مدیر سایت

مدیر سایت

دوشنبه, 24 آبان 1395 08:57

طراحی سایت قلعه گنج

طراحی سایت قلعه گنج به صورت ریسپانسیو و سازگار با موبایل و دو زبانه به پایان رسید. این وب سایت توسط سیستم مدیریت محتوای وردپرس پیاده سازی شده است.

گوگل حالا مدتیه داره رو این قضیه فکر می کنه که سرعت سایت رو تو رتبه بندی سایتها دخالت بده. این مسئله از موقع انتشار الگوریتم کافئین گوگل تو فیلتر سندباکس شروع شد و سئوکارها و توسعه دهنده های سایت ببینن جستجوها چطوری تحت تأثیر قرار میگیرن.
تو مصاحبه اخیر یکی مدیران گوگل، اعلام شده که کافئین گوگل قراره در یک مرکز داده، یه وقتهایی قبل از تعطیلات عملی بشه و تو یه چرخه طبیعی قرار بگیره. تو این مصاحبه اضافه شده برای اینکه دوباره مثل افتضاح فلوریدا در سال 1382 باعث ناراحتی وبمسترها نشه، الگوریتم کافئین تا یه مدت بعد از تعطیلات، تو مراکز داده ی دیگه اجرا نخواهد شد.
ضمنا گفته شده که رتبه های جستجو به اون شدتی که مردم فکر می کنن، تحت تأثیر قرار نمیگیرن. کافئین قصد داره موقعیت سایت ها رو برای کاربر متوسط بهتر تعیین کنه و به کاربرها بهترین تجربه ممکن رو ارائه بده.
اما در هر حال توسعه سایت و صنعت سئو از کافئین تأثیر میگیرن.  بعضی ها هم این وسط این بروزرسانی رو ستایش می کنن، و بعضی های دیگه عصبانی شدند و حتی عده ای میگن کلا گوگل رو میذارن کنار. مشکلشون هم سر اینه که اصلا سرعت سایت باید تو رتبه بندی اثر داشته باشه یا نه. اون وبمسترهایی که سایتشون تقریبا بزرگه و توش کلی کدهای سفارشی و تصاویر با کیفیت بالا گذاشتن، میگن نباید اثر داشته باشه، طبیعیه خب چون نمیخوان یه سایتی با کیفیت پایین تر، فقط بخاطر اینکه سریعتر لود میشه، سایت اونا رو عقب بزنه و رتبه بهتری بگیره.
سرعت اتصال امروز به 100 مگابیت بر ثانیه رسیده و دلیلی نداره بارگذاری سایتی بیشتر از 15 ثانیه طول بکشه. قبلا که کامپیوترها با دایال آپ و سرعت های پایین DLS وصل میشدند، مردم صبورتر بودن و وبمسترها میتونستن سایتهای کند داشته باشن.
شکی نیست که کافیئن یه پیچ دیگه به صنعت سئو و توسعه سایت اضافه خواهد کرد، اما بهر حال این صنایع هم بر اساس الگوریتم های گوگل بوجود اومدن دیگه. وب همیشه در حال تغییره و اونهایی این وسط برنده میشن که بتونن خودشونو با این تغییرات هماهنگ کنن.

Mobilegeddon رو که اوایل سایت 1394 اومده بود یادتون میاد؟ همون قوانینی که گوگل وضع کرده بود تا مدیرهای سایتها رو با جریمه کردن مجبور کنه سایتشونو سازگار با موبایل کنند. هرچند، برخلاف اونهمه موج نگرانی که به پا کرد، بعدا معلوم شد که تغییرات صفحه نتایج گوگل اونقدرها هم وحشتناک نیست. چیزی نشد و آسمون به زمین نیومد، اما یه چیزی رو نباید فراموش کرد: جستجوی موبایلی دائمیه. پس همه برای همه سایت ها واجبه که هرچی زودتر سایتشونو با موبایل سازگار کنن تا مشکلی براشون پیش نیاد.

  • اولویت جستجوی موبایلی چقدر بالاست؟

روشن بگم، دیگه جستجوی موبایلی موندگاره و من قطعا نمیخوام بگم موقع بازسازی یا ساخت سایتتون ندید بگیریدش. اما خب استارتاپ ها و شرکتهای کوچیکی که سرمایشون کمه، باید این سرمایه رو به جاهایی اختصاص بدن که براشون بیشترین سود رو داشته باشه. پس باید با توجه به شرایط خودتون، اولویت طراحی یه سایت سازگار با موبایل رو برای شرکتتون بسنجید. اما چطوری؟ برای اینکار باید برید سراغ آنالتیکز سایتتون. برید به قسمت overview < mobile < audience تا ببینید چند نفر از کاربرهای سایتتون از کاربرهای موبایلن. البته شاید علت کم بودن مخاطب موبایلی سایتتون ربطی به گرایشات مخاطب های حوزه کاری شما نداشته باشه، بلکه بیشتر بخاطر عدم سازگاری سایتتون با دستگاه های همراه اینطور شده باشه. پس باید راجع به اینکه مخاطب های شما چطور و چه وقتهایی بیشتر از موبایل استفاده میکنن، تحقیق کنید. ابزار Consumer Barometer و AdWords Display Planner  برای اینکار مناسبن.

  • من برای سایتم یه اپلیکیشن دارم، حالا سازگار با موبایل به حساب میاد؟

نه – درسته که app ها برای استفاده روی موبایل طراحی شدند، اما دلیل نمیشه که سایتتون بتونه تو آزمون سازگاری با موبایل گوگل قبول بشه. گوگل پارسال این مسئله رو روشن کرد و گفت نصب برنامه های اینچنینی سایت رو سازگار با موبایل نمی کنه و بنابراین تو صفحه نتایج نمیتونه برچسب "سازگار با موبایل" بگیره. منظور بنرهاییه که وقتی کاربر سایتی رو با موبایلش باز می کنه، کل صفحه رو میگیرن و برای یه app تبلیغ می کنن و کاربر رو برای نصبش ترغیب میکنن.

  • من به این نتیجه رسیدم که سازگاری سایت با موبایل برای من از اولویت بالایی برخورداره. حالا چی کار کنم؟

 اگه به این نتیجه رسیدید که واقعا به یه سایت سازگار با موبایل نیاز دارید، میتونید از یکی از این روشها وارد عمل بشید:
طراحی سایت واکنشگرا (ریسپانسیو) که گوگل هم رسما همین توصیه رو کرده.
سایت دینامیک
طراحی یک سایت مجزا برای کاربران موبایل
یکی رو که بیشتر با اهدافتون جور در میاد انتخاب کنید. ما هر کدوم رو جداگونه توضیح میدیم و مزایا و معایبشو نام میبریم تا راحتتر انتخاب کنید:

  • طراحی سایت واکنشگرا

طراحی سایت واکنشگرا برای تمام دستگاه ها از یک کد HTML استفاده می کنه و برای تغییر نمایش سایت برای نمایشگرهای دستگاه های متفاوت با اندازه های مختلف از کدهای CSS بهره میبره، و چون HTML و URLها همیشه ثابت میمونن، گوگل راحتتر میتونه این سایت رو بخزه. با اینکه گوگل بارها اعلام کرده که این روش به روشهای دیگه ارجحیت داره، اما هنوز مشخص نیست که این مسئله مستقیما روی رتبه سایت اثر خواهد داشت یا نه.

  • مزایای طراحی سایت واکنشگرا

1- URLها در همه دستگاه ها یکسان می مانند.
2- HTML در همه دستگاه ها ثابت می ماند.
3- فهرست بندی سایت برای گوگل راحتتر خواهد بود.
4- نگهداری سایت در مدت طولانی راحتتر خواهد بود.
5- سرعت بارگذاری سایت سریعتر خواهد بود (چون نیازی به ریدایرکت ندارد)
6- روش مورد توصیه گوگل است.

  • معایب طراحی سایت واکنشگرا

1- هزینه اولیه طراحی بالاتر
2- واکنشگرایی به خودی خود نرخ تبدیل مشتری رو تضمین نمی کنه.
هزینه نگهداری سایت های واکنشگرا در مدت های طولانی به شدت کمتره، اما هزینه های طراحی اولیه بالایی داره. به علاوه، چون نیازی نیست کاربرها به نسخه موبایلی سایت ریدایرکت بشن، معمولا سایت های واکنشگرا زودتر لود (بارگذاری) میشن.

  • سایت دینامیک (طراحی انطباقی هم گفته میشه)

سایتهایی که از خدمات دینامیکی بهره میبرن هم در همه دستگاه ها URL یکسانی خواهند داشت، اما HTML و CSS رو بسته به دستگاه تغییر میدند (اما تو طراحی واکنشگرا فقط CSS تغییر میکرد). چون محتوای موبایل از دید خزنده های کامپیوتری گوگل پنهانه، اگه سایت یه هدر HTTP متفاوت نداشته باشه که به این مسئله اشاره کنه، گوگل مشکل میتونه نسخه سازگار با موبایل سایت رو ببینه.

  • مزایای سایت دینامیک

1- URL ها در تمام دستگاه ها ثابت میمومنن.
2- برای کاربرهای موبایلهایی که نمیتونن CSS رو نمایش بدن، بهتره (این گوشی ها تو خیلی از کشورهای جهان رایجند)
3- میتونن برای دستگاه های خاصی بهینه بشن.
4- امکان بهینه سازی برای کلیدواژه های مخصوص موبایل وجود داره (مثلا: "رستوران نزدیک من" یا سایر کلیدواژه هایی که GPS رو هدف میگیرند).

  • معایب سایت دینامیک

1- اجرای صحیح سایت دشواره (و اگه درست اجرا نشه میتونه مشکلات جدی بوجود بیاره).
2- هزینه نگهداری نسخه های متفاوت سایت بالاتره.
همونطور که گفتیم طراحی سایت واکنشگرا به خودی خود بهینه سازی مناسبی برای کاربرهای تلفن همراه ضمانت نمی کنه. از طرفی کاربرهای موبایل هم رفتارهای متفاوتی از کاربرهای کامپیوترهای شخصی از خودشون نشون میدن، بخصوص تو انتخاب عبارتهای جستجو. مثلا چون گوگل میتونه موقعیت دقیق کاربر رو با دستگاه های GPS بسنجه، کاربرهای موبایل بیشتر عبارت "نزدیک من" رو سرچ می کنن. اگه شرکتتون یا صفحه فرودتون کاربرهای موبایل رو هدف گرفته، این ویژگی میتونه خیلی براتون مفید باشه.

  • طراحی سایت موبایلی مجزا

همونطور که از اسمش مشخصه، یه سایت جداگونه برای موبایل (یا تبلت) ساخته میشه و URLهاش رو با نسخه کامپیوتری تطبیق میدن.  وقتی وارد سایتی میشید که به یه URL حاوی حرف m. ریدایرکتتون میکنه، یعنی از این روش استفاده شده. مثلا website.com اگه روی موبایل دیده بشه تبدیل میشه به m.website.com

  • مزایای سایت موبایلی جدا:

1- هزینه اولیه توسعه سایت کمتره.
2- میتونید کنترل بیشتری روی بهینه سازی های خاص موبایل داشته باشید (مثلا میتونید عناصری از سایت رو که ضروری نیستند یا معیار نیستند رو حذف کنید و بیشتر روی نرخ تبدیل مشتری تمرکز داشته باشید).

  • معایب سایت موبایل جدا:

1- هزینه و زمان نگهداری سایت بخاطر داشتن نسخه های متفاوت بالاست.
2- نیاز به ریدایرکت های 302 هست تا هر صفحه مخصوص کامپیوتر رو به صفحه موبایلی مناسب ارتباط بدیم.
3- در برخی موارد، اشتراک گذاری لینک بین نسخه های موبایلی و کامپیوتری برای کاربرها گیج کننده میشه.
استفاده از یه نسخه موبایلی جداگونه برای یه صفحه بهتون اجازه میده که کنترل و بهینه سازی بیشتری داشته باشید، اما نگهداری هر دو نسخه باید به وبمسترها سپرده بشه.

  • سخن آخر

یک روش خاصی برای طراحی سایت سازگار با موبایل وجود نداره و نمیشه گفت یه روش از بقیه بهتره. هر کدوم معایب و مزایای خودشو داره. من توصیه میکنم به این هم فکر کنید که از چند روش در کنار هم استفاده کنید. راجع به این چیزی که گفتم تحقیق کنید. مثلا شاید یه سایت واکنشگرا برای بیشتر کارهاتون کافی باشه، اما بخواهید بعضی از صفحات سایتتون برای یه کمپین هدفمند، خاص موبایل طراحی بشن. بهترین انتخاب برای شما بستگی به اهدفت خودتون، مخاطبتون و بودجتون داره. برای همین باید طراحی سایت و سئو  با هم ترکیب بشن – نه اینکه به یکی بعد از اجرای دیگری رسیدگی کنید.

امروزه هر کسب و کاری باید یه چهره آنلاین داشته باشه، اما این به این معنی نیست که فقط یه سایت بسازه! بلکه باید یه سایت حرفه ای با کلی امکانات و قابلیت های متنوع داشته باشید، که در عین حال افزودن محتوا و صفحه هم به سادگی انجام بده. شما که نمیخواهید هر بار برای اضافه کردن یه مقاله یا وبلاگ به یه متخصص حرفه ای توسعه پول بدید. بخاطر همین چیزهاست که وردپرس بین مدیران صنایع خیلی محبوب شده. از نظر هزینه ها مقرون به صرفه است و خدماتی ارائه میده که میتونه پاسخگوی همه نیازهای شما باشه.
اگه هنوز هم شک دارید سایت شرکتتونو با وردپرس بسازید، این مقاله دلایلی ارائه میده که نشون میده وردپرس قابلیت های لازم رو داره:
1- پلفتفرمی تطبیق پذیر و منعطف
وردپرس امکانات زیادی به کاربرهاش ارائه میده و ابزار معتبری برای توسعه سایت به شمار میاد. سریعه، کاربرپسنده و ابزارهای امنیتی داره که به امنیت سایتتون کمک می کنه.
نصبش آسونه و برای فردی که میخواد وردپرس رو نصب کنه لازم نیست حتما مغز IT باشه یا قبلا با وردپرس کار کرده باشه.
فقط کافیه سواد خوندن داشته باشید و دستورالعملهای ساده نصب رو بخونید و تنظیمات رو انجام بدید، به همین راحتی سایتتون آماده میشه. این دستورالعملها به زبونهای مختلف و از جمله فارسی هم ترجمه شدند.
عملکرد سایت به همین سادگی و راحتی نصبش نیست!
2- رایگان
استفاده از خودِ وردپرس رایگانه.
نیازی نیست خودتونو بخاطر کسب مجوز درگیر کنید. فقط کافیه برای توسعه اولیه سایتتون از یه توسعه دهنده سایت کمک بگیرید، اما بعد از اون دیگه تنها هزینه ای که میپردازید، هزینه میزبانی و دامنه سایت خواهد بود، مگر اینکه بخواهید یه سری تغییرات اساسی توش ایجاد کنید.
ضمنا توسعه وردپرس ارزون تر از خدمات توسعه سنتیه و یکی از مقرون به صرفه ترین راهها برای ساختن یه سایت تجاری عالی به شمار میاد.
3- منبع باز
جامعه ای از توسعه دهنده ها این پلتفرم رو نگهداری می کنن تا مطمئن بشن شما امکانات جدید و بروزرسانی ها رو به طور منظم میگیرید. مشکلات امنیتی هم به سرعت اصلاح میشن و میتونید برای ظاهر آنلاین شرکتتون یه پلتفرم قدرتمند داشته باشید.
4- به روشهای مختلفی قابل استفاده است
وردپرس فقط یه ابزار وبلاگ نویسی نیست. میتونید باهاش یه فروشگاه آنلاین راه بندازید، یه سابقه کاری، یه وبلاگ، یه سایت با قابلیت عضوگیری، یا حتی میتونید امکان رتبه بندی محصولات رو برای کاربرها بوجود بیارید.
5- خیلی از بزرگترین نامهای تجاری از وردپرس استفاده می کنند
فکر نکنید چون وردپرس رایگانه، به درد نمیخوره. شرکتهایی مثل بی بی سی امریکا، سونی موزیک و Google Ventures هم برای سایتشون از وردپرس استفاده کردند.
6- استفاده از وردپرس ساده است
کل ساختمان سایت میتونه به سادگی از کنترل پنل ادمین مدیریت بشه. میتونید صفحات جدید به سایتتون اضافه کنید، صفحات قبلی رو اصلاح یا حذف کنید، تم سایت رو عوض کنید، قابلیت های جدید اضافه کنید و خیلی چیزهای دیگه. بیشتر اینها رو یه آدم غیرمتخصص هم میتونه انجام بده و نیازی نیست برای نگهداری سایتتون پولی پرداخت کنید.
7- افزودن یک قابلیت یا ظاهر جدید آسان است
با وجود بیش از 2600 تم رایگان و 31000 افزونه، میتونید تقریبا هر قابلیتی رو به سایتتون اضافه کنید یا بدون هیچ هزینه ای یه ظاهر تازه به سایتتون بدید.
8- سازگار با موتور جستجو
بهینه سازی موتور جستجو روی وردپرس سادست. این ابزار کدهای با کیفیتی استفاده می کنه که باعث میشه موتورهای جستجو بتونن براحتی سایت رو تحلیل و فهرست کنند.
9- بروزرسانی های ساده و منظم
این سرویس به طور منظم بروزرسانی های تازه براش میاد و میتونید از طریق پنل ادمین بلافاصله مطلع بشید. بروزرسانیش هم سادست.
10- از هر نوع رسانه ای استفاده میکند
تم های وردپرس فوق العاده زیادند. این روزها مردم دیگه دوست ندارن از تم های پیش فرض ساده استفاده کنند. تم های پیش فرض قابلیت های خاصی هم ارائه نمیدن.
بالاخره کی دلش میخواد وارد سایتی بشه که هیچ ویژگی جالب توجهی نداره؟ اما شما میتونید از طیف وسیعی از تم های شخصی سازی شده موجود استفاده کنید و سایتتونو رنگی تر کنید.
تم پیش فرض رایگان در دسترسه، اما برای بقیه باید یه هزینه ای بپردازید. اما واقعا اگه چند هزار تومنی برای قالب سایتتون بپردازید و جذابش کنید ارزششو داره، قبول ندارید؟
12- مقرون به صرفه
همونطور که تو شماره اول گفتیم، اگه از وردپرس استفاده کنید لازم نیست پول زیادی خرج کنید، چون کار باهاش راحته و خودتون میتونید انجامش بدید. ولی مثلا برای پلفرم های دیگه اگه بخواهید چند تا تب یا وبلاگ یا هر چیز دیگه ای به سایتتون اضافه کنید، باید یه طراح استخدام کنید. اما با وردپرس حتی یه آدم غیرمتخصص هم میتونه دستورالعمل ها رو بخونه و تنظیمات رو انجام بده.
پس وردپرس مقرون به صرفه است، چون شما میتونید پولتونو برای کارهای مهم دیگه خرج کنید.
13- بروزرسانی محتوا
هر وقت شما یه محصول یا خدمات تازه راه میندازید، باید راجع بهش توضیح بدید. اما روی پلتفرم های دیگه برای بروزرسانی حتما باید کدنویسی بلد باشید.
روی وردپرس میتونید به راحتی هر کاری انجام بدید. میتونید محتواتونو بروز کنید بدون اینکه بخواهید معطل بشید کس دیگه ای براتون این کارو انجام بده.
14- تغییرات از هرجایی قابل اعمال اند
لازم نیست تنظیمات فایروالتونو درست کنید، شما میتونید از هر کامپیوتری، از هر جای جهان، روی وردپرس کار کنید و تغییرش بدید. الزامی نداره که برای کار روی این پلتفرم حتما از یک کامپیوتر به خصوص استفاده کنید.
15- ثبات و انعطاف پذیری
همونطور که گفتیم، شما انتخاب های متنوعی پیش رو دارید، تم های مختلفی که به راحتی قابل بکارگیری اند. اما بر اساس اینکه از یه تم پیش ساخته استفاده می کنید یا تم سایتتون برای شما شخصی سازی شده، ساختار و قالب سایت در تمام صفحات ثباتشو حفظ می کنه و این یکی دیگه از ویژگی هاییه که باعث میشه کاربرها بیشتر به سمت استفاده از این سایتها رو بیارن تا اینکه بخوان تو یه سایتی بگردن که چندتا قالب مختلف رو رو یه سایت گنجونده.
اما با اینکه توصیه میشه از یه قالب ثابت برای تمام سایتتون استفاده کنید، اگه خودتون اصرار داشته باشید که برای هر صفحه از سایتتون یه قالب مجزا داشته باشید، این قابلیت امکان پذیره. فکر می کنید میتونید همچین انعطافی رو تو پلتفرمهای دیگه هم ببینید؟
16- سازگار با موبایل
تو این دوره، وقتی همه چیز دارن موبایلی میشن، اهمیت داشتن یه سایت سازگار با موبایل دیگه برای همه واضحه. بیشتر مردم برای دسترسی به اینترنت از گوشی های هوشمندشون استفاده می کنن. اگه فکر می کنید مشتری های شما مستثنی هستن اشتباه میکنید.
اینجا اگه از وردپرس استفاده کنید بازهم یه صرفه جویی کردید، چون دیگه لازم نیست از یه متخصص سئوکار کمک بگیرید که براتون یه سایت دیگه مناسب برای گوشی ها طراحی کنه. وردپرس به طور خودکار، اندازه نمایشگر دستگاه کاربر رو تشخیص میده و متناسب با اندازه دستگاه هماهنگ میشه.
17- واکنشگرایی به موبایل
وردپرس قابلیتی داره که میتونید بوسیله اون سایتتونو به صورت سازگار با موبایل پیکیربندی کنید، اما پلتفرمهای دیگه همچین قابلیتی ندارند و مجبورید از کدنویسها و توسعه دهنده های سایت کمک بگیرید تا براتون یه سایت واکنشگرا طراحی کنند.
18- هماهنگ با سئو
برخلاف بقیه پلتفرمها، وردپرس به عنوان یکی از پلتفرمهای سازگار با سئو شناخته شده.
وردپرس زیاد از کدهای HTML - که از نظر گوگل به درد نمیخورن و رتبه سایت رو کاهش میدن - استفاده نمی کنه.
19- امنیت
سایتهای وردپرسی تا حد زیادی امن هستند. هیچ هکری نمیتونه به سایتهای وردپرسی وارد بشه. خوب ازشون محافظت میشه.
20- میزبانی مدیریت شده وردپرس
یه برنامه جدید از وردپرس هست به اسم میزبانی مدیریت شده وردپرس یا Managed Wordpress Hosting که نصب و اضافه کردن افزونه ها و بروزرسانیشونو برای کاربرهای تازه وارد وردپرس ساده تر کرده.
زندگی تو نت هیچ وقت به اندازه امروز آسون نبوده.
حالا وردپرس بهتون این امکان رو میده که با این سیستم میزبانی ساده، افزونه های جدیدتری نصب کنید.
21- سرعت
معمولا مشتری های سایت های تجاری از سرعت پایین سایت شاکی اند و این سرعت اذیتشون می کنه، برای همین هم کارشونو نیمه کاره رها می کنن و از سایت خارج میشن. کاربری که اینطوری از سایت خارج بشه دیگه به این سایتی که وقتشو تلف کرده برنمیگرده.
اما وردپرس عنصر سنگینی نداره که سرعت بارگذاری سایت رو پایین بیاره.
گرچه با اینکه به اندازه اون سایت هایی، که کلی عناصر سنگین دارن و نمیتونن سریع لود بشن، کند نیست و اذیت نمی کنه، اما شاید خیلی هم سریع نباشه.
بنابراین با وردپرس مسئله سرعت بارگذاری سایت هم حله.
22- جامعه پشتیبانی باور نکردنی
یه زمانی بود که وردپرسو بخاطر قابلیت ها و امکانات محدودش دست مینداختن، چون محققان و متخصص ها معتقد بودند که وب امکانات بیشتری نیاز داره.
حالا اوضاع فرق کرده. مردم سراسر دنیا دارن از وردپرس استفاده می کنن و بنابراین یک جامعه پشتیبانی قدرتمند داره.
یعنی شما میتونید به راحتی به کتابهای الکترونیکی، راهنماهای الکترونیکی، آموزشها و غیره دسترسی داشته باشید و همزمان با استفاده از وردپرس، هر وقت لازم بود از این منابع کمک بگیرید. انجمن ها و سایتهای فارسی زبان زیادی هم هستند که منابع مفیدی برای وردپرس به شمار میان.
23- انتشار محتوا هیچ وقت به این اندازه ساده نبوده
فقط با یک کلیک، محتوای تازه به سایت اضافه میشه. اصلا پیچیده نیست. فقط کافیه روی یک دکمه کلیک کنید و محتواتون به همین سادگی بروز میشه.
24- قابلیت استفاده همزمان چندکاربر
هر وقت یه سازمان بزرگ با یک گروه بزرگتر متخصص های بازاریابی داشتید که برای جلب حمایت بیشتر مردم تلاش میکردند، این قابلیت لازمتون میشه.
شما میتونید به چند کاربر اجازه کنترل و مدیریت سایت رو بدید که با هم سایت وردپرسیتونو بگردونند.
25- ارتقای رایگان سایت
ارتقای سایت هیچوقت به این سادگی و راحتی نبوده. برخلاف نرم افزارهای سنتی دیگه، هیچوقت وردپرس از شما پولی نمیگیره. میتونید سایتتونو هر وقت که بخواهید، به هر کدوم از نسخه های وردپرس ارتقا بدید و صد در صد بدون هزینه است.
ضمنا موقع کار با وردپرس خسته نمیشید، چون همه چیز به طور خودکار ذخیره میشه و نیازی به ذخیره دستی تغییرات و بروزرسانی ها نیست.
شما از چه پلتفرمی برای مدیریت سایتتون استفاده می کنید؟
چقدر کار با اون پلتفرم براتون راحته؟
ایده ها، نظرات و بازخوردهاتونو با ما در میون بذارید.

حتما شما هم شنیدید که گوگل الگوریتم جستجوی طبیعیشو بروز کرده. البته گوگل قبلا هم به طور مرتب الگوریتمشو تغییر میداد و اصلاح می کرد و این چیزا تازگی نداره.
چیزی که اینجا مهمه، اینه که این بروزرسانی بزرگ که در اردیبهشت 1395 انجام شد، سایتهایی رو که برای نمایش روی دستگاه های تلفن همراه بهینه سازی نشده باشند، جریمه می کنه. این تغییر میتونه تأثیرات زیادی روی رتبه سایت ها بذاره. اگه سایتتون سازگار با موبایل نیست، شاید رتبه شما هم پایین بیاد. اما نترسید، ما کمکتون می کنیم که با یه سری تغییرات مانع این امر بشید.
برای درک بهتر قضیه باید تفاوت بین سایت موبایلی و سایت واکنش گرا رو بدونید.
سایت موبایلی – دو طراحی: دو دستگاه
طراحی موبایل
سایت های موبایلی خیلی وقته که هستن. الآن چند سالی میشه، و از زمان ظهور تبلت ها و گوشی های هوشمند ما شاهد سایت های سازگار با موبایل بودیم. اغلب اوقات دو تا سایت کاملا شبیه همند، فقط روی یکی از نسخه ها یه سری اصلاحات انجام شده و روی قالب سایت تغییراتی اعمال شده که جهت یابی، زیبایی و محتوا روی صفحه نمایش های کوچیک قابل استفاده باشن.
معمولا، مرورگر متوجه میشه که کاربر داره از گوشی هوشمند استفاده می کنه و در نتیجه نسخه موبایلی سایت رو باز می کنه که روی یه زیردامنه از دامنه اصلی مثل m.yourwebsite.com قرار داده. این یکی از روشهای نمایش سایت روی گوشی های هوشمنده و دیگه نیازی به زوم کردن سایت –که اوایل ظهور گوشی های هوشمند، کاربرهای این دستگاهها رو به ستوه آورده بود- نیست.
از نظر فنی، قبلا این روش روش خوبی به حساب میومد، اما با مهم تر شدن و پیچیده تر شدن محتوا یه روش بهتری بوجود اومد: طراحی سایت واکنشگرا (ریسپانسیو).
سایت واکنشگرا – یک طراحی: همه دستگاه ها
طراحی سایت واکنشگرا
به جای اینکه دو نسخه از سایت بسازیم و جهتیابی و کارهای هنری و محتوا رو تغییر بدیم و مناسب دستگاه های هوشمند کنیم، طراحی سایت واکنشگرا به طور دینامیکی و پویا به هر اندازه صفحه نمایشی واکنش میده و خودشو باهاش هماهنگ می کنه.
عناصر صفحه نمایش بر اساس رزولوشن دستگاه تغییر اندازه میدن، دوباره مرتب شده و ظاهر یا نامرئی میشن. تو این روش سایت طوری بهینه شده که همیشه، روی هر صفحه مجازی، بزرگ یا کوچیک، بهترین تجربه کاربری رو ارائه بده. بیشتر از روش "شخصی سازی تناسبات" برای نمایش سایت ما روی صفحه نمایش های مختلف – از کامپیوتر تا گوشی هوشمند- بهره میبره.
چیزی که جالبه اینه که شما قبلا هم احتمالا سایتهای واکنشگرا دیده باشید و ازشون استفاده کردید، اما هیچوقت متوجهش نشدید، چون همیشه اسیر محتوای سایت میشدید و توجهتون میرفت سمت محتوا، نه طراحی سایت.
هر چی جلوتر میریم، کاربرد این طراحی بیشتر میشه و گوگل هم داره بی سر و صدا این مد جدید رو تماشا می کنه.
گوگل – ارتباط و دسترسی
گوگل بیشتر تمایل داره محتوای مرتبط با سطح دسترسی آسان روی سایت ها فرستاده بشه. یعنی نه تنها محتوا باید خوب باشه، بلکه باید به راحتی کاربرها پیداش کنن. اینجاست که معلوم میشه باید طراحی واکنشگرا داشته باشید و معلوم میشه چرا گوگل انقدر روی واکنشگرا بود سایت ها تأکید داره. فرض کنید دو تا سایت هستن که از نظر محتوا رتبه یکسانی دارن، اما یکیشون واکنشگراست، گوگل از بین این دوتا، به احتمالا بالایی برای رتبه دهی جستجو سایت واکنشگرا رو انتخاب می کنه.
اگه میخواهید بیشتر راجع به بروزرسانی های اخیر گوگل، طراحی واکنشگرا و تست سازگاری با موبایل سایت بدونید، میتونید به مقاله های قبلی دارکوب مراجعه کنید.
شما
اگه متوجه شدید که سایتتون سازگار با موبایل نیست، نگران نباشید. ما اینجاییم که به سوالات شما جواب بدیم. باهامون تماس بگیرید، خوشحال میشیم بهتون کمک کنیم.

تجربه کاربری و رابط کاربری دو بخش مجزا در پروسه طراحی هستن، اما انقدر بهم گره خوردند که وجودشون بهم وابسته شده و یکی بدون دیگری وجود نداره. اجازه بدید این دو تا رو تعریف کنم تا گیج نشیم.
تجربه کاربری یه اصطلاح خیلی گسترده است، اما تو موضوع بحث ما میشه خیلی ساده تر تعریف بشه: ارتباط بین محصول و کاربرش. تجربه کاربری تو حوزه دیجیتال همواره در حال گسترش بوده، چون کاربرها بیشتر میشن و فناوری ها پیشرفت می کنن و امکاناتی رو میدن که کاربر میتونه به طور مؤثرتری با سایت ارتباط برقرار کنه. به این سوال فکر کنید: "رئیس جمهور بعدی امریکا کی انتخاب میشه؟" الآن امریکا درگیر انتخاب رئیس جمهورشه و شما اگه یه سایت مرتبط با سیاست پیدا کنید باید تو صفحاتش عمقی بگردید تا جسته و گریخته اخبار انتخابات به چشمتون بخوره. اما گوگل فورا جوابتونو میده و اتفاقا جوابش هم خیلی مفیده، پس میشه گفت تجربه کاربری خیلی خوبی داره. اینطوری راحت به نظر میاد، اما از نظر طراحی، رسیدن به حداکثر تجربه کاربری چالش برانگیز و مشکله. این که چقدر تو تلاشهاتون موفق بشید، بستگی به هدف کاربر داره و وقتی مجبور باشید با اهداف مختلف کاربرهای مختلف تطابق پیدا کنید، میشه گفتن ساختن یه تجربه کاربری جذاب کار سختیه.
حالا که تجربه کاربری رو تعریف کردیم، نوبت میرسه به رابط کاربری. اجازه بدید یه مثال بزنم تا روشنتر منظورم مشخص بشه: ما داریم یه سایت برای یه رستوران پیتزا درست می کنیم. میخواهیم کاربرها بیان تو سایت و منوی رستوران رو ببینن و پیتزا سفارش بدن. خب من الآن یه هدف کاملا واضح تعریف کردم و تجربه کاربری هم مشخصه: ما میخواهیم شما پیتزا سفارش بدید. این قالب مشخص صفحات سایت میشه رابط کاربری. به عبارت دیگه رابط کاربری محیطی هست که پیتزا توش سفارش داده میشه، اما تجربه کاربری میزان رضایت شما هنگام استفاده از این محیطه. تعیین بازده این قالب برای سایت کار آسونی نیست. چطوری میخواهیم کاربر رو از صفحه نخست سایت ترغیب کنیم که دکمه سفارش پیتزا رو فشار بده؟
ما بی نهایت حق انتخاب داریم. طراحی های قدیمی معمولا انقدر پر از قابلیت های مختلف بودن که چند سال طول می کشید تا صفحه محصولات سایت کامل باز شه. اگه شما محو رابط کاربری بشید این اتفاقها میفته. مثل الاکلنگ میمونه. پس یه ارتباط طبیعی بین تجربه کاربری و رابط کاربری وجود داره. بهترین تعادل وقتی بوجود میاد که موقع طراحی رابط کاربری دائما به تجربه کاربری و اینکه کاربر چطور سایت شما رو تجربه خواهد کرد فکر کنید.
برای این منظور یه سری قوانین وجود داره تا بتونید برنامه های خوبی بسازید. این وظیفه طراح های رابط کاربریه که یه راهنمای مشخصی درست کنن. طراح های رابط کاربری باید در سراسر محصول (سایت) یک زبان طراحی ثابت بکار ببرن. صفحات محصول باید به طور واضح و شفاف با طراحی های تجربه کاربری ارتباط برقرار کنن.
حالا که اصول رو شرح دادیم، وقتشه با ابزارهای معروف تجربه کاربری و رابط کاربری آشنا بشیم:
ابزارهای برتر تجربه کاربری / رابط کاربری در سال 1395:

  • User Testing

این ابزار یه ابزار بدون استرس و مشکل، برای آزمایش سایته. میتونه برای تحقیق در مورد کاربر و آزمایش طراحی اولیه به کار بره. با آزمایش افراد متخصص میتونید مخاطبین جدیدی برای اپلیکیشنتون پیدا کنید، از فاصله دور تست های کاربری اجرا کنید و ظرف یک ساعت نتایج رو ببینید. این آزمایش یه ویدئو از تغییرات چهره کاربر و واکنش های احساسیش به اپلیکیشن ذخیره می کنه.

  • Stylify Me

با تستیفای می میتونید رنگهای هر سایتی رو کپی کنید. وقتی URL رو تو منوی جستجوی بالایی وارد کنید میتونه کد دقیق رنگ ها رو ببینید.

  • UXPin

با UXPin میتونید سایت یا اپلیکیشن طراحی کنید. در واقع به شما امکان توسعه یه وایرفریم lo-fi به یه پروتوتایپ hi-fi رو میده.  UXPin یه ابزار درگ و دراپ ارائه میده تا یه تجربه کاربری تعاملی داشته باشه و بتونید بدون کدنویسی تصاویر متحرک بسازید و الگوهای رابط کاربری طراحی کنید. این ابزار با فتوشاپ و Sketch کار می کنه و میتونید فایلهای استاتیکتونو بدون از دست دادن لایه ها به مدل های تعاملی تبدیل کنید.

  • Sketch

این ابزار خیلی شبیه فتوشاپه اما اسکچ یه ابزار ویرایش عکس مختص طراحی دیجیتاله، در حالی که فتوشاپ گستره وسیعتری از وظایف رو متقبل میشه. اسکچ از منطق CSS استفاده می کنه و در نتیجه انتقال طرح رو برای توسعه راحتتر می کنه. به علاوه قابلیت برش (crop) خودکار داره و میتونه فقط با یک کلیک عکس رو به فرمت های مختلف تبدیل کنه. اسکچ جهتیابی ساده ای داره و کار باهاش راحته.

  • Photoline

این یکی کمتر شناخته شدست و یکمی هم ارزونتره، اما با این حال امکانات خوبی داره مثل ویرایش عکس، لایه بندی غیرقابل تخریب، ویرایش مسیر و انتشار دسکتاپ. ضمنا قابلیت وارد کردن و صادر کردن چند لایه ای EXR هم داره.

  • Optimizel

این ابزار هم آزمایش کاربر انجام میده اما فقط تست A/B. این تست استفاده از دو نسخه متفاوت از محصول شما رو با هم مقایسه می کنه و کمکتون می کنه بر اساس نتایج آزمایش یه تصمیم بهتری بگیرید.

  • Color Safe

وقتی روی یه تم رنگ کلیک کنید، این ابزار کمکتون می کنه که تضاد رو متعادل کنید تا خوانایی صفحاتتون حفظ بشه. برای کسب یه تجربه کاربری خوب، باید از طریق تضاد رنگی، خوانایی رو افزایش بدید.

  • XMind

این یکی رایگانه و توی فکر کردن و تصمیم گیری کمکتون می کنه. با استفاده از نقشه های ذهنی انتها باز، نمودار رسم می کنه. برای سازماندهی کارها هم فوق العادست. میتونید با استفاده از تنظیمات بصریش خیلی سریع متوجه نحوه کارش بشید و اهدافتونو شخصی سازی کنید.

  • Mural

این ابزار یه وایتبرد دیجیتالی با ابزار کارآمده که تو طراحی تجربه کاربری کمکتون می کنه. گروهتون میتونن با استفاده از Mural ایده های ذهنیشونو بریزن بیرون و مفاهیم رو سازماندهی کنن. از فایلهای یوتیوب، Vimeo Slideshare، گوگل درایو و  اورنوت پشتیبانی می کنه.

Resizer

گوگل این ابزار رو ساخته که به طراح ها تو طراحی قالب های واکنش گرا کمک کنه. خود گوگل این ابزار رو یه بازدید کننده تعاملی توصیف کرده.Resizer  دنبال نقاط ضعف طراحی تو موبایل، تبلت و کامپیوتر میگرده. میتونه سایت رو از هر URLی به قالب های مختلف ببره تا ببینید برای هر نمایشگر کدوم قالب بهتره.

طبق گزارش همین امسال گوگل به طور متوط در هر ثانیه 40000، روزانه 5/3 میلیارد و سالانه 2/1 تریلیون سرچ انجام میده. دوباره بهش فکر کنید، یعنی مردم 5/3 میلیارد بار در روز مطالب مختلف رو سرچ می کنن و بیشتر از 5/3 میلیارد صفحه نتایج نمایش داده میشه.
جایگاه های بالای نتایج جستجو (این روزها، به خصوص تو گوگل) بزرگترین آرزوی مهم مدیرای سایتهاست تا از این طریق بتوننن سایتشونو بیشتر در معرض دید کاربرها قرار بدن.
جای تعجب نداره که این مسئله باعث شده کسب و کار سئو بوجود بیاد تا اونهایی که میخوان سایتشونو به بالای نتایج جستجو برسونن بتونن از خدمات این شرکت ها استفاده کنن. و این هم نیازمند کالای خامِ (یعنی سایت های مجازی)، از طرف دیگه هم منجر به ایجاد شرکت های متقلبی شده که تحقق نتایجی که وعده میدن فقط یه رویاست.

  • فیل بزرگ توی اتاق

صنعت سئو برای پر کردن یه خلا ایجاد شد و متشکل از هزارن شرکت مختلف و افراد و آزادکارهاییه که در جهت کمک به شرکتها و ارتقای موقعیت سایتشون در نتایج جستجو بوجود اومدن.
اما زیر حجاب این کار قانونی یه دنیاییه که برای خیلی ها ناشناخته مونده. این دنیا رو کسایی که تو کار سئو هستن میشناسن ولی هیچ وقت به طور عمومی و باز راجع بهش صحبتی نمی کنن. همین وعده های تو خالی و تحویل سایت های ناکارامد به شرکت ها، هزارها تومن هزینه اضافی رو دستشون میذاره. از طرف دیگه هم عدم توجه به سئو و قرار گرفتن سایت تو جایگاه های پایین، خودش میلیون ها تومن ضرر میزنه به شرکت ها.
البته اشتباه برداشت نشه. نمیخوام با نوشتن این مقاله شما رو از همکاری با شرکت های حرفه ای و بهینه سازی موتور جستجوی سایتتون و استفاده از خدمات سئوکارها به نفع شرکت، منصرف کنم. من اینارو مینویسم که شما رو، به عنوان مدیر شرکت یا مدیر سایت، از حقایق و رازهای پیرامون سئو آگاه کنم. شما اگه این مقاله رو بخونید، میتونید بهتر تمصیم بگیرید که خودتون سایتتونو سئو کنید یا از یه شرکت سئوکار کمک بگیرید.

  • نیم نگاهی به گذشته

من حدود 14 سال پیش شرکت دارکوب رو راه انداختم. از اونموقع تا الآن با همکاری گروهم هزاران سایت سفارشی رو توسعه دادیم و با انواع و اقسام شرکتهای مختلف کار کردیم. تو این چند ساله شما هم خیلی چیزها در مورد بهینه سازی موتور جستجو یاد گرفتید، مثلا راجع به خیلی مسائلی که شرکت ها باهاش روبرو هستن، اینکه چه نتایجی شدنیه و چه نتایجی نشدنی. این مقاله رو به چشم یه اعتراف کلی درباره سئو ببینید. همه اینها حاصل تجارب شخصی من تو حرفه است. من میخوام همه درسهایی رو که تو این سالها از اشتباهاتم گرفتم باهاتون در میون بذارم.
اگرچه ارائه خدمات سئو به عنوان خدمات اصلی یه شرکت، میتونه باعث رشد و پیشرفت بیشتر شرکت بشه، اما من خیلی وقت پیش شروع کردم این کارو به عنوان یه سرویس مثل سایر سرویسهای شرکتمون به چند تا از مشتریهای قدیمیترمون که میخواستن قویتر تو دنیای آنلاین ظاهر بشن ارائه دادم. علتش این بود که ارائه خدمات سئوی بلند مدت از همون تنظیمات اولیه سایت و اعمال روشهای استاندارد بهینه سازی برای سایت خیلی هزینه بره و بیشتر شرکتها از پس هزینه هاش برنمیان.

  • اسرار سئو

خیلی از چیزهایی که خیلی ها در مورد سئو فکر می کنن میدونن، درواقع نصفش درسته یا حتی بعضی هاش یه تصور غلطیه، اما بعضی از اینا به نظر من خیلی مهمترن:
1- ضمات جایگاه اول نتایج جستجو
این یکی از اون جمله های کلیشه ایه. اگه شرکتی بهتون این حرفو زد، بهش اعتماد نکنید. من دیدم حتی شرکتهای بزرگ هم همچین ادعای اشتباهی می کنن. این جمله بعضی از بخشهاش درسته، اما اینم مثل هر ادعای بزرگ دیگه ای فقط هدفش جلب توجه و تبلیغه. در واقع اینطوری برای جلب مشتری تور پهن می کنن.
مثلا اگه وقتی کاربرها اسم شرکت شما رو سرچ می کنن، سایتتون رو صفحه اول نتایج گوگل بالا بیاد، کاملا راضی میشید؟ حتی اگه برای بیشتر کلیدواژه های دیگه نتونید تو رتبه های بالا قرار بگیرید؟ البته که کاملا راضی نمیشید، چون توقع دارید حداقل وقتی اسم شرکتتون سرچ میشه، تو جایگاه اول بیایید.
گرچه سئوکارهای حرفه ای که همچین ادعایی می کنن، از نظر تئوری به یه هدف حداقلی رسیدند، اما من و شما دیگه میدونیم که این اون چیزی نیست که شما توقع دارید.
خیلی از شرکتها و وبسایت ها میخوان کلیدواژه هایی رو بگیرن که حجم ترافیک بالایی دارن. بنابراین اگه اسم شرکتتونو هدف بگیرید، راحتتر باید بتونید جایگاه اول نتایج رو کسب کنید، تا اینجور کلیدواژه های پر رقیب.
2- چیزی به اسم ترافیک رایگان وجود نداره
مردم از دو راه ساده میتونن شما رو روی گوگل پیدا کنن:
اول: کسب ترافیک از تبلیغات گوگل (گوگل ادوردز)
کلیدواژه هایی که میخواهید رو انتخاب کنید (مثلا برای هر کلیک 1 دلار) و یه بودجه مشخص کنید (مثلا 25 دلار در روز). این یعنی در روز 25 بازدید از گوگل خواهید گرفت.
دوم: کسب ترافیک از نتایج طبیعی
به ظاره این ترافیک رایگان به دست میاد. برای جستجوی یه سری عبارت های خاصی، سایتتون روی صفحه نتایج جستجو نمایش داده میشه و کاربرها برای دیدن محتوای سایتتون روی اسم شما کلیک می کنن. از نظر فنی رایگان محسوب میشه ولی آیا واقعا همینطوره؟ اگه این اتفاق بدون تلاش یا با یکم زحمت محقق بشه، اونوقت میشه بهش گفت رایگان. اما واقعیت اینه که برای اینکه بتونید ترافیک قابل توجهی کسب کنید (هزاران بازدید در مقایسه با صدتا بازدید در سال) باید استراتژی سئو یا محتوا رو بکار بگیرید تا بتونید سایتتونو بیارید تو رتبه بالاتری. برای بعضی ها، کسب این نتایج یعنی ساعتها کار و صدهاهزار تومن (اگه نگیم میلیونها تومن) هزینه برای خدمات سئو.

  • روشهای بهینه سازی جستجو

کتابها و وبلاگ های زیادی در مورد سئو نوشته شدند، پس مسلما ما اینجا میخواهیم فقط یه لیست از بایدها و نبایدهای سئو ارائه بدیم. شاید این لیستی که میخواهیم اینجا براتون ارائه بدیم از نظر یه متخصص سئوکار خیلی ابتدایی باشه، البته اشکالی هم نداره. مگر اینکه شما با موارد خیلی خاص و نادری برخورد کرده باشید، یا با یه سایت پیچیده مواجه شده باشید که با وجود کسب یه جایگاه خوب همچنان میخواد جایگاهشو بهبود ببخشه، باید بگم این فهرست خلاصه وار فقط اصول اولیه و قوانین اثبات شده رو پوشش میده و پایه و اساس بهینه سازی موتور جستجو به حساب میاد:
1- متاتگ ها و ساختمان سایت
متاتگ یه بخشی از متنه که محتوای متن رو توصیف می کنه. روی خود صفحه نمایش داده نمیشن، بلکه تو کدهای صفحه قرار میگیرن. مثلا تگ کلیدواژه ها، تگ توصیفات و عنوان. گوگل برای فهرست بندی صفحات به این تگ ها نگاه می کنه (ولی کاربرهایی که دارن از صفحه دیدن می کنن این تگ ها رو نمی بینن).
اجازه بدید همین صفحه رو مثال بزنم:
عنوان: حقایقی درباره بهینه سازی موتور جستجو
توصیف: طبق گزارش همین امسال گوگل به طور متوط در هر ثانیه 40000، روزانه 5/3 میلیارد و سالانه 2/1 تریلیون سرچ انجام میده. دوباره بهش فکر کنید، یعنی مردم 5/3 میلیارد بار در روز مطالب مختلف رو سرچ می کنن و بیشتر از 5/3 میلیارد صفحه نتایج نمایش داده میشه. جایگاه های بالای نتایج جستجو (این روزها، به خصوص تو گوگل) بزرگترین آرزوی مهم مدیرای سایتهاست تا از این طریق بتوننن سایتشونو بیشتر در معرض دید کاربرها قرار بدن.
کلیدواژه: ندارد
تگ عنوان باید کوتاه و دقیق باشه چون بیشتر موتورهای جستجو نمیتونن بیشتر از 70 کاراکتر رو بخونن. باید این تگ حاوی یکی دو تا از کلیدواژه هایی باشه که بیشتر به محتوای صفحه مربوط هستن.
تگ توصیف همونطور که از اسمش مشخصه، باید بیشتر راجع به صفحه توضیح بده. باید یه خلاصه کوتاه از صفحه ارائه بده تا کاربرها بتونن روی صفحه نتایج گوگل خیلی سریع و گذرا بخوننش و ببینن به موضوع مورد جستجوشون میخوره که روش کلیک کنن یا به دردشون نمیخوره و ردش کنن. موتورهای جستجو عموما بیشتر از 170 کاراکتر رو نمایش نمیدن.
تگ کلیدواژه همونطور که اینجا میبینید تو این صفحه استفاده نشده. چرا؟ سالهاست دیگه گوگل به کلیدواژه هایی که خودتون میدید توجهی نمی کنه. قبلا عامل مهمی برای ارتقای رتبه جستجوی سایت به حساب میومد، اما چون سایت ها شروع کردن بی خودی از تگ کلیدواژه های بی ربط استفاده کردند، گوگل و موتورهای جستجوی دیگه، تصمیم گرفتن که بیشتر روی محتوای صفحه تمرکز کنن تا کلیدواژه ها.
هنوز هم تگ کلیدواژه استفاده میشه اما بیشتر از طریق موتورهای جستجوی داخلی برای سرچ درون سایت به کار میره.
چند راهنمایی برای متاتگ: حتما تو عنوان صفحه یکی دو تا از مهمترین کلیدواژه هاتونو بکار ببرید و همونها رو تو توصیف هم بیارید. دقت کنید که به خوبی همون چیزی رو که صفحه ارائه میده بازتاب بده (این تگها رو برای انسان ها بنویسید نه برای روبات ها).

  • محتوای با کیفیت همچنان بر تخت پادشاهی نشسته

قبلا تو دنیای سئو گفته میشد: سئو پادشاه است. خب این هنوز هم درسته و احتمالا همیشه اوضاع همینطور باقی میمونه. این نشون میده موتورهای جستجو به شدت به محتوای صفحه اهمیت میدن و رک بگم، باید هم همینطور باشه. به نظر باید همونطوری که خارجی ها میگن "کتاب رو از جلدش قضاوت نکنید"، وقتی میخوایم راجع به یه سایت هم حرف بزنیم به ظاهر رنگارنگش نگاه کنیم، بلکه به محتواش نگاه کنیم.
عنوان صفحه و طراحیش شاید بتونه توجه کاربر رو جلب کنه، اما آخرشم کاربرها با محتوای سایت ارتباط برقرار می کنن و این محتواست که میتونه توی سایت نگهشون داره.
اگه هنوز هم دارید این مقاله رو میخونه، بخاطر اینه که عنوان مقاله شما رو به این صفحه کشوند و بقیش دست محتوا بود که باید حداقل اونقدر اطلاعات تازه به شما ارائه بده که هنوز هم بخونیدش. برای همینه که من پیشتر گفتم توصیف متا باید بازتابی از محتوای صفحه باشه. وگرنه خواننده خیلی زود اعتمادشو از دست میده و بدون برقراری ارتباط با محتوا، صفحه رو ترک می کنه. و وقتی کاربرها اینطوری صفحه رو ترک کنن، مطمئن باشید که دیگه برنمی گردن.
در مورد این مسئله باید تو یه پست جداگونه توضیح داده بشه، و ما قبلا این کارو کردیم، میتونید از مقالات قبلی دارکوب مقاله مرتبط با متاتگهای سایت رو بخونید، اما اینجا برای اینکه یه مرور کوتاهی داشته باشیم، اجازه بدید تأکید کنم که محتوا باید دو ویژگی داشته باشه: راحت خونده بشه و مرتبط با کلیدواژه ها باشه. محتواتونو برای خواننده بنویسید، اما در همین حین هم سعی کنید این نکات رو بکار ببرید تا جایگاهتون رو صفحه نتایج بالا بیاد:
1- چهار پنج تا از مرتبط ترین کلیدواژه ها و عبارت های کلیدی کوتاهی که میخواهید براشون رو صفحه نتایج جایگاهی کسب کنید رو انتخاب کنید.
2- از چندتا از این کلیدواژه ها تو هدرهای صفحه استفاده کنید.
3- این کلیدواژه ها رو تو پاراگراف اول صفحه هم بکار ببرید.
و در پایان، اطمینان حاصل کنید که محتوا روون و شیوا نوشته شده باشه (برای انسان بنویسید، نه برای روبات). با اجرای این روشها میتونید به طور طبیعی رو صفحه نتایج جستجو به صفحه اول برسید.
حالا که این مراحل رو به طور فوق فشرده توضیح دادیم، اجاره بدید بریم سراغ مسائل دیگه:

  • بازاریابی داخلی

تو بازاریابی داخلی، به جای اینکه بازاریاب ها مجبور باشن برن بیرون و توجه مردم جلب کنن، با یه سری فعالیتها کاربرها رو میارن تو شرکت. این کار اگه درست انجام بشه خیلی میتونه اثرگذار باشه اما خب زمانبر هم هست و ممکنه هفته ها یا حتی ماهها وقت لازم باشه تا زحماتهایی که کشیده میشه نتیجه بده.
این روش بازاریابی از یه سری تکنیکهای مختلف تشکیل شده و بیشتر از یه نوع تخصص لازم داره. بیشتر آژانس هایی که خدمات بازاریابی داخلی ارائه میدن باید نویسنده، تحلیلگر داده و مدیران بازاریابی استخدام کنن. پس اگه میخواهید خودتون این کارو انجام بدید، باید برای استخدام یه تیم کوچیک آماده بشید. برای همینه که بیشترِ شرکتها ترجیح میدن حتی شده بخشی از کار بازاریابی داخلی رو به آژانس های دیگه بسپرن.
سر بسته بگم، بازاریابی داخلی شرکت / برند را از طریق امکانات آنلاین با مشتری های مورد نظر ارتباط میده. مثلا از طریق پست های وبلاگ و شبکه های اجتماعی. تو این کار هیچ تبلیغی انجام نمیشه. مثلا بنر و این قبلی چیزها استفاده نمیشه. اما به کمک محتوا ترافیک رو به سایت می کشونن، محتوا باید سرگرم کننده و حاوی مطالب مفیدی باشه و در کنارش بتونه در مورد خدمات یا برند هم به خواننده اطلاعات بده. اگه این کار درست انجام بشه، این فرایند میتونه کاربرهای بیشتری رو به قیف خریدار بکشونه و به خریدار تبدیلشون کنه.
بازاریابی داخلی (مثل بازاریابی خارجی) به شدت وابسته به آزمون و خطاست. چون شما هیچوقت نمیدونید چه روشهایی بهتر جواب میده، بنابراین مثل یه بازی باید چند قدمی برید جلو و بعد گاهی اوقات یکی دو قدم به عقب برگردید. در نهایت به کمک داده هایی که به دست میاریم – مثلا اینکه بکار بردن این  میتونیم بهترین روش ممکن رو برای بهبود نتایج تهیه کنیم. به طور خلاصه، باید یه اقدامی اتخاذ و اجرا بشه، این اقدام کنار گذاشته بشه و دوباره یه اقدام دیگه و این چرخه ادامه داره تا وقتی که نتایج مورد نظر بدست بیاد و بعد دیگه به طور دائم همون نتایج به دست اومده دنبال میشن.

  • بازاریابی خارجی

بازاریابی خارجی کاملا نقطه مقابل بازاریابی داخلی قرار داره: اینجا مشتریها شما رو پیدا می کنن. بیشتر هم از طریق تبلیغات انجام میشه مثلا بنر، تبلیغات ویدئویی، بازاریابی موتور جستجو (یعنی استفاده از گوگل ادوردز و جذب ترافیک با تبلیغات کلیکی).
تو این موارد برای یه عده مشخصی از مخاطبین تبلیغ می کنید و سعی می کنید این ترافیک مشخص رو به سایت خودتون بکشونید. نتایج (یعنی تعداد کاربر یا خریدارهایی که از این طریق وارد سایتتون شدند) به سرعت قابل تشخیصه، چون خودتون میتونید از طریق گوگل ادوردز بر اساس مقدار پولی که میخواهید براش خرج کنید، مقدار کلیک رو مشخص کنید و به این ترتیب از همون لحظه اول میدونید دقیقا چند نفر قراره در روز روی این تبلیغات کلیک کنن.
من هیچ وقت توصیه نمی کنم که فقط به این تبلیغات پولی تکیه کنید، اما بد نیست در کنار بازاریابی داخلی از این روشها هم کمک بگیرید. مثلا اگه به تازگی سایتتونو راه انداختید، چون که بازاریابی داخلی و محتوا هفته ها طول می کشه تا به ثمر بشینه، میتونید همینطور که روی این پروژه بلند مدت کار می کنید، با کمک بازاریابی خارجی به سرعت ترافیک مورد نظر رو به سایت بکشونید.
به علاوه، بازاریابی خارجی میتونه فقط برای یه مدت زمان مشخصی براتون نتیجه بده. از خودتون بپرسید "من چقدر میتونم به طور مداوم برای این تبلیغات هزینه کنم؟" بالاخره به یه جایی میرسید که دیگه نمیتونید بودجه تونو برای این تبلیغات خرج کنید و بنابراین نتایج ثابت خواهد موند.
هرچند ما میبینیم جاهایی که بازاریابی داخلی نمیتونه ثمره ای داشته باشه و تو خلأهایی که وجود داره، بازاریابی خارجی برگشت سرمایه خوبی میتونه داشته باشه.
مثلا اگه برای یه سری کلیدواژه ها روی گوگل به نتایج رضایت بخشی رسیدید اما برای بعضی های دیگه هنوز موفق نبودید، میتونید برای پر کردن این خلا (برای کلیدواژه هایی که هنوز با سرچ طبیعی بالا نمیان) از تبلیغات کمک بگیرید.

  • بازاریابی محتوا

بازاریابی محتوا یه بخش جدایی ناپذیرِ بازاریابی داخلیه. یه نظریه استراتژیکی که روی ایجاد و توزیع محتوای مرتبط با یکسری موضوعات خاص برای مخاطب تعریف شده تمرکز داره. سعی می کنه مخاطب رو سرگرم کنه، بهش آگاهی بده و به یه ارتباط دو طرفه بکشونه تا بتونه به این ترتیب مشتری و خریدار جذب کنه. برای اینکه بتونید تلاش های بازاریابی محتواتونو به ثمر بنشونید، باید اطلاعات ارزشمندی بنویسید که از نظر مخاطب یه متن تبلیغاتی نباشه، بلکه یه متن مفیدی باشه که به خواننده کمک کنه.
من خیلی سال پیش به بازاریابی محتوا اعتقادی نداشتم. با خودم میگفتم: "چرا یه شرکت باید کلی وقت برای نوشتن محتوا صرف کنه و کلی دیگه هم وقت بذاره که اون مطلب رو به دید کاربرها برسونه و در نهایت هم این متن قراره فقط یه اشاره کوچیک اونهم به طور غیرمستقیم به شرکت داشته باشه یا یه لینک به سایت بده؟ بیشتر مردم فقط مقاله رو میخونن و میرن. بهتر نیست ظرف چند دقیقه یه کمپین تبلیغاتی راه بندازید و از همین امروز هم تک تک کلیک ها و سودشو حساب کنید؟"
من خودم قبلا تو این اشتباه بودم و میبینم دیگران هم دارن همین اشتباه رو میکنن. یعنی کلی از سرمایشونو برای تبلیغات کلیکی و استخدام مدیران بازاریابی موتورجستجو خرج می کنن، اما هیچی برای بازاریابی محتوا نمیدن. بازاریابی محتوا برگشت سرمایه بیشتر از بازاریابی خارجیه. من الآن معتقدم با کمک هر دو در کنار هم میتونید نتایج جذب مشتری رو به حداکثر ممکن برسونید.
به جز این، دلیل دیگه ای که میگم بازاریابی محتوا خیلی مؤثره، اینه که با یه تیر دو نشون میزنه: یعنی شما با محتوایی که مینویسید مخاطب مورد نظرتونو از سایت های دیگه به سایت خودتون میکشونید (میتونید این محتوا رو با ارسال ایمیل، یا تو شبکه های اجتماعی و انجمن های مرتبط به اشتراک بذارید) و در کنارش همین محتوا میتونه رتبه صفحه رو بالا ببره و باعث محبوبیت سایتتون بشه و در مقابل سئوی سایتتون رو بهبود ببخشه.
یه هشدار کوچولو:
اگه میخواهید برای بازاریابی محتوای سایتتون چند تا نویسنده استخدام کنید و بهشون بگید یه تن مقاله براتون بنویسن و شما هم اون مقاله ها رو روی وبلاگتون منتشر کنید، باید بگم این کار نتیجه نمیده. اولین عاملی که تو این کار مهمه کیفیته کاره و بعد کمیت قرار میگیره. وبلاگهایی که میبینید موفق هستن، محتواهای با کیفیتی منتشر می کنن و تونستن خودشونو به عنوان پیشروهای حوزه کاری خودشون معرفی کنن و هزارها بازدید در روز بگیرن.
برای اینکه تو بازاریابی محتوا (یا به طور کلی تو بازاریابی داخلی) موفق باشید، باید از این فرمول تبعیت کنید:
(کیفیت + استراتژی + زمان بندی)x  کمیت = موفقیت
منظور از کیفیت به کار گرفتن تکنیک های قابل قبوله که منجر به جریمه شدن سایتتون از طرف موتورهای جستجو نشن.
استراتژی هم یعنی فرایندی که طی اون با برنامه ریزی محتواتونو تولید کنید و این محتوا رو به دید مخاطب برسونید.
منظور از زمان بندی هم زمان انتشار محتواست. مثلا اگه یه مقاله راجع به بازی های جام جهانی مینویسید باید همزمان با بازیهای جام جهانی منتشر بشه، اگه تو زمانهای دیگه منتشرش کنید دیگه همون اثر رو نداره.
و بعد از اینکه همه این کارها رو انجام دادید، تو تعداد مقالات ضربش کنید تا نتیجه بیشتر بشه.
این کارها رو درست انجام بدید و اونوقت میبینید چه نتیجه قابل توجهی نصیبتون شده.

  • تجریه و تحلیل

به نظر من تجزیه و تحلیل یکی از مهمترین ابزار بازاریابیه. به جای اینکه فقط بی خبر از همه جا راهتونو ادامه بدید، بر اساس داده ها، آگاهانه تصمیم میگیرید. افزایش نتایج جستجو مثل یه بازی میمونه: اجرا کن، پاک کن، دوباره تکرا کن. با تحلیل کردن داده ها میتونید ببینید کدوم تکنیک بیشترین نتایج رو به بار آورده و در نتیجه میتونید هوشمندانه تر تصمیم بگیرید و برای قدم های بعدیتون برنامه ریزی کنید.
معروف ترین ابزار تحلیل داده (آنالتیک ها) گوگل آنالتیکه (به طرز مشخصی از نسخه قبلیش معروف به خارپشت یا Urchin که گوگل ده سال پیش ارائه داده بود بهتره). رایگانه و تنظیم و نصبش خیلی سادست. اگه هنوز برای سایتتون هیچ آنالتیکی نصب نکردید، حتما باید این کارو بکنید. من به شدت توصیه می کنم هرچی زودتر یه آنالتیک نصب کنید تا بتونید از روزی که نصبش می کنید شروع به تحلیل داده ها کنید.

  • ساختن لینک

تو حوزه بهینه سازی موتورهای جستجو (سئو)، ساختن لینک یه استراتژی محسوب میشه که برای ارتقای رتبه موتورهای جستجوی صفحه یا سایت خاصی به کار میره. گرچه ساختن لینک راه مؤثریه، انقدر ازش سوءاستفاده کردند که دیگه گوگل مجبور شد الگوریتم جستجوشو اصلاح کنه و یک تن اما و اگر بهش اختصاص بده تا بتونه با این روشها جلوی سوءاستفاده رو بگیره و خاطیان رو به شدت جریمه و مجازات کنه.
از وقتی گوگل این قوانین رو وضع کرده دیگه تعداد تبلیغاتی که نتایج بالای موتور جستجو رو تضمین می کنن هم کم شده. اگه یکم تو روش کار این شرکتها دقیق بشید، متوجه میشید عمدتا از لینک سازی استفاده می کردن.
پس دیگه وقتتونو با این کارها تلف نکنید، چون گوگل تقریبا همه تاکتیک هایی رو که تو این روشهای لینک سازی به کار گرفته میشه رو شناسایی و جریمه می کنه. گوگل میخواد اگر جایی، سایتی به شما لینک میده، تو یه متن به طور طبیعی از شما یاد کنه و اون قسمت رو به سایت شما لینک کنه. هرچی لینک های مرتبطتری داشته باشید، سایتتون باید محبوبتر باشه تا گوگل بهتون تو صفحه نتایج رتبه بالاتری بده.
برای اینکه کسایی که با این مسئله آشنا نیستن، بیشتر بهش واقف بشن میخوام تشبیهش کنم به رقابتهای انتخاب نماینده دانش آموزی که تو مدرسه برگزار میشد.
هرچی یه دانش آموزی محبوبتر باشه، دوستای بیشتری داشته باشه، شناخته شده تره و به بیشتر میتونه رأی بیاره. تو دنیای آنلاین هم اگه بین همکارهاتون محبوب باشید، بیشتر معروف میشید و بیشتر لینک میگیرید.

  • نتیجه

سئو رو فراموش کنید، فقط سعی کنید در دنیای آنلاین بیشتر در معرض دید قرار بگیرید.
تما این مدت داشتم باهاتون در مورد روشهای سئو صحبت می کردم، و حالا دارم حرف خودمو نقض می کنم و میگم سئو نکنید! بله اشتباه ندیدید، حداقل تو بهینه سازی برون-سایت سئو نکنید.
یه لحظه خودتونو بذارید جای گوگل. گوگل میخواد مرتبط ترین نتایج رو برای عبارتهایی که سرچ میشن نمایش بده تا انتظارات کاربرهاشو برآورده کنه. شما به عنوان یه کاربر ترجیح میدید نتایج به چیزی که سرچ کردید ربط نداشته باشن؟ گوگل هم بخاطر همین تونسته بهترین موتور جستجو باشه و برای همین هم بعضی از این موتورهای جستجوی دیگه رفتن به حاشیه.
چه باعث میشه یه نتیجه مرتبط به عبارت سرچ شده در نظر گرفته بشه؟ کیفیت محتوا و مقدار محبوبیتش در وب. اگه روی کیفیت محتواتون تمرکز کنید و سعی کنید این محتوا رو از طریق شبکه های اجتماعی، سایت های اشتراک گذاری محتوا و وبلاگ های دیگه به دید کاربرها برسونید، اونوقت کم کم گوگل محتوای شما رو محبوبتر و مرتبط تر از صفحات رقیبتون در نظر میگیره. این کار در طول زمان میتونه جایگاهتونو بالاتر ببره.
بنابراین به طور خلاصه، سئو فقط بازتابی از استراتژی های شما برای دیده شدنه.
آقای احمد بالوی پور در طول این 14 سال فعالیت دارکوب، یه مقاله به طور خاص در مورد سئو نوشتند که روی سایت دارکوب منتشر شده بود. این مقاله یک دید کلی و کامل در مورد سئو و بایدها و نبایدهاش بهتون میده.
ضمنا میتونید از چک لیست زیر هم تو سایتتون بهره ببرید:
چک لیست 21 موردی سئوی وبلاگ ها:
5 مورد برای بهینه سازی پست های وبلاگ برای جستجو:
1- تگ عنوان: مهمترین عنصر سئو، تگ های عنوان هستن که ارتباط پست هاتونو نشون میدن. این تگ نباید بیشتر از 55 کاراکتر بشه تا رو صفحه نتایج گوگل به طور کامل نمایش داده بشه.
2- توصیفات متا: توصیفات متا تو پستتون نمایش داده نمیشه و تأثیری در سئو نداره، اما یه قطعه ای از متنه که روی صفحه نتایج جستجو به کاربر نمایش داده میشه و باید کاربرها رو ترغیب به کلیک کردن بکنه.
3- کلیدواژه های متن: کلیدواژه های هدف رو 2 تا 5 بار تو متن به کار ببرید. فقط مواظب باشید که طبیعی باشه.
4- لینک معنایی کلیدواژه ها: یه سری کلماتی رو که از نظر معنایی به کلیدواژه هاتون نزدیکن رو لینک کنید تا نشون بدید که موضوعات به همدیگه ربط دارن.
5- عنوان: برای خواننده ها یک عنوان مشخص کنید و برای موتورهای جستجو توی کدها تگ هدر <H1> بذارید.
10 مورد برای برقراری ارتباط دو سویه با کاربر:
6- عنوان های ثانویه: اگه توی عناوینتون به کمک پرانتز، ویرگول و خط تیره، چند تا کلیدواژه رو توی تیتر بیارید به احتمال زیاد میتونید نرخ کلیک رو بالا ببرید.
7- تصاویر بند انگشتی: پست هایی که عکس داشته باشن، احتمال اشتراک گذاری و کلیک گرفتن روی شبکه های اجتماعیشون بیشتره. معمولا موقع اشتراک گذاری تصاویر بند انگشتی هم نمایش داده میشن.
8- عنوان های فرعی:  به کمک عنوان های فرعی، متن رو به چند قطعه کوتاهتر تقسیم کنید تا چشم خواننده ها راحتتر بین خطوط حرکت کنه. این عنوان ها رو با تگ های <h2> و <h3> جدا کنید.
9- فهرست ها: خوندن فهرست هایی که با شماره بندی شده باشن یا کنارشون دایره باشه برای خواننده راحتتر و سریعتره.
10- قالب بندی: پاراگراف های کوتاه برای چشم راحتتره. برای تأکید بعضی قسمت های نوشته رو ضخیم تر کنید یا کج بنویسید. اما کم از این فرمت استفاده کنید.
11- لینکها: لینکها خیلی برای خواننده ها مفیدند و از نظر سئو هم مزایای زیادی دارند. پست های قدیمی و جدید و صفحه محصولات رو بهم لینک کنید، و به سایت های معتبر لینک بدید.
12- نقل قول ها و ذکر ها: اگه بهینه سازی پست های وبلاگ برای جستجو به معنی اضافه کردن کلیدواژه باشه، پس بهینه سازی برای شبکه های اجتماعی هم به معنی اضافه کردن آدمهاست. اسم آدمای متخصص رو بیارید و نقل قولشون کنید تا اعتبار خودتونو افزایش بدید.
13- مثال ها و مدارک: برای ادعاهاتون مثال، نمودار، مطالعات موردی و نتایج تحقیقات بیارید.
14- درخواست برای اقدام: هر پستی باید یه درخواست برای اقدام داشته باشه که عملا به کاربر نشون بده قدم بعدی چیه و کاربر رو دعوت کنه که بیشتر با شرکت در ارتباط باشه.
15- کادر نویسنده: کادرهای معرفی نویسنده که زیر پست های وبلاگ نمایش داده میشه از نظر شبکه های اجتماعی و نرخ تبدیل مشتری مفیدند. یه عکس پروفایل و یه زندگینامه مختصر برای نویسنده سایت و پروفایل های شبکه های اجتماعیتون تعریف کنید.
6 مورد برای رسانه ها
16- تصاویر ثانویه: توی پستتون تصاویری بذارید که برای خواننده جذاب باشه.
17- ویدئوها: یکی از بهترین روشهای جذب بازدید کننده، افزودن ویدئو به پستهاست. اینطوری کاربرها وقت بیشتری روی سایتتون میمونن و برای سئوی سایتتون خوب میشه.
18- فایل های صوتی: افزودن صدا به پست ها هم میتونه خیلی مفید باشه. پادکست درست کردن ساده تر از اون چیزیه که فکرشو می کنید. یکی از راههای ساده اینه که یه کتاب صوتی کوچیک از پست وبلاگتون درست کنید.
19- اسلایدها: از مقاله هاتون یه اسلاید هم تهیه کنید و تو پستتون بذارید. تو اسلایدها میتونید ویدئو هم داشته باشید.
20- توئیت کردن متن با یک کلیک: یه جمله تأثیرگذار از پستتون انتخاب کنید (یا از عنوانتون استفاده کنید) و یه دکمه توئیت کنارش بذارید.
21- آهن رباهای مشتری: تجربه کاربریتونو ارتقا بدید و یه فهرست از ایمیل اعضا درست کنید، در کنار این، توی پستهاتون یه پیشنهاد رایگان هم ارائه بدید. بازاریاب های دیجیتال معمولا به اینجور پیشنهادها میگن "آهن ربای مشتری". وقتی از این آهن رباهای مشتری تو پستی استفاده کنید محتواتون ارتقا پیدا میکنه.
خب اینم از این. دیگه هیچ رازی در سئو وجود نداره. این مقاله هم یه سری تکنیک های تقریبا ساده بود که اگه یاد بگیرید و درست و مستمر به کار ببندید، در طول زمان، چهره آنلاینتونو با ارزش تر می کنه. سوالی در مورد این پست دارید؟ میتونید با ما تماس بگیرید تا با هم صحبت کنیم.

همه روزه داریم با تبلیغات مختلفی که سعی می کنن مارو برای سریع تصمیم گرفتن متقاعد کنن  بمباران میشیم. فقط کافیه تعداد دفعاتی که در روز پیام هایی مثل "طعم بهتر"، "ماندگاری طولانی"، "بوی تازگی"، "مقاوم" و "طبیعی" رو میشنوید رو بشمرید. شاید این بازیهای فکری شما رو به خرید یا امتحان یه کالا تشویق کنن، اما در نهایت این شمایید که باید تصمیم آخر رو بگیرید و ببینید با استانداردهای شما جور هستن یا نه. در مورد پیدا کردن یه تیم طراحی سایت هم اوضاع همینطوره. باید شرکتهای مختلف رو ببینید و بهترین گزینه رو انتخاب کنید. ما 5 گام ساده داریم که میتونه تو یه انتخاب خوب بهتون کمک کنه:

  • سایت های طراح های سایت منطقه خودتون رو ببینید

از شهر خودتون طراح سایت انتخاب کنید. اگه دسترسی محلی داشته باشید زندگی خیلی راحتتر میشه.
اگه سایت شرکت طراحی سایت یا فرد طراح سایت کامل نبود (اطلاعاتش ناقص بود) قطعا سایت شما هم همینطوری تحویل داده میشه!
اگه به نظرتون زیادی عالی و افسانه ای اومد ... "مثلا طراحی سایت با قیمت زیر 200 هزار تومن"، مطمئن باشید سایتی که تحویل میگیرید به همون اندازه هم می ارزه.

  • یه قرار ملاقات با گروهی که انتخاب کردید بذارید

اگه تا چند هفته آینده نمیتونن باهاتون ملاقات داشته باشن، یعنی زیادی سرشون شلوغه و بنابراین نمیتونن به اندازه کفایت به سایت شما توجه کنن.
وقتی مشکلی در ارتباط با سایتتون داشتید، یا برای بازاریابی سایتتون نظری دادید باید سریع بهتون جواب بدن.

  • اطمینان حاصل کنید که شرکتی که انتخاب کردید، تمام خدمات مورد نظر شما رو ارائه میده

اگه یه شرکتی اونچه رو که لازم دارید ارائه نمیده، دنبال یه نفر یا شرکتی بگردید که ارائه بدید.

  • ازشون بخواهید برای طراحی سایتتون یه پیش طرح ارائه بدن.

نسبت به شرکتهای فروشنده صفتی که فورا برای پروژه سایتتون قیمت تعیین میکنن هشیار باشید! یه تیم خوب طراحی سایت، اول نظرات شما رو بررسی می کنه و بهتون پیشنهاداتی میده که اونها رو هم در نظر بگیرید، همه این کارها هم زمان میبره و بنابراین روی هزینه نهایی تأثیر خواهد داشت.
از شرکت طراح سایت بخواهید یه کپی از قراردادهاشونو بهتون نشون بدن تا ببینید با استانداردهای شما مطابقت داره یا نه.

  • طرح های پیشنهادی و سایت مشتری های شرکت رو ببینید و انتخاب کنید

وقتی چند تا طرح پیشنهادی دیدید، شخصیت گروه رو بسنجید، سایت های مشتری ها رو ببینید و بهترین و خلاق ترین تیم رو برای پیشبرد پروژه سایتتون انتخاب کنید.
نکته آخر: دیگه گذشت اون روزها که میگفتن فقط کافیه یه سایت بسازید. اگه سایت بسازید، مشتری ها سرازیر میشن. با خلاقیت سایتتون رو تبلیغ کنید، بروز نگهش دارید و به طور مرتب کاربرهای جدید پیدا کنید. اطمینان حاصل کنید که شرکت طراح سایتتون برای تبلیغ سایت بعد از راه اندازیش، براتون خدمات بازاریابی دیگه ای هم انجام میده.

سایتتون مثل یه خونه قدیمی خالی، یا مثل یه مزرعه جن زده شده؟ از هر گوشه ای صداهای مخوف به گوش میرسه ولی هیچی نیست، انگار که روح داره. صدای قهقهه های ارواح خبیث تو اتاقهای تاریکش اکو میشه و صدای جیغ میشنوید؟ خیلی از کاربرها با همچین سایتهایی مواجه شدند. تو این مقاله میخواهیم چند تا از دلایل رایجی که باعث میشه مردم از سایتتون بترسن رو بررسی کنیم. اگه این دلایل رو برطرف کنید، همین آدما تبدیل میشن به مشتری های شرکتتون، پس زودتر دست به کار بشید:

  • جهتیابی مبهم یا بهم ریخته:

هر کاربری که از سایتتون دیدن می کنه، قطعا با فهرست جهتیابی سایتتون در ارتباطه. پس باید کار کردن باهاش راحت باشه، واضح و تعداد گزینه های فهرست محدود باشه. جهتیابی سایتتونو همونجایی بذارید که اکثر سایتها میذارن – مثلا اگه رو نوار بالای سایت بذارید، کار کردن باهاش هم خیلی راحتتر از وقتیه که وسط صفحه باشه.
تو این چند سال اخیر راجع به یکی از محبوبترین مدل های جهتیابی – فهرست همبرگری سه گزینه ای که وقتی روش کلیک کنید باز میشه – بحث های زیادی بود تا جایی که Spotify دیگه از این فهرست های همبرگری استفاده نکرد، اما طراح ها و کارشناس های تجربه کاربری دیگه معتقدن این روش سازماندهی هنوز هم ارزش و اعتبار خودشو داره.
در هر حال از هر نوع فهرستی که استفاده می کنید، باید حتما ساده باشه و در مکان مناسبی قرار گرفته باشه و تعداد گزینه هاش به کمترین حد ممکن باشه تا کار کردن باهاش برای مردم راحت باشه.

  • درخواست های گیج کننده از کاربر (درخواست برای اقدام)

درخواستهایی که از کاربرها دارید (درخواست برای اقدامها) تو عبور کاربرها از قیف خرید اثر زیادی دارن. خیلی از سایتها هنوزهم مثل یه ماز تاریک می مونن با کلی مسیرهای پیچ در پیچ. کاربر نمیدونه اگه روی یه چیزی کلیک کنه از کجا ممکنه سر در بیاره و گم میشه.
هر بخش از سایت باید به طور واضح و خاص مرحله بعدی خودشو برای کاربرها مشخص کنه. اگه مردم گیج بشن و ندونن بعد از خوندن صفحه فرود باید چی کار کنن، احتمال داره از سایت خارج بشن و جذب یه سایت دیگه بشن.
برای اینکه همچین چیزی پیش نیاد، بیشتر از یکی دو تا درخواست نداشته باشید، مثلا برای عضویت یا دریافت مطالب غیررایگان. مگر اینکه بخواهید کاربرها رو با توجه به ویژگیهاشون دسته بندی کنید. به طور واضح و شفاف برای کاربر توضیح بدید که اگر روی دکمه درخواست برای اقدام کلیک کنه، چه مزیت هایی نصیبش میشه، مثلا هفتگی براش ایمیل های حاوی بن تخفیف می فرستید، یه کتاب الکترونیک راجع به روند املاک و مستغلات دانلود می کنه، یا تو قرعه کشی هفتگیتون برای آیپد شرکت داده میشه؟

  • محتوای ضعیف

خیلی سخته که آدم وارد یه سایتی بشه و بخواد یه ساعت درگیر باشه که متن نوشته شده رو به زبون روون برای خودش ترجمه کنه و منظور نویسنده رو بفهمه. البته فکر نکنید فقط غلطهای املایی و نگارشی باعث همچین مشکلی میشن، بیشتر سایت ها بخاطر اینکه مطالبشونو پر از اصطلاحات تخصصی کردن، یه محتوای بی معنی و سنگین تحویل خواننده میدن. حتی بعضی جمله ها رو اگه چندبار هم بخونید تازه متوجه میشید اصلا هیچ معنی خاصی نمیده.
مثلا اینو ببینید:
شرکت فلان بازاریابی رو به مرحله بعد میبره!
میشد به جاش اینو نوشت:
شرکت فلان به مشتری ها در جذب خریدار و پخش کردن مطالبشون در سطح نت، کمک می کنه.
جمله دوم دیگه شعاری نیست و اطلاعات بیشتری ارائه میده. میتونید از اصطلاحات و تمثیل و عبارت های طنز هم استفاده کنید، اما دقت کنید که حتما تعداد زیادی محتوای با ارزش با اطلاعات مفید و معتبر روی صفحتون بذارید تا کاربرها استفاده کنند.

  • مشکل بودن پروسه خرید و پرداخت

ترسناکترین چیز در مورد یه تجربه خرید بد، تأثیریه که در طولانی مدت روی هزینه های شرکتتون میذاره. بیشتر خریداران آنلاین حتی از مرحله اول پروسه خرید هم رد نمیشن. آمار نشون میده بیشتر از 50% کاربرها بعد از کلیک روی دکمه خرید، وقتی به اطلاعات پرداخت میرسه صفحه خرید رو میبندن. با این وجود بعضی از صفحه های خرید با تجربه خوبی که به کاربر میدن، کاربر رو به راحتی تا انتهای فرایند خرید همراهی می کنن.
خرید کردن روی سایتتون باید تا حد ممکن ساده باشه و امکان ذخیره اطلاعات سفارش وجود داشته باشه تا مردم بتونن بعدا برگردن و سفارششونو نهایی کنن. بعضی ها دفعه اول خرید نمیکنن.

  • لزومی نداره سایتتون ترسناک باشه

اجازه ندید صفحات سایتتون کاربرها رو به وحشت بندازه – دقت کنید که طراحی، کاربر رو به سمت جلو (خرید) پیش ببره، جهتیابی ساده باشه، نوشته ها واضح و مشخص باشن و پروسه خرید از فروشگاه اینترنتی راحت باشه. کاربرها تو سایتی که خوب طراحی شده باشه، به جای اینکه از ترس جیغ بزنن، با خوشحالی آواز میخونن.

گوگل تأیید کرده که بیش از نیمی از سرچ های اینترنت از طریق موبایل و تبلت انجام میشه. سرچ موبایلی معمولا 60 تا 70 درصد از ترافیک بعضی از مشتری های ما رو تشکیل میده. حتی وقتی مردم بیشتری به تبلت و گوشی های هوشمند دسترسی پیدا کنن، این آمار از این هم بیشتر خواهد شد.
گوگل همیشه بی پروا اعلام کرده که میخواد سایت ها بیشتر با موبایل سازگار بشن. حالا، اوایل همین هفته یکی از تحلیلگرهای مد وبمستر گوگل اعلام کرد که تغییرات سازگاری با موبایل، به طور کامل بر روی الگوریتم جستجوی گوگل پیاده شده.
این برای ما چه مفهومی میتونه داشته باشه؟ اگه سایتتون سازگار با موبایل هست، این بروزرسانی الگوریتم تأثیر زیادی براتون نداره، اما اگه هنوز سایتتونو با دستگاه های تلفن همراه هماهنگ نکردید، باید منتظر افت ترافیک سایتتون باشید.
نمیدونید گوگل سایتتونو سازگار با موبایل در نظر میگیره یا نه؟ خوشبختانه گوگل یه ابزار تست سازگاری با موبایل ارائه داده. فقط باید آدرس سایتتونو وارد کنید و گوگل تحلیلش می کنه و بهتون ظرف چند ثانیه میگه که موتورهای جستجو سایتتونو سازگار در نظر میگیرن یا نه.
صرف نظر از نتایج جستجوی گوگل، شما که نمیخواهید کاربرهاتون وقتی از دستگاه های مختلف (موبایل، تبلت، کامپیوتر) روی سایت شما فرود میان تجربه بدی داشته باشن.
طبق آمار دو سال پیش، 27% از مشتری ها اگه سایت برای موبایل بهینه نشده باشه از صفحه خارج میشن. ما نمیخواهیم حتی یک مشتری بخاطر ظاهر سایت لافاصله ازش خارج شه.
دارکوب یه آژانس بازاریابی دیجیتالی با تجربه است که به خوبی به اهمیت سازگاری سایت ها با موبایل واقفه و حتی خیلی پیش از اینکه گوگل سازگاری سایت با موبایل رو اجباری کنه، سایت های مشتری هاشو سازگار با موبایل طراحی می کرد. ما فقط سایت های ریسپانسیو طراحی می کنیم.
میخواهید سایتتون رو با موبایل هماهنگ و سازگار کنید یا میخواهید کلا بازسازی انجام بدید؟ ما میخواهیم کاربرهای موبایل و تبلت هم از سایت شما تجربه لذتبخشی داشته باشن. دارکوب میتونه تو این کار کمکتون کنه، فقط با ما تماس بگیرید.

طراحی سایت دارکوب | هاست دارکوب | دارکوب نام و علامت تجاری ثبت شده این مجموعه می باشد.
دارای مجوز از (سازمان نظام صنفی رایانه ای استان تهران) ، (رتبه 4 شورای عالی انفورماتیک کشور) ، (وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی)
آموزشگاه طراحی سایت و سئو با مجوز رسمی از سازمان فنی و حرفه ای کشور افتتاح شد
دارکوب به عنوان شرکت خلاق توسط معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری برگزیده شد