ما بعنوان یه شرکت سئوکار با طیف وسیعی از مشتریها سر و کار داریم. از صنایع تجاری کوچک گرفته تا صنایع گسترده تر، هر کدوم از مشتریهامون شرایط خاص خودشونو دارن و نیازهاشون منحصر به فرده. با اینکه این مقدار تنوع در شرایط و نیازهای مشتریها برامون چالش برانگیزه ولی همیشه تو راهکارها و روشهای سئو یه راهی برای موفقیتشون پیدا میشه.
از طرف دیگه، برخلاف این گوناگونی مشتریها و تاریخچه­هایی که با بازاریابی دیجیتال داشتند، از همشون یه تجربه مشترک میشنویم، یه تجربه بد از سئو یا شرکت سئوکار که براشون مشکل ساز شده. البته به دلایلی که الآن میگم، این تجربیات برای ما و مشتریهامون هم مشکل ساز هست:
1- اول از همه و مهمتر از همه برای مشتریهایی که از شرکتهای سئوکار بدی دیدند بده، چون این مشتریها الآن عصبانی­اند و اونطور که توقع داشتند نتیجه نگرفتند، احتمالا پولشونم رفته و حالا کلا میخوان دور سئو رو خط بکشن.
2- برای ما هم به عنوان یه شرکت سئوکار مشکل­سازه، چون تجربه بد سئو، اعتبار کل صنعت رو زیر سوال میبره و بنابراین فرصتهای ما رو برای کمک به صنایع و شرکتها از بین میبره.
3- نشون دهنده یه مشکل خاصه، چون در اغلب موارد، برای از بین بردن یه تجربه بد سئو باید یه تجربه خوب سئو بوجود آورد.
قطعا دیگه خودتون متوجه شدید چرا میگیم، شرکتی که تجربه بدی از یه شرکت سئوکار داشته، بعد از اینکه زمان و پول و امیدشو از دست داده، باید بره سراغ یه شرکت سئوکار دیگه. با اینکه شاید بپرسن: "چرا وقتی من با دام سئو به این بدبختی افتادم، حالا باید منابع بیشتری به سئو اختصاص بدم؟" "از کجا بدونم باز هم همون مشکلی که با شرکت سئوکار قبلی داشتم، با این یکی شرکته تکرار نمیشه؟". ما اینها رو از مشتریهایی که تجربه های ناموفقی داشتند شنیدیم و همیشه بهشون میگیم:

بررسی کنید ببینید کجای کار اشتباه شده

ما هیچ وقت مشتری رو بخاطر تجربه بدی که در مورد سئو داشته سرزنش نمیکنیم ولی ازشون میخواهیم بررسی کنید و مشکل رو پیدا کنند. خیلی وقتها مسئولیتهای بین شرکتها و سئوکارها درهم میشه و از همینجا مشکلات شروع میشن. اگه شما هم تجربه بدی با یه شرکت سئوکار داشتید از خودتون بپرسید: آیا من توقعات و انتظاراتمو براشون شفاف توضیح ندادم؟ کاری بوده که من باید انجام میدادم و نمیدونستم و انجامش ندادم؟ میشد یه سوالاتی پرسید که از وقوع این مشکل پیشگیری کرد؟
گاهی اوقات وقتی خوب و منتقدانه به شرایطی که براتون پیش اومده نگاه کنید، متوجه میشید که اگه یه سری کارها رو انجام میدادید میتونستید از وقوع مشکل پیشگیری کنید. اگه تمام کارهایی رو که میتونست از سمت شما صورت بگیره میدونستید، آماده تر پیش میرفتید.

از اشتباهاتتون درس بگیرید

وقتی متوجه شدید کجای کار اشتباه شده و شرایط رو برای خودتون روشن کردید، میتونید از چیزهایی که یاد گرفتید استفاده کنید تا این بار تجربه بهتری داشته باشید، و برای این منظور باید خودتونو آماده کنید. بعد از یه تجربه بد سئو باید گروهتونو عوض و اهدافتونو دوباره ارزیابی کنید. اهداف جدیدی برای خودتون مشخص کنید. این بار باید چی کار کنید که دفعه قبل نکردید؟ چه سوالاتی دفعه قبل نپرسیده بودید؟ بازم میگم، از تجربه ای که داشتید برای درک بهتر سئو و نقایص کار و شرکت قبلی استفاده کنید.

نقادانه درباره راهکارهای مشکلاتتون فکر کنید

خب تا اینجا شما با شرکتی قرار داد بستید که موفقیت آمیز نبود و اثر معکوس روی کسب و کارتون داشت. حالا چی؟
خیلی از شرکتهایی که دچار چنین مشکلاتی میشن، بهش به شکل بخشی از مسیر نگاه میکنن و تمایلی ندارن حتی برای بررسی شرایط و مشکلات، به عقب نگاه کنند. البته این رویکردشون قابل درکه، چون به هر حال هیچ کس دوست نداره دیگه زمان و پولشو روی چیزی بذاره که یه بار با شکست مواجه شده، اما اگه منطقی نگاه کنید، خسارتی که یه سئوی بد به شرکت وارد میکنه، فقط با سئوی خوب میتونه رفع بشه. اگه سایتتون بخاطر سئوی بد جریمه شده، بهم ریخته یا رتبه بدی گرفته، یه سئوی خوب میتونه شما رو از این وضعیت نجات بده.
طبیعی که دیگه بخواهید دور سئو رو خط بکشید ولی این کارو نکنید، چون قطعا یه شرکت سئوکار خوب میتونه برای مشکلتون راه حل پیدا کنه و همه چیز رو حل کنه تا نه تنها به شرایط اولتون برگردید، بلکه به موفقیتی برسید که هرگز قبلا تجربش نکرده بودید.

فعال سازی شده در طراحی سایت سئو

این یکی از مداولترین سوالاتیه که تو سئو پرسیده میشه و جواب ثابت و مشخصی هم نداره.
اما میتونید طوری از کلیدواژه ها استفاده کنید که به نفع سئوی صفحه­تون بشه. نظر متخصص بازاریابی دارکوب رو در این باره بخونید:
باید اول ببینیم تعداد دفعاتی که کلیدواژه رو در صفحه وب تکرار میکنیم چطوری اندازه میگیریم- ما با تراکم کلیدواژه اندازه­اش میگیریم.
تراکم کلیدواژه یعنی درصد دفعاتی که یک عبارت یا واژه کلیدی در یک صفحه وب ظاهر میشه، نسبت به کل تعداد کلمات اون صفحه.
خب پس حالا سوالمون این میشه: درصد تراکم کلیدواژه های هر صفحه وب باید چقدر باشه؟
حالا جواب:
هیچ درصد مشخصی برای تراکم کلیدواژه های هر صفحه وب وجود داره.
مت کاتس، متخصص سابق گوگل، در سال 1390 گفته بود هیچ قانونی در اینباره وجود نداره و این حرفش الآن در سال 1396 همچنان درسته. شاید دفعات اول و دومی که اسمشو بیارید به رتبه سایتتون کمک کنه اما دلیل نمیشه چون میتونید 7-8 بار دیگه هم تکرارش کنید، بهتون کمکی بکنه.
اگه بیش از حد از کلیدواژه هاتون استفاده کنید، ممکنه محکوم به گنجاندن بیش از حد کلیدواژه ها بشید و گوگل فکر کنه قصد دستکاری رتبه سایتتونو از این طریق داشتید و جریمه­تون کنه.
پس چی کار کنیم؟
اول یه نسخه از متنتون بنویسید و کلیدواژه ها رو فقط هر جا که بطور طبیعی میاد و لازمه بکار ببرید. وقتی یه نسخه نوشتید، بخونیدش و دقت کنید که به نظر طبیعی بیاد و حالت مکالمه ای داشته باشه. مثلا من هیچ وقت تو مکالمه نمیگم، کفشهای آبی من، کفشهای آبی محبوبترین کفشهای من از همه کفشهای آبیِ کل دنیاست!
بجاش میگم، من کفشهای آبیمو از همه کتونی­های کل دنیا بیشتر دوست دارم.
اینطوری به نظر طبیعی تر میاد و صفحات وب شما هم باید همین حالتو داشته باشند. پیشنهاد میکنم بعد از اینکه متن رو نوشتید خودتون یک بار با صدای بلند بخونید یا بدید یکی بلند بخوندش یا حتی میتونید از افزونه های کروم استفاده کنید که براتون بخونه. اینطوری میتونید بسنجید که آیا به گوشتون طبیعی میاد یا نه.
بعد از اون باید متن رو با در نظر گرفتن تحقیق معنایی بنویسید. تحقیق معنایی چیه؟
در تحقیق معنایی، محقق باید مفهوم عبارتها رو در شرایطی که استفاده شدند بدونه و بعد درستی عبارتهای بکار رفته رو ارتقا بده تا نتیجه مرتبط تری حاصل بشه.
اهمیت این مسئله از این نظره که گوگل میخواد اطلاعات دنیا رو سازماندهی کنه تا همشون قابل دسترس و مفید باشند.
گوگل برای اینکه بتونه بهترین نتایج رو در اختیار کاربرهاش قرار بده به چند تا چیز نگاه میکنه: مکان و تاریخ جستجو، هم معنی ها و جایگزینهایی معنایی کلمات، بافت و هم­نشینی متن.
اجازه بدید تک تک اینها رو بررسی کنیم:

هم­معنی­ها و جایگزینهای معنایی

مثلا کفشهای آبی رو یادتون میاد؟ من گفتم من کفشهای آبیمو از همه کتونی­های کل دنیا بیشتر دوست دارم. کتونی و کفش اینجا میشن همون هم­معنی ها.

بافت

وقتی یه نسخه از متن مینویسید، از خودتون بپرسید کاربری که به این صفحه میاد چه اطلاعاتی لازم داره. من چطوری میتونم بهترین جواب رو به سوالاتش بدم؟ مثلا اگه ما یه شرکت هاستینگ باشیم و بخواهیم راجع به انواع هاستینگ­ها بنویسیم، خواننده دوست داره بدونه ما چه خدماتی رو برای هر هاست ارائه میدیم و چه مدل هاستهایی وجود دارند، قیمتها و موارد مصرف هر کدوم چیه. اینطوری هم کاربر به اطلاعات مورد نیازش میرسه و هم گوگل بهتر متوجه محتوای وب میشه.

هم نشینی متن

وقتی شما کلمات سلطان جنگل، افریقا، حیوان، پستاندار رو میشنوید به چی فکر میکنید؟ شیر! پس وقتی دارید یه متن مینویسید باید از کلماتی استفاده کنید که بهمدیگه و به موضوعتون ربط دارند تا گوگل بهتر بتونه محتوا رو درک کنه. اگه من هیچ کدوم از این کلماتی رو که معمولا در کنار هم بکار میرن استفاده نکنم، گوگل ممکنه متوجه نشه منظور از شیر که توی عنوان صفحه اومده، همون سلطانه جنگله و مثلا شاید فکر کنه شیر خوردنی یا اسم یه کارتونه.
بنابراین دیگه تو استفاده از کلیدواژه ها زیاده روی نکنید و بیشتر روی نوشتن یک محتوای طبیعی تمرکز کنید که به سوالات کاربرها جواب بده و به گوگل در درک محتوای و موضوع صفحه کمک کنه، چون در این صورت بهتر میتونید رتبه بگیرید و ترافیک جذب کنید. 

فعال سازی شده در طراحی سایت سئو

کپی رایتینگ یکی از قسمتهای ضروریه فروش آنلاینه.
شاید شما بهترین خدمات یا محصولات بازار رو هم داشته باشید، اما اگه متن­تون به اندازه کافی مردم رو ترغیب به خرید نکنه و یا سازگار با سئو نباشه، نمیتونید فروش زیادی داشته باشید.
البته نوشتن یه متن اثرگذار هم چندان ساده نیست. باید کلمات مناسبی انتخاب کنید تا شاهد بهبود نرخ تبدیل مشتری صفحات فرودتون باشید.
و البته این فقط یکی از کارهاییه که باید انجام بدید، و در عین حال باید سعی کنید برای مشتریها دوستانه، جذاب و متقاعد کننده باشید. حتی اگه بتونید محتوای متقاعد کننده ای بنویسید، باز هم تا ترافیکی وارد سایتتون نشه، اون محتوای خوب کمکی نمیکنه. باید اول یکی وارد سایتتون بشه تا بتونید به مشتری تبدیلش کنید.
یکی از زیرکانه ترین و اثرگذارترین روشهای جذب ترافیک به سایت، سرچ های طبیعیه. وقتی بتونید برای کلیدواژه­هایی که مشتری­­تون روی موتورهای جستجو استفاده میکنه رتبه بالایی بگیرید، میتونید بازدیدکننده جذب کنید و اونها رو به مشتری و مصرف کننده تبدیل کنید.
تو این پست در مورد بهترین روشهای تولید محتوا از طریق کپی رایتینگ و سئوی درون-صفحه صحبت خواهیم کرد که نه تنها شانس تبدیل مشتری رو افزایش بده بلکه براتون ترافیک طبیعی جذب کنه.
اما قبل از شروع، مختصری راجع به کپی رایتینگ یا همون کپی رایتینگ توضیح بدیم...
برخلاف نویسندگی محتوا که هدف میتونه فقط صرف اطلاع رسانی باشه، هدف از کپی رایتینگ اینه که کاربرها رو به انجام اقدامی در سایت ترغیب کنیم. این اقدام میتونه خیلی ساده و کوچیک باشه، میتونه هم اقدام بزرگی باشه.
بنابراین باید هدفمند بنویسید تا به اهدافتون دست پیدا کنید.
در ضمن باید قبل از اینکه بریم سراغ سئو، اول به کپی رایتینگ تکیه کنیم.
سئو در واقع فرایند تغییر کپی رایتینگ با هدف بهتر دیده شدنش روی گوگل و سایر موتورهای جتسجوست. از طریق کپی رایتینگ باید تمرکزمونو بذاریم روی ارسال بهترین محتوا برای مخاطب هدف. به این ترتیب میتونید به سرعت به رهبران شایسته ای تو زمینه کاری خودتون تبدیل بشید و مشتریهای وفاداری کسب کنید.
اینجا با برخی از نکات مهم برای کپی رایتینگ آشنا خواهید شد:

مخاطب هدفتونو بشناسید

حتی قبل از شروع نوشتن، باید بتونیم احساسات مشتری رو مدیریت کنیم. اگه تا حالا همچین کاری نکردید، الآن وقتشه که شاخص مخاطب­تونو درست کنید.
این شاخص باید همه جزئیاتی رو که در مورد مخاطبتون نیاز دارید در بربگیره و باید حتما قبل از نوشتن محتوا درست بشه. شاخص مخاطب یا شاخص خریدار (buyer persona) باید حداقل شامل موارد زیر باشه:

  • سن
  • تحصیلات
  • دستمزد
  • موقعیت جغرافیایی
  • نیازها و تمایلات
  • مشکلات

وقتی تونستید این مسائل رو برای مخاطبتون مشخص کنید و به یه چیز ملموسی برسید، میتونید باهاش شاخص مخاطب تونو طراحی کنید و بهتر بدونید برای چه کسی باید محتواتونو بنویسید و چطوری اون فرد رو متقاعد کنید که به درخواستتون برای اقدام پاسخ بده.

با دقت کلیدواژه های هدفتونو انتخاب کنید

همونقدر که مخاطبتون اهمیت داره، کلیدواژه های هدفتونم مهمند و باید روی موتورهای جستجو کشف بشن.
ما قبلا در مورد نحوه پیدا کردن بهترین کلیدواژه ها برای بهینه سازی صفحات صحبت کردیم، مهمترین مشکلمون پیدا کردن لغاتیه که حجم بالایی از سرچ رو به خودشون اختصاص بدن و در عین حال رقابت توشون کمتر باشه.
معمولا رتبه گرفتن برای کلیدواژه هایی که حجم سرچ بالایی دارند، مشکله چون توشون رقابت بالاست. بنابراین باید سعی کنید کلیدواژه های طولانی و دنباله دار پیدا کنید که حداقل 5 کلمه باشند.
وقتی کارتونو انجام دادید و کلیدواژه ها رو پیدا کردید، باید ازشون به طرز مؤثری در کپی رایتینگ بهره ببرید. با این کار به موتورهای جستجو اعلام میکنید که محتواتون درباره چیه و چه عبارتهایی رو هدف گرفتید و در مقابل احتمال نمایش داده شدن سایتتون در صفحات نتایج جستجو افزایش پیدا میکنه.

دو برابر کردن سرفصل­ها

این عنوان ممکنه همین الآن منجر به مرگ من بشه، اما مهمه و باید تکرار شه.
سرفصل معمولا اولین چیزیه که کاربرها بعد از ورود به صفحه میبینند. بنابراین باید تا جایی که میشه کاربرها رو به خوندن ترغیب کنه.
ما قبلا تو پستهای دیگه راجع به این مسئله توضیح دادیم. مثلا میتونید مقاله "آشنایی با مسائل مهم بهینه سازی سایت" رو مطالعه کنید. برای نوشتن تیترها و سرفصل ها از علم روانشناسی بهره بگیرید. شاید مقاله ای که در مورد نکات محتوا نویسی نوشتیم هم بهتون کمک کنه.
از ابزار تحلیل گر تیتر CoSchedule’s Headline Analyzer استفاده کنید و رتبه تیترهاتونو بسنجید. این ابزار یه سری معیارهای مفید از جمله استفاده از کلمات قوی و طول تیترها رو میسنجه.
مثال: سالها پیش، گوگل برای ردیابی کاربرهای سفری یه کارهایی کرد. بینگ هم از این فرصت سو استفاده کرد و یه مقاله خبری در مورد کاربرهایی که دوست نداشتند موتورهای جستجو تو کارهای آنلاینشون فضولی کنه، نوشت.
تیتری که بینگ استفاده کرد این بود: گوگل بخاطر ردیابی نابجای کاربرهای سفری، 22/5 میلیون دلار جریمه شد. این تکنیک تیترنویسی روش قدرتمندیه، چون داره مخاطب رو هدف میگیره: امنیت کاربرهای موتورهای جستجو. چون بینگ تونست سرچ های آنلاین رو امن تر انجام بده تونست برای خودش مردم رو قانع کنه که بینگ بهترین گزینه برای سرچ کردنه.

کپی های بیشتری بنویسید

یکی از معیارهای سئو که کیفیت کپی رو نشون میده، تعداد کلمه­هاست.
طبق مطالعه ای که صورت گرفته، اگه میخواهید رتبه بالایی بگیرید باید سعی کنید بیش از 2000 کلمه استفاده کنید. البته قطعا این مقدار زیادیه و همه صفحات نتایج هم اونقدر رقابتی نیستند که بخواهید تا این حد بنویسید.
علاوه بر این، حتما باید متنی که مینویسید هدفمند باشه. درسته که تعداد کلمات نشون دهنده کیفیت کاره، اما نباید الکی کلمات رو بی هدف در متن بگنجونید تا به 2000 تا برسه.
هر چی تعداد کلمات روی صفحه بیشتر باشه، احتمال اینکه اطلاعات و موارد قابل اجراش بیشتر باشه میره بالا.
بنابراین چه یه پست وبلاگ بنویسید یا یه صفحه فرود درست کنید، متن یا کپیتون باید برای خواننده قانع کننده باشه و خواننده دلیلی داشته باشه که کل متن رو بخونه.

درخواست برای اقدام های قوی استفاده کنید

اگه میخواهید محتواتون واقعا حرفه ای و خوب باشه، باید روی قیف خرید تمرکز کنید و سعی کنید با درخواست برای اقدام هایی که میدید، مشتری رو وارد قیف خرید کنید.
بسته به هدف صفحه (عضویت در خبرنامه، کلیک روی یک دکمه، پر کردن فرم) باید کاری کنید که خواننده ها قبل از اینکه همه متن رو بخونن، اقدام رو انجام بدن.
برای این کار میتونید از نکات زیر استفاده کنید:

چند درخواست برای اقدام درست کنید و اونها رو در قسمتهای مختلف صفحه کار بذارید

درخواست برای اقدامتون باید در تای بالای صفحه دیده بشه و یه جایی در وسط و دوباره در پایین صفحه تکرارش کنید.

روی هر صفحه فقط یک درخواست برای اقدام با یک هدف داشته باشید

نمیتونید چند هدف رو روی یک صفحه ترکیب کنید، چون خواننده رو گیج میکنید و نمیذارید هیچ کدومشونو انجام بده. مثلا اگه میخواهید مخاطب روی یه دکمه ای کلیک کنه، باید چند تا دکمه در قسمتهای مختلف صفحه درست کنید که کاربرها بتونن روش کلیک کنند.

معمولا هرچی بزرگتر باشه بهتره

سعی کنید اندازه درخواست برای اقدامتون رو افزایش بدید تا بهتر توجه بازدیدکننده رو جلب کنه. میتونید از رنگهای متضاد برای درخواست برای اقدام­هاتون استفاده کنید تا با طراحی قاطی نشه.
برای کسب اطلاعات بیشتر میتونید از مقاله "چگونه تماس برای سفارش را در طراحی سایت ایجاد نماییم" استفاده کنید.
مثال: لازم نیست توضیح بدید که چرا مخاطب باید روی سایتتون عضو بشه، فقط کافیه درخواست برای اقدامهای جذابی بذارید که پیشنهادتون فریبنده و اغواگرانه باشه. مثلا یک ماه اشتراک رایگان یا همچین چیزی.
علاوه بر بهینه سازی ظاهر درخواست برای اقدام، باید پیشنهادی که میدید هم خوب باشه تا کاربر نتونه در برابرش مقاومت کنه. یه عضویت رایگان، حتی اگه برای یک ماه هم باشه بازهم خوبه.
اگه کاربرها از این یک ماه اشتراک خوششون اومد، احتمالش هست که برای ماههای بعدی پولی پرداخت کنند و از خدماتتون باز هم بهره ببرند.

جمع بندی

کپی رایتینگ و سئو هر دو کارهای مشکلی هستند اما با دنبال کردن این نکات میتونید تو هر دو موفق بشید.
باید سعی کنید مخاطب رو جذب محتواتون کنید و بعد کاری کنید تا با خرید یا عضویت به مشتری تبدیل بشه.
یادتون باشه بهینه سازی کپی رایتینگ برای موتورهای جستجو و مردم همزمان انجام بشه.

فعال سازی شده در طراحی سایت سئو

گوگل تصمیم داره طی چند ماه آینده یه فهرست بندی جدید درست کنه که قراره برای پاسخگویی به عبارتهای سرچ در اولویت قرار بگیره. البته گوگل فهرست بندی جداگونه­شو حفظ میکنه اما این فهرست بندی موبایلی جدید، بروزترین فهرست بندیش میشه.
این یه تیکه از اخباری بود که 21 مهرماه توسط وبمستر گوگل، گری ایلیس، اعلام شد. البته زمان دقیق ساخت و انتشار فهرست بندی جدید مشخص نشده، اما گفته که طی چند ماه آینده این کار انجام میشه.
و این هم اولین باری نیست که گوگل به مردم از انتشار فهرست بندی موبایلی خبر میده. پارسال هم گفته بود که میخواد این کارو بکنه و از اون زمان تا الآن برای تصمیم خودش مصمم تر شده و یه حرکتهایی هم در موردش انجام داده.
طی سالهای 95-94 گوگل امکانات موبایلیشو به جریان انداخت و در اولویت قرار داد. سال 94 تو قوانین الگوریتمش گذاشت که وب سایتهای بهینه سازی شده برای موبایل، جایگاه بالاتری در صفحه نتایج کسب میکنند. امسال هم صفحات پرسرعت موبایل رو به صفحه نتایجش اضافه کرد تا کاربرهای موبایل بتونن وب سایت­هایی رو که ظرفیت بارگذاری سریعتری دارند انتخاب کنند.
این فهرست بندی جدید باید تجربه کاربری موبایل رو با اینترنت بالا ببره اما هنوز نمیدونیم چه تأثیری روی کاربرهای کامپیوتر میذاره. درسته که سرچ­های دسکتاپی جمعیتشون کمتره اما همچنان اولویت خیلی از کاربرها برای دسترسی به اینترنت کامپیوترشونه و ما هنوز اطلاعاتی مبنی بر نحوه اثر این فهرست بندی موبایل برای عموم مردم در دست نداریم و سوالات زیادی تو ذهنمون بی جواب مونده.
مثلا اگه فهرست بندی موبایلی بخواد اولویت فهرست بندی بشه، آیا مردم همچنان میتونن تو کامپیوترشون از گوگل برای سرچ­ استفاده کنند؟ اگر میتونن، آیا فهرست بندی موبایل فقط محتوای سازگار با موبایل رو نمایش میده و آیا این اطلاعات قدیمی میشن؟ وقتی این فهرست بندی جدید منتشر شد چطوری موتور جستجوی کامپیوتری منسوخ میشه و چه اثری روی کاربرهای کامپیوتر میذاره؟
بیشترین احتمال اینه که گوگل با درست کردن این فهرست بندی موبایلی روش اجرای الگوریتمشو عوض کنه. در حال حاضر، برای اینکه گوگل بتونه نحوه رتبه بندی صفحات رو برای کاربرهای موبایل مشخص کنه، داده­ها از محتوای کامپیوتری استخراج میشن. یعنی نشونه­هایی که کاربرهای موبایل در حال حاضر میبینن، مثل لینکها و سرعت صفحات، همه از الگوریتم کامپیوتری استخراج شدند. خلاصه اینکه ممکنه وقتی این موارد از الگوریتم کامپیوتری تولید شدند، حتی شما روی گوشی هوشمندتون نبینیدشون.

 

بهینه سازی موتور جستجوی طبیعی یا سئو بخش مهمی از ساخت برند دیجیتالی یه کسب و کار محسوب میشه. این کار کمک میکنه تا با بالا بردن رتبه صفحاتتون، جایگاهتونو روی سرچ های آنلاین بالا ببرید. اما فقط در صورتی اثر داره که از پیچیدگی­های سئوی طبیعی آگاه باشید. با توجه به این مسائل، 5 تا از استراتژی های که میتونید از شرکتهای بزرگ یاد بگیرید رو اینجا براتون آوردیم:

اصطلاحات "مرغ مگس خوار"

گوگل هر روز الگوریتم موتور جستجوشو تغییر میده. اما یکی از تغییراتی که در الگوریتم مرغ مگس خوار بوجود اومد، پیدا کردن شرکتها رو برای کاربران تسهیل کرد. این الگوریتم بر تولید محتوایی تمرکز داره که نسبت به با محل شرکتتون و نوع محصولات و خدماتی که ارائه میدید و نحوه استفاده یا خرید کاربرها از سایتتون به سرچ ها جواب بده. شرکت دارکوب میتونه تو ساختار بندی محتوای وب سایتتون بر اساس این سه اصطلاح مرغ مگس خوار کمکتون کنه تا مشتریهای محلیتون راحتتر بتونن آنلاین شرکتتونو پیدا کنند.

استفاده از شبکه اجتماعی مناسب برای مشتری مناسب

روی سایتتون دکمه های شبکه های اجتماعی مناسب بذارید. استراتژی درست این نیست 10-20 تا گزینه از بین شبکه های اجتماعی روبروی کاربر بذاریم تا خودش از بینشون یکی رو انتخاب کنه. شرکتهای بزرگ و مهم، شبکه های اجتماعیشونو بر اساس نوع مشتریها و خدماتشون انتخاب میکنند. شفاف و روشن مخاطب هدفتونو تعریف کنید و بعد بر اساس اون استراتژی شبکه های اجتماعیتونو مشخص کنید.

ساخت شبکه­ای از اثرگذاران

اگه محتواتون به اشتراک گذاشته نشه هیچ فایده ای از نظر سئوی طبیعی نخواهد داشت. برای اینکه فایده داشته باشه، اشتراک گذاری محتواتونو ساده کنید. وظیفه شماست که یه شبکه از اثرگذارها درست کنید، منظور از اثرگذاران افرادیه که روی شبکه های اجتماعی فالوئرهای قابل توجهی دارند و کسایی که در بازار مربوط به کار شما شهرت خوبی دارند.
این اثرگذارها ممکنه از بازیکنان بزرگ بازارتون هم نباشند، میتونن آدمهایی باشند که روی توئیتر فالوئرهای زیادی دارند یا کسایی که بخاطر بصیرتشون مورد احترامند. همه بازارها یه اثرگذاری دارند که کارتون محکم بهشون چفت شده و محتواتونو به دید دیگران برسونند.

شرکت کردن در پادکست ها و برنامه های اینترنتی

بهترین راه برای اینکه بعنوان یه منبع قابل اعتماد دیده بشید شرکت در پادکستها و برنامه های اینترنتیه. شرکتهای بزرگ میدونن که سئو دیگه همش لینک­سازی نیست و مهمتر از اون بازاریابی محتواست. پادکستها و برنامه های اینترنتی هم یه وسیله اند برای اینکه محتواتونو به چشم مشتریهای جدید برسونند.

بهینه سازی فیلمها

فیلمهای یوتیوب توسط موتورهای جستجوی امروز قابل سرچ نیستند، بلکه توصیفی که برای فیلم نوشته میشه قابل سرچ کردنه. متاسفانه خیلی از شرکتهای کوچیک یه ویدئوی جذاب تولید کردند و قسمت توصیفات ویدئو رو خالی گذاشتند. شما مواظب باشید که حتما برای فیلمهاتون یه پست کوتاه 300-400 کلمه ای بنویسید و توش فیلمتونو توصیف کنید.
تأکید میکنم سئوی طبیعی فقط تنظیم کلیدواژه های محتوا یا ساخت شبکه لینک نیست، بلکه مهمتر از اون بازاریابی محتواست که بتونید از طریق این محتوا فالوئر جمع کنید. شرکت دارکوب قطعا میتونه همه این استراتژی ها رو براتون اجرا کنه. باهامون تماس بگیرید.

فعال سازی شده در طراحی سایت سئو

بعضی ها فکر میکنند برای روایت داستان برندشون فقط باید تاریخ های مهم رو دنبال هم ردیف کنند و با یک عکس دانلودی روی صفحه درباره ما بذارن. در صورتی که داستان برندتون باید بتونه شما رو متمایز جلوه بده، باید یه چیزی باشه که شما رو از رقباتون جدا کنه و بقیه رو به شراکت با شما ترغیب کنه. یه فرصتیه که به جای صحبت کردن از محصولات و خدماتتون، راجع به ارزش واقعی شراکت با شرکتتون حرف بزنید.
برای روایت قصه شرکت و برندسازی B2B روشهای مختلفی وجود داره که بشه طوری داستان برند رو تعریف کرد که برای مخاطب هدف هم جالب و جذاب باشه. تو این پست پنج تا از این روشها رو معرفی میکنیم.

تاریخچه شرکتتونو روایت کنید

شرکت شما با یه هدفی تأسیس شده و این هدف فقط منحصر به پول درآوردن نمیشه. هدف اصلی تأمین یه نیازی بوده. یکی از روشهای خوبی که میتونید باهاش داستان برندتونو بگید همینه که تاریخچه تأسیس شرکت رو تعریف کنید. تو این داستان به سوالاتی مثل اینها جواب بدین:

  • چرا ما این کار رو شروع کردیم؟
  • چه عواملی به موفقیت ما تو این سالها کمک کرد؟
  • چطوری با بازار این کار سازگار شدیم؟
  • ما روی تأمین چه نیازهایی کار میکنیم؟
  • چطوری رشد کردیم و کارمونو توسعه دادیم تا بتونیم نیازهای مشتریهای بیشتری رو تأمین کنیم؟

قصه ای بسازید که تاریخ شرکتتونو بازگو کنه، مخاطب هدف رو نشونه بگیرید و ارزشهای شرکتتونو بگید. روی تأمین نیازهای مشتریها تأکید کنید. این روش باعث میشه مشتریها خودشونو در مرکز توجه کاری شما ببینند و به همکاری با شما ترغیب بشن.

مؤسسان شرکتتونو معرفی کنید

خیلی از شرکتهای B2B بر اساس صبر و روحیه کارآفرینی یه مؤسس یا مؤسسانی بوجود اومدند. به خصوص تو ایران که خیلی داستان کارآفرین­ها رو مشنویم که تونستند با صبر و پشتکار به موفقیت برسند، حالا یا این پشتکار رو در راه نوآوری صرف کردند یا خدمت رسانی به مشتریها یا دانش. نور رو بندازید روی مؤسس­های شرکتتون و داستان برندتونو روایت کنید و از این راه یه ارتباط عاطفی با مخاطب برقرار کنید. تو این داستان باید به این سوالات جواب بدید:

  • پیش زمینه یا تخصص­هاشون چی بوده؟
  • چه اتفاقاتی اونها رو به تأسیس شرکت ترغیب کرد؟
  • چه دیدی به شرکت داشتند؟
  • چطوری با مشتریها تعامل دارند؟
  • ارزشهای حرفه­ای اصلی این افراد چیه؟

معرفی مؤسسان شرکت باعث میشه پشت هویت شرکت یه چهره انسانی قرار بگیره و برند بهتر با مخاطب ارتباط بگیره. به خصوص برای شرکتهای قدیمی که دیگه مؤسسانشون دخالتی در مدیریت شرکت ندارند، خیلی میتونه ترغیب کننده باشه. این روش میتونه به پایه و اساس برند B2Bتون اشاره کنه.

از زمانهای مهم بگید

اگه اتفاقات بزرگ یا دستاوردهایی که در تاریخ برندتون بدست آوردید با بازار هدف ایده­آل­تون همخوانی داره، این حوادث رو در کنار هم قرار بدید و داستان رو اینطوری روایت کنید. توصیف این حوادث به ترتیبی که اتفاق افتادند هم ساده است و هم میتونه به طرز جالبی پایه و اساس شرکتتونو منتقل کنه وهم تغییرات و دستاوردهای شرکت رو در طول زمان نشون میده. اگه میخواهید اینطوری داستانتونو تعریف کنید باید به این سوالات جواب بدید:

  • چه نوآوری­هایی وارد این صنعت کردیم؟
  • در فناوری یا خدمات خاصی پیشقدم بودیم؟
  • چه جوایزی تو این صنعت دریافت کردیم؟
  • چه سهمی از این صنعت داریم؟
  • دوره­هایی بوده که رشد یا تغییر مهمی داشته باشیم؟

همینطور که دارید این حوادث مهم رو زمانبندی میکنید (و لازم هم نیست که خیلی بسط بدید)، به حوادث یا دستاوردهایی فکر کنید که شمارو در نظر مخاطب معتبر میکنه و تو حوزه کاری خودتونو بهتون اقتدار میده. برندسازی B2B همیشه باید تو داستانهاش مخاطب رو بعنوان شرکت کننده فعال ببینه. یادتون باشه غریبه ندونیدشون.

به مشتریهاتون برگردید

اگه بخاطر مشتریهاتون نبود، ورشکست میشدید. همین حقیقت ساده نشون میده همیشه باید تو برندسازی و بازاریابی به مشتریهاتون برگردید. برای خیلی از شرکتهای B2B، وجود مشتری یه ضرورته. نیازهای مشتریها بهشون امکان ارائه خدمات یا تولید محصول میده. تو شرکتهای B2B دیگه رابطه مشتری-فروشنده نیست و این رابطه بیشتری شراکتیه. یکی از راههای جالب روایت داستان برند برگشتن به مشتریها، نیازها و نحوه همکاری شرکت با مشتریهاش و حل مشکلاتشونه. با روایت داستان مشتریهاتون، داستان خودتونو تعریف کنید و به این سوالات جواب بدید:

  • چه مشکلاتی رو میتونیم حل کنیم؟
  • موارد خاصی که داشتیم، مواقعی بوده که روی کار یه مشتری تأثیر قابل توجهی گذاشتیم؟
  • چطوری کمک میکنیم تا مشتریهامون موفق باشند؟
  • ارزشهامون چه اثرات مثبتی روی مشتریها میذارن؟
  • شعار کاریمون چیه؟
  • چه نمونه نتایجی تا حالا از خدماتمون بدست آوردیم؟
  • فرایند و پروسه جدید خدمات مشتریان به کجا میره؟

مشتری­های شما دوست دارن بدونن چه پیشنهاداتی براشون دارید و برندتون چی کارها میکنه. یه داستان جذاب برای برندتون بنویسید که مشتریها رو به شراکت ترغیب کنه و راه حل های خلاقانه ای نشون بده.

کارمندهاتونو توصیف کنید

شاید شرکت شما خیلی داستان بسیط و خاصی نداشته باشه، نه مطالعه موردی مشتری، و نه موسس به یاد موندنی ای. نگران نباشید، کارمند که دارید. کارمندهاتون حکم سربازهای برندتون هستند. اگه کارشونو عالی انجام بدن و برندتونو خوب به نمایش بذارن، میتونه منجر به وفاداری مشتریها بشه و مشتریهای اختصاصی براتون به همراه داشته باشه. داستانتونو حول این موضوعات بنویسید؛ راجع به استعدادهای کارمندها و دستاوردهاشون بنویسید و روی این سوالات مانورد بدید:

  • کارمندهامون چطوری برندمونو نشون میدن؟ مثال بزنید.
  • مشتریهامون از کدام فعالیتها یا گرایشات شرکتمون خوششون میاد؟
  • مشتریها در مورد کارمندها چه بازخوردهای مثبتی داشتند؟
  • برندمون مبلغ چه نوع رفتارهاییه؟
  • از نظر ما کارمند ایده­آل چه کسیه و چطوری شرکت رو نشون میده؟

اینجا هم مثل وقتی که میخواستیم از موسسان شرکت حرف بزنید، ویژگیهای کارمندهاتونو بگید و چهره انسانی به سازمانتون بدید. دیگه خودتونو یه شرکت نرم افزاری نبینید که برای شرکتهای بهداشتی خدمات رسانی میکنه، بلکه شما الآن یه شریک نزدیک هستید که چالش­های بازار رو ارزیابی میکنه و با یک چهره دوستانه براشون راه حل­های شخصی ارائه میده.

داستان برندتون

تو برندسازی B2B، روایت داستان برند احتمال اینکه مخاطب هدف باهاتون ارتباط برقرار کنه رو افزایش میده و ارتباطتونو با مشتریهای فعلی تقویت میکنه. این داستان باید به این سوال جواب بده که "چرا ما باید شرکت شما رو به فلان شرکت دیگه ترجیح بدیم و با شما کار کنیم، نه اونها؟". داستانی تعریف کنید که جذاب، فریبنده و سرگرم کننده باشه. باهوش باشید و طوری به داستان پر و بال بدید که خواننده مشتاق خوندن بشه.
اگه برای روایت داستان برندتون کمک لازم دارید، همین امروز یه وقت مشاوره از دارکوب بگیرید.

متن وب سایت برای تمام کمپین­های بهینه سازی موتور جستجو حیاتیه. متن چه از نظر کیفی و چه از نظر کمی، کمک میکنه همراه با سئو به جلو حرکت کنید. چه 3 صفحه وب داشته باشید و چه 300 صفحه، متن سایت یکی از عوامل تغیین کننده ای است که نشون میده سایتتون چطور با رقبا به رقابت میپردازه. پس تحت هیچ شرایطی ازش غافل نشید، بلکه حتی برعکس باید مرکز توجهتون هم قرار بگیره.
یکی از بروزرسانی های سه لایه گوگل، پاندا، به شدت روی متن وب سایت (شامل توصیفات متا و عناوین متا) تمرکز میکنه. برای اینکه سئوی سایتتون در طول زمان بتونه رشد کنه و توسعه پیدا کنه، از پایه و اساس محکم جلو برید. حالا میدونید پاندا دقیقا چی میگه؟

  • سایتهای باکیفیت میتونن بالاتر از سایتهای بی کیفیت رتبه بگیرند.
  • کیفیت کل سایت سنجیده میشه، نه فقط یکی دو صفحه از سایت.
  • اعتبار سایت رو روی موتورهای جستجو مشخص میکنه.

به خاطر همینه که متن سایت انقدر برای کمپین­های سئو مهمه. اگه نمیدونید سایتتون به بازبینی نیاز داره یا نه، مطمئن باشید لازم داره. دوباره برید متن وب سایتتونو بخونید و باز بخونید و یک نویسنده یا ویراستار استخدام کنید. متن سایتتونو مثل زیربنای نقشه سئوی آینده­تون ببینید. اگه زیربنا از هم بپاشه، پیشرفت سختتره.
اینجا دو سوال مطرح میشه که باید حتما برای سئوی متن سایتتون بهش فکر کنید.

  • به اطلاعاتی که روی سایتتونه اعتماد دارید؟
  • محتوای روی سایتتون با کیفیت هست؟

هیچ وقت متن روی سایتتونو ندید نگیرید، محتوا پادشاهه سایته و باید باکیفیت باشه. برای کسب اطلاعات بیشتر با یه متخصص سئو صحبت کنید و برای آشنایی با الگوریتم­ پاندا به مقاله الگوریتمهای گوگل مراجعه کنید.

فعال سازی شده در طراحی سایت سئو

اگه سایتتونو راه انداختید و سئو هم کردید، و حالا برای کلیدواژه های اصلیتون، روی صفحه اول گوگل بالا میاد، باید برید سراغ یه چیز دیگه. مشتریها میخوان بیشتر درباره شما بدونن. طبق تحقیقی که اخیرا انجام شده، 48% از امریکایی­ها حداقل روی یک شبکه اجتماعی با شرکتهای مختلف در تعاملند. بازاریابی شبکه های اجتماعی مشتریها رو از سایت به داخل شرکت میکشونه.
بعضی ها شاید الآن بگن، همه این حرفا قشنگ و خوبن اما کسب و کار من برای مردم کسل کننده است و به درد شبکه های اجتماعی نمیخوره.
با این رویکرد جلو نرید. با نکاتی که امروز تو این پست میخونید میتونید کسب و کارتونو روی شبکه های اجتماعی خیلی خوب جلوه بدید و بازدیدکننده جذب کنید.

مثل یه آدم حرف بزنید

مشتریها دوست ندارند با روبات ارتباط برقرار کنند. پس لحن نوشته هاتون باید مثل لحن صحبت کردن خودتون باشه تا برندتون بتونه با مخاطب ارتباط برقرار کنه. مردم از آدما خرید میکنند و دوست دارن بتونن بهشون اعتماد کنند، پس به جای اینکه مثل یه روبات بدون صورت و هویت رفتار کنید، خودتون باشید. اینطوری از رقباتون هم متمایز دیده میشید. عطر های قدیمی با یکم تغییر میتونن تبدیل به ادوکلن­های امروزی و معطری بشن که همه رو عاشق خودشون کنند.

توصیه کنید و شوخ طبع باشید

معمولا کسی وکیل­ها رو به شوخ طبعی نمیشناسه. اجازه ندید قوانین سخت گیرانه شرکتتون به بازاریابی شبکه های اجتماعی­تون نفوذ کنه. با زبان طنز و بامزه با مخاطبتون صحبت کنید. هویت دادن به محتوا هم میتونه کمک کننده باشه. یه موضوعی پیدا کنید که مخاطب مد نظر شما رو هدف بگیره و علاوه بر اون برای مشتریهاتون هم جذابیت داشته باشه و بتونه توجهشون رو جلب کنه. یه طوری باشه که مردم رغبت کنند به کارتون نزدیک بشن.

به مردم گوش کنید

همه دوست دارن نظراتشون شنیده بشه. چرا پس بخش نظرات رو ندید میگیرید؟ محتوا درست کردن، یه پاسخی هم میطلبه، از این امکان استفاده کنید و با مخاطبتون مکالمه داشته باشید. پستهای بی پایان میتونه کمک کنه تا نظر مشتریها رو در مورد برندتون بشنوید.

اسپم نکنید

مردم عضو شبکه های اجتماعی میشن که اجتماعی باشن و با هم ارتباط برقرار کنند نه اینکه مورد بمبارون فروش و تبلیغ قرار بگیرن. باید بین تبلیغ محصولات و محتوای جذاب یه تعادلی بوجود بیارید تا کسب و کارتون از برزخ شبکه های اجتماعی مصون بمونه. متاسفانه فرمولی نیست که نشون بده این تعادل باید چقدر باشه، اما میتونید 80 به 20 در نظر بگیرید. مثلا 80% از محتواتون باید برای جذب مخاطب باشه و 20% رو به تبلیغ برندتون اختصاص بدید.

تست کنید، تکرار کنید، اصلاح کنید

حالا که برای تبلیغ برندتون برای بازاریابی شبکه های اجتماعی به ابزار مجهز شدید، دست به کار بشید و یه حرکتی بکنید! چه از طریق گوگل آنالتیکس، چه Facebook Insights یا هر ابزار گزارش­گیری دیگه­ای میزان موفقیتتونو ردیابی کنید و استراتژی­هاتونو بر اساس گزارشهایی که میگیرید اصلاح کنید.
اگه برای بازاریابی شبکه های اجتماعی به کمک احتیاج دارید با آژانس بازاریابی دارکوب تماس بگیرید و از مشورت مشاوران ما بهره­مند بشید.

فعال سازی شده در طراحی سایت سئو

میدونستید تحقیقات نشون میده تقریبا 50% از سازمانهایی که از بازاریابی دیجیتال استفاده کرده­­اند، هیچ روش و برنامه مشخصی برای بازاریابیشون نداشتند؟ با اینکه به نظر عجیب میاد اما خیلی از صنایع کوچیک و بزرگ کورکورانه تو این راه قدم گذاشته­اند. مشکل اینجاست که میبینیم بزرگترین خطاها از شرکتهای کوچیک محلی سر میزنه، در صورتی که این شرکتهای کوچیک با بودجه­های محدودی که دارند باید سعی کنند بیشترین سود رو از هزینه­هایی که میکنند بدست بیارن. ولی در عمل میبینیم به جای اینکه روی اجرای صحیح کار و حصول حداکثر نتیجه تمرکز کنند، از حاشیه های کار میزنن و کارو خراب میکنند، به خصوص تو زمینه بازاریابی سرچ که لطمات بیشتری وارد میشه.

آماده سازی

همه قبول دارند که عرصه دیجیتال انقدر در تغییر و تحوله که نمیشه چیزی رو تو این عرصه پیش بینی کرد. فرصتهای بازاریابی و کانالهای دیجیتال دارن با سرعت نور تغییر میکنند و صنایع رو جا میذارن. کسایی که میخوان جایگاه خودشونو حفظ کنند دست به دامن تبلیغات موقت میشن و پولاشونو صرف تبلیغات کلیکی، سئو، بازاریابی محتوا و اجتماعی میکنند.
حتما خودتونم متوجه شدید که این راه پر خطر برای خیلی از شرکتهای بزرگ موفقیت آمیز نبوده و این شکست بزرگ روشهای بازاریابی رو زیر سوال برده. همین تصور منفی باعث شده خیلی از صنایع رو سرخورده کرده و باعث شده دوباره به همون روشهای بازاریابی قدیمی متوسل بشن.

هیچ چیز جدیدی وجود نداره

تو کتاب هنرهای رزمی، نویسنده اهمیت استراتژی رو با این جمله نشون داده: استراتژی بدون تاکتیک کندترین روش پیروزیه و تاکتیک­ بدون استراتژی مثل سر و صدای قبل از پیروزیه. 
همینطور استراتژی هر چقدر هم که خوب باشه اگه ابزار یا برنامه ای برای اجراش نداشته باشید بی فایده است. بنابراین اگه بخواهید بدون داشتن یه استراتژی درست از روشهای بازاریابی (مثل تبلیغات کلیکی و سئو) استفاده کنید، متحمل صرف هزینه های سنگین میشید و اون نتایجی که انتظار داشتید هم حاصل نمیشه.
برای اینکه بهتر توضیح بدم یه مثال میزنم:
یکی از مشتریهامون مدیر یکی از بزرگترین و تقریبا محبوترین کافی­شاپ­های تهران بود و تونسته بود ظرف سالهای قبل تو این کار آوازه ای کسب کنه. اما طی 2-3 سال اخیر چند تا کافی­شاپ تو همون منطقه باز شدند و حالا 10-15 تا کافی­شاپ شبیه هم تو یک منطقه دارن با هم رقابت میکنند. اینجاست که استراتژی سرچ میتونه به کمک بیاد و مردم رو از 2 کیلومتر اونطرف تر به محل کسب­تون بکشونه (با تبلیغات کلیکی در سطح وسیع و سئوی محلی در سطح کوچکتر).
گرچه این شرکت کلی پول صرف رتبه گرفتن سایتش روی صفحه اول سرچ محلی و طبیعی کرده (بعلاوه تبلیغات کلیکی و سایر روشهای بازاریابی آنلاین) اما باز هم همچنان داره مشتریهاشو از دست میده. قبلا برای همچین مشکلی باید پول بیشتری صرف تبلیغات کلیکی میکردند تا مشتریهایی رو از منطقه خودشون هدف بگیرند، اما اگه هدفمندتر به مشکل نگاه کنیم، میتونیم از پایه حلش کنیم.
ما باید یه کاری کنیم که با یه کار جالب، این شرکت رو دوباره پرآوازه کنیم. اولویت رو باید بذاریم روی قیمتها و موقعیت جغرافیایی. یادتون باشه که قیمتها خیلی رقابتی­اند و باید حواستون تو این زمینه به جیب مشتری باشه. برای حل مشکل باید از بالا به قضیه نگاه کنید. نمیشه که همینطوری بدون دلیل از مشتریها بخواهیم از چند تا کافی شاپ راحت و شیک اطرافمون صرف نظر کنند و ما رو انتخاب کنند.
باید روش خودمونو عوض کنیم. چون تحقیقات به وضوح نشون میدن که موقعیت جغرافیایی عامل خیلی مهمیه، بهتر نیست به جای اینکه روی جذب مشتری از 2 کیلومتر اونطرف تر تمرکز کنیم، روی کسایی متمرکز بشیم که 200 متر ازمون فاصله دارن؟ با این کار درهای جدیدی به روی خودمون باز کردیم – مثلا تو این مورد، میفهمیم که اگه 100هزار نفر از فاصله 200 متری­مون مارو بشناسن خیلی بهتره.
وقتی ساده به قضیه نگاه کنیم، در واقع این روشی که الآن گفتیم هم فرقی با روشهای قدیمی نداره و حتی ممکنه از همون کانالها هم استفاده بشه. فرقش تو محل مشتریهاست. ما تو این روش، دیدمونو از مشتریهایی که در فاصله زیادی از ما قرار دارند (و باید قانعشون کنیم که از همه فرصتهای نزدیک­ترشون بگذرند و بیان سراغ ما) به سمت مشتریهای نزدیک­تر در سطح منطقه ای با رقابت کمتر بگردونیم. برای این کار میتونیم با روشهای بازاریابی دیجیتال، سطح آگاهی نسبت به برندمون رو توسعه بدیم و خیلیها رو نسبت به وجود خودمون باخبر کنیم.
اگه بخاطر بازاریابی دیجیتال و بازبینی اهدافمون نبود این تغییر تاکتیک بوجود نمیومد و همچنان داشتیم با صرف هزینه برای گوگل ادوردز، فقط پولمونو دور میریختیم.

مدلهای برنامه ریزی بازاریابی دیجیتال و روش شناسی آنها

تکنیکهای یادگیری دیجیتال موثری بوجود اومده که میتونید با توسل به اونها جای پای شرکتتونو تو عرصه دیجیتال محکم کنید. برای اینکه بیشتر با این مفاهیم آشنا بشید، خلاصه ای از هر کدوم رو در پایین آوردیم. هم شرکتهای کوچیک و هم بزرگ میتونن با توسل به این تاکتیک­ها استراتژی­شونو بهبود ببخشن و اثرگذاری دیجیتالی­شونو افزایش بدن.

SOSTAC

این تاکتیک بازاریابی برای کسایی بوجود اومد که میخواستن برنامه بازاریابی دیجیتالشونو همه جانبه توسعه بدن. میتونه هم در سطح تاکتیکی و هم برای خلق یه استراتژی فراگیر بکار گرفته بشه.
سُستاک، از حروف اول کلمات زیر گرفته شده:
Situation Analysis: به معنی تحلیل موقعیت مکانی شما
Objectives: به معنی اهدافی که میخواهید بهش برسید
Strategy: به معنی روشهایی که میخواهید برای رسیدن به اون اهداف به کار بگیرید
Tactics: چطوری میخواهید به اونجا برسید و برای این کار از چه کانالهایی استفاده میکنید
Actions: فرایندها، سیستمها، چک­ لیست­ها و دستورالعمل­ها
Control: معیارها و اندازه گیریهایی برای اطمینان از پیشرفت
حتی اگه نخواهید این روش رو دنبال کنید، باز هم انجام این کارها ارزش داره. این پروسه و بصیرتی که تحلیل موقعیت بهتون میده ارزش تک تک ثانیه هایی که روش میذارید رو داره.

RACE

این مدل هم مثل روش سستاک میتونه برای تعیین مراحلی که باید در سطح تاکتیکی طی بشه و برای توسعه کل برنامه بکار گرفته بشه.
قبل از اینکه عمیق تر این روش رو بررسی کنیم باید این نکته رو یادآوری کنم که RACE هم مثل سستاک حروف اول کلماتی هست که باید تو این پروسه یک به یک انجام داد، اما قبل از حرف R که نماینده Reach هست، یه مرحله به اسم Plan داریم که باید اول انجام بشه اما چون نمیشد کلمه PRACE رو تلفظ کرد، اسم این روش رو RACE گذاشتند.
مراحل این پروسه یا همون اجزای RACE عبارتند از:
Plan: مرحله برنامه ریزی – حالتی که باید به استراتژی، فرصتها و اقدامات نگاه کنید. باید موقعیت آنلاینتونو محکم کنید، شاخص مخاطب درست کنید، رقیب و بازار کارتونو بشناسید. این اطلاعات میشن خوراک تبلیغات دیجیتالتون.
Reach: مرحله تحقیق – این مرحله همه رسانه های اجاره ای، رایگان و ملکی رو در بر میگیره و میتونه کمک کنه که محتوای سایتتون روی سایتهای مختلف، وبلاگهای مرتبط، شبکه های اجتماعی و موتورهای جستجو در دسترس مردم قرار بگیره.
Act: مرحله تصمیم گیری – تو این قسمت از پروسه باید بازدیدکننده ها رو قانع کنید که با برندتون ارتباط برقرار کنند، مثلا برای خبرنامه ثبت نام کنند یا گزارشی رو دانلود کنند.
Convert: مرحله خرید – اینجاست که سفرتونو در کنار مشتری آغاز میکنید.
Engage: مرحله همراه سازی – تو این مرحله تبدیل اولیه صورت گرفته و روابط بلند مدت رو با مشتری شکل میدیم.

قضاوت

اگه بخواهیم بین این دو روش یکی رو انتخاب کنیم، روش RACE میتونه بعنوان شروع راه باشه و براحتی برای کانالی مثل سئوی محلی قابل اجراست. از طرف دیگه SOSTAC وقت گیره و منابع زیادی تا به نتیجه رسیدن نیاز داره و به همین جهت ممکنه برای شرکتهای کوچیک که فقط میخوان در سطح محل خودشون دیده بشن زیاد مناسب نباشه. وقتی از کارهای کوچیک شروع کنید، میتونید زودتر به نتایج ملموسی دست پیدا کنید و برنامه ها و معیارهای قابل درکی برای خودتون توسعه بدید.

فعال سازی شده در طراحی سایت سئو
یکشنبه, 24 ارديبهشت 1396 09:01

چرا سئو از تبلیغاتی کلیکی بهتر است؟

یکی از روشهای ساده و سریع فهرست شدن روی گوگل و موتورهای جستجو، برای کلیدواژه های مرتبط بحرفه­تون، بازاریابی سرچ غیررایگانه. متاسفانه بازاریابی سرچ غیررایگان خیلی هم پرهزینه است. در مقابل، میتونید با بهینه سازی موتور جستجو یا سئو صرفه جویی کنید و در عین حال، بازدیدکننده های هدف بیشتری بدست بیارید.

سئو و بازاریابی سرچ غیررایگان چه فرقی دارند؟

سئو یا بهینه سازی موتور جستجو روی موتورهای جستجو مثل گوگل، یاهو، بینگ و ... تمرکز داره و سعی میکنه از این طریق ترافیک طبیعی بدست بیاره. اگه وب سایتتون در نتایج این موتورهای جستجو فهرست بشه، دیگه لازم نیست برای هر یک کلیکی که روی لینک سایتتون میشه پولی بپردازید.
در مقابل، اگه از طریق بازاریابی سرچ پولی وب سایتتونو روی موتورهای جستجو تبلیغ کنید، باید برای هر یک کلیکی که روی لینک سایتتون میشه پول بپردازید. وب سایتتون در بخش نتایج تبلیغاتیِ صفحه نتایج جستجو ظاهر میشه.

سئوی طبیعی نتایج پایدارتری ارائه میدهد

بازاریابی سرچ پولی از این نظر که سریع نتیجه میده، خیلی عالیه. همون لحظه ای که برای کمپین جستجوی پولی ثبت نام میکنید، میتونید بازدیدکننده بگیرید. اما از اون طرف هم، به محض اینکه دیگه پولی پرداخت نکنید، دیگه هیچ بازدیدکننده ای نمیتونید بگیرید.
اگه میخواهیددر نتیاج جستجوی طبیعی رتبه بالایی کسب کنید، باید صفحات ول خوبی توسعه بدید و لینکهایی که به سایتتون وارد میشن با کیفیت باشند. روش سئو تا بخواد نتیجه بده و بتونید رای سایتتون رتبه بالایی کسب کنید خیلی بیشتر طول میکشه. اما خوشبختانه اکثر وبسایتها میتونن تا مدتهای طولانی رتبه­شونو حفظ کنند.
در بازه های بلند مدت، سئو خیلی باارزش­تر از بازاریابی سرچ پولیه. اگه کسب و کاری دارید که میخواد باقی بمونه، سئو براتون بهتره.

سئوی طبیعی شما رو وادار میکنه که وب سایتتونو بهتر کنید

اگه از بازاریابی سرچ پولی استفاده کنید، وب سایتتون بخاطر پولی که پرداخت میکنید بازدید میگیره. اما با سئو اگه بازدید بگیرید بخاطر خوب بودنِ وب سایتتونه.
اگه بخواهید برای تبلیغ سایتتون از سئو استفاده کنید، مجبورید صفحاتشو بهینه کنید: یعنی تمام محتوا، کارایی و غیره. با اینکه اینها کار بیشتری میطلبه اما همین تغییرات سود زیادی به وبسایتتون و برگشت سرمایه میرسونه.

سئوی طبیعی با شبکه های اجتماعی در هم آمیخته

شبکه های اجتماعی تعداد لینکهای وب سایتتونو بیشتر میکنه و در نتیجه روی گوگل میتونید رتبه بالاتری بدست بیارید: یه صفحه جدید روی سایتتون بسازید و بعد روی فیسبوک یا توئیتر بهش لینک بدید.
از طریق سایتهای شبکه های مجازی بازدیدکننده میگیرید و بعضی از این بازدیدکننده­ها به سایتتون لینک میدن و این لینکها روی کمپین های سئوی سایتتون اثر مثبت میذاره.
اگه پول دارید و اگه همین الآن برای سایتتون بازدیدکننده لازم دارید، بازاریابی سرچ پولی مناسبه. اما اگه میخواهید رتبه بالایی کسب کنید که مدت زیادی هم براتون بمونه و در عین حال برای کلیکهایی که میگیرید مجبور نباشید پولی بپردازید، از سئو استفاده کنید. در پایان این نکته رو فراموش نکنید که سئو برگشت سرمایه خیلی بهتری داره.

فعال سازی شده در طراحی سایت سئو
طراحی سایت دارکوب | هاست دارکوب | دارکوب نام و علامت تجاری ثبت شده این مجموعه می باشد.
دارای مجوز از (سازمان نظام صنفی رایانه ای استان تهران) ، (رتبه 4 شورای عالی انفورماتیک کشور) ، (وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی)
آموزشگاه طراحی سایت و سئو با مجوز رسمی از سازمان فنی و حرفه ای کشور افتتاح شد
دارکوب به عنوان شرکت خلاق توسط معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری برگزیده شد