بازطراحی موفق سایت: قبل از شروع حتما این مقاله را بخوانید!
تو این دوره و زمونه که استفاده از نت انقدر همه گیر شده، اگه میخواهید کسب و کارتون از دنیا عقب نمونه باید تو دنیای نت حضور داشته باشه. برای همین حتما باید یه سایت برای کارتون درست کنید تا اونایی که دنبال خدمات یا محصولاتتون میگردن، پیداتون کنن و دربارتون اطلاعات به دست بیارن و در نهایت ازتون خرید کنن. اینطوری میتونید فروشتونو به حداکثر برسونید.
با این وجود، قبل از اینکه بخواهید تو طراحی سایتتون تغییراتی اعمال کنید، باید این موارد رو در نظر بگیرید تا بازطراحی موفقیت آمیزی داشته باشید:
ببینید، طراحی سایت با توسعه سایت فرق داره. طراحی سایت به ظاهر سایت مربوط میشه، یعنی کارهایی که سایتتونو زیباتر و شکیل تر میکنه ولی توسعه سایت به عملکرد سایت ربط داره و کمک می کنه سایتتون کارهایی که میخواهید انجام بده رو درست اجرا کنه. اگه تفاوت بین این دو رو ندونید و ندونید چطوری این دو تا کنار هم میتونن یه سایت کامل بسازن، ممکنه سایتی که میسازید مشکل داشته باشه.
باید اول مشکلات سایت کنونی رو بدونید تا بتونید رفعشون کنید و توی بازطراحی دوباره همون مشکلات رو تکرار نکنید. اینطوری سایت تازه، قوی تر و بهتر از قبلی میشه. مشکلاتی که باید بررسی کنید شامل نقاط ضعف در جمع آوری اطلاعات کاربران، صفحات با ترافیک کم، درخواست اقدام ندادن به کاربر و از دست دادن موقعیت جذب مخاطب. میتونید این کارو با گوگل آنالتیک انجام بدید. پس اگه گوگل آنالتیک ندارید همین الآن رو سایتتون نصب کنید.
اگه دقت کنید متوجه میشید که بیشتر وقت ها چیزهای ارزون در نهایت گرون تموم میشن. مثلا شاید برای اینکه میخواهید کمتر خرج کنید، سایتی بسازید که ابزار بعضی از کارهایی که دوست داشتید انجام بدید رو نداشته باشه و در نتیجه کسب و کارتون نتونه خوب رشد کنه. سایت های رایگان یا ارزون هیچ وقت ظاهر حرفه ای ندارن مگر اینکه خودتون یه متخصص داشته باشید که تغییراتی که لازم دارید تو کدها و قالب سایت اعمال کنه. بهر حال اگه رو ظاهر آنلاین شرکتتون، که همون سایتتون باشه، سرمایه گذاری کنید بهتر نتیجه میگیرید و فرصت های بهتری نصیبتون میشه.
شرکت یا فردی که قراره طراحی سایتتونو انجام بده باید اونقدر حرفه ای باشه که بتونه یه سایت خوب براتون بسازه. طرف اونایی که خیلی مشتری دارن و سرشون شلوغه هم نرید، چون ممکنه نتونن به اندازه کافی براتون وقت بذارن. شرکتی رو انتخاب کنید که مطمئن باشید میتونید منظم باهاشون در تماس باشید و همیشه تو لیست کارهاشون هستید تا اگه یه وقت بابت مشکلی تو سایتتون نگران شدید بتونن براتون حلش کنن.
وقتی با متخصصان طراحی و توسعه سایتتون تماس میگیرد، حتما زمان تحویل و هزینه های مورد انتظارتون رو روشن کنید.
از اطلاعات سایت های رقیب هاتون استفاده کنید تا برای بازاریابی سایت خودتون ایده بگیرید. میتونید با ابزار Moz.com و Compete.com اطلاعات سایت رقباتونو دربیارید.
شاید شما بیشتر وقتا روی ظاهر سایتتون بیشتر کار کنید و بیشتر هم و غمتونو بذارید رو اینکه سایت زیبایی داشته باشید، طوری که از محتوا بازبمونید و نتونید رو تولید محتوای خوب وقت بذارید. ظاهر خیلی تأثیری روی کسب و کارتون نداره. پس نباید محتوا رو فدای ویدئوها و تصاویر متحرک پر زرق و برق کنید.
باید روی بخش های استراتژیک صفحاتتون ابزاری نصب کنید که اطلاعات تماس کاربرها رو بگیرن تا بتونید باهاشون در ارتباط باشید. مثلا یه ابزار عضویت خبرنامه بذارید تا کاربرها ایمیلشونو توش وارد کنن. ابزار MailChimp و Contant Contact ابزار خوبین.
اگه سایتتون تو موتورهای جستجو رتبه خوبی نداشته باشه، موتورهای جستجو زیاد تو صفحه نتایجشون نمیارنش و مشتری هم طبیعتا شانس زیادی نداره که سایتتونو ببینه و واردش بشه. پس باید سایتتونو از نظر سئو بهینه کنید. برای اینکه سئو و رتبه سایتتونو چک کنید میتونید از ابزار سئو استفاده کنید.
اگه نرخ تبدیل بازدید کننده به مشتری تو سایتتون پایینه، نشونه اینه که سایت ضعیفی دارید. اینم دلایل متعددی میتونه داشته باشه، از محتوای ضعیف گرفته تا مشکلات سختاری که کاربر رو ترغیب نمی کنه تو سایت بگرده و صفحات دیگه رو ببینه یا اطلاعاتشو وارد کنه.
همیشه باید مطالب تازه و جدید داشته باشید. اینجوری مجبورید همیشه درباره چیزهای بروز و رایج اطلاعات کسب کنید تا بتونید بازدید کننده ها رو با خودتون همراه و درگیر کنید. اگه کاربرها بدونن شما همیشه از تازه ترین و جدیدترین مطالب حرف میزنید هر از گاهی به سایتتون سر میزنن تا مطالب جدیدتونو بخونن.
روز به روز مردم بیشتر به دستگاه های جیبی دسترسی پیدا می کنن. برای همین باید سایتتون علاوه بر کامپیوترهای معمول برای مشاهده از دستگاه های مختلف مثل تلفن های هوشمند، آیپد و انوع و اقسام دستگاه های دیگه هم بهینه شده باشه.
اگه میخواهید بدونید چرا آیکون ها همیشه بهترین راه حل ممکن نیستن این مقاله رو بخونید، بعلاوه اینکه تو این مقاله چند تا راهکار برای حل مشکلاتتون داده میشه.
تو پیام های دریافتی ایمیلتون، یا توی فیسبوک، یا هر گوشه ای از دنیای وب که سرک بکشید، میتونید آیکون ها رو ببینید که گاهی در کنار متن و گاهی هم به جای متن میان.
اما اگه یادتون باشه در اصل آیکون خیلی قبل از ظهور وب و طراحی تجربه کاربری استفاده میشد. و چه توی وب و چه قبل از اون، هدف از استفاده از آیکون همیشه این بوده که پیامو با زبان تصاویری که برای همه قابل فهمه برسونیم.
برای اینکه به این هدف برسیم، دو تا چیز لازمه:
وقتی آیکون هر دو تای این ویژگی ها رو داشته باشه، میشه بگیم که آیکون قوی ای محسوب میشه. مثلا نمادهای مذاهب بزرگ جهان رو ببینید. اگه تو یه سمیناری شرکت کرده باشید، اگه هر کدوم از نمادهای صلیب، ستاره شش پر یا هلال ماه رو ببینید سریع میتونید متوجه بشید که نماد کدوم مذهبه. شاید به نظرتون این مثال بی ارتباط بیاد، چون که ما فقط در مورد کامپیوتر از کلمه آیکون استفاده می کنیم، اما در زبان انگلیسی یعنی نماد، و در واقعیت هم آیکون و نماد هر دو تصویری هستن که معنی خاصی دارن. پس می بینید که مثال بی ربطی هم نزدم.
اما تو دنیای دیجیتال، آیکون ها با یه سری مسائل چالشی مهم روبرو هستن. یکیش اینکه ممکنه دائمی استفاده نشن.
پس اجازه بدید یه نگاه دقیق تر به این مسئله بندازیم و ببینیم چطوری میشه تو این حوزه کار کرد.
درک جهانی و عدم درک در جهان
یکی از مشکلات، وسعت استفاده از یه آیکونه. شاید لازم باشه به نوعی استانداردسازی بشه مثلا از طرف یه مقام دولتی استفاده از یه آیکون اجباری بشه.
مسئله اینه که مردم همیشه یه برداشت مشترک از آیکون ها ندارن. تفاوت های فرهنگی و حتی شخصی رو برداشت ما از معنی یه آیکون اثر میذارن و بعضی وقتا این برداشت های متفاوت مشکل ساز میشه.
اگه یه آیکونی برای مردم تازگی داشته باشه، بر اساس تجربه های قبلیشون و نشونه های موضوعی که آیکون توش استفاده شده، تفسیرش می کنن.
این هم میتونه به نفع طراح آیکون باشه هم به ضرر.
مثلا علائم راهنمایی و رانندگی معمولا برای هر منطقه جغرافیایی خاص خودشه و بیشتر راننده هایی که تو کشور رانندگی می کنن هم از مردم همون کشورن، اگر هم مسافر یا مهاجر باشن، حتما با مطالعه قبلی وارد اون کشور شدن. پس باید علائم راهنمایی و رانندگی هر کشوری همتراز با استانداردهایی باشه که تو خود کشور معمولا بکار میره.
از طرف دیگه، اگه بخواهیم برای یه کشور کوچیک مثلا تو وسط اروپا علائم راهنمایی و رانندگی طراحی کنیم، حتما بزرگراه های بین المللی از این کشور رد میشن، پس باید استانداردها و زبان راننده هایی که ممکنه از کشورهای اطراف از اون منطقه رد بشن هم مد نظر قرار بدیم. بنابراین باید فرهنگ و زبان کشورهای بیشتری رو بررسی کنیم.
محدودیت های فرهنگی
اگه نمادی رو برای کل جهان طراحی می کنید، بد نیست به این نکته هم توجه داشته باشید که ممکنه همون مشکلی که برای ترجمه زبان های مختلف پیش میاد برای ترجمه نمادها هم پیش بیاد. یه آیکون میتونه برای فرهنگ های مختلف معانی متفاوتی داشته باشه و همون حس گیج کنندگی و سردرگمی رو داشته باشه که همیشه میگیم برای کاربرپسند بودن سایتون، تو طراحی تجربه کاربری و رابط کاربری باید ازش دوری کنید.
مثلا آیکون چشم رو در نظر بگیرید. آیکون چشم معمولا تو رابط های کاربری به معنی "مشاهده" استفاده میشه. اگه کسی پیشینه ای درباره نماد چشم نداشته باشه، قطعا با دیدن چشم، همین مشاهده رو برداشت می کنه. اما تو بعضی مناطق، چشم معانی بدی داره، مثلا چشم شیطان، چشم حسود و چشم زدن.
بکارگیری
آیکون هم مثل بقیه راههای ارتباطی، تو یک حالت دائمی تغییر معنا قرار داره و از این نظر دینامیکه، یعنی با نحوه استفاده ما تحث تأثیر قرار میگیره.
باید همینطور که یه آیکون، معانی جدیدی به خودش میگیره، ورژن های قبلیش کاملا از اذهان پاک بشه تا یه زبون تصویری استاندارد بتونه بوجود بیاد.
تو سایتتون اگه دیدید که کاربرها با کاربرد یه آیکون خوب آشنا شدن و ازش استفاده می کنن، پس یعنی اون آیکون راه ارتباطی خوبیه. خب همچنان ازش استفاده کنید. اگه یه دفعه معنی یه نمادی رو تغییر بدید، تجربه کاربری سایتتون افت می کنه و حس خوب کاربرها رو نسبت به سایتتون از بین میبرید.
ابهام پیام و اینکه چرا هنوز هم کلمات اهمیت دارند
از کلمات استفاده کنید
معمولا همه تصویرو سریع تر از متن تو ذهنشون پردازش می کنن، به خصوص وقتی معنی تصویرو بدونن.
ولی با این وجود نمیشه فقط از نماد استفاده کرد. خیلی وقت ها شاید بهتر باشه با یه توضیح مختصر با کلمات، پیام آیکون رو شفاف کنید و خیال مخاطبینتونو از بابت کلیک کردن رو آیکون راحت کنید. اینجوری اعتماد به نفس کاربر هم میره بالا و در نتیجه نسبت به سایتتون حس خوبی میگیره.
پس هر چند که آیکون ها سریعتر تو مغز پردازش میشن، اما کلمه ها قابل اعتماد ترن و اگه آیکون در کنار کلمه استفاده بشه تکمیله.
طراح های رابط کاربری هر روز بیشتر از قبل به سمت استفاده همزمان آیکون و کلمه رو میارن. درسته که یه چیزایی رو از دست میدید، ولی چیزای مهمتری اینجوری به دست میارید. آیکون های همبرگری که بخاطر نامفهوم بودنشون معروف شده بودن، الآن زیرشون یه کلمه "فهرست" مینوسن و مشکل حل شد. الآن دوباره افتادن رو دور.
از مدها دوری کنید
از اسمش مشخصه، مد، یعنی فقط تو همین دوره مد شده و قرار نیست دائمی باشه. اگه بخواهید برای بخش های دوره ای و کوتاه مدت سایتتون ازش استفاده کنید اتفاقا خیلی جالب میشه، اما برای برنامه هایی که قراره عمر طولانی داشته باشن بهتره به همون تصاویر کلاسیک بچسبید.
برای مثال خدمتتون یه مثالی رو میگم که تو یه سایت خارجی در مورد کاربرد آیکون های توخالی، تو یه موبایل دیدم. نوشته بود "در کل برنامه خیلی خوب بود، اما تو بعضی از طراحی ها از همون طرحی استفاده شده بود که سابقا iOS7 بکار برده بود. اون طراحی ها مناسب همون پلتفرم بودند".
همینطور که میبینید، برخلاف اینکه آیکون های تو خالی که فقط یه خط باریک داشتن، اونموقع مد بودن، اما در مقایسه با آیکون های تو پر انتخاب اشتباهی بود. طراح نباید کاربرد رو فدای ظاهر کنه و کاربر رو سردرگم کنه.
اگه آیکون هاتون فقط مخصوص همون یک موقعیت خاصی که ازشون استفاده کردید هستن، به نظرم بهتره یکم دیگه وقت بذارید و یه آیکون دیگه طراحی کنید.
چیزای قدیمی همیشه کلاسیک می مونن، چون بطور دائم دارن استفاده میشن. و بخاطر همین استفاده دائم، همه باهاشون آشنایی دارن. پس دقیقا همونیه که ما میخواهیم. همه ازش یک معنی مشترک برداشت می کنن، چون ازش پیشینه مشترکی تو ذهنشون دارن.
آیکون هایی که فقط یه مدت مد میشن، قابل درک نیستن و قابل درک بودن مهمترین عنصریه که کاربر از نماد های سایت توقع داره.
عدم نیاز به توضیح
از هر 10 آیکونی که نیاز به توضیح دارن، 9 موردشون با شکست روبرو میشن. آشنا بودن یه آیکون برمیگرده به تکرار مشاهدش و اگه یه آیکون خیلی اختصاصی باشه ممکنه باعث سردرگمی یا تجربه کاربری بد بشه.
اگه بخواهید معنی یه آیکون رو با یه چیز دیگه توضیح بدید، ارزششو کم کردید.
مثل وقتی که بخواهید کنار نماد ذره بین بنویسید "جستجو" تا نشون بدید، اینجا ذره بین نماد بزرگنمایی نیست. اینجوری مخاطب اول آیکون رو میبینه و متوجه میشه یه ابزار جستجو اینجاست، و بعد دوباره میبینه نوشته "جستجو"!
تو این صفحه میتونید یه نمونه طراحی نوار جستجو بازشدنی ببینید که علامت یه ذره بین هم کنارش گذاشته. میبینید که نوار جستجو تو اینجا که بکار رفته مشخصه برای جستجو کاربرد داره و علامت ذره بین معنیش رو تأکید کرده.
راه های بهتر شدن
آیکون ها رو حساب شده و به تعداد کم بکار ببرید
درسته که آیکون ها خیلی به درد بخورن ولی قرار نیست که همیشه همینطور دم دستی هر جا شد یکی بذاریم.
به جاش، اگه هوشمندانه و فقط برای کمک به طراحیتون ازش استفاده کنید، پیام آیکون هاتون هم بهتر دیده میشه و کاربر بهتر با سایت درگیر میشه. سایت های معروف و حرفه ای الآن همینکارو می کنن. به جای فهرست های همبرگری، جهت یاب های سطح بالا میذارن و یه آیکون سلسله مراتبی بکار میبرن. قالب های جدید هم، محبوب ترین صفحات سایت رو با آیکون نشون میدن که بخاطر استفاده زیادشون، تقریبا همه با شکل آیکونش آشنا هستن و دیگه برای اینکه قسمت های مختلف سایت رو نشون کاربر بدیم وابسته به آیکون های مبهم فهرست نیستیم و راههای مختلفی پیش رومونه.
فیسبوک هم وقتی سه سال پیش قالب فهرست هاشو بازطراحی کرد، جهت یابشو به "تب بار" تغییر داد تا بهتر نحوه کاربرد مردم رو بازتاب بده.
رسوم رو در نظر بگیرید
محتاط باشید و حواستون باشه از آیکون های ناآشنا استفاده نکنید. اگر میخواهید یه تصویر معمول و مورد قبول اکثریت رو به چیز خاصی اختصاص بدید باید هدفمند باشه، مثلا برای اینکه تو طراحیتون از یه مفهوم یا کاربرد غیرعادی بهره ببرید.
درک معنی آیکون هایی که از قواعد و رسوم گرفته شدن، برای بیشتر مردم راحتتره و اینطوری با اعتماد به نفس بیشتری از آیکون های سایتتون استفاده می کنن.
یه زمینه معنی دار طراحی کنید
آیکون های هم مثل زبان، معنیشونو از زمینه و شرایطی که توش بکار میرن میگیرن. پس با یه طراحی خوب که زمینه ی مناسبی رو آیکون هاتون بوجود میاره، معنی آیکون هاتونو تقویت کنید و کاری کنید تو زمینه سایت بدرخشن.
مثلا یه فلش تو گوشه سمت چپ یه کتاب دیجیتال میتونه هر معنی ای داشته باشه، اما با توجه به مکان قرارگیریش، اکثرا فکرشون به این سمت میره که احیانا با کلیک روش میریم صفحه بعد.
البته اینم در نظر بگیرید که این مثالی که زدم هیچ خطری نداره و کاربر اگه معنیشو متوجه نشه میتونه خیلی راحت امتحانش کنه. اما تو کارهای حساس تر، مثل ارسال یه مطلب جدید تو صفحات اجتماعی یا ارسال ایمیل، جای خوبی برای امتحان کردن چیزهای تازه نیست.
آیکون مسئولانه
درباره آیکون های سایتتون دقیق و هدفمند باشید و اگه به نظرتون نیاز هست، با نوشتن چند کلمه توضیح بدید، و از آیکون هایی استفاده کنید که تا حد امکان مشمولیت داشته باشن. در کنار همه اینها، از یه زمینه هماهنگ با آیکون ها استفاده کنید که معنیشونو تقویت کنید.
یادتون باشه که آیکونی خوب و مناسب محسوب میشه که اکثریت مردم متوجه منظورش بشن و پیامش ملموس و همیشگی باشه. اگه این نکته رو همیشه رعایت کنید، محاله اشتباه کنید.
نقش وبسایت بر فعالیت های بازاریابی شرکت ها
معمولا وقتی حرف از بازاریابی میشه، نقش مهم و خاص یه طراحی خوب سایت ندید گرفته میشه. در عوض بیشتر توجه ها میره به سمت برندسازی آفلاین مثل طراحی های چاپی، تبلیغات رادیویی و تلویزیونی و بیلبورد.
البته اشتباه برداشت نکنید، منظورم این نیست که نیازی به راهکارهای بازاریابی آفلاین نیست. البته که اوناهم ضرورین. اما با بازاریابی با یه سایت حرفه ای میتونید سودهای کلانی به دست بیارید.
همین تازگی ها یه مقاله نوشتم درباره اینکه طراحی یه سایت زیبا چطوری رو سودتون اثر میذاره. الآن میخوام درباره اهمیت سایت و اینکه چرا میگم کسی که به خودش زحمت توجه به سایت رو نمیده خیلی چیزها رو از دست داده، صحبت کنم.
اهمیت طراحی خوب سایت
منظور از طراحی خوب، فقط این نیست که سایت ظاهر خوب و بروزی داشته باشه، بلکه یه سایت خوش ساخت که به نظر سریع و هوشمند باشه، کاربرهارو با خودش درگیر کنه و معتبر و موثق باشه. همچین سایتی در عین حال باید با طراحی واکنش گرا و سازگار با همه دستگاه ها، همیشه قابل دسترس باشه.
سایت های قدیمی حس بدی به آدم القا می کنن، مثلا حس ناشی بودن. کاربر تو اینجور سایت ها یاد اوایل کار فیسبوک و گوگل و یاهو میفته. طبق آخرین بررسی ها، طراحی های بد ترافیک سایتو به شدت میارن پایین و در نتیجه نرخ تبدیل و میزان فروش هم افت می کنه.
اما اینم بگم که با وصله پینه کردن طراحی سایتتون مشکل حل نمیشه. البته انتظار اینم دارم که با همین گفتن ساده باورد نکنید که واقعا طراحی راه حل کلیدی بهبود و افزایش قابلیت های تجاریه برندتونه.
تحقیقات نشون میده که بهبود رابط کاربری قطعا نرخ تبدیل سایت رو افزایش میده. نرخ تبدیل هم برای مشتریای پر و پا قرصتون که مرتب به سایت سر میزنن مهمه، علاوه بر اون میتونید با جواب دادن تو بخش پشتیبانی به سوالای مشتری ها، رضایتشونو به دست بیارید و سر زبون ها بیفتید که اینم خودش یکی از راههای بازاریابیه.
بعضی وقتها هم از بعضی جهات ممکنه طراحی سایت به نظر مصنوعی بیاد. اما فقط به این فکر کنید که با یه طراحی خوش ساخت چقدر میتونید آدمای مورد نظر رو متوجه سایتتون کنید و جذبشون کنید تا یه روزی انشالله تبدیل به مشتری بشن.
من خیلی ماجراهای متفاوتی دیدم که تو یکی از مقاله ها هم براتون تعریف کردم، درباره اینکه چقدر طراحی خوب به بازاریابی شرکت کمک کرده و منجر به فروش و ارتباط طولانی مدت با مشتری ها شده.
باید یه هشداری هم بهتون بدم. وقتی سایتتونو بازطراحی می کنید، اشتباهه که فقط یکی از روش های بازاریابی رو مد نظر قرار بدید. بهترین کار اینه که یه شمای کلی از همه انواع و راهکارهای مختلف بازاریابی تو ذهنتون داشته باشید و با این دید پروژه رو پیش ببرید.
مثلا بازطراحی سایت صرفا با این هدف که یه برند جدید معرفی کنید یا فقط بخاطر اینکه سایتتونو بهینه کنید کار اشتباهیه. تک بعدی نگاه نکنید و همه جوانب رو در نظر بگیرید.
ویژگی های یک طراحی خوب
برای اینکه منافعی که سایتتون از یه طراحی خوب میتونه کسب کنه رو به حداکثر برسونید، باید همه تلاشتونو بذارید رو طراحی یه سایت درجه یک. برای همین باید مخاطبتونو در نظر بگیرید و ببینید بیشترشون بصری هستن یا سمعی.
جدیدا آمارها نشون میده که اکثریت مردم، یعنی 65%، بصری هستن. پس باید وقتی دارید برای طراحی سایتتون برنامه ریزی می کنید، طراحتون اطلاعاتی که قراره تو سایت بذارید رو در نظر داشته باشه.
مخاطباتون متن کدوم قسمت از سایت رو میخونن؟ فقط پیام بالای صفحه رو میخونن یا کلمه به کلمه سایت رو میخونن؟ اینجوری میتونید برای جای عنوان های مطالب سایت تصمیم بگیرید. چون عنوان مهمترین قسمت نوشته است. اگه زیر هر عنوان اصلی، عنوان های فرعی هم بنویسید، خواننده میتونه با یه نگاه بفهمه موضوع جزئی تر بحث چیه.
حالا که میدونید اکثر مخاطبینتون بصرین، باید درباره نحوه طراحی ستون های کناری سایت هم فکر کنید. این ستون ها باید تکمیل کننده بدنه ی اصلی سایت باشن.
چون آدمای بصری و سمعی به شکل های متفاوت و تو بعضی موارد حتی متضاد با هم، دنیارو می بینن، باید توازن رو رعایت کنید. با یه راهکار و نقشه خوش ساخت، میتونید به طراحی مناسب داشته باشید.
باید نمای کلی سایتتون یه توازنی بین نحوه نمایش پیام ها و یکپارچگیشون داشته باشه تا طراحی سایت یه هویت منحصر به فرد و قابل تشخیص داشته باشه. اینجاست که باید خلاقانه و درست از تلفیق تصویر و نوشته استفاده کنید. به این کار تایپوگرافی میگن. یه تایپوگرافی خوب، پیام و تصویر مشخصی رو برجسته می کنه و احساس مخاطب رو برمی انگیزه و پیام های تجاری برند رو تشدید می کنه و در نتیجه، پیام شما همیشه تو ذهن مخاطبانتون میمونه.
تأثیر استفاده دائمی از تصویر رو روی تجربه کاربری سایتتون (حسی که از سایت به کاربر القا میشه) فراموش نکنید.
نقش طراحی سایت روی فعالیت های بازاریابی
اگه عمیق تر به این موضوع فکر کنید و موقع بازطراحی، اجزای مختلف فعالیت های بازاریابیتونو در نظر بگیرید، میتونید از همه جنبه های بازاریابیتون، بیشترین نتایج و اثرات رو بگیرید و در نتیجه تو طولانی مدت تجارت خوبی داشته باشید.
با یه طراحی خوب، میتونید توقع داشته باشید که با فعالیت بازاریابی برندتون به نتایج زیر برسید:
آخرین بخش و حیاتی ترین نقشی که طراحی سایت میتونه تو فعالیت های بازاریابیتون داشته باشه، چیزیه که تو ذهن مشتری هاتون میسازه: اعتماد.
بازاریابی برند، نقش بزرگی تو اعتماد مشتری ها به شما و سازمانتون داره. اما همیشه یادتون باشه که هیچوقت اعتماد یه شبه بوجود نمیاد.
این حقیقت که بازاریابی کاری می کنه تا مشتری هاتون باهاتون ارتباط برقرار کنن، بازاریابی رو به یکی از ملزومات کار تبدیل می کنه. بعد از اینکه نیازهای بازار کارتونو پیدا کردید، قدم بعدی رفع اون نیازها به بهترین راه ممکنه.
بدون یه طراحی خوب متقاعد کننده که کاربر رو درگیر خودش کنه، محاله بتونید با فعالیت های بازاریابیتون مشتری رو همراه خودتون کنید. با یه طراحی خوش ساخت و مدیریت مناسب می بینید که مشتری هاتون همینطور مرتبا برای خرید سایت مراجعه میکنن.
چند بار تا حالا از ناکجاآباد ایمیل هایی درباره بهینه سازی سایت و رسیدن به رتبه 1 به دستتون رسیده؟ به نظرتون سئو هم دیگه یه جورایی مثل تجارت نشده؟
آژانس و مشاورها اولش کلی وعده و وعید میدن، اما فقط چند ماه اول همه چی به موقع حاضر میشه، بعدش انگار که پریدین رو چرخ همستر، یه چرخه بی هدف و نتیجست و میبینید با اینکه رتبه سایتتون برای 50 تا کلیدواژه جدید 1 شده اما برگشت سرمایه ندارید. اینجا معمولا آژانس ها یه کلاهبرداری خیلی بدی انجام میدن. اگه بررسی کنید بیشتر وقتا می بینید کلیدواژه هایی رتبه 1 گرفتن که عملا اصلا کسی دربارشون سرچ نمی کنه. من خیلی همچین چیزی دیدم. هیچ وقت هم کلیدواژه هایی رو که میتونن رو نرخ تبدیل سایت اثر بذارن، وقت نمیذارن.
برای اینکه تو سئو موفق بشید اول از همه باید سایت درستی داشته باشید که نیازهای فنی مرتبط با دسترسی و فهرست موتورهای جستجو رو تأمین کنه. بعد از اون باید کیفیت محتوا و مطالبتونو بالا ببرید و در ارتباط با اشخاصی که از سایت استفاده می کنن بنویسید مثل خریدارها و افرادی که تو پروسه تبدیل قرار میگیرن. قطعا بهینه سازی صفحات سایت یه نیازه. رتبه گرفتن هم یه نیازه. اما اگه بخواهید فقط با هدف رتبه گرفتن بهینه سازی کنید، مثل اینه که یه لاستیک جدید برای ماشینتون بگیرید اما موقع عوض کردنش متوجه بشید که لاستیکی که خریدید دست دومه و هیچ فرقی با لاستیک فعلی نداره. خب به هرحال یه جنس جدید خریدید ولی عملا چیزی با قبل فرق نکرده. اما جدیده... منظورم اینه که تو سایتتون هم بالاخره برای کلمه های جدیدی رتبه گرفتید اما در عمل این کلمه ها به تبدیل مشتری منجر نمیشن.
تمرکزتونو بذارید رو کیفیت رتبه بندی طبیعی سایتتون. از کلیدواژه هایی استفاده کنید که مشتری هارو به سایتتون بکشونه نه اون کلیدواژه هایی که بدون تحقیق و بررسی فقط چون فکر می کنید خوبه، میخواهید براشون رتبه بگیرید.
اگه دیدید کسی تو فروش هاش از این نکته ها استفاده کرده باید ازش فرار کنید:
از طرف دیگه، اگه دوست دارید بدونید چه نشونه هایی برای ارائه دهنده های بهینه سازی سایت نشونه خوبیه، باید توجه کنید که حتما این نکات رو داشته باشه:
چرا هنوزم طراحی های سفارشی رو بورسن؟
اگه یادتون باشه قبلا گفتم که طراحی سایت مثل مد میمونه. چون همیشه در حال تغییر و شکوفاییه و از امیال مردم تبعیت می کنه. اما اینجا واقعیتی که هست اینه که بعضیا خوب میتونن خواسته ها و امیال دیگرانو تو سایت پیاده کنن اما بعضیا هم نمیتونن. شاید یکی خیلی به روز باشه، یوگا انجام بده، دمنوش های گیاهی بخوره، با لبخند و انرژی مثبت راه بره و خودشو با امواج کارمایی جهان هماهنگ کنه، و هر بار هم که از ریاضت های زاهدانش خارج میشه ابراز پشیمونی کنه. تو یه مورد دیگه، مثلا شاید بانکدار محلتون اگه هرچی زودتر موهاشو کوتاه نکنه، احتمالا خیلی از مشتری هاشو از دست بده. حالا اگه همینو بیاریم تو کسب و کار شما و نیازهای آنلاینش، شاید شما همینکه آخرید مد روز تو سایتتون پیاده بشه براتون کافی باشه، اما شاید بعدا برید طراحی های سفارشی هم ببینید و دلتون بخواد از اونا استفاده کنید.
مشکلات مدهای امروزه طراحی سایت
وقتی از قالب ها و مدهای طراحی پیروی می کنید، مهمترین چیزی که از دست میدید توانایی به یاد آوردنه. احتمالا اولین باری که قالب standard bootstrap layout رو دیدید، با خودتون گفتید چقد صاف و براق و منظمه. شاید دفعه دومی که دیدیدش، گفتید من اینو قبلا ندیدم؟! و نهایتا دفعه 15م یا 20مین باری که یه سایتو ببینید، حافظه تون جزئیات همه سایت هایی که قبلا دیدید رو با هم قاطی می کنه و یه تصویر مبهمی با آیکون های مینیمالیسیتی و الگوها یا تصاویر HD تو ذهنتون میاد.
مورد دیگه ای که باید مد نظر قرار بدید اینه که همه استعاره های مد، وقتی میان به عرصه طراحی سایت، به یه سطح مشخصی میشکنن. فقط در مورد ظاهر سایت اینو نمیگم، حتی درباره عملکرد و مشکلات فنی جدی ای که بعضی از مدها دارن. مثلا Carousels زیبا و شکیله، اما جای متن تو صفحاتش خیلی کمه و در نتیجه کلیدواژه های کمی توش جا میگیره و برای سئو کارو سخت می کنه. یا مثلا فهرست های همبرگری، برای صرفه جویی تو فضا، تو گوشی ها خیلی چیز خوبیه و کاربرپسند هم هست، اما از طرفی شاید تنبل ها نتونن پیداش کنن و نرخ خروج از سایت زیاد شه.
برتری های طراحی سفارشی سایت
دوباره بزرگترین مزیتش قابلیت به خاطر آوریه، اما این یکی یکم بیشتر از قبلیه. مردم واسه تفریح وبگردی می کنن. کسی هم که واسه تفریح کاریو انجام میده، زیاد نمیخواد تو مطالب دقیق شه و در نتیجه خاطره ای که از سایت تو ذهنش می مونه فعال نیست. اما قالب سایت اگه زیبا و شکیل باشه، خاطره خوبش تحریکتون می کنه که بازخورد مثبت نشون بدید. دوست دارید تو اون سایت بیشتر بمونید و چند جای دیگشم سر بزنید.
طراحی سفارشی سایتم اگه توسط متخصص حرفه ای انجام بشه، یه تجربه کاربری بی نظیر درست می کنه. به جز سئو و مسائل مرتبط با عملکرد سایت، چون کاربر تا حالا مشابه طراحی سفارشی سایت شمارو جایی ندیده به چشمش میاید و به جای اینکه به جهت یابتون زل بزنن یا سریع از سایت برن بیرون، یه خاطره خوب و بیاد موندنی تو ذهنشون ثبت میشه. همین چیزها باعث میشه دوباره به سایت برگردن و این کار تو تجارت به معنی وفاداری و نرخ تبدیله. و به عنوان نکته آخر، اگه بخواهید برای یه سایتی یه نشونه در نظر بگیرید، بدون شک، اینجا هم طراحی سفارشی بهتر عمل می کنه.