میدونستید تحقیقات نشون میده تقریبا 50% از سازمانهایی که از بازاریابی دیجیتال استفاده کردهاند، هیچ روش و برنامه مشخصی برای بازاریابیشون نداشتند؟ با اینکه به نظر عجیب میاد اما خیلی از صنایع کوچیک و بزرگ کورکورانه تو این راه قدم گذاشتهاند. مشکل اینجاست که میبینیم بزرگترین خطاها از شرکتهای کوچیک محلی سر میزنه، در صورتی که این شرکتهای کوچیک با بودجههای محدودی که دارند باید سعی کنند بیشترین سود رو از هزینههایی که میکنند بدست بیارن. ولی در عمل میبینیم به جای اینکه روی اجرای صحیح کار و حصول حداکثر نتیجه تمرکز کنند، از حاشیه های کار میزنن و کارو خراب میکنند، به خصوص تو زمینه بازاریابی سرچ که لطمات بیشتری وارد میشه.
همه قبول دارند که عرصه دیجیتال انقدر در تغییر و تحوله که نمیشه چیزی رو تو این عرصه پیش بینی کرد. فرصتهای بازاریابی و کانالهای دیجیتال دارن با سرعت نور تغییر میکنند و صنایع رو جا میذارن. کسایی که میخوان جایگاه خودشونو حفظ کنند دست به دامن تبلیغات موقت میشن و پولاشونو صرف تبلیغات کلیکی، سئو، بازاریابی محتوا و اجتماعی میکنند.
حتما خودتونم متوجه شدید که این راه پر خطر برای خیلی از شرکتهای بزرگ موفقیت آمیز نبوده و این شکست بزرگ روشهای بازاریابی رو زیر سوال برده. همین تصور منفی باعث شده خیلی از صنایع رو سرخورده کرده و باعث شده دوباره به همون روشهای بازاریابی قدیمی متوسل بشن.
تو کتاب هنرهای رزمی، نویسنده اهمیت استراتژی رو با این جمله نشون داده: استراتژی بدون تاکتیک کندترین روش پیروزیه و تاکتیک بدون استراتژی مثل سر و صدای قبل از پیروزیه.
همینطور استراتژی هر چقدر هم که خوب باشه اگه ابزار یا برنامه ای برای اجراش نداشته باشید بی فایده است. بنابراین اگه بخواهید بدون داشتن یه استراتژی درست از روشهای بازاریابی (مثل تبلیغات کلیکی و سئو) استفاده کنید، متحمل صرف هزینه های سنگین میشید و اون نتایجی که انتظار داشتید هم حاصل نمیشه.
برای اینکه بهتر توضیح بدم یه مثال میزنم:
یکی از مشتریهامون مدیر یکی از بزرگترین و تقریبا محبوترین کافیشاپهای تهران بود و تونسته بود ظرف سالهای قبل تو این کار آوازه ای کسب کنه. اما طی 2-3 سال اخیر چند تا کافیشاپ تو همون منطقه باز شدند و حالا 10-15 تا کافیشاپ شبیه هم تو یک منطقه دارن با هم رقابت میکنند. اینجاست که استراتژی سرچ میتونه به کمک بیاد و مردم رو از 2 کیلومتر اونطرف تر به محل کسبتون بکشونه (با تبلیغات کلیکی در سطح وسیع و سئوی محلی در سطح کوچکتر).
گرچه این شرکت کلی پول صرف رتبه گرفتن سایتش روی صفحه اول سرچ محلی و طبیعی کرده (بعلاوه تبلیغات کلیکی و سایر روشهای بازاریابی آنلاین) اما باز هم همچنان داره مشتریهاشو از دست میده. قبلا برای همچین مشکلی باید پول بیشتری صرف تبلیغات کلیکی میکردند تا مشتریهایی رو از منطقه خودشون هدف بگیرند، اما اگه هدفمندتر به مشکل نگاه کنیم، میتونیم از پایه حلش کنیم.
ما باید یه کاری کنیم که با یه کار جالب، این شرکت رو دوباره پرآوازه کنیم. اولویت رو باید بذاریم روی قیمتها و موقعیت جغرافیایی. یادتون باشه که قیمتها خیلی رقابتیاند و باید حواستون تو این زمینه به جیب مشتری باشه. برای حل مشکل باید از بالا به قضیه نگاه کنید. نمیشه که همینطوری بدون دلیل از مشتریها بخواهیم از چند تا کافی شاپ راحت و شیک اطرافمون صرف نظر کنند و ما رو انتخاب کنند.
باید روش خودمونو عوض کنیم. چون تحقیقات به وضوح نشون میدن که موقعیت جغرافیایی عامل خیلی مهمیه، بهتر نیست به جای اینکه روی جذب مشتری از 2 کیلومتر اونطرف تر تمرکز کنیم، روی کسایی متمرکز بشیم که 200 متر ازمون فاصله دارن؟ با این کار درهای جدیدی به روی خودمون باز کردیم – مثلا تو این مورد، میفهمیم که اگه 100هزار نفر از فاصله 200 متریمون مارو بشناسن خیلی بهتره.
وقتی ساده به قضیه نگاه کنیم، در واقع این روشی که الآن گفتیم هم فرقی با روشهای قدیمی نداره و حتی ممکنه از همون کانالها هم استفاده بشه. فرقش تو محل مشتریهاست. ما تو این روش، دیدمونو از مشتریهایی که در فاصله زیادی از ما قرار دارند (و باید قانعشون کنیم که از همه فرصتهای نزدیکترشون بگذرند و بیان سراغ ما) به سمت مشتریهای نزدیکتر در سطح منطقه ای با رقابت کمتر بگردونیم. برای این کار میتونیم با روشهای بازاریابی دیجیتال، سطح آگاهی نسبت به برندمون رو توسعه بدیم و خیلیها رو نسبت به وجود خودمون باخبر کنیم.
اگه بخاطر بازاریابی دیجیتال و بازبینی اهدافمون نبود این تغییر تاکتیک بوجود نمیومد و همچنان داشتیم با صرف هزینه برای گوگل ادوردز، فقط پولمونو دور میریختیم.
تکنیکهای یادگیری دیجیتال موثری بوجود اومده که میتونید با توسل به اونها جای پای شرکتتونو تو عرصه دیجیتال محکم کنید. برای اینکه بیشتر با این مفاهیم آشنا بشید، خلاصه ای از هر کدوم رو در پایین آوردیم. هم شرکتهای کوچیک و هم بزرگ میتونن با توسل به این تاکتیکها استراتژیشونو بهبود ببخشن و اثرگذاری دیجیتالیشونو افزایش بدن.
این تاکتیک بازاریابی برای کسایی بوجود اومد که میخواستن برنامه بازاریابی دیجیتالشونو همه جانبه توسعه بدن. میتونه هم در سطح تاکتیکی و هم برای خلق یه استراتژی فراگیر بکار گرفته بشه.
سُستاک، از حروف اول کلمات زیر گرفته شده:
Situation Analysis: به معنی تحلیل موقعیت مکانی شما
Objectives: به معنی اهدافی که میخواهید بهش برسید
Strategy: به معنی روشهایی که میخواهید برای رسیدن به اون اهداف به کار بگیرید
Tactics: چطوری میخواهید به اونجا برسید و برای این کار از چه کانالهایی استفاده میکنید
Actions: فرایندها، سیستمها، چک لیستها و دستورالعملها
Control: معیارها و اندازه گیریهایی برای اطمینان از پیشرفت
حتی اگه نخواهید این روش رو دنبال کنید، باز هم انجام این کارها ارزش داره. این پروسه و بصیرتی که تحلیل موقعیت بهتون میده ارزش تک تک ثانیه هایی که روش میذارید رو داره.
این مدل هم مثل روش سستاک میتونه برای تعیین مراحلی که باید در سطح تاکتیکی طی بشه و برای توسعه کل برنامه بکار گرفته بشه.
قبل از اینکه عمیق تر این روش رو بررسی کنیم باید این نکته رو یادآوری کنم که RACE هم مثل سستاک حروف اول کلماتی هست که باید تو این پروسه یک به یک انجام داد، اما قبل از حرف R که نماینده Reach هست، یه مرحله به اسم Plan داریم که باید اول انجام بشه اما چون نمیشد کلمه PRACE رو تلفظ کرد، اسم این روش رو RACE گذاشتند.
مراحل این پروسه یا همون اجزای RACE عبارتند از:
Plan: مرحله برنامه ریزی – حالتی که باید به استراتژی، فرصتها و اقدامات نگاه کنید. باید موقعیت آنلاینتونو محکم کنید، شاخص مخاطب درست کنید، رقیب و بازار کارتونو بشناسید. این اطلاعات میشن خوراک تبلیغات دیجیتالتون.
Reach: مرحله تحقیق – این مرحله همه رسانه های اجاره ای، رایگان و ملکی رو در بر میگیره و میتونه کمک کنه که محتوای سایتتون روی سایتهای مختلف، وبلاگهای مرتبط، شبکه های اجتماعی و موتورهای جستجو در دسترس مردم قرار بگیره.
Act: مرحله تصمیم گیری – تو این قسمت از پروسه باید بازدیدکننده ها رو قانع کنید که با برندتون ارتباط برقرار کنند، مثلا برای خبرنامه ثبت نام کنند یا گزارشی رو دانلود کنند.
Convert: مرحله خرید – اینجاست که سفرتونو در کنار مشتری آغاز میکنید.
Engage: مرحله همراه سازی – تو این مرحله تبدیل اولیه صورت گرفته و روابط بلند مدت رو با مشتری شکل میدیم.
اگه بخواهیم بین این دو روش یکی رو انتخاب کنیم، روش RACE میتونه بعنوان شروع راه باشه و براحتی برای کانالی مثل سئوی محلی قابل اجراست. از طرف دیگه SOSTAC وقت گیره و منابع زیادی تا به نتیجه رسیدن نیاز داره و به همین جهت ممکنه برای شرکتهای کوچیک که فقط میخوان در سطح محل خودشون دیده بشن زیاد مناسب نباشه. وقتی از کارهای کوچیک شروع کنید، میتونید زودتر به نتایج ملموسی دست پیدا کنید و برنامه ها و معیارهای قابل درکی برای خودتون توسعه بدید.
یکی از روشهای ساده و سریع فهرست شدن روی گوگل و موتورهای جستجو، برای کلیدواژه های مرتبط بحرفهتون، بازاریابی سرچ غیررایگانه. متاسفانه بازاریابی سرچ غیررایگان خیلی هم پرهزینه است. در مقابل، میتونید با بهینه سازی موتور جستجو یا سئو صرفه جویی کنید و در عین حال، بازدیدکننده های هدف بیشتری بدست بیارید.
سئو یا بهینه سازی موتور جستجو روی موتورهای جستجو مثل گوگل، یاهو، بینگ و ... تمرکز داره و سعی میکنه از این طریق ترافیک طبیعی بدست بیاره. اگه وب سایتتون در نتایج این موتورهای جستجو فهرست بشه، دیگه لازم نیست برای هر یک کلیکی که روی لینک سایتتون میشه پولی بپردازید.
در مقابل، اگه از طریق بازاریابی سرچ پولی وب سایتتونو روی موتورهای جستجو تبلیغ کنید، باید برای هر یک کلیکی که روی لینک سایتتون میشه پول بپردازید. وب سایتتون در بخش نتایج تبلیغاتیِ صفحه نتایج جستجو ظاهر میشه.
بازاریابی سرچ پولی از این نظر که سریع نتیجه میده، خیلی عالیه. همون لحظه ای که برای کمپین جستجوی پولی ثبت نام میکنید، میتونید بازدیدکننده بگیرید. اما از اون طرف هم، به محض اینکه دیگه پولی پرداخت نکنید، دیگه هیچ بازدیدکننده ای نمیتونید بگیرید.
اگه میخواهیددر نتیاج جستجوی طبیعی رتبه بالایی کسب کنید، باید صفحات ول خوبی توسعه بدید و لینکهایی که به سایتتون وارد میشن با کیفیت باشند. روش سئو تا بخواد نتیجه بده و بتونید رای سایتتون رتبه بالایی کسب کنید خیلی بیشتر طول میکشه. اما خوشبختانه اکثر وبسایتها میتونن تا مدتهای طولانی رتبهشونو حفظ کنند.
در بازه های بلند مدت، سئو خیلی باارزشتر از بازاریابی سرچ پولیه. اگه کسب و کاری دارید که میخواد باقی بمونه، سئو براتون بهتره.
اگه از بازاریابی سرچ پولی استفاده کنید، وب سایتتون بخاطر پولی که پرداخت میکنید بازدید میگیره. اما با سئو اگه بازدید بگیرید بخاطر خوب بودنِ وب سایتتونه.
اگه بخواهید برای تبلیغ سایتتون از سئو استفاده کنید، مجبورید صفحاتشو بهینه کنید: یعنی تمام محتوا، کارایی و غیره. با اینکه اینها کار بیشتری میطلبه اما همین تغییرات سود زیادی به وبسایتتون و برگشت سرمایه میرسونه.
شبکه های اجتماعی تعداد لینکهای وب سایتتونو بیشتر میکنه و در نتیجه روی گوگل میتونید رتبه بالاتری بدست بیارید: یه صفحه جدید روی سایتتون بسازید و بعد روی فیسبوک یا توئیتر بهش لینک بدید.
از طریق سایتهای شبکه های مجازی بازدیدکننده میگیرید و بعضی از این بازدیدکنندهها به سایتتون لینک میدن و این لینکها روی کمپین های سئوی سایتتون اثر مثبت میذاره.
اگه پول دارید و اگه همین الآن برای سایتتون بازدیدکننده لازم دارید، بازاریابی سرچ پولی مناسبه. اما اگه میخواهید رتبه بالایی کسب کنید که مدت زیادی هم براتون بمونه و در عین حال برای کلیکهایی که میگیرید مجبور نباشید پولی بپردازید، از سئو استفاده کنید. در پایان این نکته رو فراموش نکنید که سئو برگشت سرمایه خیلی بهتری داره.
خیلی از مشتریها در مورد پروسه دقیق کار ساخت وب سایت سوال میکنند. مثلا دوست دارن راجع به عناصر خاص از طراحی که به بازاریابی آنلاین مربوط میشن بدونن. برای اینکه پاسخی به این سوال رایج داده باشم، میخوام مسائلی رو که مشتریهام مطرح میکنند، تو این پست توضیح بدم.
وقتی یه ایده ای به ذهنتون میرسه و آماده نوشن میشید، سریع چند تا تحقیق کلیدواژه انجام میدید و چند تا عبارت مرتبط پیدا میکنید. اما یه دفعه این سوال براتون پیش میاد که:
باید دو صفحه جدا بنویسیم که هر کدوم یه عبارت کلیدی رو هدف بگیرن یا باید یک صفحه بنویسیم که هر دو عبارت رو هدف بگیره؟
خیلی سریع میشه به این سوال جواب داد. باید ببینید آیا این دو عبارت در واقع دو موضوع جدا هستند یا اینکه هر دو زوایایی از یک موضوعند. در وافع میخواهیم جواب این سوالو پیدا کنیم که:
آیا این دو تا از نظر گوگل، دو موضوع مجزا هستند؟
این سوال نه تنها برای تعیین کلیدواژه های وبلاگ خیلی مهمه بلکه برای محصولات فروشی یا صفحات خدمات هم اهمیت داره. کلا هدف گیری کلیدواژه ها هم برای نوع صفحات و هم برای بازدیدکننده های وب سایتمون مهمه.
برای اینکه جواب سوالمونو پیدا کنیم، برای هر دو عبارت سرچ میکنیم و نتایج رو به دقت بررسی میکنیم. ببینید همپوشانی دو عبارت چطوره، زیاده؟ الآن براتون یه مثال میزنم از دو تا صفحه نتایج جستجو برای دو عبارت جستجو شده متفاوت:
عبارت اول: سئوی سایت
عبارت دوم: سئو و بهینه سازی سایت
تو این مثال، میبینید که خیلی از نتایج برای هر دو عبارت مشترکه. این خودش دلیل محکمیه که نشون میده این دو تا در اصل یک موضوعند. یعنی یه صفحه میتونه هر دو عبارت رو هدف بگیره.
نشونه دیگه: به قسمتهایی از توضیحات سایتهایی که روی صفحه نتایج با فونت ضخیم نوشته شدند (Bold) دقت کنید. گوگل عبارتهایی رو که براشون سرچ کردین ضخیم کرده تا راحتتتر بتونید پیداشون کنید. این عبارتهای ضخیم شده از نظر دستوری و معنایی خیلی بهم نزدیکند.
وقتی میبینید کلماتی که از دو عبارت متفاوت، ضخیم شده اند هم یکسانند، یعنی این دو تا عبارت از یک موضوعند و یک صفحه میتونه هر دو عبارت رو هدف بگیره.
اگه نمیتونید به این نتایج اکتفا کنید و میرید صفحات دو و سه هم میگردید، برای خودتون این معیارها رو در نظر بگیرید:
مسیر تصمیم گیری به این ترتیب میشه:
1- برای یه موضوع یه ایده ای به ذهنتون میرسه و براش عبارتهای ممکن رو مینویسید.
2- هر عبارت رو گوگل کنید.
3- آیا نتایج جستجو برای این دو عبارت، همپوشانی زیادی دارند؟
4- بنا بر جوابی که به سوال بالا دادید، یک یا دو صفحه درست کنید.
خب حالا آماده اید که کارتونو شروع کنید. این سه مرحله اصلی ساخت صفحات بهینه شده برای موتور جستجو:
1- اول ببینید دامنهتون اونقدر اعتبار داره که برای عبارتهای مورد هدف بتونه رتبه بگیره.
2- بهترین صفحاتی که رو کل اینترنت هست رو برای موضوعتون درست کنید.
3- با استفاده از روشهای سئو، بین کلیدواژه ها ارتباط بوجود بیارید.
یکی از معیارهای تعیین کننده اینکه چه سایتهایی در هر صفحه نتایج موتور جستجو نشون داده بشه، سرچ هاییه که مردم قبلا انجام دادهاند. گوگل برای اینکه تشخیص بده نتایجی که روی صفحه نتایج ظاهر شدهاند واقعا به عبارت سرچ شده ربط دارند یا نه، به رفتار سرچ ها نگاه میکنه که بهش میگن نشونه های تعامل کاربر.
پس جواب این سوال که "آیا این دو موضوع مجزا هستند" بستگی به نشونه هایی داره که گوگل از سرچ های قبلی دریافت کرده. گوگل بر اساس کاری که ما روی صفحه نتایج انجام میدیم، سایتها رو فهرست بندی میکنه که منطقی هم هست.
میخوام اینجا به سه تا از سوالاتی که معمولا مشتریها و دوستانم درباره هدفگیری کلیدواژه ها، چند صفحه و چند کلیدواژه ازم میپرسن جواب بدم.
نکته اش اینه که فقط راجع به یک عبارت خاص ننویسید، بلکه راجع به موضوع بنویسید. وقتی یک موضوع رو گسترده تر پوشش بدید، به طور طبیعی خیلی از عبارتهای مرتبط با اون موضوع رو پوشش میدید. اگه موفق باشید که صفحه برای عبارتهای زیادی رتبه میگیره و همه هم به موضوعتون مرتبطند.
اگه صفحه ای خوب نوشته شده باشه میتونه برای هزاران کلیدواژه رتبه بگیره. خیلی هم معموله.
اگه نمیدونید چطوری باید یه مطلب خوب بنویسید که به سئوی سایتتون کمک کنه، پیشنهاد میکنم مقاله چه مطلبی در سایت بنویسم رو مطالعه کنید.
اما باز هم باید برای تگها، توصیفات متا و تیترها چند تا عبارت مهم تر رو انتخاب کنید. گاهی اوقات میتونید حتی یه عبارت دیگه ای رو تو این جاها بنویسید. ما تو راهنمای تازه کارها برای بهینه سازی موتورهای جستجو، راجع به نحوه انتخاب تگ، توصیفات متا و تیترها توضیح دادیم.
این کار سختیه. اگه شما رتبه گرفتید بخاطر اینه که گوگل این URL رو مرتبط با اون عبارت میبینه.
اگه URL در حال حاضر داره برای یه عبارتی رتبه میگیره، سعی نکنید ذهن گوگل رو تغییر بدید. اگه میخواهید بازدیدکننده هایی که به یه صفحه دیگه میرن، اون صفحه دوم رو هم ببینن، از لینکهای داخلی استفاده کنید.
نه.
این کار یعنی خیانت به بازدیدکننده ها و اسپم هست. این کار بر خلاف خواسته بازدیدکننده ها و گوگله. اگه همچین سوالی میپرسید، باید بگم تو مسیر اشتباهی افتادید.
اگه دارید اینطوری فکر میکنید، اونوقت یعنی ذهنیت مناسبی برای بهینه سازی موتور جستجو دارید. منظورم اینطوریه:
هر موضوعی یک رقیبه. هر صفحه یک رقیبه.
پس دیگه میدونید کلیدواژه هایی که میخواهید هدف بگیرید یک موضوع رو نشون میدن یا دو تا. وقتی که تصمیم گرفتید راجع به چی بنویسید، سعی کنید بهترین صفحه ای رو که در اون زمینه روی کل اینترنت هست خلق کنید.
تو این مقاله بعضی از مشکلاتی ممکنه از نظر سازگاری با گوگل، برای سایتها پیش بیاد بررسی میشن و در کنارش چند تا نکته مهم سئو که حتما همه سایتها برای موفقیتشون باید رعایت کنند ذکر میشه.
چون گوگل موتور جستجوی شماره یکه و تقریبا همه مردم اول از همه به گوگل مراجعه میکنند، پس برای اینکه بتونید کاربرهای بیشتری داشته باشید باید با گوگل سازگار باشید. اگه سایتتونو بهینه نکرده باشید که با گوگل سازگاری داشته باشه، یعنی اجازه دادید رقیبتون دست بالا رو بگیره.
مهمترین مسئله ای که در مورد سازگاری با گوگل باید بررسی بشه، دسترس پذیری سایته. یعنی اگه سایتتون از فلش یا فناوریهایی استفاده کنه که برای روباتهای موتور جستجو قابل خوندن نباشن، تقریبا میشه گفت این سایت صد در صد دسترسی پذیری نداره. گوگل سایتهایی رو دوست داره که محتواشون شفاف، واضح و برای خواننده بهینه باشه.
همه سایتها باید سازگار با موبایل باشند. گوگل وب سایتهایی رو که با موبایل سازگاری دارند، به سایتهایی که واکنشگرا نیستند ارجحیت میده و روی صفحه نتایج جستجوی طبیعی بالاتر نمایششون میده. چون گوگل هم میدونه که الآن دیگه روز به روز به تعداد کاربرهای موبایل افزوده میشه و این مردم برای اتصال به اینترنت و وبگردی از موبایلهاشون استفاده میکنند. در واقع مردم دارن بیشتر به استفاده از دستگاههای جیبی روی میارن و کامپیوتر و لب تاپ کمتر از قبل استفاده میشن.
آخرین نکته این که گوگل شروع کرده به ارجحیت دادن به سایتهای امن. البته هنوز امنیت رو به دسترس پذیری ترجیح نمیده ولی اگه دوست دارید سایتتون بیشتر از سایتهای رقیب با گوگل سازگار باشه، باید به امنیتش توجه کنید.
به جز دسترس پذیر بودن وب سایت، یکی از قوانین مهمی که تو سئو همیشه باید بهش توجه داشته باشید، اینه که محتوا پادشاه سایته. اگه وب سایتتون محتوایی مرتبط با موضوع کلی سایت داشته باشه، یعنی برای کلیدواژه های اون موضوع بهینه شده و دارید کارتونو درست انجام میدید. وقتی من به مشتریهای جدید مشاوره میدم، یکی از اولین نکاتی که در ارتباط با بهینه سازی موتور جستجو ارائه میدم همینه.
دومین نکته ای که میگم، اینه که در تولید محتوا فعالانه عمل کنید. گوگل سایتهایی بزرگتری رو که پر از محتوا هستند دوست داره، بخاطر همین هم دارکوب روشهای مختلفی رو برای افزودن محتوا به سایت، به مشتریهاش ارائه میده. ما وبلاگ نویسی رو پیشنهاد میکنیم تا بتونید درباره شرکت یا صنعتتون پست بذارید. یکی دیگه از روشهای ایجاد محتوا، داشتن فروشگاهه. به این ترتیب میتونید محصولاتتونو روی سایت بذارید و براشون توضیحات بنویسید.
در پایان، سازگار کردن سایت با گوگل، مربوط میشه به ارتباط داشتن با بازدیدکننده ها و ارائه اطلاعات مرتبطی که روی دستگاههای مختلف قابل خوندن باشه.
داشتم یکم راجع به سئو از اینور و اونور مطلب میخوندم که یه مقاله دیدم به اسم "سرزمین موتور جستجو" سه تا پیش بینی از آینده سئو کرده بود. به نظرم جالب اومد.
سه تا نکته درباره روشهای بازاریابی برای آینده سئو نام برده بود. نویسنده گفته بود در آینده بهینه سازی موتور جستجو چالش برانگیز میشه، به خصوص در حوزه بازاریابی. بازاریابها مجبورند برای همراه کردن مشتریها با خودش به روشهای خلاقانه ای متوسل بشن.
خلاصه اش این بود که اگه نتونید مشتریهارو با خودتون همراه کنید و جذبشون کنید، بازی رو باختید. سئو به ترافیک سایتتون نگاه میکنه، پس شما هم باید به ترافیکتون اهمیت بدید. پس برای اینکار باید محتواتونو تغییر بدید، یه طوری بنویسیدش که برای کاربرهاتون جذابیت داشته باشه و حتما یه چشمتون هم به آنالتیکستون باشه.
و آخرین نکته اینکه موتورهای جستجو همین الآنشم دارن با هوش مصنوعی صفحات رو رتبه گذاری میکنند. کامپیوترها عموما از روی الگوریتمها رتبه دهی میکنند و بر اساس درگیر کردن مخاطب و تجربه کاربری به صفحات نمره میدن. بنابراین شما هم باید به صفحاتتون یکی یکی نگاه کنید و همه رو برای شخص مخاطب هدف بنویسید تا بتونید بیشتر با محتوا درگیرش کنید و نتیجتا رتبه سئوی سایتتونو افزایش بدید.
بهینه سازی موتور جستجو یکی از ابزارهای بازاریابیه که در اختیار شما قرار گرفته. اگه میخواهید روی صفحه نتایج طبیعی موتورهای جستجو رتبه بالاتری بگیرید، باید روی محتواتون تمرکز کنید و برای بک لینک دادن به صفحات و مقاله های دیگه راههایی پیدا کنید. گوگل علاوه بر این دو روش، از هوش مصنوعی مغز رتبه بندی کنندهاش هم برای رتبه گذاری صفحات استفاده میکنه. اگه دوست دارید در این مورد بیشتر بدونید، پیشنهاد میکنم به مقاله چرا در سال 1396 بازاریابی آنلاین مهمتر میشود؟ مراجعه کنید.
به طور خلاصه، با اینکه تلاشهایی که روی شبکه های اجتماعی دارید، همراه با کمپینها و تبلیغات پولی و سایر روشهای بازاریابی، همه اهمیت بالایی برای رشد کسب و کارتون دارند، نباید از سئو غافل شد. دائما در حال بروزرسانی وبسایتتون باشید، مخاطب رو به روشهای خلاقانه تری درگیر کنید. اگه برای طراحی سایت ایده میخواستید، مقاله گرایشات برتر طراحی سایت در سال 2017 از دارکوب بهتون کمک میکنه.
کسی که شبکه جهانی وب رو بوجود آورد، پیش بینی کرده بود که فقط یه تعداد محدودی پسوند لازم میشه. در آدرس وب سایتها، به پسوند یا همون آخرین عبارت بعد از نقطه، دامنه سطح بالا یا TLD میگن. برای نشون دادن شرکتها، سازمانهای آموزشی، دولتی و غیره یه سری gTLD (دامنه های سطح بالای جهانی یا global Top Level Domains) بوجود اومدند، مثل .com و org. علاوه بر این، یه سری دامنه های سطح بالای دیگه هم برای کد کشورها بودند که هر کدوم یه ملیتی رو نشون میدادند مثل .ir
بی نظمی و رایگان بودن اسامی دامنه، باعث شد خیلی از آدرسهای .com زود از بین برن و با بی نظمی به کار گرفته بشن. همین مسئله جرقه ای شد برای تشکیل شرکت اینترنتی (یا ICANN) که مسئول تخصیص اسامی و اعداد بود. ICANN مسئولیت نظم بخشیدن به فروش و مالکیت اسامی دامنه رو به عهده داشت و یکی از اولین وظایفش این بود که نیاز بیش از حد دامنه های شرکتی (پسوند .com) رو که همه جا و برای همه سایتها استفاده میشد کم کنه.
در حال حاضر بیش از 1500 دامنه سطح بالا در گردشه، از TLDهای اصلی مثل .wiki و .army تا چیزهای عجیب مثل .duck و .pink که بعضی هاشون خیلی سریع همه گیر شدند و بعضی هاشون ناشناخته موندند و کسی انتخابشون نکرد. اینجا یه سوالی به ذهن متبادر میشه: این اسامی دامنه چطوری میتونن روی سئو اثر بذارن و آیا شرکت های تازه تأسیس میتونن برای وب سایتشون از پسوندهای غیرمرسوم استفاده کنند؟
مهمترین جذابیت دامنه های سطح بالا ارزون تر بودن و آزاد بودنشونه. ICANN به کمک تنوع بخشیدن به دامنه ها، خیلی وقته که تونسته به هدف کم کردن قیمت ها برسه.
انتخاب پسوندهای تازه واردی مثل .space یا .ninja روی رتبه جستجو اثری نداره- حداقل تو تئوری. دارکوب هم به عنوان شرکتی که انواع خدمات مرتبط با وب رو ارائه میده، تنوع زیادی از پسوندها رو برای آدرس وب سایتها پوشش میده.
گوگل بطور عمومی اعلام کرده، الگوریتمش تفاوتی بین دامنه های سطح بالای مختلف قائل نمیشه. بنابراین صنایعی که برای خودشون پسوند اختصاصی دارند (مثل .sony یا .dentist) نباید بالاتر از پسوندهای سنتی مثل .org رتبه بندی بشن. پس مثلا اگه شما لبنیات فروشی داشته باشید و پسوند .cheese رو برای کارتون انتخاب کنید، نباید نسبت به وقتی که پسوند .com رو انتخاب میکنید فرقی داشته باشه.
رقیب گوگل، Bing و شریک فعلیش یاهو بخش قابل توجهی از بازار موتور جستجوی جهانی رو هنوز در دست دارند و بینگ برای محاسبه سئو روش دیگه ای رو در پیش گرفته. مثلا اینکه بینگ سایتهای قدیمی رو به سایتهای جدیدتر ترجیح میده و بیشتر به کیفیت بک لینکها اهمیت میده تا به تعدادشون. اما بینگ هم مثل گوگل اعلام کرده که دامنه های سطح بالا بر هم دیگه ارجحیت ندارند و اثری بر رتبه بندی سایتها نمیذارن.
با این همه، در عمل چیز دیگه ای میبینیم؛ شواهد نشون میدن بعضی از دامنه های سطح بالای جهانی در نتایج رتبه بندی ضعیف عمل میکنند و این هم به خود ما برمیگرده. چون طبق الگوریتم موتورهای جستجو، طرز رفتار و عملکرد آدم ها اثر زیادی بر رتبه بندی سایتهای میذاره. اگه مردم زیاد از یه وبسایت دیدن کنند، عملکرد اون وب سایت در جستجو بهتر میشه. اگه مردم روی سایت یه مدتی بمونن، باز هم بهتر میشه و اگه بهش لینک بدن که دیگه بهترترتر میشه.
همین قانون، اهمیت جذب بازدیدکننده دائمی رو برای وب سایتها بیشتر میکنه و باعث میشه تعصبی که آدما نسبت به پسوندهای نوظهور عجیب دارن به قوه خودش باقی بمونه. مردم به دامنه هایی که طبق استانداردهای سنتی نیستند کمتر اعتماد میکنند و کمتر ازشون بازدید میکنند. بینگ اقرار کرده اگه سایتی میخواد رتبه خوبی بگیره باید مردم دوستش داشته باشن.
با توجه به همه حرفهایی که زده شد، میشه نتیجه گرفت اسامی جدید دامنه تا وقتی که هنوز خوب بین مردم جا نیفتاده اند، بر سئوی سایت ها اثر میذارن. اینطور که تخمین زده اند، از وقتی که یه سایت راه اندازی بشه تا وقتی که مردم قبولش کنند، حدود 10 سال طول میکشه. دامن های جدید شاید هیچ وقت نتونن این همه دووم بیارن. البته بعضی هاشون الآن در مسیر کسب اعتبارند، ولی اگه کسی بخواد وب سایتش از همون روز اول عملکرد خوبی داشته باشه، باید از TLDهایی استفاده کنه که برای مردم جذابیت بیشتری دارند. انگار پسوندهای .com یا پسوندهای ملی یه خلوص و صداقتی تو ذاتشون دارن که دامنه های سطح بالای جدید ندارن. مثل شماره موبایل، که شماره های سنتی و دائمی، بین مردم اعتبار بیشتری دارن نسبت به شماره های اعتباری که بعدا به بازار اومدند. بعضی وقتا اینطوریه دیگه، بهتره از روشهایی که امتحان خودشونو پس دادند استفاده کرد.
بازاریابی محتوا برای صنایع مسئله مهمیه، اما این بازاریابی چطوری میتونه در بهینه سازی موتور جستجو نقش ایفا کنه؟ تو این پست مصاحبه ای میخونید که با آقای بالوی پور در مورد نقش محتوای خوب در موفقیت آنلاین و تفاوتی که میتونه ایجاد کنه صورت گرفته.
با اینکه سئو خودش یه تخصصه اما خیلی از همکارهای من آگاهانه یا غیرآگاهانه کارشون به سئو ربط پیدا میکنه. به نظر من خیلی خوبه که بتونم تو این زمینه بهشون کمک کنم. از اونجایی که دارکوب علاوه بر خدمات طراحی و توسعه و سئوی وب، خدمات هاستینگ و دامنه هم ارائه میده، ما دوست داریم مشتریهامون وب سایتهای موفقی بسازند. سئو برای موفقیت هر سایتی ضروریه و نقش مهمی در مدیریت محصول ایفا میکنه.
بازاریابی محتوا موضوع رو بورسیه و یه چیزیه که همه شرکتهایی که تو کار خدمات اینترنتی هستند باید بهش توجه داشته باشند. در واقع هر کسب و کاری به نحوی محتوای نوشتاری تولید میکنه، حالا بعضی ها این محتوا رو میذارن رو وبلاگشون، یا روی صفحات وبشون یا مقاله های تخصصی و گزارشهاشون. این محتوا اثر مستقیمی روی سئو داره، چون وب سایتهایی که دائما محتوای نوشتاری باکیفیت تولید میکنند، سئوی خودشونو افزایش میدن.
به همین دلیل این پتانسیل ارتباط بین بازاریابی محتوا و سئو برای ما خیلی جالبه. ما خودمونو متعهد میدونیم به صنایع کوچک در رسیدن به موفقیت کمک کنیم. یکی از راههایی که میتونیم به این هدف برسیم از طریق راهنمایی های دیجیتالیه که در وبلاگ دارکوب عرضه میکنیم و حاوی نکات، ترفندها، اطلاعات پیش زمینه ای و دستورالعملهاییه برای کاربرهامون که هم از بین افراد معمولین و هم از بین شرکتها و همه میخوان روی وب به موفقیت برسن. مطالب ما حول موضوعاتی مثل وب سایتها، هاستینگ، پلتفرمها، دامنه ها، بازاریابی آنلاین و بهینه سازی موتور جستجوئه.
بطور خلاصه، به پشتیبانی از مشتریها و برندها به کمک محتوایی هدفمند میگن بازاریابی محتوا. مثلا سوپرمارکتها معمولا محتوایی که روی وب سایتشون به مشتریهاشون میدن در مورد دستور غذا و برنامه ریزی وعده های غذاییه که مشتریها بتونن برای بودجه و خوراکشون برنامه ریزی کنند. این نوع بازاریابی محتوا، فرایند خرید رو برای مشتریها ساده میکنه و اونها رو به خرید ترغیب میکنه.
من اینطوری بهش نگاه میکنم؛ اگه کسی فقط یه نمایشنامه رو بخونه، نمیشه بهش بگیم تئاتر. تئاتر ملزومات خاصی داره مثلا به سالن نمایش و تماشاچی هم نیاز هست. اگه این تشبیه رو برای سئو بکار ببریم، سالن نمایش حکم فناوری هایی رو داره که محتوا به کمک اونها میتونه بطرز مناسبی به نمایش دربیاد و تماشاچی هم میشه ترافیک وب سایت. ما با سئو به این دو تا میرسیم، یعنی ما فناوری های موجودی که میتونن محتوا رو در دسترس قرار بدن و از همه مهمتر کاری کنند که براحتی دیده بشه رو در جهت اهدافمون بکار میگیریم و ما نمایش محتوا میتونم کاربرها رو به سمت محتوای جالب و مرتبطی که آماده کردیم فرابخونیم و در مقابل برندمونو به جهانیان معرفی کنیم. با بازاریابی مؤثر محتواتون، سئو شروع به رشد میکنه.
از نظر فروش هم محتوای خوب برای سئو خیلی مهمه. اجازه بدید یه نگاهی به نظریه کیفیت گوگل بندازیم: اگه برند مهمی باشید و محصولات باکیفیتی عرضه کنید، این کیفیت باید در محتوای باکیفیتی که ارائه میدید هم منعکس بشه. به این منظور، باید بین شما و اسپمرها تفاوت قابل ملاحظه ای وجود داشته باشه و این، رتبه بندی گوگلتونو بهبود میبخشه.
گوگل روز به روز داره توجهشو بیشتر معطوف به محتوای خوب میکنه. اخیرا این مسئله در صفحات نتایج جستجو تأکید میشه. صفحه هایی که بیشتر با یه درخواست سرچ مطابقت داشته باشند، در صفحه نتایج، بالاتر از بقیه صفحات وب قرار میگیرن و روز به روز هم شاهد این هستیم که صفحاتی که روی صفحه نتایج ارائه میشه مطابقت بیشتری با عبارت سرچ شده دارن. حتی عبارت "جایگاه صفر" هم بوجود اومده و به قطعاتی از محتوا اشاره داره که بالای اولین نتیجه جستجو و درون کادر قرار میگیرند.
این مسئله کمی بحث برانگیزه؛ از طرفی فرصتی برای خوندن محتوا در همون صفحه نتایج بوجود میاره و از طرف دیگه وقتی سوال کاربر در همون صفحه جواب داده میشه، دیگه نیازی به باز کردن صفحه وب نیست و کلیک روی اون وب کم میشه.
همونطور که گفتم، همه صنایع یه مقدار مشخصی محتوا تولید میکنند، اما از مقدار محتوا مهمتر، کیفیتشه. در بازاری که اینقدر اشتباع شده، صنایع و شرکتها باید سعی کنند به قدر کافی برجسته باشند تا تو این بازار شلوغ به چشم مخاطبشون بیان و دیده بشن. اینجا باید هدف "محتوای x10" باشه، یعنی محتوا باید ده برابر بهتر از مطالب دیگه ای باشه که در ارتباط با اون موضوع، قبلا نوشته شده.
ضمنا باید مخاطب رو حتما در نظر بگیرید. محتوا باید با هدف کاربر تطابق داشته باشه. اگه کاربر یه سوال مثل"وب هاستینگ چیست؟" سرچ کرده، نباید کاربر رو به بخش فروش هدایت کنیم. باید بی طرفانه و با جزئیات دقیق به این سوال جواب بدیم و با این کار، اول یه دید مثبتی در کاربر نسبت به برندمون بوجود بیاریم. از طرف دیگه، اگه یه مشتری کلمه "ارزان" رو سرچ میکنه، دوست نداره 2000 کلمه در مورد تاریخچه اینترنت بخونه. تو این مورد، فهرست تعرفه ها بهتره ارائه بشه.
به طور خلاصه، محتوای خوبی بسازید و اونو به دست مخاطب برسونید.
فهرست شدن تو گوگل مپس برای کسب و کارهای محلی خیلی ضرورت داره. اگه درست تو این فهرست دیده بشید، ترافیک مغازتون بیشتر میشه. برای اینکه تو سرچ نقشه بتونید ترافیک بگیرید، باید تمام قسمتهای مهم رو در پروفایلGoogle My Business (GMB) پوشش بدید. تو این پست روشهایی رو که خود گوگل برای دیده شدن در گوگل مپس سفارش کرده، بعلاوه چند تا توصیه از طرف خودمون مرور میکنیم.
منظور از ارتباط، ارتباطِ فهرست محلی شماست با چیزی که کاربرها سرچ میکنند. بخاطر همین انقدر تأکید میشه که حتما اسم، آدرس و شماره تماستون در همه پروفایلهای تجاری ای که ایجاد میکنید، از گوگل مای بیزنس گرفته تا فیسبوک، یکی باشه.
معمولا کاربرها اسم تجاریتونو خلاصه میکنند یا شاید اشتباه تایپ کنند یا ممکنه برای سرچ از یه عبارت کلی استفاده کنند. وقتی همه جا از یه اسم رسمی ثابت استفاده کنید، روی هویت تجاریتون تأکید میشه، اونوقت حتی اگه کاربرها اسمتونو اشتباه تایپ کنند، گوگل میتونه سرچ ها رو به شما ارتباط بده.
در مقابل اگه روی سایتهای مختلف به گوگل و کاربرهاتون اطلاعات ضد و نقیضی بدید، به تجربه کاربریتون لطمه وارد میشه و گوگل مشکل تر میتونه کسب و کارتونو بشناسه.
اگه میخواهید این کارو دستی انجام بدید، اول فقط روی سایتهای معروفتر اطلاعاتتونو اصلاح کنید. مثلا روی
نکته فنی: تمام قسمتهای پروفایل گوگل مای بیزنستونو کامل پر کنید. توصیفات، عکس و همه چیز. هر چی پروفایلتون کامل تر باشه احتمال اینکه کاربرها بهتون مراجعه کنند بیشتره. ساعتهای کاری یکی از مهمترین قسمتهای پروفایله، حتما دقیق بنویسیدش. حتی میتونید برای تعطیلات یه سایتهای دیگه ای رو مشخص کنید.
این دیگه واضحه اما چون مهمه میگم؛ گوگل از روی آدرسی که تو پروفایلتون مینویسید، مکان دقیقتونو پیدا میکنه و از روی اون مسافت کاربر رو از شما تخمین میزنه. پس اگه آدرستونو دقیق وارد نکنید، چون گوگل اطلاعاتتونو از روی چیزی که نوشتید بدست میاره، ممکنه به اشتباه بیفته.
این معیار مشخص میکنه که کسب و کار شما تو دنیای آنلاین و آفلاین تا چه حد محبوبه. مقاله ها، نظرات، رتبه هایی که مردم بهتون میدن، حتی نتیجه وبسایت خودتون (اینجاست که باید سئوی خوبی داشته باشید) همه میتونن میزان برتری شما رو نشون بدن. این معیار میتونه روی رتبه بندی محلی تون هم اثر بذاره. پس هر کاری میتونید بکنید تا به گوگل نشون بدید چقدر مهم و برترید.
1- نه تنها برای نظر گرفتن فعال باشید، بلکه باید به نظرات جواب هم بدید.
روی هر پلتفرم نظرسنجی یه سیستم ثبت نظر داشته باشید. مثلا تو Google Reviewsو فیسبوک. اگه کسی براتون یه نظر منفی گذاشت، جواب بدید. تعامل با مخاطب باعث میشه کسب و کارتون فعال دیده بشه، کاربرها هم ترجیح میدن به کسب و کارهای فعال تر سر بزنند.
2- برای نشون کردن محتوای محلیتون از اسکیما استفاده کنید.
اسکیما یا Schema یه قطعه کده که مستقیما به HTML سایتتون اضافه میشه. برای نمایش شماره تلفن، آدرس و اسم تجاریتون از اسکیما استفاده کنید. اسکیما خیلی گسترده است و گزینه هایی زیادی برای توصیف محتوای وبسایتتون پیش رو دارید. وقتی به اطلاعات محلیتون اضافه اش کنید، گوگل میتونه اطلاعات تجاریتونو تحلیل کنه.
3- روی شبکه های اجتماعی مطلب بفرستید. هر چی محلی تر باشه بهتره.
عملکرد کسب و کارهایی که یه اکانت فعال روی شبکه های اجتماعی دارند بهتر از بقیه است، اما کسب و کارهای نمیتونن برای پشت سر گذاشتن رتبه رقیبشون فقط روی نوشتن مطلب در شبکه های اجتماعی تکیه کنند. وقتی کسب و کارتون رشد کرد دیگه لازم نیست به این مورد تکیه کنید، اما برای کسب و کارهای تازه یه امکانیه که بتونن مخاطب های جدید جذب کنند. محتواهایی که مینویسید با مرکزیت محلتون باشه و اونها رو با مردم به اشتراک بذارید.
4- برای اینکه برندتون در سرچ ها معروف بشه از روابط عمومی استفاده کنید.
اینطور که گوگل میگه، ظاهر کلی وبسایت ها بر رتبه بندی نقشه های محلی اثر میذاره. سعی کنید از طریق روابط عمومی یا تعاملات مشتریهاتون سرچ عبارتهای مربوط به برندتونو بیشتر کنید. با مردم یه رویدادی (مثل مسابقه یا خیریه یا ...) بسازید و براش تبلیغ کنید. میتونید از کارهایی که رقباتون انجام دادند ایده بگیرید. هر چی برندتون محبوبتر بشه، کاربرهای بیشتری اسمتونو سرچ میکنند و احتمال اینکه روی فهرست بندی گوگل مپس رتبه بهتری بگیرید بیشتر میشه.
احتمالا همتون با اولین و دومین موتور جستجوی محبوب جهانی آشنا هستید و نیازی به معرفی ندارن، اما آیا میدونید 8 موتور جستجوی محبوب دیگه بعد از گوگل و بینگ چیا هستند؟
اولین فهرستی که در پایین این مقاله خواهید دید شامل محبوبترین موتورهای جستجوی حال حاضره که به ترتیب از محبوبترین به سمت محبوبیت کمتر نوشته شده. این رتبه بندی بر اساس سایت eBiz هست و در اون تعداد کاربرهای هر ماه و درستی نتایج ارائه شده موتورهای جستجو سنجیده شده اند.
دومین فهرست محبوبترین های جهان رو بر اساس سهمشون از بازار شبکه جهانی تعیین کرده و با توجه به سهمی که از بازار کاربرهای جهانی دارند و درستی نتایجشون رتبه بندی شده اند.
این فهرست فقط بر جستجوهای وب تمرکز داره و سرچ های تصاویر یا گیفت در اون در نظر گرفته نشده اند.
تعداد تخمینی کاربران ماهانه: 1/6 میلیارد
رتبه الکسا: 1
مزیت های گوگل:
با توجه به سهم 72/48 درصدی گوگل از سهم بازار جهانی از جستجو، شما دیگه بعنوان یک بازاریاب انتخابی ندارید به جز اینکه از خدمات پولی و طبیعی گوگل استفاده کنید.
بعنوان کاربری که هر روز داره برای منافع شخصی و گاها هم بعنوان منبعی جامع و کامل از گوگل استفاده میکنید مجبورید اعتراف کنید که گوگل تبدیل به یه جزء ضروری در زندگی روزمره تون شده. گوگل برای هر رابط کاربری (برای کم کردن نتایج طبیعی) 10 تا نشان میتونیم به گوگل بدیم: برای نقشه ها، جیمیل، ارتباط به شدت نزدیک نمودار اطلاعات، تبلیغات پولی با پرداخت های کم کم و منصفانه، و غیره.
چرا نباید همچین چیزی رو غول موتورهای جستجو بنامیم!
تعداد تخمینی کاربران ماهانه: 400 میلیون
رتبه الکسا: 22
مزیت های بینگ:
جستجوی فیلم بینگ به حد قابل ملاحظه ای بهتر از جستجوی فیلم گوگله.
معمولا بینگ دو برابر بیشتر از گوگل پیشنهادات خودکار برای جستجو ارائه میده (البته برای نتایج انگلیسی).
بینگ قابلیت تعیین برترین لینکهای خروجی یک سایت رو داره. اگه تو نوار سرچ بینگ تایپ کنید linkfromdomain:]اسم سایت[، بهتون میگه از این سایت بیشتر از همه به چه سایتهایی لینک داده شده.
تعداد تخمینی کاربران ماهانه: 300 میلیون
رتبه الکسا: n/a
مزیتهای یاهو:
خب اینجا یه اما و اگری پیش میاد، چون اخیرا Verizon یاهو رو به قیمت 4/8 میلیارد دلار خریداری کرده و میخواد اونو با AOL یکی کنه.
یاهو به طور مستقل این معامله رو پذیرفته و انتظار داریم همین روزها این توافق تکمیل شه. با این کار همه اخبار یاهو، پلتفرم های ورزشی و اقتصادی به AOL که Huffington Post و TechCrunch داره اضافه خواهد شد.
تعداد تخمینی کاربران ماهانه: 245 میلیون
رتبه الکسا: 31
مزیتهای اسک:
برخلاف گوگل که همه جور اطلاعاتی روی صفحه های نتایجش پیدا میشه، اسک برای سوالات خاصی مناسبه و نتایجش بر اساس سوال و جواب تنظیم شده اند.
تعداد تخمینی کاربران ماهانه: 125 میلیون
رتبه الکسا: n/a
مزیتها:
همونطور که پیشتر گفته شد، این سایت محبوب وقتی با یاهو یکی بشه حتما تغییر خواهد کرد.
تعداد تخمینی کاربرهای ماهانه: 100 میلیون
رتبه الکسا: 767
مزیتها:
چون بیشتر مثل یه سایت خبری کار میکنه تا یه موتور جستجو، اگه بخواهید همه چیز رو یکجا داشته باشید این سایت به کارتون میاد. این سایت تمایل زیادی به اخبار و مقالاتی که در مورد افراد مشهور نوشته شده اند داره و زیاد به اطلاعات مدل ویکیپدیا نمیپردازه. با این حال لینکهای شبکه های اجتماعی و صفحات ویکیش به درد میخورن.
تعداد تخمینی کاربران ماهانه: 65 میلیون
رتبه الکسا: 674
مزیتها:
وب کرولر تعریف واضحتری از تبلیغات پولی و نتایج طبیعی داره. به علاوه به نظر میاد لینکهای طبیعی خیلی بیشتر نسبت به گوگل ارائه میده.
تعداد تخمینی کاربران ماهانه: 60 میلیون
رتبه الکسا: 405
مزیتها:
هوم.... باید اقرار کنم که مزیتی نداره.
طبق ویکی بدافزارها، این سایت یه جاسوس افزار شناخته شده و یک برنامه تولبار جستجوست که به کاربرهاش این امکان رو میده تا از موتورهای جستجوی محبوب سوال کنند، همراه با موضوعات خسته کننده ای مثل اسمایلی، تصاویر انیمیشنی برای پروفایل، نمایشگرهای مختلف موس، قالبهای ایمیل اپل، امضای ایمیل، تمبر نامه، آیکونهای بامزه و کلی چیزهای دیگه فقط با محوریت سرگرمی.
از اینها بدتر این که ویکی بدافزار اعلام کرده برخلاف اینکه این سایت هیچ بدافزاری نداره، یک آزمایشگاه مستقل تولبارشو در دسته ابزارهای آزاردهنده معرفی کرده اون هم بخاطر کاهش سرعت در ازای امکاناتی که در حال حاضر خیلی از مرورگرهای امروزی دارند.
تعداد تخمینی کاربران ماهانه: 24 میلیون
رتبه الکسا: 2110
مزیتها:
این موتور جستجو امکان سرچ برندهای پیشرو و روشهای کسب درآمد رو به کاربرهاش میده و ضمنا سایتهای جستجویی مثل Dogpile و Zoo.com و WebCrawler (که پیشتر گفتیم) رو که از برند خودش هستند رو اجرا میکنه.
تعداد تخمینی کاربران ماهانه: 13/5 میلیون
رتبه الکسا: 1938
مزیتها:
این سایت نتایجش رو از بین سایتهای فهرست شده و شبکه های اجتماعی میگیره. بحث های اجتماعی روز رو بررسی میکنه و براساس اونها خبرهای به درد بخور، نتایج محبوب و چیزهایی رو که بیشتر باب شده ارائه میده. این جریانات به صورت موضوعات طبقه بندی شده ای درمیان.
مفتخرم سایت DuckDuckGo رو بهتون معرفی کنم، سایت نوظهوری که هنوز اطلاعات شخصی کاربرانشو ذخیره نمیکنه و تونسته هر ماه 13 میلیون کاربر رو مدیریت کنه و در حال حاضر یازدهمین موتور جستجوی محبوب در امریکاست.
این هم فهرست دوم، شامل سهم موتورهای جستجو از بازار جهانی:
1- گوگل – 72/48 درصد
2- بینگ – 10/39 درصد
3- یاهو – 7/78 درصد
4- Baidu – 7/14 درصد
5- اسک – 0/22 درصد
6- AOL – 0/15 درصد
7- Excite – 0/01 درصد