسیرهای کاملا متفاوتی برن، اما هر دو تجربه خوبی از برند تو ذهنشون نقش ببنده.
نقشه برداری شکست هم یکی از ایده های جدیده؛ یعنی باید از محدوده هایی از سفر مشتری که مطابق خواست ما نبوده نقشه برداریم. طراحان تجربه کاربری جدیدا دارن مثالهایی از این دست رو جدی میگیرن. نقشه برداری شکست میتونه باعث تقویت نقشه برداری مسیر مشتری هم بشه. با این روش طراحان تجربه کاربری مدلی رو که قبلا ارائه داده بودند بازتر کردند و علاوه بر در نظر گرفتن مسیرهایی که کاربر ممکنه بره، مسیرهایی که ممکن نیست بره رو هم در نظر گرفتند.

داستان پردازی کاربر را جذب میکند

مشتریهای نسل جدید از نسل قبلی محتاط ترند و اکثرا قبل از خرید، خودشون یه تحقیق جامع و کامل از برندها میکنند. دیگه اون روزها که میشد با چرب زبونی جنسی رو فروخت گذشته، الآن برندها سعی میکنند در سطوح شخصی تری برای مشتری هدفشون جذابیت داشته باشند. از این دل این طرز فکر، داستان پردازی برند متولد شده. یعنی الآن دیگه برندها خودشونو به مشتریهاشون معرفی میکنند، چرا این کارو میکنند، ارزشهاشون چیا هستند و برای بهتر کردن جهان چه برنامه ای دارند. به عبارت دیگه داستان خودشونو برای مشتری میگن.
وقتی داستان برند به عمق جان مشتری میشینه، ارتباط به یاد ماندنی تری بوجود میاره و احتمال اینکه مشتریها از شرکتی که مثل یه آدم باهاشون ارتباط انسانی برقرار کرده خرید کنند بیشتره.

طراحی بافتی

طی سالهای اخیر کل تجربه کاربری در طراحی مادی– طراحی با سادگی و زیبایی های ابتدایی کاغذ- خلاصه میشد. اما کم کم طراحان برای برآورده کرده انتظارات کاربرها شروع کردند مسائلی مثل تا، سایه، صفحات برگردان و رنگهای برجسته رو که به احساسات انسانی مربوط میشد در تجربه کاربری بکار گرفتند.
برخلاف حرفهایی که در مورد طراحی مادی زده میشد، به نظر میومد این مدل تجربه کاربری فقط بخشی از یه طرح بزرگتره – طراحی بافتی. طراحی بافتی در واقع زیبایی های مختلف طراحی رو در تجربه کاربری تنیده بود، مثل نخ های مختلفی که بهم تنیده میشن و بافت پارچه رو بوجود میارن. هر نخ یا بافت یه سری ویژگی های خاصی داره که اونو از سایر اجزا متمایز میکنه و وقتی اینها کنار هم قرار میگیرن یه نوع جدید از تجربه ظهور میکنه.
نکته مهمی که طراحی بافتی برای تجربه کاربری داره پیدا کردن توازنیه که میتونه گزینه های مختلف و تنوعی از عناصر بصریه که در کنار هم در پیش روی کاربر قرار میگیرند و در عین حال کاربر رو سردرگم نمیکنند. یادتون هست که مینیمالیزم هنوز جایگاه خودشو حفظ کرده و این وسط طراحی بافتی یه مفهومه که میخواد تجربه کاربری مینیمالیستی رو با جذابیت زیبایی و مسیریابی حسی کاربر پیوند بده.

تجربه کاربری بر برگشت سرمایه اثر میگذارد

شرکتهایی که روی این گرایشات نوظهور تمرکز میکنند، بیشتر در اذهان باقی میمونند و تأثیرگذاری بیشتری خواهند داشت. تجربه کاربری روی برگشت سرمایه شرکتها میتونه اثر بذاره. یه اشتباه ساده تو تجربه کاربری میتونه به نرخ تبدیل مشتریتون لطمه بزنه و سود زیادی رو از دست بدید.
اگه امسال قصد دارید از مدهای جدید طراحی تجربه کاربری استفاده کنید، یکی از اثرگذارترینشون خطی نبودن مسیر مشتریه. وقتی میخواهید تجربه کاربری سایتتونو تحلیل کنید، حتما حواستون باشه که دیگه روی وبسایتتون دنبال مسیر مشتری از الف به ب نگردید و بجاش نگاه کنید ببینید چی توجه مشتری رو از مسیر مورد نظر شما پرت میکنه. خوانایی، راهنمایی، محل قرار گرفتن تبلیغات، ثبات سایت و ترافیک سایت همه میتونن روی تجربه کاربری سایتتون اثر منفی یا مثبت داشته باشند.
با اینکه رعایت بعضی از این مسائل مستلزم یکسری تغییراته اما وقتی احتمالات بیشتری رو در سفر مشتری در نظر بگیرید، فرصتهایی جدیدی رو که از چشمتون مخفی مونده بودند کشف خواهید کرد.
هر سال تجربه کاربری بیشتر رشد میکنه. یه تجربه کاربری خوب نباید به یک نتیجه منتهی بشه. پس فقط به نقطه پایان اهدافتون فکر نکنید. حالا که ابتدای سال هستیم فرصت خوبیه که یه نگاهی به معیارهای شرکتتون در سال 95 بندازید و دوباره نقشه سفر مشتری رو روی برندتون بکشید.

حتما برای شما هم پیش اومده که با سایت یه برندی یه تجربه خسته کننده و عذاب آور داشته باشید. حتی ممکنه برای دسترسی به خود سایت مشکل داشته باشید و لود شدن سایت تا ابد طول بکشه، یا ممکنه اطلاعات مهم رو نتونید روی سایت پیدا کنید، یا اصلا معلوم نباشه این برند چه خدماتی ارائه میده یا چطوری میشه باهاش تماس گرفت.
این مسئله برای همه پیش اومده و شکست بزرگی برای برند محسوب میشه. اما با چند راهکار ساده میتونید کارایی وبسایت و بازاریابی دیجیتالیتونو بهبود ببخشید. تو این پست به این راهکارها میپردازیم.

تجربه کاربری

این روزها تجربه کاربری دیجیتال مبحث داغیه که از یه مفهوم زیربنایی شروع شد: طراحی وب B2B قرار نیست رضایت برند شما جلب کنه، بلکه هدفش جلب رضایت بازدیدکننده هاتونه. با توجه به این همه تبلیغات جذابی که رو نت کاربرها رو احاطه کرده، توجه به تجربه کاربری الزامی شده و حتما باید موقع ساخت، بروزرسانی یا ویرایش وبسایتتون، به تجربه کاربریش توجه کنید.
واضحه که شما وبسایت خودتونو خوب میشناسید و از زیر و بمش خبر دارید اما کاربری که تازه رو سایتتون فرود اومده تا حالا تجربه ای از وبسایت شما نداشته. پس قبل از هر تغییری که میخواهید روی وبسایتتون اعمال کنید یا هر کار تازه ای که میخواهید انجام بدید باید از خودتون بپرسید: این کار چطوری میخواد کاربر رو کمک کنه/ راهنمایی کنه یا چطوری میخواد روی کاربر اثر بذاره؟
تجربه کاربری در بازاریابی دیجیتال اهمیت زیادی داره.

سرعت

تو جهان شبکه فوق سریع وای-فای و 4G، مسلمه که سرعت سایت اهمیت پیدا میکنه. به همین دلیل باید هر کاری که از دستتون برمیاد برای افزایش سرعت سایتتون انجام بدید. دامنه کارهایی که میشه کرد از شرکت ارائه دهنده خدمات هاستینگ وبسایتتون رو شامل میشه تا کدنویسی وبسایت، اندازه تصاویر، کش و غیره. همیشه قبل از انتخاب هاستینگ سایت وردپرسیتون خوب تحقیق کنید، چون خیلی روی سرعت وبسایتتون اثر میذاره.
برای سنجیدن سرعت وبسایت میتونید از تستهای رایگانی که هست استفاده کنید. گوگل هم یه تست رایگان سنجش سرعت سایت داره. وقتی با یه توسعه دهنده وب مجرب کار کنید دیگه خیالتون راحته که تمام مواردی رو که روی سرعت وبسایت B2B اثر داره رعایت میکنند، بدون اینکه به عملکرد سایتتون لطمه ای بزنه.

عملکرد

حرف از عملکرد سایت شد، یادم اومد یکی دیگه از ملاحظات مهم که رو تجربه کاربری اثر میذاره عملکرده سایته و میتونه به بازدیدکننده هاتون در پیدا کردن اونچه نیاز دارند کمک کنه. اگه وبسایتتون یه وبلاگ آموزشی داره، باید این وبلاگ جلوی چشم کاربر باشه و راحت بتونه پیداش کنه، ولی اگه بخواهید وبلاگتونو تو اعماق سایت دفن کنید یا بذاریدش تو فوتر، دیگه به درد کاربر نمیخوره. به علاوه باید دائما وبسایتتونو بررسی کنید که همه چیزش درست کار کنه؛ وقتی روی فیلمها کلیک میکنیم نمایش داده بشن، وقتی روی گزینه های فهرست ها میزنیم باز بشن، صفحاتی رو که از مسیریابی انتخاب میکنیم لود بشن، تصاویر روی صفحه جابجا نشده باشند و مرتب باشند، لینکها خراب نباشند و غیره.
یه وبسایت و کلا همه پلتفرم های دیجیتال باید علاوه بر عملکرد خوب، در دسترس هم باشند. وقتی محتوای وب در دسترس باشه، طراحی، قالب و عناصر بصری برای همه کاربرها به طور یکسان به نمایش درمیاد. باید در نظر بگیرید که ممکنه بعضی کاربرها چشمشون ضعیف باشه یا مسائل دیگه ای داشته باشند. تجربه کاربری وبسایت شما باید برای همه کاربردی و در دسترس باشه.

کم کردن کلیکها

آخرین ملاحظاتی که باید روی سایت در نظر بگیرید، تعداد کلیکهاییه که کاربرهای سایت برای رسیدن به اطلاعات مد نظرشون باید انجام بدن. اینطوری بهش نگاه کنید – هر چی کار با وبسایت B2Bتونو برای کاربرها راحتتر کنید، بهتره. کاری نکنید که مشتریها برای کسب اطلاعات درباره خدمات/محصولاتتون به زحمت بیفتند، مثلا مجبورشون نکنید حتما باهاتون تماس بگیرند، یا یه محتوایی رو ببینن، سوال بپرسن یا تو شبکه های مجازیتون عضو بشن. مشتریهاتونو مجبور نکنید اطلاعاتشونو به شما بدن (مثل گرفتن شماره تلفن، پر کردن فرم و غیره).
همیشه سعی کنید تعداد کلیکهایی که کاربر باید روی وبسایت بکنه تا به اطلاعات مد نظرش برسه رو به حداقل برسونید، البته این کار خلاقیت میخواد. میتونید اطلاعات مهم رو روی سطوح بالایی مسیریابی وبسایتتون بذارید و تعداد شاخه های فرعی فهرستتونو کم کنید. اگه با طراحان و توسعه دهنده های وب باتجربه همکاری کنید با خیال راحت اطمینان دارید که اطلاعات مهم وبسایتتون براحتی در دسترس کاربرها قرار میگیره.

کارایی به اعتماد می انجامد

کاری نکنید که کاربرها فکر کنند دارید یه چیزی رو ازشون مخفی میکنید. موقع ساخت وبسایتتون این ملاحظات رو رعایت کنید تا یه تجربه کاربری بی نظیر به کاربرها بدید و اولین اثری که از برندتون میگیرن مثبت باشه. وقتی تجربه کاربری خوب باشه اعتمادسازی صورت میگیره که اون هم باعث تبدیل شدن کاربرها به مشتری میشه.
اگه برای ارزیابی کارایی وبسایتتون کمک لازم داشتید با دارکوب تماس بگیرید تا بهتون مشاوره بدیم.

دوشنبه, 04 ارديبهشت 1396 09:43

در گوگل مپس بهتر دیده شوید

فهرست شدن تو گوگل مپس برای کسب و کارهای محلی خیلی ضرورت داره. اگه درست تو این فهرست دیده بشید، ترافیک مغازتون بیشتر میشه. برای اینکه تو سرچ نقشه بتونید ترافیک بگیرید، باید تمام قسمتهای مهم رو در پروفایلGoogle My Business (GMB) پوشش بدید. تو این پست روشهایی رو که خود گوگل برای دیده شدن در گوگل مپس سفارش کرده، بعلاوه چند تا توصیه از طرف خودمون مرور میکنیم.

گوگل چطور رتبه بندی محلی را تعیین میکند؟

1- ارتباط

منظور از ارتباط، ارتباطِ فهرست محلی شماست با چیزی که کاربرها سرچ میکنند. بخاطر همین انقدر تأکید میشه که حتما اسم، آدرس و شماره تماستون در همه پروفایلهای تجاری ای که ایجاد میکنید، از گوگل مای بیزنس گرفته تا فیسبوک، یکی باشه.
معمولا کاربرها اسم تجاریتونو خلاصه میکنند یا شاید اشتباه تایپ کنند یا ممکنه برای سرچ از یه عبارت کلی استفاده کنند. وقتی همه جا از یه اسم رسمی ثابت استفاده کنید، روی هویت تجاریتون تأکید میشه، اونوقت حتی اگه کاربرها اسمتونو اشتباه تایپ کنند، گوگل میتونه سرچ ها رو به شما ارتباط بده.
در مقابل اگه روی سایتهای مختلف به گوگل و کاربرهاتون اطلاعات ضد و نقیضی بدید، به تجربه کاربریتون لطمه وارد میشه و گوگل مشکل تر میتونه کسب و کارتونو بشناسه.

چطوری بدونید آدرس، شماره تلفن و اسم تجاریتون همه جا ثابته؟

اگه میخواهید این کارو دستی انجام بدید، اول فقط روی سایتهای معروفتر اطلاعاتتونو اصلاح کنید. مثلا روی

  • شبکه های اجتماعی
  • گوگل مای بیزنس
  • بینگ
  • دایرکتوریها
  • صفحات زرد مثل 118

نکته فنی: تمام قسمتهای پروفایل گوگل مای بیزنستونو کامل پر کنید. توصیفات، عکس و همه چیز. هر چی پروفایلتون کامل تر باشه احتمال اینکه کاربرها بهتون مراجعه کنند بیشتره. ساعتهای کاری یکی از مهمترین قسمتهای پروفایله، حتما دقیق بنویسیدش. حتی میتونید برای تعطیلات یه سایتهای دیگه ای رو مشخص کنید.

2- فاصله

این دیگه واضحه اما چون مهمه میگم؛ گوگل از روی آدرسی که تو پروفایلتون مینویسید، مکان دقیقتونو پیدا میکنه و از روی اون مسافت کاربر رو از شما تخمین میزنه. پس اگه آدرستونو دقیق وارد نکنید، چون گوگل اطلاعاتتونو از روی چیزی که نوشتید بدست میاره، ممکنه به اشتباه بیفته.

3- برتری

این معیار مشخص میکنه که کسب و کار شما تو دنیای آنلاین و آفلاین تا چه حد محبوبه. مقاله ها، نظرات، رتبه هایی که مردم بهتون میدن، حتی نتیجه وبسایت خودتون (اینجاست که باید سئوی خوبی داشته باشید) همه میتونن میزان برتری شما رو نشون بدن. این معیار میتونه روی رتبه بندی محلی تون هم اثر بذاره. پس هر کاری میتونید بکنید تا به گوگل نشون بدید چقدر مهم و برترید.

نکاتی برای تقویت برتری برندها:

1- نه تنها برای نظر گرفتن فعال باشید، بلکه باید به نظرات جواب هم بدید.
روی هر پلتفرم نظرسنجی یه سیستم ثبت نظر داشته باشید. مثلا تو  Google Reviewsو فیسبوک. اگه کسی براتون یه نظر منفی گذاشت، جواب بدید. تعامل با مخاطب باعث میشه کسب و کارتون فعال دیده بشه، کاربرها هم ترجیح میدن به کسب و کارهای فعال تر سر بزنند.
2- برای نشون کردن محتوای محلیتون از اسکیما استفاده کنید.
اسکیما یا Schema  یه قطعه کده که مستقیما به HTML سایتتون اضافه میشه. برای نمایش شماره تلفن، آدرس و اسم تجاریتون از اسکیما استفاده کنید. اسکیما خیلی گسترده است و گزینه هایی زیادی برای توصیف محتوای وبسایتتون پیش رو دارید. وقتی به اطلاعات محلیتون اضافه اش کنید، گوگل میتونه اطلاعات تجاریتونو تحلیل کنه.
3- روی شبکه های اجتماعی مطلب بفرستید. هر چی محلی تر باشه بهتره.
عملکرد کسب و کارهایی که یه اکانت فعال روی شبکه های اجتماعی دارند بهتر از بقیه است، اما کسب و کارهای نمیتونن برای پشت سر گذاشتن رتبه رقیبشون فقط روی نوشتن مطلب در شبکه های اجتماعی تکیه کنند. وقتی کسب و کارتون رشد کرد دیگه لازم نیست به این مورد تکیه کنید، اما برای کسب و کارهای تازه یه امکانیه که بتونن مخاطب های جدید جذب کنند. محتواهایی که مینویسید با مرکزیت محلتون باشه و اونها رو با مردم به اشتراک بذارید.
4- برای اینکه برندتون در سرچ ها معروف بشه از روابط عمومی استفاده کنید.
اینطور که گوگل میگه، ظاهر کلی وبسایت ها بر رتبه بندی نقشه های محلی اثر میذاره. سعی کنید از طریق روابط عمومی یا تعاملات مشتریهاتون سرچ عبارتهای مربوط به برندتونو بیشتر کنید. با مردم یه رویدادی (مثل مسابقه یا خیریه یا ...) بسازید و براش تبلیغ کنید. میتونید از کارهایی که رقباتون انجام دادند ایده بگیرید. هر چی برندتون محبوبتر بشه، کاربرهای بیشتری اسمتونو سرچ میکنند و احتمال اینکه روی فهرست بندی گوگل مپس رتبه بهتری بگیرید بیشتر میشه.

دوشنبه, 04 ارديبهشت 1396 09:41

چند اقدام برای امن تر کردن وردپرس

و وردپرس یه سیستم مدیریت محتوای منبع باز با قابلیت شخصی سازی بالا و مدیریت ساده است که در ابتدا به عنوان یه ابزار وبلاگ نویسی محبوب طراحی شد و بعد رشد کردن و تبدیل به یک پلتفرم قوی با 74/6 میلیون سایت در سراسر جهان تبدیل شد.
طی چند سال اخیر، شرکتهای مختلف از هر نوع و اندازه ای برای اینکه وبسایتشونو قوی تر کنند به وردپرس کوچ کردند.
معمولا مردم وقتی میخوان وردچرس رو ارزیابی کنند اولین سوالی که میکنند اینه: امن هست؟ چون وردپرس بعنوان یه ابزار وبلاگ نویسی محبوب مشهور شد، مردم به امنیتش مطمئن نیستند. اما در واقع اگه درست ازش استفاده کنید خیلی هم قدرتمند و میتونه سایتتونو از خطرات حفظ کنه.
به عنوان مدیر یه شرکت توسعه وردپرس تو منطقه سعادت آباد تهران با کلی مشتری از شرکتها و سازمانهای مختلف، باید بتونم محیط وردپرسی امنی بوجود بیارم. ما برای اینکه توانایی های امنیتی وردپرس رو بیشتر کنیم از 4 روش استفاده میکنیم:

اجرای یک پروسه شفاف

توسعه دهنده ها ما تو دارکوب یه نظریه چند مرحله ای خاص برای امنیت وردپرس دارن: پیشگیری، مراقبت و بروزرسانی. با اینکه وردپرس خودش امن طراحی شده اما همیشه بهتره با پیشگیری سیستمونو تقویت کنید.
مثلا گروه وردپرس ما میتونه نحوه مراجعه به wp-config و سایر فایلهای حساس رو بازسازی کنه تا وبسایت رو از دست ابزارهای هک خودکاری که ممکنه سایتهای وردپرسی رو هدف بگیرند در امان نگهداره.
ما از یه پروسه دیگه هم استفاده میکنیم تا روی فایلها و فولدرهای حساس قفل بذاریم تا به جز خودی ها کسی بهش دسترسی نداشته باشه.

همواره مراقب سایتتون باشید

بعد از این مرحله، تیم وردپرس ما وبسایتهای مشتریها رو مرتب تحت نظر دارند که صفحه ها از دسترس خارج نشن و یا اگه تلاشی برای خرابکاری صورت گرفت سریع متوجه بشن. ما تو دارکوب از ابزار امنیتی وردپرس و افزونه ها استفاده میکنیم تا نظارتمونو بر امنیت وبسایتها افزایش بدیم.
تیم ما به این افتخار میکنه که همیشه در جریان آخرین بروزرسانی های امنیتی وردپرس و افزونه هاش هست. ما از iThemes Security، Acunetix WP Security Scan، Sucuri Security، All in One WP Security & Firewall و BulletProof Security استفاده میکنیم.
ما با این نظارت دائم میتونیم لیست افزونه های فعالتونو با دیتابیس بروز خودمون مقایسه کنیم و وردپرس شما و افزونه هاشو بروز نگهداریم. یکی از مهمترین مراحلی که برای امنیت وبسایتتون میتونید انجام بدید همین مرحله است.

کشف خطرات

اگه فکر میکنید محبوبیت وردپرس میتونه باعث بشه خیلی از هکرها اونو هدف بگیرن، درست فکر کردید. 41% از هکهایی که روی وردپرس انجام میشه بخاطر آسیب پذیر بودن پلتفرم هاستینگه و کمتر از یک چهارم از طریق تم یا افزونه های وردپرس هک شده اند. یک دهم هم بخاطر ضعیف بودن پسوردهاشون بوده.
اما وردپرس تو رفع مشکلات امنیتی خیلی سریع عمل میکنه و به طور منظم بروزرسانی هایی بیرون میده تا مشکلات امنیتی رو حل کنه و امکانات جدیدی برای کاربرهاش فراهم بیاره.
کارهای دیگه ای هم هست که میتونید برای امنیت سایت وردپرسیتون انجام بدید، مثلا محدود کردن دسترسی ها و بروز نگهداشتن افزونه ها و هسته وردپرس.

برای رهبری سرسختانه وقت بذارید

صرف وقت و انرژی برای یادگرفتن از جامعه گسترده وردپرس هم به اندازه موارد دیگه اهمیت داره. بعنوان یکی از کسایی که از پلتفرم های منبع باز مختلف جهان در حد زیادی استفاده کرده باید بگم قدرت وردپرس در مهارتهای توسعه دهنده ها و کاربرهاشه. مثلا این سیستم مدیریت محتوای سازگار با سئو در حال حاضر بیشتر از 47 هزار افزونه داره، اگه به طو منظم تو جامعه غنی از منبع شرکت داشته باشید، میزان آسیب پذیری امنیتتون کمتر میشه.
توسعه دهنده های دارکوب با شرکت در همایشها و انجمنهای وردپرس خودشونو بروز نگه میدارند و به ارتقای امنیت مشتریهاشون کمک میکنند.
حرف آخرم اینه که وردپرس میتونه یه پلتفرم خیلی امن باشه که برای مدیریت وبسایت تمام شرکتها چه کوچیک و چه بزرگ مناسبه، به شرط اینکه از روشها و ابزار مناسبی استفاده بشه.
اگه میخواهید یک وبسایت وردپرسی امن برای کسب و کارتون بسازید، توسعه دهنده های دارکوب با هر پروژه ای در هر اندازه ای کار میکنند و با توجه به نیازها و اهداف شما یک سایت وردپرسی سفارشی طراحی میکنند. امروز باهامون تماس بگیرید.

طراحی سایت دارکوب | هاست دارکوب | دارکوب نام و علامت تجاری ثبت شده این مجموعه می باشد.
دارای مجوز از (سازمان نظام صنفی رایانه ای استان تهران) ، (رتبه 4 شورای عالی انفورماتیک کشور) ، (وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی)
آموزشگاه طراحی سایت و سئو با مجوز رسمی از سازمان فنی و حرفه ای کشور افتتاح شد
دارکوب به عنوان شرکت خلاق توسط معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری برگزیده شد