چهارشنبه, 22 دی 1395 09:01

معماری اثر بخش وب سایت

تا شده بخواهید از سایتی استفاده کنید یا چیزی آنلاین بخرید اما نتونید؟ بعضی سایتها اونقدر بد ساخته شدند که باید براشون یه راهنمای استفاده نوشت و حتی با اینکه میدونید خدمات مورد نیاز شما رو ارائه میدن یا محصول مورد نظرتون رو برای فروش دارن، ولی انقدر پیچیدن که آدم پشیمون میشه. حدود 25% از کسایی که از ما میخوان سایتشونو بازسازی کنیم، مشکلشون اینه که سایتشون اونطوری که انتظار دارن از آب درنیومده، یا گاهی هم افرادی بودند که سایتشونو دوست نداشتن اما اونموقعی که ساختنش دیگه بودجشون تموم شده و نمیتونستن کاریش کنن. در حالی که میشه با یه برنامه ریزی درست و یه معماری وب حسابی از بروز این جور اتفاقات پیشگیری کرد.
معماری وب شامل مطالعه کاربر هدف میشه تا بتونیم سایت رو - از جهت جریان کاربر و ساختار - برای اون افراد خاص بهینه سازی کنیم. همونطور که معمار اندازه هر اتاق رو تعیین میکنه، مشخص میکنه که جریان حرکت تو خونه به چه شکل باشه و اتاق ها چطور در کنار هم قرار بگیرن و کسی که جلوی در خونتون می ایسته کجای خونتونو بتونه ببینه. معماری سایت هم همین کارو برای سایت انجام میده. یعنی باید با هم تصمیم بگیرید کدوم صفحات نیاز هستن، چطوری صفحات رو بهم لینک کنیم و کاربرها چطوری به قسمتهای مختلف سایت جهتیابی کنن. میتونید این کارو با تعریف اهدافتون شروع کنید. بعد ببینید برای دستیابی به این اهداف چقدر باید وقت و سرمایه بذارید و در نهایت چارچوب ساده سایت رو بدست بیارید.

  • اهداف سایت

میخواهید سایتتون چی کار کنه و شما چی رو موفقیت میبینید؟ فروش بیشتر؟ ارائه تصویر درست از خدمات شرکتتون؟ هر دو مورد؟ خب اول یه هدف خیلی مهم رو انتخاب کنید و بعد از دور بهش نگاه کنید و مراحلی رو که برای رسیدن به اون هدف طی کنید بنویسید. شرکت توسعه و طراحی سایت دارکوب، موفقیت تجاری شما رو میخواد. چطوری میتونیم بدستش بیاریم؟ ما برای خودمون یه سایتی ساختیم که اول شرکتمونو نشون بده و بعد بهتون محتوا و نکاتی ارائه میدیم که بتونید ازش بهره ببرید. اون شماره تلفنو پایین صفحه میبینید؟ تمام این کارها رو میکنیم تا مشتری متوجه اون شماره بشه و تماس بگیره. حالا دلیل شما برای ساخت سایت چیه؟

  • محتوای جذاب و تأثیرگذار

یه کتاب رو تصور کنید که هیچ تصویری نداشته باشه، یا روزنامه ای که فقط تصویر داشته باشه. محتوا – چه به شکل متن باشه، چه تصویر یا ویدئو یا صوت (البته لطفا از صوت استفاده نکنید) – جزء مهمی از معماری سایت محسوب میشه. ببینید رو هر صفحه از سایتتون میخواهید چه محتوایی داشته باشید و قراره چطوری به سایر محتوای سایت ربط پیدا کنه. فقط 10 ثانیه وقت دارید که روی کاربر جدیدتون تأثیر بذارید. روی استراتژی محتوایی تمرکز کنید که بتونه در لحظه اول روی کاربر تأثیر طولانی مدتی داشته باشه. اگه بتونه توجهشونو به سایتتون جلب کنید، دوباره برمیگردن و دوستا و همکارهاشونم میفرستن.

  • کارایی

یه خونه بدون سقف، در یا پنجره به درد نمیخوره. کارایی سایت هم همین قدر برای معماری سایت اهمیت داره. مردم قراره چطوری به صفحه اصلی سایتتون دسترسی داشته باشن؟ سرعت بارگذاری سایتتون چطوریه؟ کاربرها چطوری میتونن به صفحات دیگه برن؟ اینها فقط چند تا از سوالهایی که باید در قسمت کارایی بهش جواب بدید. درباره نحوه جهتیابی سایتتون فکر کنید، چطوری میخواهید کاربرها رو روی سایت هدایت کنید و به محتوای مورد نظرشون برسونید، یا اصلا خودتون دوست دارید به کجا برسن؟ هیچ چیز رو به شانس و اقبال نسپرید. هر چی بیشتر تو این مورد کار کنید بهتره.

  • طرح کار یا چارچوب سایت

اهداف + محتوا + کارایی = چارچوب سایت. نتیجه معماری سایت میشه چارچوب همه صفحات سایت. کار چارچوب اینه که مشخص میکنه هر محتوا باید کجا باشه و چطوری طراحی بشه، جزئیات جریان کاربر بر اساس جهتیابی سایت چطوریه و عناصر مختلف روی سایت چطوری میتونن شما رو به هدفتون برسونن. چارچوب سایت، همه صفحات سایت رو به صورت خط و مربع هایی نشون میده که هر مربع در واقع جا و ساختار محتوای خاصیه – درست مثل طرح کار. معماری وب همچین چیزی برای طراح های سایت فراهم میکنه تا بتونید از همون ابتدا ببینید سایت قشنگتون قراره چه شکلی بشه.

چهارشنبه, 22 دی 1395 08:55

علم طراحی وب سایت عالی

فناوری اونقدر سریع رشد میکنه که صنایع باید بدونن چطور میتونن با مشتری و رقبای حرفه خودشون در ارتباط بمونن. با وجود صنایع زیادی که وارد عرصه دیجیتال شدند، طبیعتا باید سعی کنید تا حد ممکن طراحی سایت کاربردی تر و جذابتری داشته باشید. شرکتهای مدرن منابع زیادی رو صرف پیدا کردن روشهای بهتر برقراری ارتباط با مشتری ها و تأثیرگذاری روی بازارشون میکنن. با اینکه خیلی از این روشها شامل اطلاعات کاربر، تحقیق فشرده، مدل سازی برای پیش بینی و معیارهای مختلف تحلیلی میشه، اما بخش عمده ای از این مسئله به طور طبیعی در ذات آدمی نهفته است.
یه کار مهم دیگه ای که باید برای ارتقای طراحی سایتتون انجام بدید اینه که درک بهتر و علمی از کار مغز بدست بیارید. وقتی بدونید مغز چطوری کار میکنه و اطلاعات رو چطور سازمان دهی میکنه، میتونید طراحیتونو فراتر ببرید. برای ساخت سایت و سازماندهی محتواتون میتونید از ایده های زیر استفاده کنید:

  • توسعه منطقی محتوا

جبر گرایی نقش مهمی در دانش مغز آدم داره. ما بعنوان یه گونه، بطور ذاتی بدنبال پیشرفت منطقی همه چیز میگردیم. مغز آدمی به طور طبیعی به اول چیزهای جدید توجه میکنه، اما وقتی مغز با این عنصر تازه سازگار شد، توجهش کمتر میشه. اما وقتی همین عنصر تازه شروع به ناپدید شدن میکنه (یا بعبارت دیگه داره تموم میشه)، دوباره توجه بهش برمیگرده. ما به این فرایند "اثر موقعیت سریالی" میگیم.
توجه خواننده ها هم به همین صورت، وسط سریال محتوای سایت کم میشه. مغزشون به اول یه عنصر تازه میپره و بعد از یه مدت حس رضایت از خود بوجود میاد. توجه به طور طبیعی وقتی به اواخر محتوا نزدیک میشیم دوباره برمیگرده. از این اثر موقعیت سریالی تو ترتیب دهی به محتوای صفحتون بهره ببرید. مهمترین چیزها رو اول و آخر صفحه بذارید اینجاهاست که کاربرها دقیقتر نگاه میکنن و میتونید بیشترین تأثیر رو روشون بذارید و برندتونو بهشون معرفی کنید.

  • نفرت از دست دادن رو بشناسید

بشریت به طور طبیعی به سمت اشتباه حساب کردن گرفته ها و از دست داده هاش تمایل داره. مغز آدم سعی میکنه درد رو به حداقل برسونه و لذت رو به حداکثر، اما تو تحلیل فوری و درست خیلی خبره نیست. معمولا بیشتر آدما درست نمیتونن از دست داده ها و دریافت هاشونو ارزش گذاری کنن- معمولا تمایل دارن که ارزش چیزهایی که از دست دادن رو زیادی بالا ببرن و چیزهایی که بدست آوردن رو دست کم بگیرن. بنابراین از دست داده ها درناکتر از اون چیزی که باید باشن میشن و چیزهایی که بدست آوردیم هم اثر مثبتی رو که باید داشته باشن ندارن. به این مفهوم "نفرت از دست دادن" میگن.
درک اینکه چطور نفرت از دست دادن روی مغز آدم اثر میذاره میتونه تو توسعه محتوای سایت کمکتون کنه. مثلا کاربرها به احتمال خیلی بیشتری به قیمت استفاده نکردن از برند شما توجه میکنن نه به قیمت و ارزش استفاده کردن ازش. با توجه به این مسئله، طوری محتواتونو درست کنید که فورا چیزهایی رو که بدست میارید رو پررنگ کنه و ارزشها رو با هم دسته بندی کنه تا اثر منفی استفاده از محصولات یا خدمات رو کاهش بدید.
به علاوه مردم یه جوریایی به موقعیت هایی که میتونن با خرید یه محصول تو هزینه ها صرفه جویی کنن هم علاقه نشون میدن. مثلا اگه مشتری 75% از خریدن چیزی مطمئن باشه، اما هنوز کاملا متقاعد نشده باشه که این محصول رو بخره یا نه، میتونید با استفاده از یه عنصر اورژانسی مثل "عرضه کوتاه مدت" یا "فقط تعداد کمی باقی مانده" مشتری رو راضی کنید که چند تایی بخره.

  • انسان، حیوانی اجتماعی است

با اینکه بشر پیشرفته ترین حیوان سیاره زمینه، اما هنوز هم غریزه بعضی از حیوانات ما رو متحیر میکنه. ذهنیت گله هم یکی از اونهاست. مردم تمایل دارن بیشتر به کارهای دیگران توجه کنن، به خصوص تو گروههای بزرگ. این نکته برای طراحی سایت به طرق مختلف اهمیت پیدا میکنه و باید استفاده از ویژگی ها و عناصر طراحی متعددی رو در ارتباط با این بخش از ذات بشریت در نظر بگیرید:
1- نقد و رضایت از محصولات: بیشتر خریدارهای مدرن تمایل دارن نقدهایی رو که دیگران در مورد محصول نوشتن بخونن. خریدارهای عصر جدید بیشتر از نسل قدیم اهل فناوری و نظرات اجتماعی هستن و اغلب قبل از خرید برای تحقیق به اینترنت مراجعه میکنن. نقدها و رضایتهایی که مشتری ها از کیفیت خدماتتون دارن خیلی ارزشمنده، پس حتما این امکان رو در اختیار مشتریهاتون قرار بدید که بتونن بازخورد بدن. نقدهاشون ممکنه افراد دیگه رو به خرید محصول سوق بده، خصوصا اگه درباره ویژگی خاصی که میتونه دغدغه بعضی ها باشه صحبت کرده باشن.
2- بازاریابی رسانه اجتماعی: شبکه های اجتماعی به بخشی از زندگی روزمره خیلی ها تبدیل شدن و مردم تو زندگیشون از این طریق با هم در ارتباطند. صنایع هم برای برقراری ارتباط شخصی تر با مشتریهاشون به این شبکه ها راه پیدا کردند. خیلی از شرکتها از ویجت ها یا ستون های فرعی استفاده میکنن که کاربرها میتونن براحتی توئیتشون کنن، لایک بزنن یا مستقیما از سایت رو حساب اجتماعی خودشون به اشتراک بذارن. به مشتری هاتون امکان برقراری ارتباط با شبکه اجتماعیتونو بدید.
3-  ردیاب های شبکه های اجتماعی: همونطور که شبکه های اجتماعی تعامل رو برای کاربرهاشون به ارمغان میارن، داشتن یه دنبال کننده که وضعیت واقعی شبکه های اجتماعی برندتونو نشون میده میتونه اثر زیادی روی بازدیدکننده های سایتتون داشته باشه. مثلا یه دنبال کننده بسازید که نشون بده چند بار این محتوا از سایت به اشتراک گذاشته شده، لایک شده، توئیت شده یا پین شده. اگه کاربر ببینه محتوای سایتتون خیلی کلیک خورده، اون هم کنجکاوتر میشه. محبوبیت معمولا نشونه ارزش کاره، برای همین هم بیشتر مردم به طور خودکار پیش خودشون فکر میکنن که اگه یه برند انقدر کلیک خورده حتما قابل اعتماد و باارزشه.
4- ظاهر برند و تأییدیه ها: اگه یکی از رسانه های پرطرفدار برند شما رو تبلیغ کرد یا اگه یکی از سازمانها یا افراد مهم ازتون تعریف کرد، حتما ازش استفاده کنید و روی سایتتون نمایشش بدید. کاربرها این مدل تأییدیه ها رو که میبینن تو نظرشون ارزش کارتون بالا میاد.
5- ادوردز و گواهی ها: مثل تأییدیه هایی که از طرف آدما و شرکتهای معروف میگیرید، اگه از سازمانهای رسمی گواهی خاصی گرفتید (مثلا تولیدکننده برتر شناخته شدید)، حتما روی سایتتون بذارید. کاربرها این چیزها رو نشونه ارزشمند بودن کارتون میدونن.

  • اثر منطقی رو بزرگ کنید

استفاده از دانش مغز در طراحی سایت میتونه کمک کنه که از ذات بشر بعنوان یه ابزار برقراری ارتباط بهره ببرید. یک مفهوم دیگه ای که میتونه خیلی به دردتون بخوره، "اثر منطقی" یا تمایل مغز آدم به سمت سادگیه. بعضی از ویژگی های سایت ها اونقدر رایج شدند که کاربرها به طور ناخودآگاه توقع دارن اون امکانات رو روی همه سایتها ببینن، مثلا ستون کنار سایت و بخش عضویت. اگه سایتتون از این معیارهایی که تو اذهان بعنوان چیزهای مسلم سایت شکل گرفته زیادی فاصله بگیرید ممکنه کاربرهاتونو از دست بدید. دیگه محتواتون با چارچوب ناخودآگاه قابل قبول کاربر یکی نیست و آگاهانه یا ناآگاهانه سایتتونو ترک میکنن.
البته این معنیش این نیست که باید فقط از هر کاری که دیگران انجام دادن تقلید کنید. اتفاقا باید کاری کنید که برندتون از بقیه سایتها خاص تر جلوه کنه و به یادماندنی بشه. اما نباید کاری کنید که کلا رسومات طراحی سایت رو بهم بزنید. وقتی از اصول ساده ای که مشتری انتظار داره پیروی کنید، اثر منطقی رو اجرا کردید و برای بیننده اعتمادسازی کردید. همه چیز رو ساده، تمیز و سازمان یافته حفظ کنید تا توجه بیننده رو جلب کنید و کسالت آور نباشید. ارتباط و ارزش محتواتون اثر زیادی رو این مسئله میتونه داشته باشه.

در نهایت این که باید جذابیت ظاهریتونو روی ساده سازی فرایند پیاده کنید. ذهن بشر چیزهایی رو که راحت بتونه تحلیل کنه به چیزهای پیچیده تر ترجیح میده. در مورد تک تک عناصر سایت هم همین مسئله صادقه. از عناصر بصری گرفته تا متن و تصاویر. ضمنا باید شهرت اجتماعیتون هم افزایش بدید. مردم به صورت آنلاین به هم برندها رو معرفی میکنن، حالا یا به بدی یا به خوبی. به جای استفاده از طراحی زننده، بیش از حد پیچیده یا شلوغ، طرحای های ساده و سهل الهضم به کاربر بدید تا تجربه خوبی داشته باشه. مجبورشون نکنید که از طراحی های پیچیده رد بشن تا نهایتا به هدفشون دست پیدا کنن. از ذات بشر برای طراحی سایتتون بهره ببرید.

بهینه سازی موتورهای جستجو (سئو) فرایند بهبود رتبه ترافیک سایت از ریق موتورهای جستجوی طبیعی مثل یاهو، پارسی جو و گوگله. هر چی رتبه صفحتون تو نتایج عبارت جستجو شده بالاتر باشه، احتمای اینکه کاربر وارد سایتتون بشه بیشتره. سئو میتونه انواع مختلفی از جستجو رو هدف بگیره و بستگی به عواملی مثل تصاویر، محل قرارگیری، محتوا و URL سایت داره. سایتی که کامل بهینه شده باشه میتونه برای کاربرهاش تفاوت ایجاد کنه. درسته که موفقیت میانبر نداره، اما میتونید با بکارگیری این نکات متوجه بشید که چطور سایت وردپرسیتونو بهینه سازی کنید.
اگه سایتتون روی وردپرس ساخته شده میتونید از این نکات بهره ببرید، دارکوب این ده نکته رو مهمتر دونسته و برای شما کاربرهای عزیز فهرست کرده تا بتونید ترافیک سایتتونو افزایش بدید.

  • داده های متا

توصیفات متا برای هر پست، صفحه یا دسته بندی به توضیحاتی میگن که برای رتبه گرفتن سایت خیلی به درد میخوره، مشروط بر اینکه به درستی بکار بره. این توصیفات اطلاعات سازمان یافته ای هستن که صفحه رو توصیف میکنن و جایی قرار میگیرن که کاربر میخواد سایت رو پیدا کنه. وقتی یکم تحقیق کلیدواژه انجام بدید میتونید این  ها رو تو تگ عنوان، توصیفات متا و بخش کلیدواژه های متای سایت وردپرسیتون بکار ببرید. این کار جایگاه سایتتونو روی موتورهای جستجو ارتقا میده. توصیفات متا ممکنه اولین چیزی باشه که کاربر میخونه، پس باید کوتاه، جالب و گیرا باشه.

  • نقشه سایت

نقشه سایت یه سند XML هست که از طریق اون وبمستر URLهای سایت رو به موتورهای جستجو اطلاع میده تا به درونشون بخزن. نقشه های سایت هم میتونن به طور مرتب بروز بشن و به موتورهای جستجو تغییرات URL ها رو اطلاع بدن تا با روش هوشمندانه خودشون سایت رو بخزن.
این موارد رو به شدت توصیه میکنم:
نقشه سایت XML
ویدئوی نقشه سایت
تصویر نقشه سایت
نقشه سایت اخبار گوگل (اگه سایتتون خبری باشه)
این افزونه های ساده رو نصب کنید و به راحتی تو ابزار گوگل وبمستر و بینگ ثبت نام کنید.

  • بهترین شکل بهینه سازی، بهینه سازی محتواست

محتوای به شدت خاص همیشه برای سئو از اولویت و اهمیت خاصی برخورداره. ایده آلش اینه که متنتون عبارتهای کلیدی جستجو شده رو داشته باشه و تم کلی صفحه به بهترین شکل ممکن تأکید شده باشه و کاملا تو سایتتون خاص باشه. محتوا باید قابل درک و خوانا باشه و اول برای کاربرها نوشته شده باشه نه برای موتورهای جستجو. طولانی که بنویسید کاربرها خسته میشن اما برای سئو بهتره. پس میتونید تا جایی که امکانش هست و متن خسته کننده نمیشه طولانیش کنید.

  • پیوندهای یکتا

اگه نمیتونید از روی URL صفحه بگید صفحه یا پست درباره چه مطلبیه، پس گوگل هم نمیتونه بگه. این به ضرر سئوی سایتتونه. وردپرس خودش به طور پیشفرض صفحات و پستهای جدید رو مشخص کرده ولی شما از حالت پیشفرضش استفاده نکنید.
وقتی URL بهم ریخته باشه نشون نمیده که صفحه یا پست در مورد چیه. موتور جستجو هم نمیتونه اینو بفهمه. اما حالا به لطف وردپرس میتونید خودتون یه پیوند یکتا (پرما لینک) دیگه انتخاب کنید که لینکهای بهتری از نظر سئو درست میکنه. یعنی میتونید URLی داشته باشید که کلیدواژه های انتخابی و لینک برای کاربرهای آنلاین و موتور جستجو قابل مشاهدست.

  • دسته بندی ها و تگها

معمولا مردم هم دسته بندی درست میکنن و هم تگ. اگه هر دوی این ساختارهای URLی توسط گول فهرست بشن مشکل محتوای تکراری پیدا میکنید و باعث میشه نتونید رتبه اول رو بدست بیارید. مگر اینکه تگ ها و دسته بندی هاتون متفاوت از هم باشن. توصیه میکنم فقط از یکیشون استفاده کنید.

  • تم ها و افزونه هایی که با توجه به سئو طراحی شده اند

یه کد تمیز و سایتی که بروز باشه و از آخرین دستورات سئو پیروی  کنه، کلید موفقیت سایت وردپرسیه. عوامل مهمی که باید مد نظر قرار بدید اینهاست:
URLهای استاندارد و استفاده درست ازشون
استفاده درست از عنوان ها و داده های متا
متا تگ باز برای افزایش اشتراک گذاری روی شبکه های اجتماعی
ساختار تمیزی که از HTML معتبری بهره برده باشه
یادتون باشه که کد و سرعت عوامل مهمی هستن! افزونه های مهم زیادی هستن که میتونن کارتونو در ارتباط با سئوی سایت راحتتر کنن. اما مواظب باشید که زیادی هم از این افزونه ها استفاده نکنید و فقط اونهایی رو نصب کنید که واقعا به درد سایتتون میخورن و قبل از نصب ببینید افزونه واقعا به سایتتون بخوره.

  • اهمیت فایلهای تصویر / استفاده از متن alt تصویر رو دست کم نگیرید

موتورهای جستجو علاوه بر اینکه به محتوای سایتتون رتبه میده، باید تصاویر رو هم بهینه کنید تا سایتتون تو جستجوی تصاویر گوگل بالا بیاد و بتونه سایتتونو بخزه و بفهمه عکسهاش درمورد چی هستن. متن alt عکسو بنویسید و کلیدواژه های مرتبط با اون عکس رو وارد کنید. برای فایل عکستون به جای اسمهایی مثل DSP0J.jpg یه اسم خوب انتخاب کنید تا گوگل بتونه موضوع صفحه رو تعیین کنه. این کار دسترسی و کارایی سایتتونو افزایش میده.

  • تگ های عنوان

میون کارهای که برای سئوی سایت انجام میدیم، بهتره که از انتخاب تگ های H (Heading) مناسب شروع کنیم. شما میتونید از H1 تا H6 برای سایتتون استفاده کنید و حتما هم باید درست ازشون استفاده کنید. H1 همیشه باید تیتر اصلی صفحه باشه – باید عامل اصلی که صفحه در اون مورد صحبت کرده باشه. وقتی H1 رو انتخاب کنید باید تیترهای فرعی متن رو با H2 مشخص کنید. حالا هر H2 میتونه خودش به چند مبحث کوتاهتر تقسیم بشه و تیترهای فرعی تری داشته باشه که اونها رو H3 مینامیم. به همین ترتیب H3 به موضوعات فرعی تر تقسیم میشه و ادامه ماجرا تا H6 که البته فقط نوشتن H1 اجباریه و بقیه اختیاری هستند.

  • گنجاندن بیش از حد کلیدواژه ها

کلیدواژه بخش مهمی از سئوی سایت هستن و باید به دقت در موردشون فکر بشه. این کلیدواژه ها کمک میکنن تا بتونید نشون بدید که نوشته در مورد چه چیزیه و در نهایت به گوگل کمک کنید که تم پست، صفحه و سایتتونو تشخیص بده. حتما باید با احتیاط ای این کلیدواژه ها استفاده کنید، چون اگه یه واژه یا عبارت رو تو یه پست بارها و بارها بی دلیل تکرار کنید به نوشته آسیب میزنید و گوگل متوجه میشه که نوشته شما طبیعی نیست یا به عبارتی برای کاربر آنلاین نوشته نشده (بلکه برای موتور جستجو نوشته شده). کلیدواژه ها رو بکار ببرید اما فقط هر جا که واقعا لازم و مناسب باشه. اولویت اصلی گوگل اینه که مردم رو راضی نگهداره نه روبات ها رو. همیشه شما هم روی سایتتون همین کارو انجام بدید و با گوگل همسو بشید. یادتون باشه که تصاویرتون رو هم با کلیدواژه ها بهینه کنید و تو توصیفات متا هم از کلیدواژه ها استفاده کنید تا عنوان پست رو معتبرتر کنید.

  • خطاهای 404

دنبال خطاهای 404 بگردید و پیداشون کنید و براحتی با افزونه های وردپرس درستشون کنید. شما همیشه میخواهید مردم صفحات درست رو روی سایتتون پیدا کنن و وقتی خطای 404 روی سایتتون زیاد بشه برای موتورهای جستجو نشونه بدی میفرسته.

فعال سازی شده در طراحی سایت با وردپرس

خیلی از شرکتها، طراحی سایتشونو که تموم میکنن فکر میکنن دیگه همه کارها رو انجام دادن و نیازی نیست کاری بکنن. البته قطعا الان دیگه سایت رو غلطک افتاده و بدون نیاز به شما کارشو انجام میده و مشتری جذب میکنه...اما این وسط شما هم باید بهش سوخت رسانی کنید! یعنی باید با محتوای تازه سایتتونو جدید نگهدارید تا مردم و موتورهای جستجو ببینن که شما فعالید. سایتتون باید همیشه در حال توسعه کسب و کارتون باشه، یعنی این یه فرایند همیشگیه و هیچ وقت تموم نمیشه.
بروزرسانی سایت هم کار خیلی سختی نیست، حتی تغییرات کوچیک هم میتونه اثرگذار باشه. مثلا اگه روی سایتتون یه وبلاگ داشته باشید، با گذاشتن مطلب روی وبلاگ، سایتتون بروز میشه و بیشتر در معرض دید کاربرها قرار میگیره. تو این مقاله 5 راهکار از متخصصان دارکوب برای تازه و مرتبط نگهداشتن وبسایت پیشنهاد شده که امیدوارم براتون راهگشا باشه:

  • عکسها و تصاویر جدید آپلود کنید

مردم به تصاویر بهتر از متن نوشته جواب میدن، بنابراین راحتترین کار برای بروزرسانی سایت همین فایلهاست، حتی میتونید عکسهای قدیمی یا عکسهای غیرحرفه ای تر رو عوض کنید، یا عکس جدید به مطالبتون اضافه کنید، گالری تصویر بذارید و کارهای مختلفی که شرکتتون انجام میده رو نشون بدید. همیشه به خاطر داشته باشید که یه توصیف و تگ برای موتورهای جستجو به عکساتون اضافه کنید که موتورهای جستجو تشخیصش بدن.

  • یه قطعه وبلاگ اضافه کنید

یه وبلاگ یا صفحه جدید راحتترین راه برای در جریان نگهداشتن سایته. پستهای وبلاگها خیلی مزیت دارن و برای خودتونم بروزرسانیشون راحتته و نیازی نیست طراح سایت بگیرید. اگه خواستید وبلاگ داشته باشید بهتره که حداقل هفته ای یه بار مطلب جدید بذارید. اما اگه میخواهید یه وبلاگ قدیمی رها شده با چند تا دونه پست از سال گذشته داشته باشید، نتیجه عکس میذاره و به کاربرها نشون میده این شرکت هیچ پروژه ای در دست نداره و دیگه منسوخ شده. داشتن وبلاگ اعتماد میسازه و برای صفحات اجتماعیتون هم محتوای جذاب تولید میکنه.

  • رضایت مشتری ها رو روی سایت منتشر کنید

خیلی از شرکتها از مشتری های قبلیشون رضایتنامه میگیرن و برای کاربرهای سایت انتشارش میدن. اگه به طور منظم با همین چیزهای ساده سایتتونو بروز کنید، هم میتونید روی بازدیدکننده ها تأثیر بذارید و هم با این بروزرسانی توجه موتورهای جستجو رو به خودتون جلب کنید.

  • صفحه اضافه کنید

این یکی یکم بیشتر کار داره، اما بد نیست هر چند ماه یه بار با صفحه ها و تب ها بازی کنید و تغییرشون بدید. جهتیابی سایتتون خوبه؟ راحت میشه روش اطلاعاتی که لازم داریم رو پیدا کنیم؟ میتونید یه صفحه پاسخ به سوالات رایج به سایتتون اضافه کنید – این کار تو وقتتونم صرفه جویی میکنه و لازم نیست به سوالای تکراری جواب بدید.

  • تغییرات فصلی

چرا سایتتونو با تغییرات فصل و مناسبت ها تغییر نمیدید؟ مثلا الآن که عید نوروز رو در پیش داریم، یه بنر جدید برای سایتتون طراحی کنید با سفره هفت سین. میتونید محصولات جدیدتونم روش نمایش بدید و با یه عکس، ویدئو یا یه پاراگراف متن سال خوبی برای کاربرهاتون آرزو کنید.
اگه برای بروزرسانی سایتتون کمک لازم داشتید با طراحهای دارکوب تماس بگیرید.

بازاریابی دیجیتالی هم مشکلات خودشو داره. هر سال شرکتها مبالغ بیشتری رو صرف گرفتن خدمات بازاریابی میکنند. در واقع حدود 70% از بازاریابها ارزش محتوای طبیعی رو بیشتر از محتوای پولی (licensed c.) میدونستن و حدود 80% اعتقاد داشتن اگه یه تیم محتوای با تجربه ای داشتن میتونستن برگشت سرمایه رو به دو تا پنج برابر افزایش بدن. این یعنی وقتی از باور اینکه شما به یه محتوایی احتیاج دارید، برسید به اینکه "بالاخره چطوری میتونم این محتوا رو پیاده سازی کنم؟" اون وقت گزینه های پیش رو براتون روشن میشن.
حالا به نظرتون شما باید کارمندهای تمام وقتی استخدام کنید که فقط روی بازاریابی محتواتون کار کنند، یا باید از شرکتهای بازاریابی دیجیتال کمک بگیرید؟
بیایید گزینه هایی که داریم رو با هم سبک سنگین کنیم و قدم به قدم جلو بریم...خب. اول اجازه بدید شرکتها رو با بازاریابهای داخل شرکتها مقایسه کنیم.

  • مرحله اول: تخصص

برای مقایسه تخصص بازاریابهای داخلی با شرکتهای بازاریابی خیلی چیزها رو باید در نظر گرفت و البته به شدت هم به تخصص افراد بستگی داره. این دو از یه سری نظرها با هم فرق دارند:
1- خدمات
نیازی به گفتن نیست که بازاریابهایی که استخدام میکنید یه سری مهارتهایی دارن و یه تعدادی خدمات میتونن ارائه بدن. اگه طراح استخدام کنید دیگه نمیشه ازش توقع داشت که براتون مطلب هم بنویسه، برای اون باید نویسنده استخدام کنید. نمیشه هم از گروه خودتون توقع داشته باشید که یه مطلب بنویسن یا یه کار بازاریابی انجام بدن، چون تخصص این کارو ندارن. وقتی از خدمات شرکتی استفاده میکنید، بسته به میزان تخصصشون میتونید ایده های بهتری بگیرید و مسیرهای استراتژیک رو بدون محدودیت طی کنید. ضمنا موقع مواجهه با مشکلات میتونید از راهنمایی ها و تجربیاتشون بهره ببرید. شرکتهایی که معتبر باشن هم چالش ها و ماجراهای زیادی رو پشت سر گذاشتن و هم روشها و تاکتیک های بیشتری رو امتحان کردند- بنابراین میتونن کارهای فوری و اورژانسیتونو براحتی و سریع انجام بدن.
شرکت نسبت به فرد برتری دارد.
2- سطح آگاهی از برند و صنعت
هیچ کس بهتر از کارمندهای خودتون با کار شما آشنا نیست. درسته که شرکتها هم با امضای قرارداد به شرکتتون متعهد میشن اما نمیتونن به پای بازاریاب داخل شرکتتون برسن. هر چی باشه کسی که تو خود شرکت شماست بهتر محصولات، تاریخ، اهداف و رقبای شرکت رو میشناسه. کارمندهای شما هر روز با شما زندگی میکنند و چیزی رو که شرکتهای دیگه از بیرون میبینن، اونها حسش میکنن. برای یه شرکت خارجی بسته به میزان زیر و بم های کارتون، زمان لازمه تا به سرعت مورد نظر برسه و حتی وقتی برسه هم باز کارمندهای شرکت سریعتر به بازاریاب داخلی دسترسی دارن تا شرکت خارجی و میتونن محتوای فنی تر، عمیقتر و معتبرتری تولید کنند.
فرد نسبت به شرکت برتری دارد.
3- دید
تا حالا به این فکر کردید که چرا خیلی از برندها مطالبی تولید میکنن که به نظر زیادی تبلیغاتی میاد؟ جواب اینه که دید خطی دارند. بعضی از بازاریابهای داخلی اونقدر درگیر کار میشن که کار رو از دور نمیبینن و نمی تونن نسبت به برند بی طرف باشن، در نتیجه نمیتونن اونو درست به مخاطب عرضه کنند. نتیجه این میشه که محتوای فقط از اهداف شرکت حرف میزنه نه از اهداف مخاطبها. اما شرکت بازاریابی میتونه از بیرون به قضیه نگاه کنه و محتوای مورد علاقه مخاطب هدف شما رو در نظر بگیره و تعصبی به کار نداره که بخواد به کارش اثر بذاره. از همه مهتر اینکه شرکتهای باتجربه میتونن محدوده هایی رو که شرکتتون تو اون قسمتها نیاز به بهتر شدن داره و همچنین فرصتهای بازاریابی که ندید گرفته شدند پیدا کنن، در حالی که این کار برای بازاریابهای داخلی مشکله و معمولا متوجه این مسائل نمیشن.
شرکت نسبت به فرد برتری دارد.
4- گرایشها و مد
درسته که شرکت بازاریابی دیجیتالی فقط بخشی از زمانشو به کار شما اختصاص میده و کارمند داخلی کل زمانشو، اما زمانی که شرکت روی کار شما میذاره خیلی شدت بخش تره. شرکتها از اونجایی که با مشتری های زیادی کار میکنن، زودتر از مدهای بازاریابی باخبر میشن اما بازاریابهای داخلی مجبورن از درک و تجربه خودشون استفاده کنن که قابل مقایسه با درک و دانش شرکتهایی که با هزاران نفر-ساعت سر و کار دارن و مدام مجبورن راه و روشهای تازه رو هم برای مشتریها و هم برای خودشون بررسی کنن.
شرکت نسبت به فرد برتری دارد.

  • مرحله دوم: اثرگذاری

برای بازاریاب یه معیار دیگه از کیفیت کار مهمتره و اون سرعت. اینکه یه کار رو چقدر سریع میتونه تحویل بده؟ چقدر طول میکشه تا ایمیلها رو جواب بده؟ برای یه کار فوری چطور؟ گروه شما چقدر سریع میتونن جواب بدن و آیا فرایند خاصی رو دنبال میکنند؟
1- فرایند
شرکتها برای هر مشتری از فرایندهایی واضح و پی در پی استفاده میکنن. پروژه ها رو طبق زمانبندی پیش میبرن و به این ترتیب هزینه ها و ساعتهایی که نیازه روی پروژه کار کنند رو کاهش میدن و چون دائما دارن محتوای تبلیغاتی میسازن، ذهنشون خلاق و فعال میمونه. وقتی کار طبق فرایند و اصول خاصی باشه - از برنامه ریزی تا ارسال - سازماندهی شدست و بی نظمی پیش نمیاد. بنابراین قطعا تصمیمات حساب شده ای هم میگیره و فرصتها و ضرب الاجلها رو فراموش نمیکنه. اما بازاریابهای داخل شرکت از پروسه کاری شخصی خودشون تبعیت میکنن و معمولا روی بخش ها و اولویتهای دیگه ای تکیه میکنن.
شرکت نسبت به فرد برتری دارد.
2- دسترسی
برای موفقیت کمپین های بازاریابی، ارتباطات سریع حرف اولو میزنه. با محصولات داخلی، میتونید خیلی سریع ایده هاتونو مبادله کنید و با هم همکاری کنید و دیگه نیازی نیست منتظر رسیدن موعد مقرر طبق زمانبندی تعیین شده باشید. با اینکه شرکتها همیشه سعی میکنن با مشتریها در ارتباط باشن و همکاری کنن اما هیچوقت مثل همکاریهای تو یه شرکت نمیشه. بهرحال اونطوری کارمندها میتونن با هم تو یه اتاق بشینن و صحبت کنند، هر وقت ایده ای به ذهنشون میرسه مستقیم با هم درمیون بذارن و دیگه تلفن بازی و ایمیل بازی نداره. این کارها سرعت رو پایین میارن.
بازاریاب نسبت به شرکت برتری دارد.
3- فشار کاری
موقع بازاریابی شرکتی که توش کار میکنید، هر روز و هر روز همون شرکته و ممکنه اهداف کلی رو فراموش کنید و یادتون بره برای مشتری هاتون چه چیزهایی بیشتر اهمیت داشتن. کارمندهای داخل شرکت بخاطر ابهام، تداخل کارها با هم، نیازمندیهای کاری و عدم وجود یا نقص پشتیبانی و بازخورد خیلی تحت فشار و استرسن. در نتیجه تبدیل میشن به کارمندی بی توجه و غیرمؤثر. اما وقتی بازاریابی محتواتونو به یه شرکت دیگه بسپرید، دیگه لازم نیست نگران افرادی که کارو به عهده گرفتن باشید، شما فقط با نتیجه کار دارید. شرکتها خودشون تیم های بزرگی دارن که از راهنمایی های همدیگه دائما تغذیه میشن و ایده میگیرن و خلاقیتهاشون تحریک میشه و به این ترتیب استرس رو از خودشون دور میکنن و حتی سیاست های خاصی دارن که توسعه کار، آموزش دائمی و توازن سالم بین کار و زندگی رو تضمین میکنه.
شرکت نسبت به فرد برتری دارد.

  • مرحله سوم: هزینه ها

خب دیگه به اندازه کافی درمورد مسائل دیگه صحبت کردیم، حالا بذارید ببینیم گروه داخلی در مقایسه با شرکت خارجی چقدر هزینه برمیداره و کدومشون در طولانی مدت برگشت سرمایه بیشتری داره.
1- انعطاف پذیری
همه هزینه هایی رو که با استخدام بازاریابهای محتوا بهتون برمیگردن رو حساب کنید. یه هزینه استخدام هست، حقوق ثابت، مزایا (حدود 30% از ارزش کلی کارمند)، خرید نرم افزارها، پشتیبانی شبانه روزی و آموزش مداوم. در کنار اینها، همیشه احتمال این هم هست که کارمندتون نتونه کار کنه و باید برای اون وقتها یه جایگزینی داشته باشید. در مقایسه، هزینه های شرکتی عموما به یکی از این سه مدل میشه: قرارداد ماهیانه (70% از روابط مشتری/شرکت)، پروژه ای یا ساعتی. این روش پرداخت باعث میشه شرکتها انعطاف پذیری بیشتری برای نحوه خرج کردنشون داشته باشن و میتونید سطح دقیق پشتیبانی و خدماتی که نیاز دارید رو تعیین کنید. 
شرکت نسبت به فرد برتری دارد.
2- تناسب
گروههای داخل شرکت نمیتونن تناسب مورد نیاز رشد شرکت رو بوجود بیارن. اگه میخواهید تأثیرگذار باشید، بازاریابی محتوا باید بتونه خیلی سریع نیازهای کار و مشتری رو تأمین کنه. دسترسی به یه تیم دیگه از طراح ها و نویسنده ها برای محصولاتی که تازه به محصولات قبلیتون اضافه کردید خیلی راحت انجام میشه، فقط باید ساعتهای ماهانه رو زیاد کنید. اما اگه خودتون بخواهید کسی رو استخدام کنید باید برای آموزش و استخدامش کلی وقت و هزینه بذارید.
شرکت نسبت به فرد برتری دارد.
3- روش ترکیبی
این شرایط طوری نیست که مجبور باشید یا اینو انتخاب کنید یا اونو. اصلا هم نمیشه برای همه شرایط مختلف یه راه حل ارائه داد. هر شرکت و هر کسب و کاری خاصه و نیازهای خاص خودشو داره. خیلی از شرکتها هم هستند که هم داخل شرکت خودشون تیم بازاریاب دارن و هم با شرکتهای بازاریابی همکاری میکنن. مثلا تحت این روش ترکیبی ممکنه تیم داخلیتون استراتژی و تبلیغات رو مدیریت کنه و تولید از طریق شرکت بازاریابی کنترل شه.

  • جمع بندی

شاید متوجه شده باشید که ما تو این مقاله یکم متعصبانه برخورد کردیم. اجازه بدید واقع بین باشیم – اگه ما اعتقاد نداشتیم که شرکت میتونه بهتر به مشتریها خدمات رسانی کنه تو شرکت کار نمیکردیم. بعضی وقتا تغییر از داخل شرکت به یه شرکت دیگه از نظر بعضی ها خطرناک و ریسک محسوب میشه. شاید بعضی ها فکر کنن ما میخواهیم فریبشون بدیم که بودجشونو از کارمندشون به یه شریک خارجی انتقال بدن و بعضی های دیگه هم فقط تغییر براشون سخته. وقتی مزایا و رشد و توسعه ای که یه شرکت بازاریابی میتونه برای شما بعنوان شریکش فراهم کنه رو بشناسید، یه قدم به اخذ تصمیم درست برای شرکتتون نزدیک تر میشید و میتونید با صرف هزینه های کمتر، به اهداف بیشتری برسید.

تبریک میگم – یه سایت جدید برای کسب و کارتون راه انداختید – حالا قدم بعدی چیه؟
بعد از تلاش هایی که برای طراحی و ساخت سایتتون انجام دادید حالا یه نمای آنلاین از کسب و کارتون دارید که به صورت شبانه روزی و تمام ایام هفته پاسخگوی مشتریهاتونه. همیشه به خودتون یادآوری کنید که این سایت باید برای شما کار کنه. سایتهایی که توسط دارکوب طراحی شده باشند بر اساس کلیدواژه هایی که برای کسب و کار مناسبترند برای موتورهای جستجو بهینه سازی شدند. بعلاوه ما سایتهای مشتریهامونو روی گوگل ثبت میکنیم، یعنی اینطوری گوگل تا چند روز بعدش متوجه میشه که شما وجود دارید. حالا برای اینکه بتونید برای کلیدواژه های مد نظرتون بطور طبیعی رتبه بگیرید به چند ماهی زمان نیاز هست. سایتهایی که منظم محتواشونو بروز میکنن رتبه های بالاتری میگیرن. پس باید یه برنامه داشته باشید که مرتب سایتتونو بروز کنید: حالا یا خبر اضافه کنید، یا پست وبلاگ بنویسید یا به آپدیت های شبکه های اجتماعیتون لینک کنید.
به نظر من 3 تا 6 ماه اول نیازی نیست از تبلیغات کلیکی استفاده کنید، مگر اینکه سایت فروشگاهی داشته باشید یا بخواهید برای کلیدواژه های خیلی پررقیب رتبه بگیرید. اما در همین مدتی که میخواهید تو گوگل به صورت طبیعی و بدون تبلیغ لینک بشید، میتونید کارهای دیگه ای هم در کنارش انجام بدید.
همین که یه سایت بسازید کافی نیست. باید بعد از اینکه سایتتونو ساختید، به مردم خبر بدید که همچین سایتی وجود داره تا بیان و استفاده کنن. پس باید فکر کنید ببینید به جز تبلیغات کلیکی که در موردش صحبت کردیم، دیگه از چه روشهایی میتونید کاربر جذب کنید. مثلا میتونید از راه شبکه های اجتماعی یا تبلیغات سنتی مثل انتشارات خبری، بروشور، تبلیغات رادیویی یا اضافه کردن آدرس سایت به کارت تجاری، تابلوی مغازه و همه کارهای برندسازیتون سایتتونو تبلیغ کنید.
اون مواردی که گفتیم باید تبلیغات کلیکی داشته باشید، حتما باید دقت کنند که فرقی نمی کنه کی میخواد براتون تبلیغ کنه و تبلیغاتتونو مدیریت کنه یا چقدر میخواهید برای این کار هزینه کنید. از اینها مهمتر اینه که اطلاعات تحلیلی و آنالتیکی درستی از عملکرد تبلیغاتتون داشته باشید. یکی از روشهای دستیابی به چنین اطلاعاتی استفاده از گوگل آنالتیکه. اما اگه نتونید نحوه خرج شدن پولتونو تحت نظر بگیرید، ممکنه بودجه ای که برای بازاریابی شرکتتونو در نظر گرفتید هدر بشه و حتی نتونید به هدفتون هم برسید.
اگه برای تبلیغات کلیکی شرکتتون، گوگل آنالتیک، تبلیغات سنتی و شبکه های اجتماعی نیاز به کمک و راهنمایی دارید، شرکت سئو و طراحی سایت دارکوب میتونه کمکتون کنه. لطفا با ما تماس بگیرید تا براتون بگیم قدم بعدی چیه.

مشکلات تفهیم نامه های طراحی وبسایت
سنگ بنای هر پروژه طراحی یه تفهیم نامه طراحی خوبه که اتفاقا نوشتن یه تفهیم نامه ای که به طراح کمک کنه هم واقعا کار سختیه.
منظورم تفهیم نامه ای که پروژه رو شرح میده نیست، چون اون طبق اصول مشخصیه و بسته به گروههای مخاطب و نیازهای کاربردی و غیره نوشته میشه، من منظورم تفهیم نامه ایه که به طراح داده میشه تا بهتر با برند/ویژگی های مشتری آشنا بشه.
حالا مشکل تفهیم نامه های طراحی وبسایت چیه؟
الآن 14 ساله که ما داریم تفهیم نامه طراحی میگیریم و از این همه، تعداد خیلی کمیشون تو شناخت برند مفید بودند و بیشترشون هیچ کمکی بهمون نکردند و فقط یه برند رو با یه سری کلمات کلیدی تعریف میکردند، مثلا اینطوری:
برند ما مدرن، معاصر، حرفه ای، دانش گرا، متخصص، قابل اعتماد، ... است.
آدم از خوندن این مدل نوشته ها خندش میگیره. این کلمه ها اصلا اطلاعات خاصی درباره برند به ما نمیدن و یه چیزهای عمومی و واضحن. خب قطعا هیچکس دوست نداره برندش قدیمی، غیرحرفه ای، ناقص، غیر قابل اعتماد و ... باشه!!!
با توجه به تجربه من، بیشتر تفهیم نامه ها یه مدلن (حتی میتونم نخونده بگم توش چیا هست) و اصلا هیچ ویژگی خاص و منحصر به فردی برای برند تعریف نشده و از اون بدتر اینکه اصلا کاربردی و ملموس نیست و به درد طراح نمیخوره، چون این عبارتها رو میشه در مورد هر شرکتی بکار برد... تفهیم نامه طراحی باید بتونه به خوبی برند رو توصیف کنه.
تفهیم نامه برند باید مثل راهنمای برند شما باشه، اما بیشتر (مواقع بیشتر از اینکه راهنمای برند باشه)، راهنمای هویتی شرکت شماست که هر چی که لازمه درباره نحوه استفاده از لوگوی شرکت، رنگ، تایپوگرافی و نکات مهمی که تو تصویر به کار رفته بدونیم بهمون میگه. متاسفانه اغلب ارزشهای حسی، ویژگیهای بصری ... و کلا رنگ و بوی کلی برند به خوبی تعریف نمیشه.
من یه مدت برای حل این مشکل خودم تفهیم نامه ها رو مینوشتم و سعی میکردم برم دنبالش و برند مشتری رو بهتر بشناسم و نسبت بهش وفادار باشم. واقعا مایه تأسفه که بخاطر سوالاتی که از مشتری میکردم متهم به کم کردن ارزش برند میشدم، مثلا من میپرسیدم "اگه برندتون یه ماشین بود، چه مدل ماشینی بود؟" "اگه برندتون یه اسب بود، چه نژادی بود؟" و این قبیل سوالات. شاید به نظر مسخره بیاد اما چه عیبی داره که برند رو به اسب یا ماشین تمثیل کنیم تا ملموس تر باشه. البته قطعا برای این کار هم میشه اصولی پیش رفت و از واژه های خاص حرفه ای استفاده کرد.
پس برمیگردیم سر سوال اصلی خودمون: چطور میشه یه تفهیم نامه طراحی سایت معنی دار نوشت؟ ... چطور به توسعه دهنده سایتتون توضیح میدید که میخواهید سایتتون چه شکلی باشه و چه حسی رو به بیننده منتقل کنه؟
برای این کار میتونید مثال های مواردی که تو ذهنتون هست رو از روی سایتهای دیگه پیدا کنید و به طراح یا توسعه دهنده سایتتون نشون بدید ... اما این کار فقط ظاهر سایتتونو مشخص میکنه، حالا میمونه نیازهای برند شما. برای این هم میشه ارزشهای اصلی برند و .. رو توضیح داد، اما این ها هم وجه تمایز برند شما رو از سایر برندها نشون نمیده.
نوشتن یه تفهیم نامه طراحی سایت کار سختیه – واقعیت اینه که معمولا تفهیم نامه طراحی سایت مثل یه دستورالعمل و راهنمای برند میمونه و اگه همین راهنما بتونه خوب کارشو انجام بده دیگه نیازی به تفهیم نامه نیست.
اگه شما هم براتون شرایطی پیش اومد که خواستید این کارو انجام بدید، باید بپذیرید که:

  • شما دارید یه راهنما/دستوالعمل برای برندتون مینویسید و طبیعتا باید خیلی بیشتر و مشروح تر از یه سند خلاصه و ساده باشه.
  • چون میشه کار رو از کانالها و روشهای مختلفی انجام داد، شاید مجبور باشید چند بار دستورات و حوزه کار رو توضیح بدید.
  • این کار فراتر از نوشتن خلاصه وار سنده ... باید خواننده رو به سفری ببرید و برندتون رو براش تعریف کنید.
  • در نهایت باید برندتون رو تعریف و ترجمه کنید.

لطفا راحت باشید و اگه نظری دارید یا یه نمونه تفهیم نامه طراحی سایت دارید که میشه به عنوان الگو ازش استفاده کرد با ما به اشتراک بذارید.

متن آلت یا alt text در واقع به طور کامل alternative text یا متن جایگزین هست – یعنی نوشته ای که وقتی عکس نتونه لود بشه، به جای عکس ها ظاهر میشه.
روی وردپرس براحتی میشه برای همه تصاویر سایت، موقعی که داریم روی صفحه قرارشون میدیم، یه متن آلت اضافه کرد. وقتی از قسمت "رسانه" عکس مورد نظرتونو انتخاب میکنید میتونید متنی رو که میخواهید تو کادر وارد کنید.
معمولا متن آلت باید موضوع عکس رو نشون بده. بنابراین اگه تصویر یه گربه رو داشته باشید که روی یه نیمکت نشسته، متن میشه "گربه نشسته روی نیمکت". اگه خودتون متن رو وارد نکنید، وردپرس بجاش از اسم فایل تصویر استفاده میکنه. اگه اسم فایل رو هم با توجه به موضوع تصویر انتخاب کنید خوب میشه. پس مثلا JOOMIR2948 اسم مناسبی نیست.
علاوه بر اینکه این متن هرجا که تصویر لود نشد نمایان میشه، برای موتورهای جستجو هم اهمیت ویژه ای داره. روبات جستجو نمیتونه عکس ها رو تشخیص بده اما میتونه متن آلت رو بخونه و از روی اون به موضوع تصویر پی ببره و در جای مناسب فهرستش کنه. به این ترتیب سئوی صفحه یا ارسال بهتر میشه و در نتیجه روی سئوی کل سایت تأثیر میذاره.
به جز اینها، متن آلت به کسایی که مشکل بینایی دارند و از صوت های متن خوان استفاده میکنن هم کمک میکنه. متن خوان ها جزء extensionهای مرورگرها هستن و محتوای صفحه رو اسکن میکنن و بلند برای کاربر میخونن. اگه تصاویر صفحه متن جایگزین داشته باشند، این متن خوان ها میتونن تصویر رو هم توصیف کنند.
با اضافه کردن تنها چند کلمه ساده به تصاویر میتونید از چند جهت به ارتقای سایتتون کمک کنید. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد سئوی سایت به پست های قبلی دارکوب مراجعه کنید.

دوشنبه, 13 دی 1395 09:20

سئو و بازسازی سایت

آنچه باید بدانید
بازسازی سایت مثل خریدن یه ماشین جدیده. طی سالهایی که سایت قبلی رو داشتید بهش احساسی پیدا کردید (چه مثبت چه منفی) که روی خرید بعدیتون اثر میذاره. شاید طراحی و جذابیت سایتتون خیلی عالی باشه اما خوب مخابره نشه و دائما مجبور باشید برای درست کردنش به این در و اون در بزنید. موقع خرید یه ماشین جدید باید همه ویژگی ها و مزایاش رو بسنجید تا مطمئن بشید انتخابتون درسته. اتفاقا سایت و ماشین ویژگیهای مشابه زیادی دارن (امنیت، مسافت پیموده، اعتبار) اما اگه کاربر بخواد فقط به ظاهر توجه داشته باشه از همه این ویژگی ها بازمیمونه.

  • باطن قضیه چیه؟

درست مثل ماشین، بازسازی سایت به جز ظاهر یه باطنی هم داره. عناصر بصری سایت تازه طراحی شده قطعا بیشتر توجه میگیرن. اما یادتون باشه که بازسازی یه سایت عالی مستلزم اینه که به باطنش هم توجه بشه. اگه مردم نتونن سایتتونو با سرچ کردن پیدا کنن یا اگه وقتی روی سایتتون هستن نتونن از طریق دکمه ها و فهرست ها مسیرشونو پیدا کنن و تو صفحات بگردن، هر چقدرم که سایت قشنگی باشه دیگه اهمیت نداره. پس حتما تو پروسه بازسازی سایتتون به بهینه سازی موتور جستجو (سئو) توجه کنید.
همینطور که سئو رشد میکنه، ما هم باید بیشتر تابع روشهای اثبات شده بشیم. موتورهای جستجو همینطور دارن پیشرفت میکنن و هوشمندتر میشن و بهتر میتونن نحوه تعامل مردم با سایتها رو بشناسن. با توجه به این امر، باید این تغییرات رو مد نظر قرار بدید و از فرصت پیش آمده استفاده کنید و اشتباهات گذشته رو تکرار نکنید. اجازه ندید سایتتون از چشم موتور جستجو، این عضو در حال پیشرفت جامعه آنلاین، مخفی بمونه.

  • سخن آخر

اگه کسی تو جلسه بازسازی سایتتون از بهینه سازی موتور جستجو حرفی زد نترسید. اتفاقا باید روش وقت بذارید و منابعی رو بهش اختصاص بدید تا این کار به طرز مؤثری انجام بشه و پایه و اساس سایتتونو بسازه و حضورتونو تو عرصه آنلاین توسعه بده. باز هم به مقایسه ای که اول این مقاله انجام دادم برمیگردم، خریدن ماشین یه تصمیم آنی نیست. با برنامه دقیق و طی مدت زمان انجام میشه تا ماشینی که خریداری میشه بتونه جوابگوی انتظارات و نیازهامون باشه. حالا از خودتون بپرسید شما هم اونقدر وقت و برنامه ریزی صرف سایتتون کردید که از حصول نتایج مد نظرتون مطمئن باشید؟

فعال سازی شده در طراحی سایت سئو

خلاصه ای کوتاه از تاریخچه طراحی سایت واکنشگرا
طی چند سال اخیر، تعداد کاربرهای دستگاه های تلفن همراه و تعداد خود گوشی ها خیلی بیشتر شده. در نتیجه ارائه یه تجربه کاربری بی نظیر و باکیفیت برای کامپیوترهای رومیزی، تبلت و موبایل مهمتر از همیشه شده. طراحی سایت واکنشگرا یا RWD بی شک یکی از بهترین روشهای حل این مشکل چند دستگاهی بودنه.
طبق تعریف ویکی پدیا، طراحی سایت واکنشگرا یا RWD (حروف اختصاری برای Responsive Web Design) روشیه که طراح سایت برای فراهم کردن شرایط تجربه مشاهده مناسب سایت (یعنی وقتی که بتونیم سایت رو بدون نیاز به تغییر اندازه و زوم کردن براحتی بخونیم و اسکرول کنیم) در دستگاههای مختلف (از مانیتورهای کامپیوترهای رومیزی تا موبایل و تبلت) بکار میگیره. اگه میخواهید بدونید چرا این مدل طراحی انقدر اهمیت پیدا کرده، بد نیست یه نگاهی به تاریخچه پشتش بندازیم.

  • طراحی با عرض ثابت

تا همین چند سال پیش، سایتها منحصرا برای مطابقت با صفحه نمایشهای کامپیوترهای رومیزی طراحی شده بودند، چون اکثریت کاربرهای اینترنت روی کامپیوترهاشون وبگردی میکردن. اغلب ماینتورها 800 در 1024 پیکسل بودند و برای همین سایتها هم طوری طراحی میشدند که منطبق با این اندازه ها باشند. اما کم کم اندازه های دیگه ای هم به بازار اومدند و طراح های سایت میخواستند سایتهاشون دقیقا همونطوری که روی کامپیوتر دیده میشه روی اینها هم نمایش داده بشه.
برای حل مشکل پهنای ثابت گذشته، از سایتهای واکنشگرا استفاده شد. شاید تعجب کنید اگه بگم هنوز هم استفاده از سایتهای با عرض ثابت متداوله. اواخر سال 1388 عبارتهایی مثل طراحی سیال و قالب مایع بوجود اومدن که یه جورایی نسخه های اولیه طراحی های واکنشگرا بودند.

  • انقلاب موبایل

اواسط دهه هشتاد شمسی، گوشیهای موبایل توانایی دسترسی به اینترنت پیدا کردند اما فقط میتونستند داده های متنی ساده نمایش بدند، تا دهه نود که دیگه گوشی های هوشمند محبوبیت گرفتند و مرورگرهای موبایلی شروع به نمایش "واقعی" سایتهایی کردند که از جاوااسکریپت و CSS2 استفاده میکردند.
برای اولین بار دستگاه های موبایل میتونستن سایتها رو دقیقا همونطوری نمایش بدن که کامیپوترها نمایش میدادند. اما هنوز هم یه مشکلی بود: برای کاربرها خیلی قابل جهتیابی نبودند. کاربرهای موبایل باید کلی زوم میکردند و روی صفحه نمایش کلیک میکردند و از اون طرف هم سرعت بارگذاری پایین صفحات رو تحمل میکردند. به خصوص وقتی گوشی هوشمند روی سرعت 3G میخواست باز بشه.

  • پدرخوانده ی سایتهای واکنشگرا: اتان مارکوت

طراح ها و کدنویس های سایت شاید اسم اتان مارکوت رو شنیده باشند. این مرد عبارت "طراحی سایت واکنشگرا" رو روی یه صفحه روی یک فهرست جدا نوشت و روی کاغذش توضیح داد که تنها راه پیشرفت اینه که با یک طراحی سایت روون و انعطافپذیر به این تغییرات واکنش بدیم.
طراحی سایت واکنشگرا ترکیبی از سه مفهومه: پهنای انعطاف پذیر، تصاویر انعطاف پذیر و تحقیق رسانه. این سه مفهوم به خودی خود جدید و انقلابی بودند. اما وقتی مارکوت راهی برای ترکیب و استفاده از این عناصر در کنار هم پیدا کرد، طراحی سایت واکنشگرا متولد شد.

  • اهمیت طراحی سایت واکنشگرا

کاربرهای موبایل خیلی زیاد شدند و موفقیت شرکتها تو تسخیر این فضای جدیده. سایتهاشون باید برای همه دستگاهها بهینه باشه. سایتهای واکنشگرا فقط یه URL دارند و یه سری کد لازم دارن، بنابراین نیازی نیست چند تا سایت طراحی کنند یا نگران چند URL باشند. کاربر چه سایت رو روی تبلت ببینه و چه گوشی هوشمند یا موبایل، در هر حال یک سایت یکسان رو میبینه و سایت به طور خودکار میچرخه و خودشو با صفحه نمایشگری که داره باهاش دیده میشه سازگار میکنه. اینطوری طراحی سایتتون درسته و علاوه بر این تو هزینه های طراحی سایت صرفه جویی کردید. فقط هم یک سایت میسازید و یک سایت رو مدیریت میکنید و اگه هنوز هم فکر میکنید همه این دلایل قانع کننده نبود، چی از این بهتر که کاربرهاتون تجربه باکیفیت و بینظری میتونن داشته باشن و سایتتونو روی دستگاه های مختلف مشاهده کنند. نقاط مثبت طراحی سایت واکنشگرا خیلی بیشتر از نقطه ضعفهاشه.

طراحی سایت دارکوب | هاست دارکوب | دارکوب نام و علامت تجاری ثبت شده این مجموعه می باشد.
دارای مجوز از (سازمان نظام صنفی رایانه ای استان تهران) ، (رتبه 4 شورای عالی انفورماتیک کشور) ، (وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی)
آموزشگاه طراحی سایت و سئو با مجوز رسمی از سازمان فنی و حرفه ای کشور افتتاح شد
دارکوب به عنوان شرکت خلاق توسط معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری برگزیده شد