سایتتون مثل یه خونه قدیمی خالی، یا مثل یه مزرعه جن زده شده؟ از هر گوشه ای صداهای مخوف به گوش میرسه ولی هیچی نیست، انگار که روح داره. صدای قهقهه های ارواح خبیث تو اتاقهای تاریکش اکو میشه و صدای جیغ میشنوید؟ خیلی از کاربرها با همچین سایتهایی مواجه شدند. تو این مقاله میخواهیم چند تا از دلایل رایجی که باعث میشه مردم از سایتتون بترسن رو بررسی کنیم. اگه این دلایل رو برطرف کنید، همین آدما تبدیل میشن به مشتری های شرکتتون، پس زودتر دست به کار بشید:
هر کاربری که از سایتتون دیدن می کنه، قطعا با فهرست جهتیابی سایتتون در ارتباطه. پس باید کار کردن باهاش راحت باشه، واضح و تعداد گزینه های فهرست محدود باشه. جهتیابی سایتتونو همونجایی بذارید که اکثر سایتها میذارن – مثلا اگه رو نوار بالای سایت بذارید، کار کردن باهاش هم خیلی راحتتر از وقتیه که وسط صفحه باشه.
تو این چند سال اخیر راجع به یکی از محبوبترین مدل های جهتیابی – فهرست همبرگری سه گزینه ای که وقتی روش کلیک کنید باز میشه – بحث های زیادی بود تا جایی که Spotify دیگه از این فهرست های همبرگری استفاده نکرد، اما طراح ها و کارشناس های تجربه کاربری دیگه معتقدن این روش سازماندهی هنوز هم ارزش و اعتبار خودشو داره.
در هر حال از هر نوع فهرستی که استفاده می کنید، باید حتما ساده باشه و در مکان مناسبی قرار گرفته باشه و تعداد گزینه هاش به کمترین حد ممکن باشه تا کار کردن باهاش برای مردم راحت باشه.
درخواستهایی که از کاربرها دارید (درخواست برای اقدامها) تو عبور کاربرها از قیف خرید اثر زیادی دارن. خیلی از سایتها هنوزهم مثل یه ماز تاریک می مونن با کلی مسیرهای پیچ در پیچ. کاربر نمیدونه اگه روی یه چیزی کلیک کنه از کجا ممکنه سر در بیاره و گم میشه.
هر بخش از سایت باید به طور واضح و خاص مرحله بعدی خودشو برای کاربرها مشخص کنه. اگه مردم گیج بشن و ندونن بعد از خوندن صفحه فرود باید چی کار کنن، احتمال داره از سایت خارج بشن و جذب یه سایت دیگه بشن.
برای اینکه همچین چیزی پیش نیاد، بیشتر از یکی دو تا درخواست نداشته باشید، مثلا برای عضویت یا دریافت مطالب غیررایگان. مگر اینکه بخواهید کاربرها رو با توجه به ویژگیهاشون دسته بندی کنید. به طور واضح و شفاف برای کاربر توضیح بدید که اگر روی دکمه درخواست برای اقدام کلیک کنه، چه مزیت هایی نصیبش میشه، مثلا هفتگی براش ایمیل های حاوی بن تخفیف می فرستید، یه کتاب الکترونیک راجع به روند املاک و مستغلات دانلود می کنه، یا تو قرعه کشی هفتگیتون برای آیپد شرکت داده میشه؟
خیلی سخته که آدم وارد یه سایتی بشه و بخواد یه ساعت درگیر باشه که متن نوشته شده رو به زبون روون برای خودش ترجمه کنه و منظور نویسنده رو بفهمه. البته فکر نکنید فقط غلطهای املایی و نگارشی باعث همچین مشکلی میشن، بیشتر سایت ها بخاطر اینکه مطالبشونو پر از اصطلاحات تخصصی کردن، یه محتوای بی معنی و سنگین تحویل خواننده میدن. حتی بعضی جمله ها رو اگه چندبار هم بخونید تازه متوجه میشید اصلا هیچ معنی خاصی نمیده.
مثلا اینو ببینید:
شرکت فلان بازاریابی رو به مرحله بعد میبره!
میشد به جاش اینو نوشت:
شرکت فلان به مشتری ها در جذب خریدار و پخش کردن مطالبشون در سطح نت، کمک می کنه.
جمله دوم دیگه شعاری نیست و اطلاعات بیشتری ارائه میده. میتونید از اصطلاحات و تمثیل و عبارت های طنز هم استفاده کنید، اما دقت کنید که حتما تعداد زیادی محتوای با ارزش با اطلاعات مفید و معتبر روی صفحتون بذارید تا کاربرها استفاده کنند.
ترسناکترین چیز در مورد یه تجربه خرید بد، تأثیریه که در طولانی مدت روی هزینه های شرکتتون میذاره. بیشتر خریداران آنلاین حتی از مرحله اول پروسه خرید هم رد نمیشن. آمار نشون میده بیشتر از 50% کاربرها بعد از کلیک روی دکمه خرید، وقتی به اطلاعات پرداخت میرسه صفحه خرید رو میبندن. با این وجود بعضی از صفحه های خرید با تجربه خوبی که به کاربر میدن، کاربر رو به راحتی تا انتهای فرایند خرید همراهی می کنن.
خرید کردن روی سایتتون باید تا حد ممکن ساده باشه و امکان ذخیره اطلاعات سفارش وجود داشته باشه تا مردم بتونن بعدا برگردن و سفارششونو نهایی کنن. بعضی ها دفعه اول خرید نمیکنن.
اجازه ندید صفحات سایتتون کاربرها رو به وحشت بندازه – دقت کنید که طراحی، کاربر رو به سمت جلو (خرید) پیش ببره، جهتیابی ساده باشه، نوشته ها واضح و مشخص باشن و پروسه خرید از فروشگاه اینترنتی راحت باشه. کاربرها تو سایتی که خوب طراحی شده باشه، به جای اینکه از ترس جیغ بزنن، با خوشحالی آواز میخونن.
گوگل تأیید کرده که بیش از نیمی از سرچ های اینترنت از طریق موبایل و تبلت انجام میشه. سرچ موبایلی معمولا 60 تا 70 درصد از ترافیک بعضی از مشتری های ما رو تشکیل میده. حتی وقتی مردم بیشتری به تبلت و گوشی های هوشمند دسترسی پیدا کنن، این آمار از این هم بیشتر خواهد شد.
گوگل همیشه بی پروا اعلام کرده که میخواد سایت ها بیشتر با موبایل سازگار بشن. حالا، اوایل همین هفته یکی از تحلیلگرهای مد وبمستر گوگل اعلام کرد که تغییرات سازگاری با موبایل، به طور کامل بر روی الگوریتم جستجوی گوگل پیاده شده.
این برای ما چه مفهومی میتونه داشته باشه؟ اگه سایتتون سازگار با موبایل هست، این بروزرسانی الگوریتم تأثیر زیادی براتون نداره، اما اگه هنوز سایتتونو با دستگاه های تلفن همراه هماهنگ نکردید، باید منتظر افت ترافیک سایتتون باشید.
نمیدونید گوگل سایتتونو سازگار با موبایل در نظر میگیره یا نه؟ خوشبختانه گوگل یه ابزار تست سازگاری با موبایل ارائه داده. فقط باید آدرس سایتتونو وارد کنید و گوگل تحلیلش می کنه و بهتون ظرف چند ثانیه میگه که موتورهای جستجو سایتتونو سازگار در نظر میگیرن یا نه.
صرف نظر از نتایج جستجوی گوگل، شما که نمیخواهید کاربرهاتون وقتی از دستگاه های مختلف (موبایل، تبلت، کامپیوتر) روی سایت شما فرود میان تجربه بدی داشته باشن.
طبق آمار دو سال پیش، 27% از مشتری ها اگه سایت برای موبایل بهینه نشده باشه از صفحه خارج میشن. ما نمیخواهیم حتی یک مشتری بخاطر ظاهر سایت لافاصله ازش خارج شه.
دارکوب یه آژانس بازاریابی دیجیتالی با تجربه است که به خوبی به اهمیت سازگاری سایت ها با موبایل واقفه و حتی خیلی پیش از اینکه گوگل سازگاری سایت با موبایل رو اجباری کنه، سایت های مشتری هاشو سازگار با موبایل طراحی می کرد. ما فقط سایت های ریسپانسیو طراحی می کنیم.
میخواهید سایتتون رو با موبایل هماهنگ و سازگار کنید یا میخواهید کلا بازسازی انجام بدید؟ ما میخواهیم کاربرهای موبایل و تبلت هم از سایت شما تجربه لذتبخشی داشته باشن. دارکوب میتونه تو این کار کمکتون کنه، فقط با ما تماس بگیرید.
صنعت بازاریابی به سمت دنیای دیجیتالی گرایش پیدا کرده. داشتن یه طراحی سایت زیبا هیچ وقت به اندازه امروز مهم نبوده. چه یه شرکت بزرگ باشید، چه یه مغازه کوچیک خونوادگی، هیچ فرقی نمی کنه، سایتتون اولین چیزیه که روی مردم تأثیر میذاره. یه طراحی سایت با کیفیت در واقع پرتره یه شرکت قابل اعتماد رو تصویر می کنه.
علاوه بر گذاشتن اولین تأثیر مطلوب روی مشتریها، طراحی سایت باید عملکرد خوبی هم داشته باشه. وقتی یه مشتری وارد سایتتون میشه، اگه سایت کار نکنه اونهم به سرعت خارج میشه و میره سراغ یه سایت دیگه. رقیبهاتون دقیقا دنبال همون مشتری میگردن و کیفیت بهترین راه جلب مشتری و حفظشه.
دقیقا همونطور که هیچکس دوست نداره دفتر کارش قدیمی و کثیف باشه، سایت شما هم باید بروز باشه. امکانات خاصی مثل عکسها و ویدئوهای با کیفیت و تنظیمات مناسب تو تصمیم مشتری برای خرید از سایت اثر میذارن. شما که نمیخواهید کاربرهایی که وارد سایتتون میشن فکر کنن دیگه از این شغل بیرون اومدید یا محصولاتتون هم مثل سایتتون قدیمیه.
ضمنا بد نیست به اینم فکر کنید که مشتریهای شما چه آدمایی هستن و دنبال چی میگردن. وقتی ما سایتی رو برای مشتریهامون طراحی می کنیم، سایت رو کاملا براشون شخصی سازی میکنیم، جوری که از نظر بصری و نیازهای شرکتشون کاملا با اهداف شرکت همخوانی داشته باشه و بهترین تأثیر ممکن رو در کمترین زمان روی مشتری هاشون بذاره.
جواب قطعی و مشخصی وجود نداره. هدف اینه که سایت تصویر درستی از برند نشون بده. باید بطور دائم این پیام منتقل بشه و محصولاتتون باید به خوبی روی سایت به نمایش دربیان. اگه یه محصول جدید داشته باشید، یا برندتونو تغییر بدید، سایتتون باید آپدیت بشه.
میتونید با مطالعه رفتارهای کاربرهای روی سایتتون متوجه بشید که سایت چقدر مورد توجهشون قرار گرفته. مثلا ببینید زود سایت رو ترک می کنن؟ فقط روی دکمه صفحه نخست کلیک می کنن و جای دیگه ای نمیرن؟ این ها نشون میده که سایتتون اونقدری که باید خوب نیست.
قطعا همه میخوان تو پولشون صرفه جویی کنن و ساختن سایت هم از اون خرج هایی به نظر میاد که میشه حذفش کرد. اما یه طراحی سایت خوب میتونه ترافیک زیادی رو به سایتتون بکشونه و منجر به فروش بیشتر و خریدارهای بیشتری بشه. در واقع این از اون سرمایه گذاری هاست که ارزششو داره و همه صاحبان صنایع باید بذارن تو لیست کارهاشون.
تو این دنیایی که با بازاریابی اینترنتی هدایت میشه، اگه بگیم طراحی خوب سایت برای موفقیت خیلی مهمه، حرف تازه ای نزدیم و به نظرم چیز واضحی باشه، اما در عین حال زیاد هم در این مورد حرفی زده نشده و فکر نمی کنم گفتنش ضرری داشته باشه.
امروزه بیشتر مردم ترجیح میدن تا جایی که میشه خرید و فروششونو آنلاین انجام بدن، و انگار آینده قابل پیش بینی هم داره به همین سمت و سو متمایل میشه. سالها پیش که سایتها پدیده های تازه ای بودن، داستن سایت اونقدر که امروز برای بازاریابی آنلاین مهم شده، حیاتی نبود. امروزه بازاریابی آنلاین فوق العاده رقابتی شده. با این همه سایت های خوب، دیگه حتما باید شما هم برای خودتون سایتی به پا کنید. از طرف دیگه چون بازار توسعه سایت خیلی شلوغ شده، خاص و به یاد ماندنی کردن سایت هم خیلی سخت شده.
امروزه مدت تمرکز مردم خیلی کوتاهتر از قبل شده. تحقیقات نشون میده وقتی مردم چیزی رو سرچ می کنن، اگه ظرف 20 ثانیه نتونن اونچیزی رو که دنبالشن پیدا کنن، به احتمال خیلی زیاد ناامید میشن و میرن سراغ یه نتیجه/سایت دیگه.
بخاطر همین مسئله و چیزهای دیگه ای که تو مقالات قبلی دارکوب عنوان کردیم، 3 تا عامل تو موفقیت سایتها خیلی مهم شده: اولی اینه که بهترین سئوی ممکن (بهینه سازی موتورهای جستجو) رو داشته باشید. باید سئوی سایتتونو هر دقیقه بروز نگهدارید، هر دقیقه ممکنه اتفاقاتی بیفته که هزاران ضربه به رتبه جستجوی سایتتون بزنه. به عبارت دیگه، هرچی سئوی سایتتون بهتر باشه، وقتی مردم کلیدواژه هاتونو سرچ می کن سایتتون تو جایگاه بالاتری ظاهر میشه. اگه سایتتون تو صفحات دوم، سوم یا چهارم نتایج گوگل ظاهر بشه، احتمال این که کسی از این صفحات وارد سایتتون بشه خیلی کمه. اما اگه بتونید با استراتژی های سئو رتبه جستجوتونو تا حد ممکن بالا بیارید، شانس اینکه سایتتون بتونه تو صفحه اول نتایج ظاهر بشه خیلی بالا میره و بنابراین بیشتر کلیک میخوره.
مثلا فرض کنید شما تو تهران یه باشگاه ورزشی دارید و یه نفر عبارت "باشگاه در تهران" یا "باشگاه ورزشی در تهران" رو سرچ می کنه، اگه رتبه گوگل سایتتون پایین باشه، تا کاربر بخواد به اسم سایت شما برسه احتمالا قبلش یه باشگاه دیگه پیدا کرده و باشگاه دیگه ای لازم نداره.
دومین عامل زیبایی شناسیه: کشوندن مردم به سایت اهمیت زیادی نداره، مگر اینکه بتونید روی سایت نگهشون دارید. برای همین زیبایی سایت خیلی مهمه. مردم همیشه چیزهای زیبا رو دوست دارن. مثلا خودتون اگه یه نفر خوشتیپ رو ببینید، احتمالش بیشتر نیست که طولانی تر بهش نگاه کنید تا یه نفر بد تیپ؟ یا مثلا در مورد پارک چی؟ اگه یه پارکی علفهاش زرد باشن و درختاش خشک شده باشن، بازهم اونجا میرید؟ اصلا همون بار اول چقدر اونجا میمونید؟ به خصوص وقتی یه پارک قشنگ تو همون خیابون باشه. در مورد سایت هم همینطوره. اگه سایتی جذاب و زیبا باشه احتمالش بیشتره که مردم مدت طولانی تری توش بمونن. اما اگه جالب نباشه، مردم هم میرن سراغ یه سایت دیگه. زیبایی سایت به طراحیش مربوط میشه و به عهده طراح سایته که باید پیام تجاری شما رو به تصویر بکشه.
اما تا عامل سوم عملی نشه، دو عامل قبلی بی فایده هستن. عامل سوم اینه که سایتتون تا حد امکان کاربرپسند باشه. این هم البته زیادی گفته شده، اما هرچقدر بگیم باز هم کمه. هدف سایت شما اینه که براتون مشتری جذب کنه و کاربرهایی رو که دنبال خدمات و کالاهای شما میگردن رو بکشونه به سمت خودش تا از شما خرید کنن و تبدیل به مشتری بشن. در کنار دو عامل قبلی، این یکی کمک شرکتی مثل شرکت دارکوب رو میطلبه. دارکوب میتونه همه چیز رو متفاوت کنه. روشهای خاصی وجود داره که طراحی سایت و صفحاتش رو جذاب تر و کاربرپسندتر جلوه بده که در این مورد فرد طراح علاوه بر دانش کار، تجربه هم باید داشته باشه. دارکوب یکی از برترین شرکت های سئوکار ایرانه که تجربه توسعه و طراحی بیشتر از 2000 سایت رو داره. تمام سایتهایی که ما طراحی کردیم در کنار زیبایی و رتبه های بالای جستجو، کاربرپسند هم هستن.
برای موفقیت یه سایت تو دنیای امروز با این رقابت بالایی که تو بازاریابی آنلاین وجود داره، رتبه طراحی و توسعه کلی سایت روی گوگل خیلی حیاتیه. اجازه ندید طراحی ضعیف و رتبه پایین سایتتونو عقب بکشه. دارکوب رو انتخاب کنید تا تجارت آنلاینتون به موفقیت برسه.
یکی از راههای خیلی خوبی که میتونید باهاش استراتژی بازاریابیتونو تعریف کنید، اینه که خودتون استراتژی سئوتونو بسازید (یا برعکس، میتونید از استراتژی بازاریابی شرکتتون بعنوان پلتفرم تبلیغات سئوتون استفاده کنید). تو یه کتاب بازاریابی خوندم برای اینکه بهتر بتونید استراتژی بازاریابی شرکتتونو تعریف کنید، از خودتون بپرسید: "بازار هدف شما کیه و چطور این بازار هدف رو تعریف می کنید؟" در واقع برای تعریف بازار هدف باید این 3 تا سوال رو بپرسید:
حالا اینها چه ربطی به سئو داره؟ ما این سوالها رو از مشتری هایی که میخوان براشون سئو انجام بدیم میپرسیم. بازار هدفتون کیه؟ چه خصوصیاتی دارن و از همه مهمتر اینکه چه نیازها، خواسته ها و تمایلاتی دارن و شما چطوری میتونید این ها رو براشون برآورده کنید؟ خیلی وقتا شرکتها ازمون میخوان برای سئو، براشون کلیدواژه هایی رو هدف بگیریم که فقط حرفه ای های صنعت خودشون معنی اون اصطلاح ها رو میدونن. در حالی که کاربرهای نت اصلا معنی اون اصطلاحا رو نمیدونن. اگه شما برید ماهی گیری، و بخواهید یه ماهی بخصوصی بگیرید، باید از طعمه مناسبی استفاده کنید.
در پایان، میتونید از استراتژی فروش/ بازاریابی شرکتتون به عنوان راهی برای شروع سئوی سایتتون استفاده کنید و راجع به بازار هدفتون و مشتری های تازه ای که میتونید جذب کنید اطلاعات بیشتری کسب کنید. اینطوری با یه تیر دو تا هدف میزنید.
ما به عنوان طراح سایت همیشه بین طراحی تجربه کاربری و محتوای سایت، برای فهرست بندی تو موتورهای جستجو درگیری داریم. سئوی قدیمی همیشه شعارش این بود که "محتوا پادشاه است" و از بقیه عناصر سایت مهمتره، چون تا همین چند وقت پیش، محتوا تنها عنصر قابل اندازی گیری سایت به حساب میومد، تا اینکه نوآوری های جدیدی تو فناوری بوجود اومد. اگه تغییرات وب رو دنبال کرده باشید، باید بدونید چرا میگیم بین محتوا و طرحی درگیری هست.
در ابتدا، وب به عنوان یه منبع "استاتیک" برای اهداف آموزشی و ارتباطی استفاده شد. اونموقع بیشتر سایتها پر شده بود از مقاله و/یا گزارش های دولتی. یعنی بیشتر شبیه یه کتابخونه بود و موتورهای جستجو هم سعی می کردند (و هنوز هم می کنند) کتاب ها و مقاله های مرتبط با عبارت سرچ شده رو ارائه بدن. اما میون این میلیونها کتابی که تو کتابخونه بود، اگه میخواستیم دنبال یه عنوان خاصی بگردیم کجا باید میفرفتیم؟ طی مدت 20 سال گذشته، اینترنت کم کم از یه منبع استاتیک تبدیل شد به یه تجربه کاربری دینامیک. مثلا الآن دیگه کاربرها میتونن روی یوتیوب ویدئو تماشا کنن، با دوستاشون از طریق سرویسهای پیام رسانی ارتباط داشته باشن، تو فیسبوک باهم حرف بزنن، تو اینستگرام عکس بفرستن، با اسپاتیفای آهنگ بزنن و هزارتا کار دیگه به جز سرچ کردن انجام بدن. این تغییر باعث شد برنامه های وب و سایتها مجبور بشن یه سری تغییرات تو طراحی و تجربه کاربریشون بوجود بیارن. طراحی از یه ساختار محتوا-محور سنگین تبدیل شد به یه تجربه تصویر-محور کوچک گرا (مینیمالیستی). حالا ما الآن کجای این مسیر – از صفحات محتوا محور تا طراحی/تجربه کاربری محور – وایسادیم؟ بستگی به این داره که با چه هدفی داریم از وب استفاده می کنیم. مثلا اگه هدف نهایی سایت اینه که از طریق محتوای با کیفیتش با کاربرها و خواننده هاش ارتباط برقرار کنه و تو یه حوزه ای از دانش اعتباری برای خودش کسب کنه، باید بیشتر روی محتوا تمرکز کنیم تا طراحی. اگه شما دنبال یه کتابخونه ای باشید که یه کتابی بخونید و درک و فهمتونو از یه موضوعی بالا ببرید، اگه ببینید همه کتاب های اون موضوع پر از عکس های جذاب و چشمگیره، کمتر تحت تأثیر قرار میگیرید. اما وقتی میرید سینما، میخواهید یه فیلم ویدئویی جذاب رو تجربه کنید، اینجا اگه مجبور بشید قبل از شروع فیلم نیم ساعت یه متنی رو بخونید همه احساساتتون نابود میشه. میخوام بگم تو این هم مثل بقیه امور زندگی باید شرایط رو سنجید، هدف نهایی رو مد نظر قرار داد و تو روشهای دیجیتالی و طراحیتون از حس خودتون کمک بگیرید.
روش شما برای تجربه کاربری و ایجاد تعادل بین طراحی و محتوای سایتتون چیه؟
بعضی وقتا آدم با اونهمه اصطلاحات فنی و قلمبه سلمبه و خارجی که دور و بر طراحی سایت رو گرفته گیج میشه. اما ما همیشه تو دارکوب سعی کردیم همه چیز رو شسته و رفته بیان کنیم و ظاهر آسونی به طراحی سایت حرفه ای ببخشیم. این ویژگی تو همه کارهای ما وجود داره، حتی تو طرز صحبت کردنمون. مثلا با اینکه "توسعه دادن" سایت درستتره، ما خیلی وقتا میگیم "ساختن" سایت. ساختن بیشتر نشون میده که سایت هنر دستامونه. بعلاوه، الآن براش یه تشبیه قشنگ هم ساختیم: طراحی سایت مثل ساختن خونه است.
هاستینگ – زمین خونتونه
هاستینگ رو معادل زمین خونتون در نظر بگیرید. در واقع هاستینگ یا میزبانی همون تیکه زمین دیجیتالیه که قراره سایتتونو روش بسازید. درست همونطور که هر خونه ای باید روی یه زمینی ساخته بشه، هر سایتی هم باید روی یه هاستینگ ساخته بشه. سایتتونو روی هاستینگ دارکوب بنا کنید تا خیالتون بابت استحکام زیربناش راحت باشه.
نام دامنه – آدرس خونتونه
اسم دامنه همون آدرس www سایتتونه. در واقع مثل همون اسم خیابون و شماره پلاک خونه میمونه که نشون میده خونه دیجیتالیتون کجای این دنیای وب قرار گرفته. ما میتونیم تو انتخاب و ثبت یه دامنه جدید بهتون کمک کنیم. میتونید خدمات دامنه رایگان دارکوب رو ببینید.
نقشه سایت / طرح پیشنهادی / چارچوب
درست مثل خونه، یه سایت جذاب و مؤثر با یه برنامه درست و حسابی شروع میشه. برای اینکه به هدفتون برسید، مهمترین کار ورودی کاره. ما از طریق فرایند طرح پیشنهادی میتونیم یه طراحی حرفه ای آماده کنیم. درست مثل نقشه اشکوب خونه، باید سایتمونو طوری بهینه سازی کنیم که برای اهداف، مشتری ها و کسب و کار منحصر به فرد شما ساخته شده باشه.
قالب وردپرس – زیربنا و چارچوب خونتونه
روشهای مختلفی برای خونه ساختن هست، مثلا میتونید خونه چوبی بسازید، یا با آجر و ملات باشه. در مورد سایت هم همینطوره. میتونید از بین پلتفرمهایی که هستن یکی رو انتخاب کنید. ما تو دارکوب از پلتفرم وردپرس استفاده می کنیم – وردپرس یکی از محبوترین پلتفرمهای جهانه که پشتیبانی خیلی خوبی هم ارائه میده. وردپرس تو شخصی سازی، عملکرد و سازگاری بهترینه. بعلاوه بروزرسانی ها و گسترش وردپرس بی نهایت ساده انجام میشه.
ماک آپ – تزئینات داخلی
دیوارهای خونه بالا رفتن و حالا وقتش رسیده که براش یه کاغذدیواری با بافت مناسب انتخاب کنیم. تزئینات داخلی خونه و طراحی سایت، هر دو در مورد جزئیات بنا هستن. سایتهایی که ما میسازیم طوری شخصی سازی شدن که یه بنای جذاب با تم و نمای ظاهری شرکت خودتون رو به نمایش در میارن، طوری که کاملا با برند شما و نماد شرکتتون همخوانی داشته باشه. محصولات / خدماتتونو به عنوان یه بخشی از این قطعه هنری ببینید که باید به دیوارهای خونه بیاویزید.
نگهداری سایت – تعمیر و نگهداری املاک
هر چیزی نیاز به تعمیر و نگهداری داره. علف های حیاط خونه باید از بین برن، ایوان باید جارو بشه و اتاقها باید هر چند وقت یه بار رنگ بخوره. در مورد سایت هم همینطوره، البته اگه بخواهید جذاب بمونه و همچنان مشتری ها رو به داخل دعوت کنه. ما گزینه های مختلفی برای این کار داریم. شاید شما بخواهید خودتون دست به کار بشید و خودتون زحمتشو بکشید. ما برای شما و کارمنداتون یه دوره آموزش وردپرس میذاریم. از طرف دیگه میدونیم که خیلی از شما سرتون شلوغه یا علاقه ای به رنگ کردن اتاقها ندارید. ما برای راحتی شما خدماتی ارائه میدیم که خونتونو به بهترین شکل ممکن نگه میداره، همه همسایه هاتون بهتون حسودی خواهند کرد.
شاید زیادی تو این تشبیه فرو رفته باشید. نکته اینجاست که داشتن یه سایت در حد سایتهای عالی جهانی میتونه تو دو قدمی شما باشه. فقط کافیه یه تماس با ما بگیرید. ما کمربندهامونو میبندیم و آماده میشیم که ساختن خونه شما چکش بزنیم.
اولین گام بهینه سازی موتور جستجوی محتوای وب، اینه که مخاطب هدفتونو بشناسید.
وقتی جنسیت، رده سنی، قومیت، سطح دانش، علایق و ویژگی های مخاطبینتونو بشناسید، میتونید حدس بزنید تو موتورهای جستجو دنبال چه چیزهایی میگردن.
برای تعریف مخاطب هدف این 4 مرحله رو دنبال کنید:
قدم اول: نکات فروشتونو تعریف کنید.
چی تو کسب و کار شما، شما رو متمایز می کنه؟ چرا کسی باید خدمات یا محصولات شما رو بخواد؟ اولین گام برای تعریف مخاطب هدف، اینه که نکات کلیدی فروشتونو تعریف کنید. ببینید چی شما رو خاص و منحصر به فرد می کنه تا بتونید بفهمید چه جور آدمایی شما رو به رقباتون ترجیح میدن.
قدم دوم: مخاطبین فعلیتونو امتحان کنید
یه نگاهی به مخاطبین فعلیتون بندازید و تحلیلشون کنید، چی دوست دارن و چطوری برای خریدهاشون تصمیم گیری می کنن. برای تحلیل مخاطب کنونی از این تاکتیکها استفاده کنید:
قدم سوم: از کسایی که بیرون قضیه هستن نظر بخواهید
ما معمولا موقع تحلیل شرکت خودمون و انتظارات مخاطبین خودمون یه نقاط کوری داریم. هممون انقدر تو بخش های تخصصی کارمون غرق میشیم که برامون سخت میشه یه قدم عقب برگردیم و از دید یه نفر دیگه به قضیه نگاه کنیم.
نظرات آدمای دیگه – مثل دوست، اعضای خونواده، یه شریک یا حتی آدمای تصادفی- رو در مورد شرکت، خدمات و روشهاش یادداشت کنید. قطعا باید این فهرست یه بازخوردی هم داشته باشه تا چرخ کارتون بیفته رو غلتک.
قدم چهارم: برای مخاطبینتون پروفایل درست کنید
قدم بعدی اینه که برای هر کدوم از مخاطبینتون یه پروفایل درست کنید. تو این قسمت از قوه تخیلتون هم استفاده کنید! برای مخاطبین کلیدیتون اسم انتخاب کنید و قصه شونو بنویسید: ویژگی ها، اهداف و اینکه چی توی موتورهای جستجو تایپ می کنن. همچین پروفایلی موقعی که اعضای جدیدی به تیم بازاریابیتون اضافه بشن و بخواهید شرکتتونو براشون توصیف کنید هم به درد میخوره.
اگه برای تعریف مخاطب هدفتون برای بهینه سازی موتور جستجو، کمک لازم داشتید با دارکوب تماس بگیرید. متخصصین سئوی دارکوب خوشحال میشن به مخاطبینشون کمک کنن.