مدیر سایت

مدیر سایت

انواع بازاریابی که برای کسب و کارها وجود داره به سه دسته تقسیم میشن: مالکیتی، بدست آوردنی و پولی. تو این مقاله در مورد هر کدوم مختصرا توضیح خواهیم داد.

بنچمارکینگ و تجزیه و تحلیل رقابتی

مالکیتی: این نوع بازاریابی مستقیما زیر نظر خودتون انجام میگیره و بخاطر همین هم تقریبا میشه گفت تو بازرسی های داخلی مستقیم میره سر اصل مطلب، چون هیچی نباشه شما دیگه خودتون میدونید اصل مطلب کجاست! بخش عمده ای از این نوع بازاریابی استراتژی بازاریابی محتوای سایتتون رو شامل میشه و خودتون میتونید طی فواصل زمانی منظم عملکردشو با استفاده از ابزارهایی که هست مثل گوگل آنالتیکس اندازه بگیرید.
رسانه های مالکیتی رقباتون هم باید به همین ترتیب ساده باشه. سخت ترین قسمتها، محتوای اضافه شده مثل کتابهای الکترونیکی و وبینارها خواهند بود.

  • وبسایت (ها)
  • محتوا (مقاله های وبلاگ، کتابهای الکترونیکی، وبینارها، فیلم ها و غیره)
  • بهینه سازی درون-صفحه (سئو)
  • صفحات شبکه های اجتماعی

بدست آوردنی: نسخه دیجیتال روابط عمومی و مردمی بودن. رسانه های بدست آوردنی همیشه رایگانند و از نظر کنترلی که شما روشون دارید با هم متفاوتند و شامل طیف وسیعی میشه از "خیلی زیاد" تا "خیلی کم".

  • بهینه سازی برون-صفحه (سئو)
  • نقدها و نظرات و پیشنهادات
  • مطالب به اشتراک گذاشته شده، لایکها و گزارشهایی که از اکانتهای شبکه های اجتماعیتون میشه

پولی: به طور کلی تبلیغات.

  • محتوای پولی
  • حامی مالی شدن
  • بازاریابی اثرگذار
  • و تبلیغات

بنچمارکینگ و تجزیه و تحلیل وبسایتهای رقیب

باید حواستون به رقباتون باشه، این کار نه تنها یه روش هوشمندانه برای تجارت به حساب میاد بلکه برای موفقیتتون الزامیه. البته هیچ وقت نباید روش کار سایتتونو از رقبا بگیرید، اما اگه از روشهای کارشون مطلع باشید براتون نقطه قوت محسوب میشه. باید با شناخت رقبای تجاریتون برای خودتون بردهای کوچیک بدست بیارید و یه روش بلند مدت موفقیت آمیز طراحی کنید.
بنچمارکینگ رقیب رو مثل آینه ماشین در نظر بگیرید. وقتی سوار ماشین میشید اولین کاری که میکنید تنظیم آینه است تا بتونید راننده های اطرافتونو ببینید. البته شاید شما تو یه کوچه بن بست خلوت بدون آینه هم مشکلی نداشته باشید اما وقتی به یه تقاطع برسید که کلی راننده اطرافتونه حتما لازمتون میشه و عدم استفاده از آینه اینجا بی احتیاطی محضه.
بنچمارکینگ رقبا هم درست مثل آینه های ماشین میمونه و کمک میکنه شرکتهای دیگه ای که تو حرفه شما فعالند رو بهتر بشناسید و الگوهای رفتاریشونو بشناسید و بتونید پیش بینیشون کنید (مثل وقتی که دو تا ماشین میان پشتتون و شما 10 دقیقه است دارید از آینه رفتارشونو نگاه میکنید که لایی میکشند، حالا میدونید باید چیکار کنید تا از یه تصادف بزرگ جلوگیری کنید).
میتونم براتون 4 دلیل بیارم که نشون بدم چرا کسب و کارها باید برای سایتشون معیارهای رقیب رو تعیین کنند.

  • باعث میشه نقاط شروع کار رو پیدا کنید و بدونید از کجا باید اندازه گیری رو شروع کنید
  • روشهای بهتری پیدا کنید
  • بخشهایی از سایت رو که قابلیت ارتقا دارند پیدا میکنید
  • یه محیط رقابتی در کارتون بوجود میارید

چرا باید برای وبسایتها معیارهای رقابتی رو تعیین کرد؟

تجربه ای که یه کاربر روی سایت شما داره مستقیما روی اینکه یه کاربر عادی بمونه یا تبدیل به مشتری بشه و ازتون خرید کنه تأثیر میذاره. بارها گفتیم اگه بارگذاری سایتتون بیشتر از 3 ثانیه طول بکشه 40% از کاربرهاتونو از دست خواهید داد و از اون کاربرهایی که میتونن بیش از 3 ثانیه رو تحمل کنند 79 درصدشون دیگه برنمیگردن و دیگه ازتون خرید نمیکنند.
با این محدوده کوچیکی که برای خطا جا دارید، تعجبی نداره که همه میخوان تو طراحی و عملکرد سایتشون بالای دست رقبا بلند بشن. وقتی سایتتون تونست یه خواننده دائمی پیدا کنه وقتشه که همه سعیتونو بذارید تا اون کاربر رو به خرید سوق بدید.
وقتی معیارهای عملکردی سایتتونو تعیین کردید، اونو با سایتهای مشابهی که تو حوزه کاری شما فعالند مقایسه کنید تا ببینید چطور میشه تجربه کاربری بهتری به کاربرانتون ارائه بدید و نرخ تبدیل مشتری رو بالا ببرید. حالا میخوام براتون 4 محدوده ای رو که برای تحلیل سایت رقیب باید دنبال کنید براتون شرح بدم:

  • نرخ خروج

نرخ خروج به درصد کاربرهایی میگن که بعد از اینکه فقط یه صفحه از سایت رو میبینن از سایت خارج میشن. چون نرخ خروج سطح همراه شدن کاربرها با وبسایت رو نشون میده، برای برندها معیار مهمیه و میتونن از روی نرخ خروج خودشونو با رقبا مقایسه کنند.
اینکه معمولا میگن نرخ خروج به تنهایی نمیتونه اطلاعات زیادی به شما بده، بیشتر بخاطر اینه که خروج افراد از سایت اون هم فقط بعد از مشاهده یک صفحه از سایت میتونه هزار و یک دلیل داشته باشه. مثلا شاید فقط دنبال اطلاعات تماس میگشته و از روی همون یک صفحه اطلاعات رو پیدا کرده و برداشته تا از یه کانال ارتباطی دیگه ای با شرکت تماس بگیره.
تحقیقات نشون داده که تو الگوریتم گوگل نرخ خروج به تنهایی نمیتونه روی رتبه صفحه اثر بذاره، اما وقتی نرخ خروج پایین باشه نشون دهنده قوی بودن سایته. وبسایتهایی که نرخ خروج پایینی دارند احتمالا ساختار لینکدهی داخلیشون خوب ساخته شده که این لینکدهی داخلی هم خودش سئو رو تقویت میکنه.
موقع تجزیه و تحلیل نرخ خروج یه سایت فراتر از صفحه ای که کاربرها ازش خارج میشن فکر کنید و ببینید چه نوع کاربرهایی و چطوری روی اون صفحه فرود میان.
همه میدونن که تبلیغات کلیکی باعث زیاد شدن نرخ خروج کلی سایت میشن، چون وقتی تبلیغ کلیکی میکنید، کاربر به طور طبیعی شما رو پیدا نکرده و شاید به چیزی که میفروشید علاقه ای نداشته باشه.
از طرفی سایر روشهای بازاریابی دیجیتال مثل سئو کاربرهای مورد هدف رو (که محصول یا خدماتی رو سرچ کردند و به شما رسیدند) جذب میکنه. تعجبی نداره که نرخ خروجشون هم خیلی کمتر از گروهی باشه که از تبلیغات کلیکی وارد سایت شدند (به علاوه گروه سئو نرخ تبدیل مشتری بالاتری هم دارند).

  • زمان بارگذاری صفحه

وقتی به آنالتیکس سایتتون نگاه کنید متوجه میشید که زمان بارگذاری صفحه ارتباط نزدیکی با نرخ خروج داره. وقتی سایتها رو تجزیه و تحلیل میکنید بهتره این دو معیار رو با هم ببینید.
مدت زمانی که طول میکشه تا سایتتون لود شه میتونه اثر زیادی روی رضایت مشتری و نرخ تبدیل داشته باشه. در واقع طی مصاحبه ای که از کاربرها شده 64% گفتند معمولا از صفحه ای که 10 ثانیه بگذره و هنوز کامل لود نشده باشه خارج میشن و تو این جهانی که روز به روز میزان تقاضا داره بیشتر میشه، مشتریها توقع دارند سایتها در سریع ترین حالت ممکن لود بشن تا بتونن از اطلاعات روی صفحه سریعتر استفاده کنند.
یه تیم توسعه و طراحی خوب باید بتونه سایتی بسازه که سریع لود بشه و کاربر فورا به اطلاعات مد نظرش برسه. حتی اگه سایتتون به شدت به فیلم ها و تصاویر دقیق وابسته است، توسعه دهنده های ماهر میتونن کدهایی بنویسن که صفحه باز هم سریع بالا بیاد.
مثلا یکی از سایتهایی که توسط شرکت طراحی سایت دارکوب درست شده، سایت ورزشی تک گل که در اون قواعد و قوانین سئو به صورت 100 درصد رعایت شده و دارای بخش گالری تصاویر و فیلمه.
اگه وارد سایت بشید میبینید که سایت تعاملیه و امکانات زیادی داره که این همه امکانات میتونن سرعت بارگذاری سایت رو پایین بیارن اما با این وجود بخاطر کدنویسی مناسب سایت هیچ اثری روی سرعت بارگذاری سایت نذاشته.
اگه سرعت لود سایت تجاریتون پایینه و نیاز به بازسازی داره (مثلا سازگار با موبایل نیست و روی موتورهای جستجو رتبه نگرفته) میتونید با ما تماس بگیرید و سرعت سایتتونو افزایش بدید.

  • کارایی و طراحی

برای ارزیابی یه سایت باید از ترکیبی از تجزیه و تحلیل مشاهده ای و مصاحبه (ترجیحا از مشتریها) استفاده کنید. کارایی میتونه شامل اجزای مختلفی باشه مثل مسیریابی قابل درک، قابلیت سرچ توسط کاربرها و پیدا کردن اطلاعات مورد نیاز، درخواست برای اقدامهای واضح و عدم وجود لینکهای خراب یا هر نوع محتوای مشکل دار.
میتونید به مشتریهای دائمی سایتتون یا کسایی که مایل به استفاده از سایتتون هستند در قبال جواب دادن به سوالات مصاحبه تخفیف بدید. بعضی از جنبه های تجربه کاربری کاملا سلیقه ای اند اما با این وجود پرسیدنش میتونه براتون مفید باشه. بیشتر سعی کنید از سوالات بله/خیر استفاده کنید، چون تبدیل جوابهای تشریحی به داده های قابل استفاده کار مشکلیه. مثلا به جای اینکه بپرسید "استفاده از این سایت چه حسی به شما میده؟" میتونید بپرسید "از این تجربه بخصوص راضی بودید؟"
حتی میتونید گوشه به گوشه وبسایت رقباتونو هم ارزیابی کنید و تفاوتهاشو با سایت خودتون پیدا کنید. همیشه تو قسمت زیبایی طراحی یکم نظرات سلیقه ای میشه اما وقتی نظرات مشتریهاتونو جمع کنید متوجه میشید که اکثریت طراحیتونو دوست داشتند یا نه.

  • سازگار با موبایل و ریسپانسیو باشید

با این که این نکته رو برای آخر گذاشتم اما اهمیتش از بقیه کمتر نیست. حتما سایتتونو به صورت واکنشگرا (ریسپانسیو) و سازگار با موبایل طراحی کنید. کاربرها روز به روز وقت بیشتری رو روی دستگاه های موبایلشون میگذرونن و برای خیلی ها تبدیل به وسیله پیشفرض شون برای وبگردی شده.
با اینکه بنچمارکینگ خاصی از عملکرد سایت در مقایسه با سایتهای رقیب بینش مفیدی براتون بوجود میاره، نذارید تو مقایسه سایتها وسواسی بشید. اگه زیادی روی غلبه بر یه رقیب تمرکز کنید، بیشتر وقتتون برای راهکارهای کوتاه مدت صرف میشه و از رشد طولانی مدت بازمیمونید.

ابزارهای بنچمارکینگ رقابتی وبسایت

اینکه چقدر زمانتونو باید روی بنچمارکینگ سایتتون در مقایسه با رقبا صرف کنید یه خط مشخصی داره. به عنوان کسی که سالهاست مسئول بنچمارکینگ رقابتی سازمانهای مختلفیه، با یکسری ابزار تعیین معیار آشنا شدم که برای سرعت کارها و درست انجام شدنشون میتونن مفید باشن.
هر شرکتی از دیگری متفاوته اما من معمولا دوبار در سال تعیین معیار و تجزیه و تحلیل رقابتی میکنم. همیشه اولین بار بیشتر وقت آدمو میگیرن، چون باید برای کارتون خط شروع رو مشخص کنید اما وقتی اطلاعات کافی بدست آوردید دیگه 6 ماه بعد بروزرسانیش براتون ساده میشه و اطلاعاتی که ثبت کردید معنی دار میشن.
اینجا با بهترین ابزارهای رایگان برای بنچمارکینگ وبسایت آشنا خواهید شد.

PageSpeed Insights

این ابزار مال گوگله و از اولین باری که من استفادش کردم تغییر کرده. الآن تست سرعت صفحه اش فقط محتوای روی صفحه وب رو تحلیل میکنه و پیشنهاداتی هم درباره نحوه بهینه سازیش بهتون میده تا بدونید چطوری سایتتونو روی همه دستگاه ها سریع تر بالا بیارید.
بخش تجربه کاربری این ابزار به تست سازگاری با موبایل منتقل شده.
اگه میخواهید این ابزار رو روی محتوا تست کنید به صفحه توسعه دهنده های گوگل برید.

Pingdom Website Speed Test

شاید با پینگدام آشنا باشید اما معمولا همه فقط با بخش پیام رسانش آشنایی دارند که یهو میبنی نصف شب پیام میده که سایتتون خراب شده. اما من هیچ وقت پیام رسانشو استفاده نکردم، به جاش فهمیدم یه تست سرعت سایت هم دارن که خیلی به درد میخوره.
از سایت تست سرعت وبسایت پینگدام دیدن کنید.
برخلاف ابزار سرعت سنج گوگل، تست سرعت پینگدام برای شما امکان سنجیدن سرعت سایت رو از کشورهای مختلف میده. این ابزار برای راه اندازی کمپین های تبلیغات کلیکی در سطح منطقه خودتون (مثلا فقط تو شهر شیراز) خیلی میتونه مفید باشه. مثلا میتونید سرعت سایتتونو تو شیراز باهاش بسنجید و اطمینان حاصل کنید که سایتتون صد در صد تو اون منطقه سریعه.
حالا که حرف از پینگدام شد خدمتتون عرض کنم خدمات بررسی و مانیتورینگ سایتشونم درجه یکه. ضرر نداره یه سرویس دیگه هم برای بررسی لحظه به لحظه سایتتون داشته باشید تا مطمئن بشید داره درست کار میکنه. به خصوص اینکه این ابزار هم رایگانه و خرجش فقط یه آدرس ایمیل و URL میشه.

SimilarWeb

از افزونه های کروم. اگه میخواهید آمار دقیقی برای تجزیه و تحلیل و بنچمارکینگ سایتتون داشته باشید (مثلا برای رتبه بندی سایت، همراه کردن مخاطب، تعداد بازدید ماهانه) باید از افزونه های مرورگرها استفاده کنید. این ابزار بهتون این امکان رو میده که اطلاعات سایتهای رقیب رو هم مشاهده کنید و مستقیما اونها رو با سایت خودتون مقایسه کنید.
بد نیست همیشه نوع ابزاری که برای تجزیه و تحلیل و بنچمارکینگ سایتتون بکار میبرید هم یادداشت کنید. مروگرها هم استفاده کنید – حتی اگه از آنالتیکس ADOBE یا گوگل برای معیارهای دیگه سایتتون استفاده میکنید. بهتره برای اینکه داده ها قابل مقایسه با هم باشند همیشه از یه منبع استخراج شده باشند.

Mobile-Friendliness Test

این تست هم از کارهای گوگله. اگه نمیدونید سایتتون سازگار با موبایل هست یا نه، گوگل براتون یه ابزار ساخته که بهتون میگه. فقط کافیه آدرس سایتتونو وارد کنید. همین الآن روی لینک تست سازگاری سایت با موبایل کلیک کنید و امتحان کنید.
شاید با خودتون بگید دست مهندسای گوگل درد نکنه که همچین تست به درد بخوری طراحی کردند، من هم منکر زحماتشون نمیشم اما معتقدم برای کارشون یه فلسفه مهمتری دارند.
تقریبا فروردین 94 گوگل اعلام کرد که اگه سایت کسی سازگار با موبایل نباشه باید منتظر افت رتبه صفحه باشه. اون موقع گوگل دیده بود بیش از 50% ترافیک از دستگاه های موبایل میان. حالا دو سال از اون زمان گذشته و کسایی که تو کار سئوی سایت هستند منتظرند که گوگل پیش فرض های الگوریتمشو با توجه به موبایل قرار بده. از اونجا که بیشتر کاربرهای گوگل از دستگاه های تلفن همراه میان، گوگل میخواد مطمئن بشه که فهرستش (و نتایجی که ارائه میده) برای اکثریت کاربرهاش (که الآن کاربرهای موبایلند) مناسب باشه.
حتما حالا دیگه براتون روشن شده که چرا گوگل همچین تستی برای سایتها درست کرده. این غول جستجو داره اینطوری اهمیتشو بهتون گوشزد میکنه. دارکوب (و گوگل) توصیه میکنه که صنایع از طراحی های واکنشگرا استفاده کنند تا سایتشون روی هر نوع دستگاهی – موبایل، تبلت یا کامپیوتر میزی- زیبا نمایش داده بشه.

نتیجه

اگه میخواهید سایتتون اهداف شرکتتونو تأمین کنه و براتون مفید باشه باید سعی کنید سایتی طراحی کنید که برای مشتریهاتون مفید باشه. مدیران سایتهای باید سعی کنند همیشه روشهای خلاقانه ای روی سایتشون بکار ببرن تا کاربرها رو با خودشون همراه کنند و سایت رو به طور مرتب تست کنند. بیشتر برندها وقتی میبنن یه رقیب یه کار خاصی انجام داده و اونها هم همون کارو تکرار میکنند در واقع دارن ریسک میکنند، برندهای برتر و موفق همیشه تو صنعت خودشون پیشقدم هستند نه اینکه از ترس عقب موندن فقط کارهای دیگران رو کپی کنند.
بنابراین اگه میخواهید کسب و کار، طراحی و توسعه سایتتون رشد کنه باید مهمترین هدفتون بهبود تجربه کاربرها باشه. در ضمن یادتون باشه که فقط کارهایی بکنید که به هویت و شخصیت برندتون بخوره.

کاری کنید رتبه سایتتون از رتبه سایت برندهای با تجربه بالا بزنه و از این طریق روی اینترنت به کسب و کار کوچیکتون ظاهر بزرگی بدید.
اگه از کسایی که دستی تو فناوری دارند و رشد خوبی تو این زمینه دارند نظرشونو در مورد بی طرفی اینترنت در ارائه محتوا به کاربرها سوال کنید، قطعا بهتون میگن که 100% بی طرفه.
علت اینکه تو بحث بی طرف بودن نت همچین جوابهای متعصبانه ای از آدمایی که تو کار فناوری هستند میشنویم اینه که هر شرکتی فارغ از بزرگی یا سود یا نوعش میتونه از سایتش به عنوان یه ابزار بازاریابی قدرتمند استفاده کنه. اینترنت (و بیشتر کدهای منبع بازش که بهش قدرت میبخشند) بعنوان یه منبع جهانی و عمومی ساخته شد تا بروی همه مردم باز و در دسترس همه باشه و همین ویژگی باعث میشه بتونیم بگیم کاملا بی طرفه. چه شرکتهای بزرگ و جهانی و چه شرکتهای ضعیف و نوپا همه با یک الگوریتم روی موتورهای جستجو رتبه بندی میشن.
البته شاید بگید گوگل ادوردز نمیتونه بی طرف باشه. خب منظور من نتایج طبیعی موتورهای جستجوست نه تبلیغات آنلاین. الگوریتم گوگل ادوردز به سبک مزایده ای درست شده بود و در نتیجه طوری طراحی شده که به تبلیغاتی که ویژگیهای خاصی دارند ارجحیت بده ولی الگوریتم موتور جستجوی گوگل حول معیارهای مختلفی کار میکنه. مطمئنا استفاده از تبلیغات کلیکی هم مزایا و معایب خودشو داره اما بهرحال یه نوع تبلیغ آنلاینه و ممکنه بخاطر هزینه هاش برای صنایع کوچیک یا نوپا قابل استفاده نباشه.
شناخت ویژگی های مهم الگوریتم جستجوی گوگل و ترکیب این اطلاعات با روشهای طراحی سایت باعث میشه کسب و کار کوچیک شما با صنایع بزرگتر رقیبش تو یه زمین با شرایط برابر بازی کنند (درست در همون شرایطی که طرفدارهای بی طرفی معتقدند باید باشه).

روشهایی که میتونید برای رقابت با صنایع بزرگتر استفاده کنید (پیروی از روشهای طراحی و سئوی سایت)

موقع طراحی سایت کسب و کار کوچیکتون، اولین سوال همیشه در مورد بودجه و مقدار هزینه هاست. بعنوان بازاریابی که تو کار طراحی و توسعه سایت خبره است و برای شرکتهای کوچیک و بزرگ زیادی سایت طراحی کرده میگم برای خرید قالب آماده و استفاده از سایت سازها 20 هزار تومن و برای شرکتهای طراحی سایت حرفه ای از 200 هزار تومن به بالا لازمه.
دقت داشته باشید که خیلی از صنایع به اشتباه فکر میکنند اگه یه مبلغ بالایی بپردازند دیگه یه سایت تر و تمیز و تازه و سئو شده بهشون تحویل میدن. هر چی باشه رتبه گرفتن روی صفحه اول گوگل با یه ظاهر زیبا و شیک قطعا 200 هزار تومن می ارزه نه؟ هم آره و هم نه.
بعضی از شرکتهای بازاریابی آنلاین شاید اندازه شما درستکار نباشند و تنها قصدشون این باشه که پول شما رو به جیب بزنن و در مقابل فقط یه سایت ساده تحویلتون بدن. من خیلی میشنوم که بعضی از شرکتهای طراحی سایت بهشون سایتی با یه سری امکانات غیرضروری اون هم با قیمتهای بالا تحویل دادند در حالی که یه شرکت طراحی سایت دیگه برای یه کار توسعه و طراحی ساده همون مبلغ رو گرفته.
مثلا برای من خیلی سخته که فکر کنم یه شرکت حقوقی متوسط (با چند تا شعبه، 100 کارمند، یه تیم بازاریابی کوچیک که برای سایت خودشون پست مینویسند) پشت سایتش یه پلتفرم مدیریت محتوای سفارشی لازم داشته باشه که 700 هزار تومن پولش بشه. در حالی که یکی از مشتریهامون هفته پیش داشت از همین موضوع شکایت میکرد.
برای اینکه بتونید شرکتهای خوب رو از بد تشخیص بدید یه سری روشها بهتون یاد میدم که برای انتخاب شرکت توسعه سایت مناسب میتونید ازشون استفاده کنید:
نقدهای آنلاین: نقدهایی که در مورد اون شرکت نوشته شده رو از گوگل سرچ کنید. اگه چیزی پیدا نکردید از چند تا از مشتریهاشون که مثل شما کسب و کار کوچیکی دارند سوال کنید. اطلاعات مشتریها رو بعضی از شرکتها روی سایت و در بخش مشتریهاشون میذارن، اگه نبود باهاشون تماس بگیرید و ازشون بخواهید بهتون معرفی کنند. اگه اون شرکت واقعا ارزش وقت و هزینه شما رو داشته باشه حتما اطلاعاتی که میخواهید رو در اختیارتون میذاره.
از چند شرکت بازاریابی مختلف قیمتهای کارهاشونو بپرسید. اگه یکیش با بقیه فرق داشت ازشون علت رو بپرسید و بیشتر تحقیق کنید. اگه در حال حاضر دارید قیمتهای توسعه سایت رو بررسی میکنید میتونید قیمتهای توسعه سایت شرکت دارکوب رو از صفحه اصلی سایت دارکوب مشاهده کنید و یا باهامون تماس بگیرید.
یه شرکت بازاریابی دیجیتال که با بهترین روشهای سئوی سایت آشناست باید بتونه برای کلیدواژه های خودش رتبه بگیره. اگه یه شرکت طراحی سایت نتونه وقتی عبارت "بهترین شرکت توسعه سایت" رو سرچ میکنیم روی صفحه اول ظاهر بشه نمیتونه برای شما هم کاری بکنه. یا اگه وقتی اسم شرکت رو سرچ میکنید روی صفحه اول ظاهر نشه باید براتون یه زنگ خطر باشه.
سایتهایی که با سیستمهای مدیریت محتوای سفارشی ساخته شده اند فقط به درد یه نفر میخورن: همون شرکتی که کدها رو نوشته. به نظر من درست نیست که فقط یه نفر بتونه با سایت کار کنه و بروزرسانیش کنه. سیستم مدیریت محتوا و کدهایی که برای شما نوشته میشن باید طوری باشن که توسط شرکتها (یا توسعه دهنده ها)ی دیگه هم براحتی قابل تغییر باشند. وبستهایی که از تم های وردپرس یا مجنتو استفاده میکنند استاندارهای جهانی رو دارن و هر کدنویسی میتونه تو اون سایتها کمکتون کنه.
اگه قراره از سایت سازها استفاده کنید بهتره سیستم مدیریت محتوایی رو بکار بگیرید که مال هاست خودتونه.
اگه جزو صنایع کوچکی هستید که میخوان از سایت سازها استفاده کنند دیگه از نظر فناوری هایی که طراحی سایتتونو باکیفیت، زیبا، کاربر پسند و قابل درک کنن کمبودی ندارید و همه این کارها رو میتونید با قیمت پایینی انجام بدید. خیلی از مدیرهای سایت سازها خلاقیت بالایی هم دارند.

صنایع کوچک باید برای ارتباط با مشتری امروز ساختاربندی بشن

تو یه قسمت از کتاب Designing a Marketing Organization for the Digital Age نوشته شرکتهای سرمایه گذاری باید تحت یک بخش بازاریابی (محصولات، تبلیغات، شراکت، رویدادها، خدمات مشتریان و غیره) واحدهای تجاری مختلفی رو ساختاربندی کنند تا مشتری رو به سفری غیرقابل پیش بینی بفرستند. از طرفی یکی از پیشروهای حوزه بازاریابی تو مصاحبه اش گفته بود، شرکتها اگه میخوان چابک تر بشن و سریع تر حرکت کنند باید خودشونو بازسازی کنند. به این ترتیب میتونن روی فرصتهای مشتری سرمایه گذاری کنند.
به نظر میاد دارن راجع به صنایع کوچیک حرف میزنن، شما اینطور فکر نمیکنید؟
علاوه بر این شرکتهای چند ملیتی بخاطر اندازه شون و ساختار سلسله مراتبی که دارن جلوی سرعتشون گرفته میشه. اما کسب و کار کوچیک شما میتونه خیلی سریع طی چند ساعت به تغییرات واکنش نشون بده، چون هیج فرایند یا ساختاری سرعتشو کند نکرده. مدیر یه تصمیم میگیره و طی چند سایت اجرا میشه، در حالی که تو شرکتهای بزرگ باید چند تا جلسه برگزار کنند، مراحل قانویش طی بشه، شرکا نظر بدن و همه اینها زمانبره. تا یه شرکت بزرگ بیاد به یه فرصت بازاریابی واکنش نشون بده، فرصته پیش اومده و رفته.
وقتی مدیر یه کسب و کار کوچیک باشید خیلی راحت میتونید به ارتباطاتی که غالب برندها با مشتریانشون دارند نگاه کنید و حتما به نظرتون میاد اونا دارن کلا یه کار دیگه میکنن و اونی نیست که شما هم انجام میدید. مثلا اسمشون همه جا پخش شده و شناخته شده اند، یه حس قوی اتصال با مشتریهاشون دارند و محل کارشون ماشینهای روابط عمومی بزرگی دارند که اسمشونو تو تیترها میارن. با اینکه مشهور شدن و شناس بودن مزیت های زیادی داره اما باید بخاطر داشته باشیم که از همون اول همینطوری نبودند و برای اونها هم زمانی بوده که هر کدوم از مشتری ها برای اولین بار اسمشونو شنیده بوده.
نوزادها هم از بدو تولد که اپل رو نمیشناسن و نمیدونن محصولات مرتبط با فناوری تولید میکنه. برای هر مشتری یه اولین بار هست که در اون لحظه با تبلیغاتِ حتی مشهورترین برندهای جهان آشنا شده. از این لحظه بین کسب و کارهای کوچیک و مشتریهاشون هم اتفاق میفته. البته این روزها احتمالا به صورت دیجیتالی شده و برای همینه که میگیم سایتی که با اون برندتونو به مشتری معرفی میکنید خیلی مهمه. وقتی اولین تجربه ای که کسی با برند شما داره از طریق طراحی و اطلاعاتی که روی سایتتون ارائه شده بوجود میاد، این برای شما یه فرصته. باید از این فرصت استفاده کنید و کاربرها رو با خودتون همراه کنید، همون کاری که شرکتهای معروف کردند.

با استفاده از اصول طراحی همیشه سبز یه استراتژی بسازید

بین مرتبط بودن و مد بودن اختلاف ظریفی هست. مرتبط بودن یعنی که با جهان پیرامونتون در ارتباط باشید و با تجربه متوجه بشید مشتریهاتون چی میخوان. تو مد بودن یعنی برای جلب توجه دنبال هوس های زودگذر بدویم.
معمولا مدیران صنایع کوچیک قربانی دنبال کردن مدهای طراحی و توسعه سایت میشن، به امید اینکه بتونن تو این بازار شلوغ دیده بشن و مشتری گیر بیارن. متاسفانه این روش معمولا نتیجه عکس میده، چون مشتریها با مد جدید طراحی آشنا نیستن و نمیدونن چطوری روی سایت مسیریابی کنند و برای همین از سایت خارج میشن (به جای تبعیت از مدهای جدید، سایت یکی از رقباتونو که تجربه کاربری خوبی داره نگاه کنید).
از طرف دیگه یه طراحی وب همیشه سبز داریم. این نوع طراحی بر اساس مسیریابی منطقی و زیبایی هایی است که محدود به یه زمان خاص نیستند و همیشگی اند. وقتی برندتونو با معیارهایی درست کنید که محدود به زمان خاصی نیست، تا سالها فقط یه سری تغییرات جزئی و بروزرسانی محتوا لازم دارید که سایتتون مرتبط و بروز بمونه.
اگه نمیدونید یه طراحی گذراست یا موندنیه میتونید با ما تماس بگیرید و بپرسید.

یه تجربه کاربری خاص میتونه مشتریها رو وفادار کنه

در کنار اجزای مهمی مثل کاربرد محصولات و خدمات مشتری، تجربه کاربری سایت هم داره روز به روز نقش مهمتری در شکل گیری ارتباطات مشتری با شرکت ایفا میکنه. شاید بخاطر اینکه تمام تعاملات مشتری با برند شما تو همین جا محصور شده و فقط روی سایت فرصت دارید تا تجربه فراموش نشدنی و خاصی ارائه بدید تا مشتری دوست داشته باشه که هر از گاهی دوباره بهتون سر بزنه.
مشتریهای تکراری بیشتر متمایلند که برای خدمات یا محصولات پول خرج کنند. حتی تحقیقاتی که اخیرا شده نشون میده مشتری ها حاضرند برای محصولی که روی سایتی با تجربه کاربری خیلی خوبیه تا 15% بیشتر پول بدن.

با بازاریابی محتوا برای کسب و کار کوچکتون (بین مشتریها و موتورهای جستجو) قدرت و خوشنامی کسب کنید

بازاریابی محتوا یه نوع بازاریابیه که در اون بازاریاب یا تولید کننده محتوا، پست وبلاگ، فیلم، پستهای شبکه های اجتماعی و ... درست میکنه و به اشتراک میذاره و هدف از همه اینها اینه که توجه کاربرها رو به سمت خدمات یا محصولاتش جلب کنه.
هم مشتریها و هم موتورهای جستجو عاشق بازاریابی محتوان، چون این روش بهشون کمک میکنه که قدرت کسب و کارتونو بشناسند.
شناخته شدن در سطح جهانی یا ملی برای صنایع کوچک چالش برانگیز و مشکله. اما به شکر سایتتون میتونید وزنه های سنگینی بردارید. به شرط اینکه محتوایی که تولید میکنید برای خواننده اطلاعات مفید و باارزشی ارائه بده.
وقتی نیازهای مشتریهاتونو بشناسید و بدونید کدوم محصولتون میتونه پاسخ این نیاز باشه، اون موقع است که میتونید محتوایی درست کنید که بخوبی تأمین کننده نیاز مشتریها باشه. نقدها و نظرات مشتریها میتونه فرصت خوبی باشه تا حرفهای کسایی رو که زمانی تو اون شرایط بودند بشنوید. حتی گاهی بین این نظرات چیزهایی رو میشنوید که خودتون میخواستید بگید، اما وقتی از دهن مشتری بیرون بیاد خیلی باارزشتره و میتونه اثبات ادعاهایی باشه که شما درباره محصولاتتون دارید.
در مورد استفاده از بازاریابی محتوا برای کسب اقتدار روی موتورهای جستجو، من به چیزی که اول مقاله درباره بی طرف بودن نت گفتم ارجاعتون میدم. الگوریتمهای موتورهای جستجو فقط به عواملی که سایت بهشون ارائه میده رتبه میدن. از این نظر هم شما و هم شرکتهای بزرگتر از شما تو یک زمین بازی میکنید.

راز: موتورهای جستجو بین برندهای کوچک و برندهای بزرگ تبعیض قائل میشن

گوگل اهمیتی نمیده که این سایت چقدر برگشت سرمایه و سود سالیانه داره. این هم براش مهم نیست که مایکروسافت سومین بازار بزرگ جهان رو در دست داره. نیازی نداره به این چیزها اهمیت بده. تنها چیزی که میدونه اینه که این شرکتها سایتهای خوش ساختی دارند با کلی لینک داخلی و خارجی، محتوای باکیفیت و کاربرهای دائمی.
با اجرای یه روش بازاریابی دیجیتال موثر، تولید محتوای مفید، ساخت یه سیستم از لینکهای داخلی، استفاده از کلیدواژه های خاص و طولانی در سراسر سایت و بهره گیری از روشهای سئو، همونطور که این شرکتهای بزرگ تونستند تو این رقابت پیروز بشن، شما هم میتونید.
اصول سئوی قوی همون ها هستند، چه شما در سال 10 میلیون تومن فروش داشته باشید چه 100 میلیون. افزایش ترافیک سایت از طریق موتورهای جستجو میتونه درهای زیادی رو به سمت شرکتتون باز کنه.

سایت شما = نقطه تماس یه مشتری دیگه

سایتتون هم مثل محتوای بازاریابی، ضمانت نامه محصولات و فرایند خدمات مشتریان با هدف ارج نهادن به مشتری ها ساخته میشه. تا وقتی که طراحی سایتتون بر اساس اصول باشه دیگه فرقی نمیکنه شما یه شرکت چند ملیتی باشید که میتونه هزینه زیادی روی تبلیغات تلویزیونی و غیره داشته باشه یا یه صنعت کوچیک. در هر حال مردم سایتتونو پیدا میکنند و میخوان که ازش استفاده کنند.
ساخت سایتی که به طرز هوشمندانه ای محتوا، سئو، زیبایی، طراحی خوشایند و امکانات مناسب یه تجربه کاربری رو با هم ترکیب کرده نیاز به صرف هزینه های هنگفت نداره. فقط یه سری روش هست که برندها برای نگهداشتن مشتریها در کنار خودشون روی سایت بکار میگیرند و هر شرکتی که دنبال این روشها بگرده هم خیلی راحتی میتونه بهشون دسترسی داشته باشه.

صنعت هوش مصنوعی در دوران رشد بی سابقه ای است. توسعه هوش مصنوعی داره راه خودشو به سمت تجارت و بیشتر از اون به خلاقیتهای جدید پیدا میکنه. برخلاف سختی هایی که دیده میشه Canva،  The Grid و  Autodeskسعی در فروش الگوریتمهای طراحی دارند که البته با شکستهایی هم مواجه بودند. Adobe تلاشهایی برای افزایش هوش مصنوعی محصولات ابری اش داشته. و با وجود این همه تلاشی که داره صورت میگیره بالاخره یکی به فرمول ریاضی نزدیک به پروسه خلاقیت دست پیدا میکنه.
تا همین اواخر طراحی هوش مصنوعی سعی داشت یک الگوریتم برای طراح جایگزین کنه اما الآن برای اولین بار یه استارتاپ استرالیایی مشتری هوش مصنوعی رو به بازار معرفی کرده.
شرکت Brigmore Technologies ادعا کرده پروژه گاروی (Garvey) با یه اپلیکیشن ساده برای نوشتن شروع شد و بعد از 12 سال تلاش حداکثری به چیزی تبدیل شد که حالا میتونه تعریف خدمات یک صنعت رو تغییر بده.

پروژه گاروی

پروژه گاروی یه مشتری هوش مصنوعی که با هدف جایگزین شدن در فرایند طراحی به جای مشتریهای انسانی طراحی شده. این پروژه با اسکن کردن ارسال های محبوب سایتهایی که برای نمایش کار طراحان بوجود اومده اند کار میکنه. گروه تولید کننده پروژه گاروی تصمیم دارند اونقدر بهش داده بدن که نهایتا خودش بتونه نتیجه گیری کنه و طراحی انجام بده.
بهش به شکل یه بازی طراحی نگاه کنید.
سالها بود که طراحان بر اساس آزمایشات پراکنده مهر تأیید به تصمیماتشون میزدند، مثلا بر اساس واکنش کاربرها به سایتهایی با دکمه های سبز یا قرمز تصمیم میگرفتند که برای دکمه ها رنگ سبز استفاده کنند یا قرمز. مشتری هوش مصنوعی به طور طبیعی میتونه بر اساس معیارهایی که روی سایتهای مختلف پیدا میکنه یه خلاصه بنویسه.
وقتی خلاصه نوشته شد، گاروی پروژه رو به طور خودکار به سایتهای ذکر شده میفرسته و طراحان رو به کار میگیره. گروه طراح مشتری هوش مصنوعی تا نسخه 1.3 (نسخه کنونی 10.11 است) این پروژه یه چت بات تماس سرد (تماس تبلیغاتی که از شرکتها با مشتری بالقوه گرفته میشه) در خودش داشت تا بتونه مستقیما از طراحان و شرکتهای طراحی کار بگیره.
وقتی طراح به پروژه کار بده میتونه ازش به طور منظم حداقل روزی یکبار از طریق پیامک یا ایمیل بازخورد بگیره تا در جریان کارهایی که داره انجام میشه بمونه.
گاروی هویتشو از تعداد زیادی از کارمندهای تخیلی میگیره تا هویتش مبهم و ناشناخته باقی بمونه و طراحان بتونن از انواع کاملی از بازخوردهای مختلف برخوردار بشن. اینجا مدیر عامل بعنوان قدرت بزرگ فروش میشکنه. برای واقعی تر شدن، نظرات و دستورالعملهای شخصیت کارمند پروژه معمولا متضادند.

الگوریتم Granddaughter

چالشی ترین قسمت توسعه گاروی ساخت موتور هوشمندی بود که میتونست به صورت نقادانه به طراحی ها واکنش نشون بده. الگوریتم تصمیم گیری ذهنی گاروی Granddaughter نامیده شد که به اختصار بهش GD هم میگن. اگه GD از یه طراحی خوشش نیاد، یعنی کار گاروی تموم نشده.
تیم طراحی GD تا یه اندازه ای دیوونگی هم به الگوریتم اضافه کردند تا شبیه مشتریهای کابوسی بشه که هممون باهاشون مواجه شدیم. اما معلوم شد که دیوونگی ذاتی است: دیگه هوش مصنوعی از قوانینی که آدما به طور ناآگاهانه پیروی میکنند تبعیت نمیکنه، یعنی منطق گاروی همیشه با منطق آدمها جور درنمیاد و در نتیجه گاروی میتونه به طرز ناجوری دیوونه بشه.
هر خلاصه یه فرایند تعاملی زنده است که ارسالهای طراح ها رو بازبینی میکنه. هر وقت یه طراح اصلاحیه ای ارسال میکنه، مشتری هوش مصنوعی خلاصه اونو در خودش ذخیره میکنه. گاروی برای اصلاحیه های تموم نشده یه entitlement (برنامه ای که یکسری ملزومات رو مشخص میکنه) تو منطقش ساخته؛ در بیش از 2440 تست بتا هیچ طراحی نتونسته کارشو تموم کنه.
برای این مشکل هم قوانینی وجود داره. تو اروپا قراره در سال 2018 قوانین حمایت از داده های جدید (GDPR) اعمال بشن. GDPR میگه تصمیماتی که در اروپا اتخاذ میشن نباید فقط بر پایه پردازش داده ها صورت بگیرند؛ لازم به ذکره که چنین قانونی در امریکا، انگلیس، استرالیا یا کانادا تا دو سال دیگه وجود نخواهد داشت.

حل مشکل مشتری

هدف نهایی پروژه گاروی اینه که مشتریها مطابق با خواست طراحان بشن. طراح ها خیلی بهتر از مشتریها میدونن چه چیزهایی بیشتر نظرها رو جلب میکنن. ما با حذف مشتری انسانی از فرایند طراحی و استفاده از هوش مصنوعی به جای انسان به طراحان آزادی میدیم – که واقعا هم بهش نیاز دارند. اگه طراح ها نتونن مشکل یه مشتری رو حل کنند، برنامه برای حل مشکل بازنویسی میشه.
هدف گروه طراح گاروی اینه که تا سال 1404 هـ.ش بتونن هوش مصنوعی رو بطور کامل جایگزین کار مشتری انسانی کنند.
البته این هدف خیلی جاه طلبانه است. رشد مشتری هوش مصنوعی قطعیه اما طی این مسیر جنبه های منفی هم خواهد داشت. مثلا تو مشکلاتی که توسط گاروی خلاصه شدند هرگز حرفی از بحثهای مالی دیده نشده.
طبق تجربه ما طراحان متعهد لزوما برای دریافت وجه نقدی این کارو نمیکنند بلکه بیشتر از اون میخوان دیده بشن و کار میکنن که یه سابقه خوب تو رزومه کاریشون ثبت بشه.
برخلاف اینکه پروژه های گاروی به ندرت به پایان میرسند، برخی امیدوارند در آینده این پروژه براشون پولساز هم بشه. طراحانی که موفق به تمام کردن مأموریتشون میشن برای کارهای تکراری به موفقیت نزدیک تر میشن و در آینده که گاروی سودآور شد براشون موقعیتی پیش میاد که بتونن در قبال کارهاشون پولی دریافت کنند.

گاروی پیشرفته

هوش های مصنوعی مشابه و برابر ساخته نشده اند، الگوریتمها، داده های زیرساختی و اساس کدگذاری های به شدت متفاوتی دارند.
نسخه ای که قراره سال آینده منتشر بشه گاروی پیشرفته است که یه نسخه تجاری از مشتری هوش مصنوعی خواهد بود. گاروی پیشرفته موقعیتی بوجود میاره تا طراح ها بتونن سطوح متفاوتی از خدمات رو خریداری کنند. مشتریهایی که کیفیت ضعیفی دارند و خلاصه هاشون چندان مفید نیست و استعداد کمی دارند نسبتا قیمتهای پایین تری خواهند داشت. خلاصه های باکیفیت هم منحصر به اکانتهایی در سطح سازمانی و شرکتی خواهد بود.
قراره این پروژه بتونه تنوع پروژه های طراحی کل جهان واقعی رو انعکاس بده برای این منظور به شرکتهایی که پروفایلهایی غنی دارند جوایزی اهدا خواهد شد.

آیا گاروی میتونه تعریف صنعت طراحی رو تغییر بده؟

هر کس که به نحوی در کار طراحی دستی داره میتونه یه طراح به حساب بیاد. مهمترین بخش این پروسه داشتن یه خلاصه خوبه. بازخوردهای مطرح شده میتونن یه طراحی رو در طول چرخه زندگی پروژه هدایت کنند.
با توجه به اینکه گاروی میتونه تا 164 میلیون خلاصه رو بطور همزمان مدیریت و درجه بندی کنه، میتونیم بگیم گاروی برای سرپا نگهداشتن صنعت طراحی کافیه. در واقع گاروی یه ماشین یادگیری پیچیده است؛ هرچی هوش مصنوعی از طراحان بیشتری استفاده کنه بهتر رشد میکنه تا نهایتا نشه اونو از یه مشتری انسانی تشخیص داد. به این ترتیب دیگه طراح یعنی آموزش دادن مشتریها.
وقتی برنامه های طراحی هوش مصنوعی کارشونو به نحو احسن انجام بدن، طراح میتونه ماشینشو روشن کنه، اپلیکیشن های طراحی و مشتریشو راه بندازه و بذاره این دو اَپ با هم تعامل کنند. اکثر طراحان خوشحاند که تو رزومه کاریشون یه کار از مشتری دارند در حالی که اگه این مشتری رو از چت بات بدست آورده باشند خیلی هم کار مهمی انجام ندادند.
برخلاف مزایای واضحی که هوش مصنوعی برای صنعت طراحی بهمراه میاره، هنوز مشکلاتی در مورد مشتریهای انسانی وجود داره. مثلا اینکه بعضی از بازخوردها فقط تکرار مکالمات معمولی انسانی هستند. یه مشکل دیگه اینه که همیشه گاروی ازتون میخواد لوگو رو بزرگتر کنید، هرچقدر هم که لوگو از ابتدای کار بزرگ بوده باشه تأثیری نخواهد داشت.

پنج شنبه, 17 فروردين 1396 09:12

معرفی 10 موتور جستجوی محبوب در جهان

احتمالا همتون با اولین و دومین موتور جستجوی محبوب جهانی آشنا هستید و نیازی به معرفی ندارن، اما آیا میدونید 8 موتور جستجوی محبوب دیگه بعد از گوگل و بینگ چیا هستند؟
اولین فهرستی که در پایین این مقاله خواهید دید شامل محبوبترین موتورهای جستجوی حال حاضره که به ترتیب از محبوبترین به سمت محبوبیت کمتر نوشته شده. این رتبه بندی بر اساس سایت eBiz هست و در اون تعداد کاربرهای هر ماه و درستی نتایج ارائه شده موتورهای جستجو سنجیده شده اند.
دومین فهرست محبوبترین های جهان رو بر اساس سهمشون از بازار شبکه جهانی تعیین کرده و با توجه به سهمی که از بازار کاربرهای جهانی دارند و درستی نتایجشون رتبه بندی شده اند.
این فهرست فقط بر جستجوهای وب تمرکز داره و سرچ های تصاویر یا گیفت در اون در نظر گرفته نشده اند.

1- گوگل

تعداد تخمینی کاربران ماهانه: 1/6 میلیارد
رتبه الکسا: 1
مزیت های گوگل:
با توجه به سهم 72/48 درصدی گوگل از سهم بازار جهانی از جستجو، شما دیگه بعنوان یک بازاریاب انتخابی ندارید به جز اینکه از خدمات پولی و طبیعی گوگل استفاده کنید.
بعنوان کاربری که هر روز داره برای منافع شخصی و گاها هم بعنوان منبعی جامع و کامل از گوگل استفاده میکنید مجبورید اعتراف کنید که گوگل تبدیل به یه جزء ضروری در زندگی روزمره تون شده. گوگل برای هر رابط کاربری  (برای کم کردن نتایج طبیعی) 10 تا نشان میتونیم به گوگل بدیم: برای نقشه ها، جیمیل، ارتباط به شدت نزدیک نمودار اطلاعات، تبلیغات پولی با پرداخت های کم کم و منصفانه، و غیره.
چرا نباید همچین چیزی رو غول موتورهای جستجو بنامیم!

2- بینگ

تعداد تخمینی کاربران ماهانه: 400 میلیون
رتبه الکسا: 22
مزیت های بینگ:
جستجوی فیلم بینگ به حد قابل ملاحظه ای بهتر از جستجوی فیلم گوگله.
معمولا بینگ دو برابر بیشتر از گوگل پیشنهادات خودکار برای جستجو ارائه میده (البته برای نتایج انگلیسی).
بینگ قابلیت تعیین برترین لینکهای خروجی یک سایت رو داره. اگه تو نوار سرچ بینگ تایپ کنید linkfromdomain:]اسم سایت[، بهتون میگه از این سایت بیشتر از همه به چه سایتهایی لینک داده شده.

3- یاهو

تعداد تخمینی کاربران ماهانه: 300 میلیون
رتبه الکسا: n/a
مزیتهای یاهو:
خب اینجا یه اما و اگری پیش میاد، چون اخیرا  Verizon یاهو رو به قیمت 4/8 میلیارد دلار خریداری کرده و میخواد اونو با AOL یکی کنه.
یاهو به طور مستقل این معامله رو پذیرفته و انتظار داریم همین روزها این توافق تکمیل شه. با این کار همه اخبار یاهو، پلتفرم های ورزشی و اقتصادی به AOL که  Huffington Post و  TechCrunch داره اضافه خواهد شد.

4- اسک

تعداد تخمینی کاربران ماهانه: 245 میلیون
رتبه الکسا: 31
مزیتهای اسک:
برخلاف گوگل که همه جور اطلاعاتی روی صفحه های نتایجش پیدا میشه، اسک برای سوالات خاصی مناسبه و نتایجش بر اساس سوال و جواب تنظیم شده اند.

5- Aol Search

تعداد تخمینی کاربران ماهانه: 125 میلیون
رتبه الکسا: n/a
مزیتها:
همونطور که پیشتر گفته شد، این سایت محبوب وقتی با یاهو یکی بشه حتما تغییر خواهد کرد.

6- WOW

تعداد تخمینی کاربرهای ماهانه: 100 میلیون
رتبه الکسا: 767
مزیتها:
چون بیشتر مثل یه سایت خبری کار میکنه تا یه موتور جستجو، اگه بخواهید همه چیز رو یکجا داشته باشید این سایت به کارتون میاد. این سایت تمایل زیادی به اخبار و مقالاتی که در مورد افراد مشهور نوشته شده اند داره و زیاد به اطلاعات مدل ویکیپدیا نمیپردازه. با این حال لینکهای شبکه های اجتماعی و صفحات ویکیش به درد میخورن.

7- WebCrawler

تعداد تخمینی کاربران ماهانه: 65 میلیون
رتبه الکسا: 674
مزیتها:
وب کرولر تعریف واضحتری از تبلیغات پولی و نتایج طبیعی داره. به علاوه به نظر میاد لینکهای طبیعی خیلی بیشتر نسبت به گوگل ارائه میده.

8- MyWebSearch

تعداد تخمینی کاربران ماهانه: 60 میلیون
رتبه الکسا: 405
مزیتها:
هوم.... باید اقرار کنم که مزیتی نداره.
طبق ویکی بدافزارها، این سایت یه جاسوس افزار شناخته شده و یک برنامه تولبار جستجوست که به کاربرهاش این امکان رو میده تا از موتورهای جستجوی محبوب سوال کنند، همراه با موضوعات خسته کننده ای مثل اسمایلی، تصاویر انیمیشنی برای پروفایل، نمایشگرهای مختلف موس، قالبهای ایمیل اپل، امضای ایمیل، تمبر نامه، آیکونهای بامزه و کلی چیزهای دیگه فقط با محوریت سرگرمی.
از اینها بدتر این که ویکی بدافزار اعلام کرده برخلاف اینکه این سایت هیچ بدافزاری نداره، یک آزمایشگاه مستقل تولبارشو در دسته ابزارهای آزاردهنده معرفی کرده اون هم بخاطر کاهش سرعت در ازای امکاناتی که در حال حاضر خیلی از مرورگرهای امروزی دارند.

9- Infospace

تعداد تخمینی کاربران ماهانه: 24 میلیون
رتبه الکسا: 2110
مزیتها:
این موتور جستجو امکان سرچ برندهای پیشرو و روشهای کسب درآمد رو به کاربرهاش میده و ضمنا سایتهای جستجویی مثل Dogpile و Zoo.com و WebCrawler (که پیشتر گفتیم) رو که از برند خودش هستند رو اجرا میکنه.

10- Info.com

تعداد تخمینی کاربران ماهانه: 13/5 میلیون
رتبه الکسا: 1938
مزیتها:
این سایت نتایجش رو از بین سایتهای فهرست شده و شبکه های اجتماعی میگیره. بحث های اجتماعی روز رو بررسی میکنه و براساس اونها خبرهای به درد بخور، نتایج محبوب و چیزهایی رو که بیشتر باب شده ارائه میده. این جریانات به صورت موضوعات طبقه بندی شده ای درمیان.

جایزه: 11-  DuckDuckGo

مفتخرم سایت  DuckDuckGo رو بهتون معرفی کنم، سایت نوظهوری که هنوز اطلاعات شخصی کاربرانشو ذخیره نمیکنه و تونسته هر ماه 13 میلیون کاربر رو مدیریت کنه و در حال حاضر یازدهمین موتور جستجوی محبوب در امریکاست.

شبکه جهانی

این هم فهرست دوم، شامل سهم موتورهای جستجو از بازار جهانی:
1- گوگل – 72/48 درصد
2- بینگ – 10/39 درصد
3- یاهو – 7/78 درصد
4- Baidu – 7/14 درصد
5- اسک – 0/22 درصد
6- AOL – 0/15 درصد
7- Excite – 0/01 درصد

یه تست ساده بکنید – درباره یه چیزی که میخواهید اطلاعات بدست بیارید روی گوگل سرچ کنید و روی یه لینکی که به نظرتون جواب خوبی براتون داره کلیک کنید. چقدر طول میکشه تا روی اون سایت اطلاعات مورد نیازتونو پیدا کنید؟ آیا سریع و راحت پیدا کردید یا به سختی؟ آیا واضحه که کجا باید برید و چطور از بخشی به بخش دیگه منتقل بشید؟
اگه بتونید سریع و راحت چیزی رو که دنبالشید پیدا کنید یعنی سایت خوب طراحی شده و طراح کارایی سایت رو مد نظر داشته. کارایی حاصل جمع خصوصیاتیه که نهایتا منجر به راحتی مسیریابی برای کاربران میشه که بعدا در موردش بیشتر صحبت میکنیم.
طراحی وبسایت از اون جهت اهمیت داره که میتونه روی سرعتی که کاربر اطلاعات مورد نیازشو پیدا میکنه اثر بذاره. اگه سخت و خسته کننده باشه، کاربر هم سایت رو ترک میکنه و یه سایت دیگه رو امتحان میکنه و این یعنی از دست دادن فرصت. یه طراحی خوب باید براحتی درک و مسیریابی بشه، به مشتریهای احتمالی کمک کنه تا چیزی رو که میخوان بیابند و شما رو یک پله به فروش و در دسترس بودن نزدیک تر کنه.
اگه حس میکنید طراحیتون اون چیزی که باید باشه نیست، ببینید این مسائل رو چطور میتونید روی سایتتون بهبود ببخشید:

زیبایی

یه چیزی روشنه: وبسایت باید ظاهر خوبی داشته باشه. اما در عین حال فوق العاده مهمه که کارایی رو مد نظر داشته باشیم و اون رو فدای ظاهر سایت نکنیم. طراحی باید چشم رو از مهمترین مورد روی صفحه به سمت موارد ثانویه هدایت کنه. میتونید این کار رو با کمک فضاهای خالی و تایپوگرافی انجام بدید. برای درخواستهایی که از کاربر برای اقدام دارید از تصاویر و رنگها استفاده کنید. یه ظاهر حرفه ای و امروزی میتونه بلافاصله اعتماد بوجود بیاره. بینهایت کار میشه انجام داد اما یه طراحی خوب باید اعتماد بوجود بیاره و کاربر رو به سمت اقدام مورد نظر هدایت کنه.

سازماندهی

مثل خونه تون باید روی سایت هم هرچیزی یه جای منطقی داشته باشه که به کاربرها کمک بشه تا چیزی رو که میخوان سریعتر پیدا کنند. مسیریابی (فهرست) سایت باید منطقی باشه و روی همه صفحات در یک جای واحد قرار داشته باشه. باید با اندازه و موقعیت قرارگیری محتوای اصلی و محتوای فرعی مشخص بشن. هر چیزی که روی صفحه هست باید هدفی داشته باشه. ما فقط چند ثانیه فرصت داریم تا روی مخاطب تأثیر بذاریم و اگه سازماندهی سایت با عقل جور درنیاد، کاربر صفحه رو ترک میکنه.

جرقه نمایشی

باید روی سایتتون یه جرقه ای داشته باشید که برای کاربر جذاب و خواستنی باشه، یه چیزی که چشم ها رو به سمت خودش بکشه. اینترنت یه محیط بصری و نمایشیه بنابراین باید از تصاویر و فیلم بهره ببرید اما دقت کنید که زیادی نشه. امکاناتی مثل اسلایدشو ها، گالری تصاویر و فیلمهای یوتیوب (که روی نتایج سرچ به عنوان بخشی از youtube.com میان) موارد خوبی برای این کار هستند.

جمع بندی

طراحی سایت تعیین میکنه که کاربر بخواد روی سایت بمونه و اقدامی انجام بده یا سایت رو ترک کنه – به همین سادگی. طراحی باید طوری باشه که اعتمادسازی کنه، منطقی باشه تا مردم راحت و سریع بتونن اونچه رو که میخوان پیدا کنند و در عین حال اونها رو به سمتی سوق بده تا کاری رو که شما میخواهید انجام بدن.
البته درسته که وبسایت چیزهای خیلی بیشتری داره و همه اش ظاهر نیست – مثلا استانداردهای کدنویسی و سازگاری های بین پلتفرمها – اما اون چیزها رو کاربرها نمیبینند و توسعه دهنده هایی مثل من باید مواظبش باشن.
راجع به این نکاتی که عرض کردم فکر کنید و سایتتونو در نظر بیارید، ببینید طراحی سایتتون داره همین کارها رو انجام میده یا نه. اگه انجام نمیده یعنی وقتشه که با ما تماس بگیرید.

چهارشنبه, 09 فروردين 1396 10:56

طراحی وب سایت پایاژن

طراحی وب سایت پایان ژن به صورت ریسپانسیو و سازگار با موبایل و به صورت دو زبانه به پایان رسید. این وب سایت بر اساس سیستم مدیریت محتوای جوملا طراحی گردیده است.
چهارشنبه, 09 فروردين 1396 10:52

ساخت سایت پوریا صنعت

ساخت سایت پوریا صنعت به صورت ریسپانسیو و سازگار با موبایل به پایان رسید. سیستم مدیریت محتوای این وب سایت جوملا می باشد.
چهارشنبه, 09 فروردين 1396 10:41

طراحی وب آریا تجارت اسپروز

طراحی وب سایت آریا تجارت اسپروز به صورت ریسپانسیو و سازگار با موبایل به پایان رسید. این وب سایت به صورت One Page طراحی گردیده است که از سبک طرح های راوی داستان می باشد. سیستم مدیریت محتوای این وب سایت جوملا می باشد.

این روزها، بازار زبان های سمت سرور بسیار شلوغه. Perl, ASP,JSP, Cold Fusion و خیلیای دیگه. در واقع انتخاب زیاد است. یک تازه وارد از کجا باید بدونه که چه چیزی رو یاد بگیره و چه چیزی رو استفاده کنه؟ انتخاب پلت فرم و برنامه ی تحت وب پایگاه داده شبیه به انتخاب ویرایشگر HTML نیست. شما نمی تونید ده تا از این برنامه ها رو دانلود کرده و در یک بعدظهر که بیکارید شروع به تست آنها کنید. بعضی از این زبان ها، برای یک توسعه دهنده ی تازه کار، چندین ماه طول میکشه تا از آنها سر در بیاره و بتونه استفاده کنه. مگر اینکه شما یک سال مرخصی بگیرید و تعداد زیادی کتاب تهیه کنید و شروع به مطالعه کنید، البته باز هم به راهنمایی احتیاج پیدا می کنید!

در این مقاله، من سعی می کنم گزینه های مهم در دنیای اینترنت رو تا حدی بررسی کنم. برای هر کدوم، نکات مثبت، نکات منفی، هزینه و انعطاف آن را توضیح می دهم. همچنین توسعه دهنده ی هرکدوم از این تکنولوژی ها را توضیح می دهم. خیلی کوتاه، به نابغه و مبتکر پشت این برنامه ها نیز، اشاره می کنم. اگر هر کدوم از این توضیحات با شرایط شما شباهت داشت، می تونه یک نشانه ی خوبی باشه که شما تکنولوژی مناسب خودتون رو پیدا کردید.

امروزه انتخاب زبان سمت سرور یکی از بحث های داغ در اینترنت است. درست مثل ویرایشگرHTML، هر کسی سلیقه ی خاص خودش رو برای انتخاب زبان برنامه نویسی داره، و خب صد البته دلایلی هم واسه انتخابش داره. با این حال، ماهیت توسعه ی سمت سرور_اینجا بحث تطابق با مرورگر مورد بحث نیست_ این امکان رو ایجاد می کنه که دو تکنولوژی متفاوت با روش های متفاوت، می تونن یک مشکل یکسان رو حل کنند و به موفقیت یکسانی هم برسند! به همین دلیل، این مقاله در مورد بهترین انتخاب در زبان های برنامه نویسی نیست، بلکه می خواهم بگم که کدوم انتخاب برای شما بهترین هست. حتی اگر بعد از خواندن این مقاله، موفق به تصمیم گیری نشدید و یا حتی متوجه شدید که انتخاب اشتباهی داشته اید، حداقل در مورد موقعیت خودتون مقداری ایده و دانش به دست آوردید.

CGI/Perl

Perl قبل از شبکه ی جهانی وب World Wide Web وجود داشت. نسخه 1 آن در دسامبر 1987 منتشر شد، یعنی ده سال قبلتر از باقی زبانها. اگر شما تازه کار باشید، تعجب کردید که چطور ممکنه که یک زبان توسعه دهنده ی وب سرور ساید، قبل از خود وب وجود داشته باشه. باید بدونید که پرل به عنوان زبان توسعه ی وب اختراع نشده بود. در حقیقت پرل، یک زبان برنامه نویسی چندمنظوره ست که برای تغییر در متن به کار میرود. پرل برای اعمال تغییرات در متن با منابع متفاوت و ترکیب آنها باهم عالی ست.

با گذشت 15 سال از زمان ایجاد آن، پرل به وسیله ی ماژول ها گسترش پیدا کرده است. اهداف مختلفی پشت این گسترش و تطابق وجود داشته. یکی از این اهداف، تولید محتوای داینامیک از طریق Common Gateway interface(CGI) هست که به وسیله ی اکثر وب سرورها پشتیبانی می شود. در صورت نیاز، برنامه های CGI توانایی نوشته شدن به زبان های C/C++ را دارند. پرل برای کنترل متن راحت است. امروزه پرل با ماژول CGI.pm آمده. اکثر جزئیات ابتدایی مثل ارسال فرم HTML در کنترل، برای شما کنترل می شود. به عنوان آخرین مزیت، شبکه ی بایگانی جامع پرل، یک منبع متمرکز برای اضافه کردن ماژول، نمونه های برنامه نویسی، و در بعضی موارد گسترش برنامه های وب، آماده کرده.

امروزه، نسخه های پرل برای سیستم عامل های بزرگ، به صورت رایگان در دسترس است. اگر شما می خواهید که از اون استفاده کنید خوش شانس بوده اید چون یک نفر ماژولی برای آسان تر شدن کار شما نوشته است. از آنجایی که این زبان برای گسترش وب ساخته نشده است، برای سرعت، مقیاس پذیری، یا سهولت استفاده در محیط وب سرور بهینه سازی نشده است. این تنها نقطه ی منفی زبان پرل است. زبانهای آسانتری برای یادگیری موجود است که عملکرد بهتری در عرصه ی گسترش وب دارند. اما اگر کارهای دیگری به جز گسترش وب در ذهنتون دارید، پرل می تونه اونا رو براتون انجام بده.

مزایا:

یک زبان بالغ با قدمتی بالای ده سال، که در مقایسه با دیگر زبان های سمت سرور، شما کمتر دچار اشکال می شوید.

رایگان است.

اکثر وب هاست های خوب، زبان پرل رو پشتیبانی می کنند، بنابراین نیاز نیست که هزینه ی اضافی بابت هاست پرداخت کنید.

شبکه وسیعی از توسعه دهندگان اختصاص داده شده به پرل، در سراسر جهان در اختیار شما هستند. آنها جوابگوی سوال های شما در گروه های بحث پرل و لیست های پستی خواهند بود. همچنین آرشیو CPAN مثال های زیادی برای کار با پرل دارد.

نقاط ضعف:

اگرچه روش های گوناگونی برای پیشرفت در موقعیت وجود دارد، پرل انعطاف و تطابق خوبی در سرور های شلوغ ندارد. اگر قصد ساخت برنامه ای را دارید که کارهای زیادی را در یک بازه ی زمانی کوتاه انجام می دهد، حقیقتا باید جای دیگری به دنبال آن بگردید.

زبان پرل برای آسان ترین چیزها نیز 5 روش متفاوت داره، و یادگیری اون رو مشکل میکنه. این باعث بدنامی پرل شده. همچنین توسعه دهندگان پرل به این معروف شده اند که به دنبال کوتاه ترین راه برای برنامه نوشتن هستن. شگفت زده می شوید وقتی می بینید که یک برنامه ی نمونه رو فقط تو سه خط نوشتن.

پرل برای پلت فرم Unix بهینه سازی شده، بنابراین اگر انتظار دارید که بر روی سرور ویندوز کار کنه، بهتره انتخاب دیگری داشته باشید.

پرل نرم افزار منبع باز است، به این معنی ست که پشتیبان رسمی برای اون وجود نداره. با وجود جامعه ی بزرگی که برای حمایت از شما در دسترس هست، اما اگر مشکلی پیش بیاد، شما فقط می تونید روی خودتون حساب کنید.

توسعه دهنده:

اکثر توسعه دهندگان وب که هنوز با پرل کار می کنند، تمایل به یونیکس دارند و همچنین کاربران نیز از پرل، در قسمت های مختلف سیستم شون استفاده می کنند. پرل برای آنها وسیله ای است که می تونند فرمان "هرجایی برو، هرکاری انجام بده" رو بدهند، که خب همیشه میشه روی آن حساب کرد. اگر شما توسعه دهنده بی تجربه ای هستید و وظیفه دارید که سایتی که به زبان پرل نوشته شده رو حفظ کنید، پس به سراغ کتابهای خوب بروید و دانش خودتون رو بالا ببرید.

ASP

قبل از اینکه شروع کنیم، اجازه بدهید که بگم Microsoft Active Server Pages(ASP) یک زبان نیست. ASP یک چارچوبی ست که اجازه میدهد شما یکی از زبانهای برنامه نویسی رو با هم ترکیب کنید ( VBScript و JavaScript محبوبترین انتخاب ها هستند). این کار رو هم با یک مجموعه ی قابل ارتقا از اجزای نرم افزار انجام میدهد. قدرت ASP در توانایی ترکیب زبان های برنامه نویسی ساده مثل VBScript و JavaScript، است.

ASP برای همه ی اهداف کاربردی، میتونه مثل یک زبان عمل کنه. خیلی راحت می تونید بین VBScript و JavaScript انتخاب داشته باشید که از کدوم استفاده کنید. از آنجایی که اکثر کدهای نمونه در VBScript نوشته شده است، انتخاب شما از قبل گرفته شده است. بنابراین، ASP به عنوان زبانی کاربرد دارد که سایت های داینامیکی که به زبان VBScript نوشته شده است را گسترش دهد. یادگیری ASP بسیار آسونه، و برای گسترش وب سرور ساید قدرتمنده.

ASP با سیستم عامل ویندوز و وب سرور internet information services لینک داده شده. اگر در حال راه اندازی وب سرور خودتون هستید، شما باید بر روی کپی سرور 2000 ویندوز سرمایه گذاری کنید. و آگاه باشید اگر برای وب هاستینگ هزینه ای می پردازید، در اصل برای سرور مبتنی بر ویندوز هزینه پرداخت می کنید. نسخه هایی از ASPوجود دارد که بر روی سرور Apache تحت نظر لینوکس، کار میکنه.

اگر تمام چیزی که برای برنامه تون احتیاج دارید، اتصال پایگاه داده، موتور جستجو، سرویس کنترل ایمیل، و پردازش فرم های اساسی است، ASP برای شما انتخاب مناسبی ست. هر عملکرد غیر رایج دیگری، نیاز به نصب شدن بر روی سرور دارد. کمپانی های زیادی وجود دارند که اجزای مورد استفاده ی ASP برای فایل PDF، تعامل با سرورهای FTP، کنترل فایل های باینری و خیلی چیزهای دیگه را تولید می کنند. متاسفانه این عناصر هزینه بر هستند.

با همه ی اینها، ASP توسط Microsoft به خوبی پشتیبانی می شود. شبکه ی گسترش مایکروسافت یک سری مقالات تکنیکی غنی و منابع مرجع رو برای توسعه دهندگان ASP آماده کرده، و اگر مشکلی در توسعه ی خود داشتید، پرسنل پشتیبانی مایکروسافت آن را بررسی می کنند. هر زمان که به مشکلی برخوردید و نیاز داشتید که به سوالتون پاسخ داده شود، مطمئن باشید که کسی برای پاسخگویی به شما وجود دارد.

مزایا:

یادگیری اون آسونه، اگرچه باید برنامه نویسی بلد باشید.

ساخته شده برای سرور ویندوز 2000_ نیازی به نصب شدن نداره

دارا بودن پشتیبانی حرفه ای

نقاط ضعف:

رایگان نیست.( مگر اینکه از سرور ویندوز استفاده می کنید)

عملکرد خاصی که نیاز داره شما عناصری را خریداری کنید، یا خودتون آنها رو درC/C++ یا Visual Basic گسترش دهید.

اگر شما از C-style (C/C++، Java، Perl، PHP، و غیره) استفاده می کنید، ممکن است که درک VBScript کمی سخت باشه.

توسعه دهنده:

اگر شما قبلا با VBScript یاVisual Basic کار کرده باشید، این پلت فرم مناسب شما است. همچنین ASP برای افراد ناآشنا با برنامه نویسی نیز مناسب است. (البته اگر شما کلا از برنامه نویسی متنفر هستید، Cold Fusionرا چک کنید). اگر کار با ویندوز برای شما راحته و می تونید از پس هزینه ی اون بربیاید، یا اگر شرکتی که براش کار می کنید به دنبال پشتیبانی مایکروسافت هستش، ASP بهترین انتخاب برای یادگیری ست.

Cold Fusion:

برای طراح وبی که تا به حال برنامه نویسی نکرده، انتخاب پلت فرم گسترش وب سرور ساید خیلی ترسناکه. هر طرف که نگاه می کنید با زبان های برنامه نویسی مواجه می شوید که ممکن است دچار سردرد بشید. Cold Fusionطراحی متفاوتی داره و در اصل به وسیله ی Allaire در سال 1995 منتشر شد و اخیرا به وسیله یMacromedia فروخته می شود. به جای برنامه نویسی، Cold Fusion تعدادی تگ برای یادگیری داره. بله تگ ها، درست مثل تگ های HTML

اجازه بدید یک مثال از انتشار اطلاعات ذخیره شده در پایگاه داده در وب داشته باشیم. برای اکثریت زبان های سرور ساید، شما باید یک کدی رو به صفحه وب اضافه کنید تا حالت HTML را تغییر دهید، به پایگاه داده وصل شوید، درخواست نمایش بدهید، و ...تا نتیجه بر روی صفحه وب نمایش داده شود. در Cold Fusion تمامی این کارها با دو تگ انجام می شود، تگ که خاصیت ها به query ، نام می دهند و نشان می دهد که چه اطلاعاتی از کدام پایگاه داده بازیابی می شود. و دیگری تگ که اجازه میدهد از HTML استفاده کنید.

برای یک برنامه نویس با تجربه، این تگ محور بودن ، ممکن است محدود کننده باشد، اما با وجود 300 تگ در آخرین نسخه ی آن، و توانایی اضافه کردن تگ به زبان هایی مثل C/C++ یا جاوا، Cold Fusion دیگه محدود کننده نیست. Cold Fusion 5 شامل تگ هایی ست که به صورت خودکار گراف هایی از داده های پایگاه داده تولید می کند، امکان جستجو رو در وب سایت فراهم می کند، حتی فرم های HTML با کدهای جاوااسکریپ تولید می کند.

Cold Fusion هم مثل ASP ، نیاز به هزینه مالی دارد. اما بر خلاف ASP، Cold Fusion بر اساس پلت فرم ویندوز نیست.

مزایا:

یادگیری اون خیلی آسونه- نیازی به برنامه نویسی نداره

قدرتمند و انعطاف پذیره( آخرین نسخه ی اون به خوبی پشتیبانی میشه)

پشتیبانی حرفه ای از Macromedia

Cross platform هست

نقاط ضعف:

گران بودن

بعضی از برنامه نویسان ممکن است تگ محور بودن اون رو دوست نداشته باشند.

توسعه دهنده:

طراحان وبی که با HTML راحتند اما به یک زبان سرور ساید نیاز دارند، حتما از Cold Fusion لذت می برند. چون نیازی به برنامه نویسی نیز ندارد. برای اکثر توسعه دهندگان، یادگیری Cold Fusion مثل یادگیری تعدادی تگ جدید است.

PHP

PHP طرفداران زیادی در بین برنامه نویسان دارد. چون هم نحوه ی نوشتار آشنایی داره و هم کتابخانه ش کامل هست. و خب رایگان نیز هست.

بعضی ها لقب "قاتل Perl" رو به اون دادند. برای توسعه دهندگان وب، PHP تمام کارهای Perl رو انجام میدهد، و حتی آسان تر و سریع تر از آن نیز هست. بر خلاف پرل که همیشه به CGI نیاز داره تا بتواند درخواست صفحه رو کنترل کند، PHP با وب سرور ادغام شده و کارآمد تر است.

PHP زبان فوق العاده توانایی ست، و نیازی به نصب ماژول ندارد. خودش به تنهایی از پس همه چیز بر میاد. در حقیقت تنها نقطه ضعف اون اینه که گسترش آن، کمی سخت است.

PHP رایگان بوده و cross platform و نرم افزار منبع باز نیز هست. اون با همه ی وب سرور ها ادغام می شود. بزرگترین مزیت PHPرایگان بودن آن است، چون توسعه دهندگان می تونند یک سرور لینوکس_محور، راه اندازی کنند و حتی یک ریال هم پرداخت نکنند. و خب نکته ی منفی که در این میان وجود دارد اینه که هیچ پشتیبان رسمی برای اون وجود ندارد. اگرچه PHP یک تکنولوژی جدید و پیشرفته ست، اما همچنان اشکالاتی در نسخه آخر آن نیز دیده می شود. اجازه ندهید این ایرادگیری ها جلوی یادگیری شما رو بگیرد. PHPدارای جامعه ی کاربری فعالی ست.

مزایا:

یادگیری آن آسان بوده، مخصوصا برای توسعه دهندگانی که تجربه ی C/C++، جاوا، یا پرل دارند.

اجتماع کاربری پویا و فعال؛ که شما را در یادگیری راهنمایی می کنند.

همه چیز در این زبان امکان پذیر است

رایگان است

cross- platform

نقاط ضعف:

این زبان برای برنامه نویسان مناسب بوده، ولی متاسفانه برای افرادی که به زبان برنامه نویسی آشنایی ندارند، کمی سخت است.

توسعه دهنده:

توسعه دهندگانی که محدودیت مالی دارند، و از زبان های برنامه نویسی ساده لذت می برند( مثل جاوا اسکریپت) هر طور شده PHPرو یاد می گیرند. PHP با استفاده از کدهای آسانی که داره، قدرت زیادی به شما می دهد، اما ممکن است برای برنامه های high end مناسب نباشد.

جاوا

جاوا قدرتمندترین پلت فرم برای گسترش وب سرور ساید است. یک توسعه دهنده ی باتجربه در جاوا، به راحتی می تواند کسب درآمد کند. البته دلایلی هم وجود دارد: جاوا اصلا آسان نیست. برخلاف زبان های Perl، ASP، و PHP، جاوا یک زبان برنامه نویسی کامل است که می توان با آن برنامه های بزرگ نوشت. کسی که تجربه ی برنامه نویسی داشته باشد می تواند به کمک کتاب های آموزشی، در عرض یک یا دو ماه جاوا را بفهمد. و در ماه های بعدی می تواند، برنامه ای ساده به زبان جاوا بنویسد. حالا اگر قصد یادگیری زبان برنامه نویسی سرور ساید را در ذهنتون دارید و عجله هم دارید، به سراغ PHP بروید.

جاوا به شعار "یک بار نوشته میشه، و همه جا اجرا میشه" مشهور است، و در واقع جاوا بر روی تمام سرورهای وب و سیستم عامل های بزرگ اجرا می شود. فروشنده های مختلف، plug-inهایی را تولید می کنند که وب سرورهایی مثل Apache و IIS می تونند بر روی برنامه های وب جاوا، اجرا شوند.

مزایا:

بسیار قدرتمند و مقیاس پذیر و قابل انعطاف است.

Cross-platform

اکثر پلاگین های سرور جاوا رایگان هستند.

نقاط ضعف:

یادگیری جاوا نیاز به تلاش زیادی دارد. اگر در مورد یادگیری جدی نیستید حتی شروع هم نکنید.

بعضی از پلاگین های جاوا رایگان نیستند.

توسعه دهنده:

این زبان برای توسعه دهندگانی که یک زبان مافوق قدرتمند، انعطاف پذیر، و مقیاس پذیر برای برنامه های وب می خواهند، و سختی راه و زمان برای شان اهمیت ندارد، عالی ست.

خلاصه:

در این مقاله ما به مقایسه ی زبان های سرور ساید پرداختیم:

Perl: یک زبان کامل، cross-platform که فهمیدن آن سخت است.

ASP: قدرتمند، ویندور محور

Cold Fusion: قدرتمند، تگ محور بوده و برای افراد ناآشنا به برنامه نویسی مناسب است.

PHP: cross-platform، منبع باز است.

Java: نهایت قدرت و انعطاف پذیری، مناسب برای برنامه نویسان جدی

امیدوارم این مقاله کمک کافی به شما کرده باشد.

سه شنبه, 24 اسفند 1395 14:23

ده اشتباه رایج در سئو

اگر این صحبتها براتون آشنا بود، حتما بهم بگید.

شما تصمیم دارید که بر روی سئوی وب سایت خود تمرکز کنید، همه چیز را بهینه سازی کنید تا Google و Bingو Yahoo هر روزه هزاران بازدیدکننده را، راهی وب سایت شما کنند. بنابراین شما دست به کار شده و تحقیقات در مورد کلیدواژه هاKeyword را شروع می کنید، در نتیجه شما تعدادی عبارت پیدا می کنید که ترافیک سایت رو بالا می برد. شما شروع به بهینه سازی وب سایت می کنید و تعداد زیادی لینک دریافت می کنید، وخب منتظرهستید که وب سایت شما به صدر رتبه بندی جستجوها، در مرورگرهای مختلف برسد.

وخب سایت بالا می آید ولی......آهسته.

بعد از هفته ها یا حتی ماه ها تلاش، حتما ترقی می کنید، ولی هنوز در صفحه ی دوم یا سوم قرار دارید. هرکاری که انجام می دهید تا به صفحه ی اول برسید، نتیجه ای ندارد. و شما نمی فهمید که مشکل کار کجاست.

خبر خوبی براتون دارم. همه از این اشتباهات داشته اند. سئو از آن استراتژی هایی ست که فقط چند هفته وقت می برد تا انجام شود، اما برای کسب مهارت در آن، وقت لازم است. بنابراین باید برای کلمات و عبارات محبوب و پرترافیک رقابت کنید. البته شما همچنان در حال یادگیری هستید، و با کمی تغییر، حتما می توانید در صفحه ی اول گوگل قرار بگیرید.

در بسیاری از موارد، تنها کاری که شما باید انجام دهید، اصلاح یکسری از اشتباه های ساده ست. در این مقاله من 10 اشتباه رایج سئو را بیان می کنم، و خب البته به روش اصلاح آن هم اشاره خواهم داشت.

1. استفاده نکردن از تجزیه و تحلیل ترافیک برای پیدا کردن تغییرات

سئو فقط مربوط به افزایش ترافیک رایگان نیست، بلکه مربوط به تغییرات نیز هست.

خیلی آسونه که متوجه بشید کدوم عبارت ترافیک شما رو بالا می بره. و خب در مقابل خیلی هم بده که نتونید وب سایت رو با اون عبارت بالا ببرید. اما افزایش ترافیک تنها هدف ما نیست. بعضی اوقات، عبارات کم ترافیک، چون خاص هستند، باعث تغییرات بهتری می شوند.

کلمات و عبارات کلیدی را پیدا کرده و آنها را با هم مقایسه کنید تا ببینید کدام یک نتیجه بهتری ارائه می دهند. دانستن این موضوع، کمک می کند که کل سایت را بهتر بهینه سازی کنید و همچنین باعث می شود که تشخیص دهید که بر چه موضوعی تمرکز کرده و کدام موضوع را کلا رها کنید.

2. عدم بهینه سازی برای جستجوی محلی

اگر شما درحال شروع یک تجارت هستید که بر روی مشتریان یک شهر یا منطقه تمرکز دارد، حتما باید اطلاعات زیادی در مورد جستجوی محلی کسب کنید.

با کلمات کلیدی و خاص منطقه ی مورد نظر شروع کنید. آنها را در عنوان صفحه و meta description به کار ببرید. شما همچنین ممکن است که بخواهید آدرس و شماره تلفن محلی تون رو در صفحه بگذارید. این اطلاعات را در قسمت هدر یا footer درج کنید، در نتیجه سایت شما در جستجوهای محلی نمایش داده می شود. در نهایت، ممکن است که تصمیم داشته باشید سایتتون رو در سایتهای محلی نیز ثبت کنید. چند نمدنه ازسایت های محلی: yelp، Merchant Circle

3. عدم بهینه سازی برای کلیدواژه های درست

این مهمترین موضوع است. خیلی آسونه که دچار تله ی بهینه سازی برای موضوعات زیر شوید:

کلید واژه های جهانی، وقتی شما فقط به مشتریان محلی ارائه خدمات دارید.

کلیدواژه های عمومی که بازیدکنندگانی را جذب می کند که هیچ علاقه ای به خدمات شما ندارند.

کلیدواژه هایی که فقط بازدیدکنندگانی را جذب می کند که به دنبال اطلاعات رایگان هستند، نه مشتریان هدفمند که به دنبال خرید کردن، هستند.

کلیدواژه های گسترده که رقابت بر سر آنها بسیار دشوار است، و ممکن است که سئوکاران حرفه ای تمام وقت بر روی آنها کار می کنند تا وب سایت خودشون رو در صفحه ی اول نگه دارند.

بهترین کار این است که تا آنجایی که می توانید خاص باشید. تمرکز بر روی کلیدواژه های عمومی ممکن است که ترافیک سایت را بالا ببرند،اما حتی اگر موفق باشید، چه مقدار موفقیت شما واقعی ست؟ بعضی اوقات بهتر است که به دنبال عبارات خاص باشید، که معمولا خیلی سریع، رتبه ی شما را بالا برده و ترافیک با کیفیت تری به شما عرضه می کند.

برای مثال، یک طراح وب سایت در ابتدا به دنبال کلمه ی" طراحی وب " نمی گردد، بهتر است کلمه را به عبارت "ارائه خدمات طراحی وب برای بازاریابان معاملات ملکی در تهران" تغییر دهید. وقتی وب سایتتون رشد کرد و اعتبار خوبی به دست آورد، شما می تونید بهینه سازی برای کلیدواژه های پر رقابت را شروع کنید.

4. نداشتن تگ عنوان و meta description خاص

من متحیر می شم وقتی وب سایتی رو می بینم که نام شرکتشون رو برای عنوان(title) در هر صفحه از وب سایت انتخاب کرده اند. این یک اشتباه مهلک است.

هر صفحه باید عنوان خاص خودشون رو داشته باشند. عنوان های صفحه ی شما در توییتر پخش می شود. حتی ممکن است که به عنوان یک علامت برای کاربر باشد تا بداند تا کدام قسمت از وب سایت شما را مطالعه کرده است. اما عنوان توصیفی و خاص بسیار مهم است.

بنابراین به نمونه کارهای یک طراح وب نگاه کنید، آنها خدمات طراحی وب خودشون رو عموما در صفحه ی اصلی قرار میدهند، بنابراین عنوان صفحه ی اصلی آنها چیزی مثل " استودیو طراحی وب_ خدمات طراحی وب" خواهد بود. صفحات دیگر، بر روی خدمات ویژه تمرکز دارد که جستجوهای محبوبی نیز هستند، مثل:

شخصی سازی وردپرس_ استودیو طراحی وب

طراحی قالب های سفارشی_ استودیو طراحی وب

طراحی وب تجارت الکترونیکی_ استودیو طراحی وب

همینطوری که می بینید، شما می توانید به اسم شرکت اشاره داشته باشید در حالی که هر صفحه هم عنوان و کلیدواژه ی خاص خودش رو دارد. فقط آن را در قسمت آخر عنوان بیاورید.

توضیحات عنوان(meta description) ، نیز بسیار مهم هستند. بنابراین تا جایی که می توانید هرکدوم از آنها را خاص و قانع کننده انتخاب کنید. صفحه اصلی و صفحات دیگر وب سایت شما، باید meta description داشته باشند تا باعث شود مردم بخواهند بر روی وب سایت شما در لیست نتیجه ی جستجو، کلیک کنند. همچنین صفحات باید دارای کلیدواژه نیز باشند. برای مثال:

توصیف صفحه ی اصلی: استودیو طراحی وب خدماتی برای وب سایت های کوچک بازرگانی ارائه می دهد، نظیر شخصی سازی وردپرس، طراحی قالب های سفارشی، طراحی وب تجارت الکترونیکی و غیره.

صفحه ی شخصی سازی وردپرس: استودیو طراحی وب؛ به شخصی سازی وب سایت شما می پردازد، نظیر طراحی قالب سفارش مشتری، شخصی سازی تم پایان نامه و غیره.

5. استفاده نکردن از anchor text برای لینک های داخلی

حتما تا به حال لینک هایی رو در بدنه ی صفحات وب دیده اید، مثل "اینجا را کلیک کنید" یا " ادامه مطالب" و یا دیگر متن های عمومی.

فراخواندن و ایجاد لینک، تعداد کلیلک های شما را بالا می برد. و البته ارزش داره که بر روی anchor textها وقت بگذارید، چون یکی از مهم ترین اجزای سئوهستند.

برای مثال، شما پستی در وبلاگتون گذاشته اید، و می خواهید که اون رو به صفحه ی بازرگانی خود نیز لینک دهید، خب یک anchor text با عنوان "خدمات طراحی وب سایت تجاری" یا چیزی شبیه به این درست کنید. اگر حتما به فراخواندن یه متن یا صفحه یا هر چیزی احتیاج داشتید، سعی کنید حداقل تعدادی کلیدواژه ی مرتبط داشته باشد. برای مثال " برای اطلاعات بیشتر در مورد تجارت الکترونیکی، اینجا را کلیک کنید".

6. استفاده از یک anchor link، برای همه ی لینک ها

بهینه سازی anchor text بسیار مهم است، اما برای همه ی لینک ها از یک anchor text یکسان استفاده نکنید. چون به نظر بعضی کاربران این مساله مثل یه بازی می مونه. بنابراین سعی کنید در استفاده از عبارات، و اسم کمپانی تنوع دهید. یا حتی گاهی از URL مختلفی استفاده کنید. این کار باعث می شود که وب سایت، در نظر کاربران و موتور جستجو طبیعی تر باشد. سعی کنید که زیاد از کلیدواژه های یکسانی استفاده نکنید.

7. تمرکز بر روی کمیت لینک ها، نه کیفیت آنها

از آنجایی که خیلی راحت میشه تعداد لینک ها رو بالا برد، بهتره که روی کیفیت لینک ها تاکید و تمرکز کنیم.

یک لینک از وبلاگ محبوب ارزشمندتر از هزاران لینک مستقیم بی کیفیت هست. همین یک لینک با کیفیت اثر بیشتری در رتبه بندی شما در گوگل دارد. البته گرفتن این لینک ها کاره آسانی نیست، و خب به همین دلیل هم موتورهای جستجو به آنها اعتماد دارند. این لینک ها، یک معیار واقعی برای تعیین کیفیت وب سایت شماست.

بنابراین، تمرکز کنید برای گرفتن لینک هایی که

با وب سایت و صنعت شما مرتبط هستند.

زیاد لینک خروجی نداشته باشند.

شامل لینک به سایت های بزرگسالان، داروخانه، یا قمار و شرط بندی ها نباشد.

همچنین می توانید از ابزارهای رایگان مثل SEOquake استفاده کنید، تا قدرت لینک ها را چک کنید.

8. استفاده از محتوای ضعیف

دو راه برای افزایش تعداد محتوا وجود دارد که بسیار رایج شده اند. یکی استخدام مقاله نویسان با مزد پایین است و دیگری، استفاده از لینک دادن به مقالات معتبر است. اما چرا این ایده ها خوب نیستند؟

بدون شک، محتوا باید بهینه سازی شود، اما باید تاثیرگذار نیز باشد. کاربران می تونند تشخیص دهند که محتوا منحصر به فرد و ارزشمند هست یا نه. و خب اگر محتوای وب سایت شما ارزشمند نباشد، آنها اطمینان خودشون به شما رو از دست میدهند. و دوباره باید زمان زیادی صرف کنید تا بتوانید اعتماد آنها را جلب کنید.

بنابراین یک نویسنده ی حرفه ای استخدام کنید که بتواند مقاله های خوبی بنویسد. البته شما مجبورید که به آنها مزد بیشتری پرداخت کنید، اما مطمئن باشید که سرمایه گذاری خوبی کرده اید.

9. عدم ساخت لینک برای محتوای ارزشمند

گاهی یک محتوای عالی موفق به گرفتن لینک نمی شود، و خب این بدترین قسمت لینک سازی ست.

اگر می خواهید که محتوای شما لینک دریافت کند، باید مطمئن شوید که محتوا ارزشمند است. ویدیو، متن آموزشی، و اینفوگراف ها را در محتوای خود قرار دهید.

برای مثال، بهتر است شرکت طراحی وب، پست ها و مطالبی در وبلاگ سایتشون قرار دهند، مثل:

صد وب سایت برتر در تجارت الکترونیکی

چگونه از ویجت ها در وردپرس استفاده کنیم.

تاریخچه ی طراحی وب

10. استفاده نکردن از جذابیت های بصری سایت، برای گرفتن لینک

وب سایت شما بر اساس سلیقه ی شخصی طراحی شده یا بر اساس الگوی محبوب مردم؟

اگر طراحی خوبی در وب سایتتون داشته باشید، هزاران نفر خواهان ایجاد لینک با شما خواهند بود. می توانید به وبلاگ هایی رجوع کنید که طراحی های برتر (در رشته ی کاری شما) را نمایش می دهند (مثل طراحی های زیبا در رشته ی پزشکی). و درخواست کنید که وب سایت شما را به لیست خودشون اضافه کنند.

اگر شما طرح خوبی دارید، وب سایتتون رو به تعدادی سایت معرفی کنید و به همین ترتیب می تونید لینک های زیاد و با کیفیتی دریافت کنید.

طراحی سایت دارکوب | هاست دارکوب | دارکوب نام و علامت تجاری ثبت شده این مجموعه می باشد.
دارای مجوز از (سازمان نظام صنفی رایانه ای استان تهران) ، (رتبه 4 شورای عالی انفورماتیک کشور) ، (وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی)
آموزشگاه طراحی سایت و سئو با مجوز رسمی از سازمان فنی و حرفه ای کشور افتتاح شد
دارکوب به عنوان شرکت خلاق توسط معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری برگزیده شد