اگر این صحبتها براتون آشنا بود، حتما بهم بگید.
شما تصمیم دارید که بر روی سئوی وب سایت خود تمرکز کنید، همه چیز را بهینه سازی کنید تا Google و Bingو Yahoo هر روزه هزاران بازدیدکننده را، راهی وب سایت شما کنند. بنابراین شما دست به کار شده و تحقیقات در مورد کلیدواژه هاKeyword را شروع می کنید، در نتیجه شما تعدادی عبارت پیدا می کنید که ترافیک سایت رو بالا می برد. شما شروع به بهینه سازی وب سایت می کنید و تعداد زیادی لینک دریافت می کنید، وخب منتظرهستید که وب سایت شما به صدر رتبه بندی جستجوها، در مرورگرهای مختلف برسد.
وخب سایت بالا می آید ولی......آهسته.
بعد از هفته ها یا حتی ماه ها تلاش، حتما ترقی می کنید، ولی هنوز در صفحه ی دوم یا سوم قرار دارید. هرکاری که انجام می دهید تا به صفحه ی اول برسید، نتیجه ای ندارد. و شما نمی فهمید که مشکل کار کجاست.
خبر خوبی براتون دارم. همه از این اشتباهات داشته اند. سئو از آن استراتژی هایی ست که فقط چند هفته وقت می برد تا انجام شود، اما برای کسب مهارت در آن، وقت لازم است. بنابراین باید برای کلمات و عبارات محبوب و پرترافیک رقابت کنید. البته شما همچنان در حال یادگیری هستید، و با کمی تغییر، حتما می توانید در صفحه ی اول گوگل قرار بگیرید.
در بسیاری از موارد، تنها کاری که شما باید انجام دهید، اصلاح یکسری از اشتباه های ساده ست. در این مقاله من 10 اشتباه رایج سئو را بیان می کنم، و خب البته به روش اصلاح آن هم اشاره خواهم داشت.
سئو فقط مربوط به افزایش ترافیک رایگان نیست، بلکه مربوط به تغییرات نیز هست.
خیلی آسونه که متوجه بشید کدوم عبارت ترافیک شما رو بالا می بره. و خب در مقابل خیلی هم بده که نتونید وب سایت رو با اون عبارت بالا ببرید. اما افزایش ترافیک تنها هدف ما نیست. بعضی اوقات، عبارات کم ترافیک، چون خاص هستند، باعث تغییرات بهتری می شوند.
کلمات و عبارات کلیدی را پیدا کرده و آنها را با هم مقایسه کنید تا ببینید کدام یک نتیجه بهتری ارائه می دهند. دانستن این موضوع، کمک می کند که کل سایت را بهتر بهینه سازی کنید و همچنین باعث می شود که تشخیص دهید که بر چه موضوعی تمرکز کرده و کدام موضوع را کلا رها کنید.
اگر شما درحال شروع یک تجارت هستید که بر روی مشتریان یک شهر یا منطقه تمرکز دارد، حتما باید اطلاعات زیادی در مورد جستجوی محلی کسب کنید.
با کلمات کلیدی و خاص منطقه ی مورد نظر شروع کنید. آنها را در عنوان صفحه و meta description به کار ببرید. شما همچنین ممکن است که بخواهید آدرس و شماره تلفن محلی تون رو در صفحه بگذارید. این اطلاعات را در قسمت هدر یا footer درج کنید، در نتیجه سایت شما در جستجوهای محلی نمایش داده می شود. در نهایت، ممکن است که تصمیم داشته باشید سایتتون رو در سایتهای محلی نیز ثبت کنید. چند نمدنه ازسایت های محلی: yelp، Merchant Circle
این مهمترین موضوع است. خیلی آسونه که دچار تله ی بهینه سازی برای موضوعات زیر شوید:
کلید واژه های جهانی، وقتی شما فقط به مشتریان محلی ارائه خدمات دارید.
کلیدواژه های عمومی که بازیدکنندگانی را جذب می کند که هیچ علاقه ای به خدمات شما ندارند.
کلیدواژه هایی که فقط بازدیدکنندگانی را جذب می کند که به دنبال اطلاعات رایگان هستند، نه مشتریان هدفمند که به دنبال خرید کردن، هستند.
کلیدواژه های گسترده که رقابت بر سر آنها بسیار دشوار است، و ممکن است که سئوکاران حرفه ای تمام وقت بر روی آنها کار می کنند تا وب سایت خودشون رو در صفحه ی اول نگه دارند.
بهترین کار این است که تا آنجایی که می توانید خاص باشید. تمرکز بر روی کلیدواژه های عمومی ممکن است که ترافیک سایت را بالا ببرند،اما حتی اگر موفق باشید، چه مقدار موفقیت شما واقعی ست؟ بعضی اوقات بهتر است که به دنبال عبارات خاص باشید، که معمولا خیلی سریع، رتبه ی شما را بالا برده و ترافیک با کیفیت تری به شما عرضه می کند.
برای مثال، یک طراح وب سایت در ابتدا به دنبال کلمه ی" طراحی وب " نمی گردد، بهتر است کلمه را به عبارت "ارائه خدمات طراحی وب برای بازاریابان معاملات ملکی در تهران" تغییر دهید. وقتی وب سایتتون رشد کرد و اعتبار خوبی به دست آورد، شما می تونید بهینه سازی برای کلیدواژه های پر رقابت را شروع کنید.
من متحیر می شم وقتی وب سایتی رو می بینم که نام شرکتشون رو برای عنوان(title) در هر صفحه از وب سایت انتخاب کرده اند. این یک اشتباه مهلک است.
هر صفحه باید عنوان خاص خودشون رو داشته باشند. عنوان های صفحه ی شما در توییتر پخش می شود. حتی ممکن است که به عنوان یک علامت برای کاربر باشد تا بداند تا کدام قسمت از وب سایت شما را مطالعه کرده است. اما عنوان توصیفی و خاص بسیار مهم است.
بنابراین به نمونه کارهای یک طراح وب نگاه کنید، آنها خدمات طراحی وب خودشون رو عموما در صفحه ی اصلی قرار میدهند، بنابراین عنوان صفحه ی اصلی آنها چیزی مثل " استودیو طراحی وب_ خدمات طراحی وب" خواهد بود. صفحات دیگر، بر روی خدمات ویژه تمرکز دارد که جستجوهای محبوبی نیز هستند، مثل:
شخصی سازی وردپرس_ استودیو طراحی وب
طراحی قالب های سفارشی_ استودیو طراحی وب
طراحی وب تجارت الکترونیکی_ استودیو طراحی وب
همینطوری که می بینید، شما می توانید به اسم شرکت اشاره داشته باشید در حالی که هر صفحه هم عنوان و کلیدواژه ی خاص خودش رو دارد. فقط آن را در قسمت آخر عنوان بیاورید.
توضیحات عنوان(meta description) ، نیز بسیار مهم هستند. بنابراین تا جایی که می توانید هرکدوم از آنها را خاص و قانع کننده انتخاب کنید. صفحه اصلی و صفحات دیگر وب سایت شما، باید meta description داشته باشند تا باعث شود مردم بخواهند بر روی وب سایت شما در لیست نتیجه ی جستجو، کلیک کنند. همچنین صفحات باید دارای کلیدواژه نیز باشند. برای مثال:
توصیف صفحه ی اصلی: استودیو طراحی وب خدماتی برای وب سایت های کوچک بازرگانی ارائه می دهد، نظیر شخصی سازی وردپرس، طراحی قالب های سفارشی، طراحی وب تجارت الکترونیکی و غیره.
صفحه ی شخصی سازی وردپرس: استودیو طراحی وب؛ به شخصی سازی وب سایت شما می پردازد، نظیر طراحی قالب سفارش مشتری، شخصی سازی تم پایان نامه و غیره.
حتما تا به حال لینک هایی رو در بدنه ی صفحات وب دیده اید، مثل "اینجا را کلیک کنید" یا " ادامه مطالب" و یا دیگر متن های عمومی.
فراخواندن و ایجاد لینک، تعداد کلیلک های شما را بالا می برد. و البته ارزش داره که بر روی anchor textها وقت بگذارید، چون یکی از مهم ترین اجزای سئوهستند.
برای مثال، شما پستی در وبلاگتون گذاشته اید، و می خواهید که اون رو به صفحه ی بازرگانی خود نیز لینک دهید، خب یک anchor text با عنوان "خدمات طراحی وب سایت تجاری" یا چیزی شبیه به این درست کنید. اگر حتما به فراخواندن یه متن یا صفحه یا هر چیزی احتیاج داشتید، سعی کنید حداقل تعدادی کلیدواژه ی مرتبط داشته باشد. برای مثال " برای اطلاعات بیشتر در مورد تجارت الکترونیکی، اینجا را کلیک کنید".
بهینه سازی anchor text بسیار مهم است، اما برای همه ی لینک ها از یک anchor text یکسان استفاده نکنید. چون به نظر بعضی کاربران این مساله مثل یه بازی می مونه. بنابراین سعی کنید در استفاده از عبارات، و اسم کمپانی تنوع دهید. یا حتی گاهی از URL مختلفی استفاده کنید. این کار باعث می شود که وب سایت، در نظر کاربران و موتور جستجو طبیعی تر باشد. سعی کنید که زیاد از کلیدواژه های یکسانی استفاده نکنید.
از آنجایی که خیلی راحت میشه تعداد لینک ها رو بالا برد، بهتره که روی کیفیت لینک ها تاکید و تمرکز کنیم.
یک لینک از وبلاگ محبوب ارزشمندتر از هزاران لینک مستقیم بی کیفیت هست. همین یک لینک با کیفیت اثر بیشتری در رتبه بندی شما در گوگل دارد. البته گرفتن این لینک ها کاره آسانی نیست، و خب به همین دلیل هم موتورهای جستجو به آنها اعتماد دارند. این لینک ها، یک معیار واقعی برای تعیین کیفیت وب سایت شماست.
بنابراین، تمرکز کنید برای گرفتن لینک هایی که
با وب سایت و صنعت شما مرتبط هستند.
زیاد لینک خروجی نداشته باشند.
شامل لینک به سایت های بزرگسالان، داروخانه، یا قمار و شرط بندی ها نباشد.
همچنین می توانید از ابزارهای رایگان مثل SEOquake استفاده کنید، تا قدرت لینک ها را چک کنید.
دو راه برای افزایش تعداد محتوا وجود دارد که بسیار رایج شده اند. یکی استخدام مقاله نویسان با مزد پایین است و دیگری، استفاده از لینک دادن به مقالات معتبر است. اما چرا این ایده ها خوب نیستند؟
بدون شک، محتوا باید بهینه سازی شود، اما باید تاثیرگذار نیز باشد. کاربران می تونند تشخیص دهند که محتوا منحصر به فرد و ارزشمند هست یا نه. و خب اگر محتوای وب سایت شما ارزشمند نباشد، آنها اطمینان خودشون به شما رو از دست میدهند. و دوباره باید زمان زیادی صرف کنید تا بتوانید اعتماد آنها را جلب کنید.
بنابراین یک نویسنده ی حرفه ای استخدام کنید که بتواند مقاله های خوبی بنویسد. البته شما مجبورید که به آنها مزد بیشتری پرداخت کنید، اما مطمئن باشید که سرمایه گذاری خوبی کرده اید.
گاهی یک محتوای عالی موفق به گرفتن لینک نمی شود، و خب این بدترین قسمت لینک سازی ست.
اگر می خواهید که محتوای شما لینک دریافت کند، باید مطمئن شوید که محتوا ارزشمند است. ویدیو، متن آموزشی، و اینفوگراف ها را در محتوای خود قرار دهید.
برای مثال، بهتر است شرکت طراحی وب، پست ها و مطالبی در وبلاگ سایتشون قرار دهند، مثل:
صد وب سایت برتر در تجارت الکترونیکی
چگونه از ویجت ها در وردپرس استفاده کنیم.
تاریخچه ی طراحی وب
وب سایت شما بر اساس سلیقه ی شخصی طراحی شده یا بر اساس الگوی محبوب مردم؟
اگر طراحی خوبی در وب سایتتون داشته باشید، هزاران نفر خواهان ایجاد لینک با شما خواهند بود. می توانید به وبلاگ هایی رجوع کنید که طراحی های برتر (در رشته ی کاری شما) را نمایش می دهند (مثل طراحی های زیبا در رشته ی پزشکی). و درخواست کنید که وب سایت شما را به لیست خودشون اضافه کنند.
اگر شما طرح خوبی دارید، وب سایتتون رو به تعدادی سایت معرفی کنید و به همین ترتیب می تونید لینک های زیاد و با کیفیتی دریافت کنید.
الکسای آمازون یه دستیار دیجیتالی صوتی و جزء جدیدترین خدماتیه که این شرکت سیاتلی رو کرده. آمازون در حال حاضر خودش از برنامه اصلی آمازون که خدمات حمل و نقل رایگان ارائه میده استفاده میکنه تا بتونه برای برندش مشتریهای وفادار بیشتری جمع کنه. الکسا یه قابلیت جدیده برای مشتریها و سهامدارهای دیگه ای که میخوان روی پلتفرم آمازون محصولاتشونو به فروش برسونن به این صورت که مشتریها خودشون میگن چی میخوان سفارش بدن.
مثل اینکه آمازون این کارو با الکسا انجام داده. این دستیار دیجیتالی کارهای مختلفی میتونه انجام بده. مثل سیری، کاربر میتونه درباره حقایق روی الکسا سوال بپرسه، مثلا پایتخت یه کشور خارجی رو بپرسه. از اون جالبتر اینکه میتونه بهش بگه که یه آهنگی رو اجرا کنه، قبض ها رو بپردازه، پیتزا سفارش بده یا باهاش به آژانس زنگ بزنه.
الکسا به عنوان عضوی دائمی در اکو، وسایل هوشمند خونگی آمازون و محصولات ارزون تره دات و تبِ اکو ساخته شد. اکو دات آمازون از نظر عملکرد و کیفیت مشابه اکوی اصلی است اما با قیمت پایین تر.
با توجه به رشد سالانه صنعت محصولات هوشمند خانگی، شاید آمازون خواسته از این طریق بازار رو در دست بگیره و نشون بده هنوز هم تمرکزش روی فناوری های هوشمند خونگیه. در ضمن برای اینکه شرکت از سطح محصولات خانگی فراتر بره، از طریق یه اپلیکیشین موبایلی به کاربرانش امکان دسترسی به الکسا داده.
جالبترین ویژگی الکسا اینه که مشتریها میتونن با صحبت کردن یه محصول فیزیکی رو سفارش بدن. الکسا از طریق برنامه جدید "Choice" تعیین میکنه کدوم محصولات به کاربر پیشنهاد بشن.
آمازون هنوز معیارهایی رو که برای انتخاب محصولات پیشنهادی استفاده میکنه افشا نکرده و روی مستندات کمکیش هم فرمولی براش مشخص نکرده. اما مطالب مفیدی به روزنامه نگارها و روی انجمن فروشنده های آمازون گذاشته که فروشنده ها میتونن با بهره گیری از اون اطلاعات موفقیتشونو افزایش بدن.
یکی از تجار روی این انجمن درباره ظاهر لوگوی Choice که بالای یکی از فهرستهاش بود سوال کرده که نماینده آمازون اینطور جواب داده:
"ویژگی اصلی Choice اینه که به مشتریها کمک میکنه تا به سرعت یه محصول باکیفیت پیدا کنند. یادتون باشه که ما این برنامه رو برای همه سرچ ها پیشنهاد نمیکنیم، این برنامه موقع انتخاب محصولاتی که میخواد پیشنهاد بده یه سری عوامل از جمله محبوبیت، نمره و نظرات مردم، موجود بودن محصول، سرعت ارسال کالا و غیره رو در نظر میگیره.
در حال حاضر این امکان وجود نداره که فروشنده بتونه محصول خودشو برای سرچ (کلیدواژه) خاصی جزء انتخابهای این برنامه قرار بده. مواردی که انتخاب میشن به طور مداوم بروز میشن تا همیشه محصولات باکیفیتی که در عین حال قیمت مناسبی هم دارند به خریداران پیشنهاد بشن تا خریدار بتونه بهترین انتخاب ممکن رو در آمازون داشته باشه."
برای اکوسیستم پیچیده ای مثل آمازون، جواب نسبتا مبهمی به نظر میاد، اما بین این مطالب نکاتی برای فروشنده ها مطرح شده تا بتونن فروششونو روی الکسای آمازون بهتر و فهرست بندی رو برای سرچ های آمازون بهینه کنند. مثلا فرض کنید یه نفر میخواد از طریق الکسا شامپو سفارش بده. این فرد میگه "الکسا، برای من شامپوهای بیشتری سفارش بده" و الکسا یه شامپو براش انتخاب میکنه.
حالا چیکار کنیم که الکسا برندتونو بر برندهای دیگه ارجحیت بده؟ دارکوب تو این پست نشونتون میده که چطوری نشان Choice الکسا رو بگیرید و چطوری محصولتونو روی سرچ های بیشتری رو به نمایش دربیارید.
اگه روی آمازون سرچ کرده باشید حتما نشان Choice آمازون رو روی بعضی از محصولات دیده اید و شاید هم براتون سوال پیش اومده که این چیه. این لوگو مواردی رو که از طرف الکسا انتخاب میشن مشخص میکنه. آمازون تأیید کرده که Choice آمازون برنامه ایه که تعیین میکنه الکسا کدوم محصولات رو برای کاربرها میخره. با اینکه در حال حاضر امکان ثبت محصول تو این برنامه وجود نداره اما شرکت یه سری ملزومات رو برای انتخاب شدن افشا کرده. مثلا اینکه باید اون محصول از طریق پرایم آمازون Fulfillment by Amazon یا برنامه Seller Fulfilled Prime موجود باشه تا واجد شرایط Choice آمازون باشه. علاوه بر این، آمازون به قیمت، رتبه، نظرات و سرعت ارسال کالا هم نگاه میکنه.
اگه یه محصولی از طریق پرایم در دسترس نباشه، الکسا نمیتونه اونو برای مشتریها سفارش بده. اگه هیچ محصولی این شرایط رو نداشته باشه به مشتری اعلام میکنه که پیشنهاد پرایمی وجود نداره و محصول رو برای خرید دستی به برنامه الکسا میفرسته.
البته ما هیچ سندی برای این ادعا پیدا نکردیم، اما فهمیدیم الکسا بیشتر وقتها برای اینکه محصولات پیشنهادی رو انتخاب کنه از گزینه های Choice فراتر میره. وقتی ما به الکسا یه کلیدواژه خاص دادیم که Choice براش گزینه ای نداشت، برای اون سرچ، رتبه بالاترین پیشنهاد پرایم رو انتخاب کرد.
ما یه سری نکات مهم رو تعیین کردیم که میتونه بهتون کمک کنه روی الکسا به جاهای خوبی برسید، از جمله مواد مصرفی، ارسال سریع، بازخورد عالی مشتریها، بهینه سازی موتورهای جستجو (سئو) و از همه مهمتر در دسترس بودن کالا از طریق پرایمِ آمازون.
بیایید ببینیم هر کدوم از این 5 تا نکته دقیقا چی هستند.
اولین گام برای اینکه کالا در دسترس مشتریهای الکسای آمازون قرار بگیره، اینه که اون کالا رو در پرایم آمازون موجود کنیم. اگه با پرایم آشنا نیستید، در پرایم مشتریها با پرداخت مبلغی به صورت ماهانه یا سالانه امکان دریافت همه خریدهاشونو با ارسال دو روزه خواهند داشت. مواردی که خریداری میشه باید بوسیله آمازون اجرا بشن (برنامه FBA) تا بتونن جزء برنامه پرایم قرار بگیرن. تاجرهایی که تو برنامه FBA شرکت میکنند باید محصولاتشونو به انبار آمازون بفرستند تا آمازون بتونه ارسال، برگشت کالا و خدمات مشتری رو مدیریت کنه.
برنامه FBA یه برنامه زمانی کامل داره و باید دقت کنید که حتما قبل از شرکت کردن تو این برنامه خوب و کامل همه قسمتهاشو متوجه شده باشید. آمازون یه حسابگر هم داره که میتونه کمکتون کنه ببینید آیا برنامه FBA میتونه براتون مناسب باشه یا نه.
حواستون باشه که انبارهای آمازون در حال حاضر پر شده اند. دیگه این بیش از حد پر شدن انبارها توسط تاجرهای FBA داره برای شرکت به یه مشکل بزرگ تبدیل میشه. آمازون برای اینکه یه مشکل رو کوچیکتر کنه، هزینه انبار رو بالا برده. بعد از 30 روز اول، خریدارها باید مبلغی از 2000 تا 7500 تومن به ازای هر 3 سانتی متر مربع بپردازند.
به صورت بلند مدت هم به چند روش مختلف میشه هزینه انبار رو پرداخت کرد. مثلا میشه سالی دو بار 27 بهمن و 24 مرداد هزینه رو پرداخت. هر بسته ای که تو این تاریخها مدت موندنش تو انبار 6 ماه بشه باید به ازای 3 سانتی متر مربع 37000 تومن و اگه بیشتر از 12 ماه مونده باشه باید 72500 تومن بپردازه. این مقادیر برای تجاری که نتونن انبارشونو درست مدیریت کنند خیلی گرون درمیاد.
در بعضی شرایط، مثلا برای کالاهای گرون و بزرگ که انتقالشون مشکله، هزینه های استفاده از برنامه FBA انقدر زیاد میشه که با عقل جور درنمیاد. به نظرتون منطقیه که این محصولات رو کلا از الکسا کنار بذاریم؟ خوشبختانه یه برنامه جدیدی بوجود اومده به اسم Seller-Fulfilled Prime که میتونه به محصولات نشان پرایم بده و واجد شرایط الکساش کنه، بدون اینکه نیازی به انبار شدن تو آمازون باشه.
با اینکه ملزومات الکسا برای محصولات به شدت رعایت میشن، تجار علاوه بر اینکه محصولاتشو تو پرایم میذارن باید کالا رو از محل خودشون برای مشتری بفرستند. آمازون میخواد کم کم دیگه فقط محصولات پرایم رو عرضه کنه. برای همین به شدت توصیه میکنم کسایی که میخوان روی آمازون فروش بلند مدت داشته باشن، رو برنامه پرایم سرمایه گذاری کنند.
وقتی آماده شدید که محصولاتتونو با شبکه آمازون عرضه کنید، حتما باید دستورالعمل ارسال کالا رو خوب بخونید و درک کنید. شرکت آمازون نسبت به این قوانین خیلی سختگیر و مقرراتیه. مثلا ظرفهای شیشه ای باید به اندازه ای باشند که حداکثر 4 اونس مایع بتونه توشون جا شه، اما ظرفهای پلاستیکی میتونن بزرگتر باشن. بطریهای محتوی مایع اگه شیشه ای باشند نباید کنار هم دسته بندی بشن. اما ظرفهای پلاستیکی حاوی مایعات میتونن تا 5 گالن کنار هم قرار بگیرند.
برای بیشتر انواع محصولات آمازون از این جور دستورالعمل های دقیق هست، بنابراین هرکس که میخواد محصولاتشو با برنامه FBA بفروشه باید با دقت دستورالعملها رو مطالعه کنه. کسایی که از قوانین پیروی نکنند ممکنه محصولاتشون از انبار آمازون برگشت بخوره یا ضبط بشه.
اگه یه تاجر محصولاتی بفروشه که مصرف کردنی باشند – یعنی چیزهایی که یه مشتری ممکنه چند بار ازشون بخره – روش اون تاجر با کسی که محصولاتی میفروشه که فقط یه بار خریداری میشن فرق میکنه. در این مورد، دومین چیزی که خیلی اهمیت داره اینه که مطمئن بشید محصولاتتون تا جایی که میشه توسط خریداران مختلف خریداری بشن. با اینکار اگه اون خریدارها باز هم بخوان اون کالا رو از الکسا بخرن، احتمالش زیاده که بطور پیش فرض محصول شما رو براشون انتخاب کنه.
اگه کسی به الکسا بگه شامپو سفارش بده و الکسا ببینه این مشتری قبلا شامپوی گلرنگ مخصوص موهای معمولی در اندازه بزرگ خریده، به طور پیش فرض باز هم همونو سفارش میده.
برای همین اگه محصولات مصرف کردنی میفروشید حتما باید سعی کنید اولین سفارش آمازون رو از آنِ خودتون کنید تا الکسا در آینده هم بطور مداوم از محصولات شما سفارش بده. بنابراین فروشنده ای که محصولاتش مصرف کردنی باشند بیشتر تمایل داره مشتریها رو به صفحه آمازونش هدایت کنه تا سایت فروشگاهی مستقل خودش. پس برنامه بازاریابیشو باید تغییر بده تا مشتریها اول به صفحه آمازونش برن.
برای این کار روشهای زیادی وجود داره. یکی از روشهای رایج جذب فروش آمازون، تبلیغات فیسبوک و کمپینهای ایمیلیه. اما دقت کنید که مردم رو از ایمیل یا تبلیغ فیسبوک، مستقیم به صفحه محصولات آمازونتون نفرستید، چون سئوی آمازون به نرخ تبدیل مشتری بیشتر از چیزهای دیگه توجه داره. اگه آدمای زیادی از صفحه محصولاتتون دیدن کنند و هیچی نخرند، اثر منفی روی رتبه سرچ طبیعی اون کالا داره.
شاید بهتر باشه اول مشتریها رو به یه صفحه فرود روی سایت خودتون بفرستید. این صفحه میتونه اطلاعات بیشتری درباره کالا داشته باشه و ویژگی های منحصر به فرد محصولتونو برجسته کنه. در ادامه این اطلاعات یه لینک بذارید و بگید "اگه میخواهید این محصولو خریداری کنید، از آمازون بخرید".
برای کسایی که محصولات عمری، مثل ساعت زنگ دار یا وسایل خونه، میفروشند کنترل عبور ترافیک به اون اندازه مهم نیست. برای این نوع محصولات باید بیشترین تأکید روی گرفتن نشان Choice یا مرتبط شدن با کلیدواژه های مناسب کالا باشه.
این یکی شاید یکم آدمو بترسونه، چون با این که کنترل مستقیم روی عملکرد آمازون در انبارتون ندارید، باید سعی کنید زمان ارسال کالاتونو مدیریت کنید. آمازون صریحا اعلام کرده که سرعت ارسال کالا یکی از قسمتهای مهم گرفتن نشان Choice آمازونه. میدونیم این زمان بسته به اینکه آمازون محصولات شما رو کجا انبار کرده متفاوته.
اگه فروشنده شامپو 100 واحد شامپو به آمازون بفرسته، شاید این کالاها به انبارهای مختلفی برن یا شاید برن به مرکز توزیع آمازون. از اونجا آمازون 5 تاشو مثلا میفرسته تنزاس، 10 تاشو میفرسته پنسیلوانیا و ... و همشو سراسر امریکا پخش میکنه تا زمان ارسال رو به حداقل برسونه.
برای اینکه این توزیع تسهیل شه حتما باید انبارهای زیادی وجود داشته باشه. اگه فقط یه انبار یه یه تعداد محدودی انبار داشته باشید، سرعت ارسال پایین میاد. یه فروشنده زیرک اندازه موجودی انبارشو طوری مدیریت میکنه که در هر لحظه، کالاش 4-6 هفته تو انبار آمازون مونده باشه و برای اینکه مجبور نشه هزینه ای برای انبارداری بپردازه نمیذاره محصولاتش بیشتر از 2-3 ماه تو انبار بمونه.
وقتی دارید برای سرچ الکسا بهینه سازی میکنید، باید به صورت فعالانه نظرات محصولات رو هم مدیریت کنید. مشتریهای آمازون میتونن هم در مورد فروشنده نظر بدن و هم در مورد کالا. نظرات محصول برای کسایی که میخوان تمرکزشونو رو برنامه Choice آمازون بذارن مهمتره.
چند تا سرویس در اختیار فروشنده های آمازون قرار میگیره تا بتونن با ارسال ایمیل به خریدارها تشویقشون کنند تا اگه از خریدشون راضی بودند، نظرات مثبت براشون بذارن. آمازون خریدارهای ناراضی رو به دپارتمان خدمات مشتریتون میفرسته تا مشکلشو حل کنید. یادتون باشه خریدارها میتونن نظرات منفی قدیمی رو پاک کنند، پس سعی کنید به کسایی که نظر منفی براتون گذاشتند دسترسی پیدا کنید و ببینید آیا میتونید شرایط رو رو به راه کنید یا نه.
آخرین راه برای اطمینان از اینکه محصولتون برای موتور جستجوی آمازون بهینه است. این مقاله فقط به طور مختصر این موضوع رو پوشش میده، اما قابلیتشو داره که تو یه پست جدا به تفصیل توضیح داده بشه. مهمترین چیز اینه که قبول کنید آمازون گوگل نیست و برای تعیین میزان موفقیت یه جستجو، نشونه های متفاوتی رو مد نظر قرار میده.
آمازون برخلاف گوگل خیلی برای تعداد کلیکها، تازگی و یکتایی محتوا اهمیت قائل نمیشه. بلکه به این نگاه میکنه که آیا محصولتون برای نتایج جستجوی یه کلیدواژه تو یه فروش حاضر شده یا نه. چند تا کار هست که اگه انجام بدید احتمال اینکه رتبه جستجوی بالاتری بگیرید و تو برنامه Choice آمازون قبول بشید بیشتر میشه.
در ادامه با روشهای بهینه سازی محصول برای جستجوهای آمازون آشنا خواهید شد:
1- عکسها
حتما از عکسهای باکیفیت برای محصولاتتون استفاده کنید. عکس حکم فروشنده شما رو داره. دستورالعمل هایی رو که آمازون برای فروش نوع محصولات شما داده بخونید و قوانینشو به کار ببندید و به همون تعدادی عکس بذارید که تو قوانین مجاز دونسته شده.
همه عکسها حداقل باید 1000 در 1000 پیکسل باشند تا کاربرهای دسکتاپ بتونن جزئیات کالا رو از نزدیک ببینند. ثابت شده وقتی عکس محصول قابلیت زوم کردن داره، میزان فروش افزایش پیدا میکنه. عکس اولیه تون نباید شاتهای سبک زندگی باشه یا با هدف نشون دادن اندازه کالا گرفته شده باشه، اما عکسهای بعدی میتونن این ویژگی ها رو داشته باشند.
2- عنوان
عنوان مهمترین عامل برای رتبه گرفتن برای سرچ های خاصی به حساب میاد. خوشبختانه آمازون فرمول بهترین عناوین هر دسته رو اعلام کرده. مثلا ممکنه برای یه دسته خاص بهترین عنوان این باشه که اول رنگ محصول ذکر بشه، بعد اسم برند، بعد مدل و بعد اندازه.
اینطور که معلومه تبعیت از دستورالعمل های آمازون هم به رتبه جستجو کمک میکنه و هم به درک مشتری از محصول. از نظر طول عنوان بین فروشنده ها بحث هایی هست (تو انجمن). ما فهمیدیم که اگه فروشنده ها روی خوانایی تمرکز کنند (مثل ارائه اطلاعات مهم) و از عبارتهای بازاریابی کم ارزش دور بمونن میزان فروششون بالا میره.
3- توصیف محصول
قبلا معمولا میگفتن تو فهرست بندی ها بهتره بولت گذاری کنید (دایره های توپری که برای نام بردنی ها، قبل از هر مورد بکار میرن)، چون اینطوری روی تای بالایی صفحه نمایش داده میشن و کاربر بدون اسکرول کردن صفحه اونها رو میتونه ببینه. اما با افزایش جامعه اول-موبایل، بهتره روی توصیفاتی تمرکز کنید که برای خریدارها موبایلی در بالای تای صفحه ظاهر میشن.
طبق شرایط استفاده از خدمات آمازون، موارد بولت دار و توصیفات الزاما برای رتبه بندی طبیعی آمازون بکار نمیرن. اما ما متوجه شدیم بولت گذاشتن باعث تفاوت در واجد شرایط شدن کالا برای تحت حمایت تبلیغاتی قرار گرفتن محصول میشه. محصولاتی که تحت حمایت تبلیغاتی قرار میگیرن تو برنامه تبلیغاتی کلیکی آمازون شرکت داده میشن.
4- واژه های کلیدی
فقط برای یک تا پنج کلیدواژه جا هست ولی هر کدوم میتونن هزاران کارکتر باشن. فروشنده ها باید تو قسمت کلیدواژه ها، در پشت صحنه فهرست بندی محصول، هر کلیدواژه ای که میشه رو بنویسند. تو کادر هر کلیدواژه میشه تا 7 کلمه نوشت و فروشنده ها باید هر کلیدواژه ای که به طریقی به محصول ربط داره و خریدار ممکنه برای سرچ محصول ازش استفاده کنه رو تو این قسمت بکار ببره.
اینجا مثل گوگل نیست که اگه یه کلمه ای رو تکرار کنید، میزان ارتباط کالا با اون کلمه زیاد بشه. به علاوه روی ترتیب کلمات یک عبارت هم تأکید چندانی نمیشه. دیگه لازم نیست هر دو عبارت "شکلات تلخ روکش دار" و "شکلات روکش دار" رو بعنوان کلیدواژه های جدا بکار ببرید، بلکه آمازون عبارت "شکلات تلخ روکش دار" رو که ببینه میفهمه همه ترکیبهای دیگه از این کلمات هم از همین عبارت مشتق میشن.
کلمات رو به ترتیبی بنویسید که از بقیه حالت ها منطقی تر باشه. لازم نیست با علامتهای دستوری بازی کنید یا کلیدواژه هایی که تو عنوان بکار رفتند رو تکرار کنید. با اینکه ترتیبهای متفاوت کلمات، نتایج متفاوتی به بار میاره، نرخ تبدیل هر عبارت کلیدی خیلی بیشتر از تکرار کلمات در بخش کلیدواژه میتونه ارتباط رو افزایش بده.
5- داده های سازمان یافته
آمازون به کاربرها اجازه میده برای جستجوهاشون فیلتر بذارن. اطمینان حاصل کنید که یه فهرست بندی همه فیلترهای مرتبط – مثل رنگ، بافت، اندازه، طبیعی بودن، ارسال رایگان و غیره – رو داشته باشه تا جزء نتایج جستجوی مناسب به شمار بیاد. کاربرها میتونن از این فیلترها در گوشه سمت چپ صفحه سرچ آمازون استفاده کنند و معمولا هم استفاده میکنند. اگه از همه داده های مناسب استفاده کنید، ممکنه محصولتون برای یه سری فیلترها جزء Choice آمازون قرار بگیره.
الف- Amazon Business: چون نرخ تبدیل تو سئوی آمازون مهمترین مسئله است، راحتترین راه افزایش فروش اینه که محصولتون همیشه موجود باشه تا هیچ فرصتی رو از دست ندید. برنامه Amazon Business محصولات رو در دید یه گروه جدیدی از خریدارها قرار میده. مشتریهای Amazon Business از طریق یه پرتال دیگه وارد سایت میشن. با این برنامه کارمندهای یه شرکت میتونن سفارشهای آمازون رو تحت اکانت شرکت قرار بدن. شاید فکر کنید یه محصول خاصی برای خریداران شرکت جذابیت نداشته باشه، اما ما دیده ایم که فروش هر نوع کالایی از عروسک گرفته تا شکلات و لباس زیر با این برنامه بالا رفته. توصیه میکنم برای این برنامه ثبت نام کنید و فرصتهای فروشتونو بیشتر کنید.
ب- Sales and Traffic Report : یکی از مهمترین ابزاری که یه فروشنده میتونه برای آگاهی از نتایج سئوی محصولش استفاده کنه همینه. با این گزارش، فروشنده میتونه تعداد بازدیدهای صفحه و بخشهای مختلف و آمار برگشت ترافیک رو ببینه. ما فهمیدیم مهمترین عامل درصد بخشه. این عامل تعداد خریدها رو در مقایسه با تعداد دفعاتی که دیده شده نشون میده. اینجا هیچ عدد استانداردی وجود نداره اما فروشنده ها میتونن آیتمهاشونو با همدیگه مقایسه کنند و از این آمار بعنوان یه بنچمارک برای نتایج بعدی استفاده کنند.
هر چی بگیم رو نرخ تبدیل مشتری تمرکز کنید کم گفتیم. اگه یه محصول جدیدی دارید که به یه فروش اولیه نیاز داره، بطور جدی از برنامه تبلیغات تحت حمایت آمازون برای جلب مشتری به صفحه محصول استفاده کنید. تبلیغات آمازون معمولا از تبلیغات گوگل ارزونترند و چون تبلیغات آمازون برای مشتریهایی نمایش داده میشن که همین الآن روی سایت هستند، ترافیک به درد بخورتری رو به سمت کالا هدایت میکنند.
شاید بخواهید محصولتونو موقتا با قیمت پایین تری عرضه کنید تا محصول فروش اولیه بگیره و برای کلیدواژه ها مرتبط بتونه مرتبط تر بشه.
همدستی و نظرات ساختگی - در گذشته نه چندان دور رایج بود که فروشنده ها کدهای تبلیغی رو با نظرات مثبت برای کالاهاشون معاوضه میکردند. آمازون هم که دید این مسئله روی اعتماد مشتریهاش داره اثر میذاره، حالا داره با نظرات بیکیفیت مبارزه میکنه. به علاوه شروع به پاک کردن نظراتی کرده که به نظر ساختگی میرسن. اگه سعی کنید با این روشها به بالای فهرست نتایج برسید نه تنها اثر کمتری نسبت به قبل داره بلکه اکانتتونو در خطر مشکوک بودن قرار میدید.
بهتره از برنامه های همدستی برای برندهایی که محصولات مشکل دار دارند یا فقط با هدف گرفتن نظر بکار میرن دوری کنید. ما تا حالا صدها محصول بدون این همدستیها به فروش رسوندیم. اگه محصولتون چیزی باشه که کاربرهای آمازون لازم دارن، خطر از دست دادن اکانت به مشکوک بودن و ساخت نظرات ساختگی با برنامه های همدستی نمی ارزه.
آمازون روز به روز داره نسبت به روشهای کلاه سیاه سختگیرتر میشه. تنها کلاه سیاهی که به اکوسیستم آمازون مربوط میشه باید تو طبقه پوشاک باشه. روشهای سطحی و ناقص میتونن فاجعه به بار بیارن. آمازون نسبت به مشتریهاش وسواس داره. تو فرهنگ آمازون به فروشنده ای که با قصد و نیت سعی در خراب کردن سیستم داره یا نبود قانون رو بهانه ای برای رفتار بدش قرار میده به چشم منفی نگاه میشه.
آمازون ابزارهای زیادی در اختیار فروشنده هاش قرار میده تا بتونن محصولاتشونو بهتر بفروشن و به طور مرتب هم قابلیتهای جدیدی بهشون اضافه میکنه. هیچی نباشه میخواد محصولاتتونو به فروش برسونه. اگه از دستورالعملهای آمازون تبعیت کنید، بهبود رتبه سرچ آمازونتون تقریبا تضمین شده است.
بهبود رتبه سرچ آمازون یه هدف دستیافتنیه. ما تو این پست همه نکات مهم و کلیدی رو عنوان کردیم که از همه مهمتر استفاده از برنامه های آمازون مثل آمازون پرایم، آمازون بیزنس و تبلیغات تحت حمایت آمازون ( Amazon Sponsored Products Ads) و رسوندن نرخ تبدیل صفحه محصولتون به بالاترین مقدار ممکنه.
فروشنده ها باید برای محصولات مصرف شدنی سعی خودشونو بکنند تا سفارشهای اولیه رو بگیرند تا مشتریها دیگه به طور خودکار دوباره از اون محصول خرید کنند، حالا میخواد اصلا نشان Choice داشته باشه، میخواد نداشته باشه. برای جذب خریدارهای جدید باید صفحه محصولتونو روی آمازون بهینه کنید، نظرات محصولتونو مدیریت کنید و کاری کنید که مشتریها بتونن به سرعت از طریق شبکه آمازون پرایم به محصولتون برسن.
با بکارگیری این روشها، محصولاتتون برای الکسا جذابتر و خواستنی تر میشن و میتونید تو اکوسیستم رو به رشد آمازون پیشرفت کنید.
برای کسانی که کارشون مدیریت رسانه های اجتماعی و خدمات آنلاین هست، وبلاگ های سئو و مقاله ها بسیار اهمیت دارد. در شرکت های تولید محتوا، ما هر هفته چیزی حدود 40 مقاله ی سئو، برای مشتریان می نوشتیم. و خب هر کدوم از این مقاله ها به ترافیک وب سایتهای آنها کمک می کرد. اگر محتوای جدید را به صورت منظم بر روی سایت خود ارسال کنید، می توانید به راحتی برند خود را به مشتریان و کاربران معرفی کنید. در واقع این راحتترین کار برای جذب مشتری ست.
خب البته شما نمی توانید یک سری کلمات را روی هم سوار کنید و بر روی صفحه قرار دهید، و بعد انتظار داشته باشید که کاربران به سایت شما آمده و ترافیک سایت را بالا ببرند. مقاله نویسان حرفه ای در زمینه ی سئو، می دانند که فقط در یک صورت می توانند مشتریان را جذب کنند. و آن تنها، نوشتن به صورت درست و صحیح است.
اینجا من می خواهم 7 راز نویسندگان حرفه ای در زمینه ی سئو را بیان کنم:
اگر می خواهید که محتوایی را در سایت خودتون قراردهید، باید بدونید که آیا اصلا گوگل به مقاله ی شما توجه می کند یا نه. ابتدا کلمات و عبارات کلیدی را که به وسیله ی مردم سرچ می شود را پیدا کنید، و یک صفحه ی گسترده بسازید. به تعداد دفعاتی که از کلمات کلیدی استفاده می کنید، توجه داشته باشید.
استفاده 2-3% از کلمات کلیدی در کل صفحه، اصلا کافی نیست. کلمات کلیدی را در تایتل مقاله یا وبلاگ خود قرار دهید. همچنین یکی دیگر از جاهایی که باید از این کلمات استفاده کنید، در اولین و آخرین جمله است. با انجام این کار، کلمات کلیدی در برنامه های موتور جستجو و همچنین در برابر چشمان خوانندگان، باقی خواهد ماند. به یاد داشته باشید که مردم با استفاده از موتورهای جستجو، به دنبال عبارت خاصی می گردند. آنها می خواهند اطلاعات خودشون را در مورد مساله ی خاصی بالا ببرند. بنابراین منطقی ست که چیزی رو به آنها بدهید که واقعا به دنبال آن هستند. در این صورت شما کلیک های زیادی را دریافت خواهید کرد.
هیچ کسی اطلاعاتی که شما در مورد کار و حرفه ی خود دارید، ندارد. پس بنابراین چه نصایح یا نکاتی را می خواهید با بقیه در میان بگذارید؟ حداقل می توانید اخبار مربوط به کار خود را نشر دهید. اگر مطمئن نیستید، به لیست کلمات و عبارات کلیدی خودتون نگاه کنید و ببینید که به چه طریقی می توانید از آنها استفاده کنید. اصلا از اینکه با یک متخصص مصاحبه کنید، نترسید. ( اگر شما از آنها نقل قول کنید و تخصص آنها را در پستی که گذاشته اید، بیان کنید، آنها احتمالا محتوای سایت شما را از طریق کانال های اجتماعی شخصی خودشان پخش می کنند. به این طریق شما می توانید ارتباط سایت تون را افزایش دهید)
خب البته یک محتوای جدید 100 کلمه ای بهتر از هیچی ست. اما هنوز موتورهای جستجو، وبلاگ ها و مقالات طولانی تر را ترجیح می دهند. سعی کنید مقالات شما حداقل 300 کلمه داشته باشند، اما اگر می توانید آن را به 500 کلمه یا حتی بیشتر هم بسط بدهید. تحقیقات زیادی نشان می دهد که موتورهای جستجو به مقالات 2000 کلمه ای تمایل دارند.
اگر برای پلت فرم وبلاگتون، از وردپرس استفاده می کنید، تعداد زیادی ابزار PR در افزونه ها وجود دارد، که شما می توانید از آنها بهره بگیرید. در شرکت تولید محتوا، ما از YoastوShareaholicاستفاده می کردیم.
تنها تفاوت یک مقاله نویس حرفه ای با عادی، همین ویرایش کردن است. یک نویسنده ی حرفه ای باید بتواند که خود را تصحیح کند. برنامه هایی مثل OpenOffice، Google Docs، و Microsoft Word این کار را آسان کرده اند، حتما وقتی که تایپ می کنید متوجه ی خطوط منحنی و مارپیچ با رنگهای سبز و قرمز شده اید، که وقتی اشتباهی تایپ می کنید به شما اخطار می دهند. از عناصر زیبایی شناسی در پاراگراف بندی و ظاهر متن خود استفاده کنید. مثلا اندازه ی پاراگراف ها متناسب باشند. از پاراگراف های خیلی طولانی به شدت بپرهیزید.
وقتی که یک مقاله ی جدید می نویسید و پست می کنید، کار را نصفه انجام دادید. آخرین قدم در نوشتن مقاله های وب این هست که مثل یک آژانس روابط عمومی عمل کنید_ یعنی به تمامی محتوای خود لینک دهید. در وبلاگ ها نظر دهید و بعد به سایت خودتون لینک دهید.
یه زمانی اگه میخواستید برای افزایش رتبه سایتتون سئو کنید، فقط کافی بود کل سایتتونو از کلیدواژه هاتون پر کنید. بعضی طراح ها هم که زیاد اهمیتی به درستی و غلطی کارشون نمیدادند، سایتشونو پر میکردند از کلیدواژه های بی ربط اما محبوب که مردم بیشتر سرچ میکردند. البته این کار فقط برای سایتهای تبلیغاتی جواب میداد که قصد جذب کاربر نداشتند
امروزه دیگه نمیشه با سئو مردمو فریب داد. کسب و کارهای پایبند اخلاقیات میخوان با سئو کاری کنند تا کسایی که محصولات و خدماتشونو سرچ میکنند بتونن پیداشون کنند. یعنی دیگه اینکه فقط یه نفر همینطوری تصادفا وارد سایت بشه فایده نداره، بلکه باید کاری کرد که کاربرها دوباره برگردند، برای همین محتوا انقدر مهم شده.
وبمسترها و متخصص های سئو یه جمله معروفی دارند که احتمالا تو مقاله های دارکوب هم زیاد دیده باشید: "محتوا پادشاه است". این جمله خیلی درسته. محتوای سایت حتی از خود محصولات سایت مهمتره. محتواست که بازدیدکننده ها رو جذب میکنه. اگه فکر میکنید خودتون نمیتونید محتوای خوبی بنویسید، دارکوب میتونه کمکتون کنه و نوشتن مطالبتونو به یه نویسنده آشنا با بهینه سازی-سئو بسپره.
محتوای وب دو وجه مهم داره که برای راحتی ما بهشون میگیم کیفیت و کمیت.
کیفیت یعنی محتوا باید خوب نوشته بشه و اشتباهات تایپی و علمی نداشته باشه وگرنه خواننده به صحت کل سایتتون شک میکنه. با توجه به هدفی که ما داریم، محتوا باید کلیدواژه ها رو هم زیاد بکار برده باشه و مطالب جالب و مفید باشند تا کاربر حس کنه یه چیزی بدست آورده. این میشه قدرت محتوای با کیفیت.
از طرف دیگه کمیت یعنی سایتتون باید به طور منظم با افزودن محتوای جدید بروزرسانی بشه. شاید کاربر از محتوای سایتتون خوشش بیاد و یکی دو، سه باری بهش مراجعه کنه و متوجه بشه که سایتتون هیچ وقت تغییر نمیکنه، در نتیجه دیگه دلیلی نمیبینه که باز هم به سایتتون برگرده.
به نظرتون باید هر چند وقت یه بار محتوای جدید به سایت اضافه کرد؟ در جواب این سوال متخصص ها با هم اختلاف نظر دارند. بعضی ها میگن هفته ای یکبار کافیه. بعضی ها میگن حداقل روزی دوبار. بستگی به ماهیت سایتتون داره. وبلاگ تبلیغاتی سایت باید روزی یه بار و حتی دو بار بروز بشه، اما محتوای ثابت میتونه هفته ای یکی دوبار اضافه بشه. سعی کنید فواصل زمانی رو رعایت کنید. اینطور نباشه که چند هفته هیچ مطلبی روی سایت نذارید و بعد یه دفعه ده تا مقاله بذارید.
خب حتما تا اینجا سایتتونو راه انداختید. الآن چی کار میکنید؟
الآن حتما با مشکلات جدیدی روبرو میشید. یکی از مهمترین اون مشکلات ترافیکه. چون باید ترافیک وارد سایتتون بشه تا بتونید محصولاتتونو بفروشید و مشتریهاتونو بیشتر کنید.
این 10 روش میتونه به افزایش بازدیدکننده های سایتتون کمک کنه:
برای بیشتر دیده شدن سایتتون در سرچ های طبیعی موتورهای جستجو باید صفحاتتونو با کلیدواژه های مناسبی که احتمال سرچش توسط مردم بیشتره بهینه (سئو) کنید. وقتی شما میخواهید یه چیزیو رو گوگل سرچ کنید، بیشتر از چند سایت اول رو چک میکنید؟ احتمالا نه. خب مشتریهای آینده شما هم همینطورین.
یه سری از روشهای رایج بهبود نتایج سرچ طبیعی از طریق ویرایش محتوای موجود، حذف موانع فهرستبندی موتورهای جستجو (کاری که ما یه مدت تو دارکوب انجام دادیم و متوجه شدیم این کار برگشت سرمایه خیلی خوبی داره)، افزایش تعداد بک لینکها یا لینکهای داخلی (لینکهایی که سایتتون از سایتهای دیگه دریافت میکنه و نشون دهنده محبوبیت یا اهمیت سایتتونه).
سئو گاهی اولش خیلی وقت گیر میشه اما برای جذب ترافیک بیشتر و بالا رفتن موقعیت سایتتون روی موتورهای جستجو – برای کلیدواژه های اصلیتون – خیلی مهمه. اگه هنوز سایتتونو برای موتورهای جستجو بهینه نکردید، ممکنه چند ماه طول بکشه تا نتایجشو ببینید.
ارائه محتوای بکر و رایگان روی سایتتون میتونه بازدیدکننده های جدیدی به سایتتون بکشونه و شما رو از رقباتون متمایز کنه. هرچند نوشتن برای وبلاگهای دیگه ای که جایگاه بالایی تو حوزه کاری شما دارند هم مفیده و چه بسا از نظر جذب ترافیک براتون فایده بیشتری هم داشته باشه. آخر پست هایی که مینویسید یه لینک هم به بیوگرافی خودتون روی سایتتون بدید تا خواننده ها از اون منبع بیان رو سایتتون و ترافیک منتقل شه.
برای استفاده از تبلیغات کلیکی برای جذب ترافیک از موتورهای جستجویی مثل گوگل این کارو بکنید: یه مبلغ مشخصی به ازای هر کلیکی که روی تبلیغتون روی موتور جستجو میشه میپردازید، یادتون نره هدفتون از کلیک گرفتن باید تبدیل کاربرهایی که کلیک میکنن به مشتری و خریدار باشه تا بتونید برگشت سرمایه داشته باشید. با Google AdWords لازم نیست خرج بالایی کنید، خودتون یه بودجه مشخص میکنید حتی میتونه مثلا روزی 5 دلار (حدود 16000 تومن) باشه یا حداکثر 10 سنت (حدود 3200 تومن) برای هر کلیک. هدف اصلیتون باید تبدیل مشتری باشه تا بهترین برگشت سرمایه ممکن رو از این راه بگیرید. فقط کافیه کلیدواژه هاتونو انتخاب کنید، از اینجا به بعدش با موتور جستجوئه که هرکس اون کلیدواژه ها رو سرچ کرد، تبلیغ شما رو نمایش بده و براتون بازدیدکننده بفرسته.
تبلیغات هدف گیری مجدد یا retargeting، کوکی ها رو روی کامپیوتر بازدیدکننده هاتون دنبال میکنه. به این ترتیب وقتی بازدیدکننده سایتتونو ترک میکنه تبلیغات سایت شما رو میبینه تا با این روش بتونید دوباره به سایتتون برگردونیدش. شما کلی زحمت کشیدید تا این افرادو به سایتتون کشوندید، اما بیشترشون بدون هیچ اقدامی سایتو ترک میکنن. اینطوری مجددا یه روش مفید برای بازدیدکننده هایی که بدون تبدیل شدن به مشتری از سایتتون بیرون رفتن هدف میگیرید– یعنی تقریبا 98% از ترافیکتون – تا برشون گردونید و به مشتری تبدیلشون کنید. اینطوری اون هزینه ای که صرف جذب ترافیک کردید دوباره به جیبتون برمیگردونید.
میلیونها نفر هر روز از فیسبوک استفاده میکنند (در تاریخ آذر 1390، فیسبوک 483 کاربر فعال روزانه داشت. خوبیش اینه که این تعداد همشون نوجوان و بچه مدرسه ای نیستن، بلکه همه اقشار مختلف رو شامل میشه). بعلاوه مردم وقتی تبلیغی رو روی شبکه های اجتماعی میبینن، احتمال اینکه دوباره بخاطر بیارنش 68% بیشتر از سایتهای دیگه است. تبلیغات فیسبوک میتونه علاوه بر هدفگیری افرادی با سن یا علایق مشخص، حتی افرادی رو از منطقه های خاصی هدف بگیره، مثلا دوستان دوستانتون یا حتی کسایی که صفحات دیگه رو لایک میکنن. به علاوه این روش برای جذب ترافیک خیلی مقرون به صرفه است – میتونید یه مقدار بودجه مشخصی رو در روز به ازای کلیک یا به ازای دفعاتی که صفحتون دیده میشه اختصاص بدید. اینجا هم مثل گوگل ادوردز در واقع از ترافیک فیسبوک به نفع خودتون استفاده میکنید و اون ترافیک رو به سمت سایت خودتون میکشونید.
تا حالا پیش اومده با یه طراح گرافیکی به خاطر اینکه کار بدی تحویلتون داده دعوا کنید؟
درسته که شما متخصص نیستید ولی میدونید چی خوبه چی بد. چی به نفعتونه چی نیست. تنها چیزی که شما میخواستید یه سایت بود که کمک کنه تو عرصه آنلاین موفق بشید ولی به جاش یه مشت پیکسل رنگ شده تحویل گرفتید.
بد از همه اینکه حالا مجبورید دوباره همه اون مراحل رو طی کنید. چند ماه وقت از دست دادید، چند صد هزار تومنی از پولتون سوخته، به شهرتتون آسیب رسیده و کلی اعصابتون خورد شده. و حالا باید همه کارها رو دوباره تکرار کنید.
همه اینها مثل یه کابوس میمونه.
اما ما نمیذاریم دیگه این چیزا براتون پیش بیاد. چند تا راز هست که طراح های گرافیکی هیچ وقت بهتون نمیگن و دونستنشون میتونه تو وقت و هزینه های شما صرفه جویی کنه.
شما میخواهید سایتتون ظاهر خوبی داشته باشه و روی کاربرها تأثیر بذاره اما زیبایی نمیتونه منجر به فروش بشه.
اما یه تور راهنما میتونه. میتونید روی سایتتون یه تور راهنما بذارید و کسب و کارتونو به بازدیدکننده ها نشون بدید و بهشون خوش آمد بگید. چیزهایی رو که حتما دوست دارید کاربرها قبل از خروج از سایتتون ببینن بهشون نشون بدید. سایت شما هم مثل تور راهنماباید کاربرها رو درست راهنمایی کنه و به جایی که میخوان برن – و شما میخواهید برن - هدایتشون کنه.
حالا زیبا بودن بده؟
نه من نمیگم سایتتون زیبا نباشه. اگه میتونید هم زیبا باشید و هم نتیجه بگیرید خب خیلی خوبه، حتما این کارو بکنید. اما اگه فکر میکنید فقط باید یکیشو انتخاب کنید، نتیجه گرفتن رو انتخاب کنید. شاید گرفتن جایزه طراحی برای هر کسی خوشایند باشه اما براتون پول نمیشه.
فرض کنید دارید راجع به این فکر میکنید که چطوری خوش تیپ تر به نظر برسید. اگه از یه آرایشگر بپرسید بهتون میگه موهاتونو کوتاه کنید. اگه از فروشنده لباس بپرسید میگه یه دست لباس نو، اگه از یه کفاش بپرسید میگه با کفشای ... و .... قضیه رو گرفتید؟
حالا فکر میکنید اگه از یه طراح گرافیکی بپرسید چطوری سایتمو ارتقا بدم چی میگه؟
دقیقا.
دقت کنید که طراحی سایت فقط یه قطعه از پازله. اگه پیامتون اشتباه باشه و بخواهید محتواتونو اصلاح کنید چی؟ اگه برندتون بازار اشتباهی رو هدف گرفته باشه چی؟ اگه استراتژی بازاریابیتون مشکلی داشته باشه چی؟ اگه محصولات یا خدماتتون مشکل داشته باشن چی؟
نمیتونید که از 12 تا متخصص نظرشونو بپرسید – اگر هم بپرسید آخرش مجبورید همه عناصر روی سایتتونو تغییر بدید.
پس باید از متخصصی بپرسید که کارش عمومی تره و به سایت کلی تر نگاه میکنه. یکی که چند تا از عناصر روی سایتتونو تحلیل میکنه و محدوده مشکل رو پیدا میکنه. این متخصص ها همه عناصر رو میشناسن. میدونن عناصر در کنار هم چطور کار میکنن و هر کدوم چه سهمی در تبدیل مشتری دارن.
شاید تعجب کنید اگه بشنوید طراحیتون هیچ ایرادی نداره و فقط روش بازاریابی جدید نکته اش بوده یا نیاز به بهبود محتوای سایتتون دارید. اینطوری چند صد هزار تومنی هم صرفه جویی کردید.
میگن هرچقدر پول بدی همونقدر آش میخوری، بعضی وقتا این حرف درسته. اما معنیش این نیست که باید کل زندگیتونو خرج یه طراحی سایت خوب بکنید.
خیلی از طراح ها هستن که از بی توجهی شما سوءاستفاده میکنن و به نفع خودشون از شما پولهای زیادی میگیرن و با استفاده از اصطلاحات فانتزی و زیبا حرف زدن چشماتونو میبندن.
حواستونو جمع کنید و اسیر این چیزها نشید.
بودجه تونو مشخص کنید و طراح هایی پیدا کنید که با همون بودجه کارتونو انجام بدن. دنبال طراحی بگردید که بتونه نوع سایتی که شما میخواهید رو متناسب با کسب و کارتون دربیاره. تو سایتها بگردید و ببینید اونهایی رو که خوشتون میاد کی طراحی کرده. وقت بذارید. این کار تو مخارجتون صرفه جویی میکنه.
خیلی ها از مدیران صنایع به بهونه نگهداری سایت بیش از مقدار لازم پول میگیرن. چون هزینه های طراحی گرافیکی و توسعه سایت معمولا با هم حساب میشن، بعضی از شرکتهایی که به اصول اخلاقی پایبند نیستند سعی میکنند مشتری رو تو یه چرخه ای بندازن که بتونن به بهونه هزینه های نگهداری سایت هر ماه ازش پول بگیرن.
اگه خواستن ازتون هزینه های بالایی برای نگهداری سایت بگیرن، بدونید که نیازی به این هزینه ها نیست.
هزینه هاستینگ؟ این روزها میتونید حتی با ماهی 10000 تومن هم پرداختش کنید، پس چرا خرج اضافی؟
نگهداری؟ چه نگهداری ای؟ آهان، ارتقاهایی که هر از چند گاهی انجام میشن. خب وردپرس و سیستم های مدیریت محتوای دیگه رو که خودتونم میتونید با یه دکمه بروزرسانی کنید.
تغییر محتوا؟ این هم با سیستم های مدیریت محتوا به راحتی انجام میشه. فقط باید وارد سایتتون بشید و دو سه تا کلیک کنید تا هزینه هاتون رو تغییر بدید، یه صفحه جدید به سایتتون اضافه کنید یا نوشته های قبلیتونو عوض کنید. همه این کارها رو خودتون میتونید انجام بدید.
اگه کسی بهتون گفت برای هزینه های نگهداری باید انقدر بپردازید، بپرسید در ازای اون پرداخت ماهیانه، چه خدماتی بهتون ارائه میدن. بعد برید رو گوگل و ببینید این کارهایی که میخوان انجام بدن چقدر ساده هستن.
دوست ندارید خودتون کارهای نگهداری سایتتونو انجام بدید؟ اشکالی نداره، یکی رو استخدام کنید تا براتون انجام بده. فقط مواظب باشید که بخاطر کارهای ساده ای که سریع انجام میشن، ازتون پول زیادی نگیرن.
درسته که این روزها باید متفاوت باشید تا بهتر دیده بشید اما بعضی از طراح ها دیگه یکم زیاده روی میکنند و سایتی طراحی میکنند که اونقدر خاصه که همه قوانین رو میشکنه – اون هم نه در جهت بهتر شدن. و نهایتش اینه که سایت خاص شما برای کاربرها تبدیل میشه به یه تجربه گیج کننده.
طراح ها باید تو ساخت سایتها از قوانین مرسوم وب و کارایی تبعیت کنند چون این قوانین راهنمای جهتیابی ساده و سریع سایت شماست. اگه بشکنیدشون بازدیدکننده ها رو گیج میکنید.
مثلا مشتریها میدونن که معمولا RSS بالای سمت راست سایت قرار داره و لوگو هم معمولا بالای سمت چپ سایت (هرچند که تو سایتهای فارسی زبان، چون فارسی از راست خونده میشه باید لوگو سمت راست قرار بگیره، اما سایتها معمولا به تقلید از سایتهای انگلیسی لوگوشونو سمت چپ میذارن) و ستونهای جهتیابی هم که معمولا زیر قسمت هدر قرار دارند.
حالا اگه این رسومات رو بشکنید، یه تجربه بازدیدکننده ای ساختید شبیه قدم زدن در یک جهان ناشناخته. هیچ چیز اونجا که باید باشه نیست، همه چیز برعکسه و گیج کننده است.
و چی میشه؟
مردم از سایتتون خارج میشن. سایتتون به بهونه خاص بودن بی اثر و به دردنخور میشه.
بیشتر طراح ها مهارت توسعه هویت برند ندارن. کارشون تو توسعه طراحی گرافیکی خیلی خوبه و میتونه هویت برند شما رو "انعکاس" بده. اما اگه بهشون اطلاعات مورد نیازشونو نرسونید، فقط بر اساس فرضیه ها کار میکنند.
یعنی فرض میگیرن که بازار هدف شما چه کسایی هستن و چه چیزهایی براشون جذابیت داره. ارزشهای کار شما و پیام بازاریابیتونو فرض میکنند. شخصیت برند شما و نوع تجربه ای که مشتریهاتون موقع کار کردن با شما یا خرید از شما باید داشته باشن رو فرض میکنند.
میدونید که ترجمه دیگه فرض گرفتن چی میشه، نه؟
بهتره قبل از اینکه طراح استخدام کنید، با متخصص های برندسازی کار کنید تا هویت برند شما رو توسعه بدن. یا کار دیگه ای که میشه کرد اینه که با طراح های گرافیکی ای کار کنید که برندسازی بلد باشن و بتونن سایتی طراحی کنن که هویت برند شما رو منعکس کنه. در غیر اینصورت آدمای اشتباهی جذب میکنید و کل سایتتون فقط میشه تلف کردن پول.
این دیگه بزرگترین رازه.
راز سایتهای بزرگ فقط داشتن یه طراحی قشنگ و چند تا محتوای فریبنده نیست. راز واقعی در روانشناسی رو رفتار مشتریه.
طراح گرافیکی باید با روانشناسی رنگ آشنا باشه و بدونه چه تون رنگها و چه سایه هایی با چه آدمایی جور درمیاد. باید بدونه چه تصویری چه آدمایی رو جذب میکنه و برای چه کسایی جذابیت داره و چرا برای اونها جذابیت داره. باید بدونه وقتی آدما روی سایتها فرود میان و سایت شما رو جهتیابی مکنند تو ذهنشون چی میگذره.
آیا منحنی های نرم بهتر از دایره های هم مرکزند؟ آیا آبی بهترین رنگه یا قرمز تیره بهتره؟ چی باعث میشه مردم به سمت راست یا چپ سایت برن؟ سایت باید چه حالت احساسی در مخاطب ایجاد کنه؟ طراحی باید مدرن و ساده باشه یا رنگارنگ و برجسته یا نرم و راحت؟ چشم افراد به کجا حرکت میکنه و چی متوقفش میکنه؟
طراح های خوب جواب این سوالها و خیلی بیشتر از اینها رو میدونن. میدونن که هدفشون اثر گذاشتن روی ذهن و حالت روانی بازدیدکننده و درکی هست که از کسب و کار شما دارن. هرچی طراح ها بیشتر با رفتارهای مردم آشنا باشه، بدونه چی اونها رو به اقدام وامیداره و به چه طرقی به عناصر مختلف واکنش نشون میدن، بهتر میتونه روشهایی روی سایتتون بکار ببره که مخاطب رو برای خرید یا اقدام قانع کنه.
به این ترتیب سایتی برای شما میسازن که توجه ها رو به خودش جلب کنه و منجر به فروش بشه.
شما هم همینو میخواهید دیگه؟
سایتهایی که گوگل روی صحفه اول نتایج جستجوش فهرست میکنه، سایتهایی هستن که مفیدتر و به عبارت سرچ شده مرتبط تر بودند. گوگل اول با الگوریتمهای پیچیده (شامل فرایند ریاضی) بر اساس عوامل مختلف به سایتها نمره میده و اونهایی که نمره بالاتر از 200 بگیرند سایتهای مفید و مرتبط محسوب میشن.
گوگل عواملی رو که برای رتبه بندی در نظر میگیره افشا نمیکنه، اما مردم با تحقیقات مختلف، تست و تجربه، مشاوره های سئوی گوگل تا حدی متوجه شدند که مهمترین عوامل چیا هستن. مثلا بیشتر سئوکارها توافق دارند که عوامل مهمی که تو رتبه بندی دخیلند اینها هستند:
کاربرد کلیدواژه
ساختار سایت
سرعت سایت
زمانی که کاربر روی سایت میمونه
تعداد لینکهای داخلی
کیفیت لینکهای داخلی
الگوریتم گوگل رو انسانها تنظیم و طراحی کردند و رتبه ای که به سایتها داده میشه خروجی این الگوریتم خواهد بود. اما در تعیین رتبه ای که بر اساس این الگوریتم به سایتها داده میشه هیچ عامل انسانی دخیل نیست.
سایتی که جایگاه اول صفحه نتایج رو تصاحب میکنه، یعنی تونسته طبق معیارهای الگوریتم از بین همه سایتها بالاترین رتبه رو بگیره. دقت کنید از اونجایی که گوگل دائما هماهنگی و بروزرسانی نتایجش رو بررسی میکنه، سایتی که امروز روی جایگاه اول قرار گرفته شاید دیگه هفته بعد حتی روی صفحه اول هم ظاهر نشه.
اینکه سایت همونجایی که هست بمونه یا روی صفحه نتایج سقوط کنه، به یه سری ملاحظات کلی بستگی داره - اینکه در مقایسه با سایتهای دیگه چطوره، یعنی سایتهای دیگه ای که میخوان برای اون کلیدواژه رتبه بگیرن.
پس مثلا سایتی برای یه عبارت خاص روی صفحه چهارم رتبه گرفته و تصمیم میگیره ساختار سایتشو بهتر کنه، محتوای جدید اضافه کنه و یه سری بک لینکهای باکیفیت بگیره. اما سایتی که روی صفحه اول تا سوم قرار داره هیچ کاری برای بهتر شدن نمی کنه، اونوقت رتبه سایت صفحه چهارم بالا میره.
مقدار صعود این سایت بستگی به اعتبار کنونی و کیفیت سایتهای بالاییش داره و اینکه الگوریتم گوگل چقدر برای ارتقاهایی که انجام شده ارزش قائله. شاید فقط چند تا سایت بره بالا یا شاید صاف بره جایگاه اول.
اینطور نیست که فکر کنید یه دکمه جادویی برای سئو هست که فشارش میدید و تضمین میکنه که جایگاه اول رو خواهید گرفت. اما با توجه کردن به عواملی که الگورتیم بیشتر براشون ارزش قائله و کار و تلاش فعالانه برای ارتقای سایت میتونید بهبود رتبه سایتتونو روی گوگل تضمین کنید.
حالا که میتونیم با هزینه های کمی سایت بسازیم، شرکتهای استارتاپ و کسب و کارهای تازه تأسیس برای فروش محصولات و ارائه آنلاین خدماتشون باید با رقبای زیادی مبارزه کنند.
با این اشباع بازار و با وجود طولانی شدن فهرست نتایج گوگل به خاطر گنجوندن تبلیغات تو فهرستها، برای شرکتهای خیلی سخت شده که بتونن بدون پول دادن به گوگل دیده بشن.
الگوریتم گوگل که رتبه سایتها رو حساب میکنه هم مثل یه راز سربسته میمونه و سالی 500 بار تغییر میکنه. هرچند بزرگترین عامل تعیین کننده رتبه گوگل بیشتر همون نوشته های آبی لینکهاست که رو بیشتر سایتها میبینید.
گوگل رو مثل ایستگاه رأی گیری تصور کنید که داره از لینکهایی که روی سایتها جمع میکنه رأی ها رو میشمره. برخلاف دموکراسی معمول که هر نفر یه رأی داره، گوگل رأی سایتهای مرتبط و معتبر رو باارزش تر قلمداد میکنه.
متأسفانه هیچ راهی هم نیست که بتونید سریع تر برای سایتتون لینک های بیشتر بگیرید یا خودتونو روی صفحه اول گوگل ظاهر کنید. این مقاله 10 روش معرفی میکنه که میتونه تو این کار بهتون کمک کنه.
معمولا مدیران صنایع نمیدونن که www.yourwebsite.com و http://yourwebsite.com به عنوان دو سایت جدا دیده میشن. این قانون شامل تمام لینکهایی که دریافت میکنید میشه. مثل اینکه یه حزب سیاسی به دو تا تقسیم بشه و رأی هاش رو بین این دو تقسیم کنه. راه حل این مشکل رایج اینه که به گوگل بگید میخواهید رأی های www.yourwebsite.com هم برای http://yourwebsite.com حساب شه. با ریدایرکت دائمی (معروف به 301) از یه صفحه به دیگری هم میتونید این مشکل رو حل کنید.
هر شرکتی برای ارائه خدمات و محصولات وابسته به یه شرکت دیگست. یه فهرست بنویسید از کسب و کارهایی که استفاده میکند و پیشنهاد بدید که برای این شرکتها رضایتنامه بنویسید. معمولا شرکتها یه صفحه تو سایتشون به مشتریها اختصاص میدن و ازش بعنوان اثبات محبوبیتشون تو جامعه استفاده میکنند. به احتمال زیاد از خداشون هم هست که از یه مشتری راضی رضایتنامه بگیرن و از طریقش به سایت شما لینک بدن. این روش یه روش برد-برد برای هر دو طرفه و کمک میکنه با شرکتها و تولیدکننده های دیگه روابطتونو محکم تر کنید.
همه عاشق معامله های خوبن و معمولا سازمانها و کلوب ها هم دوست دارن همچین مزایایی به مشتریانشون ارائه بدن. ارائه یه تخفیف استثنایی به یه کلوب یا سازمان روش مؤثری برای لینک گرفتنه. من از این روش برای ارائه تخفیف دانشجویی استفاده کردم و از این راه تونستم از سایتهای معتبر لینکهای خیلی خوبی بگیرم.
معمولا خیریه ها یه فهرست از خیرین و وقف کننده ها روی سایتشون میذارن. اگه خیریه ای هست که مرتبط با موضوع کاری شما باشه، میتونید ازش بخواهید روی اون صفحه شما رو هم بذارن و به سایتتون لینک بدن.
اگه کسب و کارتون طوریه که نمیتونه به صورت مالی به خیریه ها کمک کنه، میتونید بهشون خدمات ارائه بدید. مثلا میتونید از کارمندهای داوطلبتون اسم نویسی کنید و یه روز به اون خیریه اختصاص بدید. این از نظر اخلاقی هم کار شایسته ایه و میتونه باعث تبلیغ شرکتتون بشه.
دنبال صفحات وبی بگردید که از کسب و کار یا سایت شما یاد کردند. بدون اینکه بهتون لینک بدن. گوگل این مدل یاد کردن ها رو حساب نمیکنه. شما میتونید با استفاده از Google Alerts یه هشدار اتوماتیک بسازید تا هر وقت که سایتی از شما یاد کرد یه ایمیل دریافت کنید و بعد میتونید با مدیر اون سایت ارتباط بگیرید و ازشون بخواهید که بهتون لینک بدن.
یه زندگینامه کوتاه برای نویسنده بذارید. این بیوگرافی ها فرصت خوبی به شمار میان که از طریقش به کسب و کارتون لینک بدید. اگه کارمندهاتون شرکتشونو عوض کردند یا به تازگی به تیم شما پیوستند ازشون بخواهید زندگینامشونو بروز کنند و یه لینک هم به شرکت شما بدن.
این کار کمک میکنه فروشتون بالا بره و به کسب و کارتون هویت میبخشه. مثلا یه رستوران میتونه برای تعطیلات نوروز، موسیقی محلی تدارک ببینه و به گروه موسیقی لینک بده.
از مشتریهاتون بخواهید که از خودشون در حال استفاده از محصولات یا خدمات شما عکسهای خلاقانه بگیرن. با این کار نه تنها یه مسابقه جذاب برای سایتتون آماده میکنید، بلکه مردم بخاطر برنده شدن به سایتتون میان. میتونید عکسها رو بذارید رو اینستاگرامتون و به این ترتیب فرصت بیشتری برای جذب مشتری بوجود میاد. با ابزار Google reverse image search سایتهایی رو که از تصاویر شما استفاده کردند پیدا کنید و ازشون بخواهید با ذکر سایتتون به عنوان منبع عکسها بهش اعتبار بدن و به این ترتیب میتونید لینکهای بیشتری هم بگیرید.
یکی از بزرگترین اشتباهاتی که سایتها میکنند انتخاب کلیدواژه های اشتباهه. باید وقت بذارید و کلیدواژه هایی که براتون مشتری میارن رو تحلیل کنید تا پول دربیارید. یکی از روشهای این کار استفاده از نرم افزارهای تحلیلگری مثل Google Analytics. این نرم افزار رو روی سایتتون نصب کنید تا ببینید بازدیدکننده ها چطور سایتتونو پیدا میکنند و روی سایتتون چی کار میکنند. معمولا مدیران صنایع کلیدواژه های پرمتقاضی و خیلی کلی انتخاب میکنند اما بهتر اینه که کلیدواژه هاتونو بر اساس معیارهای مختلف، رقابتی بودن و نرخ تبدیل به مشتری انتخاب کنید.
گوگل آنالتیک رایگانه و نصب راحتی داره. بعد از اینکه عضو شدید، بهتون یه کد جاوااسکریپت داده میشه که تو همه صفحات سایتتون گذاشته میشه. بلافاصله بعد از تأیید اینکه کد درست نصب شده، میتونید ببینید کاربرها از کجا و چطوری وارد سایتتون میشن و چه کلیدواژه هایی باعث میشه با سایت وارد تعامل بشن (مثلا بیشتر روی "خرید" کلیک میکنن یا بیشتر نظر میدن) و میتونید ببینید کدوم صفحات بیشتر فراریشون میده.
حالا که داریم به آخر سال نزدیک میشیم باید ببینیم برای 12 ماه بعد تو دنیای سئو چه گرایشهایی هست. من یه لیست کوتاه از چیزهایی که فکر میکنم سال دیگه طرفدارهای زیادی داشت باشن براتون آماده کردم:
مطمئنم میدونید بهینه سازی موبایل طی سالهای اخیر رفته رفته مهمتر شد تا اینکه پارسال گوگل اعلام کرد جستجوهای موبایل از سرچهای دسکتاپ سبقت گرفتند. دیگه معلومه بعدش و سالهای بعدی قراره چی بشه. به همین دلیل موبایل رو بالای این فهرست آوردم. گوگل به تازگی اعلام کرده که میخواد اول سایتهای مناسب برای موبایل رو تو فهرستهاش بیاره. یعنی موتور جستجو نسخه های موبایلی و واکنشگرای سایتها رو میخزه و صفحات موبایل نسبت به صفحات دسکتاپ اولویت دارند.
اگه میخواهید بدونید سایتتون برای موبایل مناسب هست یا نه هم میتونید تست سازگاری با موبایل بدید و هم میتونید راهنمای گوگل در مورد بهینه سازی موبایل رو بخونید.
با توجه به اینکه بهینه سازی موبایل رو تو اولویت قرار دادیم، باید تأکید گوگل رو هم در این زمینه یادآوری کنیم. این کار با هدف کاهش نرخ خروج و بهبود تجربه کاربری موبایل انجام شده. ترکیب AMP به نظر راه حل مناسبی برای این مسئله میاد و به علاوه در دسترس همه هست و منبع بازه.
اولین عملکردش بارگذاری بلافاصله همه رسانه ها (مثل تصاویر، ویدئوها و گرافیکها) روی صفحات موبایله. بارگذاری یه سایت متوسط 8 برابر بیشتر از AMP داده مصرف میکنه. از اونجایی که گوگل یه صفحه به تست AMP اختصاص داده میتونید انتظار داشته باشید جزء گرایشهای سال 96 باشه.
با اینکه کلیدواژه ها هنوز هم یکی از اجزای مهم استراتژی سئوی برندها به شمار میان، اما از نظر نتایجی که به بار میارن یکم از ارزششون کم شده. اینجا دو تا عامل اهمیت دارند: رفتار کاربر و رشد موتورهای جستجو. مشتریها حالا تو عبارتهایی که برای سرچ به کار میبرن دقیق تر شدند. عبارت شناسی سرچ به عبارتهای کامل رشد کرده. برای تسهیل این روند، موتورهای جستجو هم هوشمندتر شدند و میتونند نیت کاربر رو تشخیص بدن.
حالا برندها باید چطوری استراتژی سئوشونو هماهنگ با این مسئله کنند؟
1- آزمایش
آزمایش کنید که کاربرها با سرچ چه عبارتهایی به سایت شما وارد میشن. قطعا کلیدواژه های مهمتون هم جزء این عبارتها قرار میگیرند اما از انواع عبارتهای مختلفی که موقع جستجو استفاده میشن یادداشت بردارید. از اینجا متوجه میشید کاربرهایی که وارد سایتتون میشن عموما چه مشکلی دارن و شما چه کمکی میتونید بهشون بکنید.
2- سازگاری
وقتی اطلاعات کافی جمع و تحلیل کردید، میتونید تغییرات لازم رو روی محتواتون اعمال کنید. مهمترین عامل موقع ساخت یا ویرایش محتوا اینه که اطمینان حاصل کنید این محتوا به کاربر شما ارتباط داشته باشه. راه حلی برای این مشکل دارید؟
3- تکرار
این یه فرایند ادامه داره. از تحلیل هاتون گزارش های منظم تهیه کنید و هرجا نیاز میبینید تغییرات رو اعمال کنید. همیشه بروز باشید و به نیازهای کاربرهاتون از این طریق پاسخ بدید تا از رقباتون متمایز بشید و یه پله بالاتر از بقیه قرار بگیرید.
داده های منظم یکی از اون اجزای طراحی سایته که هر توسعه دهنده ای میدونه اما کمتر کسی بکار میبنده و با وجود اهمیتش معمولا دیر اجرا میشه. موتورهای جستجو استفاده از مارکاپ داده منظم رو اینطور تعریف میکنه: "اجازه دادن به انواع خاصی از محتوای سایت که برای موتورهای جستجو و سایر برنامه های مشترک، کاملا در دسترس و قابل درک باشه". بعبارت دیگه اگه روی سایتتون از داده های منظم استفاده کنید، موتور جستجو راحتتر میتونه محتوا رو تشخیص رو بده و درک کنه. در نتیجه رتبه بندی بهتری روی صفحه نتایج موتور جستجو میگیرید.
گوگل، یاهو، بینگ و یاندکس در سال 1390 Schema.org رو توسعه دادند تا استانداردهای داده های منظم مارکاپ رو برای صفحات وب تعیین کنند. این سایت مثال خوبی برای نحوه استفاده از داده های منظم و مزایایی که برای موتور جستجو و کاربر داره هست. اسنیپت های غنی قطعات اضافی اطلاعات که زیر نتایج جستجو ظاهر میشن، مثلا وقتی عبارتی رو سرچ میکنید و بالای صفحه نتایج تو یه کادر جواب سریعی به سوالتون داده میشه.
البته شاید بعضی ها به آوردن برندسازی شخصی تو فهرست مد های سال آینده سئو اعتراض کنند. اما با توجه به اینکه مصرف کننده ها بیشتر و بیشتر دارن به سمت برندها رو میارن میتونید اهمیت چهره شدن سازمانها رو ببینید. برندسازی شخصی برای بازاریابی دیجیتالی بر استفاده از هویتها و شخصیتهای مختلف درون سازمان تأکید داره و سعی میکنه از اونها برای برقراری ارتباط با تیپهای مختلف مخاطب استفاده کنه. مثل زمانی که بر اساس نیازهای مختلف کاربرها برای هر کدوم متخصص های مختلفی اختصاص میدید. هر کس نیازهای خاص خودشو داره که راهکارهای مختلفی رو میطلن.
اگه میخواهید رتبه سایتتون روی صفحات نتایج جستجو بالا بره اول از همه باید سئوی درون صفحه و برون صفحه انجام بدید. مثلا یه استراتژی کلیدواژه، سئوی محلی و لینکسازی انجام بدید. برندسازی شخصی میتونه باعث اعتمادسازی هم بشه و در نتیجه ترافیک بیشتری رو به سایتتون جذب کنه. برخی از مزایای سئو عبارتند از:
1- اعتمادسازی
مشتریها دوست دارن با برندهایی که میتونن بهشون اعتماد کنن ارتباط بگیرند. یه برندسازی شخصی حول ارتباط فردی با مشتریها میگرده و به برندتون هویتی با ویژگی های شخصیتی انسانی میده و میتونید با مشتری همدردی کنید و برای مشکلاتش راهکار ارائه بدید. به این ترتیب بیشتر کاربرمحور میشید و فالوئرها و نتیجتا فروشتون بیشتر خواهد شد.
2- ساخت اقدار
انتشار محتوا از نویسنده های شخصی برای مشتریها خیلی جذاب تره. برندها میتونن با ایجاد ارتباط فردی با متخصصها، مخاطبین با شخصیتهای مختلف رو جذب کنند و سر صحبت رو باهاشون باز کنند. با گذشت زمان اقتدارتون بین مشتریها افزایش پیدا خواهد کرد و از سوی ناشران خارجی دیگه هم ممکنه درخواستهایی برای نویسندگی بعنوان مهمان دریافت کنید. به این ترتیب لینک سایتهای مرتبطتون بیشتر میشه و از نظر لینکسازی سئو هم پیشرفت میکنید.
جدا از تحلیل مزایای برندسازی شخصی از نظر کاربر، گوگل هم این نوع سایتها رو ترجیح میده. روز به روز تمایز سایتها از همدیگه (از رقباشون) سختتر میشه. بعضی از برندها با استفاده از URLهای سفارشی با این قضیه مبارزه میکنند. گوگل هم به این کار به چشم یه ابتکار خوب برای مشهور کردن برند نگاه میکنه و بهشون بابت این کار پوئن میده. مثلا
با این کار، کاربر میتونه لینک آدرسشونو کوتاه کنه و در پیامهای کوتاه یا مثلا موقع نوشتن مطلب تو قسمتهایی با محدودیت کاراکتر مثل توئیتر، لینک دادن راحتتر میشه. با برندسازی و سفارشی کردن URL خلاق تر دیده میشید.
قطعا ماههای آینده، سئو خیلی هیجان انگیز خواهد شد. در سالی که گذشته اطلاعیه های زیادی در مورد گرایشات سئو منتشر شد، و بنابراین انتظار داریم شاهد کسب محبوبیت بیشتر گرایشهایی مثل طراحی های سازگار با موبایل، تجربه کاربری و محتوای طولانی باشیم. وقتی کارتونو از اساس درست جلو ببرید میتونید کم کم عوامل دیگه رو هم تو کارهای سئوی سایتتون دخیل کنید.
میدونم دارید به چی فکر میکنید: سال 1396 باید سال من باشه، امسال باید بتونم صفحه اول گوگل رو فتح کنم. من هم حمایتتون میکنم و میخوام تو دستیابی به این هدف کمکتون کنم. تو این پست 7 نکته رو فهرست خواهم کرد که میتونه با روشی باکیفیت و ماندگار شما رو تو این رقابت موفق کنه.
اول از همه تجربه کاربری
رتبه بندی طبیعی و ترافیک طبیعی علاوه بر اینکه از نظر آمار سایت مهم هستند، از نظر برگشت سرمایه و میزان سود هم اهمیت دارند. یعنی اگه کاربرهایی که وارد سایتتون میشن تجربه بدی داشته باشند، احتمال اینکه بلافاصله ازش خارج بشن بیشتر میشه و خریدی هم روی سایت انجام نمیشه.
الگوریتم های گوگل میتونن براحتی نرخ خروج رو تحلیل کنند و ببینن چه تعداد از کاربرها بلافاصله بعد از اینکه از صفحات نتایج جستجو وارد سایتتون شدند دوباره خارج شدند و سایت رقیب رو ترجیه دادند. از اینجا میفهمند که رتبه سایتتونو کمتر کنند یا بیشتر.
سرعت بارگذاری همچنان مهم است
با تولید صفحات سرعت دهنده موبایل و پروژه AMP سرعت بارگذاری صفحه به شدت اهمیت پیدا کرد. صفحات سرعت دهنده موبایل قالب منبع بازیه که عملکرد صفحات وب رو روی موبایل به شدت افزایش میده. این فناوری توسط گوگل هدایت شده و هدفش کمک به ناشرها بوده اما هر کسی میتونه ازش استفاده کنه. استفاده از این روش میتونه تجربه کاربری رو بهتر کنه و هر چیزی که مردم میخوان ببینن رو بلافاصله بهشون نشون بده. با اعضای توسعه سایتتون کاری کنید که بهترین روشها رو برای کاهش سرعت لود صفحات سایتتون بکار بگیرند.
گوگل گفته حدود 60% از جستجوها از دستگاه های تلفن همراه انجام میشه و اگه سایتتون برای جستجوهای موبایلی بهینه و طراحی نشده باشه، احتمالا ترافیک زیادی رو از دست میدید و حتی ممکنه اصلا روی صفحه نتایج جستجو ظاهر نشید. سایتتون باید طراحی واکنشگرا داشته باشه و محتواش بتونه مشتریهارو جلب کنه، وگرنه نمیتونید روی دستگاه های تلفن همراه رتبه طبیعی بگیرید.
موتورهای جستجو دارن باهوشتر میشن و میتونن ذهن خریدار رو بخونن و نتایج رو بر اساس قصد کاربر ارائه بدن نه کلیدواژه ها. به علاوه برای تعیین نتایج مناسب در صفحه نتایج جستجو از علم معناشناسی بهره میبرند. به عبارت دیگه موتورهای جستجو میتونن چیستی و چرایی سرچ رو بفهمن و دیگه تنها به کلیدواژه ها اتکا ندارند. با توجه به این چشم انداز، محتوای سایتتون باید به این نکات توجه داشته باشه تا بتونه رتبه بگیره.
تو رتبه بندی طبیعی مهمتر از همه چیز محتواست. محتوای باکیفیت همون چیزیه باعث میشه مطالبتون به اشتراک گذاشته بشن و در نتیجه لینک بگیرید و در نتیجه لینک گرفتن رتبه سایتتون بالا بره. به خاطر داشته باشید که تو محتوایی که تولید میکنید به مقدار کافی از کلیدواژه استفاده کنید، یعنی حدود 70-80% از مترادف های کلیدواژه و حدود 20-30% از عین کلیدواژه. ضمنا باید متن روون نوشته باشه و کلیدواژه های اضافی به راحتی خونده شدن و معنای متن لطمه وارد نکنه.
یکی از بزرگترین عوامل دخیل در سئو اینه که محتوا و لینکهاتون هر چند وقت یکبار به اشتراک گذاشته میشن. بررسی ها نشون میده که لینکهای کوتاه برند شده 35% بهتر از لینکهای کوتاه برند نشده کلیک میگیرن. این مسئله به خصوص برای شبکه های اجتماعی اهمیت داره چون معمولا روی شبکه های اجتماعی محدودیت کارکتر وجود داره و لینکهای شبکه های اجتماعی خیلی مهم انگاشته میشن. تنظیم دامین کوتاه هم بسیار ساده است و میتونه موفقیتتونو به همراه داشته باشه. میتونید تو مقالات دیگه درمورد نحوه انجام این کار بخونید.
حالا که گوگل تبلیغات سمت راست صفحه رو حذف کرده و به تعداد تبلیغات بالای صفحه اضافه کرده، تبلیغات کلیکی شانس بیشتری برای کلیک گرفتن دارن. چون نتایج طبیعی پایین تر میفتن و ابتکارات گوگل مثل ادوردز و نتایج AMP حالت واقعی تری به خودشون میگیرن. با توجه به اینکه تبلیغات کلیکی برای همه هم مناسب نیست و شما باید خودتون بر اساس نوع کسب و کارتون مواظب باشید که تو کمپین هایی که مناسبتون نیست شرکت نکنید.
برای اینکه بیشتر در مورد اجرای این نکات و ترفندها یادبگیرید و سئوی سایتتونو به مرحله بعد ببرید با ما تماس بگیرید.