تا حالا پیش اومده با یه طراح گرافیکی به خاطر اینکه کار بدی تحویلتون داده دعوا کنید؟
درسته که شما متخصص نیستید ولی میدونید چی خوبه چی بد. چی به نفعتونه چی نیست. تنها چیزی که شما میخواستید یه سایت بود که کمک کنه تو عرصه آنلاین موفق بشید ولی به جاش یه مشت پیکسل رنگ شده تحویل گرفتید.
بد از همه اینکه حالا مجبورید دوباره همه اون مراحل رو طی کنید. چند ماه وقت از دست دادید، چند صد هزار تومنی از پولتون سوخته، به شهرتتون آسیب رسیده و کلی اعصابتون خورد شده. و حالا باید همه کارها رو دوباره تکرار کنید.
همه اینها مثل یه کابوس میمونه.
اما ما نمیذاریم دیگه این چیزا براتون پیش بیاد. چند تا راز هست که طراح های گرافیکی هیچ وقت بهتون نمیگن و دونستنشون میتونه تو وقت و هزینه های شما صرفه جویی کنه.

• راز اول: زیبایی مهم نیست

شما میخواهید سایتتون ظاهر خوبی داشته باشه و روی کاربرها تأثیر بذاره اما زیبایی نمیتونه منجر به فروش بشه.
اما یه تور راهنما میتونه. میتونید روی سایتتون یه تور راهنما بذارید و کسب و کارتونو به بازدیدکننده ها نشون بدید و بهشون خوش آمد بگید. چیزهایی رو که حتما دوست دارید کاربرها قبل از خروج از سایتتون ببینن بهشون نشون بدید. سایت شما هم مثل تور راهنماباید کاربرها رو درست راهنمایی کنه و به جایی که میخوان برن – و شما میخواهید برن - هدایتشون کنه.
حالا زیبا بودن بده؟
نه من نمیگم سایتتون زیبا نباشه. اگه میتونید هم زیبا باشید و هم نتیجه بگیرید خب خیلی خوبه، حتما این کارو بکنید. اما اگه فکر میکنید فقط باید یکیشو انتخاب کنید، نتیجه گرفتن رو انتخاب کنید. شاید گرفتن جایزه طراحی برای هر کسی خوشایند باشه اما براتون پول نمیشه.

• راز دوم: نیازی به بازسازی سایت نیست

فرض کنید دارید راجع به این فکر میکنید که چطوری خوش تیپ تر به نظر برسید. اگه از یه آرایشگر بپرسید بهتون میگه موهاتونو کوتاه کنید. اگه از فروشنده لباس بپرسید میگه یه دست لباس نو، اگه از یه کفاش بپرسید میگه با کفشای ... و .... قضیه رو گرفتید؟
حالا فکر میکنید اگه از یه طراح گرافیکی بپرسید چطوری سایتمو ارتقا بدم چی میگه؟
دقیقا.
دقت کنید که طراحی سایت فقط یه قطعه از پازله. اگه پیامتون اشتباه باشه و بخواهید محتواتونو اصلاح کنید چی؟ اگه برندتون بازار اشتباهی رو هدف گرفته باشه چی؟ اگه استراتژی بازاریابیتون مشکلی داشته باشه چی؟ اگه محصولات یا خدماتتون مشکل داشته باشن چی؟
نمیتونید که از 12 تا متخصص نظرشونو بپرسید – اگر هم بپرسید آخرش مجبورید همه عناصر روی سایتتونو تغییر بدید.
پس باید از متخصصی بپرسید که کارش عمومی تره و به سایت کلی تر نگاه میکنه. یکی که چند تا از عناصر روی سایتتونو تحلیل میکنه و محدوده مشکل رو پیدا میکنه. این متخصص ها همه عناصر رو میشناسن. میدونن عناصر در کنار هم چطور کار میکنن و هر کدوم چه سهمی در تبدیل مشتری دارن.
شاید تعجب کنید اگه بشنوید طراحیتون هیچ ایرادی نداره و فقط روش بازاریابی جدید نکته اش بوده یا نیاز به بهبود محتوای سایتتون دارید. اینطوری چند صد هزار تومنی هم صرفه جویی کردید.

• راز سوم: نیازی نیست خیلی پول خرج کنید

میگن هرچقدر پول بدی همونقدر آش میخوری، بعضی وقتا این حرف درسته. اما معنیش این نیست که باید کل زندگیتونو خرج یه طراحی سایت خوب بکنید.
خیلی از طراح ها هستن که از بی توجهی شما سوءاستفاده میکنن و به نفع خودشون از شما پولهای زیادی میگیرن و با استفاده از اصطلاحات فانتزی و زیبا حرف زدن چشماتونو میبندن.
حواستونو جمع کنید و اسیر این چیزها نشید.
بودجه تونو مشخص کنید و طراح هایی پیدا کنید که با همون بودجه کارتونو انجام بدن. دنبال طراحی بگردید که بتونه نوع سایتی که شما میخواهید رو متناسب با کسب و کارتون دربیاره. تو سایتها بگردید و ببینید اونهایی رو که خوشتون میاد کی طراحی کرده. وقت بذارید. این کار تو مخارجتون صرفه جویی میکنه.

• راز چهارم: نگهداری سایت گرون نیست

خیلی ها از مدیران صنایع به بهونه نگهداری سایت بیش از مقدار لازم پول میگیرن. چون هزینه های طراحی گرافیکی و توسعه سایت معمولا با هم حساب میشن، بعضی از شرکتهایی که به اصول اخلاقی  پایبند نیستند سعی میکنند مشتری رو تو یه چرخه ای بندازن که بتونن به بهونه هزینه های نگهداری سایت هر ماه ازش پول بگیرن.
اگه خواستن ازتون هزینه های بالایی برای نگهداری سایت بگیرن، بدونید که نیازی به این هزینه ها نیست.
هزینه هاستینگ؟ این روزها میتونید حتی با ماهی 10000 تومن هم پرداختش کنید، پس چرا خرج اضافی؟
نگهداری؟ چه نگهداری ای؟ آهان، ارتقاهایی که هر از چند گاهی انجام میشن. خب وردپرس و سیستم های مدیریت محتوای دیگه رو که خودتونم میتونید با یه دکمه بروزرسانی کنید.
تغییر محتوا؟ این هم با سیستم های مدیریت محتوا به راحتی انجام میشه. فقط باید وارد سایتتون بشید و دو سه تا کلیک کنید تا هزینه هاتون رو تغییر بدید، یه صفحه جدید به سایتتون اضافه کنید یا نوشته های قبلیتونو عوض کنید. همه این کارها رو خودتون میتونید انجام بدید.
اگه کسی بهتون گفت برای هزینه های نگهداری باید انقدر بپردازید، بپرسید در ازای اون پرداخت ماهیانه، چه خدماتی بهتون ارائه میدن. بعد برید رو گوگل و ببینید این کارهایی که میخوان انجام بدن چقدر ساده هستن.
دوست ندارید خودتون کارهای نگهداری سایتتونو انجام بدید؟ اشکالی نداره، یکی رو استخدام کنید تا براتون انجام بده. فقط مواظب باشید که بخاطر کارهای ساده ای که سریع انجام میشن، ازتون پول زیادی نگیرن.

• راز پنجم: لازم نیست خیلی زیاد خاص باشید

درسته که این روزها باید متفاوت باشید تا بهتر دیده بشید اما بعضی از طراح ها دیگه یکم زیاده روی میکنند و سایتی طراحی میکنند که اونقدر خاصه که همه قوانین رو میشکنه – اون هم نه در جهت بهتر شدن. و نهایتش اینه که سایت خاص شما برای کاربرها تبدیل میشه به یه تجربه گیج کننده.
طراح ها باید تو ساخت سایتها از قوانین مرسوم وب و کارایی تبعیت کنند چون این قوانین راهنمای جهتیابی ساده و سریع سایت شماست. اگه بشکنیدشون بازدیدکننده ها رو گیج میکنید.
مثلا مشتریها میدونن که معمولا RSS بالای سمت راست سایت قرار داره و لوگو هم معمولا بالای سمت چپ سایت (هرچند که تو سایتهای فارسی زبان، چون فارسی از راست خونده میشه باید لوگو سمت راست قرار بگیره، اما سایتها معمولا به تقلید از سایتهای انگلیسی لوگوشونو سمت چپ میذارن) و ستونهای جهتیابی هم که معمولا زیر قسمت هدر قرار دارند.
حالا اگه این رسومات رو بشکنید، یه تجربه بازدیدکننده ای ساختید شبیه قدم زدن در یک جهان ناشناخته. هیچ چیز اونجا که باید باشه نیست، همه چیز برعکسه و گیج کننده است.
و چی میشه؟
مردم از سایتتون خارج میشن. سایتتون به بهونه خاص بودن بی اثر و به دردنخور میشه.

• راز ششم: برندسازی مهارت خاصی است که از عهده هر طراحی برنمیاد

بیشتر طراح ها مهارت توسعه هویت برند ندارن. کارشون تو توسعه طراحی گرافیکی خیلی خوبه و میتونه هویت برند شما رو "انعکاس" بده. اما اگه بهشون اطلاعات مورد نیازشونو نرسونید، فقط بر اساس فرضیه ها کار میکنند.
یعنی فرض میگیرن که بازار هدف شما چه کسایی هستن و چه چیزهایی براشون جذابیت داره. ارزشهای کار شما و پیام بازاریابیتونو فرض میکنند. شخصیت برند شما و نوع تجربه ای که مشتریهاتون موقع کار کردن با شما یا خرید از شما باید داشته باشن رو فرض میکنند.
میدونید که ترجمه دیگه فرض گرفتن چی میشه، نه؟
بهتره قبل از اینکه طراح استخدام کنید، با متخصص های برندسازی کار کنید تا هویت برند شما رو توسعه بدن. یا کار دیگه ای که میشه کرد اینه که با طراح های گرافیکی ای کار کنید که برندسازی بلد باشن و بتونن سایتی طراحی کنن که هویت برند شما رو منعکس کنه. در غیر اینصورت آدمای اشتباهی جذب میکنید و کل سایتتون فقط میشه تلف کردن پول.

• راز هفتم: طراحی فقط کار با فتوشاپ نیست، باید روانشناسی هم بلد بود

این دیگه بزرگترین رازه.
راز سایتهای بزرگ فقط داشتن یه طراحی قشنگ و چند تا محتوای فریبنده نیست. راز واقعی در روانشناسی رو رفتار مشتریه.
طراح گرافیکی باید با روانشناسی رنگ آشنا باشه و بدونه چه تون رنگها و چه سایه هایی با چه آدمایی جور درمیاد. باید بدونه چه تصویری چه آدمایی رو جذب میکنه و برای چه کسایی جذابیت داره و چرا برای اونها جذابیت داره. باید بدونه وقتی آدما روی سایتها فرود میان و سایت شما رو جهتیابی مکنند تو ذهنشون چی میگذره.
آیا منحنی های نرم بهتر از دایره های هم مرکزند؟ آیا آبی بهترین رنگه یا قرمز تیره بهتره؟ چی باعث میشه مردم به سمت راست یا چپ سایت برن؟ سایت باید چه حالت احساسی در مخاطب ایجاد کنه؟ طراحی باید مدرن و ساده باشه یا رنگارنگ و برجسته یا نرم و راحت؟ چشم افراد به کجا حرکت میکنه و چی متوقفش میکنه؟
طراح های خوب جواب این سوالها و خیلی بیشتر از اینها رو میدونن. میدونن که هدفشون اثر گذاشتن روی ذهن و حالت روانی بازدیدکننده و درکی هست که از کسب و کار شما دارن. هرچی طراح ها بیشتر با رفتارهای مردم آشنا باشه، بدونه چی اونها رو به اقدام وامیداره و به چه طرقی به عناصر مختلف واکنش نشون میدن، بهتر میتونه روشهایی روی سایتتون بکار ببره که مخاطب رو برای خرید یا اقدام قانع کنه.
به این ترتیب سایتی برای شما میسازن که توجه ها رو به خودش جلب کنه و منجر به فروش بشه.
شما هم همینو میخواهید دیگه؟

سایتهایی که گوگل روی صحفه اول نتایج جستجوش فهرست میکنه، سایتهایی هستن که مفیدتر و به عبارت سرچ شده مرتبط تر بودند. گوگل اول با الگوریتمهای پیچیده (شامل فرایند ریاضی) بر اساس عوامل مختلف به سایتها نمره میده و اونهایی که نمره بالاتر از 200 بگیرند سایتهای مفید و مرتبط محسوب میشن.
گوگل عواملی رو که برای رتبه بندی در نظر میگیره افشا نمیکنه، اما مردم با تحقیقات مختلف، تست و تجربه، مشاوره های سئوی گوگل تا حدی متوجه شدند که مهمترین عوامل چیا هستن. مثلا بیشتر سئوکارها توافق دارند که عوامل مهمی که تو رتبه بندی دخیلند اینها هستند:
کاربرد کلیدواژه
ساختار سایت
سرعت سایت
زمانی که کاربر روی سایت میمونه
تعداد لینکهای داخلی
کیفیت لینکهای داخلی
الگوریتم گوگل رو انسانها تنظیم و طراحی کردند و رتبه ای که به سایتها داده میشه خروجی این الگوریتم خواهد بود. اما در تعیین رتبه ای که بر اساس این الگوریتم به سایتها داده میشه هیچ عامل انسانی دخیل نیست.
سایتی که جایگاه اول صفحه نتایج رو تصاحب میکنه، یعنی تونسته طبق معیارهای الگوریتم از بین همه سایتها بالاترین رتبه رو بگیره. دقت کنید از اونجایی که گوگل دائما هماهنگی و بروزرسانی نتایجش رو بررسی میکنه، سایتی که امروز روی جایگاه اول قرار گرفته شاید دیگه هفته بعد حتی روی صفحه اول هم ظاهر نشه.
اینکه سایت همونجایی که هست بمونه یا روی صفحه نتایج سقوط کنه، به یه سری ملاحظات کلی بستگی داره -  اینکه در مقایسه با سایتهای دیگه چطوره، یعنی سایتهای دیگه ای که میخوان برای اون کلیدواژه رتبه بگیرن.
پس مثلا سایتی برای یه عبارت خاص روی صفحه چهارم رتبه گرفته و تصمیم میگیره ساختار سایتشو بهتر کنه، محتوای جدید اضافه کنه و یه سری بک لینکهای باکیفیت بگیره. اما سایتی که روی صفحه اول تا سوم قرار داره هیچ کاری برای بهتر شدن نمی کنه، اونوقت رتبه سایت صفحه چهارم بالا میره.
مقدار صعود این سایت بستگی به اعتبار کنونی و کیفیت سایتهای بالاییش داره و اینکه الگوریتم گوگل چقدر برای ارتقاهایی که انجام شده ارزش قائله. شاید فقط چند تا سایت بره بالا یا شاید صاف بره جایگاه اول.
اینطور نیست که فکر کنید یه دکمه جادویی برای سئو هست که فشارش میدید و تضمین میکنه که جایگاه اول رو خواهید گرفت. اما با توجه کردن به عواملی که الگورتیم بیشتر براشون ارزش قائله و کار و تلاش فعالانه برای ارتقای سایت میتونید بهبود رتبه سایتتونو روی گوگل تضمین کنید.

بازاریابی آنلاین چیست و چه اهمیتی دارد
به تبلیغ محصولات یا برند از طریق یک یا چند شکل رسانه الکترونیک بازاریابی آنلاین یا دیجیتالی میگن. فرق این بازاریابی با بازاریابی سنتی در اینه که بازاریابی آنلاین با تحلیل کمپینهای تبلیغاتی به شرکت ها کمک میکنه بتونن روشهای مؤثر و روشهای غیرمؤثر تبلیغ رو شناسایی و به موقع استفاده کنند.
بازاریابهای دیجیتال اینکه کاربرها چه چیزهایی رو باز میکنند که ببینند، هر چند وقت یکبار باز میکنند و چه مدت روی اون صفحه میمونن، گفتمان فروش، محتوای مؤثر و محتوای بی تأثیر و اینجور چیزها رو بررسی میکنند. اینترنت هم کانالیه که بیشتر با بازاریابی دیجیتال همراه بوده، کانالهای دیگه ای که برای این نوع بازاریابی بکار میره عبارتند از پیام رسانی متنی، پیامک موبایلی، اپلیکیشن های موبایلی، پادکست، بیلبوردهای الکترونیک، تلویزیون دیجیتال، کانالهای رادیویی و غیره.

• چرا بازاریابی دیجیتال مهم است؟

رسانه دیجیتال به قدری فراگیر و نافذه که مصرف کننده ها هر وقت که بخوان و از هر جایی میتونن به اطلاعاتش دسترسی داشته باشن. دیگه اون دورانی که پیامهای تبلیغاتی فقط از طرف مدیران خود شرکتها به دست مردم میرسید و فقط اونچه که مدیران میخواستن مردم بدونن به مردم گفته میشد گذشته. الآن مصرف کننده ها علاوه بر اونچه که شرکت درباره برند خودش میگه، در معرض رسانه ها، دوستان، اقوام، همکاران و غیره هم قرار دارن و نظرات اونها رو هم میشنون و احتمال اینکه نظرات اونها رو باور کنند بیشتر از شماست. برندهایی که مردم بهشون اعتماد دارند و  شرکتهایی که مردم میشناسند، جوامع شخصی تر و مرتبط تر و پیشنهادهایی که به نیازهاشون مرتبطند ارجحیت دارند.

• ارتباط با مشتریها رو از شبکه های مختلف مدیریت کنید

بازاریابی دیجیتال و کانالهای مربوط به اون اهمیت زیادی دارند اما از بقیه چیزها مستثنی و جدا نیستند. اینکه شما فقط مشتریهاتونو بشناسید کفایت نمیکنه، شما باید مشتریهاتونو بهتر از هرکس دیگه ای بشناسید تا بتونید باهاشون جایی، زمانی و به طریقی ارتباط برقرار کنید که بیشتر نظرشون جلب بشه و پیامتونو بهتر بگیرن. برای اینکار باید نظر مشتری، ارجحیت هاش و انتظاراتش رو جویا بشید. این اطلاعات رو میتونید از طریق همه کانالهای وب، شبکه های اجتماعی، موبایل، ایمیل زدن مستقیم به مشتری و غیره بدست بیارید. بازاریابها میتونن از این اطلاعات برای ایجاد و پیش بینی تجربه های کاربری استفاده کنند و مشتریها رو در چرخه خرید به جلو ببرن. هرچی عمیقتر رفتار و اولویتهای مشتریهاتونو بشناسید، احتمال اینکه بتونید باهاشون وارد تعامل بشید بیشتره.

حالا که میتونیم با هزینه های کمی سایت بسازیم، شرکتهای استارتاپ و کسب و کارهای تازه تأسیس برای فروش محصولات و ارائه آنلاین خدماتشون باید با رقبای زیادی مبارزه کنند.
با این اشباع بازار و با وجود طولانی شدن فهرست نتایج گوگل به خاطر گنجوندن تبلیغات تو فهرستها، برای شرکتهای خیلی سخت شده که بتونن بدون پول دادن به گوگل دیده بشن.
الگوریتم گوگل که رتبه سایتها رو حساب میکنه هم مثل یه راز سربسته میمونه و سالی 500 بار تغییر میکنه. هرچند بزرگترین عامل تعیین کننده رتبه گوگل بیشتر همون نوشته های آبی لینکهاست که رو بیشتر سایتها میبینید.
گوگل رو مثل ایستگاه رأی گیری تصور کنید که داره از لینکهایی که روی سایتها جمع میکنه رأی ها رو میشمره. برخلاف دموکراسی معمول که هر نفر یه رأی داره، گوگل رأی سایتهای مرتبط و معتبر رو باارزش تر قلمداد میکنه.
متأسفانه هیچ راهی هم نیست که بتونید سریع تر برای سایتتون لینک های بیشتر بگیرید یا خودتونو روی صفحه اول گوگل ظاهر کنید. این مقاله 10 روش معرفی میکنه که میتونه تو این کار بهتون کمک کنه.

• رأی جمع کنید

معمولا مدیران صنایع نمیدونن که www.yourwebsite.com و http://yourwebsite.com به عنوان دو سایت جدا دیده میشن. این قانون شامل تمام لینکهایی که دریافت میکنید میشه. مثل اینکه یه حزب سیاسی به دو تا تقسیم بشه و رأی هاش رو بین این دو تقسیم کنه. راه حل این مشکل رایج اینه که به گوگل بگید میخواهید رأی های www.yourwebsite.com هم برای http://yourwebsite.com حساب شه. با ریدایرکت دائمی (معروف به 301) از یه صفحه به دیگری هم میتونید این مشکل رو حل کنید.

• رضایت نامه بدید

هر شرکتی برای ارائه خدمات و محصولات وابسته به یه شرکت دیگست. یه فهرست بنویسید از کسب و کارهایی که استفاده میکند و پیشنهاد بدید که برای این شرکتها رضایتنامه بنویسید. معمولا شرکتها یه صفحه تو سایتشون به مشتریها اختصاص میدن و ازش بعنوان اثبات محبوبیتشون تو جامعه استفاده میکنند. به احتمال زیاد از خداشون هم هست که از یه مشتری راضی رضایتنامه بگیرن و از طریقش به سایت شما لینک بدن. این روش یه روش برد-برد برای هر دو طرفه و کمک میکنه با شرکتها و تولیدکننده های دیگه روابطتونو محکم تر کنید.

• تخفیف بدید

همه عاشق معامله های خوبن و معمولا سازمانها و کلوب ها هم دوست دارن همچین مزایایی به مشتریانشون ارائه بدن. ارائه یه تخفیف استثنایی به یه کلوب یا سازمان روش مؤثری برای لینک گرفتنه. من از این روش برای ارائه تخفیف دانشجویی استفاده کردم و از این راه تونستم از سایتهای معتبر لینکهای خیلی خوبی بگیرم.

• به خیریه ها کمک کنید

معمولا خیریه ها یه فهرست از خیرین و وقف کننده ها روی سایتشون میذارن. اگه خیریه ای هست که مرتبط با موضوع کاری شما باشه، میتونید ازش بخواهید روی اون صفحه شما رو هم بذارن و به سایتتون لینک بدن.

• ارائه خدمات داوطلبانه

اگه کسب و کارتون طوریه که نمیتونه به صورت مالی به خیریه ها کمک کنه، میتونید بهشون خدمات ارائه بدید. مثلا میتونید از کارمندهای داوطلبتون اسم نویسی کنید و یه روز به اون خیریه اختصاص بدید. این از نظر اخلاقی هم کار شایسته ایه و میتونه باعث تبلیغ شرکتتون بشه.

• ارجاع دادن بدون لینک

دنبال صفحات وبی بگردید که از کسب و کار یا سایت شما یاد کردند. بدون اینکه بهتون لینک بدن. گوگل این مدل یاد کردن ها رو حساب نمیکنه. شما میتونید با استفاده از Google Alerts یه هشدار اتوماتیک بسازید تا هر وقت که سایتی از شما یاد کرد یه ایمیل دریافت کنید و بعد میتونید با مدیر اون سایت ارتباط بگیرید و ازشون بخواهید که بهتون لینک بدن.

• رزرو نویسنده

یه زندگینامه کوتاه برای نویسنده بذارید. این بیوگرافی ها فرصت خوبی به شمار میان که از طریقش به کسب و کارتون لینک بدید. اگه کارمندهاتون شرکتشونو عوض کردند یا به تازگی به تیم شما پیوستند ازشون بخواهید زندگینامشونو بروز کنند و یه لینک هم به شرکت شما بدن.

• ساخت یه محصول یا خدمات ویژه

این کار کمک میکنه فروشتون بالا بره و به کسب و کارتون هویت میبخشه. مثلا یه رستوران میتونه برای تعطیلات نوروز، موسیقی محلی تدارک ببینه و به گروه موسیقی لینک بده.

• مسابقه عکس خریدار

از مشتریهاتون بخواهید که از خودشون در حال استفاده از محصولات یا خدمات شما عکسهای خلاقانه بگیرن. با این کار نه تنها یه مسابقه جذاب برای سایتتون آماده میکنید، بلکه مردم بخاطر برنده شدن به سایتتون میان. میتونید عکسها رو بذارید رو اینستاگرامتون و به این ترتیب فرصت بیشتری برای جذب مشتری بوجود میاد. با ابزار Google reverse image search سایتهایی رو که از تصاویر شما استفاده کردند پیدا کنید و ازشون بخواهید با ذکر سایتتون به عنوان منبع عکسها بهش اعتبار بدن و به این ترتیب میتونید لینکهای بیشتری هم بگیرید.

• کلیدواژه های درست انتخاب کنید

یکی از بزرگترین اشتباهاتی که سایتها میکنند انتخاب کلیدواژه های اشتباهه. باید وقت بذارید و کلیدواژه هایی که براتون مشتری میارن رو تحلیل کنید تا پول دربیارید. یکی از روشهای این کار استفاده از نرم افزارهای تحلیلگری مثل Google Analytics. این نرم افزار رو روی سایتتون نصب کنید تا ببینید بازدیدکننده ها چطور سایتتونو پیدا میکنند و روی سایتتون چی کار میکنند. معمولا مدیران صنایع کلیدواژه های پرمتقاضی و خیلی کلی انتخاب میکنند اما بهتر اینه که کلیدواژه هاتونو بر اساس معیارهای مختلف، رقابتی بودن و نرخ تبدیل به مشتری انتخاب کنید.
گوگل آنالتیک رایگانه و نصب راحتی داره. بعد از اینکه عضو شدید، بهتون یه کد جاوااسکریپت داده میشه که تو همه صفحات سایتتون گذاشته میشه. بلافاصله بعد از تأیید اینکه کد درست نصب شده، میتونید ببینید کاربرها از کجا و چطوری وارد سایتتون میشن و چه کلیدواژه هایی باعث میشه با سایت وارد تعامل بشن (مثلا بیشتر روی "خرید" کلیک میکنن یا بیشتر نظر میدن) و میتونید ببینید کدوم صفحات بیشتر فراریشون میده.

حالا که داریم به آخر سال نزدیک میشیم باید ببینیم برای 12 ماه بعد تو دنیای سئو چه گرایشهایی هست. من یه لیست کوتاه از چیزهایی که فکر میکنم سال دیگه طرفدارهای زیادی داشت باشن براتون آماده کردم:

• موبایل اجباریه

مطمئنم میدونید بهینه سازی موبایل طی سالهای اخیر رفته رفته مهمتر شد تا اینکه پارسال گوگل اعلام کرد جستجوهای موبایل از سرچهای دسکتاپ سبقت گرفتند. دیگه معلومه بعدش و سالهای بعدی قراره چی بشه. به همین دلیل موبایل رو بالای این فهرست آوردم. گوگل به تازگی اعلام کرده که میخواد اول سایتهای مناسب برای موبایل رو تو فهرستهاش بیاره. یعنی موتور جستجو نسخه های موبایلی و واکنشگرای سایتها رو میخزه و صفحات موبایل نسبت به صفحات دسکتاپ اولویت دارند.
اگه میخواهید بدونید سایتتون برای موبایل مناسب هست یا نه هم میتونید تست سازگاری با موبایل بدید و هم میتونید راهنمای گوگل در مورد بهینه سازی موبایل رو بخونید.

• شتاب دهنده صفحات موبایل (AMP)

با توجه به اینکه بهینه سازی موبایل رو تو اولویت قرار دادیم، باید تأکید گوگل رو هم در این زمینه یادآوری کنیم. این کار با هدف کاهش نرخ خروج و بهبود تجربه کاربری موبایل انجام شده. ترکیب AMP به نظر راه حل مناسبی برای این مسئله میاد و به علاوه در دسترس همه هست و منبع بازه.
اولین عملکردش بارگذاری بلافاصله همه رسانه ها (مثل تصاویر، ویدئوها و گرافیکها) روی صفحات موبایله. بارگذاری یه سایت متوسط 8 برابر بیشتر از AMP داده مصرف میکنه. از اونجایی که گوگل یه صفحه به تست AMP  اختصاص داده میتونید انتظار داشته باشید جزء گرایشهای سال 96 باشه.

• نیت کاربر

با اینکه کلیدواژه ها هنوز هم یکی از اجزای مهم استراتژی سئوی برندها به شمار میان، اما از نظر نتایجی که به بار میارن یکم از ارزششون کم شده. اینجا دو تا عامل اهمیت دارند: رفتار کاربر و رشد موتورهای جستجو. مشتریها حالا تو عبارتهایی که برای سرچ به کار میبرن دقیق تر شدند. عبارت شناسی سرچ به عبارتهای کامل رشد کرده. برای تسهیل این روند، موتورهای جستجو هم هوشمندتر شدند و میتونند نیت کاربر رو تشخیص بدن.
حالا برندها باید چطوری استراتژی سئوشونو هماهنگ با این مسئله کنند؟
1- آزمایش
آزمایش کنید که کاربرها با سرچ چه عبارتهایی به سایت شما وارد میشن. قطعا کلیدواژه های مهمتون هم جزء این عبارتها قرار میگیرند اما از انواع عبارتهای مختلفی که موقع جستجو استفاده میشن یادداشت بردارید. از اینجا متوجه میشید کاربرهایی که وارد سایتتون میشن عموما چه مشکلی دارن و شما چه کمکی میتونید بهشون بکنید.
2- سازگاری
وقتی اطلاعات کافی جمع و تحلیل کردید، میتونید تغییرات لازم رو روی محتواتون اعمال کنید. مهمترین عامل موقع ساخت یا ویرایش محتوا اینه که اطمینان حاصل کنید این محتوا به کاربر شما ارتباط داشته باشه. راه حلی برای این مشکل دارید؟
3- تکرار
این یه فرایند ادامه داره. از تحلیل هاتون گزارش های منظم تهیه کنید و هرجا نیاز میبینید تغییرات رو اعمال کنید. همیشه بروز باشید و به نیازهای کاربرهاتون از این طریق پاسخ بدید تا از رقباتون متمایز بشید و یه پله بالاتر از بقیه قرار بگیرید.

• الگو و داده های منظم

داده های منظم یکی از اون اجزای طراحی سایته که هر توسعه دهنده ای میدونه اما کمتر کسی بکار میبنده و با وجود اهمیتش معمولا دیر اجرا میشه. موتورهای جستجو استفاده از مارکاپ داده منظم رو اینطور تعریف میکنه: "اجازه دادن به انواع خاصی از محتوای سایت که برای موتورهای جستجو و سایر برنامه های مشترک، کاملا در دسترس و قابل درک باشه". بعبارت دیگه اگه روی سایتتون از داده های منظم استفاده کنید، موتور جستجو راحتتر میتونه محتوا رو تشخیص رو بده و درک کنه. در نتیجه رتبه بندی بهتری روی صفحه نتایج موتور جستجو میگیرید.
گوگل، یاهو، بینگ و یاندکس در سال 1390 Schema.org رو توسعه دادند تا استانداردهای داده های منظم مارکاپ رو برای صفحات وب تعیین کنند. این سایت مثال خوبی برای نحوه استفاده از داده های منظم و مزایایی که برای موتور جستجو و کاربر داره هست. اسنیپت های غنی قطعات اضافی اطلاعات که زیر نتایج جستجو ظاهر میشن، مثلا وقتی عبارتی رو سرچ میکنید و بالای صفحه نتایج تو یه کادر جواب سریعی به سوالتون داده میشه.

• برندسازی شخصی

البته شاید بعضی ها به آوردن برندسازی شخصی تو فهرست مد های سال آینده سئو اعتراض کنند. اما با توجه به اینکه مصرف کننده ها بیشتر و بیشتر دارن به سمت برندها رو میارن میتونید اهمیت چهره شدن سازمانها رو ببینید. برندسازی شخصی برای بازاریابی دیجیتالی بر استفاده از هویتها و شخصیتهای مختلف درون سازمان تأکید داره و سعی میکنه از اونها برای برقراری ارتباط با تیپهای مختلف مخاطب استفاده کنه. مثل زمانی که بر اساس نیازهای مختلف کاربرها برای هر کدوم متخصص های مختلفی اختصاص میدید. هر کس نیازهای خاص خودشو داره که راهکارهای مختلفی رو میطلن.
اگه میخواهید رتبه سایتتون روی صفحات نتایج جستجو بالا بره اول از همه باید سئوی درون صفحه و برون صفحه انجام بدید. مثلا یه استراتژی کلیدواژه، سئوی محلی و لینکسازی انجام بدید. برندسازی شخصی میتونه باعث اعتمادسازی هم بشه و در نتیجه ترافیک بیشتری رو به سایتتون جذب کنه. برخی از مزایای سئو عبارتند از:
1- اعتمادسازی
مشتریها دوست دارن با برندهایی که میتونن بهشون اعتماد کنن ارتباط بگیرند. یه برندسازی شخصی حول ارتباط فردی با مشتریها میگرده و به برندتون هویتی با ویژگی های شخصیتی انسانی میده و میتونید با مشتری همدردی کنید و برای مشکلاتش راهکار ارائه بدید. به این ترتیب بیشتر کاربرمحور میشید و فالوئرها و نتیجتا فروشتون بیشتر خواهد شد.
2- ساخت اقدار
انتشار محتوا از نویسنده های شخصی برای مشتریها خیلی جذاب تره. برندها میتونن با ایجاد ارتباط فردی با متخصصها، مخاطبین با شخصیتهای مختلف رو جذب کنند و سر صحبت رو باهاشون باز کنند. با گذشت زمان اقتدارتون بین مشتریها افزایش پیدا خواهد کرد و از سوی ناشران خارجی دیگه هم ممکنه درخواستهایی برای نویسندگی بعنوان مهمان دریافت کنید. به این ترتیب لینک سایتهای مرتبطتون بیشتر میشه و از نظر لینکسازی سئو هم پیشرفت میکنید.
جدا از تحلیل مزایای برندسازی شخصی از نظر کاربر، گوگل هم این نوع سایتها رو ترجیح میده. روز به روز تمایز سایتها از همدیگه (از رقباشون) سختتر میشه. بعضی از برندها با استفاده از URLهای سفارشی با این قضیه مبارزه میکنند. گوگل هم به این کار به چشم یه ابتکار خوب برای مشهور کردن برند نگاه میکنه و بهشون بابت این کار پوئن میده. مثلا

• Pepsi – pep.si
• The Daily Beast – thebea.st
• Mastercard – mstr.cd
• Facebook – fb.me

با این کار، کاربر میتونه لینک آدرسشونو کوتاه کنه و در پیامهای کوتاه یا مثلا موقع نوشتن مطلب تو قسمتهایی با محدودیت کاراکتر مثل توئیتر، لینک دادن راحتتر میشه. با برندسازی و سفارشی کردن URL خلاق تر دیده میشید.

• نتیجه

قطعا ماههای آینده، سئو خیلی هیجان انگیز خواهد شد. در سالی که گذشته اطلاعیه های زیادی در مورد گرایشات سئو منتشر شد، و بنابراین انتظار داریم شاهد کسب محبوبیت بیشتر گرایشهایی مثل طراحی های سازگار با موبایل، تجربه کاربری و محتوای طولانی باشیم. وقتی کارتونو از اساس درست جلو ببرید میتونید کم کم عوامل دیگه رو هم تو کارهای سئوی سایتتون دخیل کنید.

میدونم دارید به چی فکر میکنید: سال 1396 باید سال من باشه، امسال باید بتونم صفحه اول گوگل رو فتح کنم. من هم حمایتتون میکنم و میخوام تو دستیابی به این هدف کمکتون کنم. تو این پست 7 نکته رو فهرست خواهم کرد که میتونه با روشی باکیفیت و ماندگار شما رو تو این رقابت موفق کنه.
اول از همه تجربه کاربری
رتبه بندی طبیعی و ترافیک طبیعی علاوه بر اینکه از نظر آمار سایت مهم هستند، از نظر برگشت سرمایه و میزان سود هم اهمیت دارند. یعنی اگه کاربرهایی که وارد سایتتون میشن تجربه بدی داشته باشند، احتمال اینکه بلافاصله ازش خارج بشن بیشتر میشه و خریدی هم روی سایت انجام نمیشه.
الگوریتم های گوگل میتونن براحتی نرخ خروج رو تحلیل کنند و ببینن چه تعداد از کاربرها بلافاصله بعد از اینکه از صفحات نتایج جستجو وارد سایتتون شدند دوباره خارج شدند و سایت رقیب رو ترجیه دادند. از اینجا میفهمند که رتبه سایتتونو کمتر کنند یا بیشتر.
سرعت بارگذاری همچنان مهم است
با تولید صفحات سرعت دهنده موبایل و پروژه AMP سرعت بارگذاری صفحه به شدت اهمیت پیدا کرد. صفحات سرعت دهنده موبایل قالب منبع بازیه که عملکرد صفحات وب رو روی موبایل به شدت افزایش میده. این فناوری توسط گوگل هدایت شده و هدفش کمک به ناشرها بوده اما هر کسی میتونه ازش استفاده کنه. استفاده از این روش میتونه تجربه کاربری رو بهتر کنه و هر چیزی که مردم میخوان ببینن رو بلافاصله بهشون نشون بده. با اعضای توسعه سایتتون کاری کنید که بهترین روشها رو برای کاهش سرعت لود صفحات سایتتون بکار بگیرند.

• دومین کار طراحی و بهینه سازی برای موبایل است

گوگل گفته حدود 60% از جستجوها از دستگاه های تلفن همراه انجام میشه و اگه سایتتون برای جستجوهای موبایلی بهینه و طراحی نشده باشه، احتمالا ترافیک زیادی رو از دست میدید و حتی ممکنه اصلا روی صفحه نتایج جستجو ظاهر نشید. سایتتون باید طراحی واکنشگرا داشته باشه و محتواش بتونه مشتریهارو جلب کنه، وگرنه نمیتونید روی دستگاه های تلفن همراه رتبه طبیعی بگیرید.

• برای کاربر اینترنت بهینه کنید نه برای کلیدواژه ها

موتورهای جستجو دارن باهوشتر میشن و میتونن ذهن خریدار رو بخونن و نتایج رو بر اساس قصد کاربر ارائه بدن نه کلیدواژه ها. به علاوه برای تعیین نتایج مناسب در صفحه نتایج جستجو از علم معناشناسی بهره میبرند. به عبارت دیگه موتورهای جستجو میتونن چیستی و چرایی سرچ رو بفهمن و دیگه تنها به کلیدواژه ها اتکا ندارند. با توجه به این چشم انداز، محتوای سایتتون باید به این نکات توجه داشته باشه تا بتونه رتبه بگیره.

• محتوا، محتوا، محتوا

تو رتبه بندی طبیعی مهمتر از همه چیز محتواست. محتوای باکیفیت همون چیزیه باعث میشه مطالبتون به اشتراک گذاشته بشن و در نتیجه لینک بگیرید و در نتیجه لینک گرفتن رتبه سایتتون بالا بره. به خاطر داشته باشید که تو محتوایی که تولید میکنید به مقدار کافی از کلیدواژه استفاده کنید، یعنی حدود 70-80% از مترادف های کلیدواژه و حدود 20-30% از عین کلیدواژه. ضمنا باید متن روون نوشته باشه و کلیدواژه های اضافی به راحتی خونده شدن و معنای متن لطمه وارد نکنه.

• از لینکهای کوتاه برند شده استفاده کنید، به خصوص روی شبکه های اجتماعی

یکی از بزرگترین عوامل دخیل در سئو اینه که محتوا و لینکهاتون هر چند وقت یکبار به اشتراک گذاشته میشن. بررسی ها نشون میده که لینکهای کوتاه برند شده 35% بهتر از لینکهای کوتاه برند نشده کلیک میگیرن. این مسئله به خصوص برای شبکه های اجتماعی اهمیت داره چون معمولا روی شبکه های اجتماعی محدودیت کارکتر وجود داره و لینکهای شبکه های اجتماعی خیلی مهم انگاشته میشن. تنظیم دامین کوتاه هم بسیار ساده است و میتونه موفقیتتونو به همراه داشته باشه. میتونید تو مقالات دیگه درمورد نحوه انجام این کار بخونید.

• کمی از تبلیغات کلیکی کمک بگیرید

حالا که گوگل تبلیغات سمت راست صفحه رو حذف کرده و به تعداد تبلیغات بالای صفحه اضافه کرده، تبلیغات کلیکی شانس بیشتری برای کلیک گرفتن دارن. چون نتایج طبیعی پایین تر میفتن و ابتکارات گوگل مثل ادوردز و نتایج AMP حالت واقعی تری به خودشون میگیرن. با توجه به اینکه تبلیغات کلیکی برای همه هم مناسب نیست و شما باید خودتون بر اساس نوع کسب و کارتون مواظب باشید که تو کمپین هایی که مناسبتون نیست شرکت نکنید.
برای اینکه بیشتر در مورد اجرای این نکات و ترفندها یادبگیرید و سئوی سایتتونو به مرحله بعد ببرید با ما تماس بگیرید.

محتواتون مثل صحرا خشک شده؟ گاهی حتی برای حرفه ای ها و سایتهای با تجربه هم پیش میاد. الزاما هم چیز بدی نیست. نشونه بزرگ شدنه!
طی زمان چون خواننده ها همیشه بهترین ها رو روی سایت شما خوندن، عادت میکنن همیشه انتظار محتوای باکیفیت داشته باشن. وبلاگ ها باید همیشه بطور مداوم خودشونو ارتقا بدن و خلاق باشند تا بتونن کاربر رو راضی نگه دارند. این وسط فرصتهایی هم هست که بتونید محتواتونو بهتر کنید. چطوری؟ ما اینجا براتون 7 روش پیشنهاد میکنیم:

• فرمت جدیدی معرفی کنید

با این روش میتونید براحتی و به بهترین شیوه محتواتونو تو مسیر درستش بندازید. لازم نیست چیزهایی رو که توشون خوبید فدا کنید یا از کنار گذاشتن چیزهایی که توشون خیلی عالی نیستید بترسید.
ویرایش ها و تغییرات کوچیک میتونه برای خواننده هاتون اثر خیلی خوبی داشته باشه. ببینید به چه روشهایی میتونید دسترسی به محتواتونو ساده تر کنید تا خواننده ها راحتتر بتونن مطالبتونو بخونن. همیشه یه راهی هست که بشه کارها رو ساده تر کرد.

• عمقی کار کنید

معمولا پست ها بین 500 تا 1000 کلمه ای هستند، اما میتونید بیشتر از این هم بنویسید. از طرف دیگه اگه نتونستید به 500 تا برسونید، موضوع رو عمیق تر بررسی کنید، به این ترتیب میتونید مطلب رو به 2000 کلمه و حتی بیشتر برسونید.
محتوای خوب کاربرها رو در سطح عمیقتری درگیر میکنه. مسائلی رو باز کنید که کاربرهای سایتتون بهشون علاقه نشون میدن یا مسائل داغی که قبلا بهشون نپرداختید رو توسعه بدید. محتواهای طولانی به مخاطب مطالبی با ارزشی واقعی و ملموس ارائه میکنه و از این جهت میتونه صحرای خشک محتواتونو آبیاری کنه.
یکی دو تا گزارش بنویسید:
گزارش ها حاوی اطلاعاتی در مورد یک موضوع خاص ارائه میدن. این قطعات عمیق محتوا یه مسئله یا مشکلی رو مطرح میکنند و بعد هم راه حل هایی براش ارائه میدن. معمولا کاربرها برای اینکه بتونن به گزارش دسترسی داشته باشن حداقل باید یه ایمیل بدن تا بتونن گزارش رو به صورت فرمت PDF دانلود کنند.
گزارش باید حداقل 2000 کلمه باشه و با ارائه داده ها در جدول و نمودار ظاهری حرفه ای به خودش بگیره، نگارش خوبی داشته باشه و ویراستاری شده باشه. در واقع گزارش نه پست وبلاگ به حساب میاد و نه کتاب الکترونیک. چگالی و دقت گزارشهای منتشر شده نشونه سطح تخصص نویسنده سایت در اون حوزه است.

• یک پروفایل صوتی درست کنید

فلسفه پشت برندتونو در قالب یه فایل صوتی توضیح بدید و برای خواننده هاتون منتشر کنید. با این کار یه چیزی به خواننده ها میدید که دانلود کنن (روی سایت کلیک کنند) و علاوه بر این هدف، میتونید تو این فایل صوتی خدمات و محصولاتتون هم معرفی کنید و کاربرها رو به به عضویت در بخشی از سایت یا در شرکت کردن و همراهی به هر صورتی که خودتون میتونید مدیریت کنید دعوت کنید. میتونید ازشون بخواهید تصاویر رو به اشتراک بذارن و به این ترتیب این فایل رو تا حد ممکن اثرگذار کنید. نکته ای که باید اینجا رعایت کنید اینه که کاری که از کاربرها میخواهید انجام بدن باید ساده و راحت باشه یا خودتون با امکاناتی که فراهم میکنید انجام اون کار رو براشون ساده کنید تا احتمال اینکه کاربر اون کار رو انجام بده بالا بره.
اگه قراره از طریق شبکه های اجتماعی یه رقابت بین کاربرها ترتیب بدید و محتوای ارسالی کاربرها رو روی اینستاگرام یا فیسبوک انبار کنید، با ساخت یک پست وبلاگ درباره شرکت کنندگان و نتایج مسابقه بهش زندگی ببخشید.

• جذب وبلاگ نویس مهمان

بارها گفتیم یکی از روشهای جذب بازدیدکننده نوشتن پست روی وبلاگ های دیگه بعنوان مهمانه، اما نظرتون راجع به نویسندگی سایرین روی وبلاگ خودتون چیه؟ اینطوری میتونید تو رشته خودتون تبدیل به یه صدای معتبر بشید و شهرتی کسب کنید، به علاوه همیشه محتواتون تازه میمونه و دسترسی به سایتتون بالا میره.
یه متن مبالغه آمیز درباره تبدیل شدن به یه وبلاگ نویس مهمان بنویسید و از کاربرها دعوت کنید. اما منتظر نمونید تا یه نویسنده خیلی خوب خود به خود دم در وبلاگتون ظاهر شه، خودتون برید سراغش و ازش دعوت کنید. بهشون در مقابل محتوای خوبشون امکان لینک دادن به محتوای سایتشونو بدید.

• محتوای سایتتونو بررسی کنید

برای اینکه دیگه سال آینده حتما محتوای وبلاگتونو یه مرحله بالا بکشید، محتوای قبلی رو بازرسی کنید. یعنی باید همه پست هایی رو که تا حالا منتشر کردید بخونید و بدهاشو پاک کنید. موضوعات مشابه رو یکی کنید، مگر اینکه برای برندتون اهمیت داشته باشن.
از حذف کردن محتوای قدیمی که سایتتونو پایین میکشه نترسید. اگر هم میشه دوباره روش کار کنید و اصلاحش کنید. سایتتون موزه محتوای قدیمی به درد نخور نیست. پس اگه دیدید مطلبی در جهت اهداف سایتتون کار نمیکنه بهتره از دستش راحت شید.

• یک تقویم برای انتشار مطلب درست کنید

معمولا وبلاگ ها به جای اینکه یه تقویم هدفمند یکپارچه برای زمان انتشار مطلب روی سایتشون درست کنند، همینطوری هر چه بادا باد و هر وقت که شد مطلب میذارن. از امروز تا دو ماه آینده باید روی محتوای وبلاگتون کار کنید. وقتی برنامه تولید محتواتون خاص باشید میتونید ازش برای جمع آوری محتوا و ارتقای کیفیت انتشاراتتون بهره ببرید.
به تاریخ انتشار مطالب ماههای قبلتون نگاه کنید تا مطمئن بشید چیزهایی که تا الآن پست کردید استاندارد بوده باشند.
اگه تا الآن این کارها رو نمیکردید، حالا که به سال جدید نزدیک میشیم بد نیست یه وبلاگ تکونی داشته باشید و با ویرایش مطالب قبلی به استقبال بهار برید و بعد از اون رو این روش پابرجا بمونید تا دیگه وبلاگتون صحرایی نشه.
سال 1396 میتونه سال محتوای سایت شما باشه!

ظهور شبکه های اجتماعی قطعا نحوه ارتباط ما با همدیگه و با برندها و صنایع محبوبمون تغییر داده. بین سالهای 1379 تا 1395 تعداد کاربرهای شبکه های اجتماعی جمعا به 1/17 میلیارد نفر رسید. طبق آماری که سایت statista ارائه داده، با توجه به این مقدار، تا سه سال دیگه تقریبا به 3 میلیارد خواهیم رسید. تک تک این اعداد نمایانگر یک نفره با نیازهای واقعی که احتمالا هم این شمایید که باید خدمات و محصولات مورد نیازشو ارائه بدید.
نیازی به گفتن نیست که این سطح دسترسی که از طریق شبکه های اجتماعی فراهم شده نامحدوده. یه بازاریاب فقط با یک کلیک میتونه با مشتریش تو اون سر دنیا بدون دردسر مرتبط بشه. ولی هنوز این ارتباط بین سئو و شبکه های اجتماعی کامل شناخته نشده.

• سئو و شبکه های اجتماعی بعنوان روشهای طبیعی

سئو یا بهینه سازی موتورهای جستجو در طول سالهای اخیر در واکنش به افزایش محتوای آنلاین، از جمله شبکه های اجتماعی، رشد کرده و اگه کاربرهای شبکه های اجتماعی محتوای خودشونو با در نظر گرفتن سئو توسعه ندن، مثل آب تو هاون کوبیدن بی نتیجست. روشهای سئو برای شبکه های اجتماعی بعنوان زیربنای محکمی عمل میکنه که میتونه مزایای بلند مدتی برای کارتون به ارمغان بیاره.

• رشد طبیعی چیست؟

رشد طبیعی یعنی وقتی شما دارید شرکت یا اسم برندتونو با استفاده از منابع و انرژی در دسترستون تقویت میکنید. معمولا در مقایسه با رشد خارجی هزینه های ظاهری کمی لازم داره و میتونه تو رقابتها شرکت رو بالا بکشه.
سئو و شبکه های اجتماعی از این نظر که هر دو مخاطب رو به طور طبیعی جذ محتوای باکیفیت و ظاهر جذاب برند میکنن روشهای طبیعی به حساب میان. این دو مقوله معمولا به عنوان روشهای جداگونه ای در نظر گرفته میشن ولی تو این مقاله میخواهیم هر دو رو در راستای هم ببینیم به طوری که شبکه اجتماعی سئو رو بهبود میده.
ممکنه در مورد اثراتی که این دو روی هم میذارن و نحوه بازاریابیشون نظرات با هم متفاوت باشن، اما مطمئنا تفکر در این باره میتونه به توسعه دهنده های محتوا در کارهاشون کمک کنه.

• سئو و شبکه های اجتماعی: یک ترکیب برنده

تلاش برای داشتن یه شبکه اجتماعی تأثیرگذار بدون استفاده از بهینه سازی شبکه های اجتماعی ممکن نیست.
درست مثل ساندویچ بدون نون میمونه.
سئو هم بدون محتوای باکیفیت ممکن نیست سئوی مؤثری باشه. اینجاست که شبکه های اجتماعی وارد ماجرا میشن و به توسعه دهنده های محتوا کمک میکنن. اما دقت داشته باشید که شبکه های اجتماعی به طور مستقیم اثری روی رتبه سایت ندارند.
ما از طریق شبکه های اجتماعی باید سعی کنیم بازدیدکننده ها رو به سایت خودمون بکشیم و اونجا بقیه محتوا رو بهشون عرضه کنیم و نگهشون داریم. با این کار میتونید سایتتونو بیشتر نمایش بدید و روی عملکرد سایت روی گوگل هم اثر بذارید. میلیاردها کاربر هر روز از شبکه های اجتماعی مختلفی استفاده میکنن، چرا شما نباید بهشون دسترسی داشته باشید؟

• رتبه جستجوی گوگل و محتوای شبکه های اجتماعی

همین چند سال پیش بازاریابهای شبکه های اجتماعی فکر میکرند شبکه های اجتماعیشون روی سئو به طور مستقیم اثر میذاره. صنایع شروع کردند یه شبکه زدند تا شاید گوگل بشناسدشون و بهشون رتبه های بالایی بده.
سال 1392 گوگل اعلام کرد الگوریتمهاش کاری به شبکه های اجتماعی ندارند. اما URL های صفحه روی صفحه اول نتایج نمایش داده میشد. بنابراین توسعه دهنده شروع کردند برای اهداف سئو پروفایلهای باکیفیت توسعه دادند و برای اسم صفحه اهمیت بیشتری قائل شدند.
مجله موتور جستجو، مقاله ای تحت عنوان راهنمای تازه کارها نوشته و توش اشاره کرده که چون اونچه که ما تو کانالهای اجتماعیمون پست میکنیم قابلیت فهرست شدن روی صفحه اول گوگل رو داره، اگه به اندازه کافی معروف باشید، میتونید با این روشها پست های شبکه های اجتماعیتونو بهینه کنید:
کلیدواژه ها رو تو پستهاتون بکار ببرید،
کلیدواژه ها رو در زمان مناسب منتشر کنید،
در زمان مناسب ترافیک رو روونه پستتون کنید.
به عبارت دیگه از نظر پستهای شبکه های اجتماعی و کاربرد کلیدواژه ها، زمانبندی هر چیزی مهمتره.
برای کسب اطلاعات بیشتر به مقاله ای که در مورد شبکه های اجتماعی نوشتیم مراجعه کنید. 

• تنظیم روشهای شبکه های اجتماعی

مجله موتور جستجو به اهمیت تنظیم روشهای شبکه های اجتماعی برای حفظ مؤثرترین دسترسی و اثرگذاری بر بهینه سازی موتور جستجو هم اشاره کرده. این روشها باید بر اساس این اصول ساخته بشن:
1- برقراری ارتباط با مخاطب: درک اینکه مخاطب کیه و چه نیازهایی داره و بعد تأمین اون نیازها.
2- تعامل با مخاطب: گوش دادن و صحبت کردن شفاف درباره برند و خدمات.
3- همکاری در برنامه ریزی: تصمیم گیری درباره اینکه کجا و چه وقت و هر چند وقت یکبار محتوا منتشر بشه.
برای اطلاعات بیشتر میتونید مقاله "استفاده از شبکه های اجتماعی برای سئوی سایت" رو مطالعه کنید.

• همکاری با متخصصان بازاریابی دیجیتالی

اگه برای روشهای بازاریابی اینترنتی و بهینه سازی شبکه های اجتماعی و سئوی شرکتتون نیاز به کمک یا مشاوره داشتید، شرکت سئو و توسعه سایت دارکوب متخصص های با تجربه ای داره که میتونن به رشد و توسعه کسب و کار شما کمک کنند. ما بعنوان یک شرکت بهینه سازی موتور جستجو با ارائه انوع مختلفی از خدمات کامل برای آوردن برند شما به صفحه اول گوگل با روشهای قابل اعتماد و باکیفیت، بیشتر از 14 ساله که فعالیت میکنیم و در این مدت بیش از 2000 سایت طراحی کردیم. با ما تماس بگیرید تا از نحوه کارمون برای بهبود کسب و کارتون مطلع بشید.

یکی از مهمترین ملاحظاتی که یه نفر ممکنه برای ارزیابی سایت در نظر بگیریه میزان اثرگذاری سایت بعنوان یه ابزار فروشه. سایت میتونه اهداف متنوعی رو پوشش بده، اگه سایت خوبی باشه با طراحی هدفمند و با بکارگیری روشهای توسعه، میتونه برای کاربرهایی که برای بار اول وارد سایت میشن خیلی مفید باشه (کاربرهایی که قصد خرید دارن).
در خیلی از سایتها محتوا مفیده. فرض بر اینه که وبگردها میتونن شما رو پیدا کنن و پیدا هم خواهند کرد و سایتتونو میخونن و بخاطرش بهتون اعتماد میکنن و از طریق سایت ازتون خرید میکنن. برای استفاده موفقیت آمیز از سایت بعنوان یک ابزار فروش، باید حضور آنلاینتون در عین اینکه کاربرها رو دعوت میکنه، اطلاع رسانی هم بکنه. دیگه فایده نداره که ساعت های کار و آدرستونو رو سایت بزنید، بلکه باید سایتتون فراتر از یه کارت تجاری عمل کنه. برای اینکه بهتر منظورمو متوجه بشید، به سایتتون نگاه کنید و ببینید بعنوان یه ابزار فروش آیا واقعا ....
1- در جواب جستجوها جوابی داره که رو گوگل نمایش داده بشه؟ اطلاعات زیادی رو میشه به نمایش گذاشت تا وقتی کسی چیزی رو گوگل سرچ میکنه بتونه در جواب شما رو پیدا کنه. اگه زیادی وارد جزئیات نشید میتونید از این روش استفاده کنید تا روی صفحه نتایج گوگل رتبه بگیرید. برای سئو هم میتونید از روشهای بازاریابی طبیعی استفاده کنید هم پولی، هر کدوم هم مزیت های خودشو داره. مسئله مهم اینه که بیشتر مدیرهای سایتها این روشها رو بلدند و سعی میکنن عروسکهای خیمه شب بازی سئو رو به جهتی که خودشون مایلند بچرخونن. وقتی میگیم به سایتتون به چشم ابزار فروش نگاه کنید یعنی باید سر رتبه جستجو با رقباتون رقابت کنید تا ارزش خودتونو نشون بدید. شاید همین الآنشم ارزشتونو ثابت کرده باشید. چرا مشتری باید از شما خرید کنه وقتی شما رو صفحه هفتم گوگل هستید، در حالی که میتونه براحتی از صفحه اول به هرچی نیاز داره برسه. بهترین کار اینکه که سعی کنید رو صفحه اول نمایش داده بشید و بقیشو بسپرید به سایتتون.
2- کاربرها رو تبدیل میکنه؟ اگه میخواهید ارزش سایتتونو ثابت کنید باید از سایت به عنوان ابزار خرید استفاده کنید: یعنی تبدیل. منظور از تبدیل در طراحی سایت، تبدیل کاربر به خریدار واقعیست. شاید فقط بخواهید کاربرها یه فرم پرسشنامه پر کنن یا شاید بخواهید بهشون چیزی بفروشید یا خدماتی ارائه بدید. هر دو مدلش هم به معنی تبدیل بکار میره و هر کدوم برای یک نوع هدف و مدل تجاری عرضه میشه.
شاید بپرسید من چطور میتونم اهداف تبدیل رو تأمین کنم؟ سوال خوبیه! حالا بیایید دوباره به سایتتون به چشم ابزار فروش نگاه کنید. فرایند بهینه سازی نرخ تبدیل یه فرایند دائمیه و نقطه شروع خوبی محسوب میشه. برای اینکه ملموس تر باشه ادامه این مطلب رو بخونید:

• طراحی تجربه کاربری: به مفهوم طراحی صفحات سایت یا عناصر با هدف ایجاد بهترین تجربه ای که یه کاربر میتونه رو یه سایت داشته باشه. طراحی سایت نقش مهمی در تبدیل ایفا میکنه، چون معمولا طراحیه که تعیین میکنه کاربر چه چیزهایی روی سایت ببینه و چطور پردازشش کنه. اگه بتونید طی طراحی سایت به تجربه اثر بگذرید باعث میشه بتونید یه جریان به سمت اهداف تبدیلیتون داشته باشید.
• تولید یک درخواست برای اقدام یا تولید یک رنگ برای درخواست برای اقدام: درخواست برای اقدم فرصتیه که سایت ارائه میده تا کاربر بتونه اقدام خاصی انجام بده. درخواست برای اقدام های معمول "بیشتر بخوانید"، "ادامه مطلب" یا "تماس با ما" هستند. یادتون باشه که باید درخواست برای اقدام رو طوری بسازید که کاربر رو به سمت خودشون بکشونن و ارزش کلیک کردنو داشته باشن. این برمیگرده به دعوت و نمایش سایت به کاربرها. اگه تونستید رنگ درخواست برای اقدام رو متضاد با بقیه طراحی انتخاب کنید تا تو چشم بیان و کاربر حس کنه با کلیک کردن به نتیجه خوبی میرسه و فرصت خوبی پیش روش قرار گرفته.
• با طراحیتون حس اعتماد رو منتقل کنید: اگه یه عکس اندازه هزار کلمه می ارزه، طراحی سایت که خودش مجموعه ای از تصاویره خیلی بیشتر می ارزه. طراحی سایت یکی از اولین عواملیه که کاربر باهاش درگیر میشه. مدل طراحی سایت حرفهای زیادی درباره شما و محصولات یا خدماتتون برای گفتن داره. مهمون نوازی ما ایرانی ها تو دیدارهای رو در رو که شهره است. این مهمون نوازی رو به سایتتون بکشونید و از طریق طراحی خودتونو قابل اعتمادتر از رقبا جلوه بدید، اما در عین حال حس راحتی و امنیت برای مشتریها بوجود بیارید.
• ردیابی تحلیلهای گوگل برای بهینه سازی تبدیل دید خوبی بهتون میده. به کمک این داده ها میتونید تنظیمات سایتتونو بر اساس اطلاعات موثق بنا کنید. اگه مثلا بدونید که از سایتتون سرچ های کمی درمیاد شاید نتیجه بگیرید که این سایت نیاز به یه سری هماهنگی ها و بهینه سازی ها برای تبدیل داره. انتشار اهداف تبدیل در تحلیلگرها میتونه بیشتر کمک کنه و مشکل رو ریشه ای پیدا و رفع کنه، چون گزارشهای تحلیلی سرنخ هایی بهتون میده که متوجه بشید کاربرها کجا و چه وقتی وارد سایتتون شدند و چه وقتی اقدامی انجام دادند و چه وقت ندادند. چنین اطلاعاتی میتونن برای مدیریت بهینه سازی های آینده بکار برن.

3- تبدیل شده ها رو ارتقا میده؟ خب رسیدیم به اینکه یه کاربر رو به خریدار تبدیل کردید. حالا چی؟ شاید فکر کنید دیگه سایت کار خودشو انجام داده و سهمشو در فروش ایفا کرده و دیگه میتونید راحت بشینید یه گوشه و ببینید چطوری از تو سایتتونو پول میریزه بیرون! یادتونه وقتی گفتم بهینه سازی تبدیل فرایندیه که همیشه ادامه داره؟ یعنی همیشه باید روش کار کنید.
خب خیلی خوبه که سایتتون میتونه به تنهایی چیز بفروشه. حالا که مشتری هم دارید باید از طریق سایتتون بتونید قیف فروش و اهداف تبدیل رو پشتیبانی و حمایت کنید. میتونید از رضایتنامه های مشتریها استفاده کنید و نشون بدید که از نظر مشتریهاتون چقدر خوب و حرفه ای هستید. مشتری الف شما رو پیدا کرده، بهتون اعتماد کرده و خرید انجام داده  وحالا راضیه. این فر در آینده سایت شما رو تبلیغ خواهد کرد.
4- مشتریها. یکی از روشهایی که میشه باهاش از تجارت های قبلی برای تجارت جدید استفاده کرد، مطالعه های موردیه. مطالعه موردی رو یه پیچ فروش در نظر بگیرید که نشون میده چطور انتظارات و نیازهای فلان مشتری رو برآورده کردید. این مطالعه موردی ها هم میتونن بعنوان یه داستان موفقیت آمیز به صورت تکی معرفی بشن و هم میتونن شکل صفحه فرود به خودشون بگیرن و خلاصه ای از خدماتتونو ارائه بدن و عملکردتونو تو هر کدوم از خدماتی که ارائه میدید به تصویر بکشن (یادتون هست درباره اثر تصاویر چی گفتیم؟).
استفاده از سایت بعنوان ابزار فروش مثل بقیه قسمتهای تجارت کار زیادی میطلبه. اما فکر نکنید تو این کار تنهایید! میتونید برای کسب موفقیت از راهنمایی های افرادی خارج از شرکت خودتون هم بهره ببرید. افرادی هستن تخصصشون طراحی سایت، توسعه و بهینه سازی نرخ تبدیله و برای این منظور حسابی فکرهاشونو کار میگیرن. بد نیست از تخصص و تجربشون استفاده کنید.

نقشه سایت طراحی سایت اولین مرحله از فرایند ساخت یک سایت تازه است که سلسله مراتب و مسیریابی و نحوه ارتباط صفحات داخلی رو برای تجربه کاربری/ رابط کاربری مشخص میکنه. از طرف دیگه نقشه سایت سئو برای کمک به موتورهای جستجو طراحی میشه که بتونن سایت رو بخزن و همه محتواشو فهرست کنن.
تشخیص:
وقتی جلسه تشخیصی با مشتری تموم بشه و درک کاملی از اهداف و چگونگی تحقق اون اهداف در پروژه طراحی سایت بوجود بیاد، مرحله بعد ساخت و طراحی نقشه سایت خواهد بود.

• نقشه سایت برای طراحی سایت:

نقشه سایت برای طراحی سایت: هدف اصلی این کار اینه که همه صفحات سایت رو جمع بندی کنیم. این کار مثل اینه میمونه که برای ساخت ساختمون یه چارچوب کلی از اتاقهای خونه داشته باشید. مثلا بگید این خونه قراره دو خوابه باشه یا سه خوابه؟ چند تا سرویس بهداشتی داشته باشه؟ نه تنها تعداد اتاقها (صفحات سایت) مهمه، بلکه نحوه ارتباطشون باهم هم باید تو معماری خونه (طراحی سایت) مشخص بشه. این کار مترادف با تجربه کاربری و رابط کاربری وبسایته.
برای طراحی سایت از نقشه سایت کمک میگیریم تا...
...سلسله مراتب سایت و ساختار مسیریابی سایت رو مشخص کنیم.
...ارتباط درونی صفحات رو بشناسیم.
...تجربه کاربری و رابط کاربری رو بهبود ببخشید تا از کارایی قابلیت استفاده اطمینان حاصل کنیم.
...همه صفحات سایت رو جمع کنیم، چه صفحات موجود و چه صفحاتی که قراره اضافه بشن.
مثالی از ماکت نقشه سایت برای طراحی سایت:
مسیریابی (فهرست) اصلی: خانه، طراحی سایت، سئو، تبلیغات کلیکی، اعضای گروه، ارتباط با ما
مسیریابی پایین صفحه:
خدمات: (طراحی سایت، سئو، سئوی محلی، تبلیغات کلیکی، طراحی سایت وردپرسی، بهینه سازی نرخ تبدیل کاربر، محصولات ویدئویی)
شرکت: (اعضای گروه، مشتریان، وبلاگ، ارتباط با ما، حریم خصوصی)
شرکا: (گروه رسانه منطقی، سازنده فرم رایگان)
منابع (سئوی رایگان، NDAساز رایگان، قراردادساز رایگان، نقشه سایت)
همونطور که میبینید این نقشه سایت چند عملکرد اولیه داره شامل افزایش تجربه کاربری، انتشار سلسله مراتب اطلاعات و تعریف ارتباط درونی صفحات.
یک عملکرد ثانویه ای هم داره (هرچند از نظر سئو این عملکرد اولیه است) و اون اینه که فهرست کامل صفحات سایت رو نشون میده و گوگل و موتورهای جستجوی دیگه میتونن سازمانبندی محتوای سایت رو بفهمن. میتونید نقشه سایت سئو رو هم بعنوان یه صفحه روی نقشه سایتتون برای طراح سایت بیارید.

• نقشه سایت سئو

این یک لینک در پایین سایته که به صفحه ای هدایت میشه که به همه صفحات سایتتون لینک شده. یکی از عملکردهای اصلی هر بازاریاب دیجیتالی که کارش مدیریت سئوی سایت باشه اینه که اطمینان حاصل کنه که همه صفحات سایت فهرست بندی شدند. نقشه سئوی سایت یه مسیر کم مقاومت درست میکنه که خزنده های موتورهای جستجو بتونن تمام صفحات سایت رو فهرست کنن و هر صفحه فقط با دو کلیک از صفحه اصلی قابل دسترسی باشه.
از نقشه سایت سئو استفاده کنید تا...
...اطمینان حاصل کنید که همه صفحات سایت در دسترس هستن و خزنده های موتورهای جستجو میتونن همه رو فهرست کنن.
...کلیدواژه ها رو تو انکورتکست لینکها آورده باشید تا از نظر سئو صفحات بهم مرتبط باشن.
واضحه که نقشه سایت سئو بخشی از نقشه سایت طراحی سایته.
دو نوع نقشه سایت سئو داریم: یکی نقشه سایت HTML (همون مثالی که در بالا دیدید) و یکی نقشه سایت XML. نقشه سایت HTML میتونه هم برای کاربر و هم برای موتورهای جستجو بکار بره. گوگل سایتتونو میخزه و اطلاعات سایتتونو بیرون میکشه و اون اطلاعات رو برای دیتابیس نتایج جستجوهاش آپلود میکنه. نقشه سایت XML یه نقشه سایت مخفیه و میتونید اونو تو کنسول جستجوی گوگلتون که قبلا ابزار وبمستر بود بارگذاری کنید. با این کار میتونید صفحات سایتتونو از طریق نقشه سایت XMLی که تو کنسول جستجو گذاشتید به گوگل برسونید.
چه نقشه سایت طراحی سایت و چه نقشه سایت سئو، هر دو بخشی از فرایند طراحی سایت هستن. هر دو باید در اوایل کار مشخص بشن تا تجربه کاربری و سئوی سایت درست عمل کنن و تو اجرای طراحی سایتتون در اولویت قرار بگیرن.