سایت های تک صفحه ای هم جای خودشونو بین سایت های مختلف دیگه باز کردند. اوایل که اومده بودند، مثل هر چیز تازه دیگه ای هنوز از طرف خیلی ها پذیرفته نشده بودند. البته به جز اختلاف نظرهای عادی، نیازهای تجاری شرکت ها از یه طرف، و جذاب بودن حالت خطی این سایت ها برای مشتری از طرف دیگه، باعث شده بودند این اختلاف نظرها پیش بیاد. تو این مقالک با هم مزایا و معایب سایت های تک صفحه ای رو مرور می کنیم تا بتونید بهترین انتخاب رو در مورد استفاده یا عدم استفاده از سایت تک صفحه ای داشته باشید.
مزایا:
مشتری های خیلی از شرکت ها عاشق سایت های تک صفحه ای هستند، چون خوش استیل و یکپارچه اند. تو این سایتها، وقتی اسکرول بار رو پایین بکشید هر صفحه خیلی آروم وارد صفحه بعد میشه، برای همین میتونید داستان شرکتتون رو به همون ترتیبی که دوست دارید روایت کنید. طراحی این سایت ها میتونه تصور و خیال خواننده رو با خودش درگیر کنه.
با طراحی تک صفحه، حتی یه مطلب مهم هم از چشم مشتری جا نمی مونه. وقتی کل سایت به جای صفحه های مختلف فقط روی یه صفحه ارائه میشه، نمیشه مطالب طولانی روی صفحه نوشت، در عوض مشتری هم اینطوری خسته نمیشه و همینطور که صفحه رو به سمت پایین میکشه یه نگاه مختصر هم به هر بخش میندازه. این مزیت به ما کمک می کنه که بتونیم کاربر رو تو هر بخش راهنمایی کنیم و با جریان طبیعی سایت به یه سفر آموزشی ببریمش.
برای برندهایی که دوست دارن داستانشونو برای مشتری ها تعریف کنن، سایت های تک صفحه ای انتخاب خوبی اند. کل سایت مثل یه صفحه نخست میمونه که مستحکم و زیبا طراحی شده. به خصوص وقتی هر بخش متناسب و مرتبط با بخش بعدی باشه میتونه یه تجربه تأثیرگذار در کاربر بوجود بیاره. از طرفی، اثر این جریان حرکت از یه صفحه به صفحه بعد، مثل همون اثریِ که تصاویر متحرک روی آدم میذارن، یعنی بیننده رو کاملا با خودشون درگیر می کنن.
بررسی هایی که شده نشون میده نرخ تبدیل مشتری سایت های تک صفحه ای 21% بیشتر از سایت های چند صفحه ای هست. چون تو سایت های چند صفحه ای، هر بار که کاربر یه صفحه جدید باز می کنه باید صبر کنه تا بارگذاری بشه. علاوه بر اینکه تجربه کاربری خوب، کاربر تقریبا همه مطالب رو میخونه و احتمال اینکه به یکی از مشتری های شما تبدیل بشه بیشتره. پس میتونید با دقت ترتیب قرار گیری اطلاعات رو مشخص کنید و کاربرانتون رو مستقیم به مرحله ای هدایت کنید که باید اون کاری که شما میخواهید رو انجام بدن.
سایت های تک صفحه ای تجربه جذاب تر و کاربر پسندتری رو به کاربران موبایل ارائه می کنن، چون دیگه لازم نیست روی گزینه های کوچیک فهرست کلیک کنن و فقط کافیه صفحه رو به طرف پایین بکشن. اگه اخیرا به فیسبوک، اینتسگرام یا توئیتر سر زده باشید، حتما دیدید اون ها هم این سیستم صفحه های اسکرولی رو پیاده کردند.
معایب
وبلاگ نویس ها معمولا طرفدار سایت های تک صفحه ای هستند پس با عرض معذرت این قسمت اصلا به دردشون نمیخوره. اگه وبلاگ نویس هستید بهتره این قسمت رو نخونید، اما برای برند هایی که وبلاگ سایتشون مرکز توجه قرار داره، میتونه راهنمایی خوبی باشه که بتونن بهتر برای اسکرولی کردن صفحه وبلاگشون تصمیم بگیرن.
برای بازاریابی تو هر پلتفرمی، باید به اشتراک گذاری، پیوند کردن، دسترسی راحت به اطلاعات و به خصوص شبکه های اجتماعی دقت بشه. اما متاسفانه رو سایت های تک صفحه ای لینک دهی مشکله و اشتراک گذاری محدوده.
مشکل اصلی سایت های تک صفحه ای اینه که بهینه سازی کلیدواژه به شدت محدود شده چون روی هر صفحه فقط برای یک کلمه میتونید بهینه سازی انجام بدید و اینجا ما کلی اطلاعات مختلف با موضوعات متفاوت رو داریم روی یه صفحه پوشش میدیم که این خودش یه مانع بزرگ سر راه بهینه سازی سایت محسوب میشه.
همگی تجربه باز کردن سایت هایی که بارگذاریشون اونقدر طول میکشه که هیچ وقت کامل لود نمیشن رو داشتیم. وقتی تعداد تصاویر و مطالب روی هر صفحه زیاد میشه این مشکل پیش میاد. به خصوص با مشکل سرعت اینترنتی که میدونیم تو کشور ما وجود داره. سرعت بارگذاری صفحه ها رو سئوی سایت اثرگذار هستن. بعضی سایت ها تو این فاصله که طول میکشه تا صفحه بارگذاری بشه، از تصاویر متحرک جذاب استفاده می کنن تا بیننده خسته نشه.
سایت های تک صفحه ای فقط برای سایت های شخصی کوچیکی خوبه که میخوان با طراحیشون خواننده رو هدایت کنن. معمولا مشتری های ما تو دارکوب زیاد جزء این دسته نیستن و میخوان یه سایت بزرگ با صفحات زیاد داشته باشن. اما اگه شما عکاس یا طراح گرافیک باشید و میخواهید فقط مهارت هاتونو تو یه صفحه نمایش بدید، سایت تک صفحه میتونه انتخاب خوبی باشه. میتونید برای طراحی و توسعه سایت با ما تماس بگیرید.
مطلب نویسی برای وبلاگ تجاری
تا حالا چند بار شده که خواسته باشید هرچی ایده برای وبلاگتون دارید، همه رو بنویسید ولی آخرش هیچی به ذهنتون نرسیده و کاغذ خالی مونده؟ حتما بعدش هم از خودتون پرسیدید اصلا چرا میخوام بازاریابی محتوا انجام بدم. چی شد که فکر کردم ایده خوبیه؟ اینجاست که خودتونو شکست خورده میبینید و تمام برنامه هایی که برای بازاریابی محتوا داشتید، براتون بی اهمیت می شن.
نگران نباشید، چون شما تنها کسی نیستید که این وضع براش پیش اومده. اصولا نوشتن کار سختیه، به خصوص که بخواهید برنامه های آینده رو بنویسید. من تو این مدتی که کار می کردم، برای خودم یه سری روش های خاصی درست کردم تا حتی وقت هایی که فکر می کنم نمیتونم، باز هم بتونم محتوای هدفمند برای برندها بنویسم.
این هم از 11 راهنمایی من برای تولید محتوای هدفمند. مشتری هاتون عاشقش میشن
معمولا مشتری هامون قبل از اینکه کارمونو شروع کنیم میپرسن: چه چیزهایی لازمه؟
برای همین هم تصمیم گرفتم این مقاله رو بنویسم و توش هر چیزی که لازمه رو توضیح بدم. تو هر مرحله از طراحی سایتتون که باشید میتونید چیزهایی که تو این مقاله گفته میشه رو به طراحیتون اضافه کنید، پس نگران نباشید. مجبورم این مطلب رو کامل و جامع بنویسم تا همه استفاده کنن، شاید بعضی قسمت هاش به سایت شما نخوره، اما مطمئنم بیشترش برای همه سایت ها کاربرد داره.
ایده ها و ذهنیت ها
خب این که معلومه مهمترین قسمت کاره. ما باید بدونیم چی تو سر شماست. هدف سایتتون چیه. لطفا تا جایی که امکان داره این مورد رو توضیح بدید و واضح هم توضیح بدید تا راحتتر خواست شما رو پیاده کنیم. اگه طراحی سایتتون رو به گروه دارکوب سپرده باشید میتونید هرچیزی که تو ذهنتونه رو برامون رو کاغذ بنویسید و برسونید دستمون، اگه دوست داشته باشید ایمیل هم میشه کرد. میتونیم حتی با هم یه ملاقات حضوری داشته باشیم (که ترجیح ما هم همین ملاقات حضوریه).
تم رنگی
اگه رنگ خاصی رو برای برندتون یا برای سایتتون در نظر گرفتید و میخواهید سایتتون اون رنگی باشه باید به ما بگید. باید کد 6 رقمی رنگ رو دربیارید و اون کد رو به ما بدید. میتونید کد رنگ رو از سایت Hex Colour Picker پیدا کنید. اگه نظر تخصصی ما رو بخواهید، حداکثر 3-4 رنگ بیشتر دیگه انتخاب نکنید. دو تا از این رنگ ها هم که معمولا سفید و مشکیه. اگه مقاله های دیگه ما رو خونده باشید، باید بدونید که فضای سفید تو سایت باعث میشه نوشته ها بیشتر تو چشم بیان و خود به خود با خواننده حرف بزنن. اون دو تا رنگ دیگه ای که بهمون میگید هم معمولا برای رنگ برند یا رنگ سایت استفاده می کنیم و میشن رنگ اصلی تم سایتتون.
محتوای سایت
نوبتی هم که باشه نوبت اصل سایته. محتوا! ما محتوای سایت رو به 4 قسمت تقسیم کردیم: تصاویر، مطالب، نمونه ها، لوگو. مقدار محتوایی که باید برای سایتتون به ما بدید به نیازهای سایت بستگی داره. فایل هایی میخواهید تو سایتتون بذارید مثل فایل های ویدئویی، PDF ها و فایل های گرافیکی دیگه. یادتون باشه که برای نمونه ها باید اسم فایل رو برای ما بنویسید.
تصاویر
باید تمام تصاویری که میخواهید روی سایتتون بذارید رو مشخص کنید. رمز موفقیت خیلی از سایت ها اینه که عکس های با کیفیت و قشنگی دارن که برای کاربرها جذابه. اگه عکس های خیلی قوی روی سایتتون بذارید، طراحی سایتتون رو زیباتر جلوه میده. ما همیشه توصیه می کنیم برای عکس ها از یه عکاس حرفه ای کمک بگیرید تا عکس هایی که به ما میدید تا بذاریم رو سایتتون با کیفیت و واضح باشن. وقتی عکس هاتون خوب باشن، کیفیت سایتتون بالا میره.
نمونه ها
تو طراحی سایت، منظور از نمونه یا Mockup یه فایله که طراحی مورد نظر شما رو نمایش میده. مشتری ها معمولا نمونه ها رو به انوع و اشکال مختلف به دست ما میرسونن. بعضی ها دقیق ترند. این هم یکی از مراحل طراحی سایته. وقتی شما نمونه بهمون میدید ما میتونیم فکری که تو ذهن شماست رو واضح تر ببینیم و بفهمیم دوست دارید تو هر صفحه چه مطالبی و چطوری نمایش داده بشن. میتونید حتی نمونه های صفحات سایتتون رو با دست بکشید. بعضی ها هم یه وایرفریم از هر صفحه طراحی می کنن. میتونید با ورد / word هم نمونه های ذهنیتونو تجسم ببخشید و به صورت PDF سیو کنید. اگر دستی می کشید، میتونید همونو اسکن کنید و برامون ایمیل کنید. اگر هم پست براتون راحتتره میتونید پست کنید.
مطالب سایت
برای هر صفحه از سایتتون یه فایل درست کنید به اسم همون صفحه. و مطالبی که قراره رو اون صفحه باشه رو تو اون فایل بریزید. مطالبتون هم میتونید با فایل word document (.doc) یا text document (.txt) برامون بفرستید.
لوگو
اگه خودتون لوگو رو دارید و ما قرار نیست براتون طراحی کنیم، فایل هاشو با فرمت .ai یا .eps برامون بفرستید. چون با این فرمت ها میتونیم اندازه و طراحی لوگو رو ویرایش کنیم تا روی سایت بهتر جلوه کنه. معمولا لوگوهایی که روی سایت میذارن فقط برای هدف سایت طراحی شدن.
دسترسی به دامنه و میزبانی شما
اگه ما براتون دامنه و میزبانی رو نخریدیم، باید بهمون دسترسی لاگین به کنترل پنل دامنه و میزبانی رو بدید تا بتونیم تنظیمات مناسب رو اعمال کنیم.
آپلود فایل ها
فایل ها رو باید روی یکی از سرورها مثل dropbox، پرشین گیگ، گیگفا یا ... برای طراح سایتتون آپلود کنید. اگه طراحی سایتتون رو به دارکوب سپردید، متخصص های ما فضایی که براتون در نظر گرفتند رو بهتون اطلاع میدن و اطلاعات لاگین رو در اختیارتون میذارن تا بتونید پوشه ها و فایل هایی که آماده کردید رو آپلود کنید. فقط ما اطلاعات لاگین رو داریم و به جز خودتون و ما هیچ کس دیگه ای نمیتونه به فایل ها دسترسی پیدا کنه. شما میتونید فایل هایی که ما آپلود می کنیم هم ببینید، مثلا ممکنه برای سایتتون یه مطلب بنویسیم.
فهرست کوتاه
در آخر براتون فهرست کوتاهی از همین چیزهایی که الآن نام بردیم آماده کردیم که همه رو یکجا ببینید و همه چیز رو آماده کنید تا روی سایتتون قرار بگیره.
تو این مقاله میخواهیم دروپال و وردپرس رو با هم مقایسه کنیم تا ببینید با توجه به نیازهای خودتون، کدوم یکی به کارتون میاد. چون هر شرکتی نیازها و خواسته هاش متفاوته. پس وقتی میخواهید برای سایت شرکتتون بین دروپال و وردپرس یکی رو انتخاب کنید باید بافت شرکت رو مد نظر قرار بدید.
اجازه بدید اول تشابهات وردپرس و دروپال رو با هم مرور کنیم:
در واقع میشه با هر دوتاشون یه سایت شسته و رفته درست کرد. حالا اجازه بدید یه نگاهی هم به تفاوت هاشون بندازیم.
شاید بشه گفت مهمترین تفاوت دروپال و وردپرس سادگی کار باهاشونه و وردپرس تو این زمینه خیلی جلوتر از دروپاله، و حتی کسانی که تخصصی تو طراحی و توسعه سایت ندارن هم میتونن ازش استفاده کنن. رابط کاربری ساده ای داره و بخاطر جامعه بزرگ استفاده کنندگانش، هزاران افزونه رایگان در اختیار شماست که هم توسعه دهنده ها و هم افراد غیرمتخصص می تونن بهره ببرن.
از طرف دیگه، دروپال یکم احتیاج به یادگیری داره و خیلی ها بخاطر همین مسئله وردپرس رو ترجیح میدن. اما در واقع دروپال سادگی رو فدای امکانات بیشتر کرده و در مقابل امکانات سفارشی سازی بیشتری به کاربر میده. اگه وردپرس بیشتر به افراد غیر متخصص خدمات میده، دروپال به سمت خدمات رسانی به افراد متخصص رفته و برای همین هم سطح بالاتری از نوآوری رو فراهم می کنه. به خصوص برای کارهای سازمانی.
دومین تفاوت مهم این دو سیستم مدیریت محتوا، قدرتشونه. همونطور که گفتیم، دروپال امکانات بیشتری رو اون هم به صورت رایگان در اختیار کاربر قرار میده و در نتیجه میشه به کمک دروپال سایت های پیچیده تری طراحی کرد و داده های بیشتری روی سایت قرار داد. اما وردپرس با اینکه دیگه فقط یه سایت وبلاگ نویسی نیست و نسبت به قبل خیلی پیشرفت کرده، هنوز به پای دروپال نرسیده.
اینجا دیگه باید به توانایی ها و نیازهای خودتون توجه کنید و بخاطر امکانات و قدرت بیشتر دروپال وسوسه نشید. قدرت هم مشکلات خودشو داره. دروپال برای افراد غیر متخصص کاربر پسند نیست. به هر حال هر چیزی که قدرت بیشتری داره، برای کار باهاش باید اطلاعات بیشتری هم داشت تا بشه باهاش کارهای بزرگتری کرد.
یکی دیگه از تفاوت های این دو سیستم، امنیتشونه. البته هیچ کدوم امنیت 100% رو تضمین نمی کنن، اما سعیشونو می کنن که نقاط ضعف و رخنه های امنیتی رو به حداقل برسونن. تو این زمینه، دروپال سایت امن تریه و یه گروه امنیتی داره که گزارش های دقیقی برای کاربرها میفرستن. به علاوه بخاطر اینکه بیشتر به صورت داخلی توسعه پیدا کرده و کمتر وابسته به افزونه های خارجیه، نقاط دسترسی کمتری داره که همین خطرهای امنیتی رو کاهش میده. وقتی میخواهید از ماژول ها استفاده کنید، قبل از پذیرش، میتونید از طریق rigorous review process مطمئن بشید که با استاندارد های دروپال تطابق داره. وردپرس هم با اینکه بخاطر استفاده از افزونه ها نقاط ضعف بیشتری داره، اما امنیت رو جدی میگیره و زود به زود بروزرسانی هاشون منتشر می کنه و افزونه ها رو هم بروز نگه میداره.
آخرین تفاوت دروپال و وردپرس، محبوبیتشونه. حتما فکر می کنید وردپرس بخاطر مسائل امنیتی لیاقت محبوبیت رو نداره ولی از نظر در دسترس بودن کمک های فنی وردپرس به تعداد بیشتری از کاربرهاش برای توسعه محتوای جدیدشون کمک میکنه و پشتیبانی بهتری داره. به علاوه، وقتی کاربرهایی که اطلاعات و توانایی های بیشتری دارن به طور منظم سیستم و افزونه ها رو بروزرسانی می کنن، مشکلات امنیتی هم تا حد زیادی کمتر میشه.
نتیجه
دروپال و وردپرس، هر دوشون، میتونن شما رو به اهدافتون برسونن. به طور کلی، وردپرس یادگیری خاصی لازم نداره و کار باهاش راحتتر و ساده تره، اما برای اینکه مشکل امنیتی پیش نیاد باید به طور منظم آپدیت بشه. از طرف دیگه دروپال امنیتش بیشتره و تقریبا میشه گفت قدرت انجام هر کاری رو داره، اما نیازمند تخصص و دانش کافیه.
برای اینکه بتونید بین این دو تا سیستم مدیریت محتوا یکی رو انتخاب کنید، باید به خودتون و شرکتتون رجوع کنید. این سایتی که قراره بسازید میخواد چی کارا کنه؟ میخواهید چیزی بفروشید؟ مطلب بنویسید؟ به مشتری هاتون اطلاع رسانی کنید؟ میخواهید از شرکت یا فرد متخصصی برای طراحی و توسعه سایت کمک بگیرید؟ بیشتر میخواهید در سطح منطقه خودتون کار کنید و سیستم خیلی قدرتمندی نیاز ندارید؟
در آخر میخواهیم بهتون یادآوری کنیم که نباید سوالتون تفاوت های دروپال و وردپرس باشه، بلکه باید بپرسید "شرکت من میخواهد به کجا برسه و من با کمک چه فناوری هایی میتونم به اون اهداف برسم".
رتبه و ظاهر سایت در گوگل بیشتر از هر چیز دیگه ای روی موفقیت سایت (یا شکستش) اثر میذاره. به علاوه رتبه گوگل علاوه بر سایت، روی همه کسب و کارتون اثر میذاره. اگه کسی که دنبال محصول یا خدمات شما میگرده، نتونه شما رو روی گوگل پیدا کنه، میره سراغ رقیبتون! همین الآن بهترین فرصته که دست به کار بشید و این مراحلی که تو این مقاله براتون میگیم رو دنبال کنید تا سایتتون بالاتر از سایت رقبا ظاهر بشه و بتونه ترافیک بیشتری بگیره.
حتما فکر می کنید این دیگه مشخصه، اما خیلی از سایت ها نمیتونن به مشتری های ایده آلشون خدمات رسانی کنن. صفحه اول سایت و همه صفحه های داخلی رو بخونید تا مطمئن بشید که تمام صفحات برای این دسته از مخاطبان نوشته شدند. اگه مخاطب هدفتون شامل افرادی از گروه های مختلف یا با نیازهای مختلف میشه (احتمالا شرکتتون بخش های B2C و B2B داشته باشه)، برای هر دسته از کاربرها یه مسیر مجزا فراهم کنید و با جهت یابی های واضح، کاربرها رو به محتوای مرتبط به خودشون هدایت کنید.
به خصوص باید مشخص کنید چه کلیدواژه ها و عبارت هایی رو گوگل می کنن؟ اگه اولین باره که میخواهید راجع به همچین چیزهایی تحقیق کنید، ابزار های مختلفی هستن که میتونن براتون داده های تحقیقتونو فراهم کنن، یکی از این ابزارها که کار کردن باهاش از بقیه راحتتره Google Trends اما محدودیت بُرد داره. به نظرتون رستوران ها و فروشگاه ها چطوری برای کارشون یه جای مناسب پیدا می کنن که مشتری براشون باشه. شما هم باید دقیقا همون کار رو بکنید. باید کلمه ای رو انتخاب کنید که سایتتون شانس رتبه گرفتن براش رو داشته باشه. سرچ های دیگه ای رو که به اهداف شما نزدیک ترن و باهاشون همخوانی دارن رو پیدا کنید. مثلا احتمالا نیازهای کسی که "ایده های معماری" سرچ می کنه از نیازهای کسی که "معمارهای نزدیک من" سرچ می کنه کاملا متفاوت باشه. همینطور کوکورانه دنبال عبارت های محبوب تر نباشید، فقط چیزهایی رو هدف بگیرید که به اهداف شما مربوط باشن. وقتی 5 تا 10 تا کلیدواژه انتخاب کردید، یه فایل اکسل باز کنید و کلیدواژه و رتبه فعلی سایتتون برای اون کلیدواژه ها رو توش وارد کنید. می تونید با استفاده از این فایل مقدار پیشرفتتون رو در طول زمان اندازه بگیرید.
ما چند سال پیش برای یکی از مشتری ها در این رابطه یه کاری انجام دادیم که مثال خوبی از این مورده: وقتی داشتیم برای این مشتری سئو انجام میدادیم فهمیدیم خیلی از مشتری هاشون که همیشه به سایتشون سر میزدن، انواع و اقسام عبارت های "خانه فروشی" رو هم سرچ می کنن. یکی از این عبارت ها "خانه فروشی تهران" بود. برای همین ما یه پست با این محتوا نوشتیم و برای این عبارت بهینه اش کردیم. بعد از چند ماه، این پست شروع کرد به ترافیک گرفتن از گوگل و موتورهای جستجوی دیگه. الآن سایت این مشتری به لطف این پست، سالی صدها نفر بازدیدکننده میگیره. حالا اینو با این همه پستی که هر ماه نوشته میشه مقایسه کنید. اگه همه پست ها همینطور باشن خیلی سریع میتونید به سود بزرگی برسید.
تولید محتوا یه کاری نیست که یک بار انجامش بدید و تموم بشه. اگه واقعا میخواهید ترافیک بیشتری از موتورهای جستجو بگیرید، باید به طور منظم سایتتونو بروز کنید. چقدر کافیه؟ ما بهتون توصیه می کنیم حداقل ماهی یه آپدیت داشته باشید، اما هرچی بیشتر باشه بهتره. اینم مثل بقیه چیزها، هر چی بیشتر تلاش کنید، بیشتر از رقباتون جلو میفتید و به نتایج بهتری میرسید. هفته ای 2-3 تا مطلب نوشتن خیلی هم سخت نیست.
احتمالا هنوز هم تو فکر مورد شماره 4 هستید...بروزرسانی سایت خودش کلی کار میبره. اگه میخواهید کارها راحت پیش بره باید کار رو ساده کنید و مطمئن بشید که همه متوجه شدند چی کار باید انجام بدن. ضمنا حتما بهشون بگید که "چرا" باید این کارو انجام بدن. ما پیشنهاد می کنیم یه تقویم کاری درست کنید و توش وظایف هر کس رو مشخص کنید. مثلا:
این تکالیف باید بدون استثنا انجام بشن! برای همه جا بندازید که نباید پست نوشتن برای سایت رو بندازن برای هر وقت که شد و اگه نشد هم مهم نیست. این هم دقیقا به اندازه بقیه کارهای بازاریابی اهمیت داره.
چند هفته بعد از اینکه این کار رو شروع کردید، میتونید شروع کنید به چک کردن گوگل آنالتیکتون (یا هر آنالتیک دیگه ای که استفاده می کنید) و ببینید مطالبتون از هر موتور جستجو چقدر ترافیک میگیرن. میتونید حتی ببینید مطلب جدیدتون صفحه فرود چند تا کاربر بوده. وقتی صفحه فرود باشه، یعنی این صفحه از سایتتون جزء یکی از گزینه های صفحه نتایج گوگل (یا هر موتور جستجوی دیگه ای) جلوی کاربر قرار گرفته و کاربر انتخابش کرده و روش کلیک کرده. معمولا ترافیکی که هر صفحه میگیره، در طول زمان بیشتر میشه. اما مطالب مختلف، موضوعات مختلف و ... نتایج مختلفی میگیرن. ببینید کدوم مطلب ترافیک بیشتری میاره و سعی کنید مطالبی رو در ادامه اون مطلب بنویسید. وقتی میبنید یه چیزی داره نتیجه میده، بهش بال و پر بدید تا وقتی که یه چیزی تغییر کنه. این "یه چیزی" میتونه تغییراتی باشه که توی کار پیش میاد، یا تغییر در گرایش ها و غیره باشه.
تعداد خیلی خیلی کمی از سایت ها هستن که میتونن برای یه مدت طولانی به طور منظم و زمانبندی شده سایتشونو آپدیت کنن. به خودتون نگید "خب که چی؟ به چه دردی میخوره؟" به جای این حرفا به این فکر کنید که "اگه تعداد کمی از رقبای من این کار انجام بدن یا اگه هیچ کدومشون این کارو نکنن، این فرصت خیلی خوبیه که ازشون جلو بزنم". افزایش رتبه گوگل به همین راحتی ها نیست – اگه اینطور بود که الآن رتبه همه بالا بود! برای این هدف باید یه سرمایه و زمان خرج کنید، اما بدونید که مزایایی که داره به تمام این ها می ارزه. یادتون باشه – و به اعضای گروهتون هم یادآوری کنید- که تلاشی که روی سایتتون میذارید یه استراتژی بلند مدته. میتونید با یه تبلیغ، فردا بالای گوگل باشید، اما بهتر اینه که با سئوی مناسب 3 سال بالای گوگل باشید. طول میکشه تا نتیجه بده، نذارید تأخیر در خشنودی کسب نتیجه ناامیدتون کنه.
مثل همیشه، اگه هر جای کار به مشکل خوردید و کمک لازم داشتید با دارکوب تماس بگیرید. خوشحال میشیم که رتبه گوگلتونو بالا ببریم.
دیگه بیشتر شرکت های قدیمی سایتشونو با گوشی های تلفن همراه و تبلت وفق دادن. طرف صحبت ما با شرکت هایی که هنوز سایتشون با موبایل سازگار نیست. اگه شما هم جزء این دسته باشید حتما صدای اعتراض مشتری ها به گوشتون رسیده و مورد بمباران پیام های مخاطبانتون قرار گرفتید. وقتی نتونن با گوشی سایتتونو باز کنن حتما مشتری هاتونو از دست میدید. پس باید سایتتون با موبایل سازگار باشه.
همونقدر که این پیام های اسپم شما رو اذیت می کنه، اون ها هم از بابت سایت شما اذیت میشن. قبول دارید؟ پس سایتتون باید سازگار با موبایل باشه. قبول دارید؟
شاید قبول نداشته باشید. اجازه بدید یه قدم برگردم عقب و توضیح بدم که اصلا "سازگار با موبایل" یعنی چی. سازگار با موبایل یعنی یه سایت نسبت به اندازه صفحه نمایش وسیله کاربر واکنش نشون میده (عبارت طراحی واکنش گرا هم از همینجا گرفته شده) و محتوا رو طوری نشون میده که قابل مشاهده و هضم باشه. بیشتر مواقع، برای این کار، اول سایت رو برای صفحه نمایش های بزرگتر طراحی می کنن و بعد تعریف می کنن که برای صفحه های کوچیک تر چطور کوچیک بشه. بنابراین ورژن های موبایلی یه سایت از سایت والد مشتق میشه. میشد به این طراحی، طراحی دسکتاپ-اول، موبایل-دوم هم گفت.
میشه این کارو کرد اما به نظرتون اینطوری کاربرهای موبایل هم راحت میتونن وبگردی کنن؟ یه زمانی میتونستن، اما الآن دیگه نه. الآن 50% از ترافیک بیشتر سایت هایی که ما برای مشتری هامون طراحی می کنیم، از تلفن های همراه میان. حتی برای سایت های B2B هم این صادقه. و هرچی جلوتر میریم این درصد بیشتر میشه.
تو نمودارهایی که از تحلیل داده های سایت مشتری هامون نشون میده، کاملا مشخصه که از نیمه دوم سال 1393 ترافیک موبایل از ترافیک دسکتاپ بیشتر شده و تا اواخر 1394 با هم درگیر و کشمکش بودن تا اینکه از این زمان به بعد دیگه به طور قطع ترافیکی که از دستگاه های تلفن های همراه به سمت سایت ها سرازیر میشدن بیشتر از دسکتاپ ها بود. (ضمنا این نمودارها نشون میدن اسفند ماه که همه درگیر خرید هستن، بازدید سایت های فروشگاهی هم بالا میره).
بنابراین اگه دستگاه های تلفن همراه اولویت کاربرها هستن، چرا همه قالب ها برای صفحه نمایش های بزرگ طراح میشه و بعد اون قالب رو با صفحه نمایش های کوچیک تر سازگار می کنن؟ به نظرتون راه دیگه ای نیست؟ طراحی موبایل-اول بی معنیه؟
البته که نیست. اما بستگی به مخاطب داره. هر سایتی مخاطب های خاص خودشو داره و هیچ دو سایتی نیستن که دقیقا مخاطبانشون یکی باشه. ما طی همکاری که با شما داریم میتونیم متوجه بشیم که سایتتون از نظر مخاطب هدفتون جذابیت داره یا نه.
پس موضوع روشن شد. تو این عصر فناوری، سایت های سازگار با موبایل دیگه منسوخ شدند. همین الآن براتون اثبات کردم که باید یه طراحی موبایل-اول برای سایتتون آماده کنید که نه تنها با موبایل بلکه با همه دستگاه هایی که صفحه نمایش کوچیک دارن منطبق باشه (ساعت ها، اتومیبل ها و غیره). درسته که ما برای آینده برنامه ریختیم و سعی کردیم یه پیش بینی داشته باشیم، اما این پیش بینی ریشه در زمان حاضر داره و شما میتونید همین الآن با این برنامه به مخاطبانتون خدمات ارائه بدید و سایتتون همچنان روی لپتاپ و دسکتاپ به خوبی نمایش داده میشه.
طراحی سایت خیلی سریع داره پیشرفت می کنه و یکی از متغیرترین کارهاست. پس عجله کنید چون ممکنه قبل از اینکه این مقاله رو بخونید قدیمی بشه.
تو این مقاله قصد دارم 10 تا از گرایش های طراحی سایت های تجاری رو شرح بدم که بیشتر از بقیه توجه ها رو به خودشون جلب کردن. حتما بخونیدش، چون چند تا از این ها میتونن تأثیر زیادی روی اهداف تجاریتون بذارن.
یکی از سوال هایی که همه شرکت های طراحی سایت باهاش روبرو میشن کوتاه یا بلند کردن اسکروله. سایت هایی که اسکرول دارن بیشتر خونده میشن، برای همین در سال آینده قراره بخش وسیعی از سایت های تجاری رو به خودشون اختصاص بدن. اما اگه خواستید سایتتون رو اسکرولی کنید باید یه گزینه تاچ هم رو سایت بذارید. حالا میمونه قضیه بلندی و کوتاهی. حرکت تو سایت با اسکرول طولانی راحتتره، اما باید پول بیشتری به نویسنده سایتتون بدید تا مطالب طولانی تری بنویسه. از طرف دیگه، با اسکرول کوتاه میتونید زودتر به جایی که میخواهید برسید، اما چون کاربر زود به آخر صفحه میرسه و از صفحه خارج میشه نرخ خروج میره بالا. این جنگ اسکرولی قطعا سال دیگه بالا میگیره.
وقتی بحث طراحی واکنش گرا میشه دیگه ما نمیتونیم چشممونو روی سایت هایی که دارن میرن به سمت قالب ها و مطالب تمام صفحه ببندیم. قطعا این طراحی بهتر از اینه که بخواهید تو یه قسمت کوچیک سایت بمونید. فرم های "تماس با ما" و "عضویت" جدید با طراحی تمام-صفحه نگران ملاقات مشتری های جدید نیستن. من به دو دلیل میگم این طراحی ها دارن میان روی بورس. یکی اینکه با این طراحی ها دیگه کاربر به یه صفحه دیگه منتقل نمیشه. دوم اینکه چون فضای صفحه نمایش زیادی رو در اختیار کاربر میذاره، خیلی ها بخاطرش ازتون تشکر می کنن.
یه مدتی بود که انیمیشن ها به جزء جدا نشدنیِ طراحی سایت تبدیل شده بودن. برای همین برگشتشون طراح های سایت رو خیلی هم متعجب نمی کنه. تو این همه شلوغی و رقابت اگه بخواهید سایتتون تو ذهن ها موندگار بشه و از سایت های رقیب متمایز بمونه، پیشنهاد می کنم از انیمیشن استفاده کنید. البته فقط در حد نیاز. سایتتونو تبدیل به سایت انیمیشن نکنید. از انیمیشن های جذاب و زیرکانه استفاده کنید.
سال دیگه حالت تقسیم صفحه نمایش به یکی از محبوبترین مدل های طراحی سایت های تجاری تبدیل میشه، به خصوص برای قسمت صفحه اول سایت. چون صفحه اول طوریه که خیلی برای این طراحی مناسبه. باید بذارید ساده بمونه، وگرنه صفحه نمایش های شلوغ با این مدل طراحی شلوغ تر به نظر میان و کاربر رو خسته می کنه.
محتوا حرف اولو میزنه. اگه میخواهید تأکید سایت روی مطالب مفیدش باشه، باید عناصری که حواس مخاطب رو به خودشون جلب می کنن رو کم کنید. درسته که یه سری چیزها قربونی میشن ولی در عوض در طولانی مدت نتایج خوبی به بار میاره:
طراحی فلت راه درازی رو تا امروز طی کرده. از تلفن های همراه قدیمی کارشو شروع کرده تا امروز که به احتمال خیلی زیاد قراره یکی از مدهای طراحی سایت های تجاری بشه. طراحی ترکیبی هم نظریه های زیباشناسانه طراحی امروزیِ فلت رو در بر میگیره و هم ظاهر لایه ای طراحی متریال رو. این طراحی میتونه براتون مزیت های زیر رو داشته باشه:
البته فقط چون دکمه های اقدام شناور به احتمال زیاد قراره یکی از مدهای طراحی سال 1396 باشن، دلیل نمیشه که دکمه هاتون واقعا شناور باشن. میتونید با یه طراحی لایه ای متریال همون اثر شناور بودن رو روی سایتتون داشته باشید. اینطوری اجزای سایت روی هم قرار می گیرن و تو فضا صرفه جویی میشه.
دیگه همه میدونن نباید بارگذاری صفحات سایت خیلی طول بکشه. وقتی یه کاربر هنوز وارد سایت نشده، حوصله نداره بشینه یه ویدئوی فلش تماشا کنه. برای صفحه بارگذاریتون خیلی گزینه های دیگه هست که میتونید استفاده کنید. اتفاقا گرافیک های جذابی هم دارن و دیگه کاربر رو اذیت نمی کنن. در سال 1396 باید بارگذاری صفحاتتون حداکثر 4-5 ثانیه باشه.
این روزها هر جا رو نگاه می کنی جاوااسکریپت میبینی. جاوااسکریپت های زیاد فقط میتونه یه معنی برای کاربرهای ناشکیبا داشته باشه: بیشتر باید صبر کنید. پس احتمالا طراحی سایت های تجاری در سال آینده قراره کمتر از جاوااسکریپت استفاده کنه. بنابراین وقتی میخواهید از جاوااسکریپت استفاده کنید باید به همه چی فکر کنید.
تا جایی که میشه فنون چاپی رو ساده بگیرید. اگه می خواهید سایتتون همراه با مد طراحی سایت های تجاری پیش بره، نباید بیشتر از دو مدل نوشته استفاده کنید. وقتی با فونت ها و اندازه های مختلف مینویسید خوانایی سایت کم میشه. با فونت ها آزمایش کنید و اون فونت و سبکی که با هم میان رو انتخاب کنید تا دیگه خیالتون راحت باشه که کاربرها از سایتتون خوششون میاد.
گرایشات طراحی سایت به سرعت نور تغییر می کنن. اگه میخواهید به آخرین مدل ها برسید باید هر لحظه خودتونو بروز کنید. این 10 گرایش طراحی سایت های تجاری میتونه کمکتون کنه که از قافله عقب نمونید. پس تا وقت هست اونی که میپسندید رو انتخاب کنید.
وقتی تو عصر دیجیتال مدیر یه سایت باشید باید کاری کنید که همه بتونن با گوشیشون از سایتتون استفاده کنن. و علاوه بر اون باید سعیتونو بکنید تا کاربرها از خدماتی که میگیرن راضی هم باشن.
این روزها دیگه سازگاری سایت ها با گوشی های هوشمند تبدیل به یه ضرورت شده و با وجود اینکه بازطراحی سایت هزینه بره، باز هم به خرجش می ارزه. ما تو این مقالک برای شما 5 تا از دلایل این ضرورت رو شرح میدیم. اگر بعد از خوندن این دلایل هوس کردید یه دستی به سر و گوش سایتتون بکشید، میتونید روی کمک گروه دارکوب حساب کنید.
الآن دیگه مردم علاوه بر کامپیوترهای رومیزی، میتونن با گوشی های هوشمند و تبلت هاشون هم نت گردی کنن. تو همچین شرایطی اگه سایتتون با موبایل سازگار نباشه، بازدیدکننده ها میرن سراغ سایت های رقیبتون. ولی میتونید با طراحی واکنش گرا نتیجه رو به نفع خودتون تغییر بدید و کاربرها رو به سمت خودتون بکشونید.
این روزها مردم بیشتر وقتشونو تو شبکه های اجتماعی، صرف به اشتراک گذاری و لایک کردن می کنن. وقتی کاربرهای این شبکه ها از یه مطلبی خوششون بیاد و در ارتباط باهاش یه مطلب دیگه بفرستن، پیوند هایی که درست میشن کاربرهارو بهم مرتبط می کنه.
سئو بهتون کمک می کنه که روی صفحه نتایج جستجو بهتر دیده بشید. وقتی سایتتون روی صفحه اول نتایج بالا بیاد، تعداد بیشتری واردش میشن.
میتونید با اضافه کردن یه وبلاگ به سایتتون، سایت رو کاربرپسندتر کنید. اگه امکان عضویت رو هم برای کاربرها فراهم کنید، میتونن عضو بشن و باهاتون ارتباط برقرار کنن.
ممکنه از نظر بازدیدکننده ها سایتتون خسته کننده بیاد و به یه سری تغییرات تو ظاهر و طراحیش احتیاج داشته باشه. اگه اینطوره، توسعه دهنده های دارکوب میتونن کمکتون کنن که تجربه کاربری بهتری برای مخاطبینتون فراهم کنید.