تو این مقاله میخواهیم دروپال و وردپرس رو با هم مقایسه کنیم تا ببینید با توجه به نیازهای خودتون، کدوم یکی به کارتون میاد. چون هر شرکتی نیازها و خواسته هاش متفاوته. پس وقتی میخواهید برای سایت شرکتتون بین دروپال و وردپرس یکی رو انتخاب کنید باید بافت شرکت رو مد نظر قرار بدید.
اجازه بدید اول تشابهات وردپرس و دروپال رو با هم مرور کنیم:
در واقع میشه با هر دوتاشون یه سایت شسته و رفته درست کرد. حالا اجازه بدید یه نگاهی هم به تفاوت هاشون بندازیم.
شاید بشه گفت مهمترین تفاوت دروپال و وردپرس سادگی کار باهاشونه و وردپرس تو این زمینه خیلی جلوتر از دروپاله، و حتی کسانی که تخصصی تو طراحی و توسعه سایت ندارن هم میتونن ازش استفاده کنن. رابط کاربری ساده ای داره و بخاطر جامعه بزرگ استفاده کنندگانش، هزاران افزونه رایگان در اختیار شماست که هم توسعه دهنده ها و هم افراد غیرمتخصص می تونن بهره ببرن.
از طرف دیگه، دروپال یکم احتیاج به یادگیری داره و خیلی ها بخاطر همین مسئله وردپرس رو ترجیح میدن. اما در واقع دروپال سادگی رو فدای امکانات بیشتر کرده و در مقابل امکانات سفارشی سازی بیشتری به کاربر میده. اگه وردپرس بیشتر به افراد غیر متخصص خدمات میده، دروپال به سمت خدمات رسانی به افراد متخصص رفته و برای همین هم سطح بالاتری از نوآوری رو فراهم می کنه. به خصوص برای کارهای سازمانی.
دومین تفاوت مهم این دو سیستم مدیریت محتوا، قدرتشونه. همونطور که گفتیم، دروپال امکانات بیشتری رو اون هم به صورت رایگان در اختیار کاربر قرار میده و در نتیجه میشه به کمک دروپال سایت های پیچیده تری طراحی کرد و داده های بیشتری روی سایت قرار داد. اما وردپرس با اینکه دیگه فقط یه سایت وبلاگ نویسی نیست و نسبت به قبل خیلی پیشرفت کرده، هنوز به پای دروپال نرسیده.
اینجا دیگه باید به توانایی ها و نیازهای خودتون توجه کنید و بخاطر امکانات و قدرت بیشتر دروپال وسوسه نشید. قدرت هم مشکلات خودشو داره. دروپال برای افراد غیر متخصص کاربر پسند نیست. به هر حال هر چیزی که قدرت بیشتری داره، برای کار باهاش باید اطلاعات بیشتری هم داشت تا بشه باهاش کارهای بزرگتری کرد.
یکی دیگه از تفاوت های این دو سیستم، امنیتشونه. البته هیچ کدوم امنیت 100% رو تضمین نمی کنن، اما سعیشونو می کنن که نقاط ضعف و رخنه های امنیتی رو به حداقل برسونن. تو این زمینه، دروپال سایت امن تریه و یه گروه امنیتی داره که گزارش های دقیقی برای کاربرها میفرستن. به علاوه بخاطر اینکه بیشتر به صورت داخلی توسعه پیدا کرده و کمتر وابسته به افزونه های خارجیه، نقاط دسترسی کمتری داره که همین خطرهای امنیتی رو کاهش میده. وقتی میخواهید از ماژول ها استفاده کنید، قبل از پذیرش، میتونید از طریق rigorous review process مطمئن بشید که با استاندارد های دروپال تطابق داره. وردپرس هم با اینکه بخاطر استفاده از افزونه ها نقاط ضعف بیشتری داره، اما امنیت رو جدی میگیره و زود به زود بروزرسانی هاشون منتشر می کنه و افزونه ها رو هم بروز نگه میداره.
آخرین تفاوت دروپال و وردپرس، محبوبیتشونه. حتما فکر می کنید وردپرس بخاطر مسائل امنیتی لیاقت محبوبیت رو نداره ولی از نظر در دسترس بودن کمک های فنی وردپرس به تعداد بیشتری از کاربرهاش برای توسعه محتوای جدیدشون کمک میکنه و پشتیبانی بهتری داره. به علاوه، وقتی کاربرهایی که اطلاعات و توانایی های بیشتری دارن به طور منظم سیستم و افزونه ها رو بروزرسانی می کنن، مشکلات امنیتی هم تا حد زیادی کمتر میشه.
نتیجه
دروپال و وردپرس، هر دوشون، میتونن شما رو به اهدافتون برسونن. به طور کلی، وردپرس یادگیری خاصی لازم نداره و کار باهاش راحتتر و ساده تره، اما برای اینکه مشکل امنیتی پیش نیاد باید به طور منظم آپدیت بشه. از طرف دیگه دروپال امنیتش بیشتره و تقریبا میشه گفت قدرت انجام هر کاری رو داره، اما نیازمند تخصص و دانش کافیه.
برای اینکه بتونید بین این دو تا سیستم مدیریت محتوا یکی رو انتخاب کنید، باید به خودتون و شرکتتون رجوع کنید. این سایتی که قراره بسازید میخواد چی کارا کنه؟ میخواهید چیزی بفروشید؟ مطلب بنویسید؟ به مشتری هاتون اطلاع رسانی کنید؟ میخواهید از شرکت یا فرد متخصصی برای طراحی و توسعه سایت کمک بگیرید؟ بیشتر میخواهید در سطح منطقه خودتون کار کنید و سیستم خیلی قدرتمندی نیاز ندارید؟
در آخر میخواهیم بهتون یادآوری کنیم که نباید سوالتون تفاوت های دروپال و وردپرس باشه، بلکه باید بپرسید "شرکت من میخواهد به کجا برسه و من با کمک چه فناوری هایی میتونم به اون اهداف برسم".
رتبه و ظاهر سایت در گوگل بیشتر از هر چیز دیگه ای روی موفقیت سایت (یا شکستش) اثر میذاره. به علاوه رتبه گوگل علاوه بر سایت، روی همه کسب و کارتون اثر میذاره. اگه کسی که دنبال محصول یا خدمات شما میگرده، نتونه شما رو روی گوگل پیدا کنه، میره سراغ رقیبتون! همین الآن بهترین فرصته که دست به کار بشید و این مراحلی که تو این مقاله براتون میگیم رو دنبال کنید تا سایتتون بالاتر از سایت رقبا ظاهر بشه و بتونه ترافیک بیشتری بگیره.
حتما فکر می کنید این دیگه مشخصه، اما خیلی از سایت ها نمیتونن به مشتری های ایده آلشون خدمات رسانی کنن. صفحه اول سایت و همه صفحه های داخلی رو بخونید تا مطمئن بشید که تمام صفحات برای این دسته از مخاطبان نوشته شدند. اگه مخاطب هدفتون شامل افرادی از گروه های مختلف یا با نیازهای مختلف میشه (احتمالا شرکتتون بخش های B2C و B2B داشته باشه)، برای هر دسته از کاربرها یه مسیر مجزا فراهم کنید و با جهت یابی های واضح، کاربرها رو به محتوای مرتبط به خودشون هدایت کنید.
به خصوص باید مشخص کنید چه کلیدواژه ها و عبارت هایی رو گوگل می کنن؟ اگه اولین باره که میخواهید راجع به همچین چیزهایی تحقیق کنید، ابزار های مختلفی هستن که میتونن براتون داده های تحقیقتونو فراهم کنن، یکی از این ابزارها که کار کردن باهاش از بقیه راحتتره Google Trends اما محدودیت بُرد داره. به نظرتون رستوران ها و فروشگاه ها چطوری برای کارشون یه جای مناسب پیدا می کنن که مشتری براشون باشه. شما هم باید دقیقا همون کار رو بکنید. باید کلمه ای رو انتخاب کنید که سایتتون شانس رتبه گرفتن براش رو داشته باشه. سرچ های دیگه ای رو که به اهداف شما نزدیک ترن و باهاشون همخوانی دارن رو پیدا کنید. مثلا احتمالا نیازهای کسی که "ایده های معماری" سرچ می کنه از نیازهای کسی که "معمارهای نزدیک من" سرچ می کنه کاملا متفاوت باشه. همینطور کوکورانه دنبال عبارت های محبوب تر نباشید، فقط چیزهایی رو هدف بگیرید که به اهداف شما مربوط باشن. وقتی 5 تا 10 تا کلیدواژه انتخاب کردید، یه فایل اکسل باز کنید و کلیدواژه و رتبه فعلی سایتتون برای اون کلیدواژه ها رو توش وارد کنید. می تونید با استفاده از این فایل مقدار پیشرفتتون رو در طول زمان اندازه بگیرید.
ما چند سال پیش برای یکی از مشتری ها در این رابطه یه کاری انجام دادیم که مثال خوبی از این مورده: وقتی داشتیم برای این مشتری سئو انجام میدادیم فهمیدیم خیلی از مشتری هاشون که همیشه به سایتشون سر میزدن، انواع و اقسام عبارت های "خانه فروشی" رو هم سرچ می کنن. یکی از این عبارت ها "خانه فروشی تهران" بود. برای همین ما یه پست با این محتوا نوشتیم و برای این عبارت بهینه اش کردیم. بعد از چند ماه، این پست شروع کرد به ترافیک گرفتن از گوگل و موتورهای جستجوی دیگه. الآن سایت این مشتری به لطف این پست، سالی صدها نفر بازدیدکننده میگیره. حالا اینو با این همه پستی که هر ماه نوشته میشه مقایسه کنید. اگه همه پست ها همینطور باشن خیلی سریع میتونید به سود بزرگی برسید.
تولید محتوا یه کاری نیست که یک بار انجامش بدید و تموم بشه. اگه واقعا میخواهید ترافیک بیشتری از موتورهای جستجو بگیرید، باید به طور منظم سایتتونو بروز کنید. چقدر کافیه؟ ما بهتون توصیه می کنیم حداقل ماهی یه آپدیت داشته باشید، اما هرچی بیشتر باشه بهتره. اینم مثل بقیه چیزها، هر چی بیشتر تلاش کنید، بیشتر از رقباتون جلو میفتید و به نتایج بهتری میرسید. هفته ای 2-3 تا مطلب نوشتن خیلی هم سخت نیست.
احتمالا هنوز هم تو فکر مورد شماره 4 هستید...بروزرسانی سایت خودش کلی کار میبره. اگه میخواهید کارها راحت پیش بره باید کار رو ساده کنید و مطمئن بشید که همه متوجه شدند چی کار باید انجام بدن. ضمنا حتما بهشون بگید که "چرا" باید این کارو انجام بدن. ما پیشنهاد می کنیم یه تقویم کاری درست کنید و توش وظایف هر کس رو مشخص کنید. مثلا:
این تکالیف باید بدون استثنا انجام بشن! برای همه جا بندازید که نباید پست نوشتن برای سایت رو بندازن برای هر وقت که شد و اگه نشد هم مهم نیست. این هم دقیقا به اندازه بقیه کارهای بازاریابی اهمیت داره.
چند هفته بعد از اینکه این کار رو شروع کردید، میتونید شروع کنید به چک کردن گوگل آنالتیکتون (یا هر آنالتیک دیگه ای که استفاده می کنید) و ببینید مطالبتون از هر موتور جستجو چقدر ترافیک میگیرن. میتونید حتی ببینید مطلب جدیدتون صفحه فرود چند تا کاربر بوده. وقتی صفحه فرود باشه، یعنی این صفحه از سایتتون جزء یکی از گزینه های صفحه نتایج گوگل (یا هر موتور جستجوی دیگه ای) جلوی کاربر قرار گرفته و کاربر انتخابش کرده و روش کلیک کرده. معمولا ترافیکی که هر صفحه میگیره، در طول زمان بیشتر میشه. اما مطالب مختلف، موضوعات مختلف و ... نتایج مختلفی میگیرن. ببینید کدوم مطلب ترافیک بیشتری میاره و سعی کنید مطالبی رو در ادامه اون مطلب بنویسید. وقتی میبنید یه چیزی داره نتیجه میده، بهش بال و پر بدید تا وقتی که یه چیزی تغییر کنه. این "یه چیزی" میتونه تغییراتی باشه که توی کار پیش میاد، یا تغییر در گرایش ها و غیره باشه.
تعداد خیلی خیلی کمی از سایت ها هستن که میتونن برای یه مدت طولانی به طور منظم و زمانبندی شده سایتشونو آپدیت کنن. به خودتون نگید "خب که چی؟ به چه دردی میخوره؟" به جای این حرفا به این فکر کنید که "اگه تعداد کمی از رقبای من این کار انجام بدن یا اگه هیچ کدومشون این کارو نکنن، این فرصت خیلی خوبیه که ازشون جلو بزنم". افزایش رتبه گوگل به همین راحتی ها نیست – اگه اینطور بود که الآن رتبه همه بالا بود! برای این هدف باید یه سرمایه و زمان خرج کنید، اما بدونید که مزایایی که داره به تمام این ها می ارزه. یادتون باشه – و به اعضای گروهتون هم یادآوری کنید- که تلاشی که روی سایتتون میذارید یه استراتژی بلند مدته. میتونید با یه تبلیغ، فردا بالای گوگل باشید، اما بهتر اینه که با سئوی مناسب 3 سال بالای گوگل باشید. طول میکشه تا نتیجه بده، نذارید تأخیر در خشنودی کسب نتیجه ناامیدتون کنه.
مثل همیشه، اگه هر جای کار به مشکل خوردید و کمک لازم داشتید با دارکوب تماس بگیرید. خوشحال میشیم که رتبه گوگلتونو بالا ببریم.
دیگه بیشتر شرکت های قدیمی سایتشونو با گوشی های تلفن همراه و تبلت وفق دادن. طرف صحبت ما با شرکت هایی که هنوز سایتشون با موبایل سازگار نیست. اگه شما هم جزء این دسته باشید حتما صدای اعتراض مشتری ها به گوشتون رسیده و مورد بمباران پیام های مخاطبانتون قرار گرفتید. وقتی نتونن با گوشی سایتتونو باز کنن حتما مشتری هاتونو از دست میدید. پس باید سایتتون با موبایل سازگار باشه.
همونقدر که این پیام های اسپم شما رو اذیت می کنه، اون ها هم از بابت سایت شما اذیت میشن. قبول دارید؟ پس سایتتون باید سازگار با موبایل باشه. قبول دارید؟
شاید قبول نداشته باشید. اجازه بدید یه قدم برگردم عقب و توضیح بدم که اصلا "سازگار با موبایل" یعنی چی. سازگار با موبایل یعنی یه سایت نسبت به اندازه صفحه نمایش وسیله کاربر واکنش نشون میده (عبارت طراحی واکنش گرا هم از همینجا گرفته شده) و محتوا رو طوری نشون میده که قابل مشاهده و هضم باشه. بیشتر مواقع، برای این کار، اول سایت رو برای صفحه نمایش های بزرگتر طراحی می کنن و بعد تعریف می کنن که برای صفحه های کوچیک تر چطور کوچیک بشه. بنابراین ورژن های موبایلی یه سایت از سایت والد مشتق میشه. میشد به این طراحی، طراحی دسکتاپ-اول، موبایل-دوم هم گفت.
میشه این کارو کرد اما به نظرتون اینطوری کاربرهای موبایل هم راحت میتونن وبگردی کنن؟ یه زمانی میتونستن، اما الآن دیگه نه. الآن 50% از ترافیک بیشتر سایت هایی که ما برای مشتری هامون طراحی می کنیم، از تلفن های همراه میان. حتی برای سایت های B2B هم این صادقه. و هرچی جلوتر میریم این درصد بیشتر میشه.
تو نمودارهایی که از تحلیل داده های سایت مشتری هامون نشون میده، کاملا مشخصه که از نیمه دوم سال 1393 ترافیک موبایل از ترافیک دسکتاپ بیشتر شده و تا اواخر 1394 با هم درگیر و کشمکش بودن تا اینکه از این زمان به بعد دیگه به طور قطع ترافیکی که از دستگاه های تلفن های همراه به سمت سایت ها سرازیر میشدن بیشتر از دسکتاپ ها بود. (ضمنا این نمودارها نشون میدن اسفند ماه که همه درگیر خرید هستن، بازدید سایت های فروشگاهی هم بالا میره).
بنابراین اگه دستگاه های تلفن همراه اولویت کاربرها هستن، چرا همه قالب ها برای صفحه نمایش های بزرگ طراح میشه و بعد اون قالب رو با صفحه نمایش های کوچیک تر سازگار می کنن؟ به نظرتون راه دیگه ای نیست؟ طراحی موبایل-اول بی معنیه؟
البته که نیست. اما بستگی به مخاطب داره. هر سایتی مخاطب های خاص خودشو داره و هیچ دو سایتی نیستن که دقیقا مخاطبانشون یکی باشه. ما طی همکاری که با شما داریم میتونیم متوجه بشیم که سایتتون از نظر مخاطب هدفتون جذابیت داره یا نه.
پس موضوع روشن شد. تو این عصر فناوری، سایت های سازگار با موبایل دیگه منسوخ شدند. همین الآن براتون اثبات کردم که باید یه طراحی موبایل-اول برای سایتتون آماده کنید که نه تنها با موبایل بلکه با همه دستگاه هایی که صفحه نمایش کوچیک دارن منطبق باشه (ساعت ها، اتومیبل ها و غیره). درسته که ما برای آینده برنامه ریختیم و سعی کردیم یه پیش بینی داشته باشیم، اما این پیش بینی ریشه در زمان حاضر داره و شما میتونید همین الآن با این برنامه به مخاطبانتون خدمات ارائه بدید و سایتتون همچنان روی لپتاپ و دسکتاپ به خوبی نمایش داده میشه.
طراحی سایت خیلی سریع داره پیشرفت می کنه و یکی از متغیرترین کارهاست. پس عجله کنید چون ممکنه قبل از اینکه این مقاله رو بخونید قدیمی بشه.
تو این مقاله قصد دارم 10 تا از گرایش های طراحی سایت های تجاری رو شرح بدم که بیشتر از بقیه توجه ها رو به خودشون جلب کردن. حتما بخونیدش، چون چند تا از این ها میتونن تأثیر زیادی روی اهداف تجاریتون بذارن.
یکی از سوال هایی که همه شرکت های طراحی سایت باهاش روبرو میشن کوتاه یا بلند کردن اسکروله. سایت هایی که اسکرول دارن بیشتر خونده میشن، برای همین در سال آینده قراره بخش وسیعی از سایت های تجاری رو به خودشون اختصاص بدن. اما اگه خواستید سایتتون رو اسکرولی کنید باید یه گزینه تاچ هم رو سایت بذارید. حالا میمونه قضیه بلندی و کوتاهی. حرکت تو سایت با اسکرول طولانی راحتتره، اما باید پول بیشتری به نویسنده سایتتون بدید تا مطالب طولانی تری بنویسه. از طرف دیگه، با اسکرول کوتاه میتونید زودتر به جایی که میخواهید برسید، اما چون کاربر زود به آخر صفحه میرسه و از صفحه خارج میشه نرخ خروج میره بالا. این جنگ اسکرولی قطعا سال دیگه بالا میگیره.
وقتی بحث طراحی واکنش گرا میشه دیگه ما نمیتونیم چشممونو روی سایت هایی که دارن میرن به سمت قالب ها و مطالب تمام صفحه ببندیم. قطعا این طراحی بهتر از اینه که بخواهید تو یه قسمت کوچیک سایت بمونید. فرم های "تماس با ما" و "عضویت" جدید با طراحی تمام-صفحه نگران ملاقات مشتری های جدید نیستن. من به دو دلیل میگم این طراحی ها دارن میان روی بورس. یکی اینکه با این طراحی ها دیگه کاربر به یه صفحه دیگه منتقل نمیشه. دوم اینکه چون فضای صفحه نمایش زیادی رو در اختیار کاربر میذاره، خیلی ها بخاطرش ازتون تشکر می کنن.
یه مدتی بود که انیمیشن ها به جزء جدا نشدنیِ طراحی سایت تبدیل شده بودن. برای همین برگشتشون طراح های سایت رو خیلی هم متعجب نمی کنه. تو این همه شلوغی و رقابت اگه بخواهید سایتتون تو ذهن ها موندگار بشه و از سایت های رقیب متمایز بمونه، پیشنهاد می کنم از انیمیشن استفاده کنید. البته فقط در حد نیاز. سایتتونو تبدیل به سایت انیمیشن نکنید. از انیمیشن های جذاب و زیرکانه استفاده کنید.
سال دیگه حالت تقسیم صفحه نمایش به یکی از محبوبترین مدل های طراحی سایت های تجاری تبدیل میشه، به خصوص برای قسمت صفحه اول سایت. چون صفحه اول طوریه که خیلی برای این طراحی مناسبه. باید بذارید ساده بمونه، وگرنه صفحه نمایش های شلوغ با این مدل طراحی شلوغ تر به نظر میان و کاربر رو خسته می کنه.
محتوا حرف اولو میزنه. اگه میخواهید تأکید سایت روی مطالب مفیدش باشه، باید عناصری که حواس مخاطب رو به خودشون جلب می کنن رو کم کنید. درسته که یه سری چیزها قربونی میشن ولی در عوض در طولانی مدت نتایج خوبی به بار میاره:
طراحی فلت راه درازی رو تا امروز طی کرده. از تلفن های همراه قدیمی کارشو شروع کرده تا امروز که به احتمال خیلی زیاد قراره یکی از مدهای طراحی سایت های تجاری بشه. طراحی ترکیبی هم نظریه های زیباشناسانه طراحی امروزیِ فلت رو در بر میگیره و هم ظاهر لایه ای طراحی متریال رو. این طراحی میتونه براتون مزیت های زیر رو داشته باشه:
البته فقط چون دکمه های اقدام شناور به احتمال زیاد قراره یکی از مدهای طراحی سال 1396 باشن، دلیل نمیشه که دکمه هاتون واقعا شناور باشن. میتونید با یه طراحی لایه ای متریال همون اثر شناور بودن رو روی سایتتون داشته باشید. اینطوری اجزای سایت روی هم قرار می گیرن و تو فضا صرفه جویی میشه.
دیگه همه میدونن نباید بارگذاری صفحات سایت خیلی طول بکشه. وقتی یه کاربر هنوز وارد سایت نشده، حوصله نداره بشینه یه ویدئوی فلش تماشا کنه. برای صفحه بارگذاریتون خیلی گزینه های دیگه هست که میتونید استفاده کنید. اتفاقا گرافیک های جذابی هم دارن و دیگه کاربر رو اذیت نمی کنن. در سال 1396 باید بارگذاری صفحاتتون حداکثر 4-5 ثانیه باشه.
این روزها هر جا رو نگاه می کنی جاوااسکریپت میبینی. جاوااسکریپت های زیاد فقط میتونه یه معنی برای کاربرهای ناشکیبا داشته باشه: بیشتر باید صبر کنید. پس احتمالا طراحی سایت های تجاری در سال آینده قراره کمتر از جاوااسکریپت استفاده کنه. بنابراین وقتی میخواهید از جاوااسکریپت استفاده کنید باید به همه چی فکر کنید.
تا جایی که میشه فنون چاپی رو ساده بگیرید. اگه می خواهید سایتتون همراه با مد طراحی سایت های تجاری پیش بره، نباید بیشتر از دو مدل نوشته استفاده کنید. وقتی با فونت ها و اندازه های مختلف مینویسید خوانایی سایت کم میشه. با فونت ها آزمایش کنید و اون فونت و سبکی که با هم میان رو انتخاب کنید تا دیگه خیالتون راحت باشه که کاربرها از سایتتون خوششون میاد.
گرایشات طراحی سایت به سرعت نور تغییر می کنن. اگه میخواهید به آخرین مدل ها برسید باید هر لحظه خودتونو بروز کنید. این 10 گرایش طراحی سایت های تجاری میتونه کمکتون کنه که از قافله عقب نمونید. پس تا وقت هست اونی که میپسندید رو انتخاب کنید.
وقتی تو عصر دیجیتال مدیر یه سایت باشید باید کاری کنید که همه بتونن با گوشیشون از سایتتون استفاده کنن. و علاوه بر اون باید سعیتونو بکنید تا کاربرها از خدماتی که میگیرن راضی هم باشن.
این روزها دیگه سازگاری سایت ها با گوشی های هوشمند تبدیل به یه ضرورت شده و با وجود اینکه بازطراحی سایت هزینه بره، باز هم به خرجش می ارزه. ما تو این مقالک برای شما 5 تا از دلایل این ضرورت رو شرح میدیم. اگر بعد از خوندن این دلایل هوس کردید یه دستی به سر و گوش سایتتون بکشید، میتونید روی کمک گروه دارکوب حساب کنید.
الآن دیگه مردم علاوه بر کامپیوترهای رومیزی، میتونن با گوشی های هوشمند و تبلت هاشون هم نت گردی کنن. تو همچین شرایطی اگه سایتتون با موبایل سازگار نباشه، بازدیدکننده ها میرن سراغ سایت های رقیبتون. ولی میتونید با طراحی واکنش گرا نتیجه رو به نفع خودتون تغییر بدید و کاربرها رو به سمت خودتون بکشونید.
این روزها مردم بیشتر وقتشونو تو شبکه های اجتماعی، صرف به اشتراک گذاری و لایک کردن می کنن. وقتی کاربرهای این شبکه ها از یه مطلبی خوششون بیاد و در ارتباط باهاش یه مطلب دیگه بفرستن، پیوند هایی که درست میشن کاربرهارو بهم مرتبط می کنه.
سئو بهتون کمک می کنه که روی صفحه نتایج جستجو بهتر دیده بشید. وقتی سایتتون روی صفحه اول نتایج بالا بیاد، تعداد بیشتری واردش میشن.
میتونید با اضافه کردن یه وبلاگ به سایتتون، سایت رو کاربرپسندتر کنید. اگه امکان عضویت رو هم برای کاربرها فراهم کنید، میتونن عضو بشن و باهاتون ارتباط برقرار کنن.
ممکنه از نظر بازدیدکننده ها سایتتون خسته کننده بیاد و به یه سری تغییرات تو ظاهر و طراحیش احتیاج داشته باشه. اگه اینطوره، توسعه دهنده های دارکوب میتونن کمکتون کنن که تجربه کاربری بهتری برای مخاطبینتون فراهم کنید.
تغییر غیر قابل اجتنابه. حالا چه آروم آروم باشه، چه ناگهانی. به هر حال اتفاق میفته و هیچ توجهی هم به اهداف مالی، آرمان ها و احساسات شما نمی کنه. پس اگه میخواهید تو کارتون موفق باشید باید بپذیریدش و خودتونو باهاش وفق بدید.
ما به عنوان بازاریاب های آنلاین، انواع و اقسام این تغییرات رو به چشم دیدیم. الگوریتم های گوگل که دائم دارن عوض میشن. نوسان فروش و ترافیک بخاطر تغییر ذائقه مشتری، هزینه های تبلیغ و مدهای فصلی.
متاسفانه بخاطر همه این تغییراتی که داره اطراف ما اتفاق میفته، شاید نتونیم میون این همه اتفاقات جورواجور درست حقایق رو ببینیم. پس اگه میخواهید تو کارتون موفق بشید بهتره هر از گاهی یه قدم برید عقب و از نمای دور شرایط رو ارزیابی کنید.
امروزه سئو همین دورنماست. چند هفته پیش یه مقاله نوشتیم درباره اینکه چطوری در سال 1395 سئوی موفقی داشته باشیم، اما نگفتیم چرا باید سئو رو جزء برنامه های بازاریابیتون بذارید. وعده داده بودیم یه روز هم روی این موضوع بحث کنیم که الآن وقتش رسیده.
دلایل مختلفی هست که نشون میده سئو ارزش توجه بیشتر و سرمایه گذاری رو داره:
میگن سئو اینطور نیست که یه بار تنظیمش کنی و بعد دیگه کاری بهش نداشته باشی. تاکتیک ها یه شروع دارن و یه پایان، اما سئو یه رویکرد برنامه میخواد. باید منتشر کنید، بسازید، بهینه کنید، اندازه بگیرید، رشد بدید و تکرار کنید.
صبر و مقاومت لازم داره. تا اثر کنه زمان میبره، اما اولین چیزی که بازاریاب ها باید انجام بدن تا سئوشون قوی بمونه اینه که برای سایتشون مطالب استراتژیک و فکر شده انتخاب کنن. باید تک تک صفحات رو به چشمِ جزءِ ضروری برنامه بازاریابیتون نگاه کنید.
محتوای هر صفحه باید طوری باشه که روبات های جستجو و کاربرها راحت متوجه نکته اصلی و هدف طراحیش بشن. تمامِ تصاویر، گرافیک ها و پاراگراف ها باید یک پیام واحد رو برسونن که مشخص کننده موضوع سایت باشه.
بزرگترین تصور اشتباهی که در مورد سئو وجود داره اینه که مردم فکر می کنن وقتی میگیم سئو باید طبیعی باشه، کلمه "طبیعی" یعنی هیچ کاری نکنید. اما حقیقت اینه که بازی شروع شده و اگه الآن بازی نکنید بعدا مجبور میشید به یکی از شرکت های تبلیغاتی پول بدید تا براتون عقب افتادگی ها رو جبران کنه. دیگه حق انتخابی در کار نیست، سئو یه نیاز ضروری شده.
3 گرایش در طراحی سایت که در سال 1395 شروع میشود
کار با سایت های تجاری باید ساده باشه، حسی باشن و به سادگی درک بشن. سه تا از گرایش های طراحی سایت که امسال شروع میشن به دنبال کسب همین اهداف هستن.
الان دیگه مردم برای همه کارهاشون میرن سراغ گوگل. از تشخیص مریضی هاشون بگیر تا خرید لوازم خونه. خیلی از کاربرها که دیگه اصلا به خودشون زحمتِ تا درِ مغازه رفتن هم نمیدن. پس اگه میخواهید توی حوزه کاریتون به مرکز فعالیت تبدیل بشید، باید حتما برای موتورهای جستجو بهینه سازی کنید و یه سایت کاربرپسند داشته باشید.
طبق گزارش Adobe، 38% از مردم وقتی محتوا یا ظاهر سایت براشون جذاب نباشه دیگه بهش سر نمیزنن. اما اگه میخواهید سایتتون جذاب باشه باید به جز طراحی به خیلی چیزهای دیگه هم فکر کنید. سایت های تجاری باید حسی باشن، به سادگی درک بشن و کار باهاشون هم راحت باشه. سه تا از گرایش های طراحی که بر اساس این نیازها، امسال بوجود میان این ها هستن:
طراحی اینتراکتیو شامل تمام چیزهایی میشه که کاربر بتونه باهاشون ارتباط برقرار کنه، مثلا تصاویر متحرک سایت. هر چند دوران طلایی Adobe Flash گذشته اما هنوز هم میتونیم برای برقراری ارتباط با فناوری امروز از بعضی از حرکت های همونموقع استفاده کنیم.
شما میتونید به کمک فناوری جدید، بدون اینکه سرعت بارگذاری سایتتون کم بشه عناصر درون-صفحه ی اینتراکتیو داشته باشید. تصویر متحرک درون-صفحه برای جلب توجه و افزایش زمان حضور کاربر در سایت خیلی خوب جواب میدن.
آیکون ها همه جا کاربرد دارن! اوایل از آیکون ها برای جهت یابی برنامه های تلفن های همراه استفاده میشد اما خیلی زود تبدیل شد به یکی از روش های جهت یابی سایت ها. خوبیشون اینه که تفسیرشون راحته. وقتی کاربر آیکون یه تلفن روی سایت ببینه سریع میفهمه که اگه روش کلیک کنه، شماره تماس براش میاد.
علاوه بر درک آسونشون، جالب هم هستن. یه عنصر ساده به سایتتون اضافه می کنن و باعث میشن سایتتون در دسترس تر به نظر بیاد.
این طراحی ها هم امسال خیلی محبوب میشن. دیدید بعضی از سایت ها روی صفحه اولشون یه ویدئوی بزرگ گذاشتن؟ بخاطر اینکه سرعت اینترنت زیاد شده و افزونه های بهتری برای نمایش ویدئو ها اومده، سایت ها میتونن خیلی راحتتر از قبل یه تجربه اثرگذاری ویدئویی برای کاربرهاشون فراهم کنن. کاربرها هم که عاشقش میشن. اگه خدماتی که ارائه میدید و کالایی که میفروشید طوریه که میتونید از ویدئو استفاده کنید، زمانِ بازسازی سایتتون از این طراحی استفاده کنید.