مدیر سایت

مدیر سایت

امروزه اینترنت با صدها (اگه نگیم هزارها) وب سایت تجاری از سراسر دنیا پر شده، اما تا حالا از خودتون پرسیدید چه رنگهایی بیشتر مشتریها رو جذب میکنند و کدوم رنگها کاربرها رو فراری میدن؟ همه میدونن رنگها اولین تأثیر دائمی رو در ذهن میذارن و میتونن روی دید کاربرها از شرکت شما اثر داشته باشن.
بنابراین باید بدونید رنگها چه اثری روی مردم میذارن و هر کدوم چه احساساتی رو در اونها برمی­انگیزند. تحقیقاتی که انجام شده میتونه با آمار دقیق و معتبر به طور واضح قدرت رنگها رو در ذهن مشتریها و اثری که بر قدرت خریدشون داره نشون بده. پس انتخاب رنگهایی که روی وب سایتتون استفاده میشن میتونه به سایت لطمه بزنه یا برعکس باعث رونقش بشه و مسلما در هر حال روی فروش آنلاین شرکتتون اثر میذاره. تو این پست یه فهرست از رنگهایی که با احتمال بالایی فروش سایتتونو کم میکنند، معرفی میشن.

آبی روی پس زمینه قرمز

این دو تا رنگ برای همدیگه زیادی قوی هستند و هر دو میخوان جلب توجه کنند. در نتیجه کاری میکنند که چشم بیننده خسته بشه و در نهایت باعث میشن مشتری خیلی زود از وب سایت خارج بشه، قبل از اینکه فرصت کنه در مورد محصولات یا خدماتی که ارائه میدید چیزی بفهمه.

زرد

زرد رنگ پرتحرکیه و براحتی توجه مشتری رو به خودش جلب میکنه اما بعنوان رنگ پس زمینه مناسب نیست. چون نشونه هشداره و به مشتری اخطار میده، برای همین (بعنوان پس زمینه) جالب نیست. از طرفی ایجاد تعادل بین قرمز و زرد کار سختیه و روی پس زمینه قرمز برای چشم زیادی قویه.

سفید

سفید نشون دهنده خلوص و پاکیزگیه. همه سایتها باید یه تعادل مناسبی از سفید داشته باشند اما اگه سفید زیادی باشه، حس خالی بودن بوجود میاره و برای چشم خسته کننده است. اگه برای پس زمینه تون سفید انتخاب میکنید، دیگه روش رنگهای روشن بکار نبرید، بلکه رنگهای تیره تر و قوی تری استفاده کنید.

سیاه

سیاه باید به مقدار حداقل روی سایت بکار بره و به هیچ وجه نباید بعنوان پس زمینه سایت انتخاب بشه. چون زیادیه قویه و تمایل داره بر بقیه رنگهای صفحه حکمرانی کنه. نوشته های روی سیاه ناخوانا هستند.

آبی روشن

برای وب سایت خیلی رنگ خوبیه ولی اگه برای پس زمینه استفاده بشه زیادیه قویه و نمیشه بهش نگاه کرد و هر چی به نئون نزدیک تر میشه نگاه کردن بهش سختتره و نمیشه به مدت طولانی بهش نگاه کرد.

رنگهای نئون

همونقدر که جلب توجه میکنند، همونقدر هم خسته کننده اند و چشم رو براحتی خسته میکنند. در نتیجه به جای القای حس شادی، که برای شرکتتون لازمه و باید در کنار محصولاتتون این حس القا بشه، مخاطب رو خسته میکنند.

سبز جنگلی

این رنگ باید با حساسیت خاصی بکار گرفته بشه و برای پس زمینه پیشنهاد نمیشه. چون زیادی شدیده و متن روش قابل خوندن نیست. بدترین رنگ هایی که میشه روی پس زمینه سبز استفاده کرد، طیف­های مختلف از رنگ زرد، سبز یا بنفش اند.

کادرهای رنگارنگ

وقتی رنگهای مختلف با هم استفاده میشن، حداقل میشه گفت جذابیتی ندارند. چشم رو گیج میکنند و خواننده ها نمی­تونن تمرکز کنند.
رنگ های وب سایتتونو خیلی با دقت انتخاب کنید، چون میتونن روی مشتریهایی که به قصد خرید وارد وب سایتتون میشن اثر بذارن. یه انتخاب بد، میتونن باعث خستگی خردیار بشه و حس و حالشو منفی کنه و مشتری مجبور شه از سایت خارج بشه. در نتیجه کسب و کارتون افت قابل توجهی رو تجربه خواهد کرد.

تقریبا مهر 94 بود که گوگل پروژه صفحات موبایل سریع یا AMP رو معرفی کرد. هدف این پروژه منبع باز، بهبود فوق العاده عملکرد وب موبایله. فعلا این پروژه به صورت دوستانه راه افتاده و مشغول حرکت به سمت اهداف گوگل و ارائه اینترنت موبایل سریعتر به کاربرهاست.
اما اینکه AMP دقیقا چی کار میکنه و چطوری میخواد تجربه وب موبایل رو تغییر بده، جای تأمل داره. تو این پست توضیح میدیم که AMP چیه و چطوری کار میکنه و چطوری روی سرعت وب سایت اثر میذاره و سایت رو به بالای صفحه نتایج میرسونه.

صفحات موبایل سریع چی هستند؟

صفحات موبایل سریع که بطور خلاصه بهشون AMP هم میگیم یکی از پروژه های گوگله که با هدف ارسال محتوا بر روی وب موبایل، اونهم با سرعتی 4 برابر سریعتر و استفاده از داده های کمتر به نسبت صفحات قدیمی راه اندازی شده. با توجه به افزایش تعداد کاربرهایی که با استفاده از گوشی های همراهشون وب گردی میکنند، نیاز به وب موبایل سریع افزایش پیدا کرده. بنابراین AMP قصد داره بعنوان استانداردی عمل کنه که مدیران سایتها رو به داشتن سایتی با صفحات سریع و سبک تشویق کنه، طوری که صفحات وب ظرف کمتر از 2 ثانیه باز بشن.
پس AMP دقیقا چیه؟ یه نسخه در حال تکمیل از وب موبایل که روی نسخه های جدید HTML اجرا میشه. این فریم-ورک منبع باز، HTML رو دوبله میکنه و عناصری که سرعت بارگذاری صفحات رو روی موبایل کند میکنند، مثل جاوااسکریپت و اسکریپت های غیرمعتبر رو حذف میکنه.
 AMP HTML روش جدیدیه که میشه باهاش کاری کرد که صفحات وب روی موبایل کاربر بلافاصله باز بشن. این پروژه برای پشتیبانی از کش هوشمند و عملکرد مدرن و قابل پیش بینی و محتوای موبایلی زیبا طراحی شده.
گوگل تأیید کرده که صفحه ای که با AMP HTML ساخته شده باشه میتونه همه جا از 15 تا 85% سریع تر از نسخه صفحات غیر AMP انجام بشه. یعنی وقتی کاربرها روشون ضربه میزنند، این صفحات سریعتر از سایر لینکها باز میشن.
AMP اول از همه، ناشران و سایتهایی رو هدف میگیره که پر از محتوای خبری، مقاله و پست وبلاگند. گوگل با این پروژه میخواد به ناشران کمک کنه تا محتوایی با سرعت نور به کاربرهای موبایل عرضه کنند.

چرا حتی با وجود داشتن سایت واکنشگرا، باز هم باید از AMP استفاده کنیم؟

الگوریتم سرچ گوگل طوری طراحی شده که به وب سایتهایی با تجربه کاربری خوب ارجحیت میده. میدونید این دقیقا یعنی چی؟ یعنی سایتی که سازگار با موبایله و سریع لود میشه.
سایتهای واکنشگرا هم به منظور ارسال محتوا و نمایش مناسب صفحات در تمام دستگاه ها، از کامپیوترهای میزی تا گوشیهای هوشمند، طراحی شده. پس اینجا تمرکز روی انعطاف پذیریه. اما طراحی واکنشگرا معمولا نمیتونه مشکل سرعت رو حل کنه. AMP روی سرعت تمرکز داره و سعی میکنه محتوا رو بلافاصله به دستگاه کاربر موبایل ارسال کنه.
یه فرق دیگه بین AMP و طراحی وب واکنشگرا اینه که AMP رو باید روی سایت آماده و ساخته شده اعمال کرد، اما برای واکنشگرا کردن سایت باید سایت رو بازسازی کنیم و طراحی واکنشگرا باید جایگزین طراحی فعلی سایت بشه.
یه مسئله دیگه اینه که AMP در حال حاضر فقط با محتوای ثابت کار میکنه، بنابراین برای سایتهای خبری، پستهای وبلاگ و محتوای وب سایت بهتره، اما طراحی واکنشگرا برای چیزهایی مثل برنامه های شخصی سازی شده و فرم های وب مناسبتره.
پس با اینکه طراحی واکنشگرا یکی از روشهای کار توسعه دهنده هاست، محدودیت سرعت داره و با اینکه  AMP سرعت رو بهبود میبخشه، برای سایتهایی که بر عملکرد فرم های وب و جاوااسکریپت تکیه دارند مناسب نیست. پس اگه میخواهید تجربه کار با موبایل رو برای کاربرهاتون بهتر کنید، بهتره که یه نسخه موبایل از سایتتون درست کنید که AMP رو هم داشته باشه، چون AMP نسبت به چیزهای دیگه، سریعترین تجربه کاربری رو ارائه میده.

AMP چطوری روی سرچ طبیعی و سرچ پولی اثر میذاره؟

­نتایج AMP قطعا بالای صفحه نتایج موتور جستجو ظاهر میشه و نتایج طبیعی رو پایین میزنه و حتی جایگزین تبلیغات پولی میشه. این نشون دهنده میزان اهمیتیه که گوگل برای پروژه AMP قائله. به علاوه چون سرعت صفحه یکی از عوامل تأثیرگذار بر نتایج گوگله، صفحات سریعتر بر سایر صفحات ارجحیت دارند.
بنابراین اولین اثری که AMP میتونه برای ناشرانی که محتواشونو AMP نکرده اند داره، پایین رفتن در صفحه نتایج جستجوئه که باعث میشه کمتر کلیک بگیرن. چون نتایج طبیعی به تای پایینی صفحه میرن، اگه برای تبلیغات کلیکی پول نداده باشید، کاربرها مجبورند صفحه رو اسکرول کنند تا آدرس صفحه شما نمایان بشه.
در سرچ پولی اوضاع خیلی شفاف نیست. چون AMP بر محتواهایی مثل مقاله های خبری، پست های وبلاگ و هر نوع محتوای آگاهی دهنده دیگه تکیه داره، احتمالش زیاده که برای عبارتهای کلی که تبلیغات کمتری میگیرن، دیده بشن. گوگل هنوز باید بیشتر کار کنه تا بتونه نیت کاربر رو بسنجه و اونو با الگوریتمش ارتباط بده تا تعیین کنه AMP کی و چطور نمایش داده بشه.

AMP چطور کار میکنه؟

HTML هم شامل عناصری میشه که سریع لود میشن و هم عناصری رو در بر میگیره که کند لود میشن. AMP میخواد عناصر کند رو از بین ببره، به خصوص جاوااسکریپت. تگ های HTML خاصی هم ممنوع میشن، مثل iframe، embed، شی، به علاوه تگ های چند رسانه ای HTML5، تصاویر، فیلمها و فایلهای صوتی، همه با عناصر معمول مثل  amp-imgو amp-video.
CSS در  AMP HTML به شدت محدود شده. بین عناصر ممنوع شده میتونیم امکانات معمول CSS رو که برای انیمیشن استفاده میشدند ببینیم. در ضمن با اینکه امکان استفاده از فونتهای سفارشی وجود داره، در عین حال یه سری محدودیت هایی هم هست.
میشه چیزهایی رو روی صفحه  AMP اعمال کرد اما باید از افزونه هایی مثل amp-youtube و amp-twitter که قبلا تأیید شده اند استفاده کنید. به علاوه نمیتونید در AMP نقشه های تعاملی یا داده های بصری بسازید. پس AMP برای سایتهایی خوبه که محتواشون به صورت مطلب نوشته شده باشه.
برای اطلاعات بیشتر به مقاله، بهبود سئو با AMP مراجعه کنید.

چطور روی وب سایتتون AMP رو اجرا کنید؟

چون این یه پروژه منبع بازه، گوگل همه کدهاشو روی GitHub گذاشته. یه آموزش گام به گام هم هست که توضیح داده چطور یه صفحه با محوریت AMP HTML بسازید و چطور انطباق صفحه رو با AMP تأیید کنید.
کسایی که از وردپرس استفاده میکنند میتونن خیلی راحت فقط با نصب یه افزونه AMP رو روی وب سایتشون فعال کنند.
با راهنمایی که گوگل برای AMP نوشته، هر نوع وب سایتی، و با هر نوع سیستم مدیریت محتوایی، میشه کاری کرد که صفحاتمون روی نتایج گوگل ظاهر بشن. در ضمن این نکات رو هم فراموش نکنید:

مشخصات AMP رو دنبال کنید

با استفاده از این تگ روی یک صفحه معمولی، اون صفحه رو به نسخه AMP ش ارجاع بدید:


<link rel="amphtml" href="https://www.example.com/url/to/amp-version.html" />

روی صفحه AMP این کد رو بکار ببرید تا اونو به نسخه معمولیش ارجاع بدید:

<link rel="canonical" href="https://www.example.com/url/to/regular-html-version.html" />

نکته: اگر سایتتون صفحه معمولی (غیر AMP) نداره، باید روی صفحه AMP یک تگ استاندارد بکار ببرید که صفحه رو به خودش ارجاع بده:

<link rel="canonical" href="https://www.example.com/url/to/amp-document.html" />

صفحات AMP رو تأیید کنید

تو کتابخونه JS یه تأییدیه AMP هست. برای اطلاعات بیشتر، راهنمای AMP رو بخونید.

داده های ساختاریافته رو درست اجرا کنید تا صفحات AMP بتونن در carousel نمایش داده بشن

باید مقاله هاتونو بعنوان صفحات AMP نشونه گذاری (مارک-آپ) کنید. برای فیلتر کردن مقاله های AMP هم میتونید از ابزار تست داده های ساختاریافته گوگل استفاده کنید که مارک-آپ های کامل نشده رو پیدا میکنه.
در زیر، یک مثال از مارک-آپ رو میبینید که روی وب سایت رسمی AMP ارائه شده بود و میتونید برای شروع از همین استفاده کنید:

<!doctype html>
<html amp lang="en">
<head>
<meta charset="utf-8">
<title>Hello, AMPs</title>
<link rel="canonical" href="https://example.ampproject.org/article-metadata.html" />
<meta name="viewport" content="width=device-width,minimum-scale=1,initial-scale=1">
<script type="application/ld+json">
{
"@context": "https://schema.org",
"@type": "NewsArticle",
"headline": "Open-source framework for publishing content",
"datePublished": "2015-10-07T12:02:41Z",
"image": [
"logo.jpg"
]
}
</script>
<style amp-boilerplate>body{-webkit-animation:-amp-start 8s steps(1,end) 0s 1 normal both;-moz-animation:-amp-start 8s steps(1,end) 0s 1 normal both;-ms-animation:-amp-start 8s steps(1,end) 0s 1 normal both;animation:-amp-start 8s steps(1,end) 0s 1 normal both}@-webkit-keyframes
-amp-start{from{visibility:hidden}to{visibility:visible}}@-moz-keyframes
-amp-start{from{visibility:hidden}to{visibility:visible}}@-ms-keyframes
-amp-start{from{visibility:hidden}to{visibility:visible}}@-o-keyframes
-amp-start{from{visibility:hidden}to{visibility:visible}}@keyframes
-amp-start{from{visibility:hidden}to{visibility:visible}}</style><noscript><style
amp-boilerplate>body{-webkit-animation:none;-moz-animation:none;-ms-animation:none;animation:none}</style></noscript>
<script async src="https://cdn.ampproject.org/v0.js"></script>
</head>
<body>
<h1>Welcome to the mobile web</h1>
</body>
</html>

چطور درستی اجرای AMP رو بررسی کنیم؟

گوگل، تو کنسول سرچ گوگل، یه خطای جدید برای ناشرانی که AMP رو بکار میگیرند گزارش کرده و میگه گزارش خطای AMP یک دید کلی نسبت به شرایط سایتتون بهتون ارائه میده و بعد نوع خطا و URLهایی از سایتتون رو که دچار خطا شده اند نشون میده....با این فرایند میتونید خیلی سریع، رایج ترین مشکلات رو پیدا کنید تا بصورت سیستماتیک اونها رو در سایتتون مورد هدف قرار بدید (فقط باید در قالب یا افزونه هایی که در این صفحات استفاده کردید یه سری اقدامات انجام بدید).
میتونید این گزارش رو در کنسول جستجوی گوگل ببینید.

نتیجه

AMP نه تنها سرعت سایتتونو بهتر میکنه، بلکه قدرت اینو داره که رفتارهای کاربرهای موبایل رو در استفاده از محتوا تغییر بده. ناشران دلیل درستی برای عدم استفاده از AMP ندارند و از طرفی اگر ازش استفاده نکنند، حجم قابل توجهی از ترافیک رو از دست میدن.
بکارگیری AMP هم ساده است و گوگل هم آموزشها و منابع مفیدی در اینباره منتشر کرده که کار ناشران رو راحت کرده. نظر شما چیه؟ ازش استفاده میکنید؟

یکشنبه, 10 ارديبهشت 1396 16:30

طراحی سایت جدید بتا

طراحی سایت جدید بنا به صورت ریسپانسیو و سازگار با موبایل به پایان رسید. این وب سایت به صورت ریسپانسیو و سازگار با موبایل طراحی گردیده است. سیستم مدیریت محتوای این وب سایت جوملا می باشد. سایت به صورت دو زبانه راه اندازی گردیده است.
یکشنبه, 10 ارديبهشت 1396 16:28

طراحی وب شناسا پرتو ژن

طراحی سایت شناسا پرتو ژن به صورت ریسپانسیو و سازگار با موبایل توسط دارکوب به پایان رسید. درج اطلاعات این وب سایت برعهده دارکوب بوده است.

کسی که شبکه جهانی وب رو بوجود آورد، پیش بینی کرده بود که فقط یه تعداد محدودی پسوند لازم میشه. در آدرس وب سایتها، به پسوند یا همون آخرین عبارت بعد از نقطه، دامنه سطح بالا یا TLD میگن. برای نشون دادن شرکتها، سازمانهای آموزشی، دولتی و غیره یه سری gTLD (دامنه های سطح بالای جهانی یا global Top Level Domains) بوجود اومدند، مثل .com و org. علاوه بر این، یه سری دامنه های سطح بالای دیگه هم برای کد کشورها بودند که هر کدوم یه ملیتی رو نشون میدادند مثل .ir
بی نظمی و رایگان بودن اسامی دامنه، باعث شد خیلی از آدرسهای .com زود از بین برن و با بی نظمی به کار گرفته بشن. همین مسئله جرقه ای شد برای تشکیل شرکت اینترنتی (یا ICANN) که مسئول تخصیص اسامی و اعداد بود. ICANN مسئولیت نظم بخشیدن به فروش و مالکیت اسامی دامنه رو به عهده داشت و یکی از اولین وظایفش این بود که نیاز بیش از حد دامنه های شرکتی (پسوند .com) رو که همه جا و برای همه سایتها استفاده میشد کم کنه.
در حال حاضر بیش از 1500 دامنه سطح بالا در گردشه، از TLDهای اصلی مثل .wiki و .army تا چیزهای عجیب مثل .duck و .pink که بعضی هاشون خیلی سریع همه گیر شدند و بعضی هاشون ناشناخته موندند و کسی انتخابشون نکرد. اینجا یه سوالی به ذهن متبادر میشه: این اسامی دامنه چطوری میتونن روی سئو اثر بذارن و آیا شرکت های تازه تأسیس میتونن برای وب سایتشون از پسوندهای غیرمرسوم استفاده کنند؟
مهمترین جذابیت دامنه های سطح بالا ارزون تر بودن و آزاد بودنشونه. ICANN به کمک تنوع بخشیدن به دامنه ها، خیلی وقته که تونسته به هدف کم کردن قیمت ها برسه.
انتخاب پسوندهای تازه واردی مثل .space یا .ninja روی رتبه جستجو اثری نداره- حداقل تو تئوری. دارکوب هم به عنوان شرکتی که انواع خدمات مرتبط با وب رو ارائه میده، تنوع زیادی از پسوندها رو برای آدرس وب سایتها پوشش میده.
گوگل بطور عمومی اعلام کرده، الگوریتمش تفاوتی بین دامنه های سطح بالای مختلف قائل نمیشه. بنابراین صنایعی که برای خودشون پسوند اختصاصی دارند (مثل .sony یا .dentist) نباید بالاتر از پسوندهای سنتی مثل .org رتبه بندی بشن. پس مثلا اگه شما لبنیات فروشی داشته باشید و پسوند .cheese رو برای کارتون انتخاب کنید، نباید نسبت به وقتی که پسوند .com رو انتخاب میکنید فرقی داشته باشه.
رقیب گوگل، Bing و شریک فعلیش یاهو بخش قابل توجهی از بازار موتور جستجوی جهانی رو هنوز در دست دارند و بینگ برای محاسبه سئو روش دیگه ای رو در پیش گرفته. مثلا اینکه بینگ سایتهای قدیمی رو به سایتهای جدیدتر ترجیح میده و بیشتر به کیفیت بک لینکها اهمیت میده تا به تعدادشون. اما بینگ هم مثل گوگل اعلام کرده که دامنه های سطح بالا بر هم دیگه ارجحیت ندارند و اثری بر رتبه بندی سایتها نمیذارن.
با این همه، در عمل چیز دیگه ای میبینیم؛ شواهد نشون میدن بعضی از دامنه های سطح بالای جهانی در نتایج رتبه بندی ضعیف عمل میکنند و این هم به خود ما برمیگرده. چون طبق الگوریتم موتورهای جستجو، طرز رفتار و عملکرد آدم ها اثر زیادی بر رتبه بندی سایتهای میذاره. اگه مردم زیاد از یه وبسایت دیدن کنند، عملکرد اون وب سایت در جستجو بهتر میشه. اگه مردم روی سایت یه مدتی بمونن، باز هم بهتر میشه و اگه بهش لینک بدن که دیگه بهترترتر میشه.
همین قانون، اهمیت جذب بازدیدکننده دائمی رو برای وب سایتها بیشتر میکنه و باعث میشه تعصبی که آدما نسبت به پسوندهای نوظهور عجیب دارن به قوه خودش باقی بمونه. مردم به دامنه هایی که طبق استانداردهای سنتی نیستند کمتر اعتماد میکنند و کمتر ازشون بازدید میکنند. بینگ اقرار کرده اگه سایتی میخواد رتبه خوبی بگیره باید مردم دوستش داشته باشن.
با توجه به همه حرفهایی که زده شد، میشه نتیجه گرفت اسامی جدید دامنه تا وقتی که هنوز خوب بین مردم جا نیفتاده اند، بر سئوی سایت ها اثر میذارن. اینطور که تخمین زده اند، از وقتی که یه سایت راه اندازی بشه تا وقتی که مردم قبولش کنند، حدود 10 سال طول میکشه. دامن های جدید شاید هیچ وقت نتونن این همه دووم بیارن. البته بعضی هاشون الآن در مسیر کسب اعتبارند، ولی اگه کسی بخواد وب سایتش از همون روز اول عملکرد خوبی داشته باشه، باید از TLDهایی استفاده کنه که برای مردم جذابیت بیشتری دارند. انگار پسوندهای .com یا پسوندهای ملی یه خلوص و صداقتی تو ذاتشون دارن که دامنه های سطح بالای جدید ندارن. مثل شماره موبایل، که شماره های سنتی و دائمی، بین مردم اعتبار بیشتری دارن نسبت به شماره های اعتباری که بعدا به بازار اومدند. بعضی وقتا اینطوریه دیگه، بهتره از روشهایی که امتحان خودشونو پس دادند استفاده کرد.

بازاریابی محتوا برای صنایع مسئله مهمیه، اما این بازاریابی چطوری میتونه در بهینه سازی موتور جستجو نقش ایفا کنه؟ تو این پست مصاحبه ای میخونید که با آقای بالوی پور در مورد نقش محتوای خوب در موفقیت آنلاین و تفاوتی که میتونه ایجاد کنه صورت گرفته.

شما در زمینه بهینه سازی موتور جستجو کار میکنید، چرا سئو انقدر برای شما مهمه؟

با اینکه سئو خودش یه تخصصه اما خیلی از همکارهای من آگاهانه یا غیرآگاهانه کارشون به سئو ربط پیدا میکنه. به نظر من خیلی خوبه که بتونم تو این زمینه بهشون کمک کنم. از اونجایی که دارکوب علاوه بر خدمات طراحی و توسعه و سئوی وب، خدمات هاستینگ و دامنه هم ارائه میده، ما دوست داریم مشتریهامون وب سایتهای موفقی بسازند. سئو برای موفقیت هر سایتی ضروریه و نقش مهمی در مدیریت محصول ایفا میکنه.

بازاریابی محتوا در این زمینه چه نقشی داره؟

بازاریابی محتوا موضوع رو بورسیه و یه چیزیه که همه شرکتهایی که تو کار خدمات اینترنتی هستند باید بهش توجه داشته باشند. در واقع هر کسب و کاری به نحوی محتوای نوشتاری تولید میکنه، حالا بعضی ها این محتوا رو میذارن رو وبلاگشون، یا روی صفحات وبشون یا مقاله های تخصصی و گزارشهاشون. این محتوا اثر مستقیمی روی سئو داره، چون وب سایتهایی که دائما محتوای نوشتاری باکیفیت تولید میکنند، سئوی خودشونو افزایش میدن.
به همین دلیل این پتانسیل ارتباط بین بازاریابی محتوا و سئو برای ما خیلی جالبه. ما خودمونو متعهد میدونیم به صنایع کوچک در رسیدن به موفقیت کمک کنیم. یکی از راههایی که میتونیم به این هدف برسیم از طریق راهنمایی های دیجیتالیه که در وبلاگ دارکوب عرضه میکنیم و حاوی نکات، ترفندها، اطلاعات پیش زمینه ای و دستورالعملهاییه برای کاربرهامون که هم از بین افراد معمولین و هم از بین شرکتها و همه میخوان روی وب به موفقیت برسن. مطالب ما حول موضوعاتی مثل وب سایتها، هاستینگ، پلتفرمها، دامنه ها، بازاریابی آنلاین و بهینه سازی موتور جستجوئه.

شما بازاریابی محتوا رو چطور تعریف میکنید؟

بطور خلاصه، به پشتیبانی از مشتریها و برندها به کمک محتوایی هدفمند میگن بازاریابی محتوا. مثلا سوپرمارکتها معمولا محتوایی که روی وب سایتشون به مشتریهاشون میدن در مورد دستور غذا و برنامه ریزی وعده های غذاییه که مشتریها بتونن برای بودجه و خوراکشون برنامه ریزی کنند. این نوع بازاریابی محتوا، فرایند خرید رو برای مشتریها ساده میکنه و اونها رو به خرید ترغیب میکنه.

بازاریابی محتوا و بهینه سازی موتور جستجو چطور بهم مرتبط میشن؟

من اینطوری بهش نگاه میکنم؛ اگه کسی فقط یه نمایشنامه رو بخونه، نمیشه بهش بگیم تئاتر. تئاتر ملزومات خاصی داره مثلا به سالن نمایش و تماشاچی هم نیاز هست. اگه این تشبیه رو برای سئو بکار ببریم، سالن نمایش حکم فناوری هایی رو داره که محتوا به کمک اونها میتونه بطرز مناسبی به نمایش دربیاد و تماشاچی هم میشه ترافیک وب سایت. ما با سئو به این دو تا میرسیم، یعنی ما فناوری های موجودی که میتونن محتوا رو در دسترس قرار بدن و از همه مهمتر کاری کنند که براحتی دیده بشه رو در جهت اهدافمون بکار میگیریم و ما نمایش محتوا میتونم کاربرها رو به سمت محتوای جالب و مرتبطی که آماده کردیم فرابخونیم و در مقابل برندمونو به جهانیان معرفی کنیم. با بازاریابی مؤثر محتواتون، سئو شروع به رشد میکنه.
از نظر فروش هم محتوای خوب برای سئو خیلی مهمه. اجازه بدید یه نگاهی به نظریه کیفیت گوگل بندازیم: اگه برند مهمی باشید و محصولات باکیفیتی عرضه کنید، این کیفیت باید در محتوای باکیفیتی که ارائه میدید هم منعکس بشه. به این منظور، باید بین شما و اسپمرها تفاوت قابل ملاحظه ای وجود داشته باشه و این، رتبه بندی گوگلتونو بهبود میبخشه.

حالا که حرف گوگل شد، در حال حاضر از چه توسعه های در سئو بحث میشه؟

گوگل روز به روز داره توجهشو بیشتر معطوف به محتوای خوب میکنه. اخیرا این مسئله در صفحات نتایج جستجو تأکید میشه. صفحه هایی که بیشتر با یه درخواست سرچ مطابقت داشته باشند، در صفحه نتایج، بالاتر از بقیه صفحات وب قرار میگیرن و روز به روز هم شاهد این هستیم که صفحاتی که روی صفحه نتایج ارائه میشه مطابقت بیشتری با عبارت سرچ شده دارن. حتی عبارت "جایگاه صفر" هم بوجود اومده و به قطعاتی از محتوا اشاره داره که بالای اولین نتیجه جستجو و درون کادر قرار میگیرند.
این مسئله کمی بحث برانگیزه؛ از طرفی فرصتی برای خوندن محتوا در همون صفحه نتایج بوجود میاره و از طرف دیگه وقتی سوال کاربر در همون صفحه جواب داده میشه، دیگه نیازی به باز کردن صفحه وب نیست و کلیک روی اون وب کم میشه.

چه توصیه ای در مورد بازاریابی محتوا دارید؟

همونطور که گفتم، همه صنایع یه مقدار مشخصی محتوا تولید میکنند، اما از مقدار محتوا مهمتر، کیفیتشه. در بازاری که اینقدر اشتباع شده، صنایع و شرکتها باید سعی کنند به قدر کافی برجسته باشند تا تو این بازار شلوغ به چشم مخاطبشون بیان و دیده بشن. اینجا باید هدف "محتوای x10" باشه، یعنی محتوا باید ده برابر بهتر از مطالب دیگه ای باشه که در ارتباط با اون موضوع، قبلا نوشته شده.
ضمنا باید مخاطب رو حتما در نظر بگیرید. محتوا باید با هدف کاربر تطابق داشته باشه. اگه کاربر یه سوال مثل"وب هاستینگ چیست؟" سرچ کرده، نباید کاربر رو به بخش فروش هدایت کنیم. باید بی طرفانه و با جزئیات دقیق به این سوال جواب بدیم و با این کار، اول یه دید مثبتی در کاربر نسبت به برندمون بوجود بیاریم. از طرف دیگه، اگه یه مشتری کلمه "ارزان" رو سرچ میکنه، دوست نداره 2000 کلمه در مورد تاریخچه اینترنت بخونه. تو این مورد، فهرست تعرفه ها بهتره ارائه بشه.
به طور خلاصه، محتوای خوبی بسازید و اونو به دست مخاطب برسونید.

سئو: عنوان، توصیفات متا و آلت تگ

عنوان: عنوان صفحه وب باید بتونه محتوا اون صفحه رو به طور دقیق توصیف کنه. این مسئله هم از نظر تجربه کاربری (حس کاربر در هنگام کار با صفحه) اهمیت داره و هم از نظر بهینه سازی موتور جستجو (سئو).
توصیفات متا: با اینکه نوشتن تگ های توصیفات متا اجباری نیست، اما اگه میخواهید از صفحه نتایج گوگل کلیک بگیرید باید حتما بنویسیدشون.
آلت تگ: آلت تگها برای برچسب زدن به عکسهای صفحه استفاده میشن تا اگه عکس لود نشد، کاربر بدونه این عکس در مورد چیه، ابزارهای خواندن صفحه نمایشگر هم آلت تگ تصاویر رو میخونن و در نتیجه کاربرهای نابینایی که از این ابزار کمک میگیرند میتونن به محتوای تصویر پی ببرند. علاوه بر این در جستجوی تصاویر، موتور جستجو با توجه به این برچسب ها تصاویر رو ارائه میکنه.

خوانایی محتوای سایت

محتوای سایتتونو با دقت بخونید تا اشتباه تایپی و غلط املایی نداشته باشه.

ریدایرکت 301

ریدایرکت 301 به این معنیه که محتوای اون صفحه بطور دائمی حذف شده و وقتی کاربر آدرس اون صفحه رو وارد کنه، صفحه به طور خودکار به صفحه دیگه ای منتقل میشه. ریدایرکت 301 به موتورهای جستجو میگه که دیگه این صفحه وجود نداره و همیشه به یک صفحه دیگه منتقل میشه.

بررسی عملکرد

باید همه سایتتونو بررسی کنید و اطمینان حاصل کنید که همه جوانب سایت نظر عملکرد مناسبی داشته باشند.

بررسی واکنشگرا بودن وب سایت و نحوه نمایش اون در مرورگرهای مختلف

سایتتون باید عالی پیکسل بندی شده باشه. حتما بررسی کنید که سایت با همه مرورگرها و همه دستگاه ها سازگار باشه.

صفحه 404

اگه بازدیدکننده های وبسایت به آخر URL چیزی اضافه کنند یا آدرس رو اشتباه وارد کنند، با صفحه 404 مواجه میشن. برای اینکه مسیریابی وب سایت راحتتر بشه باید یه صفحه 404 درست کنید که کاربر مدت طولانی تری روی سایت بمونه و با دیدن این صفحه از سایت خارج نشه.

فاویکن

اگه فاویکن داشته باشید، وقتی کاربر چند تا تب روی مرورگرش باز کرده باشه، میتونه بلافاصله با دیدن فاویکن، وبسایت شما رو بشناسه و بازش کنه. علاوه براین به وبسایتتون ظاهر حرفه ای میده و به صفحات مختلف وبسایتتون اتحاد میبخشه.

چهارشنبه, 06 ارديبهشت 1396 16:08

طراحی ارزش محور وبسایت چیست؟

واقعیت: روش قدیمی ساخت و مدیریت وبسایت شکست خورده است.
بازسازی وبسایت میتونه میتونه خطرات جدی ای برای کسب و کارتون به همراه داشته باشه. خطراتی که هیچ وقت اجازه نمیدید در قسمتهای دیگه شرکتتون رخ بدن.
1- هزینه های بالا در ابتدای کار: باید یه چیزی بین 200 تا 500 هزار تومن (متوسط) هزینه کنید و تازه اصلا نمیدونید قراره چی تحویل بگیرید و آیا اصلا مؤثر میشه یا نه.
2- خدمات مبهم: با توجه به پیچیدگی های شرکت شما و وبسایتتون، احتمال هیچ کس از همون اول همه جزئیات رو نمیدونه.
3- هزینه منابع و زمان مورد نیاز: بازسازی وبسایت مستلزم صرف وقت و انرژی زیادیه. شما برای وظایفتون تو شرکت هم اینها رو لازم دارید.
4- تأخیر و هزینه های پیش بینی نشده: همونطور که کار وبسایتتون پیچیده است، همیشه یه سری چیزهای پیش بینی نشده هم وسط کار سر بلند میکنند که هزینه ها رو بیشتر میکنن یا زمان کار رو طولانی تر میکنند و در نتیجه برگشت سرمایه دیرتر اتفاق میفته.
5- تصمیم گیری سلیقه ای برای طراحی: معمولا هر کسی بر اساس تجربه هایی که در گذشته داشته، برای الآنش تصمیم گیری میکنه. بنابراین اگه سایتهای دیگه یه کاری انجام میدن یا اگه توسعه دهنده شما فکر میکنه مفیده، شاید از نظر بقیه نباشه و در واقع هیچ کس نمیدونه آیا واقعا اثر میکنه یا نه.
به جای همه این دردسرها، راه خیلی بهتری هم هست.
تو طراحی سنتی وبسایت آدم نمیدونه چی قراره تحویل بگیره، تا آخر کار چقدر براش هزینه برمیداره و آیا اصلا خوب کار میکنه یا نه. همه چی دست سرونوشته.
اما بذارید از یه زاویه دیگه ای به بازسازی وبسایت نگاه کنیم که هیچ کدوم از خطراتی که بالا گفتیم رو نداشته باشه.
باید یه راهی پیدا کنیم که سریع به هدف برسه و بودجه ای هم نداشته باشه، به علاوه اینکه بدونید وبسایت بازسازی شده قطعا درست کار خواهد کرد. به نظر من بهتره به جای اینکه یه پروژه درست کنیم، یه پروسه درست کنیم. در تئوری، اصلا هیچ سایتی نباید دوباره نیاز به بازسازی داشته باشه.

بدون هزینه

اگه فکر میکنید یه برنامه "دنباله دار" گرون تموم میشه، باید بگم اشتباه فکر میکنید. همه پولهایی که میخواهید اینجا خرد خرد خرج کنید رو اگه با هم جمع کنیم تازه شاید مساوی یا حتی کمتر از اون هزینه ای بشه که میخواهید هر 2-3 سال صرف بازسازی وبسایتتون کنید.
تازه اینطوری سایتتون همیشه بروز باقی میمونه و میتونه با کاربرها و مشتریهایی که جذب میکنه براتون برگشت سرمایه داشته باشه و دیگه هیچ وقت نیاز به بازسازی پیدا نمیکنید.

ما به این پروسه میگیم طراحی ارزش محور

طراحی ارزش محور یه روش جدید ساخت و رشد وبسایته. همونطور که از اسمش پیداست، تمرکز این طراحی بر ایجاد مستمر ارزش در وبسایته به طوری که خطراتی که کسب و کارتون دنبال میکنه رو به حداقل برسونه.

رقابت برای جذب مشتری تو جهان دیجیتالی با این رشد سریعش رقابت خشنیه. یکی از کارهای خوبی که میشه برای بیشتر کردن نرخ تبدیل کاربر به مشتری انجام داد اجرای طراحی تجربه کاربری عالیه. یه تجربه کاربری خوش ساخت و محکم باعث میشه کاربرها بیشتر روی سایت برندتون بگردند و لذت ببرند.
در سالی که گذشت، طراحی تجربه کاربری رشد قابل توجهی داشت و انتظار میره در سال 96 بیشتر هم بشه. در همین بین یه سری گرایشات جالبی هم بوجود اومدند که میتونن نگاه ما رو به تجربه کاربری تغییر بدن. تو این پست بعضی از این گرایشات رو پوشش خواهیم داد و در مورد اینکه از چه نظر مهمند و چه فایده ای میتونن برای برندها داشته باشند صحبت میکنیم.

مینیمالیزم

معمولا "کم گوی و گزیده گوی" علاوه بر صحبت کردن تو چیزهای دیگه هم جواب میده، به خصوص وقتی پای طراحی تجربه کاربری در میون باشه. مینیمالیزم یکی از مفاهیم خلق طراحی های چشمگیر و ساده است. در طراحی تجربه کاربری، کاربرها میدونن چی میخوان و اگه ندونن، میخوان زود بفهمن چی میخوان. مینیمالیزم بیشتر یعنی سادگی در طراحی بصری، اما مردم به اشتباه فکر میکنند یکی از مفاهیم طراحی بصریه. تو کسب و کارهای مدرن، اینکه کاربر چطور روی سایت سفر میکنه اهمیت زیادی داره؛ خوش دست بودن سایت، زیباییش و طراحی تجربه کاربری مینیمالی باعث میشه سفر کاربر لذتبخش تر و کم استرس تر و به یادماندنی تر باشه.
اگه میخواهید طراحی تجربه کاربری وبسایتتون به صورت مینیمالی باشه باید از وقتی که کاربر وارد سایتتون میشه تا وقتی که اون حرکتی که مد نظر شماست رو انجام میده (مثلا خرید کنه یا باهاتون تماس بگیره یا عضو خبرنامه بشه یا...) مراحل کمی داشته باشه. فکر نکنید طراحی مینیمالیستی حوصله کاربر رو سر میبره، برعکس باید مشتری رو سرگرم کنه اما زیادی دورشو شلوغ نکنه که گیج بشه. مسیریابی سایتتون باید ساده باشه ولی در عین حال خسته کننده نباشه.
اگه میخواهید مشتریها روی سایتتون مراحل خاصی رو طی کنند، باید مسیر انجام اون مراحل را تا جایی که میشه شفاف کنید. اکثر کاربرها اگه بلافاصله مشخص نباشه مرحله بعدی چیه، از سایتتون میرن بیرون و دیگه به خودشون زحمت نمیدن روی سایتتون بگردن. پس وقتی دارید از طراحی مینیمالیستی استفاده میکنید، مراحلی که باید توسط کاربر طی بشن باید کاملا روشن باشن. شرکتهایی که مینیمالی ترین طراحی رو دارن و تجربه به یاد ماندنی و مفیدی برای کاربرهاشون خلق کردند، شرکتهایی اند که پاشونو از حدود سال 96 هم فراتر گذاشتند.

انشعاب دادن به سفر مشتری

تو طراحی های مدرن، سفر مشتری مفهوم مهمیه و اهمیتش از این نظره که مشتری همیشه از اون مسیری که مد نظر شماست نمیره. یکی از گرایشاتی با توجه به این شرایط ظهور کرده، انشعاب دادن به سفر مشتری روی وبسایته.
سفر معمول مشتری به شدت به مدل سازی قابل پیش بینی شما وابسته است. اگه یه کاربری از مسیر الف بره، معلومه که به نتیجه ب میرسه. پس شما میخواهید کاربر رو هدایت کنید که حالا که مسیر الف رو انتخاب کرد بتونه براحتی راهشو به سمت ب پیدا کنه. تعداد کاربرهایی که نمیتونن به این هدف برسن نشون دهنده تعداد شکستهای شما هستند. طراح های تجربه کاربری به این مسیرهایی که مشتریها انتخاب میکنن و میرن میگن انشعاب های سفر مشتری.
پس بهتره به جای اینکه روی یک نتیجه و هدف متمرکز بشید، راههای جدیدی رو که مشتری ممکنه روی سایت شما در پیش بگیره پیدا کنید و تو این راهها دنبال موقعیت هایی بگردید که بتونید کاربر رو به مسیر مورد نظر خودتون هدایت کنید.
طی سالهای اخیر، مفهوم سادگی خیلی خوب به مملکت طراحی حکمرانی میکرد – تصور بر این بود که سادگی مساویه با کارایی بهتر و در نتیجه یه سفر راحتتر برای کاربر. اما این نظریه خیلی نتیجه محوره. امسال اکثر طراحان تجربه کاربری به سمت انشعاب دادن به مسیرها روی آوردند و از طراحی سفر مشتری که قبلا انجام میشد دوری میکنند.

خطی نبودن سفر مشتری

در نظر گرفتن همه مسیرهایی که ممکنه کاربر سایت طی کنه از خیلی جهات طراحی تجربه کاربری رو پیچیده میکنه اما در عین حال افقهای جدیدی رو به رومون باز میکنه. در ارتباط با سفر مشتری، اصلاحات بیشتری پیشنهاد شده. طراحان تجربه کاربری سعی کردند کاری کنند تا تجربه کاربری سایت برای تعداد بیشتری از کاربرها جذاب باشه و برای همین مسیرهای بیشتری در سفر کاربر قرار دادند. ممکنه دو تا کاربر روی وبسایت مشابه هم عمل نکنند و تو سفرشون از مسیرهای کاملا متفاوتی برن، اما هر دو تجربه خوبی از برند تو ذهنشون نقش ببنده.
نقشه برداری شکست هم یکی از ایده های جدیده؛ یعنی باید از محدوده هایی از سفر مشتری که مطابق خواست ما نبوده نقشه برداریم. طراحان تجربه کاربری جدیدا دارن مثالهایی از این دست رو جدی میگیرن. نقشه برداری شکست میتونه باعث تقویت نقشه برداری مسیر مشتری هم بشه. با این روش طراحان تجربه کاربری مدلی رو که قبلا ارائه داده بودند بازتر کردند و علاوه بر در نظر گرفتن مسیرهایی که کاربر ممکنه بره، مسیرهایی که ممکن نیست بره رو هم در نظر گرفتند.

داستان پردازی کاربر را جذب میکند

مشتریهای نسل جدید از نسل قبلی محتاط ترند و اکثرا قبل از خرید، خودشون یه تحقیق جامع و کامل از برندها میکنند. دیگه اون روزها که میشد با چرب زبونی جنسی رو فروخت گذشته، الآن برندها سعی میکنند در سطوح شخصی تری برای مشتری هدفشون جذابیت داشته باشند. از این دل این طرز فکر، داستان پردازی برند متولد شده. یعنی الآن دیگه برندها خودشونو به مشتریهاشون معرفی میکنند، چرا این کارو میکنند، ارزشهاشون چیا هستند و برای بهتر کردن جهان چه برنامه ای دارند. به عبارت دیگه داستان خودشونو برای مشتری میگن.
وقتی داستان برند به عمق جان مشتری میشینه، ارتباط به یاد ماندنی تری بوجود میاره و احتمال اینکه مشتریها از شرکتی که مثل یه آدم باهاشون ارتباط انسانی برقرار کرده خرید کنند بیشتره.

طراحی بافتی

طی سالهای اخیر کل تجربه کاربری در طراحی مادی– طراحی با سادگی و زیبایی های ابتدایی کاغذ- خلاصه میشد. اما کم کم طراحان برای برآورده کرده انتظارات کاربرها شروع کردند مسائلی مثل تا، سایه، صفحات برگردان و رنگهای برجسته رو که به احساسات انسانی مربوط میشد در تجربه کاربری بکار گرفتند.
برخلاف حرفهایی که در مورد طراحی مادی زده میشد، به نظر میومد این مدل تجربه کاربری فقط بخشی از یه طرح بزرگتره – طراحی بافتی. طراحی بافتی در واقع زیبایی های مختلف طراحی رو در تجربه کاربری تنیده بود، مثل نخ های مختلفی که بهم تنیده میشن و بافت پارچه رو بوجود میارن. هر نخ یا بافت یه سری ویژگی های خاصی داره که اونو از سایر اجزا متمایز میکنه و وقتی اینها کنار هم قرار میگیرن یه نوع جدید از تجربه ظهور میکنه.
نکته مهمی که طراحی بافتی برای تجربه کاربری داره پیدا کردن توازنیه که میتونه گزینه های مختلف و تنوعی از عناصر بصریه که در کنار هم در پیش روی کاربر قرار میگیرند و در عین حال کاربر رو سردرگم نمیکنند. یادتون هست که مینیمالیزم هنوز جایگاه خودشو حفظ کرده و این وسط طراحی بافتی یه مفهومه که میخواد تجربه کاربری مینیمالیستی رو با جذابیت زیبایی و مسیریابی حسی کاربر پیوند بده.

تجربه کاربری بر برگشت سرمایه اثر میگذارد

شرکتهایی که روی این گرایشات نوظهور تمرکز میکنند، بیشتر در اذهان باقی میمونند و تأثیرگذاری بیشتری خواهند داشت. تجربه کاربری روی برگشت سرمایه شرکتها میتونه اثر بذاره. یه اشتباه ساده تو تجربه کاربری میتونه به نرخ تبدیل مشتریتون لطمه بزنه و سود زیادی رو از دست بدید.
اگه امسال قصد دارید از مدهای جدید طراحی تجربه کاربری استفاده کنید، یکی از اثرگذارترینشون خطی نبودن مسیر مشتریه. وقتی میخواهید تجربه کاربری سایتتونو تحلیل کنید، حتما حواستون باشه که دیگه روی وبسایتتون دنبال مسیر مشتری از الف به ب نگردید و بجاش نگاه کنید ببینید چی توجه مشتری رو از مسیر مورد نظر شما پرت میکنه. خوانایی، راهنمایی، محل قرار گرفتن تبلیغات، ثبات سایت و ترافیک سایت همه میتونن روی تجربه کاربری سایتتون اثر منفی یا مثبت داشته باشند.
با اینکه رعایت بعضی از این مسائل مستلزم یکسری تغییراته اما وقتی احتمالات بیشتری رو در سفر مشتری در نظر بگیرید، فرصتهایی جدیدی رو که از چشمتون مخفی مونده بودند کشف خواهید کرد.
هر سال تجربه کاربری بیشتر رشد میکنه. یه تجربه کاربری خوب نباید به یک نتیجه منتهی بشه. پس فقط به نقطه پایان اهدافتون فکر نکنید. حالا که ابتدای سال هستیم فرصت خوبیه که یه نگاهی به معیارهای شرکتتون در سال 95 بندازید و دوباره نقشه سفر مشتری رو روی برندتون بکشید.

حتما برای شما هم پیش اومده که با سایت یه برندی یه تجربه خسته کننده و عذاب آور داشته باشید. حتی ممکنه برای دسترسی به خود سایت مشکل داشته باشید و لود شدن سایت تا ابد طول بکشه، یا ممکنه اطلاعات مهم رو نتونید روی سایت پیدا کنید، یا اصلا معلوم نباشه این برند چه خدماتی ارائه میده یا چطوری میشه باهاش تماس گرفت.
این مسئله برای همه پیش اومده و شکست بزرگی برای برند محسوب میشه. اما با چند راهکار ساده میتونید کارایی وبسایت و بازاریابی دیجیتالیتونو بهبود ببخشید. تو این پست به این راهکارها میپردازیم.

تجربه کاربری

این روزها تجربه کاربری دیجیتال مبحث داغیه که از یه مفهوم زیربنایی شروع شد: طراحی وب B2B قرار نیست رضایت برند شما جلب کنه، بلکه هدفش جلب رضایت بازدیدکننده هاتونه. با توجه به این همه تبلیغات جذابی که رو نت کاربرها رو احاطه کرده، توجه به تجربه کاربری الزامی شده و حتما باید موقع ساخت، بروزرسانی یا ویرایش وبسایتتون، به تجربه کاربریش توجه کنید.
واضحه که شما وبسایت خودتونو خوب میشناسید و از زیر و بمش خبر دارید اما کاربری که تازه رو سایتتون فرود اومده تا حالا تجربه ای از وبسایت شما نداشته. پس قبل از هر تغییری که میخواهید روی وبسایتتون اعمال کنید یا هر کار تازه ای که میخواهید انجام بدید باید از خودتون بپرسید: این کار چطوری میخواد کاربر رو کمک کنه/ راهنمایی کنه یا چطوری میخواد روی کاربر اثر بذاره؟
تجربه کاربری در بازاریابی دیجیتال اهمیت زیادی داره.

سرعت

تو جهان شبکه فوق سریع وای-فای و 4G، مسلمه که سرعت سایت اهمیت پیدا میکنه. به همین دلیل باید هر کاری که از دستتون برمیاد برای افزایش سرعت سایتتون انجام بدید. دامنه کارهایی که میشه کرد از شرکت ارائه دهنده خدمات هاستینگ وبسایتتون رو شامل میشه تا کدنویسی وبسایت، اندازه تصاویر، کش و غیره. همیشه قبل از انتخاب هاستینگ سایت وردپرسیتون خوب تحقیق کنید، چون خیلی روی سرعت وبسایتتون اثر میذاره.
برای سنجیدن سرعت وبسایت میتونید از تستهای رایگانی که هست استفاده کنید. گوگل هم یه تست رایگان سنجش سرعت سایت داره. وقتی با یه توسعه دهنده وب مجرب کار کنید دیگه خیالتون راحته که تمام مواردی رو که روی سرعت وبسایت B2B اثر داره رعایت میکنند، بدون اینکه به عملکرد سایتتون لطمه ای بزنه.

عملکرد

حرف از عملکرد سایت شد، یادم اومد یکی دیگه از ملاحظات مهم که رو تجربه کاربری اثر میذاره عملکرده سایته و میتونه به بازدیدکننده هاتون در پیدا کردن اونچه نیاز دارند کمک کنه. اگه وبسایتتون یه وبلاگ آموزشی داره، باید این وبلاگ جلوی چشم کاربر باشه و راحت بتونه پیداش کنه، ولی اگه بخواهید وبلاگتونو تو اعماق سایت دفن کنید یا بذاریدش تو فوتر، دیگه به درد کاربر نمیخوره. به علاوه باید دائما وبسایتتونو بررسی کنید که همه چیزش درست کار کنه؛ وقتی روی فیلمها کلیک میکنیم نمایش داده بشن، وقتی روی گزینه های فهرست ها میزنیم باز بشن، صفحاتی رو که از مسیریابی انتخاب میکنیم لود بشن، تصاویر روی صفحه جابجا نشده باشند و مرتب باشند، لینکها خراب نباشند و غیره.
یه وبسایت و کلا همه پلتفرم های دیجیتال باید علاوه بر عملکرد خوب، در دسترس هم باشند. وقتی محتوای وب در دسترس باشه، طراحی، قالب و عناصر بصری برای همه کاربرها به طور یکسان به نمایش درمیاد. باید در نظر بگیرید که ممکنه بعضی کاربرها چشمشون ضعیف باشه یا مسائل دیگه ای داشته باشند. تجربه کاربری وبسایت شما باید برای همه کاربردی و در دسترس باشه.

کم کردن کلیکها

آخرین ملاحظاتی که باید روی سایت در نظر بگیرید، تعداد کلیکهاییه که کاربرهای سایت برای رسیدن به اطلاعات مد نظرشون باید انجام بدن. اینطوری بهش نگاه کنید – هر چی کار با وبسایت B2Bتونو برای کاربرها راحتتر کنید، بهتره. کاری نکنید که مشتریها برای کسب اطلاعات درباره خدمات/محصولاتتون به زحمت بیفتند، مثلا مجبورشون نکنید حتما باهاتون تماس بگیرند، یا یه محتوایی رو ببینن، سوال بپرسن یا تو شبکه های مجازیتون عضو بشن. مشتریهاتونو مجبور نکنید اطلاعاتشونو به شما بدن (مثل گرفتن شماره تلفن، پر کردن فرم و غیره).
همیشه سعی کنید تعداد کلیکهایی که کاربر باید روی وبسایت بکنه تا به اطلاعات مد نظرش برسه رو به حداقل برسونید، البته این کار خلاقیت میخواد. میتونید اطلاعات مهم رو روی سطوح بالایی مسیریابی وبسایتتون بذارید و تعداد شاخه های فرعی فهرستتونو کم کنید. اگه با طراحان و توسعه دهنده های وب باتجربه همکاری کنید با خیال راحت اطمینان دارید که اطلاعات مهم وبسایتتون براحتی در دسترس کاربرها قرار میگیره.

کارایی به اعتماد می انجامد

کاری نکنید که کاربرها فکر کنند دارید یه چیزی رو ازشون مخفی میکنید. موقع ساخت وبسایتتون این ملاحظات رو رعایت کنید تا یه تجربه کاربری بی نظیر به کاربرها بدید و اولین اثری که از برندتون میگیرن مثبت باشه. وقتی تجربه کاربری خوب باشه اعتمادسازی صورت میگیره که اون هم باعث تبدیل شدن کاربرها به مشتری میشه.
اگه برای ارزیابی کارایی وبسایتتون کمک لازم داشتید با دارکوب تماس بگیرید تا بهتون مشاوره بدیم.

طراحی سایت دارکوب | هاست دارکوب | دارکوب نام و علامت تجاری ثبت شده این مجموعه می باشد.
دارای مجوز از (سازمان نظام صنفی رایانه ای استان تهران) ، (رتبه 4 شورای عالی انفورماتیک کشور) ، (وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی)
آموزشگاه طراحی سایت و سئو با مجوز رسمی از سازمان فنی و حرفه ای کشور افتتاح شد
دارکوب به عنوان شرکت خلاق توسط معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری برگزیده شد