اگه تا حالا برای سایتی سئو انجام داده باشید احتمالا متوجه یه سری اقداماتی که میشه برای مقتدر کردن سایت کرد شدید:
1- تحقیق کلیدواژه برای پیدا کردن عبارتهای مناسبِ مخاطب و کار خودتون.
2- بازبینی استفاده از کلیدواژه ها روی صفحات سایتتون برای اینکه مطمئن بشید جاهای مناسبی قرار گرفتند.
3- نقشه برداری از صفحات سایت برای قرار دادن کلیدواژه ها در مکانهای معنی دار.
4- مکانهای معنی دار روی صفحات برای عناصر HTML (مثل عناوین و سرفصلها و فهرستها) توسط نمره های بازیابی اطلاعات تعیین میشوند.
5- قرارگیری کلیدواژه ها در مکانهای مهم و دارای اولویت صفحه، صفحه رو برای اون کلیدواژه ها مرتبط تر میکنه.
6- تحقیق موضوعات صفحات و اطمینان از جواب دادن به سوالاتی که ممکنه مخاطبانتون در مورد اون موضوعات داشته باشند.
منظور اینه که گوگل چطوری نتایج مقتدر رو برای عبارتهایی که سرچ میشه و بازبینی عبارتهایی که ممکنه سرچ بشه و نتیجه ای نداشته باشه تعیین مشخص میکنه. این مراحل مثل همون مراحلی هستند که برای تولید نتایج معتبر برای موتورهای جستجو باید طی بشن. علاوه بر این باید تعریف مشخصی هم از سایت مقتدر داشته باشیم:
در کل سایت مقتدر سایتی است که سیستم جستجو بعنوان محتوای معتبر، صحیح و مورد اعتماد تعیین کرده. سیستم جستجو میتونه بین سایتهای مقتدر و سایتهای بی کیفیت یا کم کیفیتی که حاوی محتوای سطحیاند یا دائما تبلیغ و اسپم میکنند تمایز قائل شه. حالا اینکه موتور جستجو بخواد ساتیی رو مقتدر در نظر بگیره یا اسپم، بستگی به عبارتی داره که کاربر میخواد سرچ کنه. مثلا اگه عبارت "مراکز کنترل بیماری" سرچ بشه، سایت بیمارستانها میشه سایتهای مقتدر، اما همین سایتهای بیمارستانی برای عبارت "پیشنهاد رستوران" دیگه مقتدر نیست. نتایج سرچ مشخص میکنند که اون سایت برای عبارت سرچ شده مقتدر هست و آیا عبارت سرچ شده منظورش اون سایت بوده یا نه". برای جواب دادن به عبارت سرچ شده، سیستم های سرچ از روشهای مختلفی استفاده میکنند که در پایین به شرح اونها میپردازیم:
این تعریف به ما میگه سایتهای مقتدر، سایتهای باکیفیتی هستند. زمانبندی چند تا از اقدامات دیگه روی گوگل همین رویه رو نشون میده. یه بار خیلی وقت پیش یکی از مهندسهای گوگل درباره مراحلی که برای ارتقای کیفیت نتایج گوگل انجام دادند تو یه پست وبلاگ توضیح داد. این فرد یه راهنمای تعیین نمره کیفیت سرچ تو اون پست منتشر کرد و اون رو به تمام جهانیان عرضه کرد.
یکی از مبدعان این روش که روی سایتهای باکیفیت کار میکرد، هدف رو اینطور توضیح میده:
"این روش صفحاتی رو که برای عبارتهای خاصی خوب رتبه گرفتند مشخص میکنه. اگه آستانه اون صفحات رتبه بندی، صفحات بی کیفیتی باشند، موتور جستجو از یه عبارت جایگزین استفاده میکنه و یه سری نتایج دیگه ای رو ارائه میده که این سری دارای نتایج باکیفیتی باشه. این نتایج سرچ باید از ترکیب نتایج عبارت اولی و عبارت جایگزین تشکیل شده باشه و صفحات بی کیفیت حذف شده باشند تا نتایجی که به کاربر ارائه میشه درصد بیشتری از صفحاتش از سایتهای باکیفیت باشن."
بنابراین هدف از این روش جدید، اینه که نتایج رو از بین نتایج سرچ با کیفیتتر انتخاب کنه. با توجه به نتایجی که گوگل این روزها نمایش میده، به نظر میاد داره صفحات باکیفیت تر رو هدف میگیره.
گوگل در توصیف این روش جدید اینطور توضیح میده که:
"موتورهای جستجوی اینترنتی میخوان منابعی رو تشخیص بدن، که این منابع شامل تصاویر، صفحات وب، سندهای متنی، محتوای چندرسانهای، فیلم و غیرهای هستند که به اطلاعات مورد نیاز کاربر ربط دارند و اطلاعات مفیدی درباره منابع به کاربر ارائه میدن."
به طور خلاصه هدف این روش تشخیص جوابهای مقتدره:
این روش، نحوه بهبود نتایج سرچ رو توصیف میکنه بطوری که از بین سایتهای مقتدری که برای یک عبارت وجود داره، منابع رو تشخیص میده. این سیستم میتونه شامل نتایج سرچ مقتدرانه باشه، مثلا وقتی نمره های نتایج سرچ اولیه همه پایینه یا وقتی عبارت سرچ شده نشون میده که کاربر داره از بین سایتهای مقتدر دنبال جواب میگرده.
موتور جستجو عبارتهایی رو که کسی ممکنه برای سرچ استفاده کنه انتخاب نمیکنه، بلکه میتونه بر اساس عبارت سرچ اولیه، اصلاحات عبارتها رو تشخیص بده. اگه عبارتی که اول سرچ شده، نتایج مقتدرانه ای نداشته باشه، گوگل با توجه به اون عبارت، چند تا نتیجه مقتدرانه خودش به نتایج اضافه میکنه. ممکنه اون نتایج مقتدارنه رو در بالای نتایج جستجو نمایش بده. یعنی گوگل سایتهای باکیفیت رو بالای نتایج میاره، به جای اینکه بخواد سایتهایی رو بالا ببره که سایتهای مقتدری هم به حساب نمیان.
آخرین روشی که گوگل ابداع کرده همین هفته پیش در تاریخ 3 خرداد 96 با شماره ثبت 9,659,064 امریکا بوده که چکیدهشو در زیر میخونید:
"روشها، سیستمها و دستگاهها –شامل برنامه های کامپیوتری کدنویسی شده روی رسانه های ذخیره سازی کامپیوتر- برای کسب نتایج مقتدارنه برای سرچها. یکی از این روشها شامل دریافت یه عبارت سرچ اولیه است. اول نتایج سرچ به عبارت اول پاسخ میده. بر اساس عبارت اول یا نتایج عبارت اول، نتایج سرچ مقتدرانه، یه منبع روی سایت تشخیص میدن که برای عبارت سرچ شده مقتدره. یه رتبه بندی از نتایج سرچ مقتدرانه و یک یا چند نتیجه اولیه مشخص میشن و نتایج سرچ رتبه بندی میشن و یک یا چند نتیجه اول در بین نتایج اولیه ارائه میشن."
تو این روش چند نکته خیلی جالب دیده میشه که به خوندنش می ارزه:
1- ممکنه گوگل یه "سایت دیتابیس کلیدواژه-مقتدرانه" نگهداره که وقتی کسی چیزی رو سرچ میکنه ازش استفاده کنه.
2- این روش از "نقشه برداریِ" کلیدواژه های صفحات وب، بعنوان منابع اطلاعات برای دیتابیس سایت مقتدر یاد میکنه.
3- گوگل ممکنه از کلیدواژه های عنوان و طبقه بندی کلیدواژه ها برای سایتهای مقتدر استفاده کنه.
4- گوگل ممکنه نمرات معتبری رو محاسبه کنه که احتمال اشاره یک کلیدواژه – به شرط اینکه کسی اونو سرچ کنه- رو به یک سایت مقتدر مشخص میکنه.
5- این روش درباره نقشه برداری عبارتهای بازبینی شده هم صحبت میکنه، مثلا این: سیستم میتونه اصلاحاتی رو که کاربر روی عبارت اعمال کرده تحلیل کنه و بر اساس اونها موضوعاتی یا کلیدواژه هایی رو خودش تولید کنه یا حتی عبارت موجود رو اصلاح کنه.
6- جالبه بدونید این روش از بازبینی های عبارات بعنوان عبارات جایگزین شده ای که ممکنه "به شدت" برای بازبینی عبارتهای سرچ شده استفاده بشن صحبت میکنه.
7- اگه عبارتی که کاربر سرچ کرده و عبارتی که جایگزینش شده به اندازه کافی مشابه باشند، نتایج مقتدارنه ممکنه در زیر نتایجی که کاربر سرچ کرده نمایش داده بشن.
با ظهور اینترنت، شرکتهای خدماتی هم به سرعت به عرصه آنلاین منتقل شدند و اتفاقا خیلی هم حرکت زیرکانه ای بود، چون با این شیوه میشه از سراسر جهان مشتری و متقاضی گرفت.
اوایل کار خوب پیش میرفت اما الآن دیگه بازار پر شده از شرکتهایی که میخوان با قیمتهای پایین، پشتیبانی خوب از مشتریها و هدایای تبلیغاتی، خودشونو متمایز از سایرین نشون بدن.
وقتی هزاران شرکت خدماتی بوجود اومده، مشتریها چطوری میتونن از بینشون انتخاب کنند؟ حتی اگه یه شرکتی بهترین هم باشه، چطوری میشه مطمئن بود که واقعا در جهان بهترین خدمات رو ارائه میده؟
تو این پست براتون روشهای سئو رو معرفی کردیم تا بتونید برای معرفی بهتر شرکتتون در سطح جهانی ازش استفاده کنید:
همه میخوان از خدمات شرکتی استفاده کنند که تو کار خودش تخصص داشته باشه و حرفه ای عمل کنه. پس اگه سایتتون ظاهری حرفه ای نداشته باشه، چطوری میتونید دیگران رو متقاعد کنید که خودتون حرفه ای هستید؟
سایتتون باید بتونه سریع لود بشه، خوب مدیریت بشه، مسیریابی راحتی داشته باشه، دو بار ویرایش املایی و دستوری شده باشه و قبل از نمایش عمومی مشکلاتش رفع شده باشه. برای همچین سایتی خرج کنید. طراحی رو که میشه همیشه عوض کرد اما مهمتر از اون اینه که قبل از راه اندازی وب سایتتون از صحت و درست عملکردنش مطمئن باشید تا کاربرها و موتورهای جستجو رو به دردسر نندازید.
وب سایتتون نباید در مرحله طراحی و قالب متوقف بشه. تهیه محتوای عالی که بتونه خواننده ها رو بارها به سایتتون بکشونه هم به همون اندازه مهمه.
باید روی خدماتی که ارائه میدید تمرکز کنید و توی محتواتون ازشون صحبت کنید. اگه شروع به نوشتن کنید میبینید که خیلی حرفها دارید که تو این زمینه به مشتریهاتون بگید.
هیچ وقت، هرگز و تحت هیچ شرایطی محتواتونو از جاهای دیگه کپی برداری نکنید. تأکیدم بخاطر اهمیت خیلی زیاد این مسئله است، چون در غیر اینصورت به سئوی وب سایتتون لطمه وارد میکنه. باید مقاله هایی که منتشر میکنید خاص و انحصاری باشند تا بتونن به اقتدار و رتبه سایتتون کمک کنند. محتوا رو طوری بنویسید یا تولید کنید که در واقع راهنمای مردم و کاربرهای سایتتون باشه و به سوالاتی که تو ذهنشون جواب داده باشه. باید در مورد محتوایی که میخواهید تولید کنید خیلی فکر کنید و با برنامه عمل کنید.
یه دفعه خودتونو نندازید وسط غوغای انتشار محتوا در مورد موضوعات مختلف و هرچی که حس میکنید خوبه و خوشتون میاد رو بنویسید، بلکه از قبل براش برنامه داشته باشید. هدف داشته باشید، تم مشخصی رو دنبال کنید و مقاله هایی که متشر میکنید پاسخی به اهدافتون باشند و در خط تم و زمینه ای که مشخص کردید پیش برن.
کلیدواژه ها به موتورهای جسنجو کمک میکنند تا بتونن محتوای مرتبط با عبارت سرچ شده رو از بین مقالاتی که روی سایتها وجود داره پیدا کنند و به جز این، به رتبه دهی سایتها روی موتورها جستجو کمک میکنند. بنابراین برای شما هم حائز اهمیتند و باید در موردشون فکر کنید. نباید تعداد کلیدواژه هاتون زیاد باشند. باید روی یه چند تا کلیدواژه خاص که فکر میکنید بهتر از بقیه میتونن پست هاتونو تعریف کنند تمرکز کنید.
میتونید انتخاب کلیدواژه رو با سرچ کردن روی موتور جستجو شروع کنید. موضوع خودتونو سرچ کنید و ببینید چه وب سایتهایی روی صفحه اول نتایج ظاهر میشن. از کلیدواژه هایی که این سایتها استفاده کردند یادداشت برداری کنید و ازشون ایده بگیرید.
البته نجات دادن وب سایت تو این دنیای پر رقابت رتبه گیری سئو کار ساده ای نیست. اما بالاخره باید از یه جایی شروع کرد. انتخاب کلیدواژه و نوشتن محتوای عالی بهترین نقطه شروع برای سئوی سایت هستند.
ما بعنوان یه شرکت سئوکار با طیف وسیعی از مشتریها سر و کار داریم. از صنایع تجاری کوچک گرفته تا صنایع گسترده تر، هر کدوم از مشتریهامون شرایط خاص خودشونو دارن و نیازهاشون منحصر به فرده. با اینکه این مقدار تنوع در شرایط و نیازهای مشتریها برامون چالش برانگیزه ولی همیشه تو راهکارها و روشهای سئو یه راهی برای موفقیتشون پیدا میشه.
از طرف دیگه، برخلاف این گوناگونی مشتریها و تاریخچههایی که با بازاریابی دیجیتال داشتند، از همشون یه تجربه مشترک میشنویم، یه تجربه بد از سئو یا شرکت سئوکار که براشون مشکل ساز شده. البته به دلایلی که الآن میگم، این تجربیات برای ما و مشتریهامون هم مشکل ساز هست:
1- اول از همه و مهمتر از همه برای مشتریهایی که از شرکتهای سئوکار بدی دیدند بده، چون این مشتریها الآن عصبانیاند و اونطور که توقع داشتند نتیجه نگرفتند، احتمالا پولشونم رفته و حالا کلا میخوان دور سئو رو خط بکشن.
2- برای ما هم به عنوان یه شرکت سئوکار مشکلسازه، چون تجربه بد سئو، اعتبار کل صنعت رو زیر سوال میبره و بنابراین فرصتهای ما رو برای کمک به صنایع و شرکتها از بین میبره.
3- نشون دهنده یه مشکل خاصه، چون در اغلب موارد، برای از بین بردن یه تجربه بد سئو باید یه تجربه خوب سئو بوجود آورد.
قطعا دیگه خودتون متوجه شدید چرا میگیم، شرکتی که تجربه بدی از یه شرکت سئوکار داشته، بعد از اینکه زمان و پول و امیدشو از دست داده، باید بره سراغ یه شرکت سئوکار دیگه. با اینکه شاید بپرسن: "چرا وقتی من با دام سئو به این بدبختی افتادم، حالا باید منابع بیشتری به سئو اختصاص بدم؟" "از کجا بدونم باز هم همون مشکلی که با شرکت سئوکار قبلی داشتم، با این یکی شرکته تکرار نمیشه؟". ما اینها رو از مشتریهایی که تجربه های ناموفقی داشتند شنیدیم و همیشه بهشون میگیم:
ما هیچ وقت مشتری رو بخاطر تجربه بدی که در مورد سئو داشته سرزنش نمیکنیم ولی ازشون میخواهیم بررسی کنید و مشکل رو پیدا کنند. خیلی وقتها مسئولیتهای بین شرکتها و سئوکارها درهم میشه و از همینجا مشکلات شروع میشن. اگه شما هم تجربه بدی با یه شرکت سئوکار داشتید از خودتون بپرسید: آیا من توقعات و انتظاراتمو براشون شفاف توضیح ندادم؟ کاری بوده که من باید انجام میدادم و نمیدونستم و انجامش ندادم؟ میشد یه سوالاتی پرسید که از وقوع این مشکل پیشگیری کرد؟
گاهی اوقات وقتی خوب و منتقدانه به شرایطی که براتون پیش اومده نگاه کنید، متوجه میشید که اگه یه سری کارها رو انجام میدادید میتونستید از وقوع مشکل پیشگیری کنید. اگه تمام کارهایی رو که میتونست از سمت شما صورت بگیره میدونستید، آماده تر پیش میرفتید.
وقتی متوجه شدید کجای کار اشتباه شده و شرایط رو برای خودتون روشن کردید، میتونید از چیزهایی که یاد گرفتید استفاده کنید تا این بار تجربه بهتری داشته باشید، و برای این منظور باید خودتونو آماده کنید. بعد از یه تجربه بد سئو باید گروهتونو عوض و اهدافتونو دوباره ارزیابی کنید. اهداف جدیدی برای خودتون مشخص کنید. این بار باید چی کار کنید که دفعه قبل نکردید؟ چه سوالاتی دفعه قبل نپرسیده بودید؟ بازم میگم، از تجربه ای که داشتید برای درک بهتر سئو و نقایص کار و شرکت قبلی استفاده کنید.
خب تا اینجا شما با شرکتی قرار داد بستید که موفقیت آمیز نبود و اثر معکوس روی کسب و کارتون داشت. حالا چی؟
خیلی از شرکتهایی که دچار چنین مشکلاتی میشن، بهش به شکل بخشی از مسیر نگاه میکنن و تمایلی ندارن حتی برای بررسی شرایط و مشکلات، به عقب نگاه کنند. البته این رویکردشون قابل درکه، چون به هر حال هیچ کس دوست نداره دیگه زمان و پولشو روی چیزی بذاره که یه بار با شکست مواجه شده، اما اگه منطقی نگاه کنید، خسارتی که یه سئوی بد به شرکت وارد میکنه، فقط با سئوی خوب میتونه رفع بشه. اگه سایتتون بخاطر سئوی بد جریمه شده، بهم ریخته یا رتبه بدی گرفته، یه سئوی خوب میتونه شما رو از این وضعیت نجات بده.
طبیعی که دیگه بخواهید دور سئو رو خط بکشید ولی این کارو نکنید، چون قطعا یه شرکت سئوکار خوب میتونه برای مشکلتون راه حل پیدا کنه و همه چیز رو حل کنه تا نه تنها به شرایط اولتون برگردید، بلکه به موفقیتی برسید که هرگز قبلا تجربش نکرده بودید.
این یکی از مداولترین سوالاتیه که تو سئو پرسیده میشه و جواب ثابت و مشخصی هم نداره.
اما میتونید طوری از کلیدواژه ها استفاده کنید که به نفع سئوی صفحهتون بشه. نظر متخصص بازاریابی دارکوب رو در این باره بخونید:
باید اول ببینیم تعداد دفعاتی که کلیدواژه رو در صفحه وب تکرار میکنیم چطوری اندازه میگیریم- ما با تراکم کلیدواژه اندازهاش میگیریم.
تراکم کلیدواژه یعنی درصد دفعاتی که یک عبارت یا واژه کلیدی در یک صفحه وب ظاهر میشه، نسبت به کل تعداد کلمات اون صفحه.
خب پس حالا سوالمون این میشه: درصد تراکم کلیدواژه های هر صفحه وب باید چقدر باشه؟
حالا جواب:
هیچ درصد مشخصی برای تراکم کلیدواژه های هر صفحه وب وجود داره.
مت کاتس، متخصص سابق گوگل، در سال 1390 گفته بود هیچ قانونی در اینباره وجود نداره و این حرفش الآن در سال 1396 همچنان درسته. شاید دفعات اول و دومی که اسمشو بیارید به رتبه سایتتون کمک کنه اما دلیل نمیشه چون میتونید 7-8 بار دیگه هم تکرارش کنید، بهتون کمکی بکنه.
اگه بیش از حد از کلیدواژه هاتون استفاده کنید، ممکنه محکوم به گنجاندن بیش از حد کلیدواژه ها بشید و گوگل فکر کنه قصد دستکاری رتبه سایتتونو از این طریق داشتید و جریمهتون کنه.
پس چی کار کنیم؟
اول یه نسخه از متنتون بنویسید و کلیدواژه ها رو فقط هر جا که بطور طبیعی میاد و لازمه بکار ببرید. وقتی یه نسخه نوشتید، بخونیدش و دقت کنید که به نظر طبیعی بیاد و حالت مکالمه ای داشته باشه. مثلا من هیچ وقت تو مکالمه نمیگم، کفشهای آبی من، کفشهای آبی محبوبترین کفشهای من از همه کفشهای آبیِ کل دنیاست!
بجاش میگم، من کفشهای آبیمو از همه کتونیهای کل دنیا بیشتر دوست دارم.
اینطوری به نظر طبیعی تر میاد و صفحات وب شما هم باید همین حالتو داشته باشند. پیشنهاد میکنم بعد از اینکه متن رو نوشتید خودتون یک بار با صدای بلند بخونید یا بدید یکی بلند بخوندش یا حتی میتونید از افزونه های کروم استفاده کنید که براتون بخونه. اینطوری میتونید بسنجید که آیا به گوشتون طبیعی میاد یا نه.
بعد از اون باید متن رو با در نظر گرفتن تحقیق معنایی بنویسید. تحقیق معنایی چیه؟
در تحقیق معنایی، محقق باید مفهوم عبارتها رو در شرایطی که استفاده شدند بدونه و بعد درستی عبارتهای بکار رفته رو ارتقا بده تا نتیجه مرتبط تری حاصل بشه.
اهمیت این مسئله از این نظره که گوگل میخواد اطلاعات دنیا رو سازماندهی کنه تا همشون قابل دسترس و مفید باشند.
گوگل برای اینکه بتونه بهترین نتایج رو در اختیار کاربرهاش قرار بده به چند تا چیز نگاه میکنه: مکان و تاریخ جستجو، هم معنی ها و جایگزینهایی معنایی کلمات، بافت و همنشینی متن.
اجازه بدید تک تک اینها رو بررسی کنیم:
مثلا کفشهای آبی رو یادتون میاد؟ من گفتم من کفشهای آبیمو از همه کتونیهای کل دنیا بیشتر دوست دارم. کتونی و کفش اینجا میشن همون هممعنی ها.
وقتی یه نسخه از متن مینویسید، از خودتون بپرسید کاربری که به این صفحه میاد چه اطلاعاتی لازم داره. من چطوری میتونم بهترین جواب رو به سوالاتش بدم؟ مثلا اگه ما یه شرکت هاستینگ باشیم و بخواهیم راجع به انواع هاستینگها بنویسیم، خواننده دوست داره بدونه ما چه خدماتی رو برای هر هاست ارائه میدیم و چه مدل هاستهایی وجود دارند، قیمتها و موارد مصرف هر کدوم چیه. اینطوری هم کاربر به اطلاعات مورد نیازش میرسه و هم گوگل بهتر متوجه محتوای وب میشه.
وقتی شما کلمات سلطان جنگل، افریقا، حیوان، پستاندار رو میشنوید به چی فکر میکنید؟ شیر! پس وقتی دارید یه متن مینویسید باید از کلماتی استفاده کنید که بهمدیگه و به موضوعتون ربط دارند تا گوگل بهتر بتونه محتوا رو درک کنه. اگه من هیچ کدوم از این کلماتی رو که معمولا در کنار هم بکار میرن استفاده نکنم، گوگل ممکنه متوجه نشه منظور از شیر که توی عنوان صفحه اومده، همون سلطانه جنگله و مثلا شاید فکر کنه شیر خوردنی یا اسم یه کارتونه.
بنابراین دیگه تو استفاده از کلیدواژه ها زیاده روی نکنید و بیشتر روی نوشتن یک محتوای طبیعی تمرکز کنید که به سوالات کاربرها جواب بده و به گوگل در درک محتوای و موضوع صفحه کمک کنه، چون در این صورت بهتر میتونید رتبه بگیرید و ترافیک جذب کنید.
کپی رایتینگ یکی از قسمتهای ضروریه فروش آنلاینه.
شاید شما بهترین خدمات یا محصولات بازار رو هم داشته باشید، اما اگه متنتون به اندازه کافی مردم رو ترغیب به خرید نکنه و یا سازگار با سئو نباشه، نمیتونید فروش زیادی داشته باشید.
البته نوشتن یه متن اثرگذار هم چندان ساده نیست. باید کلمات مناسبی انتخاب کنید تا شاهد بهبود نرخ تبدیل مشتری صفحات فرودتون باشید.
و البته این فقط یکی از کارهاییه که باید انجام بدید، و در عین حال باید سعی کنید برای مشتریها دوستانه، جذاب و متقاعد کننده باشید. حتی اگه بتونید محتوای متقاعد کننده ای بنویسید، باز هم تا ترافیکی وارد سایتتون نشه، اون محتوای خوب کمکی نمیکنه. باید اول یکی وارد سایتتون بشه تا بتونید به مشتری تبدیلش کنید.
یکی از زیرکانه ترین و اثرگذارترین روشهای جذب ترافیک به سایت، سرچ های طبیعیه. وقتی بتونید برای کلیدواژههایی که مشتریتون روی موتورهای جستجو استفاده میکنه رتبه بالایی بگیرید، میتونید بازدیدکننده جذب کنید و اونها رو به مشتری و مصرف کننده تبدیل کنید.
تو این پست در مورد بهترین روشهای تولید محتوا از طریق کپی رایتینگ و سئوی درون-صفحه صحبت خواهیم کرد که نه تنها شانس تبدیل مشتری رو افزایش بده بلکه براتون ترافیک طبیعی جذب کنه.
اما قبل از شروع، مختصری راجع به کپی رایتینگ یا همون کپی رایتینگ توضیح بدیم...
برخلاف نویسندگی محتوا که هدف میتونه فقط صرف اطلاع رسانی باشه، هدف از کپی رایتینگ اینه که کاربرها رو به انجام اقدامی در سایت ترغیب کنیم. این اقدام میتونه خیلی ساده و کوچیک باشه، میتونه هم اقدام بزرگی باشه.
بنابراین باید هدفمند بنویسید تا به اهدافتون دست پیدا کنید.
در ضمن باید قبل از اینکه بریم سراغ سئو، اول به کپی رایتینگ تکیه کنیم.
سئو در واقع فرایند تغییر کپی رایتینگ با هدف بهتر دیده شدنش روی گوگل و سایر موتورهای جتسجوست. از طریق کپی رایتینگ باید تمرکزمونو بذاریم روی ارسال بهترین محتوا برای مخاطب هدف. به این ترتیب میتونید به سرعت به رهبران شایسته ای تو زمینه کاری خودتون تبدیل بشید و مشتریهای وفاداری کسب کنید.
اینجا با برخی از نکات مهم برای کپی رایتینگ آشنا خواهید شد:
حتی قبل از شروع نوشتن، باید بتونیم احساسات مشتری رو مدیریت کنیم. اگه تا حالا همچین کاری نکردید، الآن وقتشه که شاخص مخاطبتونو درست کنید.
این شاخص باید همه جزئیاتی رو که در مورد مخاطبتون نیاز دارید در بربگیره و باید حتما قبل از نوشتن محتوا درست بشه. شاخص مخاطب یا شاخص خریدار (buyer persona) باید حداقل شامل موارد زیر باشه:
وقتی تونستید این مسائل رو برای مخاطبتون مشخص کنید و به یه چیز ملموسی برسید، میتونید باهاش شاخص مخاطب تونو طراحی کنید و بهتر بدونید برای چه کسی باید محتواتونو بنویسید و چطوری اون فرد رو متقاعد کنید که به درخواستتون برای اقدام پاسخ بده.
همونقدر که مخاطبتون اهمیت داره، کلیدواژه های هدفتونم مهمند و باید روی موتورهای جستجو کشف بشن.
ما قبلا در مورد نحوه پیدا کردن بهترین کلیدواژه ها برای بهینه سازی صفحات صحبت کردیم، مهمترین مشکلمون پیدا کردن لغاتیه که حجم بالایی از سرچ رو به خودشون اختصاص بدن و در عین حال رقابت توشون کمتر باشه.
معمولا رتبه گرفتن برای کلیدواژه هایی که حجم سرچ بالایی دارند، مشکله چون توشون رقابت بالاست. بنابراین باید سعی کنید کلیدواژه های طولانی و دنباله دار پیدا کنید که حداقل 5 کلمه باشند.
وقتی کارتونو انجام دادید و کلیدواژه ها رو پیدا کردید، باید ازشون به طرز مؤثری در کپی رایتینگ بهره ببرید. با این کار به موتورهای جستجو اعلام میکنید که محتواتون درباره چیه و چه عبارتهایی رو هدف گرفتید و در مقابل احتمال نمایش داده شدن سایتتون در صفحات نتایج جستجو افزایش پیدا میکنه.
این عنوان ممکنه همین الآن منجر به مرگ من بشه، اما مهمه و باید تکرار شه.
سرفصل معمولا اولین چیزیه که کاربرها بعد از ورود به صفحه میبینند. بنابراین باید تا جایی که میشه کاربرها رو به خوندن ترغیب کنه.
ما قبلا تو پستهای دیگه راجع به این مسئله توضیح دادیم. مثلا میتونید مقاله "آشنایی با مسائل مهم بهینه سازی سایت" رو مطالعه کنید. برای نوشتن تیترها و سرفصل ها از علم روانشناسی بهره بگیرید. شاید مقاله ای که در مورد نکات محتوا نویسی نوشتیم هم بهتون کمک کنه.
از ابزار تحلیل گر تیتر CoSchedule’s Headline Analyzer استفاده کنید و رتبه تیترهاتونو بسنجید. این ابزار یه سری معیارهای مفید از جمله استفاده از کلمات قوی و طول تیترها رو میسنجه.
مثال: سالها پیش، گوگل برای ردیابی کاربرهای سفری یه کارهایی کرد. بینگ هم از این فرصت سو استفاده کرد و یه مقاله خبری در مورد کاربرهایی که دوست نداشتند موتورهای جستجو تو کارهای آنلاینشون فضولی کنه، نوشت.
تیتری که بینگ استفاده کرد این بود: گوگل بخاطر ردیابی نابجای کاربرهای سفری، 22/5 میلیون دلار جریمه شد. این تکنیک تیترنویسی روش قدرتمندیه، چون داره مخاطب رو هدف میگیره: امنیت کاربرهای موتورهای جستجو. چون بینگ تونست سرچ های آنلاین رو امن تر انجام بده تونست برای خودش مردم رو قانع کنه که بینگ بهترین گزینه برای سرچ کردنه.
یکی از معیارهای سئو که کیفیت کپی رو نشون میده، تعداد کلمههاست.
طبق مطالعه ای که صورت گرفته، اگه میخواهید رتبه بالایی بگیرید باید سعی کنید بیش از 2000 کلمه استفاده کنید. البته قطعا این مقدار زیادیه و همه صفحات نتایج هم اونقدر رقابتی نیستند که بخواهید تا این حد بنویسید.
علاوه بر این، حتما باید متنی که مینویسید هدفمند باشه. درسته که تعداد کلمات نشون دهنده کیفیت کاره، اما نباید الکی کلمات رو بی هدف در متن بگنجونید تا به 2000 تا برسه.
هر چی تعداد کلمات روی صفحه بیشتر باشه، احتمال اینکه اطلاعات و موارد قابل اجراش بیشتر باشه میره بالا.
بنابراین چه یه پست وبلاگ بنویسید یا یه صفحه فرود درست کنید، متن یا کپیتون باید برای خواننده قانع کننده باشه و خواننده دلیلی داشته باشه که کل متن رو بخونه.
اگه میخواهید محتواتون واقعا حرفه ای و خوب باشه، باید روی قیف خرید تمرکز کنید و سعی کنید با درخواست برای اقدام هایی که میدید، مشتری رو وارد قیف خرید کنید.
بسته به هدف صفحه (عضویت در خبرنامه، کلیک روی یک دکمه، پر کردن فرم) باید کاری کنید که خواننده ها قبل از اینکه همه متن رو بخونن، اقدام رو انجام بدن.
برای این کار میتونید از نکات زیر استفاده کنید:
درخواست برای اقدامتون باید در تای بالای صفحه دیده بشه و یه جایی در وسط و دوباره در پایین صفحه تکرارش کنید.
نمیتونید چند هدف رو روی یک صفحه ترکیب کنید، چون خواننده رو گیج میکنید و نمیذارید هیچ کدومشونو انجام بده. مثلا اگه میخواهید مخاطب روی یه دکمه ای کلیک کنه، باید چند تا دکمه در قسمتهای مختلف صفحه درست کنید که کاربرها بتونن روش کلیک کنند.
سعی کنید اندازه درخواست برای اقدامتون رو افزایش بدید تا بهتر توجه بازدیدکننده رو جلب کنه. میتونید از رنگهای متضاد برای درخواست برای اقدامهاتون استفاده کنید تا با طراحی قاطی نشه.
برای کسب اطلاعات بیشتر میتونید از مقاله "چگونه تماس برای سفارش را در طراحی سایت ایجاد نماییم" استفاده کنید.
مثال: لازم نیست توضیح بدید که چرا مخاطب باید روی سایتتون عضو بشه، فقط کافیه درخواست برای اقدامهای جذابی بذارید که پیشنهادتون فریبنده و اغواگرانه باشه. مثلا یک ماه اشتراک رایگان یا همچین چیزی.
علاوه بر بهینه سازی ظاهر درخواست برای اقدام، باید پیشنهادی که میدید هم خوب باشه تا کاربر نتونه در برابرش مقاومت کنه. یه عضویت رایگان، حتی اگه برای یک ماه هم باشه بازهم خوبه.
اگه کاربرها از این یک ماه اشتراک خوششون اومد، احتمالش هست که برای ماههای بعدی پولی پرداخت کنند و از خدماتتون باز هم بهره ببرند.
کپی رایتینگ و سئو هر دو کارهای مشکلی هستند اما با دنبال کردن این نکات میتونید تو هر دو موفق بشید.
باید سعی کنید مخاطب رو جذب محتواتون کنید و بعد کاری کنید تا با خرید یا عضویت به مشتری تبدیل بشه.
یادتون باشه بهینه سازی کپی رایتینگ برای موتورهای جستجو و مردم همزمان انجام بشه.
گوگل تصمیم داره طی چند ماه آینده یه فهرست بندی جدید درست کنه که قراره برای پاسخگویی به عبارتهای سرچ در اولویت قرار بگیره. البته گوگل فهرست بندی جداگونهشو حفظ میکنه اما این فهرست بندی موبایلی جدید، بروزترین فهرست بندیش میشه.
این یه تیکه از اخباری بود که 21 مهرماه توسط وبمستر گوگل، گری ایلیس، اعلام شد. البته زمان دقیق ساخت و انتشار فهرست بندی جدید مشخص نشده، اما گفته که طی چند ماه آینده این کار انجام میشه.
و این هم اولین باری نیست که گوگل به مردم از انتشار فهرست بندی موبایلی خبر میده. پارسال هم گفته بود که میخواد این کارو بکنه و از اون زمان تا الآن برای تصمیم خودش مصمم تر شده و یه حرکتهایی هم در موردش انجام داده.
طی سالهای 95-94 گوگل امکانات موبایلیشو به جریان انداخت و در اولویت قرار داد. سال 94 تو قوانین الگوریتمش گذاشت که وب سایتهای بهینه سازی شده برای موبایل، جایگاه بالاتری در صفحه نتایج کسب میکنند. امسال هم صفحات پرسرعت موبایل رو به صفحه نتایجش اضافه کرد تا کاربرهای موبایل بتونن وب سایتهایی رو که ظرفیت بارگذاری سریعتری دارند انتخاب کنند.
این فهرست بندی جدید باید تجربه کاربری موبایل رو با اینترنت بالا ببره اما هنوز نمیدونیم چه تأثیری روی کاربرهای کامپیوتر میذاره. درسته که سرچهای دسکتاپی جمعیتشون کمتره اما همچنان اولویت خیلی از کاربرها برای دسترسی به اینترنت کامپیوترشونه و ما هنوز اطلاعاتی مبنی بر نحوه اثر این فهرست بندی موبایل برای عموم مردم در دست نداریم و سوالات زیادی تو ذهنمون بی جواب مونده.
مثلا اگه فهرست بندی موبایلی بخواد اولویت فهرست بندی بشه، آیا مردم همچنان میتونن تو کامپیوترشون از گوگل برای سرچ استفاده کنند؟ اگر میتونن، آیا فهرست بندی موبایل فقط محتوای سازگار با موبایل رو نمایش میده و آیا این اطلاعات قدیمی میشن؟ وقتی این فهرست بندی جدید منتشر شد چطوری موتور جستجوی کامپیوتری منسوخ میشه و چه اثری روی کاربرهای کامپیوتر میذاره؟
بیشترین احتمال اینه که گوگل با درست کردن این فهرست بندی موبایلی روش اجرای الگوریتمشو عوض کنه. در حال حاضر، برای اینکه گوگل بتونه نحوه رتبه بندی صفحات رو برای کاربرهای موبایل مشخص کنه، دادهها از محتوای کامپیوتری استخراج میشن. یعنی نشونههایی که کاربرهای موبایل در حال حاضر میبینن، مثل لینکها و سرعت صفحات، همه از الگوریتم کامپیوتری استخراج شدند. خلاصه اینکه ممکنه وقتی این موارد از الگوریتم کامپیوتری تولید شدند، حتی شما روی گوشی هوشمندتون نبینیدشون.
بهینه سازی موتور جستجوی طبیعی یا سئو بخش مهمی از ساخت برند دیجیتالی یه کسب و کار محسوب میشه. این کار کمک میکنه تا با بالا بردن رتبه صفحاتتون، جایگاهتونو روی سرچ های آنلاین بالا ببرید. اما فقط در صورتی اثر داره که از پیچیدگیهای سئوی طبیعی آگاه باشید. با توجه به این مسائل، 5 تا از استراتژی های که میتونید از شرکتهای بزرگ یاد بگیرید رو اینجا براتون آوردیم:
گوگل هر روز الگوریتم موتور جستجوشو تغییر میده. اما یکی از تغییراتی که در الگوریتم مرغ مگس خوار بوجود اومد، پیدا کردن شرکتها رو برای کاربران تسهیل کرد. این الگوریتم بر تولید محتوایی تمرکز داره که نسبت به با محل شرکتتون و نوع محصولات و خدماتی که ارائه میدید و نحوه استفاده یا خرید کاربرها از سایتتون به سرچ ها جواب بده. شرکت دارکوب میتونه تو ساختار بندی محتوای وب سایتتون بر اساس این سه اصطلاح مرغ مگس خوار کمکتون کنه تا مشتریهای محلیتون راحتتر بتونن آنلاین شرکتتونو پیدا کنند.
روی سایتتون دکمه های شبکه های اجتماعی مناسب بذارید. استراتژی درست این نیست 10-20 تا گزینه از بین شبکه های اجتماعی روبروی کاربر بذاریم تا خودش از بینشون یکی رو انتخاب کنه. شرکتهای بزرگ و مهم، شبکه های اجتماعیشونو بر اساس نوع مشتریها و خدماتشون انتخاب میکنند. شفاف و روشن مخاطب هدفتونو تعریف کنید و بعد بر اساس اون استراتژی شبکه های اجتماعیتونو مشخص کنید.
اگه محتواتون به اشتراک گذاشته نشه هیچ فایده ای از نظر سئوی طبیعی نخواهد داشت. برای اینکه فایده داشته باشه، اشتراک گذاری محتواتونو ساده کنید. وظیفه شماست که یه شبکه از اثرگذارها درست کنید، منظور از اثرگذاران افرادیه که روی شبکه های اجتماعی فالوئرهای قابل توجهی دارند و کسایی که در بازار مربوط به کار شما شهرت خوبی دارند.
این اثرگذارها ممکنه از بازیکنان بزرگ بازارتون هم نباشند، میتونن آدمهایی باشند که روی توئیتر فالوئرهای زیادی دارند یا کسایی که بخاطر بصیرتشون مورد احترامند. همه بازارها یه اثرگذاری دارند که کارتون محکم بهشون چفت شده و محتواتونو به دید دیگران برسونند.
بهترین راه برای اینکه بعنوان یه منبع قابل اعتماد دیده بشید شرکت در پادکستها و برنامه های اینترنتیه. شرکتهای بزرگ میدونن که سئو دیگه همش لینکسازی نیست و مهمتر از اون بازاریابی محتواست. پادکستها و برنامه های اینترنتی هم یه وسیله اند برای اینکه محتواتونو به چشم مشتریهای جدید برسونند.
فیلمهای یوتیوب توسط موتورهای جستجوی امروز قابل سرچ نیستند، بلکه توصیفی که برای فیلم نوشته میشه قابل سرچ کردنه. متاسفانه خیلی از شرکتهای کوچیک یه ویدئوی جذاب تولید کردند و قسمت توصیفات ویدئو رو خالی گذاشتند. شما مواظب باشید که حتما برای فیلمهاتون یه پست کوتاه 300-400 کلمه ای بنویسید و توش فیلمتونو توصیف کنید.
تأکید میکنم سئوی طبیعی فقط تنظیم کلیدواژه های محتوا یا ساخت شبکه لینک نیست، بلکه مهمتر از اون بازاریابی محتواست که بتونید از طریق این محتوا فالوئر جمع کنید. شرکت دارکوب قطعا میتونه همه این استراتژی ها رو براتون اجرا کنه. باهامون تماس بگیرید.
اگه اطلاعات بازدیدکنندگان سایتتون (مثل رمز عبور یا اطلاعات کارت بانکی) رو جمع کنید، باید به بروزرسانی جدید گوگل کروم (نسخه 56 که زمستون 95 منتشر شد) باشید. این بروزرسانی در مورد امنیت و پشتیبانی هاییه که گوگل از کاربرهاش به عمل میاره و در این مورد، گوگل میخواد کاری کنه که کاربرهاش احساس امنیت کنند. اگه سایتی درست رمزگذاری نشده باشه، مرورگر کنار نوار URL هشدار "not secure" یا امن نبودن میده.
برای حل این مشکل باید گواهی SSL نصب کنید. بعضی از هاست ها خودشون این امکان رو در اختیار سایتها قرار میدن، اما خیلی ها هم اینطور نیستند و نصبشون هم ممکنه مشکل باشه. سرور باید پیکربندی بشه، فایلهای گواهی باید در موقعیتهای مشخصی از سرورتون قرار بگیرن و اگه نتونید درست انجامش بدید، سرور خطای 500 میده و سایتتون بالا نمیاد.
ما قبلا تو مقاله معرفی ابزار سئو توضیح دادیم که گوگل برای اعتباردهی به سایتها به SSL هم نگاه میکنه. علاوه بر این مقاله، میتونید برای کسب اطلاعات بیشتر به مقاله گوگل چطور کارایی سایت را در رتبه بندی جستجو حساب میکند مراجعه کنید. اگه فرصتی باشه، در آینده مقاله ای هم در مورد آموزش نصب SSL روی سایت قرار میگیره و در اون همه مراحل رو توضیح میدیم.
اگه هنوز فکر میکنید نصب SSL کار سختیه و به کمک احتیاج دارید، میتونید با دارکوب تماس بگیرید تا متخصصان ما راهنماییتون کنند.
مدتیه بحث طراحی فراگیر وب داغ شده، به خصوص تو صنایع فناوری و خلاقیت. ما هم به عنوان مشاوران دیجیتال تو کارمون باید برای کاربرهای دیجیتال یه تجربه خوبی بوجود بیاریم و این کارو یا از طریق ارائه خدمات انجام میدیم و یا تولید محصول. اگه ما نتونیم به همه مردم امکان دسترسی برابر به امور دیجیتالی فراهم کنیم، هم ما کارمونو از دست میدیم و هم کاربرمون امکان تجربه خلاقیتهایی رو که طراحی شدهاند از دست میده.
اکثر کاری که ما در روز انجام میدیم دیجیتالیه – از سرچهای گوگل گرفته تا خرید کالا و حتی استفاده ساده از وایفای – و روزبروز طراحی فراگیر داره مهمتر و ارائه طراحی فراگیری که به تجربه مشتری توجه داشته باشه چالش برانگیزتر میشه. هدف اصلی برندها و شرکتهای دیجیتالی که برندها باهاشون همکاری میکنن، ارائه خدمات یا محصولاتی است که برای همه مردم، از جمله معلولان، دسترس پذیر باشه.
از طرف دیگه اگه یه سایت عمومی که مال یه شرکتی باشه برای مردم معلول در دسترس نباشه – چه از نظر سمعی، بصری یا فیزیکی – میتونه موانع و پیامدهای مهمی بوجود بیاره. میدونستید تو امریکا اگه سایت یه شرکتی برای افراد معلول امکان دسترسی بوجود نیاره، تحت پیگرد قانونی قرار میگیره؟
سال 94 تحقیقات نشون داده که افراد معلول بیشتر از طریق گوشیهای همراهشون به اینترنت وصل میشدند. سال پیش هم که برای اولین بار، استفاده از موبایل و تبلت برای دسترسی به اینترنت بر کامپیوتر های میزی پیشی گرفت و این گرایش داره روزبروز هم بیشتر از قبل میشه.
در همین راستا، توجه به دسترسی معلولین به سمت اپلیکیشنهای موبایلی رفته. در حالی که میبینیم واقعا تعداد اپلیکیشنهایی که برای معلولین هماهنگ و مناسب سازی شدهاند انگشت شمارند و این نشون میده که سازندگان این برنامه ها باید به فکر باشند و این معضل رو حل کنند.
توجه به دسترس پذیری از اونجایی که امکان تجربه اینترنت رو برای جمعیت کثیری از مردم فراهم میکنه اهمیت بالایی داره. به جز این، گوگل هم به سایتهایی که ساختاری بهینه شده برای معلولان داشته باشند رتبه های بهتری میده.
اینجا 7 تا از روشهای سازگار کردن وب سایت برای معلولان رو آموزش میدیم:
تعداد زیادی از کاربرهای معلول از فناوریهای کمکی برای لمس و حرکت روی سایت به بالا و پایین و چپ و راست استفاده میکنند. بنابراین باید همه عملکردهای سایت از طریق کیبورد در دسترس باشند.
قالبهای صفحه باید تگ های توصیفی HTML داشته باشند و برای کاربرها تمام عناصر رو توضیح بدن.
برای تصاویر، فیلمها، قسمتهای مختلف قالب و غیره از آلت-تگهای دقیق استفاده کنید.
در هر صفحه امکان سرچ جهانی فراهم کنید تا کاربر بتونه محتوای خاصی رو که مد نظر داره پیدا کنه.
مسیریابی جایگزین برای سایتهایی که در فهرست های فرعیشون اثر شناور دارند در نظر گرفته بشه.
بهتره برای انتقال معنی فقط روی رنگ تکیه نکنید. اکثر افرادی که معلولیتی دارند، فونت و رنگ رو روی مرورگرهاشون تنظیم کردند، یعنی سایتتون باید طوری طراحی بشه که با تنظیمات شخصی سازی شده کاربر هماهنگ بشه.
یکی رو از تیم توسعهتون انتخاب کنید که با دسترسی های الزامی سایت برای معلولان آشنایی داشته باشه و مسئولیت سازگاری سایتتونو به عهده بگیره. اینطوری دسترسی سایتتون یا اپلیکیشنتون انجام میشه و میتونید از خطرات احتمالی پیشگیری کنید.
برای فیلمها باید اطلاعات توصیفی بنویسید و اینها باید در تمام متون alt یا شرحی که بر تصاویر مینویسید قابل رؤیت باشند تا افراد کم شنوا و ناشنوا بتونن مطالب رو بخونن.
علاوه بر PDF، سندهاتونو با فرمت مبتنی بر متن جایگزین آماده کنید تا کاربر بتونه قبل از تعامل با سند، محتوا رو ببینه.
از یه گروه افراد معلول بخواهید فناوریهای کمکی محبوب رو تست کنند تا کیفیت اپلیکیشن و وب سایتتون تضمین بشه.
طراحی برای دسترسی پذیر بودن وب سایت ممکنه خیلی کار سختی باشه چون انواع و اقسام معلولیتها وجود داره اما بخاطر داشته باشید که همه آدمها حق دارن بهشون خدمت رسانی بشه.
بهترین طراحی، طراحی فراگیر یا همه گیره.