بهینه سازی موتورهای جستجو (سئو) فرایند بهبود رتبه ترافیک سایت از ریق موتورهای جستجوی طبیعی مثل یاهو، پارسی جو و گوگله. هر چی رتبه صفحتون تو نتایج عبارت جستجو شده بالاتر باشه، احتمای اینکه کاربر وارد سایتتون بشه بیشتره. سئو میتونه انواع مختلفی از جستجو رو هدف بگیره و بستگی به عواملی مثل تصاویر، محل قرارگیری، محتوا و URL سایت داره. سایتی که کامل بهینه شده باشه میتونه برای کاربرهاش تفاوت ایجاد کنه. درسته که موفقیت میانبر نداره، اما میتونید با بکارگیری این نکات متوجه بشید که چطور سایت وردپرسیتونو بهینه سازی کنید.
اگه سایتتون روی وردپرس ساخته شده میتونید از این نکات بهره ببرید، دارکوب این ده نکته رو مهمتر دونسته و برای شما کاربرهای عزیز فهرست کرده تا بتونید ترافیک سایتتونو افزایش بدید.

  • داده های متا

توصیفات متا برای هر پست، صفحه یا دسته بندی به توضیحاتی میگن که برای رتبه گرفتن سایت خیلی به درد میخوره، مشروط بر اینکه به درستی بکار بره. این توصیفات اطلاعات سازمان یافته ای هستن که صفحه رو توصیف میکنن و جایی قرار میگیرن که کاربر میخواد سایت رو پیدا کنه. وقتی یکم تحقیق کلیدواژه انجام بدید میتونید این  ها رو تو تگ عنوان، توصیفات متا و بخش کلیدواژه های متای سایت وردپرسیتون بکار ببرید. این کار جایگاه سایتتونو روی موتورهای جستجو ارتقا میده. توصیفات متا ممکنه اولین چیزی باشه که کاربر میخونه، پس باید کوتاه، جالب و گیرا باشه.

  • نقشه سایت

نقشه سایت یه سند XML هست که از طریق اون وبمستر URLهای سایت رو به موتورهای جستجو اطلاع میده تا به درونشون بخزن. نقشه های سایت هم میتونن به طور مرتب بروز بشن و به موتورهای جستجو تغییرات URL ها رو اطلاع بدن تا با روش هوشمندانه خودشون سایت رو بخزن.
این موارد رو به شدت توصیه میکنم:
نقشه سایت XML
ویدئوی نقشه سایت
تصویر نقشه سایت
نقشه سایت اخبار گوگل (اگه سایتتون خبری باشه)
این افزونه های ساده رو نصب کنید و به راحتی تو ابزار گوگل وبمستر و بینگ ثبت نام کنید.

  • بهترین شکل بهینه سازی، بهینه سازی محتواست

محتوای به شدت خاص همیشه برای سئو از اولویت و اهمیت خاصی برخورداره. ایده آلش اینه که متنتون عبارتهای کلیدی جستجو شده رو داشته باشه و تم کلی صفحه به بهترین شکل ممکن تأکید شده باشه و کاملا تو سایتتون خاص باشه. محتوا باید قابل درک و خوانا باشه و اول برای کاربرها نوشته شده باشه نه برای موتورهای جستجو. طولانی که بنویسید کاربرها خسته میشن اما برای سئو بهتره. پس میتونید تا جایی که امکانش هست و متن خسته کننده نمیشه طولانیش کنید.

  • پیوندهای یکتا

اگه نمیتونید از روی URL صفحه بگید صفحه یا پست درباره چه مطلبیه، پس گوگل هم نمیتونه بگه. این به ضرر سئوی سایتتونه. وردپرس خودش به طور پیشفرض صفحات و پستهای جدید رو مشخص کرده ولی شما از حالت پیشفرضش استفاده نکنید.
وقتی URL بهم ریخته باشه نشون نمیده که صفحه یا پست در مورد چیه. موتور جستجو هم نمیتونه اینو بفهمه. اما حالا به لطف وردپرس میتونید خودتون یه پیوند یکتا (پرما لینک) دیگه انتخاب کنید که لینکهای بهتری از نظر سئو درست میکنه. یعنی میتونید URLی داشته باشید که کلیدواژه های انتخابی و لینک برای کاربرهای آنلاین و موتور جستجو قابل مشاهدست.

  • دسته بندی ها و تگها

معمولا مردم هم دسته بندی درست میکنن و هم تگ. اگه هر دوی این ساختارهای URLی توسط گول فهرست بشن مشکل محتوای تکراری پیدا میکنید و باعث میشه نتونید رتبه اول رو بدست بیارید. مگر اینکه تگ ها و دسته بندی هاتون متفاوت از هم باشن. توصیه میکنم فقط از یکیشون استفاده کنید.

  • تم ها و افزونه هایی که با توجه به سئو طراحی شده اند

یه کد تمیز و سایتی که بروز باشه و از آخرین دستورات سئو پیروی  کنه، کلید موفقیت سایت وردپرسیه. عوامل مهمی که باید مد نظر قرار بدید اینهاست:
URLهای استاندارد و استفاده درست ازشون
استفاده درست از عنوان ها و داده های متا
متا تگ باز برای افزایش اشتراک گذاری روی شبکه های اجتماعی
ساختار تمیزی که از HTML معتبری بهره برده باشه
یادتون باشه که کد و سرعت عوامل مهمی هستن! افزونه های مهم زیادی هستن که میتونن کارتونو در ارتباط با سئوی سایت راحتتر کنن. اما مواظب باشید که زیادی هم از این افزونه ها استفاده نکنید و فقط اونهایی رو نصب کنید که واقعا به درد سایتتون میخورن و قبل از نصب ببینید افزونه واقعا به سایتتون بخوره.

  • اهمیت فایلهای تصویر / استفاده از متن alt تصویر رو دست کم نگیرید

موتورهای جستجو علاوه بر اینکه به محتوای سایتتون رتبه میده، باید تصاویر رو هم بهینه کنید تا سایتتون تو جستجوی تصاویر گوگل بالا بیاد و بتونه سایتتونو بخزه و بفهمه عکسهاش درمورد چی هستن. متن alt عکسو بنویسید و کلیدواژه های مرتبط با اون عکس رو وارد کنید. برای فایل عکستون به جای اسمهایی مثل DSP0J.jpg یه اسم خوب انتخاب کنید تا گوگل بتونه موضوع صفحه رو تعیین کنه. این کار دسترسی و کارایی سایتتونو افزایش میده.

  • تگ های عنوان

میون کارهای که برای سئوی سایت انجام میدیم، بهتره که از انتخاب تگ های H (Heading) مناسب شروع کنیم. شما میتونید از H1 تا H6 برای سایتتون استفاده کنید و حتما هم باید درست ازشون استفاده کنید. H1 همیشه باید تیتر اصلی صفحه باشه – باید عامل اصلی که صفحه در اون مورد صحبت کرده باشه. وقتی H1 رو انتخاب کنید باید تیترهای فرعی متن رو با H2 مشخص کنید. حالا هر H2 میتونه خودش به چند مبحث کوتاهتر تقسیم بشه و تیترهای فرعی تری داشته باشه که اونها رو H3 مینامیم. به همین ترتیب H3 به موضوعات فرعی تر تقسیم میشه و ادامه ماجرا تا H6 که البته فقط نوشتن H1 اجباریه و بقیه اختیاری هستند.

  • گنجاندن بیش از حد کلیدواژه ها

کلیدواژه بخش مهمی از سئوی سایت هستن و باید به دقت در موردشون فکر بشه. این کلیدواژه ها کمک میکنن تا بتونید نشون بدید که نوشته در مورد چه چیزیه و در نهایت به گوگل کمک کنید که تم پست، صفحه و سایتتونو تشخیص بده. حتما باید با احتیاط ای این کلیدواژه ها استفاده کنید، چون اگه یه واژه یا عبارت رو تو یه پست بارها و بارها بی دلیل تکرار کنید به نوشته آسیب میزنید و گوگل متوجه میشه که نوشته شما طبیعی نیست یا به عبارتی برای کاربر آنلاین نوشته نشده (بلکه برای موتور جستجو نوشته شده). کلیدواژه ها رو بکار ببرید اما فقط هر جا که واقعا لازم و مناسب باشه. اولویت اصلی گوگل اینه که مردم رو راضی نگهداره نه روبات ها رو. همیشه شما هم روی سایتتون همین کارو انجام بدید و با گوگل همسو بشید. یادتون باشه که تصاویرتون رو هم با کلیدواژه ها بهینه کنید و تو توصیفات متا هم از کلیدواژه ها استفاده کنید تا عنوان پست رو معتبرتر کنید.

  • خطاهای 404

دنبال خطاهای 404 بگردید و پیداشون کنید و براحتی با افزونه های وردپرس درستشون کنید. شما همیشه میخواهید مردم صفحات درست رو روی سایتتون پیدا کنن و وقتی خطای 404 روی سایتتون زیاد بشه برای موتورهای جستجو نشونه بدی میفرسته.

فعال سازی شده در طراحی سایت با وردپرس

خیلی از شرکتها، طراحی سایتشونو که تموم میکنن فکر میکنن دیگه همه کارها رو انجام دادن و نیازی نیست کاری بکنن. البته قطعا الان دیگه سایت رو غلطک افتاده و بدون نیاز به شما کارشو انجام میده و مشتری جذب میکنه...اما این وسط شما هم باید بهش سوخت رسانی کنید! یعنی باید با محتوای تازه سایتتونو جدید نگهدارید تا مردم و موتورهای جستجو ببینن که شما فعالید. سایتتون باید همیشه در حال توسعه کسب و کارتون باشه، یعنی این یه فرایند همیشگیه و هیچ وقت تموم نمیشه.
بروزرسانی سایت هم کار خیلی سختی نیست، حتی تغییرات کوچیک هم میتونه اثرگذار باشه. مثلا اگه روی سایتتون یه وبلاگ داشته باشید، با گذاشتن مطلب روی وبلاگ، سایتتون بروز میشه و بیشتر در معرض دید کاربرها قرار میگیره. تو این مقاله 5 راهکار از متخصصان دارکوب برای تازه و مرتبط نگهداشتن وبسایت پیشنهاد شده که امیدوارم براتون راهگشا باشه:

  • عکسها و تصاویر جدید آپلود کنید

مردم به تصاویر بهتر از متن نوشته جواب میدن، بنابراین راحتترین کار برای بروزرسانی سایت همین فایلهاست، حتی میتونید عکسهای قدیمی یا عکسهای غیرحرفه ای تر رو عوض کنید، یا عکس جدید به مطالبتون اضافه کنید، گالری تصویر بذارید و کارهای مختلفی که شرکتتون انجام میده رو نشون بدید. همیشه به خاطر داشته باشید که یه توصیف و تگ برای موتورهای جستجو به عکساتون اضافه کنید که موتورهای جستجو تشخیصش بدن.

  • یه قطعه وبلاگ اضافه کنید

یه وبلاگ یا صفحه جدید راحتترین راه برای در جریان نگهداشتن سایته. پستهای وبلاگها خیلی مزیت دارن و برای خودتونم بروزرسانیشون راحتته و نیازی نیست طراح سایت بگیرید. اگه خواستید وبلاگ داشته باشید بهتره که حداقل هفته ای یه بار مطلب جدید بذارید. اما اگه میخواهید یه وبلاگ قدیمی رها شده با چند تا دونه پست از سال گذشته داشته باشید، نتیجه عکس میذاره و به کاربرها نشون میده این شرکت هیچ پروژه ای در دست نداره و دیگه منسوخ شده. داشتن وبلاگ اعتماد میسازه و برای صفحات اجتماعیتون هم محتوای جذاب تولید میکنه.

  • رضایت مشتری ها رو روی سایت منتشر کنید

خیلی از شرکتها از مشتری های قبلیشون رضایتنامه میگیرن و برای کاربرهای سایت انتشارش میدن. اگه به طور منظم با همین چیزهای ساده سایتتونو بروز کنید، هم میتونید روی بازدیدکننده ها تأثیر بذارید و هم با این بروزرسانی توجه موتورهای جستجو رو به خودتون جلب کنید.

  • صفحه اضافه کنید

این یکی یکم بیشتر کار داره، اما بد نیست هر چند ماه یه بار با صفحه ها و تب ها بازی کنید و تغییرشون بدید. جهتیابی سایتتون خوبه؟ راحت میشه روش اطلاعاتی که لازم داریم رو پیدا کنیم؟ میتونید یه صفحه پاسخ به سوالات رایج به سایتتون اضافه کنید – این کار تو وقتتونم صرفه جویی میکنه و لازم نیست به سوالای تکراری جواب بدید.

  • تغییرات فصلی

چرا سایتتونو با تغییرات فصل و مناسبت ها تغییر نمیدید؟ مثلا الآن که عید نوروز رو در پیش داریم، یه بنر جدید برای سایتتون طراحی کنید با سفره هفت سین. میتونید محصولات جدیدتونم روش نمایش بدید و با یه عکس، ویدئو یا یه پاراگراف متن سال خوبی برای کاربرهاتون آرزو کنید.
اگه برای بروزرسانی سایتتون کمک لازم داشتید با طراحهای دارکوب تماس بگیرید.

بازاریابی دیجیتالی هم مشکلات خودشو داره. هر سال شرکتها مبالغ بیشتری رو صرف گرفتن خدمات بازاریابی میکنند. در واقع حدود 70% از بازاریابها ارزش محتوای طبیعی رو بیشتر از محتوای پولی (licensed c.) میدونستن و حدود 80% اعتقاد داشتن اگه یه تیم محتوای با تجربه ای داشتن میتونستن برگشت سرمایه رو به دو تا پنج برابر افزایش بدن. این یعنی وقتی از باور اینکه شما به یه محتوایی احتیاج دارید، برسید به اینکه "بالاخره چطوری میتونم این محتوا رو پیاده سازی کنم؟" اون وقت گزینه های پیش رو براتون روشن میشن.
حالا به نظرتون شما باید کارمندهای تمام وقتی استخدام کنید که فقط روی بازاریابی محتواتون کار کنند، یا باید از شرکتهای بازاریابی دیجیتال کمک بگیرید؟
بیایید گزینه هایی که داریم رو با هم سبک سنگین کنیم و قدم به قدم جلو بریم...خب. اول اجازه بدید شرکتها رو با بازاریابهای داخل شرکتها مقایسه کنیم.

  • مرحله اول: تخصص

برای مقایسه تخصص بازاریابهای داخلی با شرکتهای بازاریابی خیلی چیزها رو باید در نظر گرفت و البته به شدت هم به تخصص افراد بستگی داره. این دو از یه سری نظرها با هم فرق دارند:
1- خدمات
نیازی به گفتن نیست که بازاریابهایی که استخدام میکنید یه سری مهارتهایی دارن و یه تعدادی خدمات میتونن ارائه بدن. اگه طراح استخدام کنید دیگه نمیشه ازش توقع داشت که براتون مطلب هم بنویسه، برای اون باید نویسنده استخدام کنید. نمیشه هم از گروه خودتون توقع داشته باشید که یه مطلب بنویسن یا یه کار بازاریابی انجام بدن، چون تخصص این کارو ندارن. وقتی از خدمات شرکتی استفاده میکنید، بسته به میزان تخصصشون میتونید ایده های بهتری بگیرید و مسیرهای استراتژیک رو بدون محدودیت طی کنید. ضمنا موقع مواجهه با مشکلات میتونید از راهنمایی ها و تجربیاتشون بهره ببرید. شرکتهایی که معتبر باشن هم چالش ها و ماجراهای زیادی رو پشت سر گذاشتن و هم روشها و تاکتیک های بیشتری رو امتحان کردند- بنابراین میتونن کارهای فوری و اورژانسیتونو براحتی و سریع انجام بدن.
شرکت نسبت به فرد برتری دارد.
2- سطح آگاهی از برند و صنعت
هیچ کس بهتر از کارمندهای خودتون با کار شما آشنا نیست. درسته که شرکتها هم با امضای قرارداد به شرکتتون متعهد میشن اما نمیتونن به پای بازاریاب داخل شرکتتون برسن. هر چی باشه کسی که تو خود شرکت شماست بهتر محصولات، تاریخ، اهداف و رقبای شرکت رو میشناسه. کارمندهای شما هر روز با شما زندگی میکنند و چیزی رو که شرکتهای دیگه از بیرون میبینن، اونها حسش میکنن. برای یه شرکت خارجی بسته به میزان زیر و بم های کارتون، زمان لازمه تا به سرعت مورد نظر برسه و حتی وقتی برسه هم باز کارمندهای شرکت سریعتر به بازاریاب داخلی دسترسی دارن تا شرکت خارجی و میتونن محتوای فنی تر، عمیقتر و معتبرتری تولید کنند.
فرد نسبت به شرکت برتری دارد.
3- دید
تا حالا به این فکر کردید که چرا خیلی از برندها مطالبی تولید میکنن که به نظر زیادی تبلیغاتی میاد؟ جواب اینه که دید خطی دارند. بعضی از بازاریابهای داخلی اونقدر درگیر کار میشن که کار رو از دور نمیبینن و نمی تونن نسبت به برند بی طرف باشن، در نتیجه نمیتونن اونو درست به مخاطب عرضه کنند. نتیجه این میشه که محتوای فقط از اهداف شرکت حرف میزنه نه از اهداف مخاطبها. اما شرکت بازاریابی میتونه از بیرون به قضیه نگاه کنه و محتوای مورد علاقه مخاطب هدف شما رو در نظر بگیره و تعصبی به کار نداره که بخواد به کارش اثر بذاره. از همه مهتر اینکه شرکتهای باتجربه میتونن محدوده هایی رو که شرکتتون تو اون قسمتها نیاز به بهتر شدن داره و همچنین فرصتهای بازاریابی که ندید گرفته شدند پیدا کنن، در حالی که این کار برای بازاریابهای داخلی مشکله و معمولا متوجه این مسائل نمیشن.
شرکت نسبت به فرد برتری دارد.
4- گرایشها و مد
درسته که شرکت بازاریابی دیجیتالی فقط بخشی از زمانشو به کار شما اختصاص میده و کارمند داخلی کل زمانشو، اما زمانی که شرکت روی کار شما میذاره خیلی شدت بخش تره. شرکتها از اونجایی که با مشتری های زیادی کار میکنن، زودتر از مدهای بازاریابی باخبر میشن اما بازاریابهای داخلی مجبورن از درک و تجربه خودشون استفاده کنن که قابل مقایسه با درک و دانش شرکتهایی که با هزاران نفر-ساعت سر و کار دارن و مدام مجبورن راه و روشهای تازه رو هم برای مشتریها و هم برای خودشون بررسی کنن.
شرکت نسبت به فرد برتری دارد.

  • مرحله دوم: اثرگذاری

برای بازاریاب یه معیار دیگه از کیفیت کار مهمتره و اون سرعت. اینکه یه کار رو چقدر سریع میتونه تحویل بده؟ چقدر طول میکشه تا ایمیلها رو جواب بده؟ برای یه کار فوری چطور؟ گروه شما چقدر سریع میتونن جواب بدن و آیا فرایند خاصی رو دنبال میکنند؟
1- فرایند
شرکتها برای هر مشتری از فرایندهایی واضح و پی در پی استفاده میکنن. پروژه ها رو طبق زمانبندی پیش میبرن و به این ترتیب هزینه ها و ساعتهایی که نیازه روی پروژه کار کنند رو کاهش میدن و چون دائما دارن محتوای تبلیغاتی میسازن، ذهنشون خلاق و فعال میمونه. وقتی کار طبق فرایند و اصول خاصی باشه - از برنامه ریزی تا ارسال - سازماندهی شدست و بی نظمی پیش نمیاد. بنابراین قطعا تصمیمات حساب شده ای هم میگیره و فرصتها و ضرب الاجلها رو فراموش نمیکنه. اما بازاریابهای داخل شرکت از پروسه کاری شخصی خودشون تبعیت میکنن و معمولا روی بخش ها و اولویتهای دیگه ای تکیه میکنن.
شرکت نسبت به فرد برتری دارد.
2- دسترسی
برای موفقیت کمپین های بازاریابی، ارتباطات سریع حرف اولو میزنه. با محصولات داخلی، میتونید خیلی سریع ایده هاتونو مبادله کنید و با هم همکاری کنید و دیگه نیازی نیست منتظر رسیدن موعد مقرر طبق زمانبندی تعیین شده باشید. با اینکه شرکتها همیشه سعی میکنن با مشتریها در ارتباط باشن و همکاری کنن اما هیچوقت مثل همکاریهای تو یه شرکت نمیشه. بهرحال اونطوری کارمندها میتونن با هم تو یه اتاق بشینن و صحبت کنند، هر وقت ایده ای به ذهنشون میرسه مستقیم با هم درمیون بذارن و دیگه تلفن بازی و ایمیل بازی نداره. این کارها سرعت رو پایین میارن.
بازاریاب نسبت به شرکت برتری دارد.
3- فشار کاری
موقع بازاریابی شرکتی که توش کار میکنید، هر روز و هر روز همون شرکته و ممکنه اهداف کلی رو فراموش کنید و یادتون بره برای مشتری هاتون چه چیزهایی بیشتر اهمیت داشتن. کارمندهای داخل شرکت بخاطر ابهام، تداخل کارها با هم، نیازمندیهای کاری و عدم وجود یا نقص پشتیبانی و بازخورد خیلی تحت فشار و استرسن. در نتیجه تبدیل میشن به کارمندی بی توجه و غیرمؤثر. اما وقتی بازاریابی محتواتونو به یه شرکت دیگه بسپرید، دیگه لازم نیست نگران افرادی که کارو به عهده گرفتن باشید، شما فقط با نتیجه کار دارید. شرکتها خودشون تیم های بزرگی دارن که از راهنمایی های همدیگه دائما تغذیه میشن و ایده میگیرن و خلاقیتهاشون تحریک میشه و به این ترتیب استرس رو از خودشون دور میکنن و حتی سیاست های خاصی دارن که توسعه کار، آموزش دائمی و توازن سالم بین کار و زندگی رو تضمین میکنه.
شرکت نسبت به فرد برتری دارد.

  • مرحله سوم: هزینه ها

خب دیگه به اندازه کافی درمورد مسائل دیگه صحبت کردیم، حالا بذارید ببینیم گروه داخلی در مقایسه با شرکت خارجی چقدر هزینه برمیداره و کدومشون در طولانی مدت برگشت سرمایه بیشتری داره.
1- انعطاف پذیری
همه هزینه هایی رو که با استخدام بازاریابهای محتوا بهتون برمیگردن رو حساب کنید. یه هزینه استخدام هست، حقوق ثابت، مزایا (حدود 30% از ارزش کلی کارمند)، خرید نرم افزارها، پشتیبانی شبانه روزی و آموزش مداوم. در کنار اینها، همیشه احتمال این هم هست که کارمندتون نتونه کار کنه و باید برای اون وقتها یه جایگزینی داشته باشید. در مقایسه، هزینه های شرکتی عموما به یکی از این سه مدل میشه: قرارداد ماهیانه (70% از روابط مشتری/شرکت)، پروژه ای یا ساعتی. این روش پرداخت باعث میشه شرکتها انعطاف پذیری بیشتری برای نحوه خرج کردنشون داشته باشن و میتونید سطح دقیق پشتیبانی و خدماتی که نیاز دارید رو تعیین کنید. 
شرکت نسبت به فرد برتری دارد.
2- تناسب
گروههای داخل شرکت نمیتونن تناسب مورد نیاز رشد شرکت رو بوجود بیارن. اگه میخواهید تأثیرگذار باشید، بازاریابی محتوا باید بتونه خیلی سریع نیازهای کار و مشتری رو تأمین کنه. دسترسی به یه تیم دیگه از طراح ها و نویسنده ها برای محصولاتی که تازه به محصولات قبلیتون اضافه کردید خیلی راحت انجام میشه، فقط باید ساعتهای ماهانه رو زیاد کنید. اما اگه خودتون بخواهید کسی رو استخدام کنید باید برای آموزش و استخدامش کلی وقت و هزینه بذارید.
شرکت نسبت به فرد برتری دارد.
3- روش ترکیبی
این شرایط طوری نیست که مجبور باشید یا اینو انتخاب کنید یا اونو. اصلا هم نمیشه برای همه شرایط مختلف یه راه حل ارائه داد. هر شرکت و هر کسب و کاری خاصه و نیازهای خاص خودشو داره. خیلی از شرکتها هم هستند که هم داخل شرکت خودشون تیم بازاریاب دارن و هم با شرکتهای بازاریابی همکاری میکنن. مثلا تحت این روش ترکیبی ممکنه تیم داخلیتون استراتژی و تبلیغات رو مدیریت کنه و تولید از طریق شرکت بازاریابی کنترل شه.

  • جمع بندی

شاید متوجه شده باشید که ما تو این مقاله یکم متعصبانه برخورد کردیم. اجازه بدید واقع بین باشیم – اگه ما اعتقاد نداشتیم که شرکت میتونه بهتر به مشتریها خدمات رسانی کنه تو شرکت کار نمیکردیم. بعضی وقتا تغییر از داخل شرکت به یه شرکت دیگه از نظر بعضی ها خطرناک و ریسک محسوب میشه. شاید بعضی ها فکر کنن ما میخواهیم فریبشون بدیم که بودجشونو از کارمندشون به یه شریک خارجی انتقال بدن و بعضی های دیگه هم فقط تغییر براشون سخته. وقتی مزایا و رشد و توسعه ای که یه شرکت بازاریابی میتونه برای شما بعنوان شریکش فراهم کنه رو بشناسید، یه قدم به اخذ تصمیم درست برای شرکتتون نزدیک تر میشید و میتونید با صرف هزینه های کمتر، به اهداف بیشتری برسید.

تبریک میگم – یه سایت جدید برای کسب و کارتون راه انداختید – حالا قدم بعدی چیه؟
بعد از تلاش هایی که برای طراحی و ساخت سایتتون انجام دادید حالا یه نمای آنلاین از کسب و کارتون دارید که به صورت شبانه روزی و تمام ایام هفته پاسخگوی مشتریهاتونه. همیشه به خودتون یادآوری کنید که این سایت باید برای شما کار کنه. سایتهایی که توسط دارکوب طراحی شده باشند بر اساس کلیدواژه هایی که برای کسب و کار مناسبترند برای موتورهای جستجو بهینه سازی شدند. بعلاوه ما سایتهای مشتریهامونو روی گوگل ثبت میکنیم، یعنی اینطوری گوگل تا چند روز بعدش متوجه میشه که شما وجود دارید. حالا برای اینکه بتونید برای کلیدواژه های مد نظرتون بطور طبیعی رتبه بگیرید به چند ماهی زمان نیاز هست. سایتهایی که منظم محتواشونو بروز میکنن رتبه های بالاتری میگیرن. پس باید یه برنامه داشته باشید که مرتب سایتتونو بروز کنید: حالا یا خبر اضافه کنید، یا پست وبلاگ بنویسید یا به آپدیت های شبکه های اجتماعیتون لینک کنید.
به نظر من 3 تا 6 ماه اول نیازی نیست از تبلیغات کلیکی استفاده کنید، مگر اینکه سایت فروشگاهی داشته باشید یا بخواهید برای کلیدواژه های خیلی پررقیب رتبه بگیرید. اما در همین مدتی که میخواهید تو گوگل به صورت طبیعی و بدون تبلیغ لینک بشید، میتونید کارهای دیگه ای هم در کنارش انجام بدید.
همین که یه سایت بسازید کافی نیست. باید بعد از اینکه سایتتونو ساختید، به مردم خبر بدید که همچین سایتی وجود داره تا بیان و استفاده کنن. پس باید فکر کنید ببینید به جز تبلیغات کلیکی که در موردش صحبت کردیم، دیگه از چه روشهایی میتونید کاربر جذب کنید. مثلا میتونید از راه شبکه های اجتماعی یا تبلیغات سنتی مثل انتشارات خبری، بروشور، تبلیغات رادیویی یا اضافه کردن آدرس سایت به کارت تجاری، تابلوی مغازه و همه کارهای برندسازیتون سایتتونو تبلیغ کنید.
اون مواردی که گفتیم باید تبلیغات کلیکی داشته باشید، حتما باید دقت کنند که فرقی نمی کنه کی میخواد براتون تبلیغ کنه و تبلیغاتتونو مدیریت کنه یا چقدر میخواهید برای این کار هزینه کنید. از اینها مهمتر اینه که اطلاعات تحلیلی و آنالتیکی درستی از عملکرد تبلیغاتتون داشته باشید. یکی از روشهای دستیابی به چنین اطلاعاتی استفاده از گوگل آنالتیکه. اما اگه نتونید نحوه خرج شدن پولتونو تحت نظر بگیرید، ممکنه بودجه ای که برای بازاریابی شرکتتونو در نظر گرفتید هدر بشه و حتی نتونید به هدفتون هم برسید.
اگه برای تبلیغات کلیکی شرکتتون، گوگل آنالتیک، تبلیغات سنتی و شبکه های اجتماعی نیاز به کمک و راهنمایی دارید، شرکت سئو و طراحی سایت دارکوب میتونه کمکتون کنه. لطفا با ما تماس بگیرید تا براتون بگیم قدم بعدی چیه.

مشکلات تفهیم نامه های طراحی وبسایت
سنگ بنای هر پروژه طراحی یه تفهیم نامه طراحی خوبه که اتفاقا نوشتن یه تفهیم نامه ای که به طراح کمک کنه هم واقعا کار سختیه.
منظورم تفهیم نامه ای که پروژه رو شرح میده نیست، چون اون طبق اصول مشخصیه و بسته به گروههای مخاطب و نیازهای کاربردی و غیره نوشته میشه، من منظورم تفهیم نامه ایه که به طراح داده میشه تا بهتر با برند/ویژگی های مشتری آشنا بشه.
حالا مشکل تفهیم نامه های طراحی وبسایت چیه؟
الآن 14 ساله که ما داریم تفهیم نامه طراحی میگیریم و از این همه، تعداد خیلی کمیشون تو شناخت برند مفید بودند و بیشترشون هیچ کمکی بهمون نکردند و فقط یه برند رو با یه سری کلمات کلیدی تعریف میکردند، مثلا اینطوری:
برند ما مدرن، معاصر، حرفه ای، دانش گرا، متخصص، قابل اعتماد، ... است.
آدم از خوندن این مدل نوشته ها خندش میگیره. این کلمه ها اصلا اطلاعات خاصی درباره برند به ما نمیدن و یه چیزهای عمومی و واضحن. خب قطعا هیچکس دوست نداره برندش قدیمی، غیرحرفه ای، ناقص، غیر قابل اعتماد و ... باشه!!!
با توجه به تجربه من، بیشتر تفهیم نامه ها یه مدلن (حتی میتونم نخونده بگم توش چیا هست) و اصلا هیچ ویژگی خاص و منحصر به فردی برای برند تعریف نشده و از اون بدتر اینکه اصلا کاربردی و ملموس نیست و به درد طراح نمیخوره، چون این عبارتها رو میشه در مورد هر شرکتی بکار برد... تفهیم نامه طراحی باید بتونه به خوبی برند رو توصیف کنه.
تفهیم نامه برند باید مثل راهنمای برند شما باشه، اما بیشتر (مواقع بیشتر از اینکه راهنمای برند باشه)، راهنمای هویتی شرکت شماست که هر چی که لازمه درباره نحوه استفاده از لوگوی شرکت، رنگ، تایپوگرافی و نکات مهمی که تو تصویر به کار رفته بدونیم بهمون میگه. متاسفانه اغلب ارزشهای حسی، ویژگیهای بصری ... و کلا رنگ و بوی کلی برند به خوبی تعریف نمیشه.
من یه مدت برای حل این مشکل خودم تفهیم نامه ها رو مینوشتم و سعی میکردم برم دنبالش و برند مشتری رو بهتر بشناسم و نسبت بهش وفادار باشم. واقعا مایه تأسفه که بخاطر سوالاتی که از مشتری میکردم متهم به کم کردن ارزش برند میشدم، مثلا من میپرسیدم "اگه برندتون یه ماشین بود، چه مدل ماشینی بود؟" "اگه برندتون یه اسب بود، چه نژادی بود؟" و این قبیل سوالات. شاید به نظر مسخره بیاد اما چه عیبی داره که برند رو به اسب یا ماشین تمثیل کنیم تا ملموس تر باشه. البته قطعا برای این کار هم میشه اصولی پیش رفت و از واژه های خاص حرفه ای استفاده کرد.
پس برمیگردیم سر سوال اصلی خودمون: چطور میشه یه تفهیم نامه طراحی سایت معنی دار نوشت؟ ... چطور به توسعه دهنده سایتتون توضیح میدید که میخواهید سایتتون چه شکلی باشه و چه حسی رو به بیننده منتقل کنه؟
برای این کار میتونید مثال های مواردی که تو ذهنتون هست رو از روی سایتهای دیگه پیدا کنید و به طراح یا توسعه دهنده سایتتون نشون بدید ... اما این کار فقط ظاهر سایتتونو مشخص میکنه، حالا میمونه نیازهای برند شما. برای این هم میشه ارزشهای اصلی برند و .. رو توضیح داد، اما این ها هم وجه تمایز برند شما رو از سایر برندها نشون نمیده.
نوشتن یه تفهیم نامه طراحی سایت کار سختیه – واقعیت اینه که معمولا تفهیم نامه طراحی سایت مثل یه دستورالعمل و راهنمای برند میمونه و اگه همین راهنما بتونه خوب کارشو انجام بده دیگه نیازی به تفهیم نامه نیست.
اگه شما هم براتون شرایطی پیش اومد که خواستید این کارو انجام بدید، باید بپذیرید که:

  • شما دارید یه راهنما/دستوالعمل برای برندتون مینویسید و طبیعتا باید خیلی بیشتر و مشروح تر از یه سند خلاصه و ساده باشه.
  • چون میشه کار رو از کانالها و روشهای مختلفی انجام داد، شاید مجبور باشید چند بار دستورات و حوزه کار رو توضیح بدید.
  • این کار فراتر از نوشتن خلاصه وار سنده ... باید خواننده رو به سفری ببرید و برندتون رو براش تعریف کنید.
  • در نهایت باید برندتون رو تعریف و ترجمه کنید.

لطفا راحت باشید و اگه نظری دارید یا یه نمونه تفهیم نامه طراحی سایت دارید که میشه به عنوان الگو ازش استفاده کرد با ما به اشتراک بذارید.

متن آلت یا alt text در واقع به طور کامل alternative text یا متن جایگزین هست – یعنی نوشته ای که وقتی عکس نتونه لود بشه، به جای عکس ها ظاهر میشه.
روی وردپرس براحتی میشه برای همه تصاویر سایت، موقعی که داریم روی صفحه قرارشون میدیم، یه متن آلت اضافه کرد. وقتی از قسمت "رسانه" عکس مورد نظرتونو انتخاب میکنید میتونید متنی رو که میخواهید تو کادر وارد کنید.
معمولا متن آلت باید موضوع عکس رو نشون بده. بنابراین اگه تصویر یه گربه رو داشته باشید که روی یه نیمکت نشسته، متن میشه "گربه نشسته روی نیمکت". اگه خودتون متن رو وارد نکنید، وردپرس بجاش از اسم فایل تصویر استفاده میکنه. اگه اسم فایل رو هم با توجه به موضوع تصویر انتخاب کنید خوب میشه. پس مثلا JOOMIR2948 اسم مناسبی نیست.
علاوه بر اینکه این متن هرجا که تصویر لود نشد نمایان میشه، برای موتورهای جستجو هم اهمیت ویژه ای داره. روبات جستجو نمیتونه عکس ها رو تشخیص بده اما میتونه متن آلت رو بخونه و از روی اون به موضوع تصویر پی ببره و در جای مناسب فهرستش کنه. به این ترتیب سئوی صفحه یا ارسال بهتر میشه و در نتیجه روی سئوی کل سایت تأثیر میذاره.
به جز اینها، متن آلت به کسایی که مشکل بینایی دارند و از صوت های متن خوان استفاده میکنن هم کمک میکنه. متن خوان ها جزء extensionهای مرورگرها هستن و محتوای صفحه رو اسکن میکنن و بلند برای کاربر میخونن. اگه تصاویر صفحه متن جایگزین داشته باشند، این متن خوان ها میتونن تصویر رو هم توصیف کنند.
با اضافه کردن تنها چند کلمه ساده به تصاویر میتونید از چند جهت به ارتقای سایتتون کمک کنید. برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد سئوی سایت به پست های قبلی دارکوب مراجعه کنید.

خلاصه ای کوتاه از تاریخچه طراحی سایت واکنشگرا
طی چند سال اخیر، تعداد کاربرهای دستگاه های تلفن همراه و تعداد خود گوشی ها خیلی بیشتر شده. در نتیجه ارائه یه تجربه کاربری بی نظیر و باکیفیت برای کامپیوترهای رومیزی، تبلت و موبایل مهمتر از همیشه شده. طراحی سایت واکنشگرا یا RWD بی شک یکی از بهترین روشهای حل این مشکل چند دستگاهی بودنه.
طبق تعریف ویکی پدیا، طراحی سایت واکنشگرا یا RWD (حروف اختصاری برای Responsive Web Design) روشیه که طراح سایت برای فراهم کردن شرایط تجربه مشاهده مناسب سایت (یعنی وقتی که بتونیم سایت رو بدون نیاز به تغییر اندازه و زوم کردن براحتی بخونیم و اسکرول کنیم) در دستگاههای مختلف (از مانیتورهای کامپیوترهای رومیزی تا موبایل و تبلت) بکار میگیره. اگه میخواهید بدونید چرا این مدل طراحی انقدر اهمیت پیدا کرده، بد نیست یه نگاهی به تاریخچه پشتش بندازیم.

  • طراحی با عرض ثابت

تا همین چند سال پیش، سایتها منحصرا برای مطابقت با صفحه نمایشهای کامپیوترهای رومیزی طراحی شده بودند، چون اکثریت کاربرهای اینترنت روی کامپیوترهاشون وبگردی میکردن. اغلب ماینتورها 800 در 1024 پیکسل بودند و برای همین سایتها هم طوری طراحی میشدند که منطبق با این اندازه ها باشند. اما کم کم اندازه های دیگه ای هم به بازار اومدند و طراح های سایت میخواستند سایتهاشون دقیقا همونطوری که روی کامپیوتر دیده میشه روی اینها هم نمایش داده بشه.
برای حل مشکل پهنای ثابت گذشته، از سایتهای واکنشگرا استفاده شد. شاید تعجب کنید اگه بگم هنوز هم استفاده از سایتهای با عرض ثابت متداوله. اواخر سال 1388 عبارتهایی مثل طراحی سیال و قالب مایع بوجود اومدن که یه جورایی نسخه های اولیه طراحی های واکنشگرا بودند.

  • انقلاب موبایل

اواسط دهه هشتاد شمسی، گوشیهای موبایل توانایی دسترسی به اینترنت پیدا کردند اما فقط میتونستند داده های متنی ساده نمایش بدند، تا دهه نود که دیگه گوشی های هوشمند محبوبیت گرفتند و مرورگرهای موبایلی شروع به نمایش "واقعی" سایتهایی کردند که از جاوااسکریپت و CSS2 استفاده میکردند.
برای اولین بار دستگاه های موبایل میتونستن سایتها رو دقیقا همونطوری نمایش بدن که کامیپوترها نمایش میدادند. اما هنوز هم یه مشکلی بود: برای کاربرها خیلی قابل جهتیابی نبودند. کاربرهای موبایل باید کلی زوم میکردند و روی صفحه نمایش کلیک میکردند و از اون طرف هم سرعت بارگذاری پایین صفحات رو تحمل میکردند. به خصوص وقتی گوشی هوشمند روی سرعت 3G میخواست باز بشه.

  • پدرخوانده ی سایتهای واکنشگرا: اتان مارکوت

طراح ها و کدنویس های سایت شاید اسم اتان مارکوت رو شنیده باشند. این مرد عبارت "طراحی سایت واکنشگرا" رو روی یه صفحه روی یک فهرست جدا نوشت و روی کاغذش توضیح داد که تنها راه پیشرفت اینه که با یک طراحی سایت روون و انعطافپذیر به این تغییرات واکنش بدیم.
طراحی سایت واکنشگرا ترکیبی از سه مفهومه: پهنای انعطاف پذیر، تصاویر انعطاف پذیر و تحقیق رسانه. این سه مفهوم به خودی خود جدید و انقلابی بودند. اما وقتی مارکوت راهی برای ترکیب و استفاده از این عناصر در کنار هم پیدا کرد، طراحی سایت واکنشگرا متولد شد.

  • اهمیت طراحی سایت واکنشگرا

کاربرهای موبایل خیلی زیاد شدند و موفقیت شرکتها تو تسخیر این فضای جدیده. سایتهاشون باید برای همه دستگاهها بهینه باشه. سایتهای واکنشگرا فقط یه URL دارند و یه سری کد لازم دارن، بنابراین نیازی نیست چند تا سایت طراحی کنند یا نگران چند URL باشند. کاربر چه سایت رو روی تبلت ببینه و چه گوشی هوشمند یا موبایل، در هر حال یک سایت یکسان رو میبینه و سایت به طور خودکار میچرخه و خودشو با صفحه نمایشگری که داره باهاش دیده میشه سازگار میکنه. اینطوری طراحی سایتتون درسته و علاوه بر این تو هزینه های طراحی سایت صرفه جویی کردید. فقط هم یک سایت میسازید و یک سایت رو مدیریت میکنید و اگه هنوز هم فکر میکنید همه این دلایل قانع کننده نبود، چی از این بهتر که کاربرهاتون تجربه باکیفیت و بینظری میتونن داشته باشن و سایتتونو روی دستگاه های مختلف مشاهده کنند. نقاط مثبت طراحی سایت واکنشگرا خیلی بیشتر از نقطه ضعفهاشه.

اونقدر ابزارهای طراحی سایت بوجود اومده که دیگه خودتون هم میتونید سایت خودتونو بسازید و طراحی کنید. اما به نظرتون همچین کاری ایده خوبیه؟
از نظر زمانی که باید برای این کار اختصاص بدید به این مسئله نگاه کنید. هر دقیقه ای که باید به جای تولید محصولات شرکت خودتون یا خدمات رسانی به مشتریهاتون، روی سایت وقت بذارید. هر دقیقش از دست میره و هیچ درآمدی براتون نخواهد داشت.

  • چطور ممکنه که دقیقه ها از دست برن؟

شاید وسوسه بشید که از یکی از سایت سازهای رایگان استفاده کنید. شاید فکر کنید اینطوری میتونید تو هزینه هاتون صرفه جویی کنید، اما توجه داشته باشید که چه زمان زیادی باید برای این کار اختصاص بدید، و این زمانها همه میرن و درآمدی به ازای اون زمانها نخواهید داشت. بعلاوه احتمالش هم زیاده که سایتتون ظاهر حرفه ای نداشته باشه، که این هم خودش روی درآمد آیندتون تأثیر میذره و مشتری ها زیاد روش حساب نمیکنن.
اگه وقتتون ساعتی 30 هزار تومن ارزش داشته باشه و ساختن سایت 20 ساعت طول بکشه، یعنی شما 600 هزار تومن از دست دادید. اگه وقتتون 60 هزار تومن ارزش داشته باشه، 1 میلیون و 200 هزار تومن از دست دادید. ضمنا به احتمال زیاد اعصاب خوردی های زیادی هم تحمل خواهید کرد و الزاما سایتتون اونطوری که میخواستید از آب در نمیاد.

  • بودجه های بازاریابی

بیشتر شرکتها یه بودجه بازاریابی دارن. پیشنهاد میشه که شرکت برای اینکه بتونه سطح فعلیشو حفظ کنه یا کارشو گسترش بده، حدود 10% از درآمدشو برای بازاریابی خرج کنه.
یه شرکت کوچیک با درآمد ماهانه 6 میلیون تومان باید حداقل ماهی 600 هزار تومن صرف بازاریابیش کنه. همینطور اگه 10 میلیون تومن درآمد داشته باشه، باید 1 میلیون در ماه خرج بازاریابی کنه. بسته به اندازه سایتی که قراره ظرف دو سه ماه آینده پوشش بدید.

  • طراح های حرفه ای سایت

وقتی طراح های حرفه ای استخدام میکنید دارید پول تجربشونو میدید. بعضی طراح های سایت 15 سال تو کار بودند و میتونید مطمئن باشید که تو این مدت چه سایتهای متنوع و کثیری طراحی کردند.
باید کسی رو برای طراحی سایتتون انتخاب کنید که بدونه داره چی کار میکنه.

یکشنبه, 12 دی 1395 09:26

طراحی سایت قراردادی چیست؟

کار قراردادی تو خیلی از صنایع مختلف بکار میره و بیشتر تاجرها و مشتریها معنیشو میدونن و کلمه خودش گویای مطب هست.
قراردادها برای استفاده خاصی منعقد میشن. مثلا بعضی از نجارهای حرفه ای برای ساخت وسایل خونه قرارداد میبندن، طراح های حرفه ای هم برای طراحی داخلی منزل، برای طراحی سایت و غیره قرارداد میبندند. مهندسهای نرم افزار هم با اینکه قرارداد قطعات نرم افزار میبندن اما موقع طراحی و توسعه سایت ممکنه یکم کار پیچیده بشه.

  • چرا معمولا این کلمه تو صنعت توسعه و طراحی سایت به اشتباه بکار میره؟

یکی از دلایل اصلیش عدم اطلاع و درک صحیح از این کاره. چون طراحی سایت از اون کسب و کارهاییه که راحت میشه شروعش کرد و نیاز به پیش زمینه و مهارتی نداره و خیلی ها با یکم دانش از این کار شروع میکنن با قیمتهای خیلی پایین کار میکنن و از سایت سازهای رایگان برای کارهاشون استفاده میکنن و اسم خودشونم میذارن طراح سایت! به همین خاطره که خیلی وقتا مردم فکر میکنن فقط کافیه سرچ کنن طراحی سایت فلان شهر و بعد هم شانسی وارد یکی از صفحات میشن و فکر میکنن همشون طراح های حرفه ای هستن.
عبارت "قراردادی" وارد این عرصه شد، چون این طراح های آماتور و تازه کار این عبارت رو تو سایتهای دیگه دیدن و بدون اینکه معنی درستشو بدونن بکار بردند.

  • حالا طراحی سایت قراردادی واقعا به چه معناست؟

طراحی سایت قراردادی به سایتی میگن که کدگذاری شده باشه و توسط متخصص برنامه نویس، متناسب با نیازهای مشتری خاص نوشته شده باشه. یه سایت قراردادی میتونه از یه سایت بروشوری سایت باشه تا یه سایت فروشگاهی یا سایتی با مدیریت کامل و با سیستم مدیریت محتوای قراردادی خودش.
یه متخصص کدنویسی قراردادی کنترل بیشتری روی ظاهر و عملکرد سایت داره، میتونه ابزار و ویژگی های منحصر به فردی طراحی کنه و با کدهای مناسب، سرعت بارگذاری صفحات رو سرعت ببخشه و بهتر بهینه سازی کنه.
یه کدنویس قراردادی برای ساختن سایت از اسکریپتها و نرم افزارهای آماده یا سایت سازهای درگ و دراپ یا سیستم های مدیریت محتوای منبع باز مثل وردپرس و جوملا و این ابزارهای سایت ساز استفاده نمیکنه. یه سری ابزارهایی هم هستن که فقط همین طراح های آماتور و یه سری آژانس های طراحی سایت تجارت پیشه بکار میبرن.

  • پس طراحی سایت قراردادی باید گرون تر باشه، نه؟

متاسفانه بخاطر اینکه هر کسی راحت میتونه وارد عرصه طراحی سایت بشه، طراحی سایت تبدیل به عرصه ای شده که پر از آماتورهای دوره ندیدست که فقط میخوان پول مردمو بالا بکشن. اوایل که اینترنت تازه اومده بود، اگه میخواستید بدید براتون سایت بسازن و محدودیت مالی داشتید، میتونستید برید سراغ سایت سازها یا با وردپرس خودتون انجامش بدید. البته اون موقع هزینه یه توسعه دهنده سایت قراردادی خیلی گرونتر بود اما الآن هم معلوم نیست چی تحویل میگیرید و متاسفانه خیلی از شرکتها هم تو دام این قبیل آژانس های طراحی سایت و افرار شیاد میفتن که برای نصب سایت ساز ازشون پول میگیرن.
اگه دنبال یه شرکت طراحی سایت قراردادی حرفه ای میگردید باید ازشون بپرسید تا مطمئن بشید توسعه دهنده های قراردادی هستن یا نه، خودشون کدنویسی میکنن، میخوان وردپرس و امثالهم نصب کنن؟

حتی صرف پرسیدن این سوالها هم دلیل نمیشه که طرفتون یه توسعه دهنده قراردادی باشه. شرکتها معمولا افراد سرزبون داری رو جلو میفرستن که دقیقا همون چیزهایی رو بهتون بگن که خودتون دوست داشتنید بشنوید. اما بیشتر طراح های آماتور خودشونم توجهی ندارن که قراردادی واقعا چه معنی میده.

ما تو عصری زندگی میکنیم که خواسته های طراحی سایتمون به طرز فوری و جادویی با ویرایشگرهای WYSIWYG به مرحله اجرا میرسه، در حالی که قبلا اصلا چنین چیزی امکانپذیر نبود.
الآن دیگه برپایی و مدیریت سایت، با این ابزارها سریع و آسون شده. درسته که هرکسی میتونه چند ساعته به یه وبمستر تبدیل بشه، اما فرایند پیچیده طراحی سایت و نتایجش معمولا نادیده گرفته میشه.
چه بخواهید یه سایت جدید طراحی کنید، چه بخواهید سایت فعلی رو بازسازی کنید، در هر حال باید این مراحل رو انجام بدید تا طراحی حاصل بشه:

  • در شروع

وقتی مشتری برای طراحی سایت به ما مراجعه میکنه، زیاد تصویر واضح و روشنی از سایتی که میخواد داشته باشه نداره. این وظیفه ماست که به مشتری کمک کنیم و به ایده پردازی تشویقش کنیم تا بتونیم بفهمیم که چه چیزهایی نیاز داره. یعنی باید ببینیم بر اساس اهدافی که داره چه نیازهایی داره و کاربرهاش (یا کاربرهایی که میخواد جذب کنه) چه نیازهایی دارن. خروجی این همکاری قراره تو مراحل بعدی استفاده بشه.

  • نقشه کشیدن برای تجربه کاربری

قبل از اینکه به کار طراحی ورود پیدا کنیم، باید یه تجربه کاربری بسازیم که اهداف مشتری رو تأمین کنه. یعنی باید اینها رو بسازیم:
1- پرونده کاربر: باید کاربر و نیازهاشو بشناسیم و براش یه پرونده درست کنیم که کمکمون کنه خودمونو جای کاربر بذاریم و به جای کاربر با سایت کار کنیم.
2- سفرهای کاربر: باید نقشه جاهایی که کاربر خواهد رفت رو تهیه کنیم و روی سایت جهتیابیش کنیم و ببینیم چطور قراره مشکلاتی که باهاشون روبرو میشه رو حل کنه.
تو این مرحله باید به تمام مشکلاتی که کاربر ممکنه باهاشون مواجه بشه توجه کنیم و تغییرات لازم رو تو طراحی اعمال کنیم. به این کا رمیگن دسترسی پذیری.
دسترسی پذیری برای طراحی محدودیت ایجاد میکنه اما نباید بذارید این مسئله باعث تکراری و کسالت آور کردن سایتتون بشه. بلکه باید ازش در جهت پیشبرد فرایند حل مسئله و ساخت یک طراحی دسترس پذیر استفاده کرد.
همیشه مشکلات پروژه های مختلف با هم فرق دارن، بنابراین باید گوش به زنگ باشیم و سعی کنیم بهترین راه حل ممکن رو برای کاربرهامون ارائه بدیم. گاهی اوقات شاید راه حل خودش یه مشکل دیگه ایجاد کنه و مجبور باشیم تغییرش بدیم. این فرایند دائما در حال تغییره، سیاله و خطی نیست.
گاهی این مرحله منتهی میشه به مدارک تحقیقاتی، فایرفریم، پرونده کاربر، استوری بورد و فلوچارت ساختاری سایت. تازه اینها فقط مال این مرحله بود!

  • جمع بندی کار

وقتی کارهای تجربه کاربریمون ذخیره شد، میریم سراغ اینکه همه چیزو کنار هم بذاریم و یه قالب بسازیم. یعنی کنار هم قرار دادن همه عناصر و ذخیره کردن.
البته این کار خیلی پیچیده تر از ذخیره کردن عناصر روی صفحست. برای این کار باید کارایی رو هم دخیل کرد برنامه ریزی رو در ارتباط با شکل ظاهری سایت و نحوه استفادش در پلتفرم های مختلف، اینکه کاربر قراره با هر عنصر چطور مشکلشو حل کنه، چطور تجربه کاربرها رو بهینه کنیم، چطور مطمئن شیم که هر کاربر به اهداف مورد نظرش میرسه و مطئن بشیم که سراسر سایت از نظر بصری بهم پیوستگی داره.، انجام داد.
طی این مرحله، باید مفاهیم طراحی سایت رو حداقل برای صفحه نخست سایت و صفحه های داخلی بسازیم. این مفاهیم شامل عناصر بصری طراحی مثل تصاویر، رنگها، فضای جهتیابی و تایپوگرافی میشه و برای عناصر مختلفی چون دکمه ها، جهتیابی و فرم ها استفاده میشه.

  • خلاصه

نقش ها و مسئولیت های مختلفی وجود دارن که میتونن به یه طراحی سایت جون بدن. از توسعه دهنده های فرونت-اِند گرفته تا طراح های تعاملی و توسعه دهنده های بک-اند. برای یه آدم کمال گرا این فرایند هیچ وقت تمومی نداره، چون همیشه یه راه بهتری هم هست. همیشه باید موقع طراحی سایت حواستونو خوب جمع کنید.

طراحی سایت دارکوب | هاست دارکوب | دارکوب نام و علامت تجاری ثبت شده این مجموعه می باشد.
دارای مجوز از (سازمان نظام صنفی رایانه ای استان تهران) ، (رتبه 4 شورای عالی انفورماتیک کشور) ، (وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی)
آموزشگاه طراحی سایت و سئو با مجوز رسمی از سازمان فنی و حرفه ای کشور افتتاح شد
دارکوب به عنوان شرکت خلاق توسط معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری برگزیده شد