پرتال وب یه سایته که اطلاعاتش رو از منابع مختلف و به شکل واحدی جمع میکنه. معمولا هر کدوم از این منابع یه جای مشخصی روی صفحه دارن و اطلاعاتی که از اون منبع میان در اون قسمت قرار میگیرن. و معمولا هم اینطوریه که کاربر میتونه خودش صفحه رو آرایش بده و مشخص کنه چه چیزهایی نمایش داده بشن. انواع پرتال شامل داشبوردهای اینترانت و mashups (صفحاتی از وب که از منابع مختلف اطلاعات جمع میکنند و یکجا نمایش میدن) هست. گستره محتوایی که به صورت واحد نمایش داده شده بستگی به کاربر هدف، هدفی که برای پرتال در نظر گرفته شده و و تنوع محتوا داره. در خیلی از موارد طراحی سعی داره ظاهر محتوا و قالب عمل انتخاب شده و کدها قابلیت شخصی سازی و آرایش دادن داشته باشن. در بعضی موارد هم پرتال ها طوری ساخته میشن که سِمّت کاربر در سازمان مشخص میکنه کدوم قسمتها در آرایش پرتال نمایش داده بشن و کدوم قسمتها از دید اون کاربر حذف بشن.
بعضی پرتال ها از API موتور جستجو برای سرچ در داخل پرتال کمک میگیرن (با محدود کردن دامنه هایی که جستجو میشن). به جز این قضیه سرچ داخلی، پرتالها خدمات دیگه ای هم ارائه میدن، مثلا ایمیل، اخبار، نقل قولهای بزرگان، اطلاعات دیتابیس و حتی بعضی هاشون محتوای سرگرمی هم دارن. پرتال ها طوری محتواشونو سازماندهی میکنند تا مدیریت و اجرای دیتابیس و برنامه های مختلف با ظاهر و حس یکپارچه ای انجام بگیره، وگرنه مثل سایتهای مختلف با URL های مختلف میبود. امکاناتی که روی پرتال در دسترس کاربر قرار میگیره بستگی به این داره که آیا کاربر معتبره (مثلا کارمند سازمان یا عضو پرتاله) یا یه بازدیدکننده غریبه است.
سایت یاهو، msn، آی گوگل و AOL از انواع پرتال های عمومی هستند. مثلا برید My Yahoo رو ببینید. ببینید چه امکاناتی داره. این امکانات رو بعدا هم گوگل روی آی گوگل برای کاربرهای خودش آورد (که از 10 آبان 92 متوقف شد). برای مثال پنلهای کناری مرورگر اپرا و صفحات Speed Dial که بیشتر مرورگرها دارن هم ظاهری مثل پرتال های اولیه دارن.
در نیمه دوم دهه 70 پرتال وب یه واژه نو ظهور در آی تی به حساب میومد. بعد از زیاد شدن مرورگرهای وب در همون دوران، خیلی از شرکتها برای دسترسی به بازار اینترنت سعی کردند از پرتال کمک بگیرند. وب پرتال بخاطر کاربرهای زیادی که داشت تونست توجه زیادی به خودش جلب کنه، به طوری که اگه روی صفحه نخست سایت تنظیم شده بود، میشد نقطه شروع وب گردی کاربرها. وقتی شرکتهای اینترنتی با هم ادغام شدند یا یکی توسط دیگری تحت کنترل در اومد، محتوا و برندسازی پرتال ها هم تغییر کرد. شرکت والت دیسنی Go.com رو تأسیس کرد، IBM و دیگران Prodigy رو بنا نهاد و Netscape تحت مجموعه America Online در اومد. کتابخونه های عمومی به شدت از پرتال ها استقبال کردند. الآن کتابخونه هایی که پرتال داشته باشند کاربر میتونه لاگین کنه و بین دانشکده ها و کتابخونه دانشگاه دنبال کتابهایی که میخواد بگرده. بازار عمودی برای ISVها هنوز هم در محدوده هایی مثل مدیریت خطر و GRC برای شرکتهای دولتی داشبوردهای داخلی اجرایی مدیریتی ارائه میده.
پرتالهای وب گاها به صورت افقی یا عمودی طبقه بندی میشن. پرتال افقی برای شرکتهایی که تو یک محدوده اقتصادی مشترک کار میکنن یا تولیدکننده یا توزیع کننده کالای یکسانی هستند بکار میره. پرتال عمودی که بهش وُرتال هم میگن (ورتال از ترکیب کلمات پرتال و vertical به معنی -عمودی- بوجود اومده)، نقطه ورود به یه صنعت یا بازار خاص، و یا موضوع مشخصه. بعضی از پرتال های عمودی به پرتال های اطلاعاتی عمودی (VIPs) هم معروفند. اینجور پرتال ها اخبار، محتواهای منظم، انتشارات دیجیتال و فروش های آنلاین ارائه میدن. بر خلاف پرتال های عمودی سنتی، VIPها امکان برنامه های چندرسانه ای دینامیک – از جمله شبکه های اجتماعی، پست های ویدئویی و وبلاگ نویسی – هم دارن.
1- وب پرتال های شخصی
پرتال شخصی یه صفحه وب از یک سایت روی وب جهانی یا صفحه نخست HTML محلی شامل جاوااسکریپته و به احتمال زیاد در یه مرورگر اصلاح شده باز میشه. عموما پرتال های شخصی امکانات شخصی سازی شده ای برای کاربرهاش فراهم میکنه که مسیری به محتوای دیگه باز میکنه. ممکنه برای استفاده از اپلیکیشن های متنوع، انواع مختلف میان افزارها و سخت افزارها خدماتی از منابع مختلف فراهم و روی سرورهای محلی غیر استاندارد اجرا کنند. به علاوه، پرتالهای تجاری میتونن برای اشتراک گذاری و همکاری در محل کار طراحی بشن. یه فایده دیگه پرتالهای تجاری اینه که محتواشون میتونه روی پلتفرم های مختلفی مثل کامپیوترهای شخصی، برنامه های کمکی دیجیتالی و شخصی و موبایلها و گوشی های تلفن همراه به نمایش دربیان. اطلاعات، اخبار و بروزرسانی ها مثالهایی از محتواهایی هستن که میتونن روی چنین پرتالهایی ارسال بشن. از طرف دیگه پرتالهای شخصی میتونن راجع به هر موضوعی باشن مثلا میتونه اطلاعات افراد و آشنایان رو روی شبکه های اجتماعی نشون بده یا لینکهایی به محتوای خارجی ارائه بده که وقتی به خدماتی دسترسی ندارید بهتون کمک کنه. اما پرتالها محدود به لینک دهی نمیشن. خیلی از پرتالهای ساده تر میتونن جایگزین طراحی های mash upها بشن. پرتالهای قدیمی اغلب میتونستن جایگزین طراحی های داشبوردهای قدرتمندتر بشن. بعضی ها هم به پرتالهای جدیدتری مثل بعضی از نسخه های تجمع RSS وابسته اند و گاها سطوحی از برداشت وب رو هم شامل میشن.
مثلا برید به آدرس home.psafe.com، این یه پرتال شخصی بر اساس فناوری شبکه ای بی طرفه و محتواش میتونه بر اساس انتخاب ها و تنظیماتی که خود کاربر انجام میده برای کاربرهای مختلف تغییر کنه. امنیت کاملی هم در برابر ویروسها، بدافزارها، فیشینگ و حقه های بانکی داره. این پرتال مال یه شرکت امنیتی برزیلیه.
بعد از شکوفایی دات کام در سال های دهه 70، خیلی از دولتها شروع به ساختن سایتهای پرتال برای شهروندانشون کردند. این پرتالهای اولیه علاوه بر دولتی ها، مخاطبان خاصی رو هدف قرار میدادند. اینجا میتونید فهرستی از پرتالهای دولت های خارجی رو مشاهده کنید:
پرتال استرالیایی australia.gov.au
پرتال امریکایی USA.gov (برای انگلیسی زبانها) و GobiernoUSA.gov (برای اسپانیایی زبانها)
www.gov.lk برای سریلانکا
Disability.gov برای شهروندان معلول امریکایی
Europa (Web portal) که لینکهایی رو به شرکتها و سازمانها و انتشارات خبری اروپایی ارائه میده و محتوای سمعی بصری از کنفرانسهای خبر داره.
gov.uk برای شهروندان و businesslink.gov.uk برای شرکتهای انگلیس.
Health-EU portal که همه موضوعات مربوط به سلامت رو از سراسر اروپا جمع آوری میکنه.
india.gov.in برای هند.
National Resource Directory که برای اعضای خدمات امریکایی، جانبازان و خانواده هاشون لینکهایی به منابع خارجی میده.
govt.nz برای نیوزلند.
Saudi.gov.sa برای عربستان سعودی.
https://online.belastingdienst.cw برای اقتدار مالیاتی بخشی در هلند.
پرتالهای فرهنگی دیجیتالی از گالری ها، کتابخونه ها، آرشیوها و موزه ها محتوای فرهنگی رو جمع آوری میکنند (برای مثال library portal رو مشاهده کنید). این نوع از محتوا به محتوای فرهنگی غیرقابل رؤیت وب که ممکنه با موتورهای جستجوی استاندارد فهرستبندی نشن دسترسی میده. کلکسیونهای digitized معمولا حاوی کتاب، کارهای هنری، عکس، مجلات، روزنامه ها، موسیقی، صداهای ضبط شده، فیلم، نقشه، خاطرات و نامه ها، سایتهای آرشیو شده و متادیتای توصیفی مرتبط هر نوع کار فرهنگی هستن. این پرتالها معمولا بر اساس منطقه یا ملیت سازمانها گروهبندی میشن. میتونید در زیر فهرستی از پرتالهای فرهنگی رو ببینید:
DigitalNZ – یه پرتال فرهنگی که توسط کتابخانه ملی نیوزلند اداره میشه و به محتوای دیجیتالی نیوزلند تمرکز داره.
Europeana – یه پرتال فرهنگی برای اتحاد اروپا بر اساس کتابخونه ملی هلند که توسط پایه گذاران اروپاییش اداره میشه.
Trove – یه پرتال فرهنگی که توسط کتابخانه ملی استرالیا اداره میشه و بر محتوای استرالیایی تمرکز داره.
Digital Public Library of America – کتابخانه عمومی دیجیتالی امریکا
طی دهه 70 شمسی، اینترانت رواج پیدا کرد. هر چی اندازه و پیچیدگی اینترانت بیشتر میشد وبسمترها با مشکلات بیشتری در حوزه مدیریت کاربر و محتوا روبرو میشدن.دیگه ارائه اطلاعات درباره شرکت کافی نبود و کاربرها شخصی سازی و سفارشی سازی های بیشتری میخواستن. وبمسترهایی که به قدر کافی مهارت داشتند میتونستن یه سری قابلیتها به پرتالها اضافه کنند اما هنوز کم و کاستی های زیادی در بیشتر بخشها وجود داشت و باعث شد خیلی از کاربرها از اینترانت زده بشن.
خیلی از شرکتها سعی کردند ابزارهایی برای کمک به وبمسترها ارائه کنند، تا از طریق دیدگاه های شخصی، مدیریت برنامه ها و اطلاعات راحتتر انجام بشه. از جمله کارهای دیگه ای که در این رابطه انجام شد میشه به مدیریت جریان کاری، همکاری بین گروهها و سیاستهای مدیریت شده انتشارات محتوا اشاره کرد. بیشتر اینها با استفاده از احراز هویت امنیتی یا single sign-on دسترسی داخلی و خارجی به اطلاعات اجرایی رو فراهم میکردند.
استانداردهای JSR 168 حول و حوش سال 1379 ظهور کردند. استانداردهای JSV 168 امکان قابلیت اجرای داخلی پرتلت ها (portlets) رو بین پلتفرم پرتال های مختلف فراهم میکنه. با وجود این استانداردها، توسعه دهنده های پرتال، مدیران پرتالها و مصرف کننده ها میتونن پرتالهای مبتنی بر استاندارد و پرتلت ها رو با هم ترکیب کنند.
به نظر میرسه هنوز هم مفهوم تجمع محتوا در حال پیشرفته و احتمالا پرتال ها به خصوص طی چند سال آینده به رشدشون ادامه بدن. عده ای از متخصصان پیش بینی کردند پرتالهای نسل 8 در زمینه mash upهای تجاری ارسال ابزار، اپلیکیشنها، اطلاعات متنوع و نقاط دسترسی از طریق یک مکانیسم واحد گسترش پیدا کنند.
با افزایش محتوای تولیدی کاربر، فرمتهای مختلف فایل، معماری اطلاعات و سیلوهای داده های پرت ممکنه لازم بشه که تاکسونومیست به کاربرها امکان تگ گذاری داده ها رو بده تا داده ها طبقه بندی بشن. از طرفی این کار نهایتا یه اثر موجی هم داره و منجر به این میشه که کاربرها جریان اطلاعاتی و جهتیابی تک کاره تولید کنند.
پرتالهای شرکتی امکان خدمات سلف سرویس برای مشتریها و کارمندان هم ارائه میدن.
بهشون پرتالهای بازار سهامی یا مبادلات سهام هم میگن. این پرتالها اپلیکیشن های مبتنی بر وب هستند که فرایند اطلاع رسانی به سهامداران رو تسهیل میکنه. اطلاعاتی مثل آخرین قیمت، درخواستها/مناقضه، آخرین اخبار، گزارشات و اطلاعیه ها. بعضی از پرتالهای سهامی از طریق سیستم مخزن مرکزی (CDS) از درگاه های آنلاین برای خرید و فروش سهام یا مدیریت سرمایه گذاریهای صورت گرفته استفاده میکنند.
این پرتالها اطلاعاتی درباره املاکی که برای فروش هستن رو برای آژانس های املاک جمع میکنند. با یه سرچ ساده تو گوگل میتونید مثالهای فراوونی از این پرتالها مشاهده کنید.
این پرتالها درگاهی برای تولیدکننده های دولتی هستند که خدمات و محصولاتشونو روش به مزایده میذارن. کاربرهای این پرتالها میتونن داده ها رو سرچ، اصلاح، ثبت، بازبینی و آرشیو کنند تا یک فرایند مناقصه آنلاین کامل درست بشه.
با استفاده از مناقصه آنلاین، پیشنهاد کننده ها میتونن همه کارهای زیر رو انجام بدن:
دریافت اطلاعیه مزایده ها
دریافت اسناد مزایده های به صورت آنلاین
پر کردن فرمهای آنلاین
ثبت پیشنهادیه ها و اسناد
ثبت مزایده آنلاین
وب پرتالهای میزبانی خیلی محبوب شدند تا جایی که تعدادی از شرکتها شروع به ارائه این پرتالها به عنوان خدمات میزبانی کردند. بازار پرتال میزبانی موقعیت پرتالها رو از اساس تغییر داد. در اکثر موارد این پرتالها فقط به عنوان ابزاری برای انتشار اطلاعات استفاده شدند تا دیگه نیازی به تهیه برنامه های منسوخ یا ارائه داده های مرتبط جمع آوری شده از دیتابیس های پراکنده نباشه. هر چی محبوبیت این پرتالها افزایش پیدا کرد، امکاناتشون هم بیشتر شد و دیتابیس های میزبانی شده، مدیریت اسناد، ایمیل، انجمن های بحث و تبادل نظر و غیره رو هم شامل شد. پرتالهای میزبانی محتوایی رو که از ماژول هاشون جمع آوری کردند به طور خودکار شخصی سازی میکنند تا تجربه خاصی رو برای کاربرهاشون ارائه بدن. در این ارتباط، پرتالهای وب شرکتی همچنان اهداف پرتالهای شرکتی قدیمی رو دنبال میکنند. ظهور نوع جدید پرتالهای اینترنتی به نام پرتالهای ابری، قدرت سیستم های نرم افزاریِ API (رابط کاربری برنامه نویسی اپلیکیشن) رو به نمایش گذاشت و به SOA (معماری خدماتی، خدمات وب و تبادل داده های سفارشی) نفود کرد تا تعامل ماشین با ماشین رو تنظیم کنه و تجربه کاربری روون تری رو برای وصل شدن کاربرها به دامنه های مختلف گسترده در طول فصل داده شده ایجاد کنه. پرتالهای ابری پیشرو به خوبی نشون دادند که با استفاده از سرمایه گذاری روی mashsup و خدمات وب جمع آوری شده برای ساخت پرتالهای ابری، چه کارهایی میشه انجام داد.
تعدادی از پرتالها برای نشون دادن خاصیت دامنه های مختلف بوجود اومدن. این پرتالها امکان دسترسی به شرکتها و خدمات خاصی رو فراهم میکنند. مثال بارز این پرتالها رشد پرتالهای املاکیه که به خدماتی مثل دفاتر املاک و حذف شرکت دسترسی میدن. این پرتالها با خطوط مشابه، اخبار مختص صنعتی خاص و پرتالهای اطلاعاتی، مثل یه پرتال کلینیکی عمل میکنند.
ایده اصلی پرتالها اینه که محتوا رو از سیستمها و خدمات مختلف جمع کنیم و برای کاربر روی یک صفحه وب نمایش بدیم.
معماری یا سرور برنامه بیشترین عملکردهای مهم برنامه رو اجرا میکنه. این سرور برنامه به نوبه خود با سرورهای دیتابیس در ارتباطه و حتی میتونه بخشی از محیط سرور خوشه ای (کلاستر) باشه. پیکربندی پرتالهای با ظرفیت بالا ممکنه از روشهای توازن بارگذاری استفاده کنند.
برای پرتالهایی که عملکرد برنامه رو برای کاربر ارائه میدن، سرور پرتال در واقع قطعه جلویی پیکربندی سروره که شامل بعضی از اتصالات به سرور برنامه میشه. مرورگرهای قدیمی که عناصر آیفریم و HTML روشون مجاز بودند، میتونن بدون نقض سیاست امنیتی همون منبع مرورگر (که به منع تنوع نقض امنیت سایت مقابل متکی بود)، اطلاعات مختلف رو نمایش بدن. فناوری های جدید مربوط به مشتری به فریم ورک های جاوااسکریپت و کتابخونه هایی تکیه دارند که به عملکرد جدید وب مثل وب سوکت و async callbacks وابسته اند.
سروری که پرتال رو میزبانی میکنه میتونه برای کاربر فقط یه گذرگاه باشه. با استفاده از پرتلتها، عملکرد اپلیکیشن میتونه در هر تعداد از صفحه پرتال نمایش داده بشه. این معماری برای کاربر قابل مشاهده نیست. تو همچین طراحی ای، امنیت و قابلیت همزمانی کاربر میتونه مسئله مهمی باشه و طراح های امنیتی باید از اینکه فقط کاربرهای معتبر و مورد اعتماد میتونن در سرور برنامه درخواست بدن، اطمینان حاصل کنه. اگه طراحی امنیتی و مدیریتی نتونه از اعتبارها مطمئن بشه، پرتال نسبت به انواع مختلف حمله ضعیف شناخته میشه.
پرستاشاپ یه فروشگاه ساز منبع باز رایگانه که به بیشتر از 120000 سایت فروشگاه آنلاین در سرتاسر جهان خدمات رسانی میکنه. بیش از 275 افزونه و تسهیلات با دقت روش توسعه یافتند تا تجار بتونن با کمترین زحمتی فروششونو افزایش بدن. تمام امکانات این نرم افزار کاملا رایگان هستند.
پرستاشاپ یه نرم افزار رایگان دارای پروانه عمومی همگانی گنو است که در مرداد 86 به طور رسمی شروع به خدمات رسانی به کسب و کارهای متوسط و کوچیک کرد.
پرستاشاپ گذشته خوبی داره و حتی تونسته در سال 89 عنوان بهترین برنامه فروشگاه ساز منبع باز و در سال 90 بهترین برنامه تجاری منبع باز رو کسب کنه.
از سیستمهای پرداخت متنوعی مثل PayPal، Google Checkout، Payments Pro via API ، Authorize.net و Skrill پشتیبانی میکنه. روی وب سرور 1.3 آپاچی و بالاتر، روی PHP 5 و بالاتر و روی مای اس کیو ال 5 استفاده شده و کار میکنه.
حدود 41 زبان در سطوح مختلف با این برنامه قابل استفاده اند، از جمله فارسی. اما فقط زبانهای انگلیسی و فرانسوی برای همه نسخه از پشتیبانی کامل برخوردارند. در پنل ادمین، در نرم افزار، آجاکس (AJAX) استفاده شده. میشه برای افزایش عملکردهای مختلف به فروشگاه آنلاین، به برنامه ماژول های دیگه هم اضافه کرد.
فرض کنید میخواهیم روی پرستاشاپ یه فهرست دینامیکی از محصولات رو مدیریت کنیم: رابط کاربری اجرایی کمکتون میکنه که با یک کلیک به راحتی بروزرسانی های پیچیده رو مدیریت کنید. صفحه پرداخت یک صفحه ای امکان مشاهده محصولات انتخاب شده و انواع روشهای ارسال ممکن رو به همراه جزئیات مورد نیاز (مثل مالیات بر ارزش افزوده، محدودیت های حمل و نقل، وزن و غیره) برای مشتری فراهم میکنه و مشتری میتونه پیام های مورد نظرشو با سفارش همراه کنه. بنابراین همونطور که میبینید پرستاشاپ در ساده کردن و راحت کردن کار مشتریها نهایت تلاششو کرده. پرستاشاپ در تبدیل مالیاتها بر اساس محل زندگی مشتری هم سیستم پیشرفته ای داره و به علاوه میتونه نرخ مبادلات رو شخصی سازی کنه. مشتریها میتونن واحد پولی رو که ترجیح میدن انتخاب کنند.
یکی دیگه از امکانات مهم این برنامه، تحلیل (آنالتیک) های سیستم و گزارش مشکلاته:
میتونید ببینید مشتریهاتون چه کسایی هستن و از کجا میان. ضمنا میتونید آمار بی نظیری رو که پرستاشاپ براتون فراهم میکنه مشاهده کنید.
میتونید ببینید چه روزهایی بیشترین فروش رو داشتید و موفقیتتونو ردیابی کنید.
میتونید اعداد و ارقام و آمارها رو درباره نحوه عملکرد محتوای سایتتون مشاهده کنید و بهترین فروشنده ها و کاتالوگهای برتر رو شناسایی کنید.
میتونید ببینید کی براتون بیشترین ترافیک رو میفرسته و نسبت بهش بی تفاوت نباشید.
این برنامه ابزار بازاریابی و تبلیغاتی خیلی خوبی هم داره، مثلا ایمیلهای پیگیری خودکار، خبرنامه، برنامه های وفاداری که جوایزی رو برای مشتریها فراهم میکنند، برنامه های ارسال برای یک دوست که در ازای معرفی سایت توسط مشتری به دوستانش به مشتری تخفیف میدن. در نتیجه این امکانات میتونید به مشتریهاتون یادآوری کنید که دفعه قبل کجاها رو مشاهده کردند یا بیشترین صفحات مشاهده شده کدوم صفحات هستند. و فروشتونو با کوپن و تخفیف افزایش بدید.
پرستاشاپ یه برنامه فروشگاه ساز سبک و مفید و ساده است با مزایای بیش شمار. میخوام بهتون بگم که همه چیزهای خوب ساده هم هستند.
دارکوب آماده است تا سایتهای شما رو با قالب ها و ماژول های پرستاشاپ، مختص کسب و کار شما، براتون توسعه بده.
ما برای توسعه سایتهای فروشگاهی از فروشگاه سازهای متنوعی استفاده میکنیم که بسته به نیاز و خواست شما قابل تغییره. برای مشاوره در مورد سایت فروشگاهیتون با ما تماس بگیرید.
تا حالا پیش اومده با یه طراح گرافیکی به خاطر اینکه کار بدی تحویلتون داده دعوا کنید؟
درسته که شما متخصص نیستید ولی میدونید چی خوبه چی بد. چی به نفعتونه چی نیست. تنها چیزی که شما میخواستید یه سایت بود که کمک کنه تو عرصه آنلاین موفق بشید ولی به جاش یه مشت پیکسل رنگ شده تحویل گرفتید.
بد از همه اینکه حالا مجبورید دوباره همه اون مراحل رو طی کنید. چند ماه وقت از دست دادید، چند صد هزار تومنی از پولتون سوخته، به شهرتتون آسیب رسیده و کلی اعصابتون خورد شده. و حالا باید همه کارها رو دوباره تکرار کنید.
همه اینها مثل یه کابوس میمونه.
اما ما نمیذاریم دیگه این چیزا براتون پیش بیاد. چند تا راز هست که طراح های گرافیکی هیچ وقت بهتون نمیگن و دونستنشون میتونه تو وقت و هزینه های شما صرفه جویی کنه.
شما میخواهید سایتتون ظاهر خوبی داشته باشه و روی کاربرها تأثیر بذاره اما زیبایی نمیتونه منجر به فروش بشه.
اما یه تور راهنما میتونه. میتونید روی سایتتون یه تور راهنما بذارید و کسب و کارتونو به بازدیدکننده ها نشون بدید و بهشون خوش آمد بگید. چیزهایی رو که حتما دوست دارید کاربرها قبل از خروج از سایتتون ببینن بهشون نشون بدید. سایت شما هم مثل تور راهنماباید کاربرها رو درست راهنمایی کنه و به جایی که میخوان برن – و شما میخواهید برن - هدایتشون کنه.
حالا زیبا بودن بده؟
نه من نمیگم سایتتون زیبا نباشه. اگه میتونید هم زیبا باشید و هم نتیجه بگیرید خب خیلی خوبه، حتما این کارو بکنید. اما اگه فکر میکنید فقط باید یکیشو انتخاب کنید، نتیجه گرفتن رو انتخاب کنید. شاید گرفتن جایزه طراحی برای هر کسی خوشایند باشه اما براتون پول نمیشه.
فرض کنید دارید راجع به این فکر میکنید که چطوری خوش تیپ تر به نظر برسید. اگه از یه آرایشگر بپرسید بهتون میگه موهاتونو کوتاه کنید. اگه از فروشنده لباس بپرسید میگه یه دست لباس نو، اگه از یه کفاش بپرسید میگه با کفشای ... و .... قضیه رو گرفتید؟
حالا فکر میکنید اگه از یه طراح گرافیکی بپرسید چطوری سایتمو ارتقا بدم چی میگه؟
دقیقا.
دقت کنید که طراحی سایت فقط یه قطعه از پازله. اگه پیامتون اشتباه باشه و بخواهید محتواتونو اصلاح کنید چی؟ اگه برندتون بازار اشتباهی رو هدف گرفته باشه چی؟ اگه استراتژی بازاریابیتون مشکلی داشته باشه چی؟ اگه محصولات یا خدماتتون مشکل داشته باشن چی؟
نمیتونید که از 12 تا متخصص نظرشونو بپرسید – اگر هم بپرسید آخرش مجبورید همه عناصر روی سایتتونو تغییر بدید.
پس باید از متخصصی بپرسید که کارش عمومی تره و به سایت کلی تر نگاه میکنه. یکی که چند تا از عناصر روی سایتتونو تحلیل میکنه و محدوده مشکل رو پیدا میکنه. این متخصص ها همه عناصر رو میشناسن. میدونن عناصر در کنار هم چطور کار میکنن و هر کدوم چه سهمی در تبدیل مشتری دارن.
شاید تعجب کنید اگه بشنوید طراحیتون هیچ ایرادی نداره و فقط روش بازاریابی جدید نکته اش بوده یا نیاز به بهبود محتوای سایتتون دارید. اینطوری چند صد هزار تومنی هم صرفه جویی کردید.
میگن هرچقدر پول بدی همونقدر آش میخوری، بعضی وقتا این حرف درسته. اما معنیش این نیست که باید کل زندگیتونو خرج یه طراحی سایت خوب بکنید.
خیلی از طراح ها هستن که از بی توجهی شما سوءاستفاده میکنن و به نفع خودشون از شما پولهای زیادی میگیرن و با استفاده از اصطلاحات فانتزی و زیبا حرف زدن چشماتونو میبندن.
حواستونو جمع کنید و اسیر این چیزها نشید.
بودجه تونو مشخص کنید و طراح هایی پیدا کنید که با همون بودجه کارتونو انجام بدن. دنبال طراحی بگردید که بتونه نوع سایتی که شما میخواهید رو متناسب با کسب و کارتون دربیاره. تو سایتها بگردید و ببینید اونهایی رو که خوشتون میاد کی طراحی کرده. وقت بذارید. این کار تو مخارجتون صرفه جویی میکنه.
خیلی ها از مدیران صنایع به بهونه نگهداری سایت بیش از مقدار لازم پول میگیرن. چون هزینه های طراحی گرافیکی و توسعه سایت معمولا با هم حساب میشن، بعضی از شرکتهایی که به اصول اخلاقی پایبند نیستند سعی میکنند مشتری رو تو یه چرخه ای بندازن که بتونن به بهونه هزینه های نگهداری سایت هر ماه ازش پول بگیرن.
اگه خواستن ازتون هزینه های بالایی برای نگهداری سایت بگیرن، بدونید که نیازی به این هزینه ها نیست.
هزینه هاستینگ؟ این روزها میتونید حتی با ماهی 10000 تومن هم پرداختش کنید، پس چرا خرج اضافی؟
نگهداری؟ چه نگهداری ای؟ آهان، ارتقاهایی که هر از چند گاهی انجام میشن. خب وردپرس و سیستم های مدیریت محتوای دیگه رو که خودتونم میتونید با یه دکمه بروزرسانی کنید.
تغییر محتوا؟ این هم با سیستم های مدیریت محتوا به راحتی انجام میشه. فقط باید وارد سایتتون بشید و دو سه تا کلیک کنید تا هزینه هاتون رو تغییر بدید، یه صفحه جدید به سایتتون اضافه کنید یا نوشته های قبلیتونو عوض کنید. همه این کارها رو خودتون میتونید انجام بدید.
اگه کسی بهتون گفت برای هزینه های نگهداری باید انقدر بپردازید، بپرسید در ازای اون پرداخت ماهیانه، چه خدماتی بهتون ارائه میدن. بعد برید رو گوگل و ببینید این کارهایی که میخوان انجام بدن چقدر ساده هستن.
دوست ندارید خودتون کارهای نگهداری سایتتونو انجام بدید؟ اشکالی نداره، یکی رو استخدام کنید تا براتون انجام بده. فقط مواظب باشید که بخاطر کارهای ساده ای که سریع انجام میشن، ازتون پول زیادی نگیرن.
درسته که این روزها باید متفاوت باشید تا بهتر دیده بشید اما بعضی از طراح ها دیگه یکم زیاده روی میکنند و سایتی طراحی میکنند که اونقدر خاصه که همه قوانین رو میشکنه – اون هم نه در جهت بهتر شدن. و نهایتش اینه که سایت خاص شما برای کاربرها تبدیل میشه به یه تجربه گیج کننده.
طراح ها باید تو ساخت سایتها از قوانین مرسوم وب و کارایی تبعیت کنند چون این قوانین راهنمای جهتیابی ساده و سریع سایت شماست. اگه بشکنیدشون بازدیدکننده ها رو گیج میکنید.
مثلا مشتریها میدونن که معمولا RSS بالای سمت راست سایت قرار داره و لوگو هم معمولا بالای سمت چپ سایت (هرچند که تو سایتهای فارسی زبان، چون فارسی از راست خونده میشه باید لوگو سمت راست قرار بگیره، اما سایتها معمولا به تقلید از سایتهای انگلیسی لوگوشونو سمت چپ میذارن) و ستونهای جهتیابی هم که معمولا زیر قسمت هدر قرار دارند.
حالا اگه این رسومات رو بشکنید، یه تجربه بازدیدکننده ای ساختید شبیه قدم زدن در یک جهان ناشناخته. هیچ چیز اونجا که باید باشه نیست، همه چیز برعکسه و گیج کننده است.
و چی میشه؟
مردم از سایتتون خارج میشن. سایتتون به بهونه خاص بودن بی اثر و به دردنخور میشه.
بیشتر طراح ها مهارت توسعه هویت برند ندارن. کارشون تو توسعه طراحی گرافیکی خیلی خوبه و میتونه هویت برند شما رو "انعکاس" بده. اما اگه بهشون اطلاعات مورد نیازشونو نرسونید، فقط بر اساس فرضیه ها کار میکنند.
یعنی فرض میگیرن که بازار هدف شما چه کسایی هستن و چه چیزهایی براشون جذابیت داره. ارزشهای کار شما و پیام بازاریابیتونو فرض میکنند. شخصیت برند شما و نوع تجربه ای که مشتریهاتون موقع کار کردن با شما یا خرید از شما باید داشته باشن رو فرض میکنند.
میدونید که ترجمه دیگه فرض گرفتن چی میشه، نه؟
بهتره قبل از اینکه طراح استخدام کنید، با متخصص های برندسازی کار کنید تا هویت برند شما رو توسعه بدن. یا کار دیگه ای که میشه کرد اینه که با طراح های گرافیکی ای کار کنید که برندسازی بلد باشن و بتونن سایتی طراحی کنن که هویت برند شما رو منعکس کنه. در غیر اینصورت آدمای اشتباهی جذب میکنید و کل سایتتون فقط میشه تلف کردن پول.
این دیگه بزرگترین رازه.
راز سایتهای بزرگ فقط داشتن یه طراحی قشنگ و چند تا محتوای فریبنده نیست. راز واقعی در روانشناسی رو رفتار مشتریه.
طراح گرافیکی باید با روانشناسی رنگ آشنا باشه و بدونه چه تون رنگها و چه سایه هایی با چه آدمایی جور درمیاد. باید بدونه چه تصویری چه آدمایی رو جذب میکنه و برای چه کسایی جذابیت داره و چرا برای اونها جذابیت داره. باید بدونه وقتی آدما روی سایتها فرود میان و سایت شما رو جهتیابی مکنند تو ذهنشون چی میگذره.
آیا منحنی های نرم بهتر از دایره های هم مرکزند؟ آیا آبی بهترین رنگه یا قرمز تیره بهتره؟ چی باعث میشه مردم به سمت راست یا چپ سایت برن؟ سایت باید چه حالت احساسی در مخاطب ایجاد کنه؟ طراحی باید مدرن و ساده باشه یا رنگارنگ و برجسته یا نرم و راحت؟ چشم افراد به کجا حرکت میکنه و چی متوقفش میکنه؟
طراح های خوب جواب این سوالها و خیلی بیشتر از اینها رو میدونن. میدونن که هدفشون اثر گذاشتن روی ذهن و حالت روانی بازدیدکننده و درکی هست که از کسب و کار شما دارن. هرچی طراح ها بیشتر با رفتارهای مردم آشنا باشه، بدونه چی اونها رو به اقدام وامیداره و به چه طرقی به عناصر مختلف واکنش نشون میدن، بهتر میتونه روشهایی روی سایتتون بکار ببره که مخاطب رو برای خرید یا اقدام قانع کنه.
به این ترتیب سایتی برای شما میسازن که توجه ها رو به خودش جلب کنه و منجر به فروش بشه.
شما هم همینو میخواهید دیگه؟
سایتهایی که گوگل روی صحفه اول نتایج جستجوش فهرست میکنه، سایتهایی هستن که مفیدتر و به عبارت سرچ شده مرتبط تر بودند. گوگل اول با الگوریتمهای پیچیده (شامل فرایند ریاضی) بر اساس عوامل مختلف به سایتها نمره میده و اونهایی که نمره بالاتر از 200 بگیرند سایتهای مفید و مرتبط محسوب میشن.
گوگل عواملی رو که برای رتبه بندی در نظر میگیره افشا نمیکنه، اما مردم با تحقیقات مختلف، تست و تجربه، مشاوره های سئوی گوگل تا حدی متوجه شدند که مهمترین عوامل چیا هستن. مثلا بیشتر سئوکارها توافق دارند که عوامل مهمی که تو رتبه بندی دخیلند اینها هستند:
کاربرد کلیدواژه
ساختار سایت
سرعت سایت
زمانی که کاربر روی سایت میمونه
تعداد لینکهای داخلی
کیفیت لینکهای داخلی
الگوریتم گوگل رو انسانها تنظیم و طراحی کردند و رتبه ای که به سایتها داده میشه خروجی این الگوریتم خواهد بود. اما در تعیین رتبه ای که بر اساس این الگوریتم به سایتها داده میشه هیچ عامل انسانی دخیل نیست.
سایتی که جایگاه اول صفحه نتایج رو تصاحب میکنه، یعنی تونسته طبق معیارهای الگوریتم از بین همه سایتها بالاترین رتبه رو بگیره. دقت کنید از اونجایی که گوگل دائما هماهنگی و بروزرسانی نتایجش رو بررسی میکنه، سایتی که امروز روی جایگاه اول قرار گرفته شاید دیگه هفته بعد حتی روی صفحه اول هم ظاهر نشه.
اینکه سایت همونجایی که هست بمونه یا روی صفحه نتایج سقوط کنه، به یه سری ملاحظات کلی بستگی داره - اینکه در مقایسه با سایتهای دیگه چطوره، یعنی سایتهای دیگه ای که میخوان برای اون کلیدواژه رتبه بگیرن.
پس مثلا سایتی برای یه عبارت خاص روی صفحه چهارم رتبه گرفته و تصمیم میگیره ساختار سایتشو بهتر کنه، محتوای جدید اضافه کنه و یه سری بک لینکهای باکیفیت بگیره. اما سایتی که روی صفحه اول تا سوم قرار داره هیچ کاری برای بهتر شدن نمی کنه، اونوقت رتبه سایت صفحه چهارم بالا میره.
مقدار صعود این سایت بستگی به اعتبار کنونی و کیفیت سایتهای بالاییش داره و اینکه الگوریتم گوگل چقدر برای ارتقاهایی که انجام شده ارزش قائله. شاید فقط چند تا سایت بره بالا یا شاید صاف بره جایگاه اول.
اینطور نیست که فکر کنید یه دکمه جادویی برای سئو هست که فشارش میدید و تضمین میکنه که جایگاه اول رو خواهید گرفت. اما با توجه کردن به عواملی که الگورتیم بیشتر براشون ارزش قائله و کار و تلاش فعالانه برای ارتقای سایت میتونید بهبود رتبه سایتتونو روی گوگل تضمین کنید.
بازاریابی آنلاین چیست و چه اهمیتی دارد
به تبلیغ محصولات یا برند از طریق یک یا چند شکل رسانه الکترونیک بازاریابی آنلاین یا دیجیتالی میگن. فرق این بازاریابی با بازاریابی سنتی در اینه که بازاریابی آنلاین با تحلیل کمپینهای تبلیغاتی به شرکت ها کمک میکنه بتونن روشهای مؤثر و روشهای غیرمؤثر تبلیغ رو شناسایی و به موقع استفاده کنند.
بازاریابهای دیجیتال اینکه کاربرها چه چیزهایی رو باز میکنند که ببینند، هر چند وقت یکبار باز میکنند و چه مدت روی اون صفحه میمونن، گفتمان فروش، محتوای مؤثر و محتوای بی تأثیر و اینجور چیزها رو بررسی میکنند. اینترنت هم کانالیه که بیشتر با بازاریابی دیجیتال همراه بوده، کانالهای دیگه ای که برای این نوع بازاریابی بکار میره عبارتند از پیام رسانی متنی، پیامک موبایلی، اپلیکیشن های موبایلی، پادکست، بیلبوردهای الکترونیک، تلویزیون دیجیتال، کانالهای رادیویی و غیره.
رسانه دیجیتال به قدری فراگیر و نافذه که مصرف کننده ها هر وقت که بخوان و از هر جایی میتونن به اطلاعاتش دسترسی داشته باشن. دیگه اون دورانی که پیامهای تبلیغاتی فقط از طرف مدیران خود شرکتها به دست مردم میرسید و فقط اونچه که مدیران میخواستن مردم بدونن به مردم گفته میشد گذشته. الآن مصرف کننده ها علاوه بر اونچه که شرکت درباره برند خودش میگه، در معرض رسانه ها، دوستان، اقوام، همکاران و غیره هم قرار دارن و نظرات اونها رو هم میشنون و احتمال اینکه نظرات اونها رو باور کنند بیشتر از شماست. برندهایی که مردم بهشون اعتماد دارند و شرکتهایی که مردم میشناسند، جوامع شخصی تر و مرتبط تر و پیشنهادهایی که به نیازهاشون مرتبطند ارجحیت دارند.
بازاریابی دیجیتال و کانالهای مربوط به اون اهمیت زیادی دارند اما از بقیه چیزها مستثنی و جدا نیستند. اینکه شما فقط مشتریهاتونو بشناسید کفایت نمیکنه، شما باید مشتریهاتونو بهتر از هرکس دیگه ای بشناسید تا بتونید باهاشون جایی، زمانی و به طریقی ارتباط برقرار کنید که بیشتر نظرشون جلب بشه و پیامتونو بهتر بگیرن. برای اینکار باید نظر مشتری، ارجحیت هاش و انتظاراتش رو جویا بشید. این اطلاعات رو میتونید از طریق همه کانالهای وب، شبکه های اجتماعی، موبایل، ایمیل زدن مستقیم به مشتری و غیره بدست بیارید. بازاریابها میتونن از این اطلاعات برای ایجاد و پیش بینی تجربه های کاربری استفاده کنند و مشتریها رو در چرخه خرید به جلو ببرن. هرچی عمیقتر رفتار و اولویتهای مشتریهاتونو بشناسید، احتمال اینکه بتونید باهاشون وارد تعامل بشید بیشتره.
اگه میخواهید یه سایت مسافرتی بسازید، چیزهایی زیادی رو باید در نظر بگیرید. این راهنما 5 تا از مهمترین عواملی که باید در نظر گرفته بشن رو براتون ذکر میکنه:
یکی از مهمترین عواملی که باید موقع راه اندازی سایت مسافرتی در نظر داشته باشید، اینه که از ابزار مختلف مختص این کار بهره ببرید. این ابزار میتونن شما رو در راه اندازی کسب و کارتون یاری کنند.
مثلا موتور بسته بندی دینامیکی، سیستمیه که براتون قیمتهای رقابتی ارائه میده، داده جمع میکنه، تهیه کننده پیدا میکنه، بودجه تونو بهبود میبخشه و کلی کار دیگه که میتونه به طرز حیرت انگیزی براتون مفید باشه.
در دارکوب، طراح های سایتهای مسافرتی ما، سیستمی رو برای سایتهای مسافرتی راه میندازن که مدیران این سایتها بتونن انبار خودشونو آپلود کنند و اگه بخوان با شرکت دیگه ای شراکت کنند و به صورت بسته تعطیلات روی سایت به فروش برسونن. علاوه براین برای مشتریها گزارشهای مالی و میزان فروش هم ارائه خواهند داد.
هدف از بکارگیری چنین ابزاری بهبود تجربه مشتری و به خصوص به حداکثر رسوندن میزان فروشه.
مردم برای دسترسی به اینترنت از دستگاه های مختلفی استفاده میکنند، از کامپیوتر، تبلت، گوشی. شما باید کاری کنید که کاربرهای سایتتون از هر وسیله ای که استفاده میکنند احساس رضایت داشته باشند.
طراحی واکنشگرا یا ریسپانسیو راه حل این مسئله است. با استفاده از این نوع طراحی فقط یه سایت دارید و باید از یه سایت نگهدارید کنید، اما همین یک سایت برای دستگاه های مختلف بکار میاد. طراحی واکنشگرا به شدت مؤثره، نگهداریش ساده است و مقرون به صرفه تر و راحتتره.
به خصوص اینکه با تغییراتی که گوگل اخیرا تو الگوریتمش داده، سایتهای واکنشگرا رتبه های بهتری روی صفحه نتایج جستجو خواهند گرفت. این هم خودش یه دلیل دیگه برای استفاده از سایتهای سازگار با موبایل.
سیستم های مدیریت محتوا کنترل بهتری روی سایت بهتون میده، یعنی میتونید خودتون به روزش کنید، تغییرش بدید و بدون کمک طراح امکانات بهش اضافه کنید.
به خصوص وقتی که پیشنهاد ویژه ای دارید که میخواهید فوری روی سایت منتشرش کنید یا وقتی میخواهید امکانات جدیدی مثل فرم تماس به سایتتون اضافه کنید، این سیستمها خیلی به دردتون میخورن.
پلتفرم های مختلفی برای این کار وجود داره اما یکی از بهترینهاش که ما بهش خیلی اعتقاد داریم وردپرسه. این پلتفرم منبع باز کاملا رایگانه و برای استفاده ازش نیاز به مهارت بالایی ندارید.
باید سایتتون از سایتهای دیگه متمایز باشه، بنابراین حتما طراحی انتخاب کنید که براتون چیز خاصی بسازه. یه طراح باتجربه میدونه یه سایت مسافرتی چطوری میتونه برجسته باشه و میدونه سایتی طراحی کنه که کاربر روش تجربه کاربری خیلی خوبی داشته باشه.
از قالبهای آماده استفاده نکنید، وگرنه سایتتون مثل سایتهای رقبا میشه. حتما کارتونو دست طراحی بسپرید که یه چیز واقعا خاص براتون بسازه.
سایتهای مسافرتی برای جذب بازدیدکننده و ارتقای سئوی سایتشون نیاز به محتوای عالی دارند. اگه از پلتفرمی مثل وردپرس استفاده میکنید، میتونید براحتی خودتون محتوا منتشر کنید و محتواهای قبلی رو ویرایش کنید. این محتوا میتونه عکس باشه، میتونه متن باشه و یا هر چیز دیگه ای.
شاید حتی بخواهید قبل از اینکه سایتتونو بسازید براش محتوا آماده کنید و بعد سایت رو راه بندازید تا بلافاصله بعد از راه اندازیش بتونید روش مطلب بذارید.
حالا برای راه اندازی سایت جدیدتون آماده اید؟
وقتی میخواهید یه سایت جدید راه بندازید باید به چیزهای زیادی فکر کنید. حتما این 5 عامل رو موقع طراحی سایت مسافرتی مد نظر داشته باشید.
وقتی دنبال یه آژانس طراحی سایت میگردید، ازشون راجع به موارد بالا سوال کنید تا ببینید با این مفاهیم آشنا هستند یا نه. نمونه کارهاشونو و سایتهای مسافرتی که قبلا ساختند رو حتما ببینید.
با این کار میتونید با خیال راحت طراحتونو انتخاب کنید و مطمئن باشید که سراغ طراح خوبی رفتید و بعد سایتتونو راه بندازید. اگه تمایل داشته باشید میتونید با دارکوب تماس بگیرید. ما میتونیم درباره راه اندازی یه سایت عالی و خاص با ترافیک بالا باهاتون یه جلسه مشاوره داشته باشیم.
طراحی سایت مراحل مختلفی داره: جمع آوری اطلاعات اولیه، طراحی، توسعه و تست کارایی. اولین اثری که سایت روی کاربر میذاره ناشی از کیفیت طراحی سایته. در واقع ظاهر سایت تعیین میکنه که آیا کاربر تحت تأثیر سایت قرار خواهد گرفت یا نه.
به همین دلیل مرحله طراحی یکی از مهمترین مراحل پروژه وب سایت محسوب میشه.
طراحی سایت وقت و صبر زیادی لازم داره. علاوه بر اینها برنامه ریزی و کلی کارهای فنی لازمه. با توجه رقابتی که تو دنیای طراحی سایت وجود داره، ساخت سایتی که از نظر بصری جذابیت داشته باشه، قابل درک و فهم باشه و نسبت به سایتهای رقیب برتری داشته باشه از وظایف دشوار طراحان سایته. هرچند برای طراحانی که خلاق باشند و عاشق طراحی سایت باشن، براحتی با تقسیم این مرحله به مراحل کوچیکتر قابل انجامه. حالا این مراحل و فرایند رو هر طراحی به شیوه خودش میتونه انجام بده، اما هسته اصلی کار طراحیِ همه طراحان با تجربه یکسانه.
اینجا مراحل مهم فرایند طراحی سایت رو براتون بازگو میکنیم:
قدم اول در طراحی یک سایت موفق جمع آوری اطلاعاته. این کار از اون جهت که نیازمند درک شرکت، اهدافش، مخاطب هدف و نیازهای مخاطب هست، قدم خیلی مهمی محسوب میشه.
تو این مرحله، طراح سایت باید قبل از شروع کار کلی سوال از مشتری بپرسه. سوالاتی که باید لحاظ بشن از این قرارند:
هدف سایت چیه؟ میخواهید اطلاعات ارائه بدید، خدماتی رو تبلیغ کنید یا محصولی بفروشید؟
میخواهید با این سایت چی کار کنید؟
مخاطب هدفتون کیه؟
حوزه این پروژه چیه؟
چه نیازهای تخصصی یا غیرتخصصی دارید؟ ارجحیت هاتون کدومهاست؟
طراحی باید تا میتونه اطلاعات مرتبط با این سوالها بدست بیاره. جواب دادن به همه این سوالات باعث میشه تو زمان و منابع صرفه جویی بشه.
این یکی از مراحل مهم طراحی سایته. بعد از جمع آوری اطلاعات مورد نیاز، باید طراح ایده های خلاقانه برای پروژه ارائه بده.
طراح باید یه سری طرح های ساده اولیه آماده کنه و بعد از بینشون چند تا از بهترین ها رو انتخاب کنه. این طرح ها باید براش مشتری فرستاده بشن تا نظر مشتری هم لحاظ بشه. این مرحله بیشتر یه چرخه بازبینی طرح ها، ایراد گرفتن و حل مشکلات و تأیید طراحیه تا جایی که هر دو طرف – هم مشتری و هم طراح – از طرح اولیه سایت رضایت داشته باشن.
باید کاربر (بازدیدکننده سایت) موقع طراحی اولیه مد نظر قرار گرفته بشه.
بعد از همه اطلاعات جمع آوری شده در مرحله اول و ایده دادن و نشون دادن چراغ سبز از طرف مشتری، حالا باید برای کارهای سایتتون یه برنامه ریزی کنید. برنامه های کاری معمولا به صورت نموداری و جدولی درست میشن.
تو برنامه کاری، طراحی باید برای هر قسمتی که قراره رو سایت قرار بگیره یه فهرست درست کنه. حتی باید یه اطلاعات مختصری در مورد نوع محتوایی که قراره رو هر صفحه نمایش داده بشه هم نوشته بشه. طراح باید قبل از رفتن به مرحله بعد دوباره از مشتری تأییدیه بگیریه.
وایرفریم سایت یا صفحه شماتیک یا بلوپرینت نمایشگر، یک راهنمای بصریه که اسکلت کار سایت رو نمایش میده.
این وایرفریم بیشتر از اینکه بخواد در مورد مدل تایپوگرافی، رنگ یا گرافیک اطلاعات ارائه بده، میخواد جای عناصر مختلف طراحی رو تعیین کنه. وایرفریم نوع محتوایی رو که روی هر صفحه نمایش داده میشه توصیف میکنه و درباره ویژگی های مختلفی مثل دکمه ورود به شبکه اجتماعی یا عضویت در خبرنامه ایمیلی که قراره روی سایت قرار بگیره تصمیم گیری میکنه.
علاوه بر این سعی میکنه مشکلاتی رو که احیانا طراح در مراحل قبلی از قلم انداخته، کشف میکنه. اصلاح اشتباهات در مراحل اولیه توسعه ساده تر از تغییر دادن ماک آپ باکیفیته.
وایرفریم اگه low-fidelity باشه، عملکردها رو خیلی خوب منتقل میکنه، اما فرم ها رو به اون خوبی پوشش نمیده. وایرفریمهای high-fidelity برای حل این مشکل بوجود اومدن. این وایرفریمها برای پر کردن جزئیاتی بوجود اومدن که لو-فیدلیتی فراموش کرده بود.
وایرفریمهای های-فیدلیتی کم و بیش شبیه محصول نهایی هستن. ویژگی ها، عملکرد و جزئیات مخصوص طراحی هر عنصر رو برای مشتری مشخص میکنن. این وایرفریم نشون میدن که سایت چطور قراره کاربرپسند باشه. موقعیت دقیق و فضایی رو که محتواهای مختلف روی هر صفحه وب سایت اشغال میکنند رو مشخص میکنه.
میتونید با استفاده از ابزاهای مختلف، سریع تر وایرفریم های های-فیدلیتی بسازید و براحتی از همه مزایایی که این ابزارها ارائه میدن استفاده کنید.
وقتی محصول در حال توسعه است، طراح برای اینکه بتونه یه ماکت دقیق از سایت به مشتری نشون بده از ماک-آپ های بصری رابط کاربری استفاده میکنه. در این مرحله دیگه ظاهر بصری سایت شکل میگیره. ماک-آپ ها معمولا ظاهر سایت رو نشون میدن. طراح های وب برای ساخت یک وب سایت مؤثر باید با مفهوم ساخت ماک-آپ کاملا آشنا باشن. طراح های وب برای توسعه قالب کلی سایت از نرم افزار کمک میگیرن تا بتونن رنگ نسبتا دقیق، اندازه فونت و موقعیت دقیق همه محتوا، عناصر و جهتیابی روی سایت رو مشخص کنند.
اینکه چقدر دقیق این مراحل رو دنبال کنید بستگی به اندازه پروژه و مقدار زمانی که طراح برای انجام کار در اختیار داره بستگی داره. ممکنه طراح بسته به دانش و انتظارات مشتری، بعضی از این مراحل رو حذف کنه (ساخت طراح اولیه رو حذف کنه و یکراست بره سراغ طرای وایرفریمهای با جزئیات).
اگه تو فکر طراحی سایتید، اول حتما یه تصمیم قطعی در مورد اینکه میخواهید سایتتون چه شکلی باشه بگیرید. دنبال کردن این پروسه کمکتون میکنه که بتونید به کمک سایتتون مشتری رو جذب و همراه و به خریدار تبدیل کنید.
یک راهنمای عمقی برای تجربه کاربری و روشهای طراحی سودمند برای افرادی که مشکلات بینایی دارند – چه به دلایل پزشکی، عصبی یا افزایش سن.
خیلی مواقع تو تجربه کاربری آنلاین یا طراحی رابط کاربری برنامه های موبایلی، آدمایی با مشکلات جسمی و ذهنی رو فراموش میکنیم.
اما برخلاف باورهای قدیمی، طراحی سایت برای مشتریهایی که ناتوانی های خاصی دارن میتونه محصول رو در دسترس طیف وسیعتری از جامعه قرار بده.
برای هر طراحی واجبه که موقع طراحی سایت دقت کنه کجاها طراحی سایت برای افرادی با ناتوانی های خاص قابل استفاده نیست. با رعایت این مسئله میتونه استانداردهاشو بهتر کنه و از نظر اخلاقی هم به دیگران سود برسونه.
ما تو این مقاله حوزه های فعلی رو که رابط کاربری برای خدمت رسانی به افرادی با ناتوانی های جدی، متوسط و خفیف بکار گرفته میشه رو بررسی میکنیم و براتون روشهایی برای تفکر و طراحی خاص این افراد ارائه میدیم. و در پایان سازمانهایی رو برای آزمایش و کسب اطلاعات بیشتر بهتون معرفی خواهیم کرد.
اما قبل از اینکه شروع کنیم، اول باید ببینیم تو حوزه طراحی و تجربه کاربری، منظور از افرادی با ناتوانی های خاص چه کسایی هستن. ما برای طراحی سایت روی کسایی تمرکز میکنیم که کم بینا هستن، نورودایورسیتی (مثل اوتیسم)، ناشنوایی، مشکلات ناشی از افزایش سن، افرادی با مشکلات حرکتی یا اختلال شناختی و اختلالات یادگیری.
سایت ThinkDesignable Collective به طراحی سایت و رسانه برای این افراد اختصاص داره که از کنفرانسی که همین امسال در مورد طراحی سایت برای افرادی با ناتوانی های جسمی و ذهنی برگزار شده بود کارشو شروع کرد. این کنفرانس، طراحان، افراد خلاق، بازاریابها و شرکتها رو دور هم جمع کرد تا در مورد روشهای ساخت رسانه و طراحی سایت مختص این افراد بحث کنند.
دسترسی خوب برای همه افراد جامعه به یک سایت به معنی طراحی خوب اون سایته.
اگه سایتی قابل جهتیابی باشه، عناصر سایت به درستی به کار گرفته شده باشند و تجربه کاربر محوری ارائه شده باشه، ساخت بیشتر اپلیکیشن هایی که این سایت رو ارائه میدن، موتورهای جستجویی که این سایت رو سرچ میکنند و دستگاه هایی که بهش دسترسی دارن، همه درست کار میکنند.
طراحی سایت برای افراد مسن و افرادی با ناتوانی های خاص کمک میکنه که محصولات بهتری تولید کنیم و خدمات بهتری به دیگران ارائه بدیم و در نتیجه نهایتا تجربه برند خودمون بهتر خواهد شد.
افرادی که ما تو این مقاله قراره از راهنمایی هاشون بهره ببریم افراد خلاقی هستند که روشهای خلاقانه ای برای مشکلات طراحی ارائه میدن، چون به طراحی خلاقانه با محدودتیها عادت کردند و چالشها و مشکلاتی که باهاش روبرو میشن ممولا روی نسخه ظاهری سایت قابل رؤیت نیست و حتی شبیه مشکلاتی که کاربرهای سالم باهاش روبر میشن هم نیست.
مثلا خوندن سایتها و ایمیل هایی که با فونت کوچیک نوشته شده باشن یا تضاد رنگها توشون کم باشه، برای افرادی که مشکلات بینایی یا تنبلی چشم دارن سخته.
همینطور پیامهای غیرشفاف و طراحی های بصری با قالبهای گیج کننده یا تصاویر حواس پرت کننده باعث میشن درک صفحات وب برای افرادی که اختلالات شناختی دارن مشکل باشه. این مشکل برای افرادی که بخوان اطلاعاتی رو با عجله پیدا کنند، استرس داشته باشند یا حواسشون پرت بشه یا کسایی که زبان مادریشون متفاوت از زبان نوشته باشه هم وجود داره.
طراح هایی که برای افراد ناتوان سایت طراحی میکنند به نماد هایی که تو فضاهای عمومی برای این افراد استفاده میشه توجه میکنند، مثلا علامت گوش با یه خط روش یعنی مشکل شنوایی. این طراح ها خودشون برای اجزای بدن نمادهای جدیدی طراحی میکنن که برای عموم کاربرد داشته باشه و نه به یک ناتوانی خاص.
این کار به همه حق انتخاب میده. ما نمیگیم مثلا کسی نباید اینجا پارک کنه وگرنه باید از این نماد استفاده کنه. بلکه ما میگیم هم میتونید از آسانسور استفاده کنید و هم برای استفاده از پله ها میتونید از این سمت چپ و برای استفاده از سطح شیب دار از سمت راست برید.
بنابراین ما میدونیم که نیاز به یه تغییر داریم و باید یه فرایند خلاقانه رو شروع کنیم که بهش میگیم "بدون طراحی".
بدون طراحی یه سبک فکری و یه روشه که برای درخواست یه بازبینی برای ایجاد تعادل بین زیبایی و عملکرد بوجود اومده. این فرایند خلاقانه و قانونی برای بازسازی سایتهای قدیمی الزامیه.
این روش سعی داره 5 قانون بازسازی رو با قوانین اصلی طراحی ترکیب کنه: یکپارچگی، شک و تردید، ظرافت، نزدیکی و چند آوایی.
یکپارچگی رو در مثال بازسازی نمادها گفتیم. یعنی تأکید بر عدم استفاده از ویژگی هایی از محیط که مردم رو به چند گروه متفاوت تقسیم میکنند، بلکه به جای اینکار به ویژگی های محیطی اشاره میکنند.
طراحی ظریف یعنی دقت، کیفیت و جزئیات.
شک سالم و دائما پرسیدن از اینکه "چرا این از اون بهتره و باید این رو به اون ترجیح بدم؟". این میشه اصل اولیه شک سالم.
نزدیکی و چند آوایی از نظر روش شرکتهای طراحی ترکیب میشن و هر دو به افرادی که هدف فرایند طراحی هستند اشاره دارند و میگن مخاطب هدف بخشی از طراحی است.
اما در کنار به کارگیری این اصول در فلسفه برند، باید یه سری کارهای عملی هم انجام بشه.
افرادی که ناتوانی هایی دارند و همینطور افراد مسن بخش زیادی از جامعه رو تشکیل میدن و تعدادشون در بین مصرف کننده ها داره روز به روز بیشتر میشه. افزایش قدرت خرید این مصرف کننده ها میتونه کاملا صاحبان صنایع رو مجاب کنه.
ما تجربه خرید آنلاین مصرف کننده هایی که ناتوانی هایی دارند و قیمتهای تجاری که به این افراد توجهی ندارند رو بررسی کردیم. شرکت کننده های ناتوان از نظر سطح مهارت و شرایط شخصی متفاوتند اما از نظر نوع مشکل شامل افرادی با مشکلات بینایی و شنوایی، اختلالات حرکتی دست و انگشتان و مشکلات ذهنی میشن.
این تحقیق نشون داد که 71% از مصرف کننده های ناتوان وقتی وارد سایتی میشن که کار باهاش مشکله دوباره خارج میشن. فقط 7% از این افراد از طریق تماس تلفنی راهنمایی میگرفتن و 11% از افراد دیگه کمک میگرفتند.
اما اهمیت این مسئله برای برندها وقتی مشخص میشه که بهتون بگم تو انگلیس حدود 11/75 میلیارد پوند فقط از طرف این افراد خرج شده، که این میزان معادل 10% از کل خرید آنلاین انگلیس در سال گذشته است. این نشون میده با ندید گرفتن این بخش از جامعه، چه ضرر بزرگی میکنید.
82% از مصرف کننده ها با نیازهای دسترسی، اگه سایتها در دسترس بودند حتی بیشتر از این هم خرج میکردند.
به خصوص اینکه یه مصرف کننده خاموش نمیتونه مثل یه مصرف کننده راضی در نظر گرفته بشه.
هرچی فرهنگ دیجیتال غالب تر میشه، دسترسی به نت برای مردمی با ناتوانی های خاص مشکلی میشه به همه سطوح سازمانی، عملکردی، سیستمها و محصولات نفوذ میکنه.
برای اینکه بتونید مشکلات افراد معلول رو درک کنید باید بدونید که بعضی ها با چه مشکلاتی به سایت ها دسترسی پیدا میکنند.
نیمی از پاسخ دهنده های تحقیقی که برای کلیک های خارج از محدوده انجام شده بود، از نوعی فناوری کمکی برای تعامل با کامپیوتر استفاده کردند.
فناوری های اصلی کمکی شامل این نرم افزارهاست: خواننده های صفحه نمایش (58% از پاسخ دهنده ها)، بزرگ کننده های نمایشگر (14درصد)، نرم افزارهای درک مطلب (13 درصد) و بریل (5 درصد).
مثال دیگر فناوری های کمکی صدای امکانات دستگاههای اپل، ابزار خواننده نمایشگر گوگل برای اندروید و دستگاه خواننده مایکروسافت هستند.
بعضی از کاربرها حتی ممکنه به چند تا از این ابزار با هم نیاز داشته باشند و توانایی استفاده از دستگاههاشون هم بستگی به OS، برنامه هایی که کاربر استفاده میکنه و سخت افزاری که برنامه ها روش نصب شده داره.
با اینکه فناوری های کمکی برای مشکلات بینایی تونسته مفید باشه، طراحی سایت هم نقش مهمی در دسترسی و کارایی این فناوری های کمکی داشته.
73% از کسایی که نیاز به دسترسی به این امکانات دارند، در بیشتر از یک چهارم سایتهایی که بازدید میکنند موانعی رو تجربه میکنند.
صفحاتی که با محتوای زیادی شلوغ شدند، معمول ترین مانع بودند به طوری که 67 درصد از شرکت کننده ها اعلام کردند شلوغی صفحات بزرگترین مشکشون با سایتها بوده.
بعد از صفحات شلوغ، مشکلات بعدی عبارتند از جهتیابی و اطلاعات ضعیف لینکها، پر کردن فرمها، تصاویر متحرک حواس پرت کننده و سختی خوندن مطالب (تضاد رنگی و قالب متن).
از بین کسایی که از خواننده نمایشگر استفاده میکنند، 86 درصدشون گفتند که استفاده از سایتها با نرم افزارشون مشکله.
یکی از کاربرها میگه: "معمولا نه تنها سایتها درست در دسترس نیستند بلکه به اسکرول زیادی نیاز دارند و پر از تصویر، تبلیغ و پر هرج و مرج هستند. این مسئله باعث میشه فناوری خوندن نمایشگر ندونه باید روی چی تمرکز کنه".
بخش اعظم قدرت فناوری و ارائه سایت روی دستگاههایی اتفاق میفته که سیستم های فوق پیچیده ای دارن.
تحقیقات نشون میدن که کسایی که در استفاده از سایت مشکل دارند، احتمالش خیلی کمه که دوباره به اون سایت برگردند، و این مشکلات دسترسی اثر منفی روی هر دو طرف میذاره.
افرادی که مسئولیت طراحی سایتها رو بعهده دارند باید یه راهنما منتشر کنند که استانداردهایی رو که از برندها انتظار میره برای توسعه دهنده ها و طراح های وب به وضوح مشخص کنه.
این استانداردها باید به عنوان یه ابزار مدیریت برای بررسی کارهای انجام شده به کار بره.
راهنماهایی که تدوین میشن باید مسائلی از قبیل تضاد رنگها، استفاده از آلت-تگ و برچسب فرم ها رو پوشش بده.
طراح ها و توسعه دهنده ها باید مواظب باشن که تضاد رنگی که روی سایت بکار میره از استاندارهای بین المللی تبعیت کنه تا افرادی که مشکلات بینایی یا نارساخوانی دارن براحتی قادر به خوندنش باشن.
حتما از آلت-تگ استفاده کنید تا افرادی که از فناوری کمکی استفاده میکنند بتونن متوجه بشن که با کلیک روی لینکها به کجا منتقل خواهند شد.
متن و گرافیک بیش از حد روی صفحه نذارید و تیترها رو درست طبق ساختار مناسب به کار ببرید چون این ابزار از تیترها بعنوان راه میانبر برای جهتیابی صفحه استفاده میکنند.
البته منابعی که معرفی خواهیم کرد از بین منابع خارجی هستند، چون منابع ایرانی کمتر به این موضوع پرداخته اند (حتی میشه گفت اصلا نپرداخته اند).
این سایت راهنمای دسترسی محتوای وب 2 رو هم منتشر کرده. این راهنما توصیه هایی در خودش داره که به طور مفصل توضیح داده چطور میشه رابط کاربری سایت رو برای همه دسترس پذیر کرد.
این سایت تمرینات عملی مفیدی رو در ارتباط با طراحی سایت، ساخت متن توصیفی جایگزین برای تصاویر، استفاده از سیستم های جهتیابی مثل تیترها، فهرستها و نحوه عملکرد عناصر روی صفحه ارائه میکنه. به علاوه نکاتی رو گوشزد میکنه که خواننده های نمایشگر بدرستی عمل کنند.
اولین کاری که میکنید بهتره این باشه که یه سری به صفحه چک های ساده راهنمای دسترس پذیری محتوای سایتش بزنید.
چک هایی که عنون شدند شامل عنوان، متن جایگزین تصویر، تیترگذاری، تضاد رنگی، تغییر اندازه متن، دسترسی صفحه کلید و تمرکز بصری، حرکت، فلش، محتوای چشمک زن، جایگزین های چند رسانه ای و ساختار اصلی هستند.
از اینجا دیگه بستگی به برندها داره که ببینن واقعا توجه به افراد معلول در طراحی رابط کاربری سایت وظیفه کیه.
60% از سازمانها دسترسی پذیری محتوای سایتشونو به توسعه دهنده ها میسپرند.
فقط 42% استفاده از چک های دسترسی پذیری رو گزارش کردند و فقط 25% گفتند که مدیریت سختگیرانه ای روی این قضیه دارند.
هر چند نمیشه یه جواب درست داشت – شاید هم وظیفه همراهی مصرف کننده، روابط عمومی، بازاریابی، توسعه IT یا ارتباطاته – باید دید چه کسی مسئوله اینه که در مرحله آخر طراحی تأیید کنه که آیا طراحی مطابق استاندادهای راهنمای دسترسی محتوای وب هست یا نه.
علاوه بر این، برای تکمیل برند باید راهنمای دسترسی محتوای وب توسط یه متخصص تفسیر و توسط کاربرها آزمایش بشه.
در ادامه سازمانها و مراکز مشاوره ای رو براتون معرفی میکنیم که در اونها متخصص ها تحقیق میکنند، کاربرها تست میکنند و روشها برای توسعه تجربه کاربری برند برای معلولین بکار گرفته میشن.
در این سایت، متخصصان بر اساس تحقیقاتی که انجام میدن، راهکارهای خلاقانه ای برای مشتریهاشون ارائه میدن.
برندها میتونن از طریق تماس یا ایمیل با این سازمان در ارتباط باشن و اگه براشون امکانش باشه میتونن حتی رو در رو هم باهاشون ملاقات داشته باشن و درباره نحوه ساخت تجربه کاربری برندشون صحبت کنند.
فرینی ویلیامز مشاوریه که به سازمانها برای استخدام افراد معلول برای نیروی کار، توسعه و فروش محصولات یا خدماتی که در دسترس همه مشتریها هستند کمک میکنه و وظایفی که بهشون محول میشه رو دنبال میکنه تا حتما طبق قوانین باشه.
این مشاور برای دسترسی سایتها به سطحی که برای معلولین مناسب باشه هم یک بررسی رایگان انجام میده.
در حال حاضر 550 هزار نفر در ایران نابینا یا کم بینا هستند و این آمار تا سال 1430 ه.ش دو برابر خواهد شد. این افراد باید بتونن مثل بقیه مردم از وب استفاده کنند.
این سایت هم خدمات مشاوره برای سایتها ارائه میده. این سازمان راهنمایی های تخصصی و از اون مهمتر مشاهده و تست کاربری برای سایتها فراهم میکنه.
علاوه بر این، این سایت راهکارهایی هم برای دسترس پذیری شرکتها ارائه کرده که از اینجا میتونید مطالعه بفرمایید.
یکی از اعضای این سازمان عنوان کرده، مفهوم اینترنت از آغاز این بوده که توانایی یا عدم توانایی نباید مانع باشه.
این فرد میگه "امروزه انتظارات مردم از فناوری بیشتر شده. با توجه به ظهور محصولاتی مثل اکوی آمازون و گوگل، میتونید براحتی اطلاعاتی رو که میخواهید، در همون زمان جلوی چشمتون حاضر ببینید. گاهی استفاده از ماوس یا صفحه کلید ساده است، ولی گاهی هم شاید دوست داشته باشید با یکی حرف بزنید".
"گاهی شاید چیزی دستتون باشه یا مشغول رانندگی باشید، باید تو این مواقع هم بتونید براحتی به اطلاعات وب دسترسی داشته باشید. سایتهایی که خوب طراحی شده باشند چنین امکانی رو از یک منبع واحد فراهم میکنند."
این سایت یک سازمانه که خدماتی رو برای دولت و شرکتها ارائه میده و براشون سایت طراحی میکنه و توسعه میده.
این تیم از گروهی از متخصصین توسعه، امنیت دیجیتال و دسترسی اطلاعات تشکیل شده که روی وبلاگشون درباره کارشون مطلب مینویسند.
تو یکی از پستهاشون که اخیرا آپ کردند 6 تا پوستر در مورد بایدها و نبایدهای طراحی برای دسترس پذیری افراد کم بینا، ناشنوا، نارساخوان، مشکلات حرکتی، اوتیسم و کاربران خواننده های نمایشگر منتشر کردند.
میتونید محتوای این پوسترها رو اینجا ببینید:
الف) طراحی سایت برای افراد اوتیسم:
باید رنگهای ساده بکار ببرید، نه از رنگهای درخشان یا خیلی متفاوت.
باید به فارسی سلیس بنویسید و نباید از اصطلاحات و آرایه های ادبی استفاده کنید.
باید جملات ساده بنویسید و از دایره های توپُر برای نام بردنی ها استفاده کنید و نباید پشت سر هم دیواری از نوشته درست کنید.
باید متن روی دکمه ها رو توصیفی بنویسید و نباید دکمه ها مبهم و غیر قابل پیش بینی باشند.
باید قالب ساده و یکسان در همه صفحات بسازید و نباید قالبها پیچیده و در هم و بی نظم باشند.
ب) طراحی سایت برای کاربران ناشنوا یا کم شنوا:
باید به فارسی سلیس بنویسید و نباید از کلمات پیچیده یا آرایه های ادبی استفاده کنید.
باید برای ویدئوها زیرنویس تهیه کنید و نباید محتواتونو فقط به صورت صوتی یا ویدئویی ارائه کنید.
باید از قالب خطی منطقی استفاده کنید و نباید قالبها و فهرستها پیچیده باشند.
باید محتوا رو با استفاده از عنوانهای فرعی، تصاویر و ویدئوها به قسمتهای کوچکتر تقسیم کنید و نباید کاربرها مجبور بشن خطوط طولانی و پشت سر همی از نوشته رو بخونند.
باید کاربرها بتونن برای رزرو قرار ملاقات، خودشون نوع برقراری ارتباط رو با پشتیبانی انتخاب کنند و نباید برای برقراری ارتباط کاربرها با مسئولین فقط شماره تلفن ارائه داد.
ج) طراحی سایت برای کاربران کم بینا:
باید از رنگهایی با تضاد بالا و اندازه فونت خوانا استفاده کرد و نباید رنگهایی با تضاد کم یا فونت کوچک بکار برد.
باید همه اطلاعات روی صفحات وب منتشر شوند و نباید اطلاعات رو در لینکهای دانلود پنهان کرد.
باید ترکیبی از رنگها، اشکال و متون بکار گرفته بشن و نباید فقط از رنگ برای انتقال مطلب استفاده کرد.
باید از یه قالب خطی منطقی پیروی کرد و نباید محتوا روی صفحه پخش باشه.
باید دکمه ها و اطلاعیه ها رو در متن قرار داد و نباید دکمه ها از متن جدا باشند.
د) طراحی سایت برای نارساخوانها:
باید برای توضیح بهتر متن از تصویر و نمودار هم کمک گرفت و نباید ستونهای پشت سر هم نوشته روی سایت گذاشت.
باید متن رو از سمت راست مرتب کرد و قالب رو ثابت و یکسان نگهداشت و نباید زیر کلمات خط کشید یا از فونتهای مورب یا شکسته استفاده کرد.
باید محتوا رو به فرمتهای دیگه هم ارائه داد (مثلا به صورت صوتی یا ویدیو) و نباید توقع داشت که کاربر همه چیز رو از صفحات قبل به خاطر بسپره.
باید محتوا رو کوتاه، واضح و ساده نگهداشت و نباید متن دارای غلط املایی باشه.
باید اجازه بدید کاربر بتونه تضاد بین پس زمینه و متن رو تغییر بده و نباید در یک فضای مشخص، اطلاعات زیادی قرار داد.
دارکوب یه شرکت توسعه، طراحی و سئوی سایته که با سازمانها، شرکتها و افراد مستقل برای توسعه سایتی کارآمد و مؤثر همکاری میکنه.
میتونید از صفحه مشتریان سایت با مشتریهای دارکوب آشنا بشید و سایتهایی رو که طراحی کرده ببینید.
ما با سایتهایی که طراحی میکنیم این امکان رو به برندها میدیم که تجربه کاربری به یاد ماندنی ای به کاربرانشون هدیه کنند و کاربر رو به برگشتن به سایت و خرید ترغیب کنند.
بزرگترین اشتباه معمارها در طراحی سایت. به عنوان کسی که تو این کار دست داره ما معمولا تمایل داریم کارهای خلاقانه و شدنی رو روی سایت خودمون تست کنیم. این مسئله در طراحی سایت با نگاه کردن به مسیرهای جدیدی که به کار میگیریم اتفاق میفته. متاسفانه ما معمولا فقط مخاطبتونو گیج میکنیم و به خواننده ارزش و اطلاعاتی رو که به دنبالشه ارائه نمیدیم. معمارها هم که تو دنیای آنلاین اسمشون بد در رفته. اگه بخواهیم فهرستی از سایتهای بد رو نام ببریم، قطعا بیشترش رو سایتهای معمارها پر میکنه و از میون مشکلاتی که این سایتها میتونن داشته باشن، جهتیابی رمزگونه اونها از همه مهمتره.
گاهی حتی مردم سایتهای خیلی جالبی هم میسازن با گرافیک انیمیشنی که چشم های کاربر رو با خلاقیتش خیره میکنه، اما وقتی میریم که سایت رو بگردیم میبینیم بیشتر از این دیگه نمیشه جلو رفت و پیدا کردن چیزی روی این سایت امکان پذیر نیست.
اجازه بدید ارزش با استفاده از این نوع جهتیابی رمزآلود، ارزش اونچه رو که معمارها آرشیو میکنن درک کنیم. ما میخواهیم با سایتمون به مشتریها بگیم "ببینید چه سایته جالبی طراحی کردیم. شرکت ما خیلی خلاقه و نوآوره و در مورد ساختمون شما هم همین کار رو میکنیم." من به همچین سایتی میگم یه سایت احساس برانگیز. همچین سایتی سعی میکنه کاربر رو نه تنها با محتواش بلکه با اثر فوریش متعجب کنه. متاسفانه فقط اولین باری که تازه مشتری وارد سایتتون میشه فرصت دارید همچین اثری روش بذارید و معمولا به جای اینکه مشتری تحت تأثیر قرار بگیره، میترسه و فرار میکنه!
این نوع سایتها که جهتیابی مبهمی دارند معمولا از نظر بصری و تصویرگری غنی و از نظر متن ضعیف هستند. تمرکز بر ظاهر و تازگی میتونه منجر به این مسئله بشه.
خیلی از سایتهای معماری برای اینکه بتونن سایتهای زیبا با تصویرگری های خوبی که تو مورد قبلی ذکر کردیم درست کنن از نرم افزار فلش استفاده میکنند. این نرم افزا متعلق به شرکت ادوب و 10 سال پیش که جدید و دهن پر کن بود محبوب شده بود. شاید فکر کنید اگه انیمیشن بیشتر بسازید به نظر حرفه ای تر میایید اما این مسئله محدودیت های جدی ای به بار میاره که به نظر من باید به هر قیمتی هم که شده ازش صرف نظر کنید.
معمارها انگار عاشق سایتهای فلش هستند، اما فلش عاشق اونها نیست.
1- گوگل بای سایتهای فلش مشکل داره این مشکل هم داره تغییر میکنه. یه مدت مدیدی بود که موتورهای جستجو نمیتونستن متنی رو که تو سایتهای فلش قرار گرفته بود بخونند. و اگه گوگل نتونه متن سایتی رو بخونه اطلاعات کمی درباره سایتتون خواهد داشت و احتمالا سایتهای فلش برای سرچ های گوگل به خوبی سایتهای دیگه مثل وردپرس فهرست نشن. رتبه گرفتن از گوگل هم که خیلی واجبه. گوگل شده غول همه کاره زندگی های ما، از رزرو کردن یه رستوران تا پیدا کردن معمار، اگه سایتتون روی گوگل ظاهر نشه مثل این میمونه که نامرئی هستید و دیده نمیشید.
2- فلش روی آیفون و آیپد کار نمیکنه. سیستم محصولات اپل (Ios) از فلش پشتیبانی نمیکنه.
این هم مشکل بیشتر وبسایتهای فلشه، اما من میخوام سایتهای دیگه که محتوای دینامیکی دارن رو هم در نظر بگیرم. شما وقتی به صفحات مختلف سایت میرید URL بالای صفحه تغییری نمیکنه. چون فلش داره مثل یه فیلم تعاملی کار میکنه نه مث چند صفحه مختلف. این مشکل باعث میشه مردم نتونن به یه محتوای خاص روی سایتتون (مثلا به پروژه هاتون) لینک بدن. همین مسئله خودش دو تا مشکل پیش میاره. وبلاگ نویس ها و کاربرهای شبکه های اجتماعی نمیتونن تو پستهاشون به کار شما لینک بدن یا توئیت کنند. فقط میتونن به صفحه اول سایتتون لینک بدن و دیگه کاربر خودش باید سایتتونو بگرده. از نظر من اینطوری خیلی رضایتبخش نیست. من خوشم نمیاد مخاطب رو به لینکی بفرستم که جذبش نمی کنه. بنابراین اولین مشکل اینه که دیگه مردم بهتون لینک نمیدن و محتواتونو به اشتراک نمیذارن. مشکل دوم اینه که چون مردم محتواتونو به اشتراک نمیذارن دیگه بک لینک نمیتونید بگیرید.
وقتی کسی به محتوای شما لینک میده بهش میگیم بک لینک و هرچی آدمای بیشتری بهتون بک لینک بدن، گوگل ارزش بیشتری به سایتتون میده و اینطوری تصور میکنه که محتواتون اونقدر ارزش داشته که بهش لینک بدن. بنابراین اینطوری احتمال اینکه بتونید بالای فهرست نتایج گوگل ظاهر بشید بیشتر میشه. یکی از روشها اینه که مثلا یه کتاب الکترونیک درست کنیم و روی سایتمون بذاریم تا کاربرها به اشتراک بذارن و ازشون بخواهیم بهمون لینک بدن، میتونید شما هم متقابلا بهشون لینک بدید و به این ترتیب هر دو طرف از این کار منفعت ببرید و شاید این کار منجر به گرفتن بک لینکهای بیشتر بشه. اما سایتهای فلش که فقط یه URL دارن این فرایند رو خراب میکنند.
معمولا معمارها فقط عکس روی سایتشون نمایش میدن. گاهی یه صفحه پر از کادرهای عکس دار روی سایتشون دیده میشه. مشکل این همه عکس اینه که اگه هیچ متنی به این عکس ها اضافه نکنید، گوگل نمیتونه متوجه بشه این صفحه در مورد چیه. با نوشتن چند کلمه متن مناسب روی این صفحه در کنار تصاویر میتونید برای گوگل دلیلی برای لینک دادن و فهرست کردن صفحه فراهم کنید. اگه میخواهید روزنامه نگارها و وبلاگ نویس ها هم از پروژه های شما حرف بزنن، افزودن متن خوبی که شامل اطلاعاتی درباره پروژه باشه و داستان ساخت اون ساختمون رو روایت کنه هم از ضروریاته. اگه از این ترکیب به خوبی بهره ببرید میتونید تعداد مخاطبانتون رو افزایش بدید.
من عکاسم و عاشق عکسم، ولی عکسها باید متن داشته باشن تا روی اینترنت کار کنند.
تصاویر بیش از حد جهتیابی رو برای مردم سخت میکنه. نظر من اینه که بهتره یه عکس زیبا که میخواهید حتما مردم ببینن و بهش توجه کنن بذارید بهتر از اینه که صفحه رو از عکس پر کنید و بهشون کلی انتخاب بدید. البته میتونید از اسلایدر هم برای نمایش تصاویر روی سایتتون بهره ببرید، اما از همه اینها واجبتر برقراری ارتباطه. پیام شما چیه و چطوری میخواهید به شیوه ای ساده اونو به مخاطب منتقل کنید؟
سایت معمارها فقط یه بار آدمو جذب میکنه. یعنی فقط همون دفعه اول جالبه که بهش نگاه کنی، اما دیگه نیازی نیست که برگردی و دوباره همونارو نگاه کنی. اینجور سایتها استاتیک (ثابت) هستن و با مخاطب تعامل ندارن. سایت موفق باید برای مخاطب ارزش قائل شه و به طور منظم براش محتوا ارائه بده. معمارهای موفق به سایتشون به عنوان وسیله ای جاری نگاه میکنند و میدونن که مدت دو هفته برای بدون تغییر گذاشتن سایت مدتی طولانی محسوب میشه. اگه سایتتونو سالی یکبار بروز میکنید و عوضش کرور کرور پروژه هاتونو بروزرسانی میکنید، جزء دسته اول قرار میگیرید. بهتره تغییرات کوچیک ولی منظم باشن. دومین دلیل اتخاذ این رویکرد اینه که راحتی برای برقراری ارتباط با مخاطب داشته باشید. اینجاست که فرم های ایمیلی و شبکه های اجتماعی وارد عمل میشن. وقتی داریم راجع به برقراری ارتباط صحبت میکنیم باید یه فرم عضویت روی سایت داشته باشید تا خواننده ها رو به خوندن محتوای جدید مشتاق نگهداریم.
من خودم به این مسئله دقت نکرده بودم تا اینکه یه نفر بهم گفت، صفحه درباره مای اکثر سایتهای معماری شبیه همن. همشون چند خط درباره کار کردن در چند زمینه مختلف، افتخاراتی که کسب کردند و پروژه های موفقیت آمیزشون نوشتند. این به خواننده چیزی زیادی نمیرسونه و به گوگل هم کلیدواژه خاصی که بتونه موقع سرچ مردم استفاده کنه ارائه نمیده. ما قبلا یه مطلب اختصاصی برای نحوه نوشتن صفحه درباره ما تهیه کرده بودیم که میتونید مطالعه کنید.