صاحبان صنایع و گروه طراح سایتشون وقتی سایتی رو راه میندازن براش کلی امید و آرزو دارن. اما به احتمال خیلی زیاد هنوز خیلی نگذشته، همه اون احساسات تبدیل میشن به حس ناامیدی و پشیمونی.
بخاطر اینکه بیشتر سایت های تجاری نمیتونن به اهداف اولیه برسن. یعنی نمیتونن بازدیدکننده زیادی جذب کنن و در نتیجه روی بازار کار اثر چندانی ندارن و سود نهایی شرکت نسبت به قبل از راه اندازی سایت تغییری نمی کنه. تازه کلی هم واسش هزینه کردید.
باور کنید یا نه، این اتفاق همونقدر که برای شرکت شما بده، برای شرکت های طراحی سایت مثل شرکت ما هم بده. چون وقتی مشتری از سایتش ناامید میشه، دیگه برای سرمایه گذاری های دوباره روی بازاریابی آنلاین دچار تردید می شه. تازه اکثرشون به همکارای دیگه هم توصیه می کنن مرتکب همچین اشتباهی نشن!
اما در واقع راه اندازی سایت اشتباه نیست، بلکه اشتباه از روش انجام کاره. من طی سال ها تجربه کاری متوجه شدم که همه شرکت ها – به خصوص شرکت های کوچیک – مرتکب یه سری اشتباههای مشابه میشن. برای اینکه شما هم همین اشتباه های تکراری رو انجام ندید، 3 تا از بزرگترینشونو براتون تو این مقاله باز می کنم. اگر باز هم سوالی داشتید میتونید برای مشاوره با شرکت طراحی و توسعه سایت دارکوب تماس بگیرید، بدون شک آقای احمد بالوی پور، برنامه نویس وب، آقای محمد بالوی پور، توسعه دهنده سایت و آقای علی بالوی پور، پشتیبان وب با 14 سال تجربه کار و طراحی بیش از 2000 سایت خیلی بیشتر میتونن کمکتون کنن که برگشت سرمایه از سایتتونو به حداکثرش برسونید. حالا بریم سراغ 3 مشکلی که قولشو داده بودم:
احتمالا مشتری های شما روزی دهها یا شایدم صدها سایت ببینن و اگه سایت شما مفید و متمرکز نباشه و اطلاعات زیادی بهشون ارائه نده، چرا باید به خودشون زحمت بدن و دوباره سایت شما رو باز کنن، وقتی این همه سایت های دیگه دم دستشون هست؟
اگه سایت شما دقیقا شبیه سایت رقیبهاتون باشه یا به جز یه سری مشخصات معمولی راجع به شرکت، چیز دیگه ای ارائه نده، احتمالش خیلی کمه که بتونه نظر خریدارها رو جلب کنه.
وقتی سایتتونو راه اندازی می کنید تازه نصف راهو رفتید. قدم بعدی اینه که کاربرها رو به سایت دعوت کنید که بیان و مطالبتونو بخونن.
میدونستید هر هفته بیشتر از 5 میلیون سایت جدید درست میشه؟ تازه فقط همینها که نیست، قبلش هم یه میلیارد سایت، 50 میلیون وبلاگ، 1 میلیارد توئیت و 2 میلیارد آپدیت فیسبوک بودن. حالا یه سایت تازه وارد باید با همه اینها رقابت کنه.
نمیشه امید داشت که مشتری ها همینجور شانسی سایتتونو پیدا کنن. باید یه برنامه مشخصی برای سئو، شبکه اجتماعی، ایمیل و تبلیغات اینترنتی داشته باشید. در واقع یه سایتی که تازه ساخته شده، تا وقتی روش کار نشده باشه، یه جورایی نامرئیه.
هدف هر آدمی از راه اندازی سایت، جلب مشتری های تازه است. اما روی سایتتون به جز یه شماره تلفن و چند تا عکس، دیگه چی دارید که مشتری نظرش بره به سمت خرید؟
هرچقدر هم که سایتتون خوش ساخت باشه، باید برای تبدیل کاربرها به مشتری هم برنامه ریزی داشته باشید. باید فکر کنید ببینید مشتری ها چطوری قراره سایتتونو پیدا کنن، چه چیزهایی میخواهید روی سایتتون به مشتری عرضه کنید و اونها قراره چطوری و به چه طرقی به این درخواست شما جواب بدن. بدون برنامه ریزی و گذاشتن این قطعه ها کنار هم، سایتتون فقط در حکم یه بروشوره، نه بیشتر.
طراحی و توسعه سایت از طراحی وایرفریم
خیلی از صاحبان صنایع نمیدونن تو ایجاد یه چهره آنلاین قوی و پرسود، چیزهای کوچیک چه اثرات بزرگی میتونن بذارن. چیزهایی مثل لوگو، طرح بندی، تیترها خیلی مهمند. اما خیلی از مشتری های ما معمولا چیزهایی رو که میتونن تو غلبه به رقیبهاشون کمکشون کنن ندید میگیرن.
ما تو این مقاله 3 تا از همین مسائل مهم رو به طور دقیق بررسی می کنیم تا کمکی باشه و بتونید بیشترین بهره رو از سایتتون ببرید. اما اگر میخواهید اطلاعات کاملتری بدست بیارید میتونید برای مشاوره با شرکت طراحی و توسعه سایت دارکوب تماس بگیرید، بدون شک آقای احمد بالوی پور، برنامه نویس وب، آقای محمد بالوی پور، توسعه دهنده سایت و آقای علی بالوی پور، پشتیبان وب با 14 سال تجربه کار و طراحی بیش از 2000 سایت خیلی بیشتر میتونن کمکتون کنن که برگشت سرمایه از سایتتونو به حداکثرش برسونید. حالا بریم سراغ 3 نکته ای که قولشو داده بودم:
استفاده از عکس های آماده ای که روی نت هستن، حتی اگه براشون پول بدید، مثل فست فود میمونه. برای کسایی که یه بازاریابی آسون، سریع و ارزون میل دارن گزینه خیلی خوبیه، اما هیچوقت اون طعم و لذت غذای خونگی رو ندارن. پس از اونجایی که شما نمیخواهید سایتتون شبیه سایت رقیبتون باشه، باید از عکس هایی که گروه خودتون با امکانات خودتون و از محصولات خودتون گرفتند استفاده کنید.
گرچه بیشتر صاحبان صنایع به هاستینگ به چشم یه چیز اضافی نگاه میکنن که باید بگیرن تا سایتشونو روش قرار بدن، واقعیت مسئله اینه که یه هاستینگ خوب میتونه سرعت سایتتونو بالا ببره، امنترش کنه و موقعیتشو برای موتورهای جستجو بالا ببره. از همه مهمتر اینکه همه این مزایا رو فقط با یکم پول بیشتر بدست میارید.
شبکه های اجتماعی همه جا رو گرفتن و حتی شاید در نهایت، به عنوان یه ابزار بازاریابی، جستجو رو هم تحت الشعاع قرار بدن. هرچی بیشتر بتونید مشتری ها و کاربرها رو تو فیسبوک و توئیتر و یوتیوبتون نگه دارید (و هر پرتال اجتماعی دیگه ای که استفاده می کنید) و کلیک بگیرید، احتمال اینکه باهاتون وارد معامله بشن و رقیبهاتونو کنار بذارن و از شما خرید کنن بالاتر میره.
تا الآن مقاله های زیادی با عنوان "نکات سئو" یا "روش های بهبود سئو" منتشر شده. حتما میپرسید پس چرا ما میخواهیم یکی دیگه بنویسیم. چون مشکل اینجاست که این همه مقاله نتونستن تصمیم بگیرن که مهمترین نکات سئو کدوم هاست و برای همین هر کدوم بخشی از سئو رو بیان می کنن. ما بر حسب شغلمون که سئوی سایت هاست، مطالب زیاد راجع به سئو میخونیم و میبینیم هر مقاله ای نکته های متفاوتی رو بیان کرده. دارکوب تو این مقاله تصمیم داره به خواننده هاش بگه واقعا کدوم نکات مهمتر هستن.
البته ما هم قبلا راجع به سئو و اهمیتش و حتی نکات سئو مطلب زیاد نوشتیم، اما با توجه به ذات این صنعت که به سرعت خیلی بالایی رو به رشده، این بار میخواهیم مهمترین نکات سئو رو یادآور بشیم.
وقتی یه چیزی سرچ می کنید و فهرست نتایج براتون باز میشه، زیر عنوان هر سایتی یه پاراگراف کوچیک میاد، به این پاراگراف میگن توصیفات متا. توصیفات متا دیگه جزء فاکتورهای رتبه بندی سایت های نیست، اما روی نظر کاربر اثر میذاره. بهتره کلیدواژه هایی که فکر می کنید کاربر ممکنه سرچ کرده باشه رو تو این پاراگراف بیارید و حواستون باشه که کل پاراگراف بیشتر از 150-160 کاراکتر نشه. ضمنا توش بگید که میخواهید بازدیدکننده بعد از اینکه وارد سایتتون شد چی کار انجام بده.
تگ عنوان هم همون خط هاییه که روی صفحه نتایج جستجو با رنگ آبی نوشته شدند. تگ عنوان یکی از مهمترین فاکتورهای رتبه بندی سئوی درون-صفحه است و نشون میده که اون صفحه راجع به چیه. باید بین 50-60 کاراکتر باشه و تمام کلیدواژه های مهم رو دربربگیره. این تگ عنوان جای خوبیه که اسم برندتونو توش بیارید تا شاید بتونه توجه سرچ کننده ها رو جلب کنه.
اگه هنوز متاکلیدواژه ها رو روی سایتتون مشخص نکردید برید مشخص کنید. چند سالی بود که متا کلیدواژه ها تو مرکز توجه الگوریتم های گوگل نبودن، اما الآن گوگل به کمک این متاکلیدواژه ها میتونه بفهمه موضوع یه صفحه چیه. اولش خیلی ها با تکرار مکرر کلیدواژه ها اشتباه گرفتن، تا اینکه گوگل اعلام کرد اصلا از این متاکلیدواژه ها استفاده نمی کنه.
حدود یه سال پیش، گوگل یه مهلتی مقرر کرد تا سایت ها سازگار با موبایل بشن و گفت از تاریخ مقرر به بعد دیگه سازگاری سایت با موبایل هم جزء فاکتورهای رتبه دهی به حساب میاد. همین اطلاعیه هرج و مرجی بوجود آورد و همه فکر کردن چه فاجعه ای قراره راه بیفته و احتمالا خیلی ها حذف میشن، اما خوشبختانه اثرات اولیه اونقدرها هم مهلک نبود. اما گوگل داره اهمیت سازگاری سایت ها با موبایل رو روز به روز بیشتر می کنه.
گوگل از حدود 6 سال پیش سرعت سایت رو تو رتبه دهی به سایت ها به حساب میاره. جدا از اهمیت سئو، وقتی یه سایتی سریع باز میشه تجربه کاربری بهتری ارائه میده و مانع از خروج سریع کاربر از سایت میشه. همین اواخر گوگل اعلام کرد میخواد الگوریتم رو آپدیت کنه و سرعت صفحات مخصوص موبایل رو هم اضافه کنه.
متاسفانه هیچکدوم از این توصیه هایی که کردیم جادویی نیستن و نباید توقع داشته باشید همین که اینها رو رعایت کردید فوری بیاید رتبه یک صفحه نتایج بشینید. اما میتونم بگم مهمترین قوانین سئو هستن که هر سایتی باید حتما رعایت کنه. بهینه سازی برای موتورهای جستجو یه کار پیوسته و دائمیه. اگه علاقه دارید که بیشتر راجع به سئو بدونید حتما مقاله های قبلی دارکوب رو مطالعه کنید.
چرا بعضی سایت ها تو تبدیل مشتری به خریدار موفق تر عمل می کنند؟
فایده سایتی که ظاهرش جالبه اما مشتری رو جذب و راضی نمی کنه چیه؟ هیچی.
اینترنت داره روز به روز شلوغ تر میشه و سایت ها هم دیگه ماهیتشون تغییر کرده و مثل قبل فقط نقش پروفایل شرکت رو ایفا نمی کنن. در کنارش شرکت های طراحی و بازاریابی هم بوجود اومدن و به شرکت ها کمک می کنن که مخاطب هدف خودشونو پیدا کنن و مشتری و کاربرهای دائمی جمع کنن. شما هم میتونید مطالعات موردی برندهای مختلف رو پیدا کنید و ببینید فقط با یه رنگ عوض کردن، نرخ تبدیل سایت رو چطوری تا آسمونا بالا بردند!
امروزه دیگه طراحی فقط مربوط به زیبایی، ظاهر و احساس سایت نیست، بلکه بیشتر به سمت نرخ تبدیل داره پیش میره و یه طراح علاوه بر دانش زیبایی سایت، باید بدونه وقتی یه مشتری وارد سایت میشه چه حسی بهش دست میده. طراحی و توسعه سایت دارکوب سالها تجربه تو این زمینه داره.
صفحات فرود تو بازاریابی دیجیتالی مدرن نقش کلیدی دارن. این صفحات اطلاعات دقیق و خاصی راجع به یه برنامه، خدمات، یا پیشنهاد خاص ارائه میدن. صفحات فرود باید طوری طراحی بشن که نرخ خروج از سایت رو به حداقل برسونن و برای اینکار باید افرادی رو که وارد سایت میشن سرگرم کنن و عوامل مزاحم رو حذف کنن.
اما بیشتر صفحات فرود حتی اونهایی که کاربرهاشون زیاده و محبوب هم هستن، به این هدف اولیه نمیتونن برسن. دلایل متعددی پشت این قضیه هست که در ادامه براتون شرح میدیم و براشون راه حل های تخصصی ارائه میکنیم تا بتونید نرخ تبدیل مشتری سایتتونو بالا ببرید.
برای حل مشکلات سایتم چی کار کنم؟
خیلی سادست. نباید صفحات سایتتون پر از نوشته و عکس باشن. باید طراحی طوری باشه که وقتی کاربر وارد میشه به راحتی متوجه بشه این صفحه به چه دردی میخوره و باید اینجا چی کار کنه. فقط کافیه 3 تا قانون خیلی ساده تبدیل سایت رو رعایت کنید و بعد ببینید چطور مشتری ها بیشتر روی سایتتون میمونن.
به سایتتون نگاه کنید و این 3 مفهوم رو در نظر داشته باشید تا ببینید آیا سایت میتونه هدفتونو تأمین کنه و کاربرها رو به مشتری تبدیل کنه یا نه.
اگه صفحات فرود شما (یا اگه کاربرها روی صفحه نخست فرود میان، صفحه نخست شما) مشخص نمی کنن شما چی میفروشید یا چه خدماتی ارائه میدید، انتظار نداشته باشید نرخ تبدیل سایتتون بهتر بشه. برای اینکه موفق بشید باید فناوری های دنیای تکنولوژی رو در ارتباط با حوزه کاری خودتون پیدا کنید و رو سایتتون به کار ببندید.
حفظ مشتری چیست؟
کسایی که تو کار تبلیغات و بازاریابی هستن میدونن، جذب یه مشتری تازه بیشتر از حفظ یه مشتری قدیمی هزینه میبره. به اقداماتی که شرکت ها انجام میدن تا تعداد مشتری های از دست رفته رو کاهش بدن، میگن حفظ مشتری. همیشه یه تعدادی انتقال مشتری وجود داره. هدف اینه که تا جایی که میتونیم مشتری ها رو حفظ کنیم. وجود مشتری هایی که بارها خرید کردند، نشون میده کار درست داره انجام میشه و تو توسعه کارتون کمک کنندست. اما چطوری میشه مشتری رو تو دنیای دیجیتال حفظ کرد وقتی حتی یک بار هم ندیدینش؟ ضمن خوندن این مقاله، رستوران مورد علاقتونو در نظر داشته باشید که همیشه ترجیح میدید برید اونجا. چی باعث میشه باز هم برید همونجا؟ بخاطر غذاشه؟ بخاطر خدماتشه؟ بخاطر کیفیتشه؟
دارکوب تو این مقاله بهتون یه سری پیشنهادات درباره حفظ مشتری میده.
مشتری وفادار همینطوری یه دفعه ای و شانسی پیداش نمیشه. باید خودتون درستش کنید و دعوتش کنید که باز هم برگرده. اعتمادسازی زمان و تلاش زیاد میطلبه. ولی اگه زمان زیادی طولانی بشه هم نتیجه معکوس داره. به خصوص اگه هدف بهینه سازی حفظ مشتری باشه. بدون شک رستوران مورد علاقه شما هم اعتماد سازی کرده و شما در مقابل همیشه همونجا رو انتخاب می کنید. اولین باری که اونجا غذا خوردید رو یادتون میاد؟ اولین اثراتی که از تمیزی، منوی غذا، برخورد دوستانه کارمندها و صد البته از غذای خوبش تو ذهنتون موند و به اعتمادتون به "محصولات" اونجا افزود. سایت شما هم مثل همین رستوران میمونه.
اولین اثری که سایتتون تو ذهن کاربر به جا میذاره، سکوی پرتاب اعتمادسازیه. همیشه مشتری ها به فروشگاه هایی که به معتبر بودن شهره هستن برمیگردن. پس تو دنیای دیجیتال، شهرت شما، برند شما و سایت شما همه در هم تنیده شدند تا بتونن اعتماد مشتری رو جلب کنن و باید روی مشتری اثر بذارن.
یکی از نکات مهم حفظ مشتری، توسعه روابط با مشتریه. رابطه شما با مشتری از سایتتون شروع میشه. پس سایت باید کاربرپسند باشه، طبق فناوری های روز باشه، واکنش گرا و باثبات باشه. اگه بتونید نیازهای مشتری رو خوب درک کنید، میتونید سایتتونو طوری بسازید که مشتری جذب کنه. تو قدم بعدی، بذارید سایتتون با حرفاش اثر بذاره و مشتری رو تبدیل به یه مشتری وفادار کنه. به اهداف و نگرانی های مشتری هاتون گوش کنید و موقع برقراری ارتباط خودتونو همسطح مشتری قرار بدید. هدفتون کمک به مشتری باشه. بهش کمک کنید به اهداف تجاریش برسه. اعتمادسازی با مشتری از سایت شما شروع میشه. سایت فرصتی رو فراهم می کنه که از یه کاربر ساده یه مشتری دائمی بسازید. الآن وقت این میرسه که با مشتری ارتباط بگیرید.
یکی از مهمترین دلایل از دست دادن مشتری، ارتباط نگرفتن با مشتریهاست. گاهی پیش میاد که برند شما تونسته تا حدی اعتماد مشتری رو جلب کنه، اما تو مرحله ارتباط گیری با شکست مواجه میشید. مثل این میمونه که پیشخدمت رستوران میره یه استراحتی بکنه، و شما درست همونموقع سس میخواهید. شما انقدر صبر می کنید که غذاتون از دهن میفته و همش بخاطر اینه که کارمند رستوران نتونسته با شما صحبت کنه و ببینه چیزی لازم دارید یا نه.
ارتباط شما با مشتری باید همه چیزو در بربگیره. قبل، حین و بعد از خدمات / پروژه / همکاری. پاسخگو باشید و فعالانه در جهت خطوط فکری خودتون گام بردارید. نباید اجازه بدید حتی یه ایمیل، نظر یا پیام خریدار بی جواب بمونه. در اولین فرصت ممکن جواب بدید تا مشتریها بدونن برای شما در اولویت قرار دارن. اگه میخواهید برید مسافرت، یا اون روز براتون کاری پیش اومده، از قبل با مشتری ها هماهنگ کنید. قبل از اینکه چیزی پیش بیاد پیش بینی و رفعش کنید، پاسخگو باشید و با جزئیات و دقیق به مشتری جواب بدید.
اگه یه سایت فروشگاهی دارید، باید تو ایمیل هایی که در جواب خرید برای مشتری میفرستید جزئیاتی رو که لازمشون میشه رو بیارید. اگه ایمیلی در جواب خریدها نیمفرستید، حتما همین الآن این امکانو فراهم کنید. از طریق این ایمیل بهشون درباره نحوه تأمین نیازها و حل مشکلات احتمالیشون بازخورد بدید، یا میتونید خیلی راحت فقط از خریدشون تشکر کنید تا مشتری بدونه شما قدردانشون هستید. اگه مشتری در مورد محصول خریداری کرده مشکلی گزارش کرد، به این قضیه به چشم یه فرصت نگاه کنید نه مشکل. البته مشکل مشتری رو حل کنید، اما علاوه بر اون از اطلاعاتی که بدست آوردید استفاده کنید و کارتونو بهتر انجام بدید.
مطمئنا رستوران مورد علاقتون به ندرت غذاهای بد سرو می کنه و من مطمئنم که این کیفیت از بالا شروع میشه تا به پایین میرسه – از مدیر تا ظرفشور. کل گروه و فرایند به کیفیت توجه دارن. تو دنیای دیجیتال، راههای زیادی برای اندازه گیری کیفیت یه محصول / خدمات وجود داره.
کامنت های مشتری ها، سیستم های رتبه بندی، پیشنهادات، شبکه های اجتماعی و رتبه های مرورگرها. کیفیت برای حفظ مشتری به شدت مهمه. آخرین باری رو که یه محصولی رو خریدید و بعد دیدید اونی که فکر می کردید نیست، یادتون میاد؟ البته شاید نتونید همیشه همه نیازهای مشتری ها رو تأمین کنید. اما حداقلش اینه که اونقدر به مشتری اهمیت میدید که نهایت تلاشتونو براش می کنید. "اولویت قرار دادن مشتری" فقط منحصر به مواقعی که مشکلی پیش بیاد نیست. اگه میخواهید به اون کیفیتی که ازش حرف زدیم برسید، باید تو تمام قسمت های کارتون این مفهوم رو مد نظر قرار بدید. به این ترتیب نه تنها نقدهای مثبتی ازشون میشه، بلکه مشتری ها به خریدهای بعدی راغب میشن.
تو صنف رستوران ها راه های مختلفی برای نقد کردن هستن. مقدار انعام، نوشتن نظرات روی یه کارت، از طریق نظر دادن در سایت رستوران (اگه سایت داشته باشن)، ایمیل یا صحبت مستقیم. تو دنیای دیجیتال نقدها اهمیت خیلی زیادی دارن. 89% از مشتری هایی که میخوان آنلاین خرید کنن یا از خدمات استفاده کنن، نقدهارو میخونن و مطمئنا روی میزان اعتمادشون به شما اثر میذاره. اگه 80 درصدشون فقط بخاطر نقدهایی که دیگران نوشتن نظرشون عوض شد چی؟
نه تنها مشتری هاتونو به نوشتن بازخورد و رضایت نامه تشویق کنید، بلکه خودتون هم دنبالش بگردید. تا حالا شده وقت بذارید و نظراتی که مردم رو سایتهای مختلف درباره شرکت شما دادن رو بخونید. شاید اشکالی داشته باشید که خودتون خبر ندارید. اگه آماری که چند خط بالاتر دادم در مورد شما صدق می کنه، احتمالا باید یه سایت خوشدست و غیرفعال داشته باشید که این نقدهای ضعیف بهتون وارد شده.
مدیر رستوران رو در نظر بگیرید. بهترین تجربه ای که ممکنه برای یه آدم تو رستوران پیش بیاد اینه که پیشخدمت رستوران قبل از اینکه شما شکایت کنید، خودش متوجه بشه که غذاتون دیر شده و بیاد سر میز شما و عذرخواهی کنه و در ازاش بهتون پیشنهاد کنه یه دسر به رایگان انتخاب کنید. میدونم رویایی! متاسفانه هیچ وقت همچین اتفاقی نمیفته. مشتری ها رو سایتتون نظر میذارن و عملکردتونو نشونتون میدن و میگن چه مشکلاتی دارید که باید تو فکر رفعشون باشید. تو دنیای دیجیتال گاهی بهتره که خودمونو کنار بکشیم. دنبال نقدها بگردید و با یه لحن مثبت بهشون جواب بدید. مسئولیتشو به عهده بگیرید و اگه میتونید یه تغییری ایجاد کنید. اونوقت بقیه ای که این نقدهارو میخونن می بینن که شما اهمیت میدید و همین باعث حفظ شهرت اعتبار شما می شه.
هر کدوم از ما تو ذهنمون یه سری معیارهای خاصی برای رتبه دادن به خدمات خوب داریم. دوباره به مثال رستوران برگردید. ما اونجا اومدیم بر اساس مقدار انعامی که میدیم، به خدماتشون رتبه دادیم. حفظ مشتری مثل اون انعام میمونه. ببینید از نگاه شما خدمات خوب یعنی چی و همون خدمات رو به مشتری ارائه بدید. هر چند قبول دارم خیلی هم ساده نیست ولی موشک که نمیخواهید هوا کنید.
بهترین شروع اینه که تو شرکتتون مشتری رو تو اولویت قرار بدید. به خصوص اگه شرکت مستقیم با مشتری ها در ارتباطه. این رویکرد در واقع همون شعار "همیشه حق با مشتریست" در یه سطح وسیعتره. اگه تمرکزتون روی مشتری، نیازها، خواسته ها و اهدافش باشه، اگه اعتمادش رو بدست بیارید، باهاش به نحو مؤثری ارتباط برقرار کنید و محصولاتی با کیفیت عالی به دستش برسونید، برای مشتری سخت میشه که جای دیگه ای بره. خدمات مشتری در واقع هم یه رویکرده و هم در عمل باید اجرا بشه. موقع صحبت با مشتری اهدافتون رو به یاد بیارید. مشتری ای رو به میدون بیارید که چیزهای بیشتری ازتون میخواد. هر مشتری یه فرصت خوبی به شمار میاد که شما خدمات مشتریتونو بهتر کنید.
قطعا این مقاله نمیتونه فرمول پیچیده حفظ مشتری رو حل کنه. جهان دیجیتالی هم محدودیت های خاص خودشو تو حفظ مشتری داره. هر کسی میتونه تو نت، بگرده دنبال همون خدمات و محصولات شما با قیمت پایین تر. اما چیزی که شما رو از رقیباتون متمایز می کنه، رویکرد شما به مشتری هاتونه.
اول اردیبهشت سال 1394 بود که گوگل اعلام کرد سایت های سازگار با موبایل رتبه بالاتری میگیرن. گوگل رو وبلاگ مرکزی وبمسترش گفت که الگورتیمشو طبق الگوی کاری مشتریهای دنیای مدرن تنظیم کرده.
طبق تحقیقات انجام شده، 80% از کاربرهای اینترنت، گوشی هوشمند دارند. دیگه نمیشه این جمعیت رو به رشد رو نادیده گرفت. وقتش رسیده که سایت هامونو سازگار با موبایل بسازیم.
وقتی کاربری از روی گوشیش مطلبی رو سرچ می کنه باید در کمترین زمان ممکن، مرتبط ترین نتایج به دستش برسن. این مطالب میتونن هم روی سایت های سازگار با موبایل باشن و هم در اپلیکیشن ها، فرقی نداره. چون بیشتر مردم از گوشی هاشون به اینترنت وصل میشن، الگوریتم های ما باید با این الگوهای کاربری خودشونو وفق بدن. (Google Webmaster Blog)
دسترسی آسان تر: گوگل میگه "استفاده از یک URL برای محتوا، به الگوریتم های گوگل کمک می کنن تا اون محتوا رو فهرست نویسی کنه". می بینید که دیگه دوره ای که دو تا سایت یکی برای موبایل و یکی برای کامپیوتر میساختیم تموم شده.
خوانده شدن آسان: سایت هایی که طراحی واکنش گرا داشته باشن، میتونن آزادانه تو همه دستگاه ها و صفحه نمایش ها با وضوح های مختلف جریان پیدا کنن، چه کامپیوتر، چه تبلت، چه تلفن همراه.
برای سئو بهتر: فکر می کنم دیگه در این مورد به اندازه کافی صحبت کردیم. گوگل به سایت های واکنش گرا رتبه های بالاتری میده.
اگه نمیدونید سایتتون با موبایل سازگار هست یا نه، میتونید از تست گوگل کمک بگیرید. اگه سازگار نبود میتونید برای مشاوره با دارکوب تماس بگیرید.
مسائلی که برای راه اندازی یک فروشگاه آنلاین باید در نظر بگیرید
فروشگاه های موفق تونستند در عرض چند ماه چند صد میلیون تومن سرمایه جمع کنند. فروشگاه های آنلاین حتی پتانسیل جذب جذب میلیون ها مشتری هم دارند که با استفاده از پلتفرم های قوی به راحتی شدنیه.
اما راه اندازی یه تجارت آنلاین از اونی که به نظر میاد سختتره. باید برای هدفتون نقشه بکشید و مخاطب مورد نظرتونو تعریف کنید. یه فهرست از ویژگی های شخصیتی و نیازهای خریداراتون تهیه کنید و بدونید که دقیقا کدوم بخش بازار رو میخواهید دست بگیرید.
شاید فکر کنید دنیای آنلاین پره فروشگاه های آنلاینه و خیلی سخت میشه وسط این همه فروشگاه قدیمی و با اسم و رسم دیده شد، اما اگه با تحقیق و برنامه پیش برید و خدمات یا کالاهای خوبی ارائه بدید میتونید بعد از یه مدت مشتری خودتونو پیدا کنید.
این وسط یه سری کارها هست که باید قبل از اینکه کسب و کار آنلاینتونو راه بندازید، مد نظر داشته باشید. دارکوب تو این مقاله میخواد براتون از نکاتی که بگه که یه کارآفرین باید قبل از شروع کارش بهشون دقت کنه:
خیلی مهمه که یه بازار هدف مشخص داشته باشید تا بدونید باید برای کی در مورد خدمات یا محصولاتتون توضیح بدید. باید توی توضیحاتتون بگید که این کالا به چه دردی میخوره، چه امکاناتی داره. اصل هویت محصول رو توضیح بدید. این محصول کجای زندگی شخصی یا کاری یه نفر قرار میگیره و براش چه مشکلی رو حل می کنه.
برنامه اسنپ چت همون خط مشی قبلیشو حفظ کرده. یعنی کاربرها میتونن با این برنامه عکس و پیام بفرستند و بعد از چند ثانیه این عکس ها و پیام ها ناپدید میشن. ضمنا کاربرها میتونن با افزونه ها و امکانات جدید این برنامه، سلفی ها و لحظه های تصادفی زندگیشونو به اشتراک بذارن. چیزی که تو موفقیت اسنپ چت اثر گذار بوده، تعریف یه عکس مرکزیه.
می بینید چقدر مهمه که بتونید شخصیت محصولتونو درست تعریف کنید و تو تبلیغات و کارهای بازاریابی تون نشونش بدید. باید این شخصیت رو موقع طراحی سایت و صفحه های آنلاینتون هم مد نظر قرار بدید.
مثلا اگه میخواهید برای بچه مدرسه ای ها کوله بفروشید، باید سایتتون رنگارنگ باشه و چهره جوان و زنده ای داشته باشه. باید از ظاهر سایت مشخص بشه مخاطب مورد نظرتون کیه و محصولاتتون رو برای کی دارید عرضه می کنید. یه شرکت سطح پایین نمیتونه همچین طراحی ای داشته باشه. باید یه تصویر حرفه ای، مجرب، معتبر و هدفمند رو به نمایش بذارید، پس قاعدتا باید طراحیتون متفاوت و خاص باشه. مثلا یه تهیه غذای آنلاین باید یه عکس با شکوه از یکی از غذاهای لذیذش رو سایتشون بذاره. این برای یه سایت تجاری این پیامو به مخاطب میرسونه که این شرکت ذاتا کاراش با کیفیته.
پس قدم اول برای طراحی یه سایت حرفه ای اینه که برای کارتون یه تعریف خوب ارائه بدید، بدونید میخواهید تو چه چیزی شهره بشید و کدوم بخش بازار رو به دست بگیرید.
لازم نیست حتما چند سال تجربه داشته باشید تا بتونید یه کسب و کاری راه بندازید. کافیه تحقیق کنید و هر چقدر میتونید درباره کار مد نظرتون اطلاعات جمع کنید. بدونید چه محصولاتی تو اون حوزه پر فروشن و جامعه خریدار مورد نظرتون چقدر تو نت فعاله. تو انجمن ها بگردید و تو بحث هاشون شرکت کنید تا بیشتر اطلاعات جمع کنید.
ضمنا باید نیاز بازار رو هم در نظر بگیرید. باید مطمئن بشید که کسایی هستن که به خدمات یا محصولات شما نیاز دارن و نتونستن راه به درد بخوری برای نیازمندیشون پیدا کنن. وقتی یقین پیدا کردید که محصولتون خریدار داره، میتونید کارتونو ادامه بدید.
وقتی هدفتونو درست و خوب تعریف کنید، میتونید یه استراتژی بازاریابی خوب اجرا کنید و در کنارش از شبکه های اجتماعی هم کمک بگیرید.
اگه میخواهید یه کار و کاسبی پر سود راه بندازید باید قیمت های مختلف رو تا قرون آخر دربیارید. تصمیم دارید خرید و فروش کالا داشته باشید یا با یه تولید کننده شریک بشید و برای اونا بفروشید؟ فروشنده ای میشناسید که هم کالاهاش خوب و پربازده باشن و هم به همکاری با یه شرکت تازه وارد تمایل داشته باشه؟ آیا کالا / قطعاتش تو محل خودتون قابل تهیه است و این چقدر روی قیمت نهایی اثر میذاره؟ اندازه کالا چقدره و هزینه حمل و نقل چقدر درمیاد؟ میتونید به مشتری هاتون خدمات پست رایگان بدید؟
به این سوالات فکر کنید و ببینید محصولاتتونو با چه شرایطی میتونید بفروشید. اونقدری سود می کنید که بتونید تو کار بمونید و حتی کارتونو توسعه بدید یا نه؟
میتونید از طریق دایرکتوری های آنلاین با تولیدکننده ها، عمده فروشها، دستفروش ها و تهیه کننده ها آشنا بشید. تولیدکننده های بزرگ معمولا یه حداقلی برای سفارش ها در نظر میگیرن و پروسه کاریشون هم زمانبر هست. سعی کنید با تولیدکننده های کوچیکتری که سفارش های کم قبول می کنن کار کنید. وقتی مشتری خودتونو پیدا کردید و بازارو دست گرفتید میتونید سراغ تولیدکننده های بزرگتر هم برید.
وقتی پلتفرم خوبی انتخاب کنید، میتونید یه سایت شکیل و زیبا بسازید که کاربرپسند، تمیز، قدرتمند و قابل جهت یابی باشه.
شاپیفای، ووکامرس، ولوژن، مگنتو و بیگ کامرس از پلتفرم های محبوب فروشگاهی هستن که یه طراحی انعطاف پذیر و قابل ارتقا دارن با کلی امکانات و تم ها و قالبهای زیبا. سئوی قابل قبول، سبد خرید کامل، پشتیبانی خوب از مصرف کننده و بسته ها و برنامه هایی با قیمت مناسب از دیگر امکانات این پلتفرم هاست. ووکامرس فقط روی سایت های وردپرس کار می کنه، اما شاپیفای با همه سیستم های مدیریت محتوا کار می کنه.
میتونید سایت های مختلف رو امتحان کنید و پلتفرمی رو که براتون مناسبتره رو انتخاب کنید. اگه خیلی به کارهای فنی سایت ها آشنا نیستید میتونید از کارشناس های حرفه ای دارکوب مشاوره بگیرید تا تو کارهای طراحی فروشگاه آنلاین بهتون کمک کنن. طراح های مجرب ما حتی میتونن براتون سبد خرید های سفارشی و قدرتمندی طراحی کنن که نیازهای تجاری مورد نظر شما رو پوشش بده.
پلتفرم های فروشگاهی پرطرفدار بازارهای اختصاصی دارن که میتونید افزونه های مورد نظرتونو از اونجاها بگیرید. این افزونه ها یا برنامه ها با آنالتیک ها، گزارش ها، بازاریابی، پشتیبانی مشتری و یا ارائه خدمات حسابداری به پرتال فروشگاهی شما، عملکردتونو بالا میبرن.
نتیجه
کارآفرینان تونستند داستان های بزرگی از موفقیت هاشون به نمایش بذارن و طی چند سال صدها میلیون تومن سود ببرن. اگه به مانعی برخورد کردید ناامید نشید و توقع نداشته باشید یه شبه پولدار بشید. کسب و کارهای پایدار زمان میبره تا جون بگیرن و رو غلتک بیفتن. هر چی بلدید به کار ببندید و ببینید تلاشهاتون به کجا میبردتون. مطمئنا این قراره سفر خاطره انگیز زندگی شما باشه.
تو مقاله های قبلی درباره چیزهایی که موقع توسعه سایت باید در نظر گرفت صحبت کردیم و گفتیم یه سایت خوب در عین تازگی و خلاقیت نباید یه تجربه سردرگمی تو ذهن کاربر به جا بذاره.
برای ساختن یه سایت جذاب و با امکانات باید روش محتوایی بذارید که هم برای کاربرها مفید باشه و هم برای بازار کارتون. ضمنا سایتتون باید حتما واکنش گرا (ریسپانسیو) باشه چون بیشتر کاربرها از طریق دستگاه های جیبی مثل گوشی و تبلت به اینترنت وصل میشن. جهت یابی ساده کمک می کنه کاربرهای عجول این دوره، بتونن سریع تر به خواسته هاشون برسن. در ضمن باید کارایی سایت رو تو مرورگرهای مختلف چک کنید تا سایت با هر مرورگری که باز میشه ظاهر یکسانی داشته باشه، چه سفری، چه گوگل، چه فایرفاکس چه بقیه مرورگرها.
دارکوب توصیه می کنه از یه سیستم مدیریت محتوا استفاده کنید. چون هم کار باهاش راحته و هم امنیت داره و کاراییش هم بالاست. وردپرس، جوملا و Open Cart نمونه هایی از سیستم های مدیریت محتوا هستند.
به علاوه میتونید به کمک شبکه های اجتماعی بیشتر تو چشم باشید. از کاربرهاتون به طریقی رضایتنامه بگیرید و روی صفحاتتون بذارید تا به کارتون اعتبار ببخشید. یه فرم تماس روی سایت بذارید تا کاربرها بتونن باهاتون ارتباط برقرار کنن.
بد نیست یه ویدئوی پس زمینه هم بذارید که جلب توجه کنه و زمان حضور کاربر رو در سایت بالا ببره. به علاوه وقتی سایت ویدئو داشته باشه رتبه جستجو بالا میره و در نتیجه ترافیک سایتتون بیشتر میشه.
اهداف کاری و مخاطب مورد نظرتونو مشخص کنید تا بتونید با توجه به این ها سایت جذابی خلق کنید که با کاربر ارتباط برقرار می کنه. به این ترتیب می تونید ترافیک سایتتونو بالا ببرید و کاربرها رو به مشتری و خریدار تبدیل کنید. اگه قصد دارید به این منظور یه بازطراحی انجام بدید، دارکوب مقاله های زیادی در مورد بازطراحی نوشته که علاوه بر راهنمایی در زمینه های فنی و زیبایی سایت، هم به تشخیص اهداف کمکتون می کنه و هم انتخاب کاربر هدف. اگه باز هم با سایتتون مشکل داشتید میتونید از ما مشاوره بگیرید.