مدیر سایت

مدیر سایت

چهارشنبه, 22 دی 1395 08:55

علم طراحی وب سایت عالی

فناوری اونقدر سریع رشد میکنه که صنایع باید بدونن چطور میتونن با مشتری و رقبای حرفه خودشون در ارتباط بمونن. با وجود صنایع زیادی که وارد عرصه دیجیتال شدند، طبیعتا باید سعی کنید تا حد ممکن طراحی سایت کاربردی تر و جذابتری داشته باشید. شرکتهای مدرن منابع زیادی رو صرف پیدا کردن روشهای بهتر برقراری ارتباط با مشتری ها و تأثیرگذاری روی بازارشون میکنن. با اینکه خیلی از این روشها شامل اطلاعات کاربر، تحقیق فشرده، مدل سازی برای پیش بینی و معیارهای مختلف تحلیلی میشه، اما بخش عمده ای از این مسئله به طور طبیعی در ذات آدمی نهفته است.
یه کار مهم دیگه ای که باید برای ارتقای طراحی سایتتون انجام بدید اینه که درک بهتر و علمی از کار مغز بدست بیارید. وقتی بدونید مغز چطوری کار میکنه و اطلاعات رو چطور سازمان دهی میکنه، میتونید طراحیتونو فراتر ببرید. برای ساخت سایت و سازماندهی محتواتون میتونید از ایده های زیر استفاده کنید:

  • توسعه منطقی محتوا

جبر گرایی نقش مهمی در دانش مغز آدم داره. ما بعنوان یه گونه، بطور ذاتی بدنبال پیشرفت منطقی همه چیز میگردیم. مغز آدمی به طور طبیعی به اول چیزهای جدید توجه میکنه، اما وقتی مغز با این عنصر تازه سازگار شد، توجهش کمتر میشه. اما وقتی همین عنصر تازه شروع به ناپدید شدن میکنه (یا بعبارت دیگه داره تموم میشه)، دوباره توجه بهش برمیگرده. ما به این فرایند "اثر موقعیت سریالی" میگیم.
توجه خواننده ها هم به همین صورت، وسط سریال محتوای سایت کم میشه. مغزشون به اول یه عنصر تازه میپره و بعد از یه مدت حس رضایت از خود بوجود میاد. توجه به طور طبیعی وقتی به اواخر محتوا نزدیک میشیم دوباره برمیگرده. از این اثر موقعیت سریالی تو ترتیب دهی به محتوای صفحتون بهره ببرید. مهمترین چیزها رو اول و آخر صفحه بذارید اینجاهاست که کاربرها دقیقتر نگاه میکنن و میتونید بیشترین تأثیر رو روشون بذارید و برندتونو بهشون معرفی کنید.

  • نفرت از دست دادن رو بشناسید

بشریت به طور طبیعی به سمت اشتباه حساب کردن گرفته ها و از دست داده هاش تمایل داره. مغز آدم سعی میکنه درد رو به حداقل برسونه و لذت رو به حداکثر، اما تو تحلیل فوری و درست خیلی خبره نیست. معمولا بیشتر آدما درست نمیتونن از دست داده ها و دریافت هاشونو ارزش گذاری کنن- معمولا تمایل دارن که ارزش چیزهایی که از دست دادن رو زیادی بالا ببرن و چیزهایی که بدست آوردن رو دست کم بگیرن. بنابراین از دست داده ها درناکتر از اون چیزی که باید باشن میشن و چیزهایی که بدست آوردیم هم اثر مثبتی رو که باید داشته باشن ندارن. به این مفهوم "نفرت از دست دادن" میگن.
درک اینکه چطور نفرت از دست دادن روی مغز آدم اثر میذاره میتونه تو توسعه محتوای سایت کمکتون کنه. مثلا کاربرها به احتمال خیلی بیشتری به قیمت استفاده نکردن از برند شما توجه میکنن نه به قیمت و ارزش استفاده کردن ازش. با توجه به این مسئله، طوری محتواتونو درست کنید که فورا چیزهایی رو که بدست میارید رو پررنگ کنه و ارزشها رو با هم دسته بندی کنه تا اثر منفی استفاده از محصولات یا خدمات رو کاهش بدید.
به علاوه مردم یه جوریایی به موقعیت هایی که میتونن با خرید یه محصول تو هزینه ها صرفه جویی کنن هم علاقه نشون میدن. مثلا اگه مشتری 75% از خریدن چیزی مطمئن باشه، اما هنوز کاملا متقاعد نشده باشه که این محصول رو بخره یا نه، میتونید با استفاده از یه عنصر اورژانسی مثل "عرضه کوتاه مدت" یا "فقط تعداد کمی باقی مانده" مشتری رو راضی کنید که چند تایی بخره.

  • انسان، حیوانی اجتماعی است

با اینکه بشر پیشرفته ترین حیوان سیاره زمینه، اما هنوز هم غریزه بعضی از حیوانات ما رو متحیر میکنه. ذهنیت گله هم یکی از اونهاست. مردم تمایل دارن بیشتر به کارهای دیگران توجه کنن، به خصوص تو گروههای بزرگ. این نکته برای طراحی سایت به طرق مختلف اهمیت پیدا میکنه و باید استفاده از ویژگی ها و عناصر طراحی متعددی رو در ارتباط با این بخش از ذات بشریت در نظر بگیرید:
1- نقد و رضایت از محصولات: بیشتر خریدارهای مدرن تمایل دارن نقدهایی رو که دیگران در مورد محصول نوشتن بخونن. خریدارهای عصر جدید بیشتر از نسل قدیم اهل فناوری و نظرات اجتماعی هستن و اغلب قبل از خرید برای تحقیق به اینترنت مراجعه میکنن. نقدها و رضایتهایی که مشتری ها از کیفیت خدماتتون دارن خیلی ارزشمنده، پس حتما این امکان رو در اختیار مشتریهاتون قرار بدید که بتونن بازخورد بدن. نقدهاشون ممکنه افراد دیگه رو به خرید محصول سوق بده، خصوصا اگه درباره ویژگی خاصی که میتونه دغدغه بعضی ها باشه صحبت کرده باشن.
2- بازاریابی رسانه اجتماعی: شبکه های اجتماعی به بخشی از زندگی روزمره خیلی ها تبدیل شدن و مردم تو زندگیشون از این طریق با هم در ارتباطند. صنایع هم برای برقراری ارتباط شخصی تر با مشتریهاشون به این شبکه ها راه پیدا کردند. خیلی از شرکتها از ویجت ها یا ستون های فرعی استفاده میکنن که کاربرها میتونن براحتی توئیتشون کنن، لایک بزنن یا مستقیما از سایت رو حساب اجتماعی خودشون به اشتراک بذارن. به مشتری هاتون امکان برقراری ارتباط با شبکه اجتماعیتونو بدید.
3-  ردیاب های شبکه های اجتماعی: همونطور که شبکه های اجتماعی تعامل رو برای کاربرهاشون به ارمغان میارن، داشتن یه دنبال کننده که وضعیت واقعی شبکه های اجتماعی برندتونو نشون میده میتونه اثر زیادی روی بازدیدکننده های سایتتون داشته باشه. مثلا یه دنبال کننده بسازید که نشون بده چند بار این محتوا از سایت به اشتراک گذاشته شده، لایک شده، توئیت شده یا پین شده. اگه کاربر ببینه محتوای سایتتون خیلی کلیک خورده، اون هم کنجکاوتر میشه. محبوبیت معمولا نشونه ارزش کاره، برای همین هم بیشتر مردم به طور خودکار پیش خودشون فکر میکنن که اگه یه برند انقدر کلیک خورده حتما قابل اعتماد و باارزشه.
4- ظاهر برند و تأییدیه ها: اگه یکی از رسانه های پرطرفدار برند شما رو تبلیغ کرد یا اگه یکی از سازمانها یا افراد مهم ازتون تعریف کرد، حتما ازش استفاده کنید و روی سایتتون نمایشش بدید. کاربرها این مدل تأییدیه ها رو که میبینن تو نظرشون ارزش کارتون بالا میاد.
5- ادوردز و گواهی ها: مثل تأییدیه هایی که از طرف آدما و شرکتهای معروف میگیرید، اگه از سازمانهای رسمی گواهی خاصی گرفتید (مثلا تولیدکننده برتر شناخته شدید)، حتما روی سایتتون بذارید. کاربرها این چیزها رو نشونه ارزشمند بودن کارتون میدونن.

  • اثر منطقی رو بزرگ کنید

استفاده از دانش مغز در طراحی سایت میتونه کمک کنه که از ذات بشر بعنوان یه ابزار برقراری ارتباط بهره ببرید. یک مفهوم دیگه ای که میتونه خیلی به دردتون بخوره، "اثر منطقی" یا تمایل مغز آدم به سمت سادگیه. بعضی از ویژگی های سایت ها اونقدر رایج شدند که کاربرها به طور ناخودآگاه توقع دارن اون امکانات رو روی همه سایتها ببینن، مثلا ستون کنار سایت و بخش عضویت. اگه سایتتون از این معیارهایی که تو اذهان بعنوان چیزهای مسلم سایت شکل گرفته زیادی فاصله بگیرید ممکنه کاربرهاتونو از دست بدید. دیگه محتواتون با چارچوب ناخودآگاه قابل قبول کاربر یکی نیست و آگاهانه یا ناآگاهانه سایتتونو ترک میکنن.
البته این معنیش این نیست که باید فقط از هر کاری که دیگران انجام دادن تقلید کنید. اتفاقا باید کاری کنید که برندتون از بقیه سایتها خاص تر جلوه کنه و به یادماندنی بشه. اما نباید کاری کنید که کلا رسومات طراحی سایت رو بهم بزنید. وقتی از اصول ساده ای که مشتری انتظار داره پیروی کنید، اثر منطقی رو اجرا کردید و برای بیننده اعتمادسازی کردید. همه چیز رو ساده، تمیز و سازمان یافته حفظ کنید تا توجه بیننده رو جلب کنید و کسالت آور نباشید. ارتباط و ارزش محتواتون اثر زیادی رو این مسئله میتونه داشته باشه.

در نهایت این که باید جذابیت ظاهریتونو روی ساده سازی فرایند پیاده کنید. ذهن بشر چیزهایی رو که راحت بتونه تحلیل کنه به چیزهای پیچیده تر ترجیح میده. در مورد تک تک عناصر سایت هم همین مسئله صادقه. از عناصر بصری گرفته تا متن و تصاویر. ضمنا باید شهرت اجتماعیتون هم افزایش بدید. مردم به صورت آنلاین به هم برندها رو معرفی میکنن، حالا یا به بدی یا به خوبی. به جای استفاده از طراحی زننده، بیش از حد پیچیده یا شلوغ، طرحای های ساده و سهل الهضم به کاربر بدید تا تجربه خوبی داشته باشه. مجبورشون نکنید که از طراحی های پیچیده رد بشن تا نهایتا به هدفشون دست پیدا کنن. از ذات بشر برای طراحی سایتتون بهره ببرید.

بهینه سازی موتورهای جستجو (سئو) فرایند بهبود رتبه ترافیک سایت از ریق موتورهای جستجوی طبیعی مثل یاهو، پارسی جو و گوگله. هر چی رتبه صفحتون تو نتایج عبارت جستجو شده بالاتر باشه، احتمای اینکه کاربر وارد سایتتون بشه بیشتره. سئو میتونه انواع مختلفی از جستجو رو هدف بگیره و بستگی به عواملی مثل تصاویر، محل قرارگیری، محتوا و URL سایت داره. سایتی که کامل بهینه شده باشه میتونه برای کاربرهاش تفاوت ایجاد کنه. درسته که موفقیت میانبر نداره، اما میتونید با بکارگیری این نکات متوجه بشید که چطور سایت وردپرسیتونو بهینه سازی کنید.
اگه سایتتون روی وردپرس ساخته شده میتونید از این نکات بهره ببرید، دارکوب این ده نکته رو مهمتر دونسته و برای شما کاربرهای عزیز فهرست کرده تا بتونید ترافیک سایتتونو افزایش بدید.

  • داده های متا

توصیفات متا برای هر پست، صفحه یا دسته بندی به توضیحاتی میگن که برای رتبه گرفتن سایت خیلی به درد میخوره، مشروط بر اینکه به درستی بکار بره. این توصیفات اطلاعات سازمان یافته ای هستن که صفحه رو توصیف میکنن و جایی قرار میگیرن که کاربر میخواد سایت رو پیدا کنه. وقتی یکم تحقیق کلیدواژه انجام بدید میتونید این  ها رو تو تگ عنوان، توصیفات متا و بخش کلیدواژه های متای سایت وردپرسیتون بکار ببرید. این کار جایگاه سایتتونو روی موتورهای جستجو ارتقا میده. توصیفات متا ممکنه اولین چیزی باشه که کاربر میخونه، پس باید کوتاه، جالب و گیرا باشه.

  • نقشه سایت

نقشه سایت یه سند XML هست که از طریق اون وبمستر URLهای سایت رو به موتورهای جستجو اطلاع میده تا به درونشون بخزن. نقشه های سایت هم میتونن به طور مرتب بروز بشن و به موتورهای جستجو تغییرات URL ها رو اطلاع بدن تا با روش هوشمندانه خودشون سایت رو بخزن.
این موارد رو به شدت توصیه میکنم:
نقشه سایت XML
ویدئوی نقشه سایت
تصویر نقشه سایت
نقشه سایت اخبار گوگل (اگه سایتتون خبری باشه)
این افزونه های ساده رو نصب کنید و به راحتی تو ابزار گوگل وبمستر و بینگ ثبت نام کنید.

  • بهترین شکل بهینه سازی، بهینه سازی محتواست

محتوای به شدت خاص همیشه برای سئو از اولویت و اهمیت خاصی برخورداره. ایده آلش اینه که متنتون عبارتهای کلیدی جستجو شده رو داشته باشه و تم کلی صفحه به بهترین شکل ممکن تأکید شده باشه و کاملا تو سایتتون خاص باشه. محتوا باید قابل درک و خوانا باشه و اول برای کاربرها نوشته شده باشه نه برای موتورهای جستجو. طولانی که بنویسید کاربرها خسته میشن اما برای سئو بهتره. پس میتونید تا جایی که امکانش هست و متن خسته کننده نمیشه طولانیش کنید.

  • پیوندهای یکتا

اگه نمیتونید از روی URL صفحه بگید صفحه یا پست درباره چه مطلبیه، پس گوگل هم نمیتونه بگه. این به ضرر سئوی سایتتونه. وردپرس خودش به طور پیشفرض صفحات و پستهای جدید رو مشخص کرده ولی شما از حالت پیشفرضش استفاده نکنید.
وقتی URL بهم ریخته باشه نشون نمیده که صفحه یا پست در مورد چیه. موتور جستجو هم نمیتونه اینو بفهمه. اما حالا به لطف وردپرس میتونید خودتون یه پیوند یکتا (پرما لینک) دیگه انتخاب کنید که لینکهای بهتری از نظر سئو درست میکنه. یعنی میتونید URLی داشته باشید که کلیدواژه های انتخابی و لینک برای کاربرهای آنلاین و موتور جستجو قابل مشاهدست.

  • دسته بندی ها و تگها

معمولا مردم هم دسته بندی درست میکنن و هم تگ. اگه هر دوی این ساختارهای URLی توسط گول فهرست بشن مشکل محتوای تکراری پیدا میکنید و باعث میشه نتونید رتبه اول رو بدست بیارید. مگر اینکه تگ ها و دسته بندی هاتون متفاوت از هم باشن. توصیه میکنم فقط از یکیشون استفاده کنید.

  • تم ها و افزونه هایی که با توجه به سئو طراحی شده اند

یه کد تمیز و سایتی که بروز باشه و از آخرین دستورات سئو پیروی  کنه، کلید موفقیت سایت وردپرسیه. عوامل مهمی که باید مد نظر قرار بدید اینهاست:
URLهای استاندارد و استفاده درست ازشون
استفاده درست از عنوان ها و داده های متا
متا تگ باز برای افزایش اشتراک گذاری روی شبکه های اجتماعی
ساختار تمیزی که از HTML معتبری بهره برده باشه
یادتون باشه که کد و سرعت عوامل مهمی هستن! افزونه های مهم زیادی هستن که میتونن کارتونو در ارتباط با سئوی سایت راحتتر کنن. اما مواظب باشید که زیادی هم از این افزونه ها استفاده نکنید و فقط اونهایی رو نصب کنید که واقعا به درد سایتتون میخورن و قبل از نصب ببینید افزونه واقعا به سایتتون بخوره.

  • اهمیت فایلهای تصویر / استفاده از متن alt تصویر رو دست کم نگیرید

موتورهای جستجو علاوه بر اینکه به محتوای سایتتون رتبه میده، باید تصاویر رو هم بهینه کنید تا سایتتون تو جستجوی تصاویر گوگل بالا بیاد و بتونه سایتتونو بخزه و بفهمه عکسهاش درمورد چی هستن. متن alt عکسو بنویسید و کلیدواژه های مرتبط با اون عکس رو وارد کنید. برای فایل عکستون به جای اسمهایی مثل DSP0J.jpg یه اسم خوب انتخاب کنید تا گوگل بتونه موضوع صفحه رو تعیین کنه. این کار دسترسی و کارایی سایتتونو افزایش میده.

  • تگ های عنوان

میون کارهای که برای سئوی سایت انجام میدیم، بهتره که از انتخاب تگ های H (Heading) مناسب شروع کنیم. شما میتونید از H1 تا H6 برای سایتتون استفاده کنید و حتما هم باید درست ازشون استفاده کنید. H1 همیشه باید تیتر اصلی صفحه باشه – باید عامل اصلی که صفحه در اون مورد صحبت کرده باشه. وقتی H1 رو انتخاب کنید باید تیترهای فرعی متن رو با H2 مشخص کنید. حالا هر H2 میتونه خودش به چند مبحث کوتاهتر تقسیم بشه و تیترهای فرعی تری داشته باشه که اونها رو H3 مینامیم. به همین ترتیب H3 به موضوعات فرعی تر تقسیم میشه و ادامه ماجرا تا H6 که البته فقط نوشتن H1 اجباریه و بقیه اختیاری هستند.

  • گنجاندن بیش از حد کلیدواژه ها

کلیدواژه بخش مهمی از سئوی سایت هستن و باید به دقت در موردشون فکر بشه. این کلیدواژه ها کمک میکنن تا بتونید نشون بدید که نوشته در مورد چه چیزیه و در نهایت به گوگل کمک کنید که تم پست، صفحه و سایتتونو تشخیص بده. حتما باید با احتیاط ای این کلیدواژه ها استفاده کنید، چون اگه یه واژه یا عبارت رو تو یه پست بارها و بارها بی دلیل تکرار کنید به نوشته آسیب میزنید و گوگل متوجه میشه که نوشته شما طبیعی نیست یا به عبارتی برای کاربر آنلاین نوشته نشده (بلکه برای موتور جستجو نوشته شده). کلیدواژه ها رو بکار ببرید اما فقط هر جا که واقعا لازم و مناسب باشه. اولویت اصلی گوگل اینه که مردم رو راضی نگهداره نه روبات ها رو. همیشه شما هم روی سایتتون همین کارو انجام بدید و با گوگل همسو بشید. یادتون باشه که تصاویرتون رو هم با کلیدواژه ها بهینه کنید و تو توصیفات متا هم از کلیدواژه ها استفاده کنید تا عنوان پست رو معتبرتر کنید.

  • خطاهای 404

دنبال خطاهای 404 بگردید و پیداشون کنید و براحتی با افزونه های وردپرس درستشون کنید. شما همیشه میخواهید مردم صفحات درست رو روی سایتتون پیدا کنن و وقتی خطای 404 روی سایتتون زیاد بشه برای موتورهای جستجو نشونه بدی میفرسته.

یکشنبه, 19 دی 1395 19:29

طراحی سایت SMZ

طراحی سایت شرکت SMZ به صورت ریسپانسیو و سازگار با موبایل به پایان رسید.
یکشنبه, 19 دی 1395 19:04

طراحی سایت تیسافرن

طراحی سایت تیسافرن به صورت ریسپانسیو و سازگار با موبایل به پایان رسید. این وب سایت تنها در هفت روز بارگذاری گردید.
طراحی سایت اجاره خودرو پارسی به صورت ریسپانسیو و سازگار با موبایل توسط دارکوب به پایان رسید.

خیلی از شرکتها، طراحی سایتشونو که تموم میکنن فکر میکنن دیگه همه کارها رو انجام دادن و نیازی نیست کاری بکنن. البته قطعا الان دیگه سایت رو غلطک افتاده و بدون نیاز به شما کارشو انجام میده و مشتری جذب میکنه...اما این وسط شما هم باید بهش سوخت رسانی کنید! یعنی باید با محتوای تازه سایتتونو جدید نگهدارید تا مردم و موتورهای جستجو ببینن که شما فعالید. سایتتون باید همیشه در حال توسعه کسب و کارتون باشه، یعنی این یه فرایند همیشگیه و هیچ وقت تموم نمیشه.
بروزرسانی سایت هم کار خیلی سختی نیست، حتی تغییرات کوچیک هم میتونه اثرگذار باشه. مثلا اگه روی سایتتون یه وبلاگ داشته باشید، با گذاشتن مطلب روی وبلاگ، سایتتون بروز میشه و بیشتر در معرض دید کاربرها قرار میگیره. تو این مقاله 5 راهکار از متخصصان دارکوب برای تازه و مرتبط نگهداشتن وبسایت پیشنهاد شده که امیدوارم براتون راهگشا باشه:

  • عکسها و تصاویر جدید آپلود کنید

مردم به تصاویر بهتر از متن نوشته جواب میدن، بنابراین راحتترین کار برای بروزرسانی سایت همین فایلهاست، حتی میتونید عکسهای قدیمی یا عکسهای غیرحرفه ای تر رو عوض کنید، یا عکس جدید به مطالبتون اضافه کنید، گالری تصویر بذارید و کارهای مختلفی که شرکتتون انجام میده رو نشون بدید. همیشه به خاطر داشته باشید که یه توصیف و تگ برای موتورهای جستجو به عکساتون اضافه کنید که موتورهای جستجو تشخیصش بدن.

  • یه قطعه وبلاگ اضافه کنید

یه وبلاگ یا صفحه جدید راحتترین راه برای در جریان نگهداشتن سایته. پستهای وبلاگها خیلی مزیت دارن و برای خودتونم بروزرسانیشون راحتته و نیازی نیست طراح سایت بگیرید. اگه خواستید وبلاگ داشته باشید بهتره که حداقل هفته ای یه بار مطلب جدید بذارید. اما اگه میخواهید یه وبلاگ قدیمی رها شده با چند تا دونه پست از سال گذشته داشته باشید، نتیجه عکس میذاره و به کاربرها نشون میده این شرکت هیچ پروژه ای در دست نداره و دیگه منسوخ شده. داشتن وبلاگ اعتماد میسازه و برای صفحات اجتماعیتون هم محتوای جذاب تولید میکنه.

  • رضایت مشتری ها رو روی سایت منتشر کنید

خیلی از شرکتها از مشتری های قبلیشون رضایتنامه میگیرن و برای کاربرهای سایت انتشارش میدن. اگه به طور منظم با همین چیزهای ساده سایتتونو بروز کنید، هم میتونید روی بازدیدکننده ها تأثیر بذارید و هم با این بروزرسانی توجه موتورهای جستجو رو به خودتون جلب کنید.

  • صفحه اضافه کنید

این یکی یکم بیشتر کار داره، اما بد نیست هر چند ماه یه بار با صفحه ها و تب ها بازی کنید و تغییرشون بدید. جهتیابی سایتتون خوبه؟ راحت میشه روش اطلاعاتی که لازم داریم رو پیدا کنیم؟ میتونید یه صفحه پاسخ به سوالات رایج به سایتتون اضافه کنید – این کار تو وقتتونم صرفه جویی میکنه و لازم نیست به سوالای تکراری جواب بدید.

  • تغییرات فصلی

چرا سایتتونو با تغییرات فصل و مناسبت ها تغییر نمیدید؟ مثلا الآن که عید نوروز رو در پیش داریم، یه بنر جدید برای سایتتون طراحی کنید با سفره هفت سین. میتونید محصولات جدیدتونم روش نمایش بدید و با یه عکس، ویدئو یا یه پاراگراف متن سال خوبی برای کاربرهاتون آرزو کنید.
اگه برای بروزرسانی سایتتون کمک لازم داشتید با طراحهای دارکوب تماس بگیرید.

تبدیل سیستم مدیریت محتوای دیتالایف به وردپرس وب سایت شرکت دیپون

بازاریابی دیجیتالی هم مشکلات خودشو داره. هر سال شرکتها مبالغ بیشتری رو صرف گرفتن خدمات بازاریابی میکنند. در واقع حدود 70% از بازاریابها ارزش محتوای طبیعی رو بیشتر از محتوای پولی (licensed c.) میدونستن و حدود 80% اعتقاد داشتن اگه یه تیم محتوای با تجربه ای داشتن میتونستن برگشت سرمایه رو به دو تا پنج برابر افزایش بدن. این یعنی وقتی از باور اینکه شما به یه محتوایی احتیاج دارید، برسید به اینکه "بالاخره چطوری میتونم این محتوا رو پیاده سازی کنم؟" اون وقت گزینه های پیش رو براتون روشن میشن.
حالا به نظرتون شما باید کارمندهای تمام وقتی استخدام کنید که فقط روی بازاریابی محتواتون کار کنند، یا باید از شرکتهای بازاریابی دیجیتال کمک بگیرید؟
بیایید گزینه هایی که داریم رو با هم سبک سنگین کنیم و قدم به قدم جلو بریم...خب. اول اجازه بدید شرکتها رو با بازاریابهای داخل شرکتها مقایسه کنیم.

  • مرحله اول: تخصص

برای مقایسه تخصص بازاریابهای داخلی با شرکتهای بازاریابی خیلی چیزها رو باید در نظر گرفت و البته به شدت هم به تخصص افراد بستگی داره. این دو از یه سری نظرها با هم فرق دارند:
1- خدمات
نیازی به گفتن نیست که بازاریابهایی که استخدام میکنید یه سری مهارتهایی دارن و یه تعدادی خدمات میتونن ارائه بدن. اگه طراح استخدام کنید دیگه نمیشه ازش توقع داشت که براتون مطلب هم بنویسه، برای اون باید نویسنده استخدام کنید. نمیشه هم از گروه خودتون توقع داشته باشید که یه مطلب بنویسن یا یه کار بازاریابی انجام بدن، چون تخصص این کارو ندارن. وقتی از خدمات شرکتی استفاده میکنید، بسته به میزان تخصصشون میتونید ایده های بهتری بگیرید و مسیرهای استراتژیک رو بدون محدودیت طی کنید. ضمنا موقع مواجهه با مشکلات میتونید از راهنمایی ها و تجربیاتشون بهره ببرید. شرکتهایی که معتبر باشن هم چالش ها و ماجراهای زیادی رو پشت سر گذاشتن و هم روشها و تاکتیک های بیشتری رو امتحان کردند- بنابراین میتونن کارهای فوری و اورژانسیتونو براحتی و سریع انجام بدن.
شرکت نسبت به فرد برتری دارد.
2- سطح آگاهی از برند و صنعت
هیچ کس بهتر از کارمندهای خودتون با کار شما آشنا نیست. درسته که شرکتها هم با امضای قرارداد به شرکتتون متعهد میشن اما نمیتونن به پای بازاریاب داخل شرکتتون برسن. هر چی باشه کسی که تو خود شرکت شماست بهتر محصولات، تاریخ، اهداف و رقبای شرکت رو میشناسه. کارمندهای شما هر روز با شما زندگی میکنند و چیزی رو که شرکتهای دیگه از بیرون میبینن، اونها حسش میکنن. برای یه شرکت خارجی بسته به میزان زیر و بم های کارتون، زمان لازمه تا به سرعت مورد نظر برسه و حتی وقتی برسه هم باز کارمندهای شرکت سریعتر به بازاریاب داخلی دسترسی دارن تا شرکت خارجی و میتونن محتوای فنی تر، عمیقتر و معتبرتری تولید کنند.
فرد نسبت به شرکت برتری دارد.
3- دید
تا حالا به این فکر کردید که چرا خیلی از برندها مطالبی تولید میکنن که به نظر زیادی تبلیغاتی میاد؟ جواب اینه که دید خطی دارند. بعضی از بازاریابهای داخلی اونقدر درگیر کار میشن که کار رو از دور نمیبینن و نمی تونن نسبت به برند بی طرف باشن، در نتیجه نمیتونن اونو درست به مخاطب عرضه کنند. نتیجه این میشه که محتوای فقط از اهداف شرکت حرف میزنه نه از اهداف مخاطبها. اما شرکت بازاریابی میتونه از بیرون به قضیه نگاه کنه و محتوای مورد علاقه مخاطب هدف شما رو در نظر بگیره و تعصبی به کار نداره که بخواد به کارش اثر بذاره. از همه مهتر اینکه شرکتهای باتجربه میتونن محدوده هایی رو که شرکتتون تو اون قسمتها نیاز به بهتر شدن داره و همچنین فرصتهای بازاریابی که ندید گرفته شدند پیدا کنن، در حالی که این کار برای بازاریابهای داخلی مشکله و معمولا متوجه این مسائل نمیشن.
شرکت نسبت به فرد برتری دارد.
4- گرایشها و مد
درسته که شرکت بازاریابی دیجیتالی فقط بخشی از زمانشو به کار شما اختصاص میده و کارمند داخلی کل زمانشو، اما زمانی که شرکت روی کار شما میذاره خیلی شدت بخش تره. شرکتها از اونجایی که با مشتری های زیادی کار میکنن، زودتر از مدهای بازاریابی باخبر میشن اما بازاریابهای داخلی مجبورن از درک و تجربه خودشون استفاده کنن که قابل مقایسه با درک و دانش شرکتهایی که با هزاران نفر-ساعت سر و کار دارن و مدام مجبورن راه و روشهای تازه رو هم برای مشتریها و هم برای خودشون بررسی کنن.
شرکت نسبت به فرد برتری دارد.

  • مرحله دوم: اثرگذاری

برای بازاریاب یه معیار دیگه از کیفیت کار مهمتره و اون سرعت. اینکه یه کار رو چقدر سریع میتونه تحویل بده؟ چقدر طول میکشه تا ایمیلها رو جواب بده؟ برای یه کار فوری چطور؟ گروه شما چقدر سریع میتونن جواب بدن و آیا فرایند خاصی رو دنبال میکنند؟
1- فرایند
شرکتها برای هر مشتری از فرایندهایی واضح و پی در پی استفاده میکنن. پروژه ها رو طبق زمانبندی پیش میبرن و به این ترتیب هزینه ها و ساعتهایی که نیازه روی پروژه کار کنند رو کاهش میدن و چون دائما دارن محتوای تبلیغاتی میسازن، ذهنشون خلاق و فعال میمونه. وقتی کار طبق فرایند و اصول خاصی باشه - از برنامه ریزی تا ارسال - سازماندهی شدست و بی نظمی پیش نمیاد. بنابراین قطعا تصمیمات حساب شده ای هم میگیره و فرصتها و ضرب الاجلها رو فراموش نمیکنه. اما بازاریابهای داخل شرکت از پروسه کاری شخصی خودشون تبعیت میکنن و معمولا روی بخش ها و اولویتهای دیگه ای تکیه میکنن.
شرکت نسبت به فرد برتری دارد.
2- دسترسی
برای موفقیت کمپین های بازاریابی، ارتباطات سریع حرف اولو میزنه. با محصولات داخلی، میتونید خیلی سریع ایده هاتونو مبادله کنید و با هم همکاری کنید و دیگه نیازی نیست منتظر رسیدن موعد مقرر طبق زمانبندی تعیین شده باشید. با اینکه شرکتها همیشه سعی میکنن با مشتریها در ارتباط باشن و همکاری کنن اما هیچوقت مثل همکاریهای تو یه شرکت نمیشه. بهرحال اونطوری کارمندها میتونن با هم تو یه اتاق بشینن و صحبت کنند، هر وقت ایده ای به ذهنشون میرسه مستقیم با هم درمیون بذارن و دیگه تلفن بازی و ایمیل بازی نداره. این کارها سرعت رو پایین میارن.
بازاریاب نسبت به شرکت برتری دارد.
3- فشار کاری
موقع بازاریابی شرکتی که توش کار میکنید، هر روز و هر روز همون شرکته و ممکنه اهداف کلی رو فراموش کنید و یادتون بره برای مشتری هاتون چه چیزهایی بیشتر اهمیت داشتن. کارمندهای داخل شرکت بخاطر ابهام، تداخل کارها با هم، نیازمندیهای کاری و عدم وجود یا نقص پشتیبانی و بازخورد خیلی تحت فشار و استرسن. در نتیجه تبدیل میشن به کارمندی بی توجه و غیرمؤثر. اما وقتی بازاریابی محتواتونو به یه شرکت دیگه بسپرید، دیگه لازم نیست نگران افرادی که کارو به عهده گرفتن باشید، شما فقط با نتیجه کار دارید. شرکتها خودشون تیم های بزرگی دارن که از راهنمایی های همدیگه دائما تغذیه میشن و ایده میگیرن و خلاقیتهاشون تحریک میشه و به این ترتیب استرس رو از خودشون دور میکنن و حتی سیاست های خاصی دارن که توسعه کار، آموزش دائمی و توازن سالم بین کار و زندگی رو تضمین میکنه.
شرکت نسبت به فرد برتری دارد.

  • مرحله سوم: هزینه ها

خب دیگه به اندازه کافی درمورد مسائل دیگه صحبت کردیم، حالا بذارید ببینیم گروه داخلی در مقایسه با شرکت خارجی چقدر هزینه برمیداره و کدومشون در طولانی مدت برگشت سرمایه بیشتری داره.
1- انعطاف پذیری
همه هزینه هایی رو که با استخدام بازاریابهای محتوا بهتون برمیگردن رو حساب کنید. یه هزینه استخدام هست، حقوق ثابت، مزایا (حدود 30% از ارزش کلی کارمند)، خرید نرم افزارها، پشتیبانی شبانه روزی و آموزش مداوم. در کنار اینها، همیشه احتمال این هم هست که کارمندتون نتونه کار کنه و باید برای اون وقتها یه جایگزینی داشته باشید. در مقایسه، هزینه های شرکتی عموما به یکی از این سه مدل میشه: قرارداد ماهیانه (70% از روابط مشتری/شرکت)، پروژه ای یا ساعتی. این روش پرداخت باعث میشه شرکتها انعطاف پذیری بیشتری برای نحوه خرج کردنشون داشته باشن و میتونید سطح دقیق پشتیبانی و خدماتی که نیاز دارید رو تعیین کنید. 
شرکت نسبت به فرد برتری دارد.
2- تناسب
گروههای داخل شرکت نمیتونن تناسب مورد نیاز رشد شرکت رو بوجود بیارن. اگه میخواهید تأثیرگذار باشید، بازاریابی محتوا باید بتونه خیلی سریع نیازهای کار و مشتری رو تأمین کنه. دسترسی به یه تیم دیگه از طراح ها و نویسنده ها برای محصولاتی که تازه به محصولات قبلیتون اضافه کردید خیلی راحت انجام میشه، فقط باید ساعتهای ماهانه رو زیاد کنید. اما اگه خودتون بخواهید کسی رو استخدام کنید باید برای آموزش و استخدامش کلی وقت و هزینه بذارید.
شرکت نسبت به فرد برتری دارد.
3- روش ترکیبی
این شرایط طوری نیست که مجبور باشید یا اینو انتخاب کنید یا اونو. اصلا هم نمیشه برای همه شرایط مختلف یه راه حل ارائه داد. هر شرکت و هر کسب و کاری خاصه و نیازهای خاص خودشو داره. خیلی از شرکتها هم هستند که هم داخل شرکت خودشون تیم بازاریاب دارن و هم با شرکتهای بازاریابی همکاری میکنن. مثلا تحت این روش ترکیبی ممکنه تیم داخلیتون استراتژی و تبلیغات رو مدیریت کنه و تولید از طریق شرکت بازاریابی کنترل شه.

  • جمع بندی

شاید متوجه شده باشید که ما تو این مقاله یکم متعصبانه برخورد کردیم. اجازه بدید واقع بین باشیم – اگه ما اعتقاد نداشتیم که شرکت میتونه بهتر به مشتریها خدمات رسانی کنه تو شرکت کار نمیکردیم. بعضی وقتا تغییر از داخل شرکت به یه شرکت دیگه از نظر بعضی ها خطرناک و ریسک محسوب میشه. شاید بعضی ها فکر کنن ما میخواهیم فریبشون بدیم که بودجشونو از کارمندشون به یه شریک خارجی انتقال بدن و بعضی های دیگه هم فقط تغییر براشون سخته. وقتی مزایا و رشد و توسعه ای که یه شرکت بازاریابی میتونه برای شما بعنوان شریکش فراهم کنه رو بشناسید، یه قدم به اخذ تصمیم درست برای شرکتتون نزدیک تر میشید و میتونید با صرف هزینه های کمتر، به اهداف بیشتری برسید.

شرکتهای کوچیک و بزرگ، همه نرم افزار اتوماسیون بازاریابی دارن که سطح موفقیتشون رو تغییر بده، اما همه این تلاشها به دلیل عدم استفاده از استراتژی محتوا در اتوماسیون بازاریابی به شکست منتهی میشن.
شما میتونید ارسال ایمیل ها یا تقسیم بندی مخاطبینتونو اتوماسیون (خودکار) کنید، اما نمیتونید ایده های خوبی رو که از تحقیقات نشأت میگیرن اتوماسیون کنید.
اول از همه باید چند تا چیز رو تعریف کنم که ذهنمون با هم همسو بشه:
1- استراتژی محتوا یعنی تعیین شکل، عملکرد و موضوع محتوایی که به سازمان در رسیدن به اهدافش کمک میکنه. (برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد استراتژی محتوا میتونید مقالمونو بخونید)
2- اتوماسیون بازاریابی یعنی تقسیم بندی خودکار و شخصی سازی آموزش مخاطب با هدف تبدیل یک فرد بیگانه به کاربری شناخته شده، و بعد از اون به مشتری و بعد هم به یک طرفدار و مدافع.
حالا نقش استراتژی محتوا کجای اتوماسیون محتواست؟ اجازه بدید این بحث رو با دو تا سول دیگه جواب بدیم:

  • چی داریم؟

از همه کارهایی که دارید انجام میدید و کارهایی که قبلا انجام دادید یه فهرست بردارید. خب قطعا یکیش اینه که یه وبلاگ دارید (وبلاگ، مطالعه موردی، توصیفات محصولات و خدمات)، اما باید فروش موازی، موارد استفاده، رضایت مشتریها، شبکه های اجتماعی و چیزهای دیگه رو هم در نظر بگیرید. اینجاست که استراتژی محتوا میتونه شکافها رو پیدا کنه و ببینه کجاها محتوا میتونه به اهداف دیگه کمک کنه و کجاها میتونه برای شخصی سازی پروسه آموزش کاربرها بکار گرفته بشه.

  • هدف کیه؟

تحقیق اولیه از ویژگی های مخاطبان میتونه کمکتون کنه که تلاشهای بازاریابیتونو تقسیم بندی کنید. تو دارکوب ما برای انبار کردن همه چیزها از استراتژی های محتوامون کمک میگیریم: برای اطلاعات مخاطبان از طریق نمودار، تحقیق رفتار و روانشناختی کاربر.
وقتی زمان نقشه برداری از محتوا برای فرایند آموزش کاربرها برسه، همه این اطلاعاتی که از محتوا و مخاطبها داریم برای اتوماسیون (خودکار کردن) بازاریابی جریان آموزش بکار خواهد رفت.
اگه تازه با اتوماسیون بازاریابی آشنا شدید، ما قبلا یه پست نوشتیم درباره اصطلاحات طراحی سایت ویژه مبتدیان که تو یه بخشیش اتوماسیون بازاریابی رو هم توضیح دادیم. برای درک بهتر این مفهوم این گفته هم کمک می کنه:
"اکثر افرادی که با شما ارتباط برقرار میکنن، هر کاری هم بکنید هیچوقت ازتون خرید نمی کنن. حتی اونهایی که دیگه براتون شناس میشن، هیچ وقت، هرگز ازتون چیزی نخواهند خرید."
برای شرکتهای B2B، آموزش کاربر به صورت یادآوری و صبورانه باید انجام بشه. یادآوری برای کسایی که کاربرتون هستن و صبورانه از اون جهت که باید صبر کنید تا روزی که پولش براشون جور شه یا یه نیاز ضروری براشون پیش بیاد.
محتوای شما باید مثل یه سریال چند فصلی باشه. فصل اول میتونه حتی سه قسمتی باشه: سه تا ایمیل برای محکم کردن جای پا، اینجا باید سعی کنید تا جای ممکن برای کاربر مفید واقع بشید تا روزی در آینده نزدیک به فهرست سایتهای مورد علاقش اضافه بشید و زمانی که لازم داشت ازتون خرید کنه یا اقدامی انجام بده و در قیف فروش جلو بره.
قسمتهای بعدی سریال کمپین های آموزش کاربرها از طریق استراتژی محتوا - که سعی در تولید و تبدیل محتوا به محتوای وسوسه کننده و هیجان انگیز برای مخاطب مد نظر داره – باید تو اتاق های فکر انجام بشه.
این سریال میتونه یه مدل دیگه هم پیش بره. میتونید از نرم افزارهای اتوماسیون بازاریابی استفاده کنید و اگه کاربر روی ایمیل خاصی کلیک کرد یا محتوای خاصی رو مشاهده کرد، محتوای خاصی براش ارسال بشه. اینطوری اگه محتواتون در زمان مناسب به دست مخاطب برسه میتونید بیشترین بهره رو ازش ببرید. ابزارهای اتوماسیون بازاریابی در تعیین این زمان مناسب میتونن کمکتون کنن.
اگه شغل شما کار کردن روی استراتژی محتواست یا تولید کننده محتوا هستید، دونستن اینکه بازاریابی محتوا چطور کار میکنه میتونه کمکتون کنه که کارتونو بهتر انجام بدید. اگه بازاریاب هستید باید راهنمای محتوا و مخاطب رو بخونید تا بتونید تصمیمات بهتری برای دسترسی به مخاطبتون بگیرید. به همین دلیله که هر کاری که برای اتوماسیون بازاریابی انجام میدیم باید از روز اول تو استراتژی محتوا در نظر گرفته بشه.

پنج شنبه, 16 دی 1395 14:17

طراحی سایت مطبخ شاپ

طراحی سایت مطبخ شاپ به صورت ریسپانسیو و سازگار با موبایل به پایان رسید
طراحی سایت دارکوب | هاست دارکوب | دارکوب نام و علامت تجاری ثبت شده این مجموعه می باشد.
دارای مجوز از (سازمان نظام صنفی رایانه ای استان تهران) ، (رتبه 4 شورای عالی انفورماتیک کشور) ، (وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی)
آموزشگاه طراحی سایت و سئو با مجوز رسمی از سازمان فنی و حرفه ای کشور افتتاح شد
دارکوب به عنوان شرکت خلاق توسط معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری برگزیده شد