ما به عنوان طراح سایت همیشه بین طراحی تجربه کاربری و محتوای سایت، برای فهرست بندی تو موتورهای جستجو درگیری داریم. سئوی قدیمی همیشه شعارش این بود که "محتوا پادشاه است" و از بقیه عناصر سایت مهمتره، چون تا همین چند وقت پیش، محتوا تنها عنصر قابل اندازی گیری سایت به حساب میومد، تا اینکه نوآوری های جدیدی تو فناوری بوجود اومد. اگه تغییرات وب رو دنبال کرده باشید، باید بدونید چرا میگیم بین محتوا و طرحی درگیری هست.
در ابتدا، وب به عنوان یه منبع "استاتیک" برای اهداف آموزشی و ارتباطی استفاده شد. اونموقع بیشتر سایتها پر شده بود از مقاله و/یا گزارش های دولتی. یعنی بیشتر شبیه یه کتابخونه بود و موتورهای جستجو هم سعی می کردند (و هنوز هم می کنند) کتاب ها و مقاله های مرتبط با عبارت سرچ شده رو ارائه بدن. اما میون این میلیونها کتابی که تو کتابخونه بود، اگه میخواستیم دنبال یه عنوان خاصی بگردیم کجا باید میفرفتیم؟ طی مدت 20 سال گذشته، اینترنت کم کم از یه منبع استاتیک تبدیل شد به یه تجربه کاربری دینامیک. مثلا الآن دیگه کاربرها میتونن روی یوتیوب ویدئو تماشا کنن، با دوستاشون از طریق سرویسهای پیام رسانی ارتباط داشته باشن، تو فیسبوک باهم حرف بزنن، تو اینستگرام عکس بفرستن، با اسپاتیفای آهنگ بزنن و هزارتا کار دیگه به جز سرچ کردن انجام بدن. این تغییر باعث شد برنامه های وب و سایتها مجبور بشن یه سری تغییرات تو طراحی و تجربه کاربریشون بوجود بیارن. طراحی از یه ساختار محتوا-محور سنگین تبدیل شد به یه تجربه تصویر-محور کوچک گرا (مینیمالیستی). حالا ما الآن کجای این مسیر – از صفحات محتوا محور تا طراحی/تجربه کاربری محور – وایسادیم؟ بستگی به این داره که با چه هدفی داریم از وب استفاده می کنیم. مثلا اگه هدف نهایی سایت اینه که از طریق محتوای با کیفیتش با کاربرها و خواننده هاش ارتباط برقرار کنه و تو یه حوزه ای از دانش اعتباری برای خودش کسب کنه، باید بیشتر روی محتوا تمرکز کنیم تا طراحی. اگه شما دنبال یه کتابخونه ای باشید که یه کتابی بخونید و درک و فهمتونو از یه موضوعی بالا ببرید، اگه ببینید همه کتاب های اون موضوع پر از عکس های جذاب و چشمگیره، کمتر تحت تأثیر قرار میگیرید. اما وقتی میرید سینما، میخواهید یه فیلم ویدئویی جذاب رو تجربه کنید، اینجا اگه مجبور بشید قبل از شروع فیلم نیم ساعت یه متنی رو بخونید همه احساساتتون نابود میشه. میخوام بگم تو این هم مثل بقیه امور زندگی باید شرایط رو سنجید، هدف نهایی رو مد نظر قرار داد و تو روشهای دیجیتالی و طراحیتون از حس خودتون کمک بگیرید.
روش شما برای تجربه کاربری و ایجاد تعادل بین طراحی و محتوای سایتتون چیه؟
بعضی وقتا آدم با اونهمه اصطلاحات فنی و قلمبه سلمبه و خارجی که دور و بر طراحی سایت رو گرفته گیج میشه. اما ما همیشه تو دارکوب سعی کردیم همه چیز رو شسته و رفته بیان کنیم و ظاهر آسونی به طراحی سایت حرفه ای ببخشیم. این ویژگی تو همه کارهای ما وجود داره، حتی تو طرز صحبت کردنمون. مثلا با اینکه "توسعه دادن" سایت درستتره، ما خیلی وقتا میگیم "ساختن" سایت. ساختن بیشتر نشون میده که سایت هنر دستامونه. بعلاوه، الآن براش یه تشبیه قشنگ هم ساختیم: طراحی سایت مثل ساختن خونه است.
هاستینگ – زمین خونتونه
هاستینگ رو معادل زمین خونتون در نظر بگیرید. در واقع هاستینگ یا میزبانی همون تیکه زمین دیجیتالیه که قراره سایتتونو روش بسازید. درست همونطور که هر خونه ای باید روی یه زمینی ساخته بشه، هر سایتی هم باید روی یه هاستینگ ساخته بشه. سایتتونو روی هاستینگ دارکوب بنا کنید تا خیالتون بابت استحکام زیربناش راحت باشه.
نام دامنه – آدرس خونتونه
اسم دامنه همون آدرس www سایتتونه. در واقع مثل همون اسم خیابون و شماره پلاک خونه میمونه که نشون میده خونه دیجیتالیتون کجای این دنیای وب قرار گرفته. ما میتونیم تو انتخاب و ثبت یه دامنه جدید بهتون کمک کنیم. میتونید خدمات دامنه رایگان دارکوب رو ببینید.
نقشه سایت / طرح پیشنهادی / چارچوب
درست مثل خونه، یه سایت جذاب و مؤثر با یه برنامه درست و حسابی شروع میشه. برای اینکه به هدفتون برسید، مهمترین کار ورودی کاره. ما از طریق فرایند طرح پیشنهادی میتونیم یه طراحی حرفه ای آماده کنیم. درست مثل نقشه اشکوب خونه، باید سایتمونو طوری بهینه سازی کنیم که برای اهداف، مشتری ها و کسب و کار منحصر به فرد شما ساخته شده باشه.
قالب وردپرس – زیربنا و چارچوب خونتونه
روشهای مختلفی برای خونه ساختن هست، مثلا میتونید خونه چوبی بسازید، یا با آجر و ملات باشه. در مورد سایت هم همینطوره. میتونید از بین پلتفرمهایی که هستن یکی رو انتخاب کنید. ما تو دارکوب از پلتفرم وردپرس استفاده می کنیم – وردپرس یکی از محبوترین پلتفرمهای جهانه که پشتیبانی خیلی خوبی هم ارائه میده. وردپرس تو شخصی سازی، عملکرد و سازگاری بهترینه. بعلاوه بروزرسانی ها و گسترش وردپرس بی نهایت ساده انجام میشه.
ماک آپ – تزئینات داخلی
دیوارهای خونه بالا رفتن و حالا وقتش رسیده که براش یه کاغذدیواری با بافت مناسب انتخاب کنیم. تزئینات داخلی خونه و طراحی سایت، هر دو در مورد جزئیات بنا هستن. سایتهایی که ما میسازیم طوری شخصی سازی شدن که یه بنای جذاب با تم و نمای ظاهری شرکت خودتون رو به نمایش در میارن، طوری که کاملا با برند شما و نماد شرکتتون همخوانی داشته باشه. محصولات / خدماتتونو به عنوان یه بخشی از این قطعه هنری ببینید که باید به دیوارهای خونه بیاویزید.
نگهداری سایت – تعمیر و نگهداری املاک
هر چیزی نیاز به تعمیر و نگهداری داره. علف های حیاط خونه باید از بین برن، ایوان باید جارو بشه و اتاقها باید هر چند وقت یه بار رنگ بخوره. در مورد سایت هم همینطوره، البته اگه بخواهید جذاب بمونه و همچنان مشتری ها رو به داخل دعوت کنه. ما گزینه های مختلفی برای این کار داریم. شاید شما بخواهید خودتون دست به کار بشید و خودتون زحمتشو بکشید. ما برای شما و کارمنداتون یه دوره آموزش وردپرس میذاریم. از طرف دیگه میدونیم که خیلی از شما سرتون شلوغه یا علاقه ای به رنگ کردن اتاقها ندارید. ما برای راحتی شما خدماتی ارائه میدیم که خونتونو به بهترین شکل ممکن نگه میداره، همه همسایه هاتون بهتون حسودی خواهند کرد.
شاید زیادی تو این تشبیه فرو رفته باشید. نکته اینجاست که داشتن یه سایت در حد سایتهای عالی جهانی میتونه تو دو قدمی شما باشه. فقط کافیه یه تماس با ما بگیرید. ما کمربندهامونو میبندیم و آماده میشیم که ساختن خونه شما چکش بزنیم.
اولین گام بهینه سازی موتور جستجوی محتوای وب، اینه که مخاطب هدفتونو بشناسید.
وقتی جنسیت، رده سنی، قومیت، سطح دانش، علایق و ویژگی های مخاطبینتونو بشناسید، میتونید حدس بزنید تو موتورهای جستجو دنبال چه چیزهایی میگردن.
برای تعریف مخاطب هدف این 4 مرحله رو دنبال کنید:
قدم اول: نکات فروشتونو تعریف کنید.
چی تو کسب و کار شما، شما رو متمایز می کنه؟ چرا کسی باید خدمات یا محصولات شما رو بخواد؟ اولین گام برای تعریف مخاطب هدف، اینه که نکات کلیدی فروشتونو تعریف کنید. ببینید چی شما رو خاص و منحصر به فرد می کنه تا بتونید بفهمید چه جور آدمایی شما رو به رقباتون ترجیح میدن.
قدم دوم: مخاطبین فعلیتونو امتحان کنید
یه نگاهی به مخاطبین فعلیتون بندازید و تحلیلشون کنید، چی دوست دارن و چطوری برای خریدهاشون تصمیم گیری می کنن. برای تحلیل مخاطب کنونی از این تاکتیکها استفاده کنید:
قدم سوم: از کسایی که بیرون قضیه هستن نظر بخواهید
ما معمولا موقع تحلیل شرکت خودمون و انتظارات مخاطبین خودمون یه نقاط کوری داریم. هممون انقدر تو بخش های تخصصی کارمون غرق میشیم که برامون سخت میشه یه قدم عقب برگردیم و از دید یه نفر دیگه به قضیه نگاه کنیم.
نظرات آدمای دیگه – مثل دوست، اعضای خونواده، یه شریک یا حتی آدمای تصادفی- رو در مورد شرکت، خدمات و روشهاش یادداشت کنید. قطعا باید این فهرست یه بازخوردی هم داشته باشه تا چرخ کارتون بیفته رو غلتک.
قدم چهارم: برای مخاطبینتون پروفایل درست کنید
قدم بعدی اینه که برای هر کدوم از مخاطبینتون یه پروفایل درست کنید. تو این قسمت از قوه تخیلتون هم استفاده کنید! برای مخاطبین کلیدیتون اسم انتخاب کنید و قصه شونو بنویسید: ویژگی ها، اهداف و اینکه چی توی موتورهای جستجو تایپ می کنن. همچین پروفایلی موقعی که اعضای جدیدی به تیم بازاریابیتون اضافه بشن و بخواهید شرکتتونو براشون توصیف کنید هم به درد میخوره.
اگه برای تعریف مخاطب هدفتون برای بهینه سازی موتور جستجو، کمک لازم داشتید با دارکوب تماس بگیرید. متخصصین سئوی دارکوب خوشحال میشن به مخاطبینشون کمک کنن.
یکی از روشهای خیلی عالی برای اهداف بازاریابی، وبلاگ نویسیه.
با این مراحل، همین امروز وبلاگ نویسی رو شروع کنید:
برای شروع کار وبلاگ نویسی چند تا دلیل لازم دارید؟ یکی، و اونم اینه که قطعا تجارت خوبیه!
این حرف یعنی هیچکس نباید فقط همینجوری وبلاگ بنویسه که وبلاگ نوشته باشه. تک تک عنوان ها و موضوعات باید با یه هدفی نوشته بشن که این هدف باید در راستای تحقق اهداف شرکت باشه. پس حتی اگه قبل از خوندن این مقاله کار وبلاگ نویسی رو شروع کردید، یه توقف داشته باشید و به خودتون فکر کنید میخواهید چی کار کنید، مثلا شاید هدفتون این باشه که با وبلاگ نویسی ترافیک سایتتونو ببرید بالا، مشتریهای جدید جذب کنید، تو صنعت خودتون به یه اقتداری برسید یا درآمدتونو افزایش بدید. حتی شاید چند تا هدف داشته باشید، فقط مهم اینه که هدفمند باشه.
یکی از اشتباهات رایج وبلاگ نویس های تازه کار اینه که برای خودشون مینویسن. مطمئنا اگه درمورد موضوعات مورد علاقه خودتون بنویسید، کار خیلی راحتتر میشه، اما آیا واقعا علایق خواننده ها هم با علایق شما یکیه؟ یه پروفایل درست کنید برای مخاطبهاتون: علایقشون، مشکلاتی که دوست دارن حل بشه، اطلاعاتی که این مخاطبها میخوان داشته باشن رو توش بنویسید. محتوای وبلاگتون باید در جهت پاسخ دادن به این سوالات باشه. باید سعی کنید نوشته هاتون برای این مخاطب ارزشمند باشه تا یه دلیلی داشته باشه که دوباره بخوان برگردن!
انتخاب عنوانهای هوشمندانه یکی از رفتارهای خوب وبلاگ نویسیه، اما برای اهداف شما اهمیتی نداره. به جاش بهتره اینجوری فکر کنید: مخاطب شما میدونه وقتی روی عنوان کلیک کرد باید انتظار چیو داشته باشه؟ هیچکدوم از کلیدواژه های متن تو عنوان استفاده شده؟ حتما برای کلیدواژه هاتون تحقیق کنید. ابزارشم که دم دستتونه. Google Trends و Google's Keyword Planner هم رایگانن و هم کار باهاشون راحته. وقتی کلیدواژه مناسب و خوبی انتخاب کردید، دیگه به زور یکی در میون تو متن نگنجونیدش. زیرکانه و باثبات این کلیدواژه ها رو تو متن استفاده کنید.
"شما وبلاگو که بسازی، خودشون میان". شاید تو دنیای رویاها همچین چیزی اتفاق بیفته، اما برای وبلاگ نه. بعضی منابع میگن همونقدر که برای نوشتن وبلاگتون وقت میذارید، به همون اندازه برای تبلیغش وقت بذارید! شبکه های اجتماعی رو امتحان کنید. برید تو کانال های مختلف و محتوای وبلاگتونو به اشتراک بذارید. اگه مردم بتونن از طریق شبکه های مختلف شما رو فالو کنن، حتی کسی که وقتش اجازه نمیده پای لپتاپ بشینه، میتونه هر وقت از شبانه روز از طرق مختلف بهتون دسترسی داشته باشه و با محتواتون ارتباط برقرار کنه. اما به جز شبکه های اجتماعی، از راههای دیگه هم استفاده کنید، مثلا خبرنامه داشته باشید تا بتونید پیامهای هدفمند و شخصی شده به مخاطبهایی بفرستید که خودشون درخواست دادن.
برای شروع آماده اید؟ چه یه شرکت کوچیک داشته باشید، چه یه شرکت بزرگ B2B، سعی کنید بیشتر راجع به وبلاگ نویسی اطلاعات کسب کنید تا قدمهای استوارتری تو این راه بردارید. اگه برای ایجاد محتوا یا اتخاذ استراتژی درست کمک لازم داشتید میتونید با دارکوب تماس بگیرید.
اگه میخواهید رتبه جستجوتونو بهینه کنید، باید درک درستی از آناتومی لینکهاتون داشته باشید.
اگه تازه دارید سایتتونو میسازید، یا اگه قبلا ساختید و دارید برای موتورهای جستجو بهینه سازی می کنید، در هر حال باید لینکهاتونو بشناسید. moz.com همین امسال گفته لینکها بالاترین عامل رتبه بندی تو الگوریتمهای موتورهای جستجو هستن. تو این مقاله مثالهامونو با لینک زیر شرح میدیم:
<a href="http://www.informaticsinc.com/Contact/">contact Informatics</a>
حرف a در ابتدای لینک بالا نشون دهنده تگ انکور هست. به موتورهای جستجوی نشون میده هرچی که جلوش نوشته بشه یه لینک هست به یه صفحه دیگه.
کد herf یعنی رجوع به هایپرلینک. URL صفحه لینک شده بلافاصله بعد از این کد و بین دو تا “گیومه” میاد. تعداد لینکها هم احتمالا تو اعتبار صفحه تون اثر داشته باشه، اما موتورهای جستجو کیفیت لینکهاتونم ارزیابی می کنن.
تو مثالی که بالا ذکر شد، contact Informatics انکورتکسته که به موتورهای جستجو راجع به صفحه لینک یه سری اطلاعات میده. انکورتکست رو حداکثر 50 کاراکتری انتخاب کنید. اگه بیشتر از این بشه روی رتبه سئوی صفحه تأثیر منفی میذاره.
علامت /a به موتورهای جستجو نشون میده که لینک تموم شده.
متغیرهای دیگه ای هم هست مثل عنوان و ویژگی های دیگه لینک. مثلا nofollow توی لینک به موتورهای جستجو نشون میده که نباید این لینک رو پیگیری کنن. میشه برای نشون دادن اولویت بندی خزیدن یا برای لینکهایی که محتوای غیرقابل اعتماد دارن (مثلا لینکهای تبلیغات) از این کد استفاده کرد.
اگه برای بازبینی لینکهای سایتتون برای سئو به کمک احتیاج داشتید، با دارکوب تماس بگیرید.
برای شنیدن یه حقیقت تلخ آماده اید؟
مردم (حتی مشتریهای شما) اهمیتی به شرکت شما نمیدن. بلکه به چیزی اهمیت میدن که همین الآن تو زندگی به دردشون بخوره.
شما هم باید به طور مرتب روی سایتتون مطالب و محتوای جدید بذارید، مطالبی که تو زندگی روزمره مردم مفید باشه و یه کمکی بکنه. این نوع محتوا 3 چیز مهم به سایت شما میدن:
گفتن نکات و نصیحت های به درد بخور، باعث میشه تو حوزه کاریتون بالا برید. وقتی کسی یه مشکلی داره و یه راه حل به درد بخور روی سایت شما یا شبکه اجتماعیتون پیدا می کنه، به احتمال زیاد دفعه بعدم اول میاد تو سایت شما.
این نصایح و نکات باید رایگان باشن. شما هم در ازاش سهم خودتونو میگیرید. هر کس چیزی به دیگران ببخشه یه روزی یه جایی بهش برمیگرده. خواننده هایی که نوشته های شما حلال مشکلاتشون بوده، یه روزی میشه که چیزی بیشتر از نصیحت لازم داشته باشن. اونوقته که یاد سایت شما میفتن و تبدیل میشن به یکی از مشتری های وفادار شرکتتون.
تا سال 1400 80% از ارتباطی رو که مشتری ها با شرکتها دارن، بدون دیدن حتی یه انسان انجام میدن.
وقتی برای نوشتن محتوای سایتتون، اول از همه مشتری رو در نظر داشته باشید و برای مشتری بنویسید، وقتی مشتری ها از سایتتون میرن، بازهم به یادش میمونن. دیگه اون روزها گذشت که سعی می کردن فقط با یه نکته کوتاه، همه چیزو پوشش بدن. اگه مستقیما از نیازها، اهداف و درگیریهای مشتری حرف بزنید، مشتری ها هم بیشتر بهتون اعتماد می کنن.
مثلا رو سایتتون از اصطلاحات تخصصی استفاده نکنید، یا حداقل ترجمشون کنید تا مشتری ها متوجه منظورتون بشن. اینطوری دفعه بعدی که مشتری دوباره به سایتتون برمیگرده، آمادست که از محصولات یا خدماتتون استفاده کنه.
بیشتر رفتارها و تصمیمات آدم، مثل تصمیماتی که برای خریدن یه کالا میگیره، بر اساس احساس و فطرتش انجام میشن. شما هم میتونید از این نکات فطری بهره ببرید و از طریق محتوای سایتتون با احساسات مشتری ارتباط برقرار کنید. محتوای سایتتون باعث میشه مشتری بگه "این شرکت منو به سمت خودش میخونه".
مشتری های دنیای امروز میتونن از کیلومترها دورتر، متوجه بشن فروشنده باهاشون روراست نیست. به جای اینکه موقع تولید محتوا، کالا رو محور قرار بدید، مشتری رو به مرکز توجهتون بیارید. به مشتری فکر کنید، برای مشتری بنویسید، به خواسته مشتری فکر کنید و کلا ذهنتون فقط متوجه مشتری باشه. اینطوری مشتری هم جذب محتوا میشه و وارد چرخه خرید سایتتون میشه.
نکته آخر: معرفی بشید
محتوای سایت شما اثر زیادی روی تجربه کاربری مشتری داره. هرچی محتوای سایتتون بیشتر به مشتری تو رسیدن به اهدافش کمک کنه، به احتمال بیشتری مشتری هم همه جا حرف شما رو بزنه و به اطرافیانش توصیه کنه.
اگه شما هم مدیر یه سایت باشید، احتمالا باید راجع به سئو شنیده باشید. مردم معمولا یه دید مبهمی نسبت به سئو و عملکردش دارن و نمیدونن چطوری ازش استفاده کنن. اگه میخواهید بدونید سایتتون خوب کار می کنه یا نه، باید اول بدونید چطوری از سئو استفاده کنید.
SEO از حروف اول کلماتِ Search Engin Optimizatio به معنی بهینه سازی موتور جستجو، تشکیل شده و تعیین کننده دسترسی مردم به سایت از طریق موتورهای جستجوست. اگه سئوی خوبی داشته باشید، شرکتتون روی صفحه اول نتایج گوگل نشون داده میشه. اگه سئوی ضعیفی داشته باشید، باید چند صفحه از صفحه نتایج رو چک کنید تا بالاخره به سایت خودتون برسید. بیایید با خودتون روراست باشید. دیگه کسی صفحه دوم گوگل رو نگاه نمی کنه.
سایتتونو یه کیک در نظر بگیرید
لینکها، شبکه های اجتماعی و SEM، شمع های روی کیک هستن
محتوا و معماری اطلاعات، لایه رویی کیک هستن
پلتفرم یا CMS سایت، لایه وسطی کیکه
ساختمان سایت، لایه زیرین کیکه
سئو هم حکم شکر داره
محتوا و ساختمان سایت پایه و اساس شبکه های اجتماعی و گرفتن لینکن. اما بدون شکر (سئو)، هیچکس کیک شما رو نمیخوره.
چندتا نکته کلیدی که میخوام بگم، هم میتونه سئوی سایتتونو بسازه و هم خراب کنه. موتورهای جستجو محتوا، تجربه کاربری، عملکرد و اعتبار سایت رو تو حوزه کاری خودشون بررسی می کنن. موتورهای جستجو علاقه ای به مطالبی که کلیدواژه رو بدون مفهوم تکرار کرده باشن یا تجربه کاربری ضعیفی داشته باشن یا لینک بخرن ندارن.
1- مدیران صنایع باید قبل از اینکه نگران سئو باشن، درک درستی از شرکت و کار خودشون داشته باشن.
2- برندتونو بیرون سایتتون تبلیغ کنید. خیلی از پلتفرم ها فرصت همچین کاری رو فراهم می کنن. شبکه های اجتماعی مثلا. پلفرمهای دیگه ای هم هستن، اما شبکه های اجتماعی مهمترینشونه. یه حساب فیسبوک برای شرکتتون باز کنید میتونید توجه خیلی از مشتری ها رو به شرکتتون جلب کنید. شبکه های اجتماعی احتمال دیده شدن سایتتونو بالا میبرن.
3- اسامی دامنه باید ثابت باشن. یه دامنه قدیمی بهتر از دامنه جدیده، چون شناخته شده تره. بد نیست تو اسم دامنه سایت کلیدواژه هاتون هم بکار ببرید. سعی کنید کلماتی رو بذارید که مردم همون کلمات رو سرچ می کنن.
4- از کجا میدونید چی بهتر کار می کنه؟ وقتی میخواهید برید سر انتخاب کلیدواژه، باید یکم تحقیق کنید. کلیدواژه ای انتخاب کنید که حجم بیشتری از مردم دنبالش میگردن. باید رقیب های کمی هم براش باشه و به محتوای سایتتون ربط داشته باشه. به نظرتون چی باعث میشه آل ستار یه کلیدواژه محسوب بشه؟ اگه جواب این سوال رو بدونید، میتونید متوجه بشید چه کلیدواژه ای به درد شرکتتون میخوره.
5- به کمک بازاریابی محتوا خودتونو به تمثال اقتدار تبدیل کنید. استفاده از انواع مختلف محتوا باعث میشه تو جستجوهای مختلف گوگل نمایش داده بشید. مثلا رو سایتتون هم ویدئوی تبلیغاتی داشته باشید، هم حساب شبکه های اجتماعی با فالوئرهای زیاد و هم یه وبلاگ فعال.
شاید به نظر زیاد بیاد حالا کلی کار ریخته رو سرتون، اما با اجرای این کارا نتایجی به دست میارید که ارزششو داره.
برگشت سرمایه و منابع – در ازای زحماتی که برای سئوی سایتتون می کشید احتمال برگشت سرمایه و منابع شرکتتون بالا میره. وقتی روی سایتتون وقت بذارید، ترافیکش بالا میره و نرخ تبدیل به مشتری افزایش پیدا می کنه.
ردیابی – یکی از مزایای سئو اینه که قابل ردیابیه. شرکتهای میتونن ردیابی کنن و ببینن چقدر از کاربرها به سایت برمیگردن.
هزینه های معقول – شما با سئوی سایتتون، برخلاف سرمایه گذاری های دیگه، به جای پول تو وقتتون صرفه جویی میکنید.
هدفگیری بازار – سئو با تبلیغات تلفنی فرق می کنه. چون مخاطبشو هدف میگیره. اول مخاطب دنبال خدمات یا کالایی که شما ارائه میدید میگرده و سرچ می کنه و بعد شما رو پیدا میکنه. پس احتمال اینکه بهتون توجه کنه خیلی بیشتر از اینه که کارمندتون تلفنو برداره و شانسی زنگ بزنه به یه خونه ای ، ببینه خدمات شما رو میخوان یا نه!
کارایی – اگه سایتتونو بر اساس قوانین سئو بسازید، جهتیابی سایت ساده تر میشه و علاوه بر اینکه کاربرهاتون راحتتر میتونن باهاش کار کنن، موتورهای جستجو هم بهتر میتونن توش بخزن و دید کلی نسبت به محتوای سایت بده دست بیارن.
شناخته شدن – هدف موتورهای جستجو اینه که نتایجی به کاربر ارائه بدن که به عبارتی که سرچ کرده فوق العاده ربط داشته باشه. نتایج بالای نتایج جستجو بیشتر بازدید میگیرن و بین مردم شناخته شده ترند. علاوه بر این، سایتهایی که روی صفحه اول نتیجه ها مشاهده میشن به نظر معتبرتر میان و مردم اینطور تفسیر می کنن که حتما قابل اعتمادتر از نتایج صفحه دوم هستن. دوست ندارید سایتتون بیشتر در معرض دید کاربرها باشه؟
بهینه سازی سایت برای موتورهای جستجو مستلزم اینه که براش وقت صرف کنید، اما اگه هزینه هاشو پرداخت کنید و بسپرید به یه نفر دیگه ارزش وقتی که آزاد میشه رو داره. شناخته شدن و قرار گرفتن در معرض دید مردم، یکی از اولویت های هر شرکت تجاری ایه.
اگه دارید به این فکر می کنید که دست به کار بشید و خودتون سئوی سایتتونو به عهده بگیرید، قبلش مقاله های دارکوب رو بخونید و بررسی و تحلیل کنید. ببینید این استراتژی منجر به نتیجه دلخواه شما میشه؟ بعد اقدام کنید.
بله هنوز هم بک لینکها مهمند.
گرفتن لینک های خوب و با کیفیت به سایت، یکی از گزینه های لیست کارهای سئوی سایته. این لینک ها هم نباید از سایت های بی ربط به موضوع و سایت های سطح پایین گرفته بشن، بلکه باید از سایت های محبوب باشه.
انجمن ها یا تالارهای بازرگانی برای شروع خوبن. این سایت ها معمولا انبار ترافیک با کیفیتن و همین باعث شده محبوب دل موتورهای جستجو باشن. فقط حواستون باشه که یه متن یا تصویر رو لینک کنید.
یه راهکار دیگه شرکت در فروم ها و وبلاگ هاست، به شرط اینکه درست به سایتتون لینک بدید. نباید تو وبلاگها و فروم ها تبلیغ کنید. کسی رو لینک کلیک نمی کنه که ازتون بخواد دوباره برگردید. مشخصه. اما اگه روی سایتتون محتوای خوب و به درد بخوری مرتبط با مبحث یا سوالی که پرسیده شده دارید میتونید برای کمک به بحث به اون صفحه از سایتتون لینک بدید. فقط دقت کنید چیزی که لینک میکنید حتما مفید باشه.
البته یه کار دیگه ایجاد سایت های شبکه های اجتماعی (مثل وبلاگ، فروم، فیسبوک، توئیتر، یوتیوب، فلیکر و غیره)است. هر کدوم از این شبکه های اجتماعی خودش به عنوان یه سایت/لینک جدا به سایت شما به حساب میاد. قدرتمنده، رایگانه و خیلی هم آسونه.
حتی شاید بخواهید بدونید چه کسایی به سایت شما لینک دادن (و چندتا). میتونید عبارت backlink checker رو گوگل کنید و سایت هایی رو که این خدمات رو رایگان ارائه میدن پیدا کنید. اما اگه خودتون یه حساب گوگل دارید، فقط کافیه به این آدرس برید: https://support.google.com/webmasters/answer/55281?hl=en.