متن آلت یا alt text در واقع به طور کامل alternative text یا متن جایگزین هست – یعنی نوشته ای که وقتی عکس نتونه لود بشه، به جای عکس ها ظاهر میشه.
روی وردپرس براحتی میشه برای همه تصاویر سایت، موقعی که داریم روی صفحه قرارشون میدیم، یه متن آلت اضافه کرد. وقتی از قسمت "رسانه" عکس مورد نظرتونو انتخاب میکنید میتونید متنی رو که میخواهید تو کادر وارد کنید.
معمولا متن آلت باید موضوع عکس رو نشون بده. بنابراین اگه تصویر یه گربه رو داشته باشید که روی یه نیمکت نشسته، متن میشه "گربه نشسته روی نیمکت". اگه خودتون متن رو وارد نکنید، وردپرس بجاش از اسم فایل تصویر استفاده میکنه. اگه اسم فایل رو هم با توجه به موضوع تصویر انتخاب کنید خوب میشه. پس مثلا JOOMIR2948 اسم مناسبی نیست.
علاوه بر اینکه این متن هرجا که تصویر لود نشد نمایان میشه، برای موتورهای جستجو هم اهمیت ویژه ای داره. روبات جستجو نمیتونه عکس ها رو تشخیص بده اما میتونه متن آلت رو بخونه و از روی اون به موضوع تصویر پی ببره و در جای مناسب فهرستش کنه. به این ترتیب سئوی صفحه یا ارسال بهتر میشه و در نتیجه روی سئوی کل سایت تأثیر میذاره.
به جز اینها، متن آلت به کسایی که مشکل بینایی دارند و از صوت های متن خوان استفاده میکنن هم کمک میکنه. متن خوان ها جزء extensionهای مرورگرها هستن و محتوای صفحه رو اسکن میکنن و بلند برای کاربر میخونن. اگه تصاویر صفحه متن جایگزین داشته باشند، این متن خوان ها میتونن تصویر رو هم توصیف کنند.
با اضافه کردن تنها چند کلمه ساده به تصاویر میتونید از چند جهت به ارتقای سایتتون کمک کنید. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد سئوی سایت به پست های قبلی دارکوب مراجعه کنید.
آنچه باید بدانید
بازسازی سایت مثل خریدن یه ماشین جدیده. طی سالهایی که سایت قبلی رو داشتید بهش احساسی پیدا کردید (چه مثبت چه منفی) که روی خرید بعدیتون اثر میذاره. شاید طراحی و جذابیت سایتتون خیلی عالی باشه اما خوب مخابره نشه و دائما مجبور باشید برای درست کردنش به این در و اون در بزنید. موقع خرید یه ماشین جدید باید همه ویژگی ها و مزایاش رو بسنجید تا مطمئن بشید انتخابتون درسته. اتفاقا سایت و ماشین ویژگیهای مشابه زیادی دارن (امنیت، مسافت پیموده، اعتبار) اما اگه کاربر بخواد فقط به ظاهر توجه داشته باشه از همه این ویژگی ها بازمیمونه.
درست مثل ماشین، بازسازی سایت به جز ظاهر یه باطنی هم داره. عناصر بصری سایت تازه طراحی شده قطعا بیشتر توجه میگیرن. اما یادتون باشه که بازسازی یه سایت عالی مستلزم اینه که به باطنش هم توجه بشه. اگه مردم نتونن سایتتونو با سرچ کردن پیدا کنن یا اگه وقتی روی سایتتون هستن نتونن از طریق دکمه ها و فهرست ها مسیرشونو پیدا کنن و تو صفحات بگردن، هر چقدرم که سایت قشنگی باشه دیگه اهمیت نداره. پس حتما تو پروسه بازسازی سایتتون به بهینه سازی موتور جستجو (سئو) توجه کنید.
همینطور که سئو رشد میکنه، ما هم باید بیشتر تابع روشهای اثبات شده بشیم. موتورهای جستجو همینطور دارن پیشرفت میکنن و هوشمندتر میشن و بهتر میتونن نحوه تعامل مردم با سایتها رو بشناسن. با توجه به این امر، باید این تغییرات رو مد نظر قرار بدید و از فرصت پیش آمده استفاده کنید و اشتباهات گذشته رو تکرار نکنید. اجازه ندید سایتتون از چشم موتور جستجو، این عضو در حال پیشرفت جامعه آنلاین، مخفی بمونه.
اگه کسی تو جلسه بازسازی سایتتون از بهینه سازی موتور جستجو حرفی زد نترسید. اتفاقا باید روش وقت بذارید و منابعی رو بهش اختصاص بدید تا این کار به طرز مؤثری انجام بشه و پایه و اساس سایتتونو بسازه و حضورتونو تو عرصه آنلاین توسعه بده. باز هم به مقایسه ای که اول این مقاله انجام دادم برمیگردم، خریدن ماشین یه تصمیم آنی نیست. با برنامه دقیق و طی مدت زمان انجام میشه تا ماشینی که خریداری میشه بتونه جوابگوی انتظارات و نیازهامون باشه. حالا از خودتون بپرسید شما هم اونقدر وقت و برنامه ریزی صرف سایتتون کردید که از حصول نتایج مد نظرتون مطمئن باشید؟
خلاصه ای کوتاه از تاریخچه طراحی سایت واکنشگرا
طی چند سال اخیر، تعداد کاربرهای دستگاه های تلفن همراه و تعداد خود گوشی ها خیلی بیشتر شده. در نتیجه ارائه یه تجربه کاربری بی نظیر و باکیفیت برای کامپیوترهای رومیزی، تبلت و موبایل مهمتر از همیشه شده. طراحی سایت واکنشگرا یا RWD بی شک یکی از بهترین روشهای حل این مشکل چند دستگاهی بودنه.
طبق تعریف ویکی پدیا، طراحی سایت واکنشگرا یا RWD (حروف اختصاری برای Responsive Web Design) روشیه که طراح سایت برای فراهم کردن شرایط تجربه مشاهده مناسب سایت (یعنی وقتی که بتونیم سایت رو بدون نیاز به تغییر اندازه و زوم کردن براحتی بخونیم و اسکرول کنیم) در دستگاههای مختلف (از مانیتورهای کامپیوترهای رومیزی تا موبایل و تبلت) بکار میگیره. اگه میخواهید بدونید چرا این مدل طراحی انقدر اهمیت پیدا کرده، بد نیست یه نگاهی به تاریخچه پشتش بندازیم.
تا همین چند سال پیش، سایتها منحصرا برای مطابقت با صفحه نمایشهای کامپیوترهای رومیزی طراحی شده بودند، چون اکثریت کاربرهای اینترنت روی کامپیوترهاشون وبگردی میکردن. اغلب ماینتورها 800 در 1024 پیکسل بودند و برای همین سایتها هم طوری طراحی میشدند که منطبق با این اندازه ها باشند. اما کم کم اندازه های دیگه ای هم به بازار اومدند و طراح های سایت میخواستند سایتهاشون دقیقا همونطوری که روی کامپیوتر دیده میشه روی اینها هم نمایش داده بشه.
برای حل مشکل پهنای ثابت گذشته، از سایتهای واکنشگرا استفاده شد. شاید تعجب کنید اگه بگم هنوز هم استفاده از سایتهای با عرض ثابت متداوله. اواخر سال 1388 عبارتهایی مثل طراحی سیال و قالب مایع بوجود اومدن که یه جورایی نسخه های اولیه طراحی های واکنشگرا بودند.
اواسط دهه هشتاد شمسی، گوشیهای موبایل توانایی دسترسی به اینترنت پیدا کردند اما فقط میتونستند داده های متنی ساده نمایش بدند، تا دهه نود که دیگه گوشی های هوشمند محبوبیت گرفتند و مرورگرهای موبایلی شروع به نمایش "واقعی" سایتهایی کردند که از جاوااسکریپت و CSS2 استفاده میکردند.
برای اولین بار دستگاه های موبایل میتونستن سایتها رو دقیقا همونطوری نمایش بدن که کامیپوترها نمایش میدادند. اما هنوز هم یه مشکلی بود: برای کاربرها خیلی قابل جهتیابی نبودند. کاربرهای موبایل باید کلی زوم میکردند و روی صفحه نمایش کلیک میکردند و از اون طرف هم سرعت بارگذاری پایین صفحات رو تحمل میکردند. به خصوص وقتی گوشی هوشمند روی سرعت 3G میخواست باز بشه.
طراح ها و کدنویس های سایت شاید اسم اتان مارکوت رو شنیده باشند. این مرد عبارت "طراحی سایت واکنشگرا" رو روی یه صفحه روی یک فهرست جدا نوشت و روی کاغذش توضیح داد که تنها راه پیشرفت اینه که با یک طراحی سایت روون و انعطافپذیر به این تغییرات واکنش بدیم.
طراحی سایت واکنشگرا ترکیبی از سه مفهومه: پهنای انعطاف پذیر، تصاویر انعطاف پذیر و تحقیق رسانه. این سه مفهوم به خودی خود جدید و انقلابی بودند. اما وقتی مارکوت راهی برای ترکیب و استفاده از این عناصر در کنار هم پیدا کرد، طراحی سایت واکنشگرا متولد شد.
کاربرهای موبایل خیلی زیاد شدند و موفقیت شرکتها تو تسخیر این فضای جدیده. سایتهاشون باید برای همه دستگاهها بهینه باشه. سایتهای واکنشگرا فقط یه URL دارند و یه سری کد لازم دارن، بنابراین نیازی نیست چند تا سایت طراحی کنند یا نگران چند URL باشند. کاربر چه سایت رو روی تبلت ببینه و چه گوشی هوشمند یا موبایل، در هر حال یک سایت یکسان رو میبینه و سایت به طور خودکار میچرخه و خودشو با صفحه نمایشگری که داره باهاش دیده میشه سازگار میکنه. اینطوری طراحی سایتتون درسته و علاوه بر این تو هزینه های طراحی سایت صرفه جویی کردید. فقط هم یک سایت میسازید و یک سایت رو مدیریت میکنید و اگه هنوز هم فکر میکنید همه این دلایل قانع کننده نبود، چی از این بهتر که کاربرهاتون تجربه باکیفیت و بینظری میتونن داشته باشن و سایتتونو روی دستگاه های مختلف مشاهده کنند. نقاط مثبت طراحی سایت واکنشگرا خیلی بیشتر از نقطه ضعفهاشه.
اونقدر ابزارهای طراحی سایت بوجود اومده که دیگه خودتون هم میتونید سایت خودتونو بسازید و طراحی کنید. اما به نظرتون همچین کاری ایده خوبیه؟
از نظر زمانی که باید برای این کار اختصاص بدید به این مسئله نگاه کنید. هر دقیقه ای که باید به جای تولید محصولات شرکت خودتون یا خدمات رسانی به مشتریهاتون، روی سایت وقت بذارید. هر دقیقش از دست میره و هیچ درآمدی براتون نخواهد داشت.
شاید وسوسه بشید که از یکی از سایت سازهای رایگان استفاده کنید. شاید فکر کنید اینطوری میتونید تو هزینه هاتون صرفه جویی کنید، اما توجه داشته باشید که چه زمان زیادی باید برای این کار اختصاص بدید، و این زمانها همه میرن و درآمدی به ازای اون زمانها نخواهید داشت. بعلاوه احتمالش هم زیاده که سایتتون ظاهر حرفه ای نداشته باشه، که این هم خودش روی درآمد آیندتون تأثیر میذره و مشتری ها زیاد روش حساب نمیکنن.
اگه وقتتون ساعتی 30 هزار تومن ارزش داشته باشه و ساختن سایت 20 ساعت طول بکشه، یعنی شما 600 هزار تومن از دست دادید. اگه وقتتون 60 هزار تومن ارزش داشته باشه، 1 میلیون و 200 هزار تومن از دست دادید. ضمنا به احتمال زیاد اعصاب خوردی های زیادی هم تحمل خواهید کرد و الزاما سایتتون اونطوری که میخواستید از آب در نمیاد.
بیشتر شرکتها یه بودجه بازاریابی دارن. پیشنهاد میشه که شرکت برای اینکه بتونه سطح فعلیشو حفظ کنه یا کارشو گسترش بده، حدود 10% از درآمدشو برای بازاریابی خرج کنه.
یه شرکت کوچیک با درآمد ماهانه 6 میلیون تومان باید حداقل ماهی 600 هزار تومن صرف بازاریابیش کنه. همینطور اگه 10 میلیون تومن درآمد داشته باشه، باید 1 میلیون در ماه خرج بازاریابی کنه. بسته به اندازه سایتی که قراره ظرف دو سه ماه آینده پوشش بدید.
وقتی طراح های حرفه ای استخدام میکنید دارید پول تجربشونو میدید. بعضی طراح های سایت 15 سال تو کار بودند و میتونید مطمئن باشید که تو این مدت چه سایتهای متنوع و کثیری طراحی کردند.
باید کسی رو برای طراحی سایتتون انتخاب کنید که بدونه داره چی کار میکنه.
کار قراردادی تو خیلی از صنایع مختلف بکار میره و بیشتر تاجرها و مشتریها معنیشو میدونن و کلمه خودش گویای مطب هست.
قراردادها برای استفاده خاصی منعقد میشن. مثلا بعضی از نجارهای حرفه ای برای ساخت وسایل خونه قرارداد میبندن، طراح های حرفه ای هم برای طراحی داخلی منزل، برای طراحی سایت و غیره قرارداد میبندند. مهندسهای نرم افزار هم با اینکه قرارداد قطعات نرم افزار میبندن اما موقع طراحی و توسعه سایت ممکنه یکم کار پیچیده بشه.
یکی از دلایل اصلیش عدم اطلاع و درک صحیح از این کاره. چون طراحی سایت از اون کسب و کارهاییه که راحت میشه شروعش کرد و نیاز به پیش زمینه و مهارتی نداره و خیلی ها با یکم دانش از این کار شروع میکنن با قیمتهای خیلی پایین کار میکنن و از سایت سازهای رایگان برای کارهاشون استفاده میکنن و اسم خودشونم میذارن طراح سایت! به همین خاطره که خیلی وقتا مردم فکر میکنن فقط کافیه سرچ کنن طراحی سایت فلان شهر و بعد هم شانسی وارد یکی از صفحات میشن و فکر میکنن همشون طراح های حرفه ای هستن.
عبارت "قراردادی" وارد این عرصه شد، چون این طراح های آماتور و تازه کار این عبارت رو تو سایتهای دیگه دیدن و بدون اینکه معنی درستشو بدونن بکار بردند.
طراحی سایت قراردادی به سایتی میگن که کدگذاری شده باشه و توسط متخصص برنامه نویس، متناسب با نیازهای مشتری خاص نوشته شده باشه. یه سایت قراردادی میتونه از یه سایت بروشوری سایت باشه تا یه سایت فروشگاهی یا سایتی با مدیریت کامل و با سیستم مدیریت محتوای قراردادی خودش.
یه متخصص کدنویسی قراردادی کنترل بیشتری روی ظاهر و عملکرد سایت داره، میتونه ابزار و ویژگی های منحصر به فردی طراحی کنه و با کدهای مناسب، سرعت بارگذاری صفحات رو سرعت ببخشه و بهتر بهینه سازی کنه.
یه کدنویس قراردادی برای ساختن سایت از اسکریپتها و نرم افزارهای آماده یا سایت سازهای درگ و دراپ یا سیستم های مدیریت محتوای منبع باز مثل وردپرس و جوملا و این ابزارهای سایت ساز استفاده نمیکنه. یه سری ابزارهایی هم هستن که فقط همین طراح های آماتور و یه سری آژانس های طراحی سایت تجارت پیشه بکار میبرن.
متاسفانه بخاطر اینکه هر کسی راحت میتونه وارد عرصه طراحی سایت بشه، طراحی سایت تبدیل به عرصه ای شده که پر از آماتورهای دوره ندیدست که فقط میخوان پول مردمو بالا بکشن. اوایل که اینترنت تازه اومده بود، اگه میخواستید بدید براتون سایت بسازن و محدودیت مالی داشتید، میتونستید برید سراغ سایت سازها یا با وردپرس خودتون انجامش بدید. البته اون موقع هزینه یه توسعه دهنده سایت قراردادی خیلی گرونتر بود اما الآن هم معلوم نیست چی تحویل میگیرید و متاسفانه خیلی از شرکتها هم تو دام این قبیل آژانس های طراحی سایت و افرار شیاد میفتن که برای نصب سایت ساز ازشون پول میگیرن.
اگه دنبال یه شرکت طراحی سایت قراردادی حرفه ای میگردید باید ازشون بپرسید تا مطمئن بشید توسعه دهنده های قراردادی هستن یا نه، خودشون کدنویسی میکنن، میخوان وردپرس و امثالهم نصب کنن؟
ما تو عصری زندگی میکنیم که خواسته های طراحی سایتمون به طرز فوری و جادویی با ویرایشگرهای WYSIWYG به مرحله اجرا میرسه، در حالی که قبلا اصلا چنین چیزی امکانپذیر نبود.
الآن دیگه برپایی و مدیریت سایت، با این ابزارها سریع و آسون شده. درسته که هرکسی میتونه چند ساعته به یه وبمستر تبدیل بشه، اما فرایند پیچیده طراحی سایت و نتایجش معمولا نادیده گرفته میشه.
چه بخواهید یه سایت جدید طراحی کنید، چه بخواهید سایت فعلی رو بازسازی کنید، در هر حال باید این مراحل رو انجام بدید تا طراحی حاصل بشه:
وقتی مشتری برای طراحی سایت به ما مراجعه میکنه، زیاد تصویر واضح و روشنی از سایتی که میخواد داشته باشه نداره. این وظیفه ماست که به مشتری کمک کنیم و به ایده پردازی تشویقش کنیم تا بتونیم بفهمیم که چه چیزهایی نیاز داره. یعنی باید ببینیم بر اساس اهدافی که داره چه نیازهایی داره و کاربرهاش (یا کاربرهایی که میخواد جذب کنه) چه نیازهایی دارن. خروجی این همکاری قراره تو مراحل بعدی استفاده بشه.
قبل از اینکه به کار طراحی ورود پیدا کنیم، باید یه تجربه کاربری بسازیم که اهداف مشتری رو تأمین کنه. یعنی باید اینها رو بسازیم:
1- پرونده کاربر: باید کاربر و نیازهاشو بشناسیم و براش یه پرونده درست کنیم که کمکمون کنه خودمونو جای کاربر بذاریم و به جای کاربر با سایت کار کنیم.
2- سفرهای کاربر: باید نقشه جاهایی که کاربر خواهد رفت رو تهیه کنیم و روی سایت جهتیابیش کنیم و ببینیم چطور قراره مشکلاتی که باهاشون روبرو میشه رو حل کنه.
تو این مرحله باید به تمام مشکلاتی که کاربر ممکنه باهاشون مواجه بشه توجه کنیم و تغییرات لازم رو تو طراحی اعمال کنیم. به این کا رمیگن دسترسی پذیری.
دسترسی پذیری برای طراحی محدودیت ایجاد میکنه اما نباید بذارید این مسئله باعث تکراری و کسالت آور کردن سایتتون بشه. بلکه باید ازش در جهت پیشبرد فرایند حل مسئله و ساخت یک طراحی دسترس پذیر استفاده کرد.
همیشه مشکلات پروژه های مختلف با هم فرق دارن، بنابراین باید گوش به زنگ باشیم و سعی کنیم بهترین راه حل ممکن رو برای کاربرهامون ارائه بدیم. گاهی اوقات شاید راه حل خودش یه مشکل دیگه ایجاد کنه و مجبور باشیم تغییرش بدیم. این فرایند دائما در حال تغییره، سیاله و خطی نیست.
گاهی این مرحله منتهی میشه به مدارک تحقیقاتی، فایرفریم، پرونده کاربر، استوری بورد و فلوچارت ساختاری سایت. تازه اینها فقط مال این مرحله بود!
وقتی کارهای تجربه کاربریمون ذخیره شد، میریم سراغ اینکه همه چیزو کنار هم بذاریم و یه قالب بسازیم. یعنی کنار هم قرار دادن همه عناصر و ذخیره کردن.
البته این کار خیلی پیچیده تر از ذخیره کردن عناصر روی صفحست. برای این کار باید کارایی رو هم دخیل کرد برنامه ریزی رو در ارتباط با شکل ظاهری سایت و نحوه استفادش در پلتفرم های مختلف، اینکه کاربر قراره با هر عنصر چطور مشکلشو حل کنه، چطور تجربه کاربرها رو بهینه کنیم، چطور مطمئن شیم که هر کاربر به اهداف مورد نظرش میرسه و مطئن بشیم که سراسر سایت از نظر بصری بهم پیوستگی داره.، انجام داد.
طی این مرحله، باید مفاهیم طراحی سایت رو حداقل برای صفحه نخست سایت و صفحه های داخلی بسازیم. این مفاهیم شامل عناصر بصری طراحی مثل تصاویر، رنگها، فضای جهتیابی و تایپوگرافی میشه و برای عناصر مختلفی چون دکمه ها، جهتیابی و فرم ها استفاده میشه.
نقش ها و مسئولیت های مختلفی وجود دارن که میتونن به یه طراحی سایت جون بدن. از توسعه دهنده های فرونت-اِند گرفته تا طراح های تعاملی و توسعه دهنده های بک-اند. برای یه آدم کمال گرا این فرایند هیچ وقت تمومی نداره، چون همیشه یه راه بهتری هم هست. همیشه باید موقع طراحی سایت حواستونو خوب جمع کنید.
بعنوان یه طراح، همیشه وقتی نوبت به بخش محبوبم تو پروسه برندسازی میرسه، به شدت مجذوب میشم – یعنی موقع تصویرپردازی و طراحی همه روشهای ملموس و زیبا برای اثرگذاری بهتر برند: کاربرد خلاقانه فضای روشن داخلی، عکسهای سنگین و حجیم، لایه های زیبای اطلسی، قطعات پرینتی تا شده.
اما با وجود اینکه وسوسه میشم که فقط رو این قسمت دوستداشتنی کار کنم، بدون همه عناصر ملموس چطور میشه همون اثر رو روی تجربه برند منتقل کرد؟
حالا که بیشتر جهان پیرامونمون دیجیتالی شده، باید همون اهمیتی رو که برای محصولات چاپی میدیم به ظاهر آنلاین برندها هم قائل باشیم. یه سایت عالی میتونه یه ابزار بازاریابی خیلی عالی هم محصوب بشه و همینطور باید روایتگر داستان برند، تجربه و زیبایی برند باشه.
تو این مقاله 5 نکته برای برندسازی بهتر خدمتتون ارائه میدم:
تصور کنید برندتون تو جهان واقعی تیره و رازآلود و عجیبه با تبلیغات پرینتی لوکس و دقیق. اما چهره آنلاینش که سایتتون باشه کاملا متفاوته، یعنی روشن و مینیمالیستی. با این کار کاربرها رو تو یه شک و تعجب رها میکنید، انگار که دو تا برند متفاوت رو تجربه کرده باشن.
قطعا اینکه یه برند تو هر تعامل و نقطه تماسی باثبات و مؤثر کار کنه کافی نیست، بلکه مردم باید از برقراری تماس با برند شما –رو سایت یا صفحه اینستگرامتون- همون حسی رو داشته باشن که تو مغازه شما ممکنه داشته باشن. من خیلی مبینیم که یه برند خیلی رو چهره آفلاینش کار کرده اما نتونسته تو عرضه آنلاین و دیجیتال موفق عمل کنه.
طبعا روی سایت نمیتونیم اونطور که رو در رو با کسی حرف میزنیم، تعامل داشته باشیم. اما میتونیم لحن گفتمان و احساساتمونو متناسب با همون لحن و احساسی انتخاب کنیم که تو جهان واقعی هست و فقط همونها رو وارد محیط دیجیتالی کنیم.
گاهی ایجاد همون حس و لحن الزاما به همون روش انجام نمیشه اما سطح جزئیات، محیط و حس کلی تجربه باید بین هر هر دو نحوه تعامل برند، از پرینت تا محیط دیجیتال یکی باشه.
حالا دیگه برندها با مشتریهاشون به صورت زنده ارتباط برقرار میکنن، برندسازی فقط این نیست که مردم رو باخبر کنیم که ما هستیم، بلکه باید کاری کنیم کاربرها بیشتر با برندمون ارتباط برقرار کنن. باید از لحاظ احساسی با قصه ای که براشون میگید همراه بشن تا این ارتباط بهتر شکل بگیره.
برند باید اونقدر جالب باشه که مردم دوست داشته باشن وقتشونو باهاش بگذرونن. سایت هم همینطوره. وقتی میخواهید یه سایت تعاملی طراحی کنید، باید براش یه شخصیت در نظر بگیرید. دلتون میخواد کاربرهاتون چطوری باید سایت ارتباط برقرار کنن تا حس کنجکاوی، تعجب و آرامش داشته باشن؟ برندتون چطوری بوجود اومد؟ سایتتون چطور؟ کاربرها چطور اومدن به سایت؟ همه اینها رو با اسانسی از برندتون تعریف کنید.
موقع طراحی سعی میکنیم تو دستگاه های مختلف درست نمایش داده بشیم. سایتهای موبایلی شبیه سایتهای دسکتاپیشون هستن. سایتهای دسکتاپی از فهرست های جمع و باز شدنی استفاده میکنن. به نظر من باید دستگاههای مختلف محدودیتها و مزایای خودشونو داشته باشن. پس چرا یه تجربه کاربری و محتوا انتخاب نکنیم که بهم بیان؟
درسته که باید سایت موبایلی شبیه سایت دسکتاپی باشه و سازگار باشن، اما لازم نیست دقیقا مشابه باشن. ببینید چه ویژگی هایی یا چه محتوایی با هر پلتفرم مرتبط یا بی ربطه و بر اساس این مسئله طراحی رو انجام بدید.
برای برندها، یکی از جالبترین چیزها درباره فضای دیجیتال، آزادی و انعطاف پذیریشه. برندتون میتونه خودشو باز کنه یا جمع کنه
من واقعا عاشق دیدن برندهایی هستم که نه تنها به صورت آنلاین زیبا کار میکنن، بلکه خودشو واکنشگرا کرده تا وقتی سایت برای دستگاه بهینه است، بنرند هم برای جای خودش بهینه است. برند در بیش از یک قالب یا اندازه قابل مشاهده است که میتونه با همه عناصر یا بدون بعضی از عناصر باشه.
یه روش اینه که برند تو همه محیطها از نظر رنگ، مارک و تایپوگرافی و لحن یکی باشه. اینطور کاربرها بیشتر با برندتون آشنا میشن و تو ذهنشون حک میشید.
پیچیده اش نکنید. فکر نکنید باید همه عملکردهارو روی سایتتون داشته باشید یا همه مدل محتوایی باید باشه. سایتی که بخواد همه اینها رو داشته باشه گیج کننده میشه.
بسته به اندازه و مقیاس کارتون، چند روش رو انتخاب کنید و همونها رو درست انجام بدید. روی چیزهایی که کاربرها لازم دارن تمرکز کنید و تجربه دیجیتالیتونو بر اساس این نیازها طراحی کنید نه بیشتر.
یه سایت مستقیم و ساده با یه پیام هدف میتونه به اندازه یه شبکه اجتماعی پیچیده و تصویری مؤثر باشه و حتی شاید بیشتر. هر بار فقط روی یک چیز تمرکز کنید.
پس فکر نکنید سایت برند یه موجود متفاوتیه، بلکه مردم باید دقیقا همون رایحه برند رو ازش بشنون و همونطور باهاش تعامل داشته باشن.
برای ساخت یه تجربه برند عمیق تر، غنی تر و جالبتر راههای متفاوتی هست که میتونید برای عرضه سایتتون بکار بگیرید.
با وجود فناوری رو به رشد، استفاده از تکنولوژی یکی از جالبترین و هیجان انگیزترین راههای کار با طراحی و برندسازیه. این کارو تو اولویت کاریتون قرار بدید.
این از اون چیزهای کوچیکیه که بارها و بارها برگشت میخوره و بعضی وقتا به جایی میرسه که دیگه هیچ کارش نمیشه کرد. این چیه که طراح های سایت رو انقدر پشت میز نگه میداره و انقدر تأیید مشتری برامون مهمه؟ درسته لوگو و این مسئله اونقدر مهمه که گاهی یه لوگوی بد ما رو مجبور میکنه که تقریبا یه سایت تازه بخاطرش طراحی کنیم.
این مسئله برای بیشتر طراح ها پیش اومده، یه جلسه دارید و یه پروژه خوب برمیدارید اما مشتری تازه در مورد یه سری مسائل خیلی حساسه و میخواد شما رو طراحی سایت حکومت کنید. اما وقتی ازشون در مورد لوگو میپرسید، میگن لوگو داریم و یه کارت تجاری درمیارن با یکی از تصاویر پیشفرض برنامه آفیس ورد که خودشون چند سال پیش تو خونه طراحی کردن. بدتر از اون وقتیه که میگن ما تغییرش نمیدیم، چون دوستش داریم!
تو این شرایط معمولا سه گزینه پیش رو دارید:
1- همونو قبول کنید و کوچیکش کنید!
2- پیشنهاد بدید که همونو یکم بهترش کنید و فونتشو عوض کنید اما رنگها تغییری نکنن
3- دوباره یه لوگو طراحی کنید
وقتی همچین شرایطی پیش میاد ما معمولا گزینه های دو یا سه رو انجام میدیم. اما بیشتر وقتها گزینه سه جواب نمیده چون قرارداد شامل تغییر سایر رسانه های شرکت که لوگوی قبلی روشون هست نمیشه. بنابراین گزینه دو بهترین گزینست. میتونید ظاهر لوگو رو حفظ کنید اما یکم بروزترش کنید که این کار هم معمولا از طریق تغییر فونت انجام میشه.
اگه یه لوگوی جدید میخواستید و گزینه سه رو انتخاب کردید، ما بهتون یه بسته بی نظیر برای لوگوتون پیشنهاد میدیم. این بسته شامل 6 تا 9 ایده اولیه است و بعد شما یکیشو انتخاب میکنید یا میتونید از هر کدوم یه قسمتشو انتخاب کنید و ما همه رو با هم تو یه لوگو جمع میکنیم و لوگوی نهایی طراحی میشه. این بسته خیلی مقرون به صرفه است و لازم نیست اونقدری که فکر میکنید براش هزینه کنید.
همین امروز راجع به لوگوتون صحبت کنید، ما بسته های لوگوبا قیمت ایین پیشنهاد میدیم که میتونید همزمان با طراحی سایت بگیرید.
دقت داشته باشید که لوگو اولین لینک طراحی سایتتونه، بنابراین اگه کیفیت پایینی داشته باشه یا قدیمی باشه، بهبودش خیلی تو چشم میاد و سایتتونو تغییر میده. اگه میخواهید در موردش صحبت کنید با ما تماس بگیرید.
چرا برای پروژه بعدیتون یه روش تازه امتحان نمیکنید؟ با دارکوب تماس بگیرید.
هرچقدرم که سایتتون بزرگ باشه، یه موقعی میرسه که نیاز به یه نوسازی داره.
فناوری دائما پیشرفت میکنه و ویژگیهایی که یه زمانی بروز بودن، قدیمی میشن.
هر چند ممکنه یه طراحی قدیمی همچنان به نظر خوب و هوشمندانه بیاد اما شک نکنید که تو یه سری ویژگی ها نقص خواهد داشت یا خوب عمل نخواهد کرد.
تو این مقاله 9 نشونه قدیمی بودن سایت رو با هم بررسی میکنیم:
اگه سایتتون قبل از سال 1392 ساخته شده و بعد از اون دیگه تغییری نکرده، حتما یه نوسازی لازم داره. مثلا میتونید محتوای اخبار/ حوادث/ وبلاگ و سایر قسمتهای سایتتونو به طور منظم بروز کنید. پیشنهاد میکنیم هر 2-3 سال سایتتونو بزرگتر کنید تا تو طراحی سایت از مدهای جدید عقب نمونید.
اگه سایتتون چند سال پیش ساخته شده، احتمالا واکنشگرا یا سازگار با موبایل نیست. این موضوع هم روی تجربه کاربری اثر میذاره و هم گوگل سایتهایی که واکنشگرا نباشن رو پس میزنه.
کسب و کارها همراه با زمان رشد میکنند و تغییر میکنند. آیا شما هم همراه با زمان پیش میرید؟ و آیا محتوای سایتتون وضعیت فعلی کسب و کارتونو بازتاب میده؟
آیا روی سایتتون درخواستی هم دادید؟ این معمولا میتونه نشونه وجود مشکل باشه. شاید مشکل اینه که دیگه کاربرپسند نیست، یا مردم به یه قسمت دیگه از سایتتون هدایت میشن که تعاملی نیست. یه نگاهی به آنالتیک سایتتون بندازید تا متوجه بشید اشکال کجاست.
شاید معیارهای گوگل رو رعایت کرده باشید ولی با این وجود رتبه سایتتون اخیرا پایین اومده. معیارهایی که گوگل استفاده میکنه دائما تغییر میکنن. بنابراین اگه میخواهید همیشه رو به رشد باشید باید دائما سایتتونو تغییر بدید.
اگه بارگذاری و جهتیابی سایتتون کند باشه دیگه کاملا واضحه که باید بروزرسانیش کنید. شاید مشکل این باشه که سیستم قدیمی شما با مرورگرهای جدید سازگار نیست. جهتیابی آهسته یکی از بزرگترین دلایل بستن سایت توسط مشتریهاست. پس حتما سرعتتونو بالا ببرید.
آیا سایتتون با شبکه های اجتماعی مثل توئیتر، فیسبوک، اینستگرام و پینترست قاطی شده؟ این یکی از روشهای هدایت ترافیک به سایتتونه و میتونه رتبه سایتتون هم بالا ببرید. از دستش ندید.
هر چندوقت یکبار روی سایتتون اخبار یا بخش حوادث میذارید؟ روشها، مدلها و گرایشهای جدید دارن دائم بوجود میان و مدها رو قدیمی میکنن. مواظب باشید که شما هم تبدیل به اخبار قدیمی نشید. باید سایتتون همراه با زمان پیش بره وگرنه خطر مطرود شدن وجود داره.
توسعه و طراحی سایت دارکوب متخصص طراحی های کیفیت بالا و مقرون به صرفه است. اگه بخواهید میتونیم سایت فعلیتونو بررسی و بازسازی کنیم. باهامون تماس بگیرید.اگه با یه شرکت طراحی و توسعه سایت قرارداد بستید که براتون سایت بسازن، حتما توقع دارید بهترین سایتی رو که مناسب شماست تحویلتون بدن.
اگه بخواهید بدید یه خیاط خوب براتون یه لباس بدوزه، مثلا یه شلوار، برای اینکه اندازتون بشه باید قبل از بریدن پارچه اندازه هاتونو بگیرید. وگرنه ممکنه براتون بلند یا کوتاه دربیاد. اما شاید هم خودتون به دردسر نندازید و برید یه شلوار آماده بخرید.
وقتی مشتری سراغ ما میاد، به این دلیله که میدونه دقیقا همون چیزی رو میگیره که میخواسته و براش مناسبتره. اما باید قبل از شروع کار بدونیم مشتری میخواد روی سایتش دقیقا چی بگه. ما میخواهیم مشتری از داشتن سایتی که بر اساس محتوا و نیازهای خاص خودش طراحی شده منتفع شه.به این ترتیب یه ظاهر حرفه ای تر و جذابتر به سایت میدیم و پیام برندتونو به بهترین شکل ممکن بهتون میرسونیم.
اگه ما همینجوری کارو شروع میکردیم و هر کاری دوست داریم میکردیم و بعدش از مشتری محتوا میخواستیم میتونستیم بهترین چیزها رو بسازیم، اما بعدش شاید مشتری دوباره میرفت سراغ همون قالب های پیش ساخته، چون به همون نتیجه ای که ما میگیم میرسید.
شاید شما بگید محتوا دیگه قطعا خیلی تفاوت خاصی ایجاد نمیکنه، اما برای ما بارها اتفاق افتاده که فکر میکردیم یه صفحه ای نهایت دو پاراگرف میشه با یه عکس و بعد وقتی بهمون محتوا رو دادن دیدیم در اصل 6 پاراگرافه و یه گالری عکس، یه نقشه و چند تا جدول. همونطور که احتمالا حدس میزنید، اینها دیگه روی صفحه همون شکلی نمیشه و اصلا دیگه تو اون فضای کوچیک جا نمیشه. اگه قبل از شروع کار بدونیم چی میخواهید، میتونیم یه کار خیلی بهتر طراحی کنیم و دقیقا چیزی تحویلتون بدیم که توقع داشتید.
البته میدونیم که شاید اینکه آدم همینطوری بشینه و یه چیزی بنویسیه خیلی سخته و نوشتن یه سایت کامل پر از محتوای مفید و به درد بخور، اونم وقتی اصلا نمیدونی نتیجه نهایی چطوری قراره بشه، کارو سختتر میکنه. اگه بخواهید، تو جلسه اول میتونیم راجع بهش صحبت کنیم و برای جمع آوری محتوا هرچقدر بخواهید بهتون کمک کنیم.
اگه میخواهید راجع به نیازهای سایت و محتواتون با ما صحبت کنید ما هم خوشحال میشیم کمکتون کنیم و سایتی براتون بسازیم که تو دستیابی به اهدافتون وسیله باشه. باهامون تماس بگیرید.