صنعت هوش مصنوعی در دوران رشد بی سابقه ای است. توسعه هوش مصنوعی داره راه خودشو به سمت تجارت و بیشتر از اون به خلاقیتهای جدید پیدا میکنه. برخلاف سختی هایی که دیده میشه Canva، The Grid و Autodeskسعی در فروش الگوریتمهای طراحی دارند که البته با شکستهایی هم مواجه بودند. Adobe تلاشهایی برای افزایش هوش مصنوعی محصولات ابری اش داشته. و با وجود این همه تلاشی که داره صورت میگیره بالاخره یکی به فرمول ریاضی نزدیک به پروسه خلاقیت دست پیدا میکنه.
تا همین اواخر طراحی هوش مصنوعی سعی داشت یک الگوریتم برای طراح جایگزین کنه اما الآن برای اولین بار یه استارتاپ استرالیایی مشتری هوش مصنوعی رو به بازار معرفی کرده.
شرکت Brigmore Technologies ادعا کرده پروژه گاروی (Garvey) با یه اپلیکیشن ساده برای نوشتن شروع شد و بعد از 12 سال تلاش حداکثری به چیزی تبدیل شد که حالا میتونه تعریف خدمات یک صنعت رو تغییر بده.
پروژه گاروی
پروژه گاروی یه مشتری هوش مصنوعی که با هدف جایگزین شدن در فرایند طراحی به جای مشتریهای انسانی طراحی شده. این پروژه با اسکن کردن ارسال های محبوب سایتهایی که برای نمایش کار طراحان بوجود اومده اند کار میکنه. گروه تولید کننده پروژه گاروی تصمیم دارند اونقدر بهش داده بدن که نهایتا خودش بتونه نتیجه گیری کنه و طراحی انجام بده.
بهش به شکل یه بازی طراحی نگاه کنید.
سالها بود که طراحان بر اساس آزمایشات پراکنده مهر تأیید به تصمیماتشون میزدند، مثلا بر اساس واکنش کاربرها به سایتهایی با دکمه های سبز یا قرمز تصمیم میگرفتند که برای دکمه ها رنگ سبز استفاده کنند یا قرمز. مشتری هوش مصنوعی به طور طبیعی میتونه بر اساس معیارهایی که روی سایتهای مختلف پیدا میکنه یه خلاصه بنویسه.
وقتی خلاصه نوشته شد، گاروی پروژه رو به طور خودکار به سایتهای ذکر شده میفرسته و طراحان رو به کار میگیره. گروه طراح مشتری هوش مصنوعی تا نسخه 1.3 (نسخه کنونی 10.11 است) این پروژه یه چت بات تماس سرد (تماس تبلیغاتی که از شرکتها با مشتری بالقوه گرفته میشه) در خودش داشت تا بتونه مستقیما از طراحان و شرکتهای طراحی کار بگیره.
وقتی طراح به پروژه کار بده میتونه ازش به طور منظم حداقل روزی یکبار از طریق پیامک یا ایمیل بازخورد بگیره تا در جریان کارهایی که داره انجام میشه بمونه.
گاروی هویتشو از تعداد زیادی از کارمندهای تخیلی میگیره تا هویتش مبهم و ناشناخته باقی بمونه و طراحان بتونن از انواع کاملی از بازخوردهای مختلف برخوردار بشن. اینجا مدیر عامل بعنوان قدرت بزرگ فروش میشکنه. برای واقعی تر شدن، نظرات و دستورالعملهای شخصیت کارمند پروژه معمولا متضادند.
الگوریتم Granddaughter
چالشی ترین قسمت توسعه گاروی ساخت موتور هوشمندی بود که میتونست به صورت نقادانه به طراحی ها واکنش نشون بده. الگوریتم تصمیم گیری ذهنی گاروی Granddaughter نامیده شد که به اختصار بهش GD هم میگن. اگه GD از یه طراحی خوشش نیاد، یعنی کار گاروی تموم نشده.
تیم طراحی GD تا یه اندازه ای دیوونگی هم به الگوریتم اضافه کردند تا شبیه مشتریهای کابوسی بشه که هممون باهاشون مواجه شدیم. اما معلوم شد که دیوونگی ذاتی است: دیگه هوش مصنوعی از قوانینی که آدما به طور ناآگاهانه پیروی میکنند تبعیت نمیکنه، یعنی منطق گاروی همیشه با منطق آدمها جور درنمیاد و در نتیجه گاروی میتونه به طرز ناجوری دیوونه بشه.
هر خلاصه یه فرایند تعاملی زنده است که ارسالهای طراح ها رو بازبینی میکنه. هر وقت یه طراح اصلاحیه ای ارسال میکنه، مشتری هوش مصنوعی خلاصه اونو در خودش ذخیره میکنه. گاروی برای اصلاحیه های تموم نشده یه entitlement (برنامه ای که یکسری ملزومات رو مشخص میکنه) تو منطقش ساخته؛ در بیش از 2440 تست بتا هیچ طراحی نتونسته کارشو تموم کنه.
برای این مشکل هم قوانینی وجود داره. تو اروپا قراره در سال 2018 قوانین حمایت از داده های جدید (GDPR) اعمال بشن. GDPR میگه تصمیماتی که در اروپا اتخاذ میشن نباید فقط بر پایه پردازش داده ها صورت بگیرند؛ لازم به ذکره که چنین قانونی در امریکا، انگلیس، استرالیا یا کانادا تا دو سال دیگه وجود نخواهد داشت.
حل مشکل مشتری
هدف نهایی پروژه گاروی اینه که مشتریها مطابق با خواست طراحان بشن. طراح ها خیلی بهتر از مشتریها میدونن چه چیزهایی بیشتر نظرها رو جلب میکنن. ما با حذف مشتری انسانی از فرایند طراحی و استفاده از هوش مصنوعی به جای انسان به طراحان آزادی میدیم – که واقعا هم بهش نیاز دارند. اگه طراح ها نتونن مشکل یه مشتری رو حل کنند، برنامه برای حل مشکل بازنویسی میشه.
هدف گروه طراح گاروی اینه که تا سال 1404 هـ.ش بتونن هوش مصنوعی رو بطور کامل جایگزین کار مشتری انسانی کنند.
البته این هدف خیلی جاه طلبانه است. رشد مشتری هوش مصنوعی قطعیه اما طی این مسیر جنبه های منفی هم خواهد داشت. مثلا تو مشکلاتی که توسط گاروی خلاصه شدند هرگز حرفی از بحثهای مالی دیده نشده.
طبق تجربه ما طراحان متعهد لزوما برای دریافت وجه نقدی این کارو نمیکنند بلکه بیشتر از اون میخوان دیده بشن و کار میکنن که یه سابقه خوب تو رزومه کاریشون ثبت بشه.
برخلاف اینکه پروژه های گاروی به ندرت به پایان میرسند، برخی امیدوارند در آینده این پروژه براشون پولساز هم بشه. طراحانی که موفق به تمام کردن مأموریتشون میشن برای کارهای تکراری به موفقیت نزدیک تر میشن و در آینده که گاروی سودآور شد براشون موقعیتی پیش میاد که بتونن در قبال کارهاشون پولی دریافت کنند.
گاروی پیشرفته
هوش های مصنوعی مشابه و برابر ساخته نشده اند، الگوریتمها، داده های زیرساختی و اساس کدگذاری های به شدت متفاوتی دارند.
نسخه ای که قراره سال آینده منتشر بشه گاروی پیشرفته است که یه نسخه تجاری از مشتری هوش مصنوعی خواهد بود. گاروی پیشرفته موقعیتی بوجود میاره تا طراح ها بتونن سطوح متفاوتی از خدمات رو خریداری کنند. مشتریهایی که کیفیت ضعیفی دارند و خلاصه هاشون چندان مفید نیست و استعداد کمی دارند نسبتا قیمتهای پایین تری خواهند داشت. خلاصه های باکیفیت هم منحصر به اکانتهایی در سطح سازمانی و شرکتی خواهد بود.
قراره این پروژه بتونه تنوع پروژه های طراحی کل جهان واقعی رو انعکاس بده برای این منظور به شرکتهایی که پروفایلهایی غنی دارند جوایزی اهدا خواهد شد.
آیا گاروی میتونه تعریف صنعت طراحی رو تغییر بده؟
هر کس که به نحوی در کار طراحی دستی داره میتونه یه طراح به حساب بیاد. مهمترین بخش این پروسه داشتن یه خلاصه خوبه. بازخوردهای مطرح شده میتونن یه طراحی رو در طول چرخه زندگی پروژه هدایت کنند.
با توجه به اینکه گاروی میتونه تا 164 میلیون خلاصه رو بطور همزمان مدیریت و درجه بندی کنه، میتونیم بگیم گاروی برای سرپا نگهداشتن صنعت طراحی کافیه. در واقع گاروی یه ماشین یادگیری پیچیده است؛ هرچی هوش مصنوعی از طراحان بیشتری استفاده کنه بهتر رشد میکنه تا نهایتا نشه اونو از یه مشتری انسانی تشخیص داد. به این ترتیب دیگه طراح یعنی آموزش دادن مشتریها.
وقتی برنامه های طراحی هوش مصنوعی کارشونو به نحو احسن انجام بدن، طراح میتونه ماشینشو روشن کنه، اپلیکیشن های طراحی و مشتریشو راه بندازه و بذاره این دو اَپ با هم تعامل کنند. اکثر طراحان خوشحاند که تو رزومه کاریشون یه کار از مشتری دارند در حالی که اگه این مشتری رو از چت بات بدست آورده باشند خیلی هم کار مهمی انجام ندادند.
برخلاف مزایای واضحی که هوش مصنوعی برای صنعت طراحی بهمراه میاره، هنوز مشکلاتی در مورد مشتریهای انسانی وجود داره. مثلا اینکه بعضی از بازخوردها فقط تکرار مکالمات معمولی انسانی هستند. یه مشکل دیگه اینه که همیشه گاروی ازتون میخواد لوگو رو بزرگتر کنید، هرچقدر هم که لوگو از ابتدای کار بزرگ بوده باشه تأثیری نخواهد داشت.