مدیر سایت

مدیر سایت

سه شنبه, 02 خرداد 1396 09:22

چرا وب سایت من هشدار not secure میده؟

اگه اطلاعات بازدیدکنندگان سایتتون (مثل رمز عبور یا اطلاعات کارت بانکی) رو جمع کنید، باید به بروزرسانی جدید گوگل کروم (نسخه 56 که زمستون 95 منتشر شد) باشید. این بروزرسانی در مورد امنیت و پشتیبانی هاییه که گوگل از کاربرهاش به عمل میاره و در این مورد، گوگل میخواد کاری کنه که کاربرهاش احساس امنیت کنند. اگه سایتی درست رمزگذاری نشده باشه، مرورگر کنار نوار URL هشدار "not secure" یا امن نبودن میده.
برای حل این مشکل باید گواهی SSL نصب کنید. بعضی از هاست ها خودشون این امکان رو در اختیار سایتها قرار میدن، اما خیلی ها هم اینطور نیستند و نصبشون هم ممکنه مشکل باشه. سرور باید پیکربندی بشه، فایلهای گواهی باید در موقعیت­های مشخصی از سرورتون قرار بگیرن و اگه نتونید درست انجامش بدید، سرور خطای 500 میده و سایتتون بالا نمیاد.
ما قبلا تو مقاله معرفی ابزار سئو توضیح دادیم که گوگل برای اعتباردهی به سایتها به SSL هم نگاه میکنه. علاوه بر این مقاله، میتونید برای کسب اطلاعات بیشتر به مقاله گوگل چطور کارایی سایت را در رتبه بندی جستجو حساب میکند مراجعه کنید. اگه فرصتی باشه، در آینده مقاله ای هم در مورد آموزش نصب SSL روی سایت قرار میگیره و در اون همه مراحل رو توضیح میدیم.
اگه هنوز فکر میکنید نصب SSL کار سختیه و به کمک احتیاج دارید، میتونید با دارکوب تماس بگیرید تا متخصصان ما راهنماییتون کنند.

مدتیه بحث طراحی فراگیر وب داغ شده، به خصوص تو صنایع فناوری و خلاقیت. ما هم به عنوان مشاوران دیجیتال تو کارمون باید برای کاربرهای دیجیتال یه تجربه خوبی بوجود بیاریم و این کارو یا از طریق ارائه خدمات انجام میدیم و یا تولید محصول. اگه ما نتونیم به همه مردم امکان دسترسی برابر به امور دیجیتالی فراهم کنیم، هم ما کارمونو از دست میدیم و هم کاربرمون امکان تجربه خلاقیتهایی رو که طراحی شده­اند از دست میده.
اکثر کاری که ما در روز انجام میدیم دیجیتالیه – از سرچ­های گوگل گرفته تا خرید کالا و حتی استفاده ساده از وایفای – و روزبروز طراحی فراگیر داره مهمتر و ارائه طراحی فراگیری که به تجربه مشتری توجه داشته باشه چالش برانگیزتر میشه. هدف اصلی برندها و شرکتهای دیجیتالی که برندها باهاشون همکاری میکنن، ارائه خدمات یا محصولاتی است که برای همه مردم، از جمله معلولان، دسترس پذیر باشه.
از طرف دیگه اگه یه سایت عمومی که مال یه شرکتی باشه برای مردم معلول در دسترس نباشه – چه از نظر سمعی، بصری یا فیزیکی – میتونه موانع و پیامدهای مهمی بوجود بیاره. میدونستید تو امریکا اگه سایت یه شرکتی برای افراد معلول امکان دسترسی بوجود نیاره، تحت پیگرد قانونی قرار میگیره؟
سال 94 تحقیقات نشون داده که افراد معلول بیشتر از طریق گوشی­های همراهشون به اینترنت وصل میشدند. سال پیش هم که برای اولین بار، استفاده از موبایل و تبلت برای دسترسی به اینترنت بر کامپیوتر های میزی پیشی گرفت و این گرایش داره روزبروز هم بیشتر از قبل میشه.
در همین راستا، توجه به دسترسی معلولین به سمت اپلیکیشنهای موبایلی رفته. در حالی که میبینیم واقعا تعداد اپلیکیشنهایی که برای معلولین هماهنگ و مناسب سازی شده­اند انگشت شمارند و این نشون میده که سازندگان این برنامه ها باید به فکر باشند و این معضل رو حل کنند.
توجه به دسترس پذیری از اونجایی که امکان تجربه اینترنت رو برای جمعیت کثیری از مردم فراهم میکنه اهمیت بالایی داره. به جز این، گوگل هم به سایتهایی که ساختاری بهینه شده برای معلولان داشته باشند رتبه های بهتری میده.
اینجا 7 تا از روشهای سازگار کردن وب سایت برای معلولان رو آموزش میدیم:

مسیریابی سایت ساده باشه تا کاربر در هر لحظه بدونه کجاست

تعداد زیادی از کاربرهای معلول از فناوری­های کمکی برای لمس و حرکت روی سایت به بالا و پایین و چپ و راست استفاده میکنند. بنابراین باید همه عملکردهای سایت از طریق کیبورد در دسترس باشند.

تگهای HTML برای عناصر کاربردی

قالبهای صفحه باید تگ های توصیفی HTML داشته باشند و برای کاربرها تمام عناصر رو توضیح بدن.
برای تصاویر، فیلمها، قسمتهای مختلف قالب و غیره از آلت-تگ­های دقیق استفاده کنید.
در هر صفحه امکان سرچ جهانی فراهم کنید تا کاربر بتونه محتوای خاصی رو که مد نظر داره پیدا کنه.
مسیریابی جایگزین برای سایتهایی که در فهرست های فرعیشون اثر شناور دارند در نظر گرفته بشه.

از رنگهای مناسبی استفاده کنید تا خوندن محتوا برای کاربران راحت بشه

بهتره برای انتقال معنی فقط روی رنگ تکیه نکنید. اکثر افرادی که معلولیتی دارند، فونت و رنگ رو روی مرورگرهاشون تنظیم کردند، یعنی سایتتون باید طوری طراحی بشه که با تنظیمات شخصی سازی شده کاربر هماهنگ بشه.

توجه به دستورالعمل­های توسعه دهنده­ها برای دسترس پذیری محتوای وب

یکی رو از تیم توسعه­تون انتخاب کنید که با دسترسی های الزامی سایت برای معلولان آشنایی داشته باشه و مسئولیت سازگاری سایتتونو به عهده بگیره. اینطوری دسترسی سایتتون یا اپلیکیشنتون انجام میشه و میتونید از خطرات احتمالی پیشگیری کنید.

توصیفات صوتی و نوشتن شرح تصاویر

برای فیلمها باید اطلاعات توصیفی بنویسید و اینها باید در تمام متون alt یا شرحی که بر تصاویر مینویسید قابل رؤیت باشند تا افراد کم شنوا و ناشنوا بتونن مطالب رو بخونن.

ارائه مستندات

علاوه بر PDF، سندهاتونو با فرمت مبتنی بر متن جایگزین آماده کنید تا کاربر بتونه قبل از تعامل با سند، محتوا رو ببینه.

تضمین کیفیت

از یه گروه افراد معلول بخواهید فناوریهای کمکی محبوب رو تست کنند تا کیفیت اپلیکیشن و وب سایتتون تضمین بشه.
طراحی برای دسترسی پذیر بودن وب سایت ممکنه خیلی کار سختی باشه چون انواع و اقسام معلولیتها وجود داره اما بخاطر داشته باشید که همه آدمها حق دارن بهشون خدمت رسانی بشه.
بهترین طراحی، طراحی فراگیر یا همه گیره.

برای اینکه بتونید یه پروژه طراحی وب B2B رو مدیریت کنید، لازم نیست حتما متخصص طراحی وب باشید. مشتریهای ما هم به ندرت طراح وب اند. اما اگه میخواهید پروژه روون­تر پیش بره و نه شما و نه گروهتون برای طراحی سایت اذیت نشید، تو این پست 11 تا از ضروری­ترین اصطلاحات تخصصی طراحی وب رو توضیح میدیم:

بعضی ها فکر میکنند برای روایت داستان برندشون فقط باید تاریخ های مهم رو دنبال هم ردیف کنند و با یک عکس دانلودی روی صفحه درباره ما بذارن. در صورتی که داستان برندتون باید بتونه شما رو متمایز جلوه بده، باید یه چیزی باشه که شما رو از رقباتون جدا کنه و بقیه رو به شراکت با شما ترغیب کنه. یه فرصتیه که به جای صحبت کردن از محصولات و خدماتتون، راجع به ارزش واقعی شراکت با شرکتتون حرف بزنید.
برای روایت قصه شرکت و برندسازی B2B روشهای مختلفی وجود داره که بشه طوری داستان برند رو تعریف کرد که برای مخاطب هدف هم جالب و جذاب باشه. تو این پست پنج تا از این روشها رو معرفی میکنیم.

تاریخچه شرکتتونو روایت کنید

شرکت شما با یه هدفی تأسیس شده و این هدف فقط منحصر به پول درآوردن نمیشه. هدف اصلی تأمین یه نیازی بوده. یکی از روشهای خوبی که میتونید باهاش داستان برندتونو بگید همینه که تاریخچه تأسیس شرکت رو تعریف کنید. تو این داستان به سوالاتی مثل اینها جواب بدین:

  • چرا ما این کار رو شروع کردیم؟
  • چه عواملی به موفقیت ما تو این سالها کمک کرد؟
  • چطوری با بازار این کار سازگار شدیم؟
  • ما روی تأمین چه نیازهایی کار میکنیم؟
  • چطوری رشد کردیم و کارمونو توسعه دادیم تا بتونیم نیازهای مشتریهای بیشتری رو تأمین کنیم؟

قصه ای بسازید که تاریخ شرکتتونو بازگو کنه، مخاطب هدف رو نشونه بگیرید و ارزشهای شرکتتونو بگید. روی تأمین نیازهای مشتریها تأکید کنید. این روش باعث میشه مشتریها خودشونو در مرکز توجه کاری شما ببینند و به همکاری با شما ترغیب بشن.

مؤسسان شرکتتونو معرفی کنید

خیلی از شرکتهای B2B بر اساس صبر و روحیه کارآفرینی یه مؤسس یا مؤسسانی بوجود اومدند. به خصوص تو ایران که خیلی داستان کارآفرین­ها رو مشنویم که تونستند با صبر و پشتکار به موفقیت برسند، حالا یا این پشتکار رو در راه نوآوری صرف کردند یا خدمت رسانی به مشتریها یا دانش. نور رو بندازید روی مؤسس­های شرکتتون و داستان برندتونو روایت کنید و از این راه یه ارتباط عاطفی با مخاطب برقرار کنید. تو این داستان باید به این سوالات جواب بدید:

  • پیش زمینه یا تخصص­هاشون چی بوده؟
  • چه اتفاقاتی اونها رو به تأسیس شرکت ترغیب کرد؟
  • چه دیدی به شرکت داشتند؟
  • چطوری با مشتریها تعامل دارند؟
  • ارزشهای حرفه­ای اصلی این افراد چیه؟

معرفی مؤسسان شرکت باعث میشه پشت هویت شرکت یه چهره انسانی قرار بگیره و برند بهتر با مخاطب ارتباط بگیره. به خصوص برای شرکتهای قدیمی که دیگه مؤسسانشون دخالتی در مدیریت شرکت ندارند، خیلی میتونه ترغیب کننده باشه. این روش میتونه به پایه و اساس برند B2Bتون اشاره کنه.

از زمانهای مهم بگید

اگه اتفاقات بزرگ یا دستاوردهایی که در تاریخ برندتون بدست آوردید با بازار هدف ایده­آل­تون همخوانی داره، این حوادث رو در کنار هم قرار بدید و داستان رو اینطوری روایت کنید. توصیف این حوادث به ترتیبی که اتفاق افتادند هم ساده است و هم میتونه به طرز جالبی پایه و اساس شرکتتونو منتقل کنه وهم تغییرات و دستاوردهای شرکت رو در طول زمان نشون میده. اگه میخواهید اینطوری داستانتونو تعریف کنید باید به این سوالات جواب بدید:

  • چه نوآوری­هایی وارد این صنعت کردیم؟
  • در فناوری یا خدمات خاصی پیشقدم بودیم؟
  • چه جوایزی تو این صنعت دریافت کردیم؟
  • چه سهمی از این صنعت داریم؟
  • دوره­هایی بوده که رشد یا تغییر مهمی داشته باشیم؟

همینطور که دارید این حوادث مهم رو زمانبندی میکنید (و لازم هم نیست که خیلی بسط بدید)، به حوادث یا دستاوردهایی فکر کنید که شمارو در نظر مخاطب معتبر میکنه و تو حوزه کاری خودتونو بهتون اقتدار میده. برندسازی B2B همیشه باید تو داستانهاش مخاطب رو بعنوان شرکت کننده فعال ببینه. یادتون باشه غریبه ندونیدشون.

به مشتریهاتون برگردید

اگه بخاطر مشتریهاتون نبود، ورشکست میشدید. همین حقیقت ساده نشون میده همیشه باید تو برندسازی و بازاریابی به مشتریهاتون برگردید. برای خیلی از شرکتهای B2B، وجود مشتری یه ضرورته. نیازهای مشتریها بهشون امکان ارائه خدمات یا تولید محصول میده. تو شرکتهای B2B دیگه رابطه مشتری-فروشنده نیست و این رابطه بیشتری شراکتیه. یکی از راههای جالب روایت داستان برند برگشتن به مشتریها، نیازها و نحوه همکاری شرکت با مشتریهاش و حل مشکلاتشونه. با روایت داستان مشتریهاتون، داستان خودتونو تعریف کنید و به این سوالات جواب بدید:

  • چه مشکلاتی رو میتونیم حل کنیم؟
  • موارد خاصی که داشتیم، مواقعی بوده که روی کار یه مشتری تأثیر قابل توجهی گذاشتیم؟
  • چطوری کمک میکنیم تا مشتریهامون موفق باشند؟
  • ارزشهامون چه اثرات مثبتی روی مشتریها میذارن؟
  • شعار کاریمون چیه؟
  • چه نمونه نتایجی تا حالا از خدماتمون بدست آوردیم؟
  • فرایند و پروسه جدید خدمات مشتریان به کجا میره؟

مشتری­های شما دوست دارن بدونن چه پیشنهاداتی براشون دارید و برندتون چی کارها میکنه. یه داستان جذاب برای برندتون بنویسید که مشتریها رو به شراکت ترغیب کنه و راه حل های خلاقانه ای نشون بده.

کارمندهاتونو توصیف کنید

شاید شرکت شما خیلی داستان بسیط و خاصی نداشته باشه، نه مطالعه موردی مشتری، و نه موسس به یاد موندنی ای. نگران نباشید، کارمند که دارید. کارمندهاتون حکم سربازهای برندتون هستند. اگه کارشونو عالی انجام بدن و برندتونو خوب به نمایش بذارن، میتونه منجر به وفاداری مشتریها بشه و مشتریهای اختصاصی براتون به همراه داشته باشه. داستانتونو حول این موضوعات بنویسید؛ راجع به استعدادهای کارمندها و دستاوردهاشون بنویسید و روی این سوالات مانورد بدید:

  • کارمندهامون چطوری برندمونو نشون میدن؟ مثال بزنید.
  • مشتریهامون از کدام فعالیتها یا گرایشات شرکتمون خوششون میاد؟
  • مشتریها در مورد کارمندها چه بازخوردهای مثبتی داشتند؟
  • برندمون مبلغ چه نوع رفتارهاییه؟
  • از نظر ما کارمند ایده­آل چه کسیه و چطوری شرکت رو نشون میده؟

اینجا هم مثل وقتی که میخواستیم از موسسان شرکت حرف بزنید، ویژگیهای کارمندهاتونو بگید و چهره انسانی به سازمانتون بدید. دیگه خودتونو یه شرکت نرم افزاری نبینید که برای شرکتهای بهداشتی خدمات رسانی میکنه، بلکه شما الآن یه شریک نزدیک هستید که چالش­های بازار رو ارزیابی میکنه و با یک چهره دوستانه براشون راه حل­های شخصی ارائه میده.

داستان برندتون

تو برندسازی B2B، روایت داستان برند احتمال اینکه مخاطب هدف باهاتون ارتباط برقرار کنه رو افزایش میده و ارتباطتونو با مشتریهای فعلی تقویت میکنه. این داستان باید به این سوال جواب بده که "چرا ما باید شرکت شما رو به فلان شرکت دیگه ترجیح بدیم و با شما کار کنیم، نه اونها؟". داستانی تعریف کنید که جذاب، فریبنده و سرگرم کننده باشه. باهوش باشید و طوری به داستان پر و بال بدید که خواننده مشتاق خوندن بشه.
اگه برای روایت داستان برندتون کمک لازم دارید، همین امروز یه وقت مشاوره از دارکوب بگیرید.

متن وب سایت برای تمام کمپین­های بهینه سازی موتور جستجو حیاتیه. متن چه از نظر کیفی و چه از نظر کمی، کمک میکنه همراه با سئو به جلو حرکت کنید. چه 3 صفحه وب داشته باشید و چه 300 صفحه، متن سایت یکی از عوامل تغیین کننده ای است که نشون میده سایتتون چطور با رقبا به رقابت میپردازه. پس تحت هیچ شرایطی ازش غافل نشید، بلکه حتی برعکس باید مرکز توجهتون هم قرار بگیره.
یکی از بروزرسانی های سه لایه گوگل، پاندا، به شدت روی متن وب سایت (شامل توصیفات متا و عناوین متا) تمرکز میکنه. برای اینکه سئوی سایتتون در طول زمان بتونه رشد کنه و توسعه پیدا کنه، از پایه و اساس محکم جلو برید. حالا میدونید پاندا دقیقا چی میگه؟

  • سایتهای باکیفیت میتونن بالاتر از سایتهای بی کیفیت رتبه بگیرند.
  • کیفیت کل سایت سنجیده میشه، نه فقط یکی دو صفحه از سایت.
  • اعتبار سایت رو روی موتورهای جستجو مشخص میکنه.

به خاطر همینه که متن سایت انقدر برای کمپین­های سئو مهمه. اگه نمیدونید سایتتون به بازبینی نیاز داره یا نه، مطمئن باشید لازم داره. دوباره برید متن وب سایتتونو بخونید و باز بخونید و یک نویسنده یا ویراستار استخدام کنید. متن سایتتونو مثل زیربنای نقشه سئوی آینده­تون ببینید. اگه زیربنا از هم بپاشه، پیشرفت سختتره.
اینجا دو سوال مطرح میشه که باید حتما برای سئوی متن سایتتون بهش فکر کنید.

  • به اطلاعاتی که روی سایتتونه اعتماد دارید؟
  • محتوای روی سایتتون با کیفیت هست؟

هیچ وقت متن روی سایتتونو ندید نگیرید، محتوا پادشاهه سایته و باید باکیفیت باشه. برای کسب اطلاعات بیشتر با یه متخصص سئو صحبت کنید و برای آشنایی با الگوریتم­ پاندا به مقاله الگوریتمهای گوگل مراجعه کنید.

موقع انتخاب طراح وب، باید از مجرب بودن طراحتون اطمینان حاصل کنید، چون تغییرات برنامه­نویسی، تغییرات نرم افزارها و از همه مهمتر تغییرات اذهان عمومی میتونه روی طراحی وب سایت اثر بذاره. این تجربه باعث میشه طراح، با استفاده از طراحی ها و اطلاعات بروز، سایت و کسب و کار شما رو در سطح جدید و بالایی میسازه. تو این پست با سه دلیل برای اعتماد کردن به طراح مجرب آشنا بشید:
1- یاد گرفتن طراحی وب در طول زمان؛ این یکی از مهمترین نکات بکارگیری طراح وب مجربه. همینطور که اینترنت در طول زمان تغییر کرده، طرز فکر مردم درباره طراحی هم متحول شده. کسی که تجربه بالایی داشته باشه، با نحوه رشد و توسعه الگوهای طراحی آشناست و میدونه کدومها موفقترند. این تجربه باعث میشه سایتتون موفق تر باشه و در طراحی بروز باشه و تجربه کاربری بهتری برای مخاطب فراهم کنه.
2- درک بهتری از نحوه اثر طراحی وب بر ژانر؛ همینطور که اینترنت رشد میکنه، خیلی چیزها روی رفتار آدما در اینترنت اثر میذاره. درک و تجربه این تغییرات به طراح وب کمک میکنه تا پیغام وب سایت شما رو بهتر به مخاطل القا کنه. مخاطب شما ممکنه رنج وسیعی از آدمای مختلف رو در بربگیره. شما باید بتونید سایتتونو طوری طراحی کنید که بهترین نتیجه و بیشتری اثربخشی روداشته باشه.
3- رزومه ای پر از تجارب کاری متنوع؛ کسی که تجربه زیادی داره، یعنی با رنج وسیعی از مشتریهای مختلف کار کرده. از وب سایتهای حرفه ای گرفته تا تجارت آنلاین و همه انواع و اقسام سایتهای مختلف رو طراحی کرده. تجربه نشون میده، اون طراح نمونه کارهای مختلف و موفقی داشته و بهتر میتونه با هر نوع سایتی خودشو وفق بده.
اگه دنبال یه طراح وب میگردید که کسب و کار شما رو بشناسه و بتونه از یک طراحی محلی گرفته تا طراحی شرکتی معروف با سالها تجربه رو انجام بده، با دارکوب تماس بگیرید. 

اگه سایتتونو راه انداختید و سئو هم کردید، و حالا برای کلیدواژه های اصلیتون، روی صفحه اول گوگل بالا میاد، باید برید سراغ یه چیز دیگه. مشتریها میخوان بیشتر درباره شما بدونن. طبق تحقیقی که اخیرا انجام شده، 48% از امریکایی­ها حداقل روی یک شبکه اجتماعی با شرکتهای مختلف در تعاملند. بازاریابی شبکه های اجتماعی مشتریها رو از سایت به داخل شرکت میکشونه.
بعضی ها شاید الآن بگن، همه این حرفا قشنگ و خوبن اما کسب و کار من برای مردم کسل کننده است و به درد شبکه های اجتماعی نمیخوره.
با این رویکرد جلو نرید. با نکاتی که امروز تو این پست میخونید میتونید کسب و کارتونو روی شبکه های اجتماعی خیلی خوب جلوه بدید و بازدیدکننده جذب کنید.

مثل یه آدم حرف بزنید

مشتریها دوست ندارند با روبات ارتباط برقرار کنند. پس لحن نوشته هاتون باید مثل لحن صحبت کردن خودتون باشه تا برندتون بتونه با مخاطب ارتباط برقرار کنه. مردم از آدما خرید میکنند و دوست دارن بتونن بهشون اعتماد کنند، پس به جای اینکه مثل یه روبات بدون صورت و هویت رفتار کنید، خودتون باشید. اینطوری از رقباتون هم متمایز دیده میشید. عطر های قدیمی با یکم تغییر میتونن تبدیل به ادوکلن­های امروزی و معطری بشن که همه رو عاشق خودشون کنند.

توصیه کنید و شوخ طبع باشید

معمولا کسی وکیل­ها رو به شوخ طبعی نمیشناسه. اجازه ندید قوانین سخت گیرانه شرکتتون به بازاریابی شبکه های اجتماعی­تون نفوذ کنه. با زبان طنز و بامزه با مخاطبتون صحبت کنید. هویت دادن به محتوا هم میتونه کمک کننده باشه. یه موضوعی پیدا کنید که مخاطب مد نظر شما رو هدف بگیره و علاوه بر اون برای مشتریهاتون هم جذابیت داشته باشه و بتونه توجهشون رو جلب کنه. یه طوری باشه که مردم رغبت کنند به کارتون نزدیک بشن.

به مردم گوش کنید

همه دوست دارن نظراتشون شنیده بشه. چرا پس بخش نظرات رو ندید میگیرید؟ محتوا درست کردن، یه پاسخی هم میطلبه، از این امکان استفاده کنید و با مخاطبتون مکالمه داشته باشید. پستهای بی پایان میتونه کمک کنه تا نظر مشتریها رو در مورد برندتون بشنوید.

اسپم نکنید

مردم عضو شبکه های اجتماعی میشن که اجتماعی باشن و با هم ارتباط برقرار کنند نه اینکه مورد بمبارون فروش و تبلیغ قرار بگیرن. باید بین تبلیغ محصولات و محتوای جذاب یه تعادلی بوجود بیارید تا کسب و کارتون از برزخ شبکه های اجتماعی مصون بمونه. متاسفانه فرمولی نیست که نشون بده این تعادل باید چقدر باشه، اما میتونید 80 به 20 در نظر بگیرید. مثلا 80% از محتواتون باید برای جذب مخاطب باشه و 20% رو به تبلیغ برندتون اختصاص بدید.

تست کنید، تکرار کنید، اصلاح کنید

حالا که برای تبلیغ برندتون برای بازاریابی شبکه های اجتماعی به ابزار مجهز شدید، دست به کار بشید و یه حرکتی بکنید! چه از طریق گوگل آنالتیکس، چه Facebook Insights یا هر ابزار گزارش­گیری دیگه­ای میزان موفقیتتونو ردیابی کنید و استراتژی­هاتونو بر اساس گزارشهایی که میگیرید اصلاح کنید.
اگه برای بازاریابی شبکه های اجتماعی به کمک احتیاج دارید با آژانس بازاریابی دارکوب تماس بگیرید و از مشورت مشاوران ما بهره­مند بشید.

میدونستید تحقیقات نشون میده تقریبا 50% از سازمانهایی که از بازاریابی دیجیتال استفاده کرده­­اند، هیچ روش و برنامه مشخصی برای بازاریابیشون نداشتند؟ با اینکه به نظر عجیب میاد اما خیلی از صنایع کوچیک و بزرگ کورکورانه تو این راه قدم گذاشته­اند. مشکل اینجاست که میبینیم بزرگترین خطاها از شرکتهای کوچیک محلی سر میزنه، در صورتی که این شرکتهای کوچیک با بودجه­های محدودی که دارند باید سعی کنند بیشترین سود رو از هزینه­هایی که میکنند بدست بیارن. ولی در عمل میبینیم به جای اینکه روی اجرای صحیح کار و حصول حداکثر نتیجه تمرکز کنند، از حاشیه های کار میزنن و کارو خراب میکنند، به خصوص تو زمینه بازاریابی سرچ که لطمات بیشتری وارد میشه.

آماده سازی

همه قبول دارند که عرصه دیجیتال انقدر در تغییر و تحوله که نمیشه چیزی رو تو این عرصه پیش بینی کرد. فرصتهای بازاریابی و کانالهای دیجیتال دارن با سرعت نور تغییر میکنند و صنایع رو جا میذارن. کسایی که میخوان جایگاه خودشونو حفظ کنند دست به دامن تبلیغات موقت میشن و پولاشونو صرف تبلیغات کلیکی، سئو، بازاریابی محتوا و اجتماعی میکنند.
حتما خودتونم متوجه شدید که این راه پر خطر برای خیلی از شرکتهای بزرگ موفقیت آمیز نبوده و این شکست بزرگ روشهای بازاریابی رو زیر سوال برده. همین تصور منفی باعث شده خیلی از صنایع رو سرخورده کرده و باعث شده دوباره به همون روشهای بازاریابی قدیمی متوسل بشن.

هیچ چیز جدیدی وجود نداره

تو کتاب هنرهای رزمی، نویسنده اهمیت استراتژی رو با این جمله نشون داده: استراتژی بدون تاکتیک کندترین روش پیروزیه و تاکتیک­ بدون استراتژی مثل سر و صدای قبل از پیروزیه. 
همینطور استراتژی هر چقدر هم که خوب باشه اگه ابزار یا برنامه ای برای اجراش نداشته باشید بی فایده است. بنابراین اگه بخواهید بدون داشتن یه استراتژی درست از روشهای بازاریابی (مثل تبلیغات کلیکی و سئو) استفاده کنید، متحمل صرف هزینه های سنگین میشید و اون نتایجی که انتظار داشتید هم حاصل نمیشه.
برای اینکه بهتر توضیح بدم یه مثال میزنم:
یکی از مشتریهامون مدیر یکی از بزرگترین و تقریبا محبوترین کافی­شاپ­های تهران بود و تونسته بود ظرف سالهای قبل تو این کار آوازه ای کسب کنه. اما طی 2-3 سال اخیر چند تا کافی­شاپ تو همون منطقه باز شدند و حالا 10-15 تا کافی­شاپ شبیه هم تو یک منطقه دارن با هم رقابت میکنند. اینجاست که استراتژی سرچ میتونه به کمک بیاد و مردم رو از 2 کیلومتر اونطرف تر به محل کسب­تون بکشونه (با تبلیغات کلیکی در سطح وسیع و سئوی محلی در سطح کوچکتر).
گرچه این شرکت کلی پول صرف رتبه گرفتن سایتش روی صفحه اول سرچ محلی و طبیعی کرده (بعلاوه تبلیغات کلیکی و سایر روشهای بازاریابی آنلاین) اما باز هم همچنان داره مشتریهاشو از دست میده. قبلا برای همچین مشکلی باید پول بیشتری صرف تبلیغات کلیکی میکردند تا مشتریهایی رو از منطقه خودشون هدف بگیرند، اما اگه هدفمندتر به مشکل نگاه کنیم، میتونیم از پایه حلش کنیم.
ما باید یه کاری کنیم که با یه کار جالب، این شرکت رو دوباره پرآوازه کنیم. اولویت رو باید بذاریم روی قیمتها و موقعیت جغرافیایی. یادتون باشه که قیمتها خیلی رقابتی­اند و باید حواستون تو این زمینه به جیب مشتری باشه. برای حل مشکل باید از بالا به قضیه نگاه کنید. نمیشه که همینطوری بدون دلیل از مشتریها بخواهیم از چند تا کافی شاپ راحت و شیک اطرافمون صرف نظر کنند و ما رو انتخاب کنند.
باید روش خودمونو عوض کنیم. چون تحقیقات به وضوح نشون میدن که موقعیت جغرافیایی عامل خیلی مهمیه، بهتر نیست به جای اینکه روی جذب مشتری از 2 کیلومتر اونطرف تر تمرکز کنیم، روی کسایی متمرکز بشیم که 200 متر ازمون فاصله دارن؟ با این کار درهای جدیدی به روی خودمون باز کردیم – مثلا تو این مورد، میفهمیم که اگه 100هزار نفر از فاصله 200 متری­مون مارو بشناسن خیلی بهتره.
وقتی ساده به قضیه نگاه کنیم، در واقع این روشی که الآن گفتیم هم فرقی با روشهای قدیمی نداره و حتی ممکنه از همون کانالها هم استفاده بشه. فرقش تو محل مشتریهاست. ما تو این روش، دیدمونو از مشتریهایی که در فاصله زیادی از ما قرار دارند (و باید قانعشون کنیم که از همه فرصتهای نزدیک­ترشون بگذرند و بیان سراغ ما) به سمت مشتریهای نزدیک­تر در سطح منطقه ای با رقابت کمتر بگردونیم. برای این کار میتونیم با روشهای بازاریابی دیجیتال، سطح آگاهی نسبت به برندمون رو توسعه بدیم و خیلیها رو نسبت به وجود خودمون باخبر کنیم.
اگه بخاطر بازاریابی دیجیتال و بازبینی اهدافمون نبود این تغییر تاکتیک بوجود نمیومد و همچنان داشتیم با صرف هزینه برای گوگل ادوردز، فقط پولمونو دور میریختیم.

مدلهای برنامه ریزی بازاریابی دیجیتال و روش شناسی آنها

تکنیکهای یادگیری دیجیتال موثری بوجود اومده که میتونید با توسل به اونها جای پای شرکتتونو تو عرصه دیجیتال محکم کنید. برای اینکه بیشتر با این مفاهیم آشنا بشید، خلاصه ای از هر کدوم رو در پایین آوردیم. هم شرکتهای کوچیک و هم بزرگ میتونن با توسل به این تاکتیک­ها استراتژی­شونو بهبود ببخشن و اثرگذاری دیجیتالی­شونو افزایش بدن.

SOSTAC

این تاکتیک بازاریابی برای کسایی بوجود اومد که میخواستن برنامه بازاریابی دیجیتالشونو همه جانبه توسعه بدن. میتونه هم در سطح تاکتیکی و هم برای خلق یه استراتژی فراگیر بکار گرفته بشه.
سُستاک، از حروف اول کلمات زیر گرفته شده:
Situation Analysis: به معنی تحلیل موقعیت مکانی شما
Objectives: به معنی اهدافی که میخواهید بهش برسید
Strategy: به معنی روشهایی که میخواهید برای رسیدن به اون اهداف به کار بگیرید
Tactics: چطوری میخواهید به اونجا برسید و برای این کار از چه کانالهایی استفاده میکنید
Actions: فرایندها، سیستمها، چک­ لیست­ها و دستورالعمل­ها
Control: معیارها و اندازه گیریهایی برای اطمینان از پیشرفت
حتی اگه نخواهید این روش رو دنبال کنید، باز هم انجام این کارها ارزش داره. این پروسه و بصیرتی که تحلیل موقعیت بهتون میده ارزش تک تک ثانیه هایی که روش میذارید رو داره.

RACE

این مدل هم مثل روش سستاک میتونه برای تعیین مراحلی که باید در سطح تاکتیکی طی بشه و برای توسعه کل برنامه بکار گرفته بشه.
قبل از اینکه عمیق تر این روش رو بررسی کنیم باید این نکته رو یادآوری کنم که RACE هم مثل سستاک حروف اول کلماتی هست که باید تو این پروسه یک به یک انجام داد، اما قبل از حرف R که نماینده Reach هست، یه مرحله به اسم Plan داریم که باید اول انجام بشه اما چون نمیشد کلمه PRACE رو تلفظ کرد، اسم این روش رو RACE گذاشتند.
مراحل این پروسه یا همون اجزای RACE عبارتند از:
Plan: مرحله برنامه ریزی – حالتی که باید به استراتژی، فرصتها و اقدامات نگاه کنید. باید موقعیت آنلاینتونو محکم کنید، شاخص مخاطب درست کنید، رقیب و بازار کارتونو بشناسید. این اطلاعات میشن خوراک تبلیغات دیجیتالتون.
Reach: مرحله تحقیق – این مرحله همه رسانه های اجاره ای، رایگان و ملکی رو در بر میگیره و میتونه کمک کنه که محتوای سایتتون روی سایتهای مختلف، وبلاگهای مرتبط، شبکه های اجتماعی و موتورهای جستجو در دسترس مردم قرار بگیره.
Act: مرحله تصمیم گیری – تو این قسمت از پروسه باید بازدیدکننده ها رو قانع کنید که با برندتون ارتباط برقرار کنند، مثلا برای خبرنامه ثبت نام کنند یا گزارشی رو دانلود کنند.
Convert: مرحله خرید – اینجاست که سفرتونو در کنار مشتری آغاز میکنید.
Engage: مرحله همراه سازی – تو این مرحله تبدیل اولیه صورت گرفته و روابط بلند مدت رو با مشتری شکل میدیم.

قضاوت

اگه بخواهیم بین این دو روش یکی رو انتخاب کنیم، روش RACE میتونه بعنوان شروع راه باشه و براحتی برای کانالی مثل سئوی محلی قابل اجراست. از طرف دیگه SOSTAC وقت گیره و منابع زیادی تا به نتیجه رسیدن نیاز داره و به همین جهت ممکنه برای شرکتهای کوچیک که فقط میخوان در سطح محل خودشون دیده بشن زیاد مناسب نباشه. وقتی از کارهای کوچیک شروع کنید، میتونید زودتر به نتایج ملموسی دست پیدا کنید و برنامه ها و معیارهای قابل درکی برای خودتون توسعه بدید.

چهارشنبه, 27 ارديبهشت 1396 12:18

تصوراتی اشتباه از طراحی سایت

طراحی وب یه کار تخصصیه و هر کسی نمیتونه انجامش بده. طبیعی هم هست، طراح روی این کار وقت میذاره و تمرین میکنه. کسای دیگه ای هم که تخصص این کارو ندارن، هر وقت بخوان وب طراحی کنند از یه طراح کمک میگیرند. طراح وب داده های ورودی شما رو میگیره و با صرف وقت و ایده­پردازی یه طراحی خلق میکنه. اگه میخواهید محصول کار دقیقا همون چیزی باشه که تو ذهن شماست، باید بتونید درست اون چیزی رو که تو ذهنتونه منتقل کنید. البته کسانی هم که تو کار طراحی وب فعالیت میکنند، آموزش دیده­اند و خوب میتونن متوجه چیزی که شما میخواهید بشن. اگه شک دارید که طراح استخدام کنید یا نه، تو این پست از یه سری تصوارت غلطی که راجع به طراحی وب وجود داره صحبت خواهیم کرد تا بتونید با آگاهی جلو برید و دقیقا همون چیزی رو بدست بیارید که لازم دارید.
یکی از این تصورات غلط اینه که بعضی ها فکر میکنند هر چی عناصر کلیک کردنی روی سایت بیشتر بشه بهتره. بعضی ها هر کاری که بلدند روی سایتشون پیاده میکنند و فکر میکنند اینطوری ترافیک وب سایتشون بالا میره. دقت کنید که هر چی امکانات و عناصر بیشتری روی سایتتون بذارید، امکان اشتباه هم بالا میره. سایت باید براحتی در دسترس باشه. اگه کاربر نتونه سایتتونو براحتی مسیریابی کنه و به اطلاعات مورد نظرش دست پیدا کنه، توجهشو از دست میده و میره سراغ یه سایت دیگه.
یه تصور غلط دیگه اینه که بعضی ها فکر میکنند مردم برای خوندن وب­شون وقت میذارن، در حالی که اکثر مردم به طور متوسط 3 دقیقه برای هر مقاله اختصاص میدن. این یعنی باید اطلاعات رو کوتاه و مختصر ارائه بدید. حدود 300 تا 400 کلمه برای موضوعات بزرگ خوبه. صفحه اصلی یا موضوعات جزئی هم زیر 100 کلمه باشند.
یک تصور خیلی غلط اینه که کسی فکر کنه به محض این که سایتشو عمومی کرد، مردم همینطور پشت سر هم روش کلیک میکنن و وارد سایتشون میشن. خب این تصور اشتباهیه. معمولا باید سایتتونو تبلیغ کنید و بذارید زمان بگذره تا ترافیک جذب بشه. همینطوری سایتتونو بعد از راه اندازی به امان خدا رها نکنید. سئو کردن سایت، یکی از روشهای جذب ترافیک سایته که میتونید مقاله های آموزشی مرتبط با اون رو از سایت دارکوب مطالعه کنید.
راز بعدی در استفاده از رنگهای براق و تو چشمه. از رنگها و الگوهایی استفاده کنید که در خورِ برندتون باشه و تمام صفحات رو متحد به همون رنگ دربیارید. اگه هر صفحه به یک رنگ متفاوت نمایش داده بشه، مردم گیج و سردرگم میشن.
این اطلاعات فقط نکات مختصری برای شروع کار بودند، که قطعا باید جدی بگیریدشون. برای کسب اطلاعات بیشتر به مقالات قبلی دارکوب در زمینه نکات طراحی وب و سئوی سایت مراجعه کنید.

سه شنبه, 26 ارديبهشت 1396 08:56

پنج عامل عدم موفقیت طراحی وب

حتما براتون پیش اومده که حین وبگردی های کاری یا برای سرگرمی، به سایتهایی برخورده باشید که خیلی درهم و ریخته پاشیده­اند. در اکثر موارد هم مدیر سایت نیت خوبی داشته اما تو اجرا نتونسته موفق باشه. به نظرتون چه عواملی به منزله شکست یا عدم موفقیت وب سایت تلقی میشن؟ ما تو این پست، پنج تا از رایج­ترین­هاشو جمع کردیم و با شما در میون میذاریم تا موقع طراحی وبسایتتون مواظب باشید.

مشکل فونت

بزرگترین مشکل طراحی وقتیه که تعداد فونتها خیلی زیاد باشه یا خوندن مطالب سخت باشه. بازدیدکننده ها میون این همه فونتهای جورواجور سردرگم میشن. اگه یه فونت خیلی فانتزی یا عجیب و غریب انتخاب کنید،  کسایی رو که نمایشگرهای کوچیکی دارن به دردسر میندازید. برای کل متن اصلی سایتتون از یه فونت ساده استفاده کنید و برای تیتر و تصاویر هم از یه فونت دیگه که اون هم ساده باشه. به این ترتیب جریان یکنواختی روی سایت برقرار میشه و همه کاربرها میتونن از سایت براحتی استفاده کنند.

چپاندن کلیدواژه

همه میخوان سایتشون روی موتورهای جستجو رتبه خوبی بگیره. بحثی توش نیست که سئو کردن سایت جزء برنامه های اجباری بازاریابی نیست. اما اگه بخواهید همه جای سایت کلیدواژه هاتونو بچپونید، بازدیدکننده ها رو خسته میکنید، به علاوه گوگل هم ممکنه بخاطر این کار جریمه­تون کنه.

گزینه های بیش از حد

اگه هدفتون از جذب بازدیدکننده افزایش فروش، عضویت یا ارتباط گرفتن کاربرها با شما باشه، اون بخش رو در صفحه برجسته تر کنید. اگه بخواهید یه عالمه دکمه، فرم و درخواست برای اقدام روی صفحه بذارید، ممکنه مشتریها رو سردرگم کنید.

اجرای خودکار فیلم و موسیقی

شاید بعضی ها فکر کنند اگه همچین عناصری روی سایتشون بذارن به نظر حرفه ای تر میان یا سایتشون جالب تر میشه، اما در اصل این ویژگی ها برای کاربرها اذیت کننده است و ممکنه روی همه دستگاه­ها هم درست نمایش داده نشه. اگه میخواهید فیلم یا صوت روی سایتتون داشته باشید، اجازه بدید مهمونها خودشون برای فعال کردن یا توقفش تصمیم بگیرن.

مشکلات تصاویر

شما هم مثل بعضی از سایتها از تصاویر بی کیفیت یا با کادرهایی نامتناسب یا دزدی استفاده میکنید؟ یکی از به یاد ماندنی ترین بخش­های سایت تصاویرشن، بنابراین سعی کنید کاری کنید که تصاویر سایتتون برجسته باشند. اگه میتونید خودتون عکس باکیفیت بگیرید که خیلی خوب میشه. اگر هم نمیتونید، یه عکاس استخدام کنید یا عکس بخرید.
درسته که هر کسی میتونه خودش سایت راه بندازه و مدیریتش کنه، اما صاحبان صنایع و مدیران شرکتها باید حرفه ای تر عمل کنند. مشتریها از شما یه توقع دیگه دارند و میخوان سایتتون روی موبایل خوب دیده بشه، حرفه­ای و کاربردی باشه. اینجاست که همکاری با یه متخصص براتون خیلی به صرفه تر از چیزی که فکر میکنید در میاد. روی گوگل عبارت "شرکت طراحی سایت" رو سرچ کنید و با یه شرکت خوب برای کارهاتون قرارداد ببندید. شرکت دارکوب هم ارائه دهنده خدمات هاست، دامنه، توسعه و طراحی سایت، آماده همکاری با هم میهنان عزیز در این زمینه است.

طراحی سایت دارکوب | هاست دارکوب | دارکوب نام و علامت تجاری ثبت شده این مجموعه می باشد.
دارای مجوز از (سازمان نظام صنفی رایانه ای استان تهران) ، (رتبه 4 شورای عالی انفورماتیک کشور) ، (وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی)
آموزشگاه طراحی سایت و سئو با مجوز رسمی از سازمان فنی و حرفه ای کشور افتتاح شد
دارکوب به عنوان شرکت خلاق توسط معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری برگزیده شد